سایر منابع:
سایر خبرها
وقتی فهمیدم شوهر با زن روستایی در طویله است به آنجا رفتم و...
کارشناس اجتماعی کلانتری گفت: 15 ساله بودم که به خواست خانواده ام پای سفره عقد نشستم و در یک ازدواج سنتی زندگی مشترک با ایوب را آغاز کردم که 10 سال از من بزرگ تر بود. آن زمان من هم مانند خیلی دیگر از دختران روستا کنار دست پدر و مادرم در زمین های کشاورزی کار می کردم اگرچه درس خواندن را خیلی دوست داشتم ولی شرایط تحصیل برای دختران روستا فراهم نبود و بیشتر اوقاتم را برای جمع کردن علوفه و دیگر امور مربوط ...
خوش خبر باشید!
بیماری مشابه داشت، به پزشک فوق تخصص اعصاب و روان در تهران مراجعه کردیم. پزشک مذکور پس از بررسی سوابق درمانی و چند سوال، به پدرم گفتند: شما هیچ مشکلی ندارید. دارویی آرامبخش نسخه کردند و توصیه ای. توصیه پزشک به پدر این بود که برای مدتی تلویزیون و اخبار آن را نبیند و روزنامه نخواند. برای ما عجیب بود اما به اصرار خانواده و علیرغم مخالفت پدر، برای چند ماهی تلویزیون در منزل خاموش شد و خواندن روزنامه ...
جواد و 3 خواهر شهیدش در بهشت منتظر مادر هستند
.... گفتم چه زمانی برمی گردی؟ گفت می آیم می آیم. من هر روز کارم شده بودگریه. محمدصادقم که خیلی به پدرش وابسته بود گریه و دلتنگی می کرد. این دوری تقریباً سه ماه طول کشید. باز هم به سوریه اعزام شدند؟ بله، من توانستم پنج ماه او را نگه دارم تا اینکه دوباره راهی شد. 24 شهریور سال 1394 بود. در این مدت چند بار عزم رفتن کرد اما من اجازه ندادم. جواد خیلی فرق کرده بود. حالات عرفانی پیدا کرده بود ...
قتل هولناک یک زن درملاقات مرموز
رو شدیم. فیروزه نیزپس ازبهبودی نسبی گفت: سال ها قبل پدر و مادرم از هم جدا شدند. یکی از خواهرهایم ازدواج کرد، من هم که دانشجوی یکی از دانشگاه های شمال بودم به آنجا رفتم. خواهر دیگرم نیزبا پدرمان در کرج زندگی می کند. چند روزقبل برای دیدن پدر و مادرم آمدم. شب قبل مادر بزرگم و خواهرم خانه مادرم بودند و به او در جمع کردن وسایل خانه کمک می کردند. مادرم مستأجربود و باید خانه اش را عوض می کرد ...
نگاهی به مصائب بچه های طلاق
. تمام اون چیزی که خودش نبود . من و خواهرام وقتی زندگی مستقل تشکیل دادیم و ازدواج کردیم تشویقش کردیم که دیگه جدا بشه . حالا که جدا شده الان ما از مادرمون حمایت می کنیم، هزینه هاش رو به عهده گرفتیم، براش خیلی سخت بود بعد از 35 سال زندگی مشترک تنهایی و جدا شدن ولی الان خوشحال و آروم تره . هرچند هنوز تاثیر 35 سال زندگی پرتنش روی روح و روانش هست . طلاق همیشه هم بد نیست . شاید خیلی وقت ها باید زودتر ...
مادر بی رحمی که می خواست پسر 18 ساله اش را به قتل برساند دستگیر شد
؟ چند سال پیش داماد ما سمانه را کنار دریا درحالی که حالش زیاد خوب نبود پیدا کرد و او را به خانه مادرم برد و قرار شد سمانه چند روزی را آنجا سپری کنه و بعد او را تحویل خانواده اش بدهند. من یک روز رفتم خانه مادرم که دیدم سمانه آنجاست، به این شکل شد که با سمانه آشنا شدن. او به من گفت: در خانه کار بنایی دارم و یک راننده که با خودرویم کار کند نیاز دارم. سمانه آن زمان همسر نداشت؟ خیر ...
