سایر منابع:
سایر خبرها
دیدار با مصدق از پشت پنجره
با تهران امروز فرق داشت و زمستان هایش واقعا زمستان بود و آسمان آبی آبی. آن روزها خیلی پدری بودم، سخت دوستش داشتم و دلم می خواست هر جا می رود مرا هم ببرد. گاهی که حبیب یغمایی، اسماعیل را با خود می برد دیدارهایی رقم می خورد که شاید برای کودکی او دیدارهای مهمی نبودند اما بعدها اهمیت آن آدم ها برایش روشن می شد؛ مثل دیدار با مردی در حیاط بزرگ و پر از درخت و گل خانه اش، مردی که شب کلاهی به سر داشت و عینک ...
عید نوروز | پیام تبریک عید نوروز
شبنم شادی را همیشه بر لبانت آرزو دارم نه برای امروزت ، بلکه برای فردای هر روزت . . . عیدت مبارک ✦✦✦✦✦ نوروز پیام آور مهر است که مرا وامی دارد تنها به خاطر تو دوست داشتن را یاد بگیرم. ✦✦✦✦✦ در این هوای بهاری ، شدم دوباره هوایی بهار میرسد اما بهار من تو کجایی؟ ✦✦✦✦✦ زندگی وزن نگاهی است که در خاطر ما ...
بیوگرافی محمد علیزاده ؛ عکس های شخصی و همسرش و در مورد زندگی شخصی و هنری
دوباره تو ذهنم نگاه می کنم دارم اسمتُ هی صدا می کنم کی گفته از عشق تو دست می کشم، دارم با خیالت نفس می کشم چه حس عجیبی چه آرامشی، توام با خیالم نفس می کشی می دونم تو هم مثل من دلخوری، توام مثل من بغضتُ می خوری نگاهت پر از حرف و درد دله ولی خب تموم میشه این فاصله دوباره مث اون روزای قدیم که با هم تو بارون قدم می زدیم از احساس همدیگه حظ میکنیم زمین و ...
انتقام زهرآگین زن جوان از همسرش در روز طلاق!
مرا به همایون دیدند مخالفتی نکردند. بدین ترتیب من و همایون به همین سادگی پای سفره عقد نشستیم و من هم آزمون سراسری را فراموش کردم تا به زندگی ام برسم، ولی خیلی زود غده سرطانی اختلاف در زندگی ما ریشه دواند، به طوری که همایون اعتمادش را به من از دست داد ومن هم او را باور نداشتم. همسرم معتقد بود نباید با هیچ جنس مخالفی سخن بگویم یا رابطه ای داشته باشم. او مرا زنی بی بند و بار می ...
ده قدم برای شروع زندگی جدید/ زندگی را معطل کرونا نگذاریم
خودش را بگذارد روی جسم و جان ما. به سراغ بوهایی بروید که همه ما با آن رایحه ها خاطره داریم. مثلا در خانه از عطری استفاده کنید که شما را به یاد روز عروسی تان می اندازد یا همین اسپند دود کردن روزانه که کلی خاطره خوب را توی ذهن مان تداعی می کند. یا اصلا به سراغ عطری بروید که از همسرتان هدیه گرفته اید. همه این کارها حس خوشایندی را در ذهن ایجاد میکند و منجر به آرامش می شود. در قدم هفتم ...
به بهانه پرپر شدن نفس های گرم انسانیت در سرزمینی به نام حلبچه
به یاد نفس های سخت حلبچه آسمان زمین را به سورش نظاره بود زمین سبزه به اندام می کرد تاج شکوفه بر سر اشجار می کرد ساقیان دسته های جام به جوانه ها آراسته بودند قاصدان بهاری، خبر جشن زمین به سیاره ها داده بودند زمستان با چشمان گریان به عزا بود رخت بربسته، آماده ی وداع بود زمین سور بهاری در سر داشت ...
