چرا استاد انتظامی با توسل به حضرت فاطمه سلام الله علیها روی صحنه رفت؟
سایر منابع:
سایر خبرها
ستاره فرانسه: از بازی بیرانوند شگفت زده شدم
کمک داور ویدیویی و نحوه اجراش چی هست؟ می دونم که در لیگ انگلیس زیاد دوستش ندارن، اما در ایتالیا و اسپانیا دوستش دارن. نظر شخصی تو چیه؟ - می دونی چطوریه؟ من هیچ وقت خودم رو ازش جدا ندونستم، اما همیشه وقتی اشتباه میشه بیشتر دوست دارم * دوست داری؟ - بله چون اشتباه بخشی از این بازی هست. اگه فوتبالیست باشی، می فهمی که این ها واقعا بخشی از بازی هستن. فوتبال یه علم مطلق ...
همراه با ابوطاها از همدان تا حلب
جمله ای از حاج قاسم شنیدم که فرمودند: این حال و هوایی که در بین رزمندگان مدافعان حرم دیده ام در طول این 40 سال مجاهدتم کمتر دیده بودم، حتی در دوران دفاع مقدس! اون صحنه هایی رو که ما دیدیم یقین پیدا کردیم که حرف های حاج قاسم گزاف نبود. سید میلاد بعضی وقت ها بعد از کلی بگو بخند؛ شروع می کرد ذکر حسین حسین گفتن، یه بار تو دلم گفتم بابا این سید هم دیونه است، الان چه وقت حسین حسین ...
استند آپ کمدین مشهور به پویش ایران همدل پیوست ؛ مناجات زیبای آقای بازیگر با خدا ؛ دلتنگی خواننده ...
ترجمه هنرمندانه پیمان خاکسار عزیز رو خدمت دوستان کتابخونم معرفی میکنم. هر دو بهره گرفته از زمینه های فلسفی در دل داستانهای اجتماعی و پر از ایهام ،ایجاز و سخنان نغزیه که هر کدومش چکیده یک تجربه یا یک کتابه یکی در مورد ترس از مرگ و دیگری در مورد ترس از زندگی... خوندنشون یه کم سخته ولی اگه موفق بشین خیلی لذتبخشه شما هم اگه تو این مدت کتاب ...
کتاب کتاب شهر دزدها – دیوید بِنیوف
زد و پدربزرگ سه گیلاس ودکای دست ساز ریخت. نشستیم به هم سرایی سیکادالها و جیرجیرکها گوش سپریدم، به آب های تیره خلیج خیره شده بودیم و هرازگاه پشه های مهاجم را می تاراندیم. گفتم: میگم بابابزرگ، با خودم یه دستگاه ضبط صوت جیبی آوردم. گفتم شاید بشه راجع به جنگ حرف بزنیم. گمانم آن لحظه دیدم مادربزرگم چشم هایش را گرداند و خاکستر سیگارش را تکاند روی علفها. گفتم: چی شده؟ جواب داد: تو ...
احسان علیخانی| جنجال پست عاشقانه و عجیب در اینستاگرام + عکس وبیوگرافی
مجری پرطرفدار پستی با مضمونی تلخ و عاشقانه برگرفته از مطالب یک کتاب گذاشت, و با واکنش شدید کاربران مواجه شد که در نهایت مجبور شد توضیحاتی درباره آن بدهد. خبرداغ : تیپ جنجالی الناز شاکردوست در مراسم عروسی+ فیلم و عکس بهت گفتم :اگر تو دروغ باشی ، تموم میشم... ناامیدم کنی ، میمیرم... هم دروغ بودی هم ناامیدم کردی ، تموم شدم اما نَمُردَم ،،، گریه کردم ، زار زدم ، قرص خوردم ، مریض ...