روحانی در اینستاگرام با "زندگی طلبگی با طعم عسل"
آشنا شدید؟ به شکل و شیوه تقریبا سنتی. یعنی این آشنایی از طرف خواهر ایشان که در دانشکده ما مشغول تحصیل بود صورت گرفت. ما به هم معرفی شدیم و بعد از چند جلسه صحبت به این نتیجه رسیدیم که می توانیم با هم یک زندگی بسازیم. چندسال است این زندگی پا گرفته؟ ما پنج سال پیش ازدواج کردیم. امیرعباس هم تقریبا هفت ماه پیش به دنیا آمد و زندگی مان را شیرین تر کرد. چطور پای ...
فرار 3000 دختر و 100 پسر از خانه در نیمه اول امسال!
...> لیلا یک دختر 17 ساله در تهران است که دو سال پیش از خانه شان فرار کرده؛ او در این رابطه به خبرنگار فردا می گوید: وقتی که 13 سالم بود، پدر و مادرم از یکدیگر طلاق گرفتند. مادرم که زندگی جدیدی تشکیل داد و به خاطر اینکه همسرش اجازه نمی داد ما را به خانه شان ببرد با ما قطع رابطه کرد، پدرم هم زن گرفت و یک نامادری بالای سرم آورد. لیلا ادامه می دهد: دو سال نامادریم را تحمل کردم. رابطه خوبی با هم ...
وقتی دختر 24 ساله تن به خواسته شرم آور مرد متاهل داد ...!
اش بیرون نروم ماجرای دوستی خیابانی ام را به پدرم اطلاع می دهد. پدرم مردی آرام و با ایمان است و نمی تواند این روابط شرم آور را تحمل کند به همین دلیل، در حالی که ترسیده بودم از داود خواستم تا زمانی که همسرش را طلاق نداده به سراغ من نیاید. مدتی بعد داود همسرش را طلاق داد و از من خواستگاری کرد اما پدر و مادرم با ابراز نگرانی از رفتارهای من به او پاسخ منفی دادند. داود که ادعا می کرد مقابل ...
عادت های نویسندگی افسانه شعبان نژاد/ هنوز خردسال مانده ام
را برای نوشتن انتخاب می کنم و بعد از انجام دادن کارهای منزل معمولا شروع به نوشتن می کنم. اصولا شب زنده داری و بیدارماندن و نوشتن را دوست دارم. گاهی نوشتنم تا 3 بامداد به طول می انجامد، البته اگر کاری به سراغم آمده باشد. مثلا مجموعه شعری به نام یک شعر بی طاقت دارم با اینکه یک مجموعه شعر ممکن است حدود یک سال نوشتنش طول بکشد، اما وقتی اشعار این کتاب به سراغم آمدند فکر می کنم حدود 10 تا 15 روز تمام شد ...
انجام ماموریت در نخستین روز زندگی مشترک
شهید بگذاریم. چند روز بعد برای آشنایی بیشتر با این شهید بزرگوار راهی منزل وی شدم. در ابتدای گفت وگو همسر شهید از روزهای آشنایی و دورانی گفت که در یک خانه کوچک به همراه اقوام همسرش زندگی مشترکشان را شروع کردند. وی روایت کرد: روز خواستگاری تا عقدمان چهار روز طول کشید و هفت تیر ماه 60 ازدواج کردیم. سالروز ازدواج مان مصادف با ترور شهید رجایی و تحرکات منافقین بود. ماموریت های همسرم از نخستین روز زندگی ...
آبی مایل به صورتی ؛ جسورانه ای درباره ترنس ها
باشد یا تصویر او را هم استفاده می کنید؟ و گفتم اگر قرار است از او استفاده ای شود، من دوست دارم این نقش را بازی کنم. چند روز بعد ساناز بیان گفت که در مورد پیشنهاد من فکر کرده و می خواهد این نقش را بنویسد و گفتند اگر دوست داری می توانی آن نقش را بازی کنی، و برای من بسیار خوشایند بود و خیلی خوشحال شدم. در مورد فعالیت های خانم مریم ملک آرا چه تحقیقاتی کردید و او برای ترنس ها چه اقداماتی کرده ...