نوروز و پایداری فرهنگی در مقابله با کرونا
ماندن در خانه است. رسالت ما در قبال همدیگر حفظ پاگیزگی و نظافت و قطع زنجیره انتقال شیوع ویروس کرونا برای روز های خوب آینده است. واقعیت این است که فلسفه دیدار در نوروز، برای تبریک سلامتی همدیگر است. ایرانیان قدیم، خوشحالی عید نوروز را به خاطر حلول بهار سرسبز طبیعت و زنده شدن حیات جشن می گرفتند و از اینکه زمستان سرد و طولانی را که در اغلب مناطق فلات قاره ایران حکم فرما بود، پشت سر می ...
نگاهی به مهم ترین کاوش های اسماعیل یغمایی
او ادامه داد. باید ادامه می داد . پای یک راز به میان بود، قمار روی یک حس، یک حس عجیب درونی. دوباره کلنگ زد. خالی بود. غبار. یک بار دیگر کلنگ کوچک فرود آمد. دوباره غبار و حجمی خالی. مثل اتاق های جن زده تو در تو. مثل خواب هایی که می دید. خواب هایی که همه اتاق های تو در تو به هم باز می شدند اما پر از هیچ بودند. دوباره شکافت. امید حرفی بیهوده بود اما دست ها راه خودشان را می رفتند. این دست ها که خود ...
مرتضی روز عرفه جام شهادت را سر کشید
به کربلا برد. به یاد دارم 48 روز از مرتضی بی خبر بودیم. تصورمان این بود کربلاست اما در تماسی که با من داشت گفت کمی آن طرفتر رفته ام و گفت سوریه ام. گفت زنگ زده ام بپرسم، شما راضی هستی من سوریه و جنگ بروم. گفتم اگر برای حفظ دین رفتی جنازه ات را هم بیاورند من راضی ام. گفت اگر این رفتن غیر از حفظ دین باشد آدم خودش را فروخته است. مجروحیت های بسیار حالا او از انتظار 6 ماهه ندیدن پسرش برایم ...
قرنطینه های خانگی، پاتوقی برای کتاب و ورزش
هم می گوید: رسیدگی به خانه و زندگی از خوبی های قرنطینه است و هم چنین در این مدت با دوستانم کانالی در واتساپ ایجاد کرده ایم که هر روز یک چالش را انتخاب می کرده و آن را درخانه انجام می دهیم و نتایج آن را هم در کانال اعلام می کنیم، به عنوان مثال برای روز پدر همه در خانه کیک پختیم و تزیین آن چالشی بود که انجام شد و سرگرمی خوبی بود. ورزش در خانه باید با اقداماتی مانند قرنطینه ...
عکس نوشته با کیفیت تبریک عید نوروز 99
گشوده ام، و چه زیباست فال تو / حتما قشنگ می شود امسال حال تو / با آن زبان فاخر و ایرانی اصیل / فرخنده باد روز و شب و ماه و سال تو نوروزتان فرخنده..... عکس سفره هفت سین برای پروفایل مهم نیست زمستون گذشته چقدر سخت بوده، شکوفه ها باز هم بر روی درخت ها خود نمایی می کنند و نوید بهاری پر از عشق و محبت را می دهند. امیدوارم سال خوبی پیش رو داشته باشید. عکس ...
طلاق اکرم محمدی بازیگر محبوب ستایش اعلام شد
های قدیمی، نوعی عشق جمعی وجود داشت که از ابتدای کار شکل می گرفت و به همه افراد گروه، سرایت می کرد. در وهله اول، وقتی شما فیلمنامه خوبی را می دیدی سر شوق می آمدید و بعد می دانستید که همراه با کارگردان و عوامل قرای است کاری را انجام دهید که ماندگار شود و مردم آن را دوست داشته باشند، اما زمانی که هیچ کدام از این عوامل از جمله فیلمنامه خوب، کارگردان و گروه نباشند، شما به سمت کاری می روید که ...