چگونه شجاع و نترس باشیم؟
مهم به روی صحنه رفتم، آنقدر دستپاچه بودم که احساس تهوع داشتم. اما بعد نفس عمیقی کشیدم و بر ماموریتی که من را به آن نقطه رسانده بود متمرکز شدم. در عرض چند لحظه، ترسم از بین رفته بود و وقتی کارم تمام شد، در عجب بودم که چرا تا به حال به خودم شک کرده بودم. همه ما در زندگی لحظاتی را تجربه می کنیم که نیاز است از پوسته امنیت خود خارج شده و ریسک کنیم، این لحظات به شجاعت خیلی زیادی نیاز دارد. ...
سندرم حقه باز: شما هم نگرانید یک روز دستتان رو شود؟
هم (تقریباً) خودم را باور می کردم. اعتمادبه نفس من به اعتماد آن ها بستگی داشت، که آن هم به جعل ابتدایی اعتمادبه نفس من بستگی داشت. تمام آن بُرج هیجان3 از جنس خودفریبی بود، لرزان و شکننده، چنان که کافی بود یک قطعه اش لق شود تا همه اش فرو بپاشد. درنهایت با مشتریانی که بیشتر از من از جواهرات سردرنمی آوردند، راحت شدم. ولی مرد گستاخی را تصور کنید که برخورد بی ملاحظه ای با من دارد، یا یک ...
انشا ماه رمضان | تحقیق در مورد ماه رمضان انشای ادبی و ساده با موضوع ماه رمضان
رفتم یک لیوان پر از آب خوردم. بعد از اینکه تشنگی ام رفع شد، عذاب وجدان گرفتم و شروع کردم به گریه کردن! مادرم پیش من آمد و با مهربانی پرسید: چرا گریه می کنی؟ امروز خدا از تو خیلی راضی است چون اولین روزه کامل را گرفتی. من که با این حرف داغ دلم تازه تر شده بود، گریه ام شدیدتر شد و با صدای بلند گریه کردم و گفتم: مامان من روزم باطل شد چون آب خوردم! مادرم با مهربانی دستی به سرم کشید و گفت: عزیزم روزت ...
قتل وحشتناک یه مرد به دست همسرش + جزئیات
همسرم اختلاف داشتیم، او مرا کتک می زد! به همین خاطر با یک میله آهنی او را کشتم و جسدش را با پتو به داخل دست شویی کشاندم. سپس برای از بین بردن آثار جرم، مقداری تینر که از قبل داشتیم، روی رختخواب ها ریختم و منزل را به آتش کشیدم. بعد هم شیلنگ گاز اجاق تک شعله و بخاری را بیرون آوردم تا منزل منفجر شود. خودم نیز با برداشتن مدارک شناسایی از خانه فرار کردم. چند دقیقه در همان اطراف قدم زدم اما وقتی صدای آژیر ...
روی موج عشق در کانال دوئیجی!
رار است یکی از بچه های اطلاعات لشگر یا قرارگاه بیاید و دست شما را بگیرد و ببرد و مستقر کند. چون ما که بلد نبودیم کجا برویم! ما هی نشستیم و نشستیم! ولی کسی نیامد! ساعت 8 و 9 شب بود. مهدی به من گفت: اکبر! تو همین جا بنشین! من بروم ببینم می توانم پیدایش کنم! نیم ساعتی طول کشید تا برگشت. گفت اکبر خودت برو و پیدایش بکن! اگر پیدایش نکردی، نیا! منم گفتم باشه. هیچ چیز هم با خودم نبرده ...
درباره ویلیام شکسپیر
تحت تأثیر هنر پیشگان سیار و هنر نمایی آنان قرار گرفت. شکسپیر پس از ورود به لندن به سراغ تماشاخانه های مختلف رفت. در آغاز بیشتر به حفاظت اسب های مشتریان مشغول بود اما کم کم به درون تماشاخانه راه یافت و به تصحیح و تکمیل نمایشنامه های ناتمام پرداخت و خود روی صحنه آمد و نقش هایی ایفا کرد و وظایف دیگر پشت صحنه را بر عهده گرفت، باید خاطر نشان کرد که در زمان شکسپیر اجرا نمایش ها به گونه ای بود که نمایشنامه ...
