سایر منابع:
سایر خبرها
نبش قبر پدر پس از 14 سال برای دی.ان.ای
. دختر جوان در تحقیقات گفت: وقتی به دنیا آمدم پدر و مادرم از هم جدا شدند و مادرم نام فامیلی مرا تغییر داد. بدین ترتیب قضات برای اثبات ادعای وی دستور انجام آزمایش دی ان ای دادند و او را به پزشکی قانونی معرفی کردند. از سوی دیگر دستور نبش قبر مقتول برای انجام این آزمایش نیز صادر شد. بدین ترتیب با گذشت 9 سال از این ماجرا سرانجام نتیجه آزمایش ثابت کرد که این دختر فرزند مقتول است. بنابراین دیروز صبح پریسا با مراجعه به شعبه دهم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی قربانزاده برای پنجمین بار خواستار دریافت دیه از بیت المال شد وقضات هم برای صدور رأی وارد شور شدند. منبع: ...
اعتراض 20 روزه کسبه بانه به بسته بودن مرز/ تهدید نمایندگان کردستان: استیضاح روحانی یا استعفای ما
، او را دعوا کرد که چرا اسلحه اش را روی ضامن قرار نداده . آن ها مرا به هنگ مرزی بردند و پس از تنظیم صورت جلسه، مرا سوار آمبولانس کردند. بین راه یکی از آن ها چند برگه سفید جلویم گذاشت و در حالتی که من از شدت درد و خونریزی به خودم می پیچیدم، گفت باید این برگه ها را امضا کنم. گفتم چیزی روی این برگه ها ننوشته که امضایش کنم ولی تهدیدم کردم و مجبور شدم امضای شان کنم. بعد چه شد؟ ...
پسرم سراغ بابایش را از بهشت می گیرد
زادگاهش بقمج دفن کردیم که این روستا 80 شهید داده است. از شهید بالیده چند فرزند به یادگار مانده است؟ من 12 سال با آقا مهدی زندگی کردم و حاصل زندگی ام سه فرزند به نام های نرگس ، علی و ابوالفضل است. نرگس دختر بزرگ خانواده الان 18 سال سن دارد. علی 15 ساله و ابوالفضل اول ابتدایی است. ابوالفضل در زمان شهادت پدر چند ماهه بود، الان چه تصویری از پدر در ذهن دارد؟ دختر و ...
روایت دختر جوانی که پس از 22 سال مادر واقعی اش را پیدا کرد
صحبت کردم، ناگهان سرد شدم. دیگر هیچ اشتیاقی در من وجود نداشت. حتی نخواستم او را ببینم. چرا؟ نمی دانم. شاید دلیلش ازدواج مادرم بود. مادرم الان یک دختر و پسر دارد. شاید به خاطر این که متوجه شدم مادرم در این مدت حتی یک بار هم سراغ مرا نگرفته و پیگیر پیدا کردن من نشده؛ در عوض ازدواج کرده و فرزند دارد. به دلیل همین بود که نسبت به او سرد شدم. وقتی برای نخستین بار با مادرت صحبت ...
راست و دروغ همکاری تصویربردار صدا و سیما با باند مخوف سارقان
؟ نه او خیلی چرب زبان بود و مرا فریب داد. حتی فکرش را هم نمی کردم در زندان باشد. وقتی مرا دستگیر کردند و متوجه این ماجرا شدم، شوکه شدم. ازدواج کردی؟ من شوهر داشتم. یک دختر 15ساله هم دارم. اما شوهرم سال ها پیش به خاطر شرکت در یک درگیری منجر به قتل دستگیر شد. من هم غیابی طلاق گرفتم و در این سال ها هم با دخترم زندگی کردم و به تنهایی هزینه زندگی مان را تأمین می کردم. شغلت چیست؟ ...
شهیدی که رهبر انقلاب به او لقب مالک داد+تصاویر
روستای مارکده از توابع استان چهارمحال و بختیاری زندگی می کرد، دو خواهر بودیم و سه برادر که خیلی زود پدر را از دست دادیم و یتیم شدیم. قربانعلی شش سال بیشتر نداشت، من هم که پسر بزرگ خانواده بودم 12 سال داشتم. پس از فوت پدر به همراه خانواده به اصفهان آمدیم. سردار شهید قربانعلی عرب قدیرعلی عرب برادر شهید عرب که در 12 سالگی نان آور خانواده شده است از وضعیت زندگی شان در روزهای نخست ...
