سایر منابع:
سایر خبرها
بجنورد|"فتح خرمشهر" به روایت فرمانده نخستین گردانی که وارد "خونین شهر" شد؛ وقتی هزاران سرباز بعثی به ...
... با گذشتن دوران دبیرستان وارد سربازی شدم و در آنجا نیز مشکلات نماز و روزه را داشتم، به طوری که فرمانده ام وقتی می فهمید من روزه ام٬ بسیار مرا اذیت می کرد. به مرور این اعتقاد من به مسائل دینی و مذهبی باز شد تا در میانه فرماندهان به عنوان یک فرد سیاسی معرفی شوم. با وارد شدن به ایام انقلاب٬ فعالیت های سیاسی خود را در پادگان جمشیدیه تهران از سر گرفتم و با وجود اینکه به بسیاری از سربازان گفته ...
کنداکتور مناسبتی، بلای جان صدا و سیما!/ صبر ایوب به احترام تئاتر
سال 88 متفاوت بود، من از همکاری با افشین هاشمی بسیار راضی هستم، همانطور که از بازی او در کارم راضی بودم، برای اینکه حتی با وجود اختلاف سلیقه ها زبان همدیگر را می فهمیم، زود با هم همسو و همساز می شویم و با حداقل زمان به حداکثر کیفیت دست پیدا می کنیم، اینها غنیمت است. این را به درایت، مدیریت و درک او از شرایط عواملش اضافه می کنم. وقتی این کار را پذیرفتم دو سه کار دیگر موازی داشتم که من را بسیار ...
روایت روزهای مقاومت و خیانتی که خرمشهر را زمین زد
آخرین روزهای مقاومت در خرمشهر بود. من با تعدادی از بچه ها که تعدادشان هم خیلی زیاد نبود در خیابان آرش بودیم. ما یک خانه سه طبقه که تقریبا وسط خیابان آرش بود را مقر فرماندهی کرده بودیم و فریدون هم فرمانده ما بود. نزدیک صبح بود و من تازه کشیک نگهبانی را گرفته بودم و خودم داشتم برای نماز صبح آماده می کردم از طبقه پایین به طرف طبقه بالا رفتم. تفنگ ونچستر دوربین دار را همراه خود به طبقه بالا ...
روایت بیژن بیجاری از مهاجرت و نویسندگان مهاجر ایرانی
می کنم: خوب به خاطر دارم، در هفته دوّم مهر ماهِ 1377 و آخرین دیدار و خداحافظی با اصفهان و خانواده، در خانه خواهرم، وقتی برای اوّلین بار یکی دوقطره اشک را به هنگامِ بوسیدن دست پدر بیمار و پیرم دیدم، در آغوشش کشیدم و پرسیدم: آقاجون این دم آخری چرا؟ سینیِ آینه و قرآن را داد دست خواهرزاده ام و گفت برای اینکه، فکر می کنم دیدار بعدی در قیامت باشد. صادقانه و از صمیم قلب به ایشان گفتم که، آقاجون، به جان ...
بهاره رهنما سفیر شد +عکس
، سفیر انجمن دیابت بودم و در همه این حوزه ها سعی کرده ام که کارها را به صورت اجرایی پیش ببرم و فقط به صورت اسم باقی نماند. همینطور در ستاد دیه برای آزاد کردن زندانیان زیر 18 سال همکاری کرده ام. حدود 15 سال پیش ستونی در مجله چلچراغ داشتم که در آن نکات حقوقی را به زنان یادآور می شدم و در این کمپین یکی از اهداف مهم من آشنایی زنان ایرانی با حقوقشان است که منجر به ضمانت بی جا و یا امضای چک بی مورد نشوند ...
اسفندیاری از بنیاد سینمایی فارابی رفت
کنی؟ ضوابط اداری را نمی دانستم اما بهشتی با مدیریت بسیار خوب و بی تکلف خود به من کمک کرد و من به خودم اجازه می دادم از وی کمک بگیرم. معاون سابق بین الملل بنیاد سینمایی فارابی با بیان اینکه در همه فضاهای بنیاد سینمایی فارابی همدلی و بی تکلفی وجذابیت هایی وجود داشت اظهار کرد: به بنیاد آمدم و از آن زمان تاکنون در خدمت مدیران عامل مختلفی از جمله آقایان بهشتی و تابش بودم و به خاطر اعتماد و ...