جنجال سحر قریشی همچنان ادامه دارد!
: واقعا متاسفم! راستش وقتی این صحنه رو از این خانم قریشی دیدم خیلی حالم بد شد، چرا که مردم عادی هم هیچوقت با این مرد شریف و زحمتکش چنین برخوردی نمیکنه! نمیدونم ایشان تو این لحظه فکر نکردن اگه این فیلم تو دنیای مجازی منتشر بشه و خانواده اون پاکبان عزیز ببینند، چه حالی خواهند داشت؟بنظرم ایشان باید به اون منطقه مراجعه کنه و رسما پای این پاکبان عزیز و ببوسه و حتی باید حکم کنند، این خانم ...
صداقت با مردم در کلمه نمی دانم
، نمی توانند از او بگیرند. ما چیزی نیستیم. یک کسی نمی رفت شناسنامه بگیرد، خلاصه با زور او را بردند. در ماشین نشست او را اداره ثبت بردند. گفت: بگو اسمت چیست؟ اسم پدرت چیست؟ گفت: بنویسید هیچ بن هیچ بن هیچ! یعنی خودم هیچ هستم، پدرم هیچ است و جدم هم هیچ است. ما بند به... بارها این را گفتم، یک مگس بیاید دماغ مرا بگزد، دماغ من باد کند، خودم با دماغ کلفت پشت دوربین نمی روم. یعنی آقای قرائتی معلم چهل ...
اشتباه قریشی و برون ریزی رقابت های پنهان!
نوبه خودش واکنش های دیگری را در پی داشت. با این حال افشار ادامه داده بود: فقط تمرینی است برای خودم وگرنه نشستن لیست خوب ها و بدها درست کردن کار سختی نیست و قطعاً خانم قریشی بیش از من و شما درصدد دلجویی خواهد بود. هر کار خوبی رو بلند بگید بذارید از هم یاد بگیریم و گرنه عکس و سینما همیشه هست! عذرخواهی: حتی او هم به من گفت برو ! در نهایت اما سحر قریشی چهارشنبه گذشته در صفحه ...
کمی بهشت بچینیم
ماه کوچک ترین نشانه ها را جمع می کنم، به کوچک ترین ها دقت می کنم، کوچک ترین ها را می شنوم و می بینم و به قلبم می سپارم. نشانه ها جمع می شوند، با هم معنی پیدا می کنند و در نهایت مرا به آگاهی تازه ای می رسانند. این روزهایی که در انتظار بوده ام مرتب با خودم فکر می کردم چه خدای شاعری داریم. این بار رمضان را اردیبهشتی کرده تا شعرهای تازه ای را در آن تجربه کنیم. شعرهای درخت، شعرهای ابر و آسمان، شعرهای آب و آفتاب، شعرهای نسیم و دشت. رمضانِ امسال را که به انتها برسانیم گوشه و کنار دفتر و کتاب هایمان پر از شعر خواهد بود. شعرهایی که عطر بهشت دارند؛شعرهایی که نشانه های روشن آگاهی اند. ...
مراسم مجازی یادبود سیامک شایقی برگزار شد
فیلمساز من از دهه شصت تا امروز در سینما و تلویزیون بود و مشخصه اصلی سیامک شایقی محترم و آرام بودن بود و این مراسم مجازی را هم به نوعی هم گن با این آرامش او می دانم. او تا آخرین فیلمش شوق بسیاری برای فیلمسازی داشت. خودش هم فکر می کرد موضوعی که به آن علاقه داشته است را در قالب یک فیلم دلی روایت کرده است. به او گفتم آنچه تو انجام داده ای پاسخی به تمام ارگان هایی است که مدعی هستند باید در زمینه محیط ...
