سایر منابع:
سایر خبرها
نوعروس: شوهرم چاه بازکن بود نه مهندس
که دادخواست مطالبه مهریه تان را داده اید، پس چرا این همه بحث و دعوا راه انداخته اید؟ زن جوان که خود را رعنا معرفی می کرد، گفت: آقای قاضی ازدواج ما به طور سنتی انجام شد. شوهرم در شب خواستگاری گفت مهندس ناظر است، خانه ای دارد و اهل زندگی است. پدرم هم قبول کرد که با مهریه 214 سکه با هم عقد کنیم. با این حال قول گرفتیم که 100 سکه را طی مدت 2 سال بپردازد. خیال می کردیم با پرداخت آن می توانیم جهیزیه و ...
راننده از تولد یک نوزاد داخل خودروی خود گفت
به گزارش ، روزنامه قانون نوشت: حتی برای آنهایی که سال هاست هر صبح شان را با کلاچ و ترمز گرفتن و دنده عوض کردن شروع می کنند و رانندگی پیشه دیرینه شان شده است، باز هم تصور این که مسافری داخل خودروی در حال حرکت به صورت طبیعی وضع حمل کند، سخت و غیر ممکن است. زایمان داخل خودرو، بدون کمک و تجهیزات آن قدر شبیه به معجزه است که هر شنونده ای را متاثر می کند. با این حال، پسر جوان داستان ما جزو معدود رانندگان دنیاست که تجربه تولد زودهنگام یک نوزاد را داخل خودروی خود از سر گذرانده است. همه چیز به ساعت 3:30 عصر یک روز پاییزی و یک درخواست سفر برمی گردد ...
یلدا؛ قصه بلند خانواده ها
، باید همه دور هم باشیم، پدر و مادر و بچه ها، عروس ها و دامادها. بعضی وقت ها هم اگر سر و همسایه ای بی کس و کار باشد آنها را هم به خانه مان می آوریم تا شب چله تنها نباشند. امسال حتی سرما و آلودگی هوا هم باعث نشده تا مشتری های یلدایی بازار تجریش کم شوند. اینجا همه نوع آدمی را می توانید پیدا کنید؟ مردمی که کیسه های پر از میوه و سبزی و دیگر مایحتاج خود را دست گرفته اند و تا مترو پیاده می روند ...
دخترخاله ام مرا نزد شوهرم فردی فاسد معرفی کرد تا او با "ویدا" ازدواج کند
فهمیدم دختر خاله ام از طریق فضای مجازی با همسرم در ارتباط است و خبرها را به او منتقل می کند. مدتی بعد همسرم بدون اطلاع من وارد ایران شد و به سراغ من آمد. او بدون هیچ مقدمه ای مرا کتک زد و با برداشتن گوشی های تلفن همراهم از خانه خارج شد. وقتی احضاریه دادگاه را دیدم فهمیدم که همسرم با شماره تماس های داخل گوشی ها از من شکایت کرده تا با محکوم کردن من به فساد اخلاقی، با ویدا ازدواج کند. آن روز فهمیدم دختر خاله ام در تماس با همسرم مرا زنی فاسد معرفی کرده است. ...
رهبر مرموز کره شمالی کیست؟
برادر ناتنی بزرگ تر اون، از مادری به نام سونگ هی ریم در سال 1971 به دنیا آمده بود. وی در سال 2001 قصد داشت با یک پاسپورت جعلی وارد توکیو شود و به دیزنی لند برود ولی بازداشت شد و به همین دلیل از جانشینی پدر محروم شد. وی در سن 30 سالگی قدرت را در کره شمالی به دست گرفت و به عنوان جوان ترین رهبر یک کشور در جهان شناخته شد. شباهت بسیار به پدربزرگ بسیاری از مردم کره شمالی ...
زن جوان: دخترخاله ام مرا، فاسد ارائه کرد
دگرگونی کرد. او مدتی بعد و به دستاویز این که هزینه های زندگانی در خارج از کشور سنگین هست مرا به ایران فرستاد من هم با مساعدت خانواده ام و قدر مالی که ناصر فرستاده بود خانه ای در مشهد خریدم و مشغول کار گردیدم تا مخارج زندگانی ام را تهیه کنم. در همین ایام بود که متوجه شدم دختر خاله ام از مسیر فضای سایبری با همسرم در ارتباط هست و خبرها را به وی جابه جایی می دهد. مدتی بعد همسرم کم اطلاع من وارد ...