قلعه نویی: پیشنهاد ذوب آهن و سپاهان اختلاف زیادی نداشت / به کی روش توهین نکردم
ذوب آهن کار را با قلعه نویی ادامه می دهد و اما او به دلیل مسائل مالی از ذوب آهن جدا شده است،اظهار کرد: اصلا بحث بودجه نبود. همه آنچه که ما خواستیم آذری و هیات مدیره انجام دادند. خدا می داند من به خاطر مردم رفتم. از آذری تشکر می کنم. تمام بندهای برنامه ای که به ذوب آهن داده بودم تا قبل از بازی با استقلال انجام شد ولی بعد از بازی آخر در فشار روحی قرار گرفتم و گفتم با خدا معامله کنم. قلعه ...
■ دعای روز هفتم ماه مبارک رمضان:خدایا! مرا بر روزه و نماز امروز یاری کن.
...، نزد او آوردند و قرار شد بیمار مدتی در خانه برصیصا بماند تا شفا یابد. شیطان به وسوسه گری عابد پرداخت و آن قدر صحنه را در نظر او زینت داد تا وی به آن زن تجاوز کرد. چیزی نگذشت که معلوم شدن آن زن باردار شده است. عابد، زن را به قتل رسانید و در گوشه ای از بیابان دفن کرد. برادرانش با خبر شدند که مرد عابد دست به چنین جنایت هولناکی زده است. این خبر در تمام شهر پیچید، و به گوش امیر رسید. او ...
حکم قصاص برای جوانی که دوستش را به خاطر ارتباط او با همسر برادرش کشت
برای متهم حکم قصاص خواستند. سپس فرید به دفاع ازخود پرداخت و گفت: از سال ها پیش با میثم دوست بودم. او همیشه به خانه ما رفت و آمد داشت؛ چون برادرم و همسرش هم در طبقه بالای خانه ما ساکن بودند به رابطه او و زن برادرم شک کرده بودم. میثم از بستگان دور زن برادرم هم بود. به همین خاطر برای مدتی او را زیر نظر گرفتم و وقتی مطمئن شدم تصمیم به انتقام گرفتم. من جرأت نداشتم ماجرا را به ...
محاکمه قاتل ندا به تعویق افتاد
با دیدن ندا، درحالی که زنبیل قرمز رنگی در دست داشت و به خانه شان برمی گشت، وسوسه شدم. قبلا هم او را دیده بودم و خانواده اش را می شناختم. وقتی ندا نزدیک شد به بهانه دادن غذا او را به خانه ام کشاندم و مورد آزار و اذیت قرار دادم. ندا گریه کنان گفت که همه چیز را به پدر و مادرش می گوید و من از ترس آبروریزی او را به قتل رساندم و جسدش را داخل گونی سیب زمینی گذاشتم و در خیابان رها کردم . ...
خونین شهر، چشم انتظار خرمشهر
ماجرا درد داشت؟ صدام با مردم دشمنی داشت، نه فقط با حکومت ایران؛ به همین خاطر هرجا را که دستش می رسید می زد. وقتی جنگ تمام شد و برگشتیم، یک خانه سالم در شهر نمانده بود. یک سال از درسم عقب افتاده بودم. 24سالم بود که به خرمشهر برگشتیم. پدرم دیگر بازنشسته شده بود. شهر پر از مین بود. هنوز هم گاهی خبری از انفجار مین در شلمچه می رسد. 30سال از جنگ می گذرد. دوست دارم شکل و شمایل شهر به سال های پیش از جنگ ...
یک سال روزه بخاطر عصابی شدن!
شدن کودک می شود. چند روز بعد وقتی پدر به دیدن کودک خود در بیمارستان می رود کودک به او می گوید: پدر جان اگر من بزرگ شدم و کار کردم و پول میز را به تو دادم، تو گوش هایم را به من برمی گردانی؟ پدر تا این را می شنود از بغض نمی تواند جلوی گریه خویش را بگیرد و از بیمارستان خارج می شود . روز بعد هم خودکشی می کند. یک غضب به خاطر مال دنیا منجر به ناشنوا شدن کودک و یتیم شدن و بی سرپرست شدن یک ...
