شهید چراغچی فرمانده ای جوان، فداکار و مسئولیت پذیر
سایر منابع:
سایر خبرها
شهیدان؛ تاریخ نگاران حماسه های پایداری
دشمن موفق به عقب راندن آن هاتا پشت شهر بستان گردید. این عملیات به پاس قدردانی از فداکاری بزرگ شهید غیوراصلی به نام آن شهید نام گذاری شد. شهید غیوراصلی در روز پس از عملیات در 9 مهر ماه 1359 به درجه رفیع شهادت نائل آمد. این روزنامه در گزارشی با انعکاس عنوان شهر غریب آورد: چهارم دی 1365 ساعت 11:15 قبل از ظهر بود که دست هایمان را محکم گره زدند، با سیم تلفن. ما چهار نفر بودیم، دو مجروح و دو ...
از امام سجّاد علیه السّلام چه کسی پاکتر؟ شما به صحیفه سجّادیه از اوّل تا آخر نگاه کنید؛ ببینید چه حالی، ...
آفرینی امریکا از نظر خودشان این است که احتمال توفیق در آن زیاد باشد. اگر احتمال توفیق کم باشد، اقدام نخواهند کرد. در افغانستان آنچه به امریکاییها کمک کرد، جبهه شمال بود. مجموعه ای در شمال افغانستان وجود داشت که به شدّت مسلّح بود؛ امکانات هم داشت، کمک هم میشد و با رژیم طالبان مخالف بود. در عراق هم - همان طور که عرض کردم - مخالفت و دشمنیهای مردم با رژیم آن کشور، به امریکاییها کمک کرد. هرجای دیگری هم ...
حاج حبیب خبر شهادتش را از حضرت زهرا (س) گرفته بود
سرویس ایثار و مقاومت جوان آنلاین: سردار شهید حاج حبیب الله کریمی رزمنده ای دلاور بود که پیش از سمت و جایگاه زمینی اش، به جوانمردی و خصوصیات والای انسانی شناخته می شد. در زندگی او نکات عجیبی می بینیم که مرور هر کدام از آن ها سیمای عاشقان و عارفان الهی را به تصویر می کشد. در یک مقطع شهید کریمی به عنوان یک جوان دانشجو وقتی با تجاوز ارتش بعث عراق مواجه می شود، حضور در جبهه ها را به تحصیل در کشور سوئد ...
خلبانی که خواستار اهدا قلبش به امام شد
الله کنید. پدر و مادرم! همچنان که تا الآن صبر کرده اید از خدا می خواهم صبر بیشتری به شما عطا کند. فعالیتتان را در راه خدا بیشتر کنید. در عزایم ننشینید، نمی گویم گریه نکنید ولی اگر خواستید گریه کنید به یاد امام حسین ( علیه السّلام) و کربلا و پدر و مادرانی که پنج فرزندشان شهید شده گریه کنید، که اگر گریه های امام حسینی و تاسوعا و عاشورایی نبود، اکنون یادی از اسلام نبود. پشت جبهه را برای ...
در نقاهتگاه جانبازان مدافع حرم چه می گذرد؟ +عکس
... می پرسم: عباس آقا چطور شد که اعزام شدی به جبهه سوریه؟ -داوطلبانه رفتم. دوست داشتم هر چه زودتر برای زیارت بی بی زینب (س) راهی شوم برای رفتن سر از پا نمی شناختم. - خانواده ات ایران هستند؟ -بله مادرم به دیدنم می آید اوایل خیلی ناراحت بود، اما حالا راضی اش کردم. به او گفتم مادر جان من راضی ام تو هم راضی باش. برادرم هرروز اینجا کنارم می ماند و از من پرستاری می کند ...
وقتی مهربانی را فریاد زدیم
وجود دارد. اگرچه مناطق سیل زده به هشت بخش تقسیم شده است و هر بخش دست گروهی افتاده، اما باز می بینی که یک گروه پیدا می شود که می خواهد مستقل عمل کند و این مسأله مشکل ساز می شود. به هر حال وقتی از مرز رد می شوی در اولین قدم در گل فرو می روی بدون تعارف. باید همرنگ جماعت شوی و همه چیز اینجا یک رنگ است، رنگ گل. خانه های زیادی بر اثر سیل تخریب شده اند، اما هیچ کس دست روی دست نگذاشته است ...