گفت و گو با جی-زی از ازدواج و سیاهپوست بودن در آمریکای ترامپ
آفتاب کالیفرنیا بدویم. جلوی آینه حرکاتش را تمرین می کردیم، دست هایمان آنقدر کوچک بود که توپ را مثل او نمی توانستیم نگه داریم. حتی می خواستیم به یو اس سی (دانشگاه کالیفرنیای جنوبی) برویم. وقتی او. جی. جام هایزمن را به تیم تمام سفیدپوست تمام آمریکایی دانشگاه لس آنجلس باخت، خشمگین شدیم و سال بعد وقتی جام را برد، حس پیروزی لبریزمان کرد. ولی او. جی. قهرمانی بی عیب و نقص برای پسربچه های ...
4روایت دلتنگی
هست همین طور که با آقا درد دل می کردم، از آقا خواستم که خودش بخواهد تا یک کار هم برای پدر زینب مهیا شود.وقتی به خانه رسیدم قبل از این که وارد خانه شوم، دیدم همسایه مان من را صدا می زند. گفت بگویید حسین آقا بیاید من با او کار دارم. گفتم چه کاری با حسین آقا دارید؟ گفت به حسین آقا بگویید حرم امام رضا(ع) کارگر می خواهد و برای فردا صبح آماده باشد که با هم به آن جا برویم. فدای امام رضابشوم، من همین ...
مرگ در شاخص 168
آلودگی برود؛ اما مگر می شود همین طور گذاشت و رفت. وقتی آلودگی هوا شدت پیدا می کند، پدرم کمتر از خانه بیرون می رود؛ اما نمی شود همه اش خانه بود. آدم کار و زندگی دارد؛ اگر در خانه بنشینیم پس چطور کارمان را نجام دهیم و به مشکلات زندگی مان برسیم . زن میان سالی یک صندلی آن طرف تر نشسته و با تسبیحی که در دست دارد، در حال دعاکردن است. او به شرق می گوید: چند روز پیش یکی از رگ های اصلی قلب شوهرم بسته ...
دختر 2ساله؛ قربانی آزارهای پدر معتاد
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شرق، زنی جوان از اهالی حاجی آباد استان هرمزگان صبح روز یکشنبه 26 آذر همراه فرزند بزرگش از خانه خارج شد تا او را به مدرسه ببرد. زن در حالی خانه را ترک کرد که دختر دوساله شان به نام یسنی را به شوهرش سپرده بود. این زن وقتی به منزل بازگشت دید کودکش غرق در خون است و حال مناسبی ندارد به این ترتیب کودک بلافاصله به بیمارستان فاطمه زهرا منتقل شد و پزشکان برای نجات جان او ...
اینجا همه شب ها بلندترین شب سال است
شاگرد می نشینم. برادرم با لبخند نگاهم می کند. چند روزیست که ماشین خراب است. بارها تعمیرش کرده ایم، اما دیگر توان جاده های پر پیچ و خم و سنگلاخی را ندارد. باید عوضش کنیم. اما جهیزیه کژال چه می شود. کژال تنها دلخوشی این روزهای خانه است. احمد را دوست دارد. من هم دوستش دارم. پسر خوبیست. مادر صبحانه را آماده کرده است. صدایم میزند. بالای سر کژال می روم. خواب است. می بوسمش. فردا اولین روز کار جدیدم است ...
فریادهای بی عمل در حوزه آسیب های اجتماعی /جشن تولدی با رنگ و بوی سرطان /کیفیت پایین آب شرب منطقه دیشموک ...
در شیراز 480 هزار تومان کرایه خانه پرداخت کردم که دیگر برای مداوا همسرم قادر به پرداخت اجاره خانه نبود و به گچساران برگشتیم. آری در این جمع کودکانی همچون هاشمی نوجوان 15 ساله دارای سرطان خون، امیر علی آرخلو پسر 3 ساله گچسارانی که به بیماری تشنج و بیماری متابولیک گرفتار است. شب گذشته جشن تولد یلدایی عظیمه شور انگیز و 15 کودک سرطانی و بیماری های خاص به همت موسسه نیکوکاری زینب ...