جنایت های حزب دموکرات در ایران ؛ ماجرای اسارت یکی از نیروهای پیشمرگه
و خطاب به من گفت: بیا پایین ... . همین که از ماشین پیاده شدم، چشمم به دختر جوانی افتاد که در شهر کامیاران، چند مرتبه دیده بودمش؛ فهمیدم که لو رفته ام. در شهر کامیاران این دختر جوان را چند بار دیده بودم، ولی به دلیل اینکه چادری بود، فکرش را نمی کردم که جاسوس حزب دموکرات باشد و قصدش از چرخیدن در شهر، تعقیب من باشد. آن مردم گفت: این ساک متعلق به توست؟ آری این ساک من است. ...
راه و رسم سلبریتی شدن بدون آرایش
.... می توانستم یک جماعت لندنی را ملاقات کنم؛ یک جهان کامل، افرادی که خوابش را هم نمی دیدی با آن ها تو یک اتاق باشی. مجذوب شده بودم . یادش می آید راهش را به سمت مارتین ایمیس 11 کج کرده و از او پرسیده که کیست. سپس از خجالت آب شده که او را نشناخته است. حوالی همان زمان، در سال 1990، برندۀ کمک هزینۀ تحصیلی یک ساله ای شد که امیدوار بود به او فضا و زمان کافی برای پژوهش بدهد. مطلقاً هیچی ننوشتم ...
با تمام وجود معتقدم لطفی هنوز زنده است
ایران آنلاین / برای ملاقات ایشان بسیار تلاش کردم اما متأسفانه این امکان میسر نمی شد. روزهای زیادی به حیاط دانشگاه هنرهای زیبا می رفتم و ساعت ها برای دیدار ایشان منتظر می ماندم و در این مدت تنها چند باری موفق شدم به طور گذرا استاد لطفی را- زمانی که در حال رفتن به کلاس بودند - از دور ببینم. تا آنکه یک روز به کمک برادر بزرگم حبیب درخشانی این فرصت برای من به وجود آمد و توانستم توسط وقت ملاقاتی که ...
حرفه ای ترین خلافکاران پایتخت/ از سارقی با شاکیان خارجی تا زنی که دست راست یک باند سرقت شد!+تصاویر
شما برنده شده اید، بیایید پای دستگاه عابر بانک و کارت به کارت کنید تا جایزه تان را بگیرید و بعد پول مردم را بالا می کشیدند. به این جای صحبت که رسیدیم، زن طاقت نیاورد، گفت: من اصلاً با آنها نبودم، من کلاهبردار نیستم. زن شروع به صحبت می کند. 39 ساله است و مطلقه و یک دختر 15 ساله دارد. می گوید: در تلگرام با او آشنا شدم،اول آن مرد به من پیام داد، یک ماه پیام ها ...
زندگینامه|عبدالرضا موسوی، فرمانده خرمشهر؛ نخبه شهید
و مشقش وارد دانشگاه شد و هنوز یک ترمی بیشتر نگذشته بود که به اصرار شهید جهان آرا دوباره درس را رها کرد و برای سروسامان دادن به وضعیت خرمشهر راهی شهرش شد. با شروع مجدد درسش تصمیم به ازدواج گرفت و با دختری که چند سال پیش در جریان فعالیت های انقلابی اش آشنا شده بود ازدواج کرد. این بانو نیز مانند او مبارزه کرده بود حتی طعم زندان را نیز چشیده بود و در خانواده ای مذهبی رشد کرده و بسیاری از ...
دختر ارشد علامه طباطبائی: درباره رابطه امام و علامه طباطبایی خیلی سمپاشی کرده اند
گفت و گو در ادامه می آید: به عنوان اولین سؤال اشاره ای به رویکرد مبارزاتی شهید قدوسی داشته باشید و درباره روحیات و خلقیات ایشان در زندگی شخصی و کاری توضیح دهید. طباطبایی: آقای قدوسی پیش از انقلاب و از همان قدیم و قبل از اینکه ازدواج کند، همه به او می گفتند که شما جان سالم به در نمی برید، چون فشارها و شرایط فعالیت در قم خیلی شدید بود؛ شهید قدوسی اصالتاً نهاوندی بود و قرار بود ...