آخرین اخبار مناطق سیل زده/ورودی اهواز زیر آب رفت
سازی انجام داده ایم، گفت: اقداماتی که اخیراً صورت گرفت بسیار اضطراری بود اما توانستیم شرایط مناسب و خوبی را رقم بزنیم. وی تاکید کرد: در حال حاضر وضعیت سد سیمره، کرخه و تمام سدهای حوزه کارون و دز کاملاً نرمال است و هیچ مشکلی وجود ندارد. استفاده از پمپ های قدرتمند آب برای تخلیه آب از منازل سرپرست استانداری گلستان گفت: باید با استفاده از پمپ های قدرتمند آب موجود در منازل ...
رستاخیزی که نبود: همه کارکردهای یک حزب حکومتی
مخالفانِ شاه اما تأسیس حزب رستاخیز اعترافِ حکومت بود به وجود همان تهیِ سیاسی. تهی ای که آنان به وفور وجودش را گوشزد کرده بودند و اکنون حریف نیز به آن اعتراف کرده بود. این مخالفان نیز دست به کار شدند تا جایگزینِ خود را برای پر کردنِ آن عرضه کنند. آلترناتیوی که به همان ترتیبی که حزب رستاخیز خود را در جایگاه تشکیلات سیاسیِ یکّه و فراگیر قرار داده بود، راه چاره را در فراگیر بودن و یکّه بودن جبهه مخالفان ...
امید می خواهی؟! درد شیرین را بخوان
نخاع از گردن و اعصاب و روان هم بپردازم که با وجود تلاش بسیار برای مصاحبه به دلیل عدم آمادگی آنها این امکان حاصل نشد. وی ادامه داد: جانبازان جزو قشری از جامعه هستند که هر روز با مسائل و مشکلات بسیاری درگیرند و در این کتاب قصد داشتم با حالت روایی و خاطرات به بیان بخش کوچکی از مصایب چند تن از جانبازان که نماینده جمعیت بزرگ جانبازان بودند بپردازم. وقتی برگ برگ این کتاب را ورق ...
در نقاهتگاه جانبازان مدافع حرم چه می گذرد؟
.... می پرسم: عباس آقا چطور شد که اعزام شدی به جبهه سوریه؟ -داوطلبانه رفتم. دوست داشتم هر چه زودتر برای زیارت بی بی زینب (س) راهی شوم برای رفتن سر از پا نمی شناختم. - خانواده ات ایران هستند؟ -بله مادرم به دیدنم می آید اوایل خیلی ناراحت بود، اما حالا راضی اش کردم. به او گفتم مادر جان من راضی ام تو هم راضی باش. برادرم هرروز اینجا کنارم می ماند و از من ...
درد شیرین را بخوان!
با هدف و انگیزه همیشگی خود یعنی موضوع همدان شناسی خاطرات پنج نفر از جانبازان همدان را که هر کدام به نمایندگی از قشر جانبازان انتخاب شده اند را نوشته ام. این استاد تاریخ افزود: البته قصد داشتم به جانبازان ویژه با مجروحیت قطع نخاع از گردن و اعصاب و روان هم بپردازم که با وجود تلاش بسیار برای مصاحبه به دلیل عدم آمادگی آنها این امکان حاصل نشد. وی ادامه داد: جانبازان جزو قشری از ...
روایت شهادت شهید صیاد شیرازی؛ دل مادر از چیزی خبر داشت؟
.... اطرافیان این را به حساب ضعف جسمانی او گذاشتند. مسبوق به سابقه بود . به همین خاطر اگر اصرار علی نبود حتی به حج هم نمی توانست برود . نیمه های شب بود که چشم های مادر باز شد. علی بالای سرش بود. فقط شنید : عزیز جان! باز از هوش رفت . اما صبح که به هوش آمد ، کسی متوجه اش نشد. احساس کرد حالش بهتر شده است. علی کمی آن طرف تر با دکتر ها دور میز نشسته بودند و صبحانه می خوردند. دلش می خواست ...