چله نشینی در شب یلدا از آیین های استان اردبیل
که این رسم فرستادن هدیه به نوعروسان یا دختر تازه نامزد شده (آداخلی) به “چیله خونچه سی” یا “چله لیک” مشهور هست. وی اضافه کرد: علاوه بر این علاوه بر فرستادن قسمت چله برای نوعروس، در نخستین سال ازدواج زوج های اردبیلی، پدر عروس پیش از غروب آفتاب قسمت دختر و دامادش را که دربردارنده هندوانه، میوه، آجیل، شیرینی و هدیه برای عروس و دامادش را روانه منزل آنان می کند. آجیل شب چله ...
نمی خواهم تحت پوشش کمیته امداد باشم اما یارانه می خواهم!/ یارانه نباشد پول آب ،برق و گاز را نمی توانم ...
کنم که به دلیل مشکلات مالی بعد از اتمام بازار می آیند و زباله ها ضایعات و ته مانده های میوه ها را از زمین جمع می کنند و به خانه می برند تا شرمنده خانواده نشوند. بانوی هموطنی در این زمینه بیان داشت: چرا باید بنزین گران باشد؟ چه چیزی ارزان شده که الان پوست مردم باید کنده شود، من مجردم، یک دختر که باید خرج پدر مادر و خودم را بدهم کار می کنم اگر بنزین گران شود کرایه ها هم گران می شود دیگر آن ...
آیت الله منتظری چگونه پدری بود؟
گفته بودند که چه اتفاقی افتاده است. در راه با داماد بزرگمان که پسر خاله ام است، بی بی سی را روشن کردند و از آن طریق خبر کامل را شنیدند. اسم چند نفر هم در خبر به عنوان کشته شدگان خوانده شد، از جمله محمد. اما آیت الله منتظری می گفت: إنا لله و إنا إلیه راجعون . کمی از رابطه آیت الله با مادر مرحومه تان، ماه سلطان ربانی بگویید. مدیریت خانه با مادر بود. این اواخر که ایشان خیلی مریض ...
99 ضربه شلاق به خاطر رفتار شیطانی نامادری با مسعود 17 ساله +عکس
.... در آن جلسه مسعود گفت: یک ساله و نیمه بودم که پدر و مادرم از هم جدا شدند.7سال داشتم که پدرم با مریم ازدواج کرد. من با مریم رابطه خوبی با هم داشتم. به دنیا آمدن خواهر و برادرناتنی ام هم رابطه ما را با هم بهتر کرد.اما مریم و پدرم با هم اختلاف داشتند. او به من قول داده بود اگر پدرم را بکشم رضایت اولیای دم را که پدربزرگ و مادر بزرگم و دو فرزند خردسال پدرم و مریم هستند، جلب می کند تا آزاد شوم. او ...
شوهرم به ماموریت رفته بود با جوانی خلوت کرده بودم که او در اتاق را باز کرد و !
از همان دوران نوجوانی دختر بلندپروازی بودم و دوست داشتم همواره آزاد باشم و کسی در کارهایم دخالت نکند همین اندیشه غلط مرا به جایی رساند که ارتباط با افراد بیگانه را عار نمی دانستم و با آن که متاهل بودم ... زن 27 ساله که در پی شکایت همسرش و به اتهام داشتن ارتباط نامشروع با مرد بیگانه دستگیر شده است درحالی که بیان می کرد اگر همسرم مرا نبخشد نمی دانم سرنوشتم به کجا خواهد رسید به تشریح ...
پرستو دختر 16 ساله در دادگاه : خودم با پسرخاله ام به مخفیگاهش رفتم و شب را ماندم! + عکس
ریاست قاضی Judge اصغرعبداللهی وبا حضور واعظی و ملکی- مستشاران دادگاه- پای میز محاکمه ایستادند. اما درابتدای جلسه، پرستو گفت: به خاطرعشق وعلاقه زیاد به پسرخاله ام ومخالفت خانواده هایمان با ازدواج مان، هردو باهم فرار کردیم و من به مخفیگاه او رفتم و شب را ماندم و به هیچ عنوان هم آدم ربایی وتجاوزصورت نگرفته است. بدین ترتیب قضات پس ازشنیدن اظهارات پسرجوان و پدر و مادر دختر نوجوان، در پایان ...