نگرانی های زن سرپرست خانواری که پس از 33 سال کار فقط 2 سال سابقه بیمه دارد: آینده ای ندارم
، بی پناه می شوی و صدایت در گلو خفه می شود. کم می آوری یعنی برایت کم می گذارند و از تو زیاده می خواهند تا جایی که از همه چیز کم بیاوری، پول، توان، سلامتی و از همه بدتر تنها چیزی که سرپایت نگاه داشته است: امید ... این بار داستان این هزار تیغ برهنه روزگار به خانمی 51 ساله بازمی گردد که 33 سال از عمرش را کارگری کرده است و هنوز بیمه ندارد. خودش نداشتن بیمه را اینگونه توصیف می کند: آینده ای ...
داشتیم مراحل اولیه ازدواج را انجام می دادیم که متوجه شدم آرمیتا...
که متوجه شدم آرمیتا پیش از من با آرش رابطه داشت و بعد از اینکه من از او خواستگاری کردم، آرمیتا رابطه اش را با آرش قطع کرد. وقتی موضوع را از آرمیتا پرسیدم، او گفت تصمیمش ازدواج با من است؛ ضمن اینکه با آرش اختلافاتی داشت. من حرف آرمیتا را باور و فکر کردم موضوع بین او و آرش تمام شده است اما یک روز صبح وقتی از خواب بیدار شدم، دیدم فردی با شدت زیاد در خانه را می کوبد؛ قبل از اینکه در را باز ...
زن صیغه ای قربانی فاش نشدن راز پنهان تازه داماد!
. او می گفت از همسرش جدا شده و سرپرستی دو فرزند خردسالش را هم بر عهده دارد. من دلم برای او سوخت و مژگان را به عقد موقتم درآوردم. دوسال از این ماجرا گذشته بود که تصمیم به ازدواج گرفتم. با مژگان صحبت کردم و از او خواستم تا ارتباطمان را قطع کنیم اما او قبول نکرد. مژگان وقتی فهمید تصمیم به ازدواج با دختر مورد علاقه ام را دارم تهدیدهایش را شروع کرد. او از من 90 میلیون تومان پول می خواست تا سکوت کند و در ...
ازدواج شوم دختر پرورشگاهی با پدرخوانده اش !
. یک راست به خانه پدرم رفتیم و آنجا بود که فهمیدم چه مصیبتی بر سرمان نازل شده. خواهربزرگترم و همسرش که در یکی از شهرستان های اطراف تهران زندگی می کردند، در مسیر برگشت به خانه شان با یک کامیون تصادف Crash کرده و هر دو در دم کشته شده بودند. همین که پایم به خانه رسید، سیمین دختر نه ساله خواهرم در حالی که به شدت گریه می کرد، خودش را در آغوشم انداخت و گفت: " دیدی چی شد خاله؟! ای کاش منم ...
کلاهبرداری میلیاردی شوهر جوان از بیوه ثروتمند
زنی که از همسر مرحومش املاک زیادی به ارث برده بود، با تعیین مهریه سنگین به مردی که 12 سال از خودش کوچکتر بود بله گفت. او تصور می کرد در ازدواج دوم، سرنوشت تلخ گذشته اش تغییر خواهد کرد، اما با زندانی شدن مرد رؤیاهایش، پی به راز بزرگی برد. در شعبه 264 دادگاه خانواده، زنی میانسال، تنها نشسته و منتظر بود تا به پرونده اش رسیدگی شود. قاضی غلامحسین گل آور مشغول مطالعه پرونده قطور مطالبه مهریه ...
اسرائیلی ها، نویسنده هری پاتر را میلیاردر کردند!
، پول خوبی دربیاورد.همه وقتم در خانه سپری می شود، نه دانشگاه می روم و نه در سالن های تئاتر پیدایم می کنید الان شغل تمام وقتم نویسندگی شده است. می گویند ذهن مانند ماهیچه است، وقتی مدتی وادار به تمرینش کنی، قوی می شود همان گونه که ماهیچه با ورزش قوی می شود، ذهن شما هم بعد از این سال ها الان دیگر ورزیده شده و مدام در حال خلق کردن است. من سال 94 به واسطه دخترم در اینستاگرام صفحه ...