راه مقابله با تصمیمات ابلهانه ترامپ تقویت کشور در همه عرصه هاست/ حضور جهادگران در مناطق سیل زده از نوع ...
در محاصره دشمن قرار گرفتند لذا دیگر امکان حضور ما در آنجا نبود که موقع برگشت گلوله یک تانک به زمین اصابت کرد و من از ناحیه زانوی پای چپ دچار مجروحیت شدم. صبح قزوین: آیا پس از مجروحیت هم به جبهه رفتید؟ اکبری: بله، بعد از مجروح شدن با وجود محدودیت هایی که پایم ایجاد می کرد اما به دلیل اشتیاق حضور در جبهه، مجدد به جبهه رفتم و در دو یا سه عملیات شرکت کردم چراکه روحیه و فرهنگ و حال ...
ثبت صدای انقلاب؛ از فرار شاه تا سخنرانی امام/برای سینما جان کندیم
فیلم به عنوان دستیار کار می کنند و بعد می روند یه دستگاه دیجیتال می گیرند و به راحتی کار می کند، همه کارها را دستگاه دیجیتال انجام می دهد و صدابردار کاری انجام نمی دهد. عشقی که آن زمان در دست ها، گوش ها و عقل صدابردار و یا صداگذار بود که یک سکانس یخ و بی معنی را جذاب تر می کرد، از اهمیت بسیاری برخوردار بود. افرادی مانند من برای سینما تلاش کردند، فکر کردند. به یاد دارم در صحنه صبحانه خوردن در ...
تاوان این خون تا قیامت مانده بر ما/ سی سال انتظاری که به شهادت ختم شد
روز خوبی نداشت و از ناحیه پا به شدت مجروح شده بود و توان راه رفتن نداشت. عراقی ها شدیدا او را کتک می زدند و سرانجام نیز او را از گروه اسرا جدا کردند و در حالی که عکس دختر چند ساله اش را در دست داشت با تیر خلاص افسر عراقی به شهادت رسید. وی در حالی که شعر ننگ سلامت مانده برما/تاوان این خون تا قیامت مانده بر ما را زمزمه می کند، می گوید: شاید باید ساعت ها از مظلومیت و شجاعت این مرد آسمانی ...
چپ و راست پشت سپاه ایستادند/ آمریکا به وحدت مسئولان در ایران کمک کرد!
سپاه در دفاع مقدس، در دفاع از سرزمین، در دفاع از ملت ایران و در دفاع از انقلاب اسلامی رکن اصلی مقاومت بود. در جبهه ای جانفشانی کرد که همه قدرتهای بزرگ در کنار صدام قرار داشتند. در سال های اخیر که تروریست های دست ساخته قدرت ها منطقه را به آتش کشیده بودند، این سپاه بود که در مقابل آنها ایستاد و کمر آنها را شکست. مجاهدت سپاه در مقابل تروریسم چیزی نیست که از چشم ملتها مخفی باشد. لاریجانی ...
سلوک نگاه در آثار شهید آوینی
می کند که از زاویه ای دیگر به حقیقت بنگرد. این کار را می توان تاویل سینمایی نامید که بیننده را به معنای باطنی آنچه می بیند رهنمون می کند. ** آوینی خیاط زمان است وی سپس به بحث صدای راوی و صدابرداری در آثار شهید آوینی پرداخت و گفت: در بخشی از فیلم او را پشت میز مونتاژ می بینیم و بخشی دیگر صدای فیلمبرداری در جبهه های جنگ است. لحن بیان خاصی که از او به عنوان راوی می بینیم، برای من به ...
سینما، تختی را خاک کرد
سال قبل از کنگره جبهه ملی انجام شده است. فیلمنامه نویس این دو را سر هم داده است، البته با تقدم دومی بر اولی! فیلمنامه نویس به جای یک تحقیق دم دستی در به دست آوردن سخنرانی طالقانی در کنگره جبهه ملی دوم ترجیح داده تلفیقی از سخنرانی وی در اولین نمازجمعه تهران ونیز احیای کاخ سعد آباد در سال 1358 را به جای آن قالب بزند! و نهایتا آنچه گفتیم، اشارت به اندکی از بسیار بود و خبط های این روایت بیش از این موارد است. منبع:برترین ها انتهای پیام/ ...