فلکه اول
حافظ که علامت زده بودم، همه چیز داشت خیلی خوب و نزدیک و فشرده پیش می رفت که زنگ خانه را زدند. پدر و مادر خانمم بودند. خیلی شاکی و با توپ پر آمدند. مادرش گفت: دست شما درد نکنه. فکر کردی دخترم بی کس و کاره؟ فکر کردی اسیر آوردی؟ پدرش هم یک لحظه انگار من را با مادر خانمم اشتباه گرفته بود، گفت: یادت باشه این بچه هم به پدر احتیاج داره، هم مادر. بعد هم دوباره مادرش تریبون را در دست گرفت و گفت: امشب، برای ...
ذره بین
پرونده مادر قاتل فسایی روی میز قضات باشگاه خبرنگاران| جزییات جدیدی از پرونده مادر فسایی که سر دخترش را بریده بود، به دست آمده است. چندی قبل زن جوانی در فسا سر دختر 3ساله اش را برید، پس از آن با خوردن سم دست به خودکشی زد و برای این که اثری از خود و دخترش باقی نماند، خانه را به آتش کشید. با این وجود، این مادر قاتل توسط همسایه ها از میان شعله آتش نجات پیدا کرد و به بیمارستان منتقل شد ...
ماجرای شهید مدافع حرمی که گلوله بر او اثر نداشت+تصاویر
البرز متولد مرداد سال 1358 از روستای آوج شهرستان بوئین زهرا است که در راه دفاع از حریم اهل بیت(ع) و حضرت زینب کبری (س) در دومین اعزام خود در ماه رمضان سال 95 در شمال استان حلب روستای معراته به دست تکفیری ها به شهادت رسید. بخش نخست گفت وگو با "الهام مولایی" همسر شهید مدافع حرم "مهدی عسگری" را در ادامه بخوانید. خودتان را معرفی و کمی از زندگی شهید عسگری و نحوه آشنایی و ازدواج ...
همسرم هرگز نمی گوید مرا دوست دارد!
مثبت دیگر او را می توانید نادیده بگیرید؟! کم حرفی او را به حساب بی توجهی نگذارید یک زن دوست دارد شوهرش همه چیزهای ریز و درشت را برایش تعریف کند و او را در جریان تمام مشکلات قرار دهد و او نیز سنگ صبور همسرش باشد. گاهی حتی وقتی همسرشان به خاطر مشکلات مالی و کاری و... کمتر حرف می زنند، به این فکر می کنند که او حتما کس دیگری غیر از من را پیدا کرده تا پای حرف ها و درد دل هایش ...
ایرج حسابی: پدرم و اینشتین دوست صمیمی بوده اند
زمان شروع کردند. یعنی خاطرات شما اغراق ندارد؟ همه واقعی هستند و در ذهنتان با همین جزییات ثبت شده است؟ خیر! آقای دکتر نیازی به این کارها ندارند. ماجرای خاطرات من هم این است که در اتاق نشیمن ما دو صندلی بزرگ برای پدر و مادر وجود داشت که روی آن ها می نشستند. پدر از وقتی که من شش سالم بود تا آخر عمرش هر شب ساعت 10 تا 12 شب با من و خواهر درس کار می کرد، البته خواهرم بعد از یک دوره ای ...
نذر عشق حسینی در اربعین /گوشه نشین شش گوشه امام حسین(ع)
گلو پایین می رفت و نه شب به سپیده می رسید. دلش پیچید دورِ حرم شش گوشه ی حسین . سلامتیِ ستونِ زندگی اش را نذر کرد. هنوز چندماهی نگذشته بود که فرزند شفا گرفت. خانه روشن شد. حالا برای چشم روشنی، میزبانِ اربعین شده است. فرزندش که به سلامت می شود، می رود پیِ کار. پیِ یک لقمه نان. از وقتی پدر از دنیا رفته، تکیه گاهِ خانه ی کاه گِلی شده و همدم چشم های چروکیده ی مادر. پیرزن، دست ها را بر زمین قفل می ...