حرف های قلعه نویی درباره رحمتی، نویدکیا، کیروش و ...
پرافتخارترین مربی ایران که باشید، هر لحظه در چشم خواهید بود. ژنرال استقلال در سال های گذشته به هر تیمی رفته موفقیت هایی به دست آورده که نشان می دهد توانایی های فنی بالایی دارد. او روز گذشته بار دیگر به سپاهان برگشت تا بتواند دوران رویایی با این تیم را تکرار کند. قلعه نویی اما دوست ندارد مدیران ذوب آهن از او دلخور باشند و به همین خاطر اصرار دارد که ثابت کند فقط به خاطر مردم اصفهان به سپاهان رفته ...
قلعه نویی: من استقلالی ام، نه این دهه هشتادی های مجازی!
مشکل داشت و ما او را به سپاهان آوردیم. متاسفانه در فضای مجازی جاهای فِیکی وجود دارد که در آن اطلاعات غلط ارائه می شود. در باشگاه ذوب آهن هم وقتی بازیکنی آزاد باشد هر جا که می خواهد می تواند برود. این یک اصل است و به مردم دروغ نگوییم. یکسری نه دین دارند و نه خانواده. من کجا بازیکن را با خودم بردم؟ فقط سال دوم که در سپاهان بودم چند بازیکن آزاد شده بودند که ما هم به آنها گفتیم به اینجا بیایند. ...
سناریوی عاشقانه برای قتل نجمه
افسر پرونده گفت: نجمه دختر آرامی است اما گاهی اوقات با همسرم سرناسازگاری دارد. من بعد از مرگ مادر بچه هایم با زن دیگری ازدواج کردم. چند روز قبل متوجه شدم دخترم به پسری علاقه مند شده و من با این موضوع بشدت مخالفت کردم. آن روز نجمه حرفی به من نزد اما رفتارش با همیشه فرق کرده بود. دیشب زمانی که خواب بودیم دخترم پنهانی از خانه خارج شده است. نمی دانم او کجا رفته. از شما می خواهم که دخترم را ...
نیازمند: زود است به پرسپولیس بروم
.... -فوتبال را از کجا شروع کردی و چگونه تبدیل به یک بازیکن حرفه ای شدی؟ من فوتبال را از محله مان در کرج شروع کردم و از بچگی عاشق فوتبال بودم. یکسال هم در لیگ کرج بازی کردم و در دوازده، سیزده سالگی بود که از طریق مربی ام باخبر شدم باشگاه پیکان از بازیکنان رده سنی جوانان تست می گیرد. من در این تست که 300-400 نفر شرکت کرده بودند قبول شدم. در همان سال قهرمان تهران شدیم. ...
اخلاص مداح از آراستگی ظاهری شروع می شود/ کوچک ترین حاجی 54 سال قبل
رفته ام، اما بگو چند سفر با معرفت رفته ای. اولین سفری که به حج رفتم، فقط 17 سال داشتم و در محضر آیت الله حق شناس به این سفر مشرف شدم. یک مقدار پول هم داشتم و سر سفره پدرم بودم. آیت الله حق شناس به من گفت که تو واجب الحج شده ای و باید به مکه بروی. آن وقت در بازار کار می کردم. آمدم از پدرم اجازه گرفتم و با آیت الله به حج رفتم. من در آن سال، کوچک ترین حاجی ایران در حج تمتع بودم. یعنی سال 43 ...
گنج زاده: یک گونی مدال دارم ولی حقوق نمی دهند
مبارزاتم را آنالیز می کند. اینطور باید بگویم او به من انگیزه می دهد و حتی سکوی پرتاب من است. اینکه شما همیشه در اردوهای تیم ملی هستید آیا از لحاظ زندگی شخصی با مشکل روبه رو نمی شوید؟ گنج زاده: من تازه ازدواج کرده ام و هنوز یک سال نشده است و در اولین سال زندگی متأهلی هستم و مدام در اردوهای تیم ملی حضور دارم. حساب کنید چند روز گذشته در تمرینات یک آسیب دیدگی برایم رخ داد و به خاطر همین ...