خوشحالم همسرم به آرزوی دیرینه خود برای شهادت رسید/ پشتیبانی از ولایت فقیه مهمترین توصیه شهید بود
سال جنگ تحمیلی بود که علیرغم رسیدن به درجه جانبازی و قطع پا مجدد در جبهه ها حاضر شد و سرانجام در جریان عملیات اطلاعاتی به شهادت رسیده و پیکرش تا سال گذشته مفقود بود تا اینکه پس از انجام مراحل مختلف تفحص پیکر مطهر این سردار خردادماه سال 96 به آغوش خانواده بازگشت. حمید محمدرضایی برادر کوچک تر این خانواده نیز اول مهر ماه سال 1350 در تاکستان به دنیا آمد؛ شهید محمدرضایی از پاسداران تیپ 82 ...
فقط روز جانباز از ما یاد می کنند/ درباره خانواده جانبازان و ایثارگران کم کاری شده است
مشکلات فرهنگی و اجتماعی جامعه گفت: فرزندان ما ساعات زیادی بیرون از خانه هستند. در جامعه کم کاری شده و همه به مسائل فرهنگی برمی گردد که با دست خالی نمی شود کاری کرد. وی افزود: با همه مسائلی که وجود دارد اما اگر جنگ بشود، جوانان زیادی برای دفاع از کشور می روند. همانطور که پسر من دو سال قبل می خواست به سوریه برود، اما آن زمان شرایط فراهم نبود. ضیاءالدینی بیان کرد: درباره خانواده ...
42 بار به اتاق عمل رفتم/ از راهی که رفته ام پشیمان نیستم
تو واجب نیست تو الان باید درس بخوانی تا بتوانی در آینده به مملکت خودت خدمت کنی و من در جوابشان گفتم: امام فرموده اند "هر کس می تواند اسلحه به دست بگیرد، به جبهه برود"، و ایشان کسی را استثناء نکرده اند من هم چون می توانم اسلحه به دست بگیرم می خواهم به جبهه بروم، الان مملکت من زیر چکمه دشمن و مورد تجاوز است، من باید اول در آزادی مملکت شرکت کنم بعد به فکر آینده اش باشم. وی افزود: به این ...
معمولان شبیه جبهه ها شده+عکس
تنش کرد. اینطور بود که سال دوم جنگ به سر نیامده، سر از جبهه درآورد: 14 ساله بودم که از معمولان عازم خوزستان شدم و از آن روز تا پایان جنگ، لباس بسیج و سپاه را از تنم درنیاوردم. همان سال اول، در عملیات والفجر مقدماتی در منطقه جُفِیر در خوزستان از ناحیه هر دو پا مجروح و جانباز شدم. جنگ که تمام شد، در کمیته انقلاب شروع به فعالیت کردم و بعد از ادغام نیروهای نظامی شهری، در لباس نیروی انتظامی و در پلیس ...
رسم عاشقی و شیوه جانبازی با تاسی ازسیره حضرت ابوالفضل(ع)
رسیدند آشنا شدم و همین عوامل سبب شد تا فصل جدیدی در زندگی من باز شود و با اخلاق ایثار و جوانمردی آشنا شوم. در علمیات نصر 4 هدف گلوله رگبار دشمن قرار گرفتم که در 1366 خورشیدی به افتخار جانبازی نایل شدم و به مدت 9 ماه بنا به نظر کمیسیون پزشکی در منزل استراحت کردم و از رفتن به جبهه معاف شدم اما پس از گذشت این مدت با اینکه از ناحیه دست و پا بسیار آسیب دیده بودم باز هم به دهلران که یکی از مناطق بسیار ...
صیاد شیرازی چگونه تاجر شهادت شد؟
منطقه غرب کشور از لوث وجود اشرار ضد انقلاب به انجام رسانید. وی به پاس دلاوری هایش در آزادسازی غرب کشور از چنگال ضد انقلاب به درجه سرهنگی مفتخر شد. در مهرماه 1360 به پیشنهاد رئیس شورای عالی دفاع، از سوی امام خمینی (رحمة الله علیه) به فرماندهی نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی منصوب شد و در این سمت، فرماندهی نیروهای ارتش اسلام را در عملیات های پیروزمندانه ثامن الائمه، طریق القدس، فتح المبین و ...