برخورداری 98 درصدی روستاهای استان مرکزی از نعمت گاز
افتاد که اگرچه بی رمق بود و گرمای زیادی نداشت، اما از زور سرما مرا به سمت خود کشاند. اندر خم یک کوچه...! در حالی که دنیای مدرن و صنعتی روز به روز در حال توسعه و تحولات عظیم برای افزایش سطح رفاه مردم است ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم...! باورتان می شود که اهالی این روستای 300 نفره هنوز با هیزم و گاهی هم اگر نفتی به روستا برسد خانه هایشان را گرم می کنند؟ بگذریم ... اگرچه ...
آواز همدلی در قرنطینه
ارتباط گرفتن میان ساکنان بهتر بود. همخوانی اکباتانی ها خیلی کوتاه اما شاد بود. یک بازه 10 دقیقه یا 15 دقیقه ای بود. بعد از آن نوبت به شوخی و پیشنهاد آهنگ های درخواستی رسید... شور ای ایران بیشتر ساکنان را پشت پنجره کشاند و حالا اکباتانی ها منتظر چهارشنبه سوری اند. دوست دارم این همخوانی دوباره تکرار شود. اگر تکرار هم نشود شب چهارشنبه سوری دوباره تجربه اش خواهیم کرد. اکباتان همیشه چهارشنبه سوری های ...
پیام تبریک عید نوروز 99 | عکس نوروز 99 | آهنگ نوروز 99 | شعر نوروز 99 | هفت سین نوروز | تقویم 99
خزان و زمستان خندان و شتابان به استقبال بهار می روند تا اندوه زمستان را به فراموشی سپارند و کابوس غم را در زیر خاک مدفون سازند و آنگه سر مست و با وجد و نشاط و با رقص و پایکوبی با ترنم این سرود طرب انگیز نو روز و جشن شکوفه ها را برگذار می نمایند ************************* عقل تکرار را نمی پذیرد ، اما احساس آری طبیعت نیز دوستدار تکرار است طبیعت را ...
جشن نوروز در فرهنگ اقوام مختلف
، این است که مردم پس از سیزده روز دوباره جشن می گیرند که با سیزده بدر ایران قابل مقایسه است. "نوروزی" در زنگبار در زنگبار به مراسم نوروز، "نوروزی" گفته می شود. "زنگی" یک واژه فارسی است به معنی تیره رنگ، قهوهای و سیاه، "بار" یعنی جایگاه، محل، کاخ مانند و نیز به معنی ساحل، کناره و کرانه و زنگبار یعنی ساحل سیاهان و یا سرزمین سیاهان. غیر اعراب این واژه را، به گویش "زنجبار ...
4 جشن چهارشنبه آخر سال، میراث پیشینیان در آذربایجان شرقی
روز سه شنبه بیرون خانه، جلو در و در فضایی مناسب آتش می افروزند و اهل خانه، زن و مرد و کودک از روی آتش می پرند و با گفتن: دیش آغریم، باش آغریم، قادامی، بلامی، هامیسی توکولسون بو اودا یعنی دندان دردم، سردردم، قضا و بلا و درد و بلایم همه شان در این آتش از بین برود . دختران دم بخت از روی آتش می پرند و می خوانند: عاطل باطل چرشنبه/ بختیم آچیل چرشنبه یعنی چهارشنبه عاطل و باطل کن، بخت مرا باز کن. ...
گفت وگو با معلمی که یخچال خانه اش را تخته ی کلاس کرد + تصاویر
همان روز از خانه به بچه ها درس می دهم. عُنصری، کودکی و نوجوانی را در همین محله ها پشت سر گذاشت تا امروز خانم معلم دختران باشد. به گفته خودش، دختر همین کوچه ها و پس کوچه هاست، با اشک ها و لبخندهای دختران دانش آموز غریبه نیست و به عشق آنها سال هاست پای تخته سیاه می ایستد، برای تصویر آینده ای بهتر از امروز. عاشق درس دادن و حال وهوای کلاس درسم. تا جایی که بتوانم این بچه ها را تنها نمی گذارم ...
وقتی که اسماعیل یغمایی بچه بود...