روایتی از روزهای خرمشهر؛ آخرین جمله جهان آرا به بنی صدر
می پرسم شنیدن خبر آزادسازی خرمشهر در سال 61 چه حسی را در شما ایجاد کرد؟ حسین که گویی بغضش را پنهان می کند در جواب می گوید: همه اخباری که از پیروزی رزمندگان به ما می رسید بسیار بسیار خوشحال کننده بود! اما خبر آزادسازی خرمشهر برای من خوشحال کننده ترین خبری بود که در طول جنگ و تمام آن سال ها شنیده بودم. شاید چون خودم در خرمشهر حضور داشتم و از نزدیک شاهد از دست دادن آنجا بودم، زمانی که آزادی و پیروزی خرمشهر اعلام شد برایم تا این حد خوشحال کننده و تکان دهنده بود. این شاید بهترین لحظه زندگی من در آن دوران بود. منبع: مهر انتهای پیام/ بازگشت به صفحه رسانه ها ...
ویژه سوم خرداد- اصفهان| از عشق انقلابی تا همراهی دکتر چمران
ساله از دست داده بودم برای همین نگرانی و استرس و ترس زیادی برای عباس داشتم. برای همین زمان اعزامش گفتم عباس مادر من هنوز دارم نذرهای بدنیا آمدن تو را ادا می کنم که پاسخ داد نَه مامان، به حضور ما احتیاج دارند . در ابتدا هم به من نگفته بود که به جبهه جنوب می رود و می روم تهران، روی همین حساب به خواهرم می گفتم آجی عباس خیلی میوه دوست دارد برایش میوه بخر تا تقویت شود و او هم گوش می ...
چرا یک معلول باید به دادگاه برود؟
جلسه دادگاهش مجبور شده از چند نفر کمک بگیرد تا ویلچرش را 40 پله جابه جا کنند. درصورتی که دادگستری کشور باید دسترس پذیر باشد. مثلاً همه معلولان بتوانند از سرویس های بهداشتی استفاده کنند. بعد از این مرحله به دسترسی اطلاعات می رسیم. آیا نظام مشخصی وجود دارد که وقتی مثلاً فرد نابینا به دادگاه می آید، چه به عنوان وکیل و چه به عنوان طرف دعوا، شاهد یا هرعنوان دیگری، بتواند یک شخص مورد اعتماد ...
ساعتی همراه با بانوان خوزستانی فوتسال ایران؛ از قهرمانی امروز تا دغدغه آینده
اول تیم ملی به او داه است نیز عنوان کرد: فرزانه لقب "جوجه عقاب" را به من داده است. *مطمئنم روزهای روشنی در انتظارم است وی "عابدزاده" و "کاسیاس" را الگوی ورزشی خود دانست و گفت: از 15 سالگی وارد تیم ملی فوتسال شدم و اکنون 21 سال دارم. از همان زمان نیز در مسابقات بین المللی، جهانی آسیایی شرکت کردم و توانستم تجربیات خوبی کسب کنم. مطمئنم با یاری خدا روزهای روشنی در انتظارم است. در ...
حرف های قلعه نویی درباره رحمتی، نویدکیا، کی روش و ...
به گزارش "ورزش سه"، پرافتخارترین مربی ایران که باشید، هر لحظه در چشم خواهید بود. امیر قلعه نویی در سال های گذشته به هر تیمی رفته موفقیت هایی به دست آورده که نشان می دهد توانایی های فنی بالایی دارد. او روز گذشته بار دیگر به سپاهان برگشت تا بتواند دوران رویایی با این تیم را تکرار کند. قلعه نویی اما دوست ندارد مدیران ذوب آهن از او دلخور باشند و به همین خاطر اصرار دارد که ثابت کند فقط به خاطر مردم ...
راز وحشتناک خانه مجردی که چراغ هایش روشن بود! / وقتی پتو را کنار زدم خشکم زد
انتظامی ترک کردند. چند روز بعد از این ماجرا، زن میان سال دوباره به منزل پسرش بازگشت تا اطلاعی از او به دست آورد. این بار مادر حامد (جوان گمشده) به سراغ کلیدساز محله رفت و از او خواست در ساختمان را برایش باز کند. با رفتن کلیدساز از آن مکان، زن به داخل خانه ای رفت که ارثیه شوهر سابقش برای حامد بود. او در حالی که لوازم منزل را مرتب می کرد به اتاقک کوچک ساختمان رسید که به هم ریخته بود ...