حسینی : زمان آقای رویانیان یک پیشنهاد خیلی خوب از پرسپولیس داشتم
داشتم همه جوره استقلالی شوم. فقط یک هفته اول غذا آوردند سال اولی که به استقلال رفتم، باشگاه پرسپولیس گفته بود خانه می دهیم ولی استقلال گفت چند روز دیگر این کار را انجام خواهیم داد ولی چنین کاری نکردند و من را به اتاق کمپ باشگاه فرستادند؛ یک اتاق بود که تلویزیون، اجاق گاز، کولر و بخاری نداشت و فقط یک تخت برای خوابیدن بود؛ هیچ امکاناتی به ما ندادند و فقط یک هفته اول غذا آوردند و ...
به مناسبت فرا رسیدن روز جهانی خنده/ خنده بر هر درد بی درمان دواست
مدام که 40 سال آن هم روز نامه نگار بودم به من آموخته که مردم از چه چیزی لذت می برند و این در حالی است که لذت های مردم به خواسته های خود آنان بر می گردد . ولی وقتی ما تصمیم می گیریم مردم را شاد کنیم قطعا ابزاری های خاص خودمان را داریم که از طریق آن می توانیم مردم را شاد کنیم . بسیاری از بازدید کنندگان بعد از دیدن کار هایم می گویند در نمایشگاه انرژی مثبت می گیریم و این خیلی خوب است به معنای ...
آیت الله هاشمی لیبرال نبود/ برخی سریال های تلویزیون لاله زاری است/ احمدی نژاد متاسفانه سرزمین سوخته ...
بانک داشتم و تبدیل کردم به تراول چک و یک مقدار لباس و این چیزها را برداشتم و آمدم فرودگاه و بلیت گرفتم و رفتم پاریس. یعنی در حقیقت روز سوم که امام پاریس بودند، من هم از آن طرف رفتم پاریس خدمت ایشان. بعد دو، سه تا از بچه های انجمن اسلامی هم همراه من آمده بودند و می خواستند پیام بگیرند از امام و برای انجمن اسلامی دانشجویان آمریکا ببرند. من رفتم خدمت شان و گفتم پیام بدهید برای بچه ها. امام به من ...
هلاکت زورگیر معروف پایتخت/ ماجرای حمله مرگبار به مادر و دختر در بلوار دادمان/ بریدن شاهرگ پسر جوان پایان ...
وقت قتل پایتخت اعلام شد. نسترن پس از بهبودی نسبی در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: پدر و مادرم سالها قبل از هم جدا شدند؛ دو خواهر دارم که یکی از آنها ازدواج کرده و در منزل خودش سکونت دارد و یکی از خواهرهایم نیز با پدرم در کرج زندگی می کند؛ خودم نیز در شهرستان دانشجو هستم و به تهران رفت وآمد دارم و در خانه مادرم زندگی می کنم. وی افزود: چند روز قبل از شمال به تهران آمدم و به خانه ...
با جلال حسینی و مازیار فلاحی درباره عشق و زندگی
ساخته ام. موقعی که ایران بازی داشت با آرژانتین و نتیجه نزدیک به برد بود و ضربه سری که سید جلال زد و پنالتی که نگرفتند، همه اینها نشان می دهد که نتیجه نزدیک به برد بود و من خیلی حال خوبی داشتم و فردا هم کنسرت داشتم. وقتی که آن توپ در دقایق آخر رفت توی دروازه ایران خیلی حالم بد بود. به یکی از دوستانم زنگ زدم که بیاییم فردا در کنسرت لباس تیم ملی را بپوشیم. همان شب آهنگی را نوشتیم و آهنگش را بلافاصله ...
هر قاضی دیوان عدالت سالانه بین 100 تا 120 پرونده بررسی می کند/رد پیشنهاد افزایش بودجه دیوان در کمیسیون ...
نتیجه روند فعلی مبارزه مبارزه با موادمخدر باید از حالت جزیره ای خارج شود/ مبارزه پلیسی کارساز نیست مقابله با طلاق تحت پوشش بسته حمایت اجتماعی/ شانس زنان برای ازدواج مجدد یک نهم مردان است/قانون حذف نام همسر از شناسنامه زنان مطلقه اصلاح شود شروط شورای نگهبان جهت تایید طرح کاهش مجازات اعدام/ شفافیت مجازات محکوم به اعدام در زندان و عفو رهبری در طرح عفو رهبری برای همه مجرمان مواد مخدر در هر زمانی لازم ...