درد دل زنان آسیب دیده درباره ماندن در مراکز بهزیستی
ولنجک فرستادند. یک سال و دو ماه همان جا بودم تا اینکه خسته شدم و بیرون آمدم. همان شب از کارم پشیمان شدم. نه پول داشتم نه جایی که به آن پناه ببرم؛ هوا هم سرد بود. یک راست به بهزیستی لویزان رفتم. یک سال و نیم هم آنجا بودم و بعد به این مرکز فرستاده شدم. الان نزدیک به هفت سال است لب به مواد نزده ام . فریبا جزو معدود آدم هایی است که این همه سال در خانه های امن سکونت دارد و در امور نظافت و ...
یک کولبر: کار باشد، کولبری نمی کنم
به گزارش اقتصادآنلاین، قانون نوشت: جمیل چند ماهی اجاره خانه اش را نداده و نگران است که امروز و فردا صاحبخانه اسباب و اثاثیه اش را توی خیابان بریزد. بالاخره زندگی خرج دارد، باید اجاره و خرج زندگی را جور کرد. تنها راهی که برای جوان های پاوه باقی مانده، کولبری است. اگر از خطراتی همچون پرت شدن از کوه، ریزش بهمن و ... جان سالم به در ببرند، معلوم نیست تیر غیب چه زمانی آن ها را برای همیشه متوقف می کند. شماره جمیل را از یکی از فعالان حقوق کارگری که ...
مداحی که منبر و جمعیت را بشناسد و شعرش را خوب بخواند و روضة اشتباه نخواند بسیار کم داریم
: لطفاً کمی از خودتان برای مان بگویید. متولد 12 اسفند سال 1312 هستم. سال دوازده، ماه دوازده و روز دوازدهم به دنیا آمدم و حدود 85 سال سن دارم. متولد قلمستان، جنوبی ترین منطقة تهران هستم. پدرم بنّا و مادرم عالمه و فاضله بود. در خانة محقری متولد شدم و در دبیرستان جعفریِ میدان شاپور تحصیل کردم و دیپلم گرفتم. دبیرستان جعفری پولی بود؛ چون بچه های پولدار به این مدرسه می رفتند.در دوران ...
به مناسبت 7 مه، روز جهانی کودکان متأثر از اچ .آی .وی مثبت
معرض انواع تبعیض ها و انگ ها و بی مهری ها هستند. معصومه 42 ساله چهره مضطربی دارد. چادرش را دور خودش می پیچد و می گوید به خاطر تزریق خون آلوده مبتلا شده و شوهرش منفی است: قبل از زایمان فهمیدم مبتلا هستم و بچه را با سزارین، سالم به دنیا آوردم. پسرم خبر ندارد من ایدز دارم، یعنی شوهرم گفت بچه ها نفهمند بهتر است. فقط برادرم در خانواده خبر دارد. یک بار که بچه اش را بوسیدم، نمی دانی چه بلایی سرم آورد ...
دام شیطانی مرد متاهل برای دختر 18 ساله / وقتی نخواستم پیش او بروم او تهدیدم کرد!
طریق ایمیل برایش فرستادم او مدعی بود نمی تواند بدون دیدن تصاویر من زندگی آرامی داشته باشد و شب ها را تا صبح به من فکر می کند. مدتی بعد در یک اتفاق ساده متوجه شدم علیرضا متاهل است و تنها قصد سوءاستفاده از من را داشته است این در حالی بود که چندین بار به طور پنهانی و به دور از چشم خانواده ام با او قرار ملاقات گذاشته بودم وقتی این ماجرا را فهمیدم ارتباطم را با او قطع کردم، اما علیرضا با ...
زندگی ناآرام آرمیدگان دو قبر؛ شاه پهلوی و شازده قجری/ آنچه رضاشاه با خانواده فرمانفرما کرد
به هشتی باز و عده ای مرد که هیچ گاه اجازه آمدن به اندرون را نداشتند در حال رفت وآمد بودند. قالی ها را از آنجا بیرون می کشیدند و روی قالی های موجود پهن می کردند. محیط آشفته و درهم دل مرا لرزانید و ترس بر وجودم چیره شد. با چشم جستجو می کردم که چادر نماز مادرم را در میان آن عده بیابم. به سختی آن را پیدا کردم و به سوی آن دویدم... راوی، روزهای بعد را نیز همچنان هراس انگیز ترسیم می کند در ...