الملک مرا به کلانتری نبرد، ساعت ها یک گوشه قایم شدم. شاید... بچگی من اصلا بچگی نبود؛ من خیلی زود بزرگ شدم و هنوز هم نمی دانم این خوب بود یا بد... اما او در جایی دیگر، درباره روز کودتای 28 مرداد 1332 آورده است: ...زن گفت: چی بگم خانم؟! صبح می گفتند مرگ بر شاه، ظهر میگن زنده باد شاه، اصلا معلوم نیست این مملکت بی صاحب دست کیه!؟... آن ها با هم حرف می زدند که من به دو خودم را رساندم سرِ چهارراه ...
مجتبی میرزاده؛ نابغه بی ادعای موسیقی ایران
چندی دوباره در سال 1339 به کرمانشاه بازمی گردد: من به رادیو کرمانشاه رفتم و صدای ساز من مورد تأیید استادانِ آن زمان قرار گرفت. آهنگ های متعددی تنظیم کردم که با صدای حسن زیرک، ابراهیم خوشنوا، مرتضی تندر، مظهر خالقی و خیلی های دیگر ضبط و پخش شد . [3] مجتبی میرزاده در اردوهای دانش آموزیِ رامسر خوش درخشیده بود و در رشته های گوناگونی چون نوازندگی ویلون، سنتور، تار و حتی نقاشی توانسته بود ...
هاشمیان : برد 14-0 مقابل کامبوج نقطه سیاه تیم ملی بود
نمی شناختم و آنها کمکم می کردند.یکی از دلایل موفقیت من در بوخوم همین بچه های خوب بودند. همان مدافع چپ ما یعنی مارتین که برای خودش فیلسوفی بود یک روز کتاب کیمیاگر نوشته پائولو کوئلیو را معرفی کرد. آلمانی من خوب نبود و نسخه فارسی اش را پیدا کردم و خواندم. چند تا کتاب دیگر از اریک فروم به من معرفی کرد، مثلا کتاب معروف داشتن یا بودن؟ . این بازیکن خیلی روی من تاثیر گذاشت. البته چند سالی است که کمتر کتاب می خوانم و بیشتر کتاب های تخصصی فوتبال می خوانم. هنوز هم انقلاب گردی را دوست دارم. انقلاب و کلا وسط شهر تهران را خیلی دوست دارم. ...
شمیم بهار و تا لنگ ظهر خوابیدن
.... بعدش ذهنم کات خورد به سریال پایتخت که خیلی هایمان بی صبرانه منتظر آغاز فصل ششم اش هستیم. معتقدم نقی معمولی بهترین فرد برای این است که سرکردگی القاعده را به عهده بگیرد. این جوری اگر قرار است باز هم انسان های بیگناهی کشته شوند، آدم دست کم یک توجیه طنازانه ای برایش پیدا می کند که اگرچه نه به درد دنیا می خورد و نه آخرت ولی...؛ چقدر خوب است که در روزهای اول بهار 99 می توانم تا لنگ ظهر ...
با اینا کرونا رو سر می کنیم!
...: این روز ها ترس از کرونا و معضلات قرنطینه خانگی، دغدغه همه مردم شده و همه جا حرف از آن است، شاید خیلی ها با موضوع قرنطینه خانگی به راحتی کنار آمده باشند و خیلی از مردم هم هنوز آن را یک راه غیرممکن و دشوار پیش روی خود ببینند. اما به گفته سازمان جهانی بهداشت، قرنطینه خانگی اولین و آخرین راه مصون ماندن و جلوگیری از این بیماری است. شاید فکر اینکه در قرنطینه چه کار هایی کنید که نه ...