تن دادن به ازدواج موقت و انحرافات جنسی معضلاتی که طلاق به همراه دارد/ کودکان طلاق در معرض آسیب
. وی در پایان گفت: با اینکه بیشتر خواستگارانم مردان مطلقه یا سن بالا و یا چند همسره بودند خوشبختانه دو سال قبل با یک مرد خوب ازدواج کردم و الان زندگی خوبی دارم اما هرگاه به گذشته فکر میکنم بسیار اذیت می شوم. طلاق آخرین راه است کارشناس اورژانس اجتماعی اداره بهزیستی زابل عنوان کرد: همیشه طلاق تنها به عنوان آخرین راه برای نجات افراد پیشنهاد می شود چرا که پس از جدایی زندگی ...
مگر بهزیستی برای بهتر زیستن نیست؟
ناراحت کننده ای در جامعه برخورد می شویم به کنار. اینکه به خاطر یکسری مسائل و دید ترحم آمیز و بدی که در شهر کوچک محل تولدم (هشترود) داشتم و باعث شد نامزدم پس از فقط چند روز سپری شدن از عقدمون بگوید نمی توانم با بیماریت کنار بیام و با کلی آبروریزی جدا بشود، به کنار. اینکه مجبور شدم بیایم تبریز و در یکی از شهرک های اطرافش مستأجر بشوم به کنار. اینکه با هزار بدبختی یک شغل در مغازه با 12 ساعت کار و 700 ...
دردسر دختری با رفتار پسرانه برای مادر شوهرش! +عکس
مادرم را دارم که چگونه لباس بخرم، چگونه لباس هایی را که دوست دارم بپوشم یا اینکه اگر قرار است موهایم را کوتاه کنم بتوانم رضایت مادرم را برای مدل موهایم جلب کنم. گاهی شب ها به خاطر همین تا صبح خواب ندارم و بعضی وقت ها مجبورم یواشکی از مادرم، لباس هایم را بیرون از خانه تعویض کنم، از طرف دیگر مادرم با دوستان من که بیشتر شبیه خودم هستند، مشکل دارد. من مادرم را خیلی دوست دارم و دلم نمی ...
دختری که 6 بار خودکشی کرد
مواد مصرف کرد، من هم مصرف کردم. وقتی به خودم آمدم، اعتیاد داشتم. پدرم هر چه اصرار کرد که در همان دوره عقد طلاق بگیرم و با همسرم نمانم، قبول نکردم. دوران عقدمان پنج سال طول کشید. خیلی به همسرم وابسته شده بودم. بالاخره زیر یک سقف رفتیم اما زندگی مشترکمان طولی نکشید. همسرم من را در محله ای در حاشیه شهر تنها گذاشت و رفت. تازه عروس بودم که شوهرم غیبش زد. او این گونه ادامه می دهد: مادرم ...
محاکمه همسر چهارم به اتهام قتل دخترخوانده
به گزارش نخست نیوز، 15 اردیبهشت 86، مردی سالخورده به محض ورود به خانه با جسد دختر 16 ساله اش راحله روبرو شد. با حضور پلیس، ماموران به بررسی صحنه جرم پرداختند و پسر شش ساله خانواده را در حالی که در کمد دیواری خوابیده بود، پیدا کردند؛ راز قتل راحله، در سینه این کودک بود. او گفت: در اتاقم بودم که دایی ام به خانه مان آمد. او و مادرم سوسن به زور خواهرم را خفه کردند و من هم از ترس در کمد دیواری مخفی ...
درآمد 200 میلیونی مرد کلاهبردار از سایت صیغه یاب/ له شدن مرد میانسال زیر چرخ های بونکر سیمان/ ماجرای قت ...
از مرگ همسرش شوکه شده بود، در اظهاراتش به بازپرس گفت: همسرم 72 سال سن داشت و استاد رشته هنرهای نمایشی بود و در یکی از دانشگاه های سان فرانسیسکو امریکا تدریس می کرد. وی افزود: همسرم هر چند مدت یکبار به ایران می آمد و حدود یک هفته قبل نیز به ایران بازگشته بود، من در زمان حادثه در اتاق دیگری خواب بودم؛ نه کسی وارد خانه شد و نه اتفاقی افتاد و نمی دانم چه شده است. کارآگاهان در ...