صحبت های شنیدنی سهراب شهیدثالث
و سفید را اخیرا رنگی می کنند. این احمقانه است. به نظر من درست نیست. *باید دید در سال 2000 مردم چطور فکر می کنند. اگر مردم در سال 2000 جور دیگری فکر کنند ممکن است تمام سالن های سینما خالی باشد اگر عاقل تر شده باشند سالن سینما ممکن است پر شود. به شرطی که فیلم ها مطابق خواسته آنها باشد. *من 8 سال است به سینما نرفتم و نمی روم. به خاطر اینکه وقتی در آلمان بودم تماشاگرها چیپس و ...
پرستار داوطلب شدیم تا شما تنها نمانید +عکس
در دلم بلند بلند حرف زدم: مگه دیوانه ام؟ یک سال قبل که خواهر بیچاره ام سه هفته بیمارستان بستری بود،من فقط یک شب آن هم با کلی ادا و اطوار پیشش ماندم، انقدر که از بیمارستان بدم میاد. حالا برم وسط کرونایی ها! اینها را گفتم و از پست اینستاگرام رد شدم. اما یک آن از خودم خجالت کشیدم. من که پارسال وقتی سیل آمده بود روی پایم بند نبودم و کمک حال گروه های جهادی شدم، چرا الان بی تفاوت در خانه نشسته ...
آزادکار اسبق تیم ملی: فقط برزگر من را درک کرد
ساجیداف برده بودم، برنامه داشتم که در تایم دوم کشتی را تمام کنم و پیروز شوم. ساجیداف توانسته بود جائه مون دارنده مدال نقره المپیک از کره جنوبی را 11 بر 2 شکست دهد و من بسیار سرحال و قبراق بودم و در حالی که پایش بیرون رفت و پیچ پیچک را من زده بودم اما در نهایت دست او بالا رفت. من در کشتی بسیار بدشانس بودم. به نظر اگر منصور خان برزگر آن سال کنار تیم ملی بود، من در مجارستان قهرمان جهان می ...
بارش الهام از ابر پروردگاران کوچک
به گزارش خبرگزاری رسا ، قرآن از پدر و مادر به عنوان پروردگارانی کوچک یاد می کند: ربیانی صغیرا ، اما احتمالاً تا زمانی که کسی پدر و مادر نشود نتواند عمق این تعبیر را دریابد. گاهی چیز هایی هستند که باید از نزدیک در زندگی لمس کنی. همان که حافظ گفت: بشوی اوراق اگر همدرس مایی/ که علم عشق در دفتر نباشد. کودک چهار ساله خودش را در پتو پیچانده است. تعمداً راه را بر خود بسته و از آن سو دنبال مفری می گردد. داد و بیداد می کند که مثلاً به ستوه آمده است و از من درخواست کمک می کن ...
توییت انصاف | نظر کاربران توییتر درباره ی نون خ 2
سریال نون.خ یادت کردم. نمی دونم اگه سعید آقاخانی اجازه داشت انتخاب بکنه، شیرین شیرین خانوم هایده رو انتخاب می کرد یا نه. به هر حال دمش باز هم گرم که با شیرین شیرین سریال رو تموم کرد. محمدرضا: سکانس پایانی نون خ امشب عجیب حالم را دگرگون کرد به یاد مردم ان دیار همیشه سرافراز، مردمی فراموش شده، تمام این شب ها به یاد لحظه های حضورم در سرپل بودم صحنه های که در این سریال به طنز کشیده شده بود ...
اظهارات زنی که عشق ممنوعه اش باعث جنایت شد!
جاده ماهدشت فاش شد. راننده به سختی در خودرو را باز کرد و خود را از داخل ماشین بیرون کشید. کنار ماشین روی زمین نشست. ناگهان مثل برق گرفته ها از جایش بلند شد. صحنه ای که می دید برایش باورکردنی نبود. جسد نیمه سوخته ای در زیر خودرویش قرار داشت. سریع با پلیس تماس گرفت و دقایقی بعد تیم جنایی در محل حاضر شدند. بعد از بیرون کشیدن جسد مشخص شد، جسد متعلق به مرد میانسالی است که بر اثر اصابت ضربه سخت به سرش ...