نقشه شیطانی مرد میانسال برای سوءاستفاده از دختر 13 ساله دوستش
یک مرد 40 ساله آشنا شدم . احمد وقتی شرایط سخت زندگی ام را فهمید به من قول داد کمکم کند . من حتی درباره احمد با مادرم هم صحبت کرده بودم. وی ادامه داد: من بیشتر وقت ها به خانه مرد میانسال می رفتم . او به من مواد مخدر می داد و وقتی از خود بی خود می شدم مرا آزار می داد. من که پس از مدتی از این وضعیت خسته شده بودم، خواستم ارتباطم را با احمد تمام کنم، اما او دست از سرم برنمی داشت. پدرم که از ...
ترجمه دقیق ترین شکل خواندن است
کنم تلفیقی از این دو را ارائه بدهم. به کسی جزء شکسپیر برای اقتباس فکر نکرده اید؟ نه فقط روی شکسپیر بوده است. البته بخشی از کارهای اجرایی ام نمایشنامه های خودم هست که اقتباس نیستند. از سال 1387 که دانشجوی کارشناسی ارشد تئاتر بودم این ایده در من شکل گرفت چون من با کارهای شکسپیر به تئاتر علاقه مند شدم و چون آن زمان روی نمایش ایرانی هم تحقیق می کردم این ایده به نظرم رسید که ببینم ...
معمای خانه تئاتر| مجید گیاهچی: تنها امید تغییر در هیأت مدیره مرکزی خانه تئاتر است
تئاتر ما منافعش را بیش از پیش از دست خواهد داد. یکی از دلایلی که نسل من حاضر نیست وارد خانة تئاتر شود این است که می گوید من منفعتِ شخصی خودم را راحت دارم به دست می آورم؟ گیاهچی: این به خاطر بی تجربگی و عدم شناخت از وضعیت شان است. رفتن به خانة تئاتر هم در راستای منافع شخصی می بینند؛ آقای شکرخدا گودرزی برای نمایش آخرش صد میلیون تومان کمک هزینه گرفته است، آیا برای گرفتن ...
مازندران| جانباز بابلسری: انتظار شهادت در عملیات بیت المقدس را داشتم
آباد شهرستان بابلسر متولد شدم و در سال 1360 به جبهه اعزام شدم. تسنیم: چه چیزی باعث شد که تصمیم گرفتید به جبهه بروید؟ فلاحت پیشه: جنگ که شروع شد قصد داشتم به جبهه بروم اما پدرم گفت شما که زحمت کشیدی این قدر درس خواندی حداقل دیپلم تحصیلی خود را بگیر و بعد برو و من هم به دلیل علاقه شدیدی که به جبهه داشتم و حس میهن پرستی و دفاع از کیان انقلاب، ناموس و وطن باعث شد تا با جدیت و تلاش و ...
همه کارهای سعید رنگ خدایی داشت/ آرزویش این بود که نحوه شهادت حضرت زهرا (س) را درک کند
راستگو می شناختند. در 10 سال زندگی با او حتی یک دروغ مصلحتی هم از زبانش نشنیدم. شهید می گفت: خدایا دوست دارم نحوه شهادت حضرت زهرا (س) را درک کنم احترام بسیاری برای سادات قائل بود و خیلی به من احترام می گذاشت. می گفت: ساراجان تو را با هدف از خدا گرفتم. دوست داشتم با حضرت زهرا (س) محرم شوم... سعید عاشق حضرت زهرا (س) بود. حتی در دست نوشته هایش می دیدم که وقتی با خدا گفت وگو می کند اینگونه ...
اولین گزارشگر زن فوتبال ایران + عکس
گزارشگر فوتبال شدم شهریور سال 83 بود. دقیق ترش می شود عصرجمعه 27 شهریور. ما برنامه گردش در ورزش را روی آنتن زنده رادیو جوان داشتیم و البته مجری پخش رادیو هم خودم بودم. همزمان با برنامه، مسابقه تیم های استقلال و صبا باتری هم در استادیوم آزادی در حال برگزاری بود و ما هم از روی مانیتور پخش، مسابقه را دنبال می کردیم. خوب به خاطر دارم که اولین سال حضور صباباتری در لیگ برتر بود و با کلی از ...