همین که وارد جمع شان شدم، یکی با اسلحه محکم به سرم کوبید، افتادم. آنها همه عربی صحبت می کردند و من فکر ...
.... شب ها مشغول کار بودم و شش صبح که می رسیدم خانه می خوابیدم تا بعد از ظهر. خدا رو شکر اوضاع زندگی مان بد نمی گذشت. تا اینکه زمزمه آغاز جنگ در سوریه شنیده شد. سال 92 یک روز صبح تازه رسیده بودم خانه و خواب بودم. با صدای پسرخاله ام بیدار شدم، داشت با پدرم در مورد اوضاع آنجا صحبت می کرد. خودش یکبار اعزام شده بود و می گفت درگیری خیلی شدید است و حضرت زینب(س) تنهاست. اگر نرویم بجنگیم تکفیری ها همه چیز ...
سینما را چند خانواده قرق کرده اند !
تکامل و آگاهی. دنیای هنر آنقدر وسیع بود که همه موضوعات جهان را در خود جای می داد و همین جذابیت باعث شد در دنیای فرهنگ و هنر ماندگار شوم. کارتان را از ارومیه شروع کردید؟ ارومیه محل تولدم است و ما زیاد در این شهر زندگی نکردیم. مادرم از مهاجران گرجستان است و پدرم اصلیت آذری دارد و اهل ارومیه است. خواهرم، صفا و من در ارومیه متولد شدیم و بعد همراه خانواده به تهران آمدیم. البته افتخار می ...
بخاطر جهیزیه دخترم دست به کار کثیفی زدم و ...!/آبرویم مهم نبود
دنیا آمدم و تا کلاس پنجم ابتدایی درس خواندم. از همان دوران کودکی به کارگری مشغول شدم تا این که بعد از خدمت سربازی ازدواج کردم و صاحب دو دختر شدم. زندگی خوبی داشتم و با آن که کارگری می کردم از وضعیت اقتصادی خوبی برخوردار بودم به طوری که یک دستگاه خودروی نیز خریدم تا خانواده ام بیشتر در رفاه باشند. اگرچه گاهی به صورت تفننی مواد مخدر Drugs مصرف می کردم اما اعتیاد نداشتم. تا این که چهار سال قبل به ...
خط سرخ شهادت بر روی برف های سرد!
من هر چه گفتم اشتباه می روید؛ قبول نکردند و رفتند. آن روز یکی از سخت ترین روزهای زندگی ام بود، روزی که هنوز هم باورش برایم سخت است که دوست بسیار عزیزی را اینگونه از دست داده باشم. سال بعد که دمرچلی از اسارت برگشت به سراغش رفتم تا بشنوم که آن روز بر ابراهیم چه گذشت. دمرچلی می گفت: آن روز من هم زخمی شده بودم و در حالی که به اشتباه به سمت نیروهای عراقی می رفتیم، آنها مرا که هیکل درشت تر ی داشتم؛ اسیر ...
علاقه فرزند شهید احمدی روشن به حامد زمانی
عرصه صنعت هسته ای را می دادید؟ احمدی روشن:دو سال قبل از شهادت مصطفی در روز بیستم دی ماه 88، شهید بزرگوار علی محمدی را ترور کردند و بعد شهیدان شهریاری و رضایی نژاد مورد حمله تروریستی قرار گرفتند. این حوادث برای مصطفی و ما یک زنگ خطر بود، اما ما کسانی نبودیم از راهی که رفته ایم، بازگردیم. ما مصطفی را از راهی که باعث افتخار آرمان های مردم ایران بود نمی توانستیم برگردانیم. حاج خانم در خاطراتش ...
انکار قتل دخترخوانده
حادثه نقشی نداشته است. او به مأموران گفت: من و خواهرم خیلی با هم ارتباط نداشتیم گاهی به او سر می زدم. روز حادثه در مغازه نانوایی ام مشغول کار بودم و از ماجرا خبری نداشتم تا اینکه چند روز بعد متوجه فوت آرزو شدم. سپس نامادری مقتول بار دیگر تحت بازجویی قرار گرفت و بالاخره به جرمش اقرار کرد و گفت: شوهرم بعد از سه بار ازدواج با داشتن یک دختر سه ساله و یک پسر چهار ساله به خواستگاری ام آمد، از آنجایی که ...