مجید عفت و شرافتم را زیر پا گذاشت و آبرویم را لگد مال کرد
دانست چقدر بدبخت و تنها هستم.این دختر پس از به هوش آمدن به افسر تحقیق گفت: به او گفته بودم از پنج سالگی یتیم شده ام. گفتم ناپدری ام چقدر با من بدرفتاری کرده است. پنج سال خانه برادرم بودم. عروسمان هر روز دعوا راه می انداخت. مرا تحویل بهزیستی دادند. مدتی آنجا بودم. مادرم دنبالم آمد. به خانه مادر بزرگ برگشتم. وی ادامه داد: پرستار مادر بزرگ 65 ساله ام شدم. دلم داشت از غم تنهایی می ترکید که ...
به بهانه کلاس فوق العاده از منزل فرار کردم و ...
دختر 15 ساله در حالی که نیمی از صورتش را با گوشه چادر پوشانده بود تا کبودی های اطراف چشمش پنهان بماند در تشریح ماجرای فرارش از منزل، به کارشناس و مددکار اجتماعی کلانتری سپاد مشهد گفت: پدرم کارگر است و با زحمت مخارج زندگی ما را تامین می کند. از سال ها قبل در سمنان زندگی می کردیم. اما روزهای تلخ و وحشتناک ما از زمانی آغاز شد که اعتیاد به مواد افیونی دامان برادر بزرگم را گرفت. رفیق بازی ها و ...
شناخت حق تعالی، ریشه دوری از هوای نفس و دوام ذکر خداست
، محبت به مال و محبت به مقام است. بعضی از وزرا هنگامی که در دوره ی بعد انتخاب نشدند از شدت ناراحتی سکته کردند. در گذشته تاجری شصت-هفتاد ساله هنگامی که متوجه شد ورشکست شده است، خود را از بالای ساختمان پایین انداخت و خودکشی کرد. اما انسان دیگری به نام حبیبی، که وضعیت مالی بسیار خوبی داشت، ورشکست شد. او انسان متدینی بود و مسرف یا مبَّذِر نبود. او هنگامی که با مشکل مالی روبرو شد خانه، مغازه و وسایل ...
ایرج امینی: آخرین نخست وزیر مستقل امینی بود
تحقق پیدا نکرد. به مناسبت سالگرد نخست وزیری علی امینی مصاحبه ای با ایرج امینی پژوهشگر، نویسنده و فرزند علی امینی انجام داده ایم. *** یرواند آبراهامیان دهه پس از کودتای 28 مرداد را دوره تثبیت قدرت محمدرضاشاه می داند که در آن نیروهای سیاسی و اجتماعی سرکوب شدند. اما در اواخر دهه 30 بار دیگر با بحران حاکمیت مواجهیم و گشایش هایی اتفاق می افتد که امکان فعالیت های سیاسی مجددا فراهم ...
علی جان شهادتت مبارک
موافقید؟ منظورش را فهمیدم. می خواست طول مسیر را تا منزل خودمان پیاده طی کنیم. گفتم: موافقم. از قدم زدن با علی لذت می بردم. دیدن قد و قامت دلبرای فرزند برای مادر دلپذیر است. آن هم جوان رزمنده ای که دلش در حال و هوای خدمت به دین و وطن می تپد. علاقه ای خاص به وی داشتم. به یاد می آورم بارها در نامه برایش نوشته بودم: دلاورم سلام؛ از دور دست و بازوی تو را که دست خداوندی بالای آن است و ...
روایت قاسم سلیمانی از دایرة المعارف گویای سیستان و بلوچستان
احساس خستگی نمی کرد و در مسجد و مدرسه، در کوی و برزن و در برپایی تظاهرات و پخش اعلامیه های حضرت امام (ره) نقشی فعال و بی مانند داشت . شخصیت او در بسیج شکل گرفت. برای گذراندن دوره آموزش نظامی به پادگان آموزشی قمصر اعزام شد. پس از 3 سال خدمت در بسیج کاشان هجرت به منطقه سیستان و بلوچستان را آغاز کرد. علی معمار در 19 سالگی بعد از دو سه سال خدمت در سیستان و بلوچستان با اصرار خانواده تصمیم به ...