روایت دکتر کرمان پور از مبارزه اش با ویروس کرونا
در روز 8 تا 10 لیوان آب بنوشد؛ اما این مقدار آب را باید حتما تقسیم کند. یک بار آب بخورید، یک بار چای کم رنگ با شیرینی کم، یک بار شیر بخورید، یک بار آبمیوه ساده نه کنسانتره که اصلا پیشنهاد نمی کنم؛ چون واجد شکر و دیگر مواد افزودنی است که برای اسهال و این دوره از بیماری به شدت بد است. نوشیدنی ها را سرد و گرم بخورید، همه را پشت سر هم گرم یا سرد نخورید. یک بار شیر خنک بخورید، یک بار چای گرم بنوشید ...
حمید هر چه حقوق می گرفت خرج کودکان یتیم سوری می کرد
.... همسرم با ایشان تماس گرفت و گفت اگر می شود برو بپرس ببین چرا حمید زنگ نمی زند. دایی ام که رفته بود و اسم حمید را داده بود، آن ها اسم حمید را وارد سیستم کرده بودند و به دایی ام گفته بودند حمید وفایی شهید شده است. دایی که به خانه ما آمد اصلاً یک طوری شدم گفتم دایی برای چی آمده؟ شک به دلم افتاده بود. تپش قلبم زیاد شده بود. رفتم چای بریزم دایی ام صدا کرد بیا بنشین. تا نشستم گفت دخترم حمید شهید شده ...
قطعه ای از بهشت خانه ای با 3 شهید
به گزارش خبرگزاری رسا ، بعضی خانه ها در این دنیا بوی بهشت را دارند، گویا خشت به خشت خانه را با آجرهای بهشتی ساخته اند، اصلا انگار اینجا خود بهشت است، نمی دانم چه سرّی در این خانه ها نهفته که اینقدر زنده است، در و دیوار خانه بوی بهار و زندگی دارد، صاحب خانه آن قدر با صفاست که دوست داری ساعت ها بنشینی و او برایت قصه بگوید، قصه ای اماواقعی، قصه محمدهایش ها، سه دسته گلی که با تمام وجود تقدیم مولایش ...
چطور با داورآشنا شدم؟
او جواب داد چنین چیزی ممکن نیست و دو ماده مربوطه در قانون تجارت را یک بار خواند و برای بار دوم باز با دقت مطالعه کرد و با تعجب گفت: چطور ممکن است چنین اشتباهی واقع شده باشد؟ آن روز داور به من گفت: مشغول تجدیدنظر در قانون تجارت هستیم و وقتی آماده شد قبل از تقدیم به مجلس آن را به شما می دهم تا هر نظری که دارید گوشزد کنید. چند ماه بعد، داور مرا خواست و در حدود چهل صفحه اوراق ماشین شده به ...
25 کتاب پیشنهادی رهبرمعظم انقلاب برای ایام خانه نشینی
در تاریخ 1370.12.10 بعد از مطالعه این کتاب یاداشتی بر آن نوشته اند: این کتاب مرا باز در شور و حال حسرت آلود زیارت خانه خدا و حرم رسول الله (ص) فرو برد. شور و حال و اشتیاقی که دیگر امیدی هم با آن نیست. تا به یاد دارم . از سال های دور جوانی . هرگز دل خود را از آتش این اشتیاق، رها نیافته ام. اما حتی در دوران سیاه اختناق که هر روحانی بامعرفت و بی معرفتی، با رغبت و یا حتی از سر سیری، آسان می توانست در ...
برنامه فوتبال برتر/ از رفاقت بازیکنان پرسپولیس و سپاهان تا سناریو های پایان لیگ برتر فوتبال ایران
باید 15 جلسه فیزیوتراپی کنم. من به فیزیوتراپی نرفتم، اما وقتی اپن خانه را گرفتم و دیدم می توانم روی پایم تکیه کنم دوباره تصمیم گرفتم فوتبال را شروع کنم. وقتی به زمین خاکی رفتم همه تعجب کرده بودند. آن روز ها کلی جوراب پا می کردم پس از مدتی به تیم ملی جوانان دعوت شدم، اما مسئولان باشگاه شاهین به من نگفتند. به من نگفتند از هلند پیشنهاد خارجی دارم. این موضوع را در رادیو شنیدم. در شاهین، توحید و فجر بازی ...