مناجات روز آخر و چشم انتظار آغاز مهمانی
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ خدایا!برمحّمد (ص) و آل او درود فرست؛ وَ اسْمَعْ دُعَائِی إِذَا دَعَوْتُکَ وَ اسْمَعْ نِدَائِی إِذَا نَادَیْتُکَ وآن گاه که می خوانمت، صدای مرا بشنو؛ وَ أَقْبلْ عَلَیَّ إِذَا نَاجَیْتُکَ به من نگاه کن، وقتی که با تو راز و نیاز می کنم؛ فَقَدْ هَرَبْتُ ...
سعید آقایی: کار من بد، زشت و اشتباه بود
کردم اینقدر دلم برای فوتبال تنگ بشود. این روزها زمان آزاد زیاد داریم. من خودم روی گوشی با بچه ها بازی آنلاین می کنم. با میلاد سرلک و رفیق ها و تقریبا بیشتر زمان آزادم را با بازی سپری می کنیم. بعضی وقت ها، ساعت 4 صبح می خوابیم 2 بعدازظهر بیدار می شویم. این شرایط کلا برنامه زندگی مان را به هم ریخته است. *مسئولان گفته اند در صورت مهیا شدن شرایط به تیم ها 15 روز برای شروع تمرینات زمان می دهند ...
حنیف: تو کَت من نمی رود کسی به علی کریمی توهین کند
کار نداشته باشد. نهایتاً طرف را 4، 5 سال از حضور در فوتبال محروم می کنند. آقا این به چه دردی می خورد؟ می گویند کاری کردیم آن مدیر دیگر به استادیوم نیاید! بابا طرف قبل از آمدن به فوتبال هم استادیوم نمی رفته، این چه برخوردی است؟ راحت زندگی اش را می کند. یک میلیارد پول می خورد ولی از فوتبال محروم می شود. واقعاً خسته نباشید. به نکته جالبی اشاره کردی. طرف قبل از اینکه وارد فوتبال شود، اصلاً ...
ریحانه پارسا | عکس لورفته از خالکوبی ریحانه پارسا روی بدنش + عکس
سمت تئاتر و کسب تجربه برود او گفته بود: همیشه در زندگی بلند پرواز بودم و فکر می کنم از همین رو چنین موقعیتی برایم پیش آمد؛ البته برنامه خودم هم بود و دیر یا زود به این موقعیت می رسیدم. با اتمام مدرسه و حین تحصیل در دانشگاه، تصمیم گرفتم کار تئاتر را به صورت حرفه ای شروع کنم و تصور می کردم بعد از چند سال چنین اتفاقی برایم می افتد. ریحانه پارسا در 13 فروردین 98 در 21 ...
وقتی طبقه بالایی ها پسمانده عیش و نوششان را به حلقوم ما هدیه می کنند!
ها می افتادند و می گفتند خدا همه گرسنه ها را سیر کند!(الان حتی همین را هم نمی گویند اما) عبارت جالبی است وقتی از زبان یک فراسیر شنیده می شود! بعدها که در دعاهای ماه رمضان خواندم که خدایا همه گرسنه ها را سیر کن؛ با خودم گفتم این دعا، دعای کسی است که گرسنگی را چشیده باشد، نه دعای سیرشده ای در مرز انفجار! بله، خدا همه را سیر می کند اگر تو سهم دیگران را نبلعی! 7.چرا ما آدم ها سعی می کنیم ...
راهکار های مقابله با افکار منفی کنکور
ستم که برنامه امروز را نتوانم کامل اجرا کنم برای همین فکرهای منفی به سراغم می آید و انگیزه درس خواندن را از دست می دهم. (نگرانی و قضاوت) - وقتی از چیزی ناراحت می شوم، روزها درگیرش می شوم و فکرم به سمت آن می رود. این نوع مزاحمت های فکری برایم آزار دهنده است. ( می تواند یک یا چند مورد از موارد روبه رو باشد: ترس، خشم، وابستگی، امنیت، شرم، قضاوت، دل شکسته شدن، قربانی شدن، خود باختگی، غم، تنفر، ...