شمع زمانه ای که تنش غرق تاول است/ نمکدان نشکنیم
...، جانباز 70 درصدی که سال 64 مجروح شد، می گوید: 15 ساله بودم که به عنوان سرباز داوطلب به جبهه رفتم. البته برای رفتن هم دشواری های فراوانی را هم متحمل شدم، چون به سن قانونی نرسیده بودم، ناگزیر شناسنامه ام را دست کاری کردم تا بتوانم عازم جبهه شوم. لشکر 58 ذوالفقار محلی بود که یک سال در آن مشغول بودم و پس از آن مجروح شدم. در آن زمان پدر و مادرم رضایت نداشتند که به جبهه بروم، زیرا تنها فرزند ...
از عشق آتشین روزهای جنگ تا صرف فعل وفاداری/ یک دست صدا دارد
امام دستور اعزام و مقابله با دشمن را بیان فرمودند ما نیز اجابت کرده و اجازه ندادیم وجبی از خاک ایران دست دشمنان بیفتد. در سال 63 به عنوان سرباز در مناطق جنوب مشغول به خدمت شدم که بنده در همین منطقه (منطقه مجنون) شیمیایی شدم و در عملیات والفجر 8 از ناحیه چشم و دست مجروح شدم و در صورت و پا ترکش هایی از این دوران به یادگار دارم ولی متأسفانه سعادت شهادت نداشتم. قبل از اینکه برادرم علی به ...
نگرش قرآن به جانباز
یاد کرد و گفت: جانبازان، این آیه های ایثار که مایه افتخار جامعه اسلامی ما هستند، پا روی خواهش های نفسانی گذاشتند و به دنیا پشت کردند و در میدان جهاد اکبر پیروز شدند. آنان برای یاری اسلام و انقلاب به جبهه های نبرد شتافتند و در مقابل دشمنان دین و استکبار جهانی مقاومت کردند، و از میدان جهاد اصغر نیز سربلند بیرون آمدند. انتهای پیام ...
مجلس سبزجامگان
فکر می کنم، اشک در چشمانم حلقه می زند. فتحی می گوید: یادم می آید در روزهایی که ما در جبهه بودیم یک روزی آمدند و یک فیش حقوق به مبلغ 2500 تومان به ما دادند من خیلی از این موضوع خوشحال بودم به خانه که رفتم، پدرم که یک فرهنگی بود و وضع مالی متوسطی داشت تا فیش حقوق من را دید به من گفت: اگر جای تو بودم این پول را قبول نمی کردم، پرسیدم: چرا؟ گفت: وقتی قرار است فی سبیل الله بجنگی، دیگر درست ...
جانبازان اِند عشق اند!
) منتقل شدیم. ما 7 نفر بودیم که به سرپل ذهاب و از آنجا به گیلانغرب اعزام شدیم، 3 ماه آنجا بودیم و در اولین عملیات که در تنگه حاجیان بود شرکت کرده و این منطقه را از دست منافقان آزاد ساختیم. بعد از سه ماه از جبهه برگشتیم، سپس از طرف کمیته شهر صنعتی و به همراه حاج احمد طاهرخانی و چند نفر دیگر به اهواز اعزام شدیم، حضور ما در منطقه همزمان با عملیات طریق القدس و با هدف آزاد سازی شهر بستان ...
خاطره اسارت در مخوف ترین زندان دنیا/ وقتی فریادهای یازهرای سید، افسرعراقی را متحول کرد
به گزارش خبرگزاری فارس از اراک، ابراهیم نصیری در آغازین روزهای جنگ تحمیلی به عنوان سرباز داوطلب مدت 2 ماه آموزش دید، از سال 1360 در خط مقدم آبادان گردان 153 تیپ 2 قوچان در لشکر 77 خراسان سازمان دهی و پس از حضوری 13 ماهه در جبهه و شرکت در سه عملیات از 3 ناحیه مجروح و مصدوم شد. بعد از مجروح شدن چند روز به مرخصی رفت و دوباره به جبهه برگشت، در دوم فروردین سال 1361 بار دیگر در عملیاتی در تنگه ...