زن برادری که به صورت خواهر شوهرش اسید پاشید
بداند چه بر آنها گذشته.چه بر فاطمه گذشته. چه روزهای سختی... فاطمه نامزد دارد. پسری که هنوز به پایش ایستاده. مادر فاطمه اما می گوید پسر با دیدن دخترش به هم می ریزد. چند هفته یک بار می آید به دیدنش. او هم شوکه است. زندگی دختری که عاشقش بود در یک شب این طور زیر رو شد: هنوز ما که خانواده اش هستیم باورمان نشده، چطور او باور کند؟ پدر فاطمه آهی می کشد و می گوید: فقط 50 میلیون موقع ...
داماد مأمورنما 2 روز قبل از عروسی به دام افتاد
که چندبار به او مواد مخدر گرانقیمت فروخته بود برویم و از او پول و مواد بگیریم. آن روز ساقی مواد سوار بر خودرویش به جلوی خانه سیامک آمد، وقتی سیامک سوار خودرو شد من تحت عنوان مأمور سوار بر خودروی آنها شدم و در صندلی عقب دستور دادم تا راننده حرکت کند که در مسیر مرد موادفروش که پشت فرمان نشسته بود متوجه شد که من مأمور نیستم و خودرو را متوقف کرد و من که مواد را از او گرفته بودم از خودرو پیاده شدم. به ...
محاکمه دوباره پسر 17 ساله به اتهام قتل پدر
کمک نامادری ام سهیلا، پدرم را خفه کردم. می خواستم جسدش را مخفی کنم اما جایی پیدا نکردم و تمام شب مشغول رانندگی بودم برای همین وقتی به نمایندگی آمدم، خوابم برد. با این اعتراف، سهیلای 36 ساله نیز دستگیر شد. هر دو متهم در شعبه چهارم دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه ایستادند و اولیای دم درخواست قصاص کردند. سعید گفت: ارتباط من و نامادری ام سهیلا خوب بود اما او با پدرم مشکل داشت. نقشه ...
همسر شهید: برای رفتن به سوریه راضی کردن من زیاد سخت نبود، به این نبودن ها عادت داشتم/ وصیت نامه شهید: ای ...
غذا را آماده و جمع و جور کن تا به منزل پدرت برویم. تعجب کردم و گفتم: این موقع؟ گفت: بله، ما که نزدیک به هم هستیم و خدا را شکر ماشین هم که هست، بردار سحری مان را تا برویم و آنها را هم از تنهایی در بیاوریم خودمان هم تنها نباشیم. وقتی رسیدیم در خانه پدرم آنها هم از رفتن ما در آن موقع صبح بدون اینکه از قبل خبر بدهیم تعجب کرده بودند. یک مرتبه در ماه رمضان همان سال سحری مان را بردیم منزل پدر شوهرم و آنها ...
راز شوم پسر زن نما و دختر جوان در مسافرخانه لو رفت
هیچ احترامی قایل نیست و نمی گذارد با هم ازدواج کنیم.او پیشنهاد داد با هم فرار Escape کنیم تا بتوانیم به خواسته دلمان برسیم . مانده بودم چکار کنم.بالاخره عقلم را زیر پا گذاشتم و به خواسته اش تن دادم. ما فرار کردیم و به مشهد آمدیم. به یک مسافرخانه رفتیم ،می خواستیم اتاقی کرایه کنیم که موضوع لو رفت و دستگیر شدیم. پدر و مادرم آمدند. مادر و پدر نادر هم آمدند. آن ها می گویند پسرشان ...
8 روایت از دلدادگی شهدا به حضرت ثامن الحجج (ع)
شهادت می رسد و چنین نیز شد. روایتی از آخرین زیارت شهید محمدحسین محمدیانی راوی: مادر شهید محمدحسین محمدیانی یادگار جنگ بود، سرطان بدخیم داشت و پزشکان جوابش کرده بودند. می خواست تا در دنیا فرصت باقی است بار دیگر به دیدار یار برود. آخرین زیارت را خود این گونه روایت می کند: شب بود که به بارگاه ملکوتی امام رضا (ع) وارد شدم. نیمه های شب به کنار پنجره فولاد آمدم. آن جا نشستم و ...