کلاه کج: به خاطر نگفتن چَشم از پرسپولیس جدا شدم
سایر منابع:
سایر خبرها
جباری: علی کریمی از من تکنیکی تر بود
رضا جباری یکی از بازیکن تکنیکی پرسپولیس محسوب می شود که در دوران بازیگری اش خاطرات خوبی را اذهان هواداران قرمزپوش بر جای گذاشت. جباری روز سه شنبه در مصاحبه با خبرنگار ورزشی ایرنا از روزهای حضور در پرسپولیس و جدایی اش از جمع قرمزپوشان پایتخت حرف زد. به سال ها پیش برگردی، به روزی که پیراهن پرسپولیس را پوشیدید. سال 77 بود، من بازیکن بهمن بودم، با استقلال بازی داشتیم ...
عکسی که حضرت آقا سراغش را گرفت+عکس
. می گفت: فاطمه خوبی تو همین است که حرف می زنی نمی گذ اری قهر بمانیم . ناراحتی را در خودش نمی ریخت. چیزی ناراحتش می کرد حتما به فر د مقابل منتقل می کرد. می گفت هر چه بماند بیشتر اذیت می شوم می خواست زود مشکل را حل کند. *من راضی نیستم اسماعیل 11 آذر سال 94 برای اولین بار به سوریه اعزام شد. قبل از اعزام یک روز آمد خانه گفت: بچه ها دارند می روند سوریه، من هم می خواهم بروم. می ...
بزن بهادری که به عشق امام خمینی(ره)، عارف شد/ هم شاه مرا به خانه اش دعوت کرد هم امام!
تشک و فریاد کشیدم. تمام بی عدالتی هایی که از بچگی تا آن روز دلم را خون کرده بود، برایم زنده شد. چشم هایم را بستم و هرچه دلم می خواست، گفتم. از قضا، مسابقه هم داشت به صورت زنده از تلویزیون و رادیو پخش می شد و اینطور بود که همه مردم ایران حرف های مرا شنیدند. نمی دانم، انگار کار خدا بود و ناظر پخش هم با من همدل بود که اصلاً پخش زنده را قطع نکرد. رو به جایگاه فریاد می زدم: چقدر حق کشی؟ چقدر بی عدالتی ...
لکه بینی پس از رابطه، عوارض قرصه؟
رابطه دخول چیه؟ بخاطرعوارض مصرف روکینه ؟قرص ضدبارداریمو دارم دقیق مصرف میکنم هرشب حتی یه دونه شم یادم نرفته بخورم و حساب کردم تو روز دوازدهم سیکل قاعدگی هستم پاسخ دکتر فریبا الماسی، جراح و متخصص زنان زایمان و نازایی: دوست عزیز لکه بینی و یا خونریزی بعد از نزدیکی می تواند نشانه زخم و یا عفونت واژینال باشد. جهت بررسی علت و درمان به پزشک مراجعه کنید. ...
خاطرات جالب خادم خارجی امام خمینی!
زندگی می کرد، وی زنی زیرک و دانا بود و احمد (سید احمد خمینی) به شوخی به او می گفت: تصور می کنم تو رئیس یک حزب سیاسی در افغانستان باشی. طباطبایی در ادامه می نویسد: یک روز که من مشغول گرفتن عکس از امام (ره) بودم، وی آمد و از من خواست تا عکسی از امام با او بگیرم تا دنیا بدانند نزد امام ایرانی و غیر ایرانی تفاوتی ندارد. وی ادامه داد: جالب آن که ننه فاضل به فاطمه طباطبایی عروس حضرت ...
رضا آذری: همه اعضای تیم هم قسم هستند تا در پایان لیگ با یک نتیجه عالی کار را به پایان برسانیم
در فضای مجازی هواداران به تو گله کرده بودند که چرا در این روز ها با نورافکن دیدار داشتی؟ متأسفانه در فضای مجازی همه خیلی سریع مسائل را قضاوت می کنند. در حالی که من حدود سه هفته پیش آخرین باری بود که امید را دیدم و بعد از آن او راهی اصفهان شد. آن زمان امید مبتلا به کرونا نبود. من هم که چند وقت پیش قبل از شروع تمرینات استقلال تست دادم. او هم در تست دوم مشخص شد که بیمار شده! بنابراین در ...
رزمنده ای که در 11 سالگی به جبهه رفت و در 14 سالگی جانباز شد
. وقتی به خانه برگشتم، مدتی استراحت کردم و دوباره مشغول ادامه تحصیل شدم. خانواده ام اصرار زیادی به ادامه تحصیلم داشتند و خودم هم می خواستم که درسم را بخوانم. در کنار تحصیل از فضای جبهه دور نشده بودم و حضور فعالی در پایگاه بسیج داشتم. در سال 1363 در کنار خواندن درس، یک روز آموزشی کامل را هم گذراندم. تا اینکه در سال 1364 دوباره تصمیم گرفتم به جبهه بروم. آن موقع 14 ساله بودم و باز هم خانواده ام مخالف ...
پیرزنی که با حکم تخلیه به کوچه انداخته شد
طلاییش دوختم و به آستان قدس رضوی رفتم. آنجا توضیح دادم که می خواهم سهمم را به امام رضا (ع) هدیه کنم تا بلکه او مرا از بی خانمانی نجات دهد. گفتم تا زمانی که عمر دارم در سایه اش و در همان ملکی که وقفش کرده ام بمانم و پس از مرگم باقیات الصالحاتم شود. به من گفتند پول آب و برق خانه بر عهده تو باشد گفتم به روی چشم. با گوشه چارقدش اشک را از چشم راستش میگیرد و می گوید: اما آقا هنوز نذر مرا ...
حقیقی: کی روش هشت سال برای فوتبال ایران جان کند
را همه هواداران می دانند و پرسپولیس یک گوشه از قلبم را همیشه به خود اختصاص داده و جایگاه ابدی برای من دارد؛ تیمی که به من همه چیز بخشید و مدیون آن هستم. اما همانطور که گفتم الان فقط تمرکزم ثانیه به ثانیه روی نساجی است و این زندگی حرفه ای است و در پایان فصل می توان درباره مسائل دیگر حرف زد. هم هواداران نساجی در مدتی که اینجا حضور داشتم به من لطف داشتند و این وظیفه من است که برای آنها بالاترین تلاش را در راستای موفقیت داشته باشم و هم اینکه هواداران پرسپولیس همواره مرا شرمنده خودشان کرده اند و مدیون آنها هستم. ...
کشف حجاب جنجالی شیلا خداداد +عکس و بیوگرافی
بینی حساسیت داشتم واصلا دلم نمی خواست قیافه ام عوض شود. سال ها بودکه دکتر می رفتم اما دلم راضی نمی شدکه عمل کنم.اما بالاخره با تعاریفی که از کار دکتر شنیده بودم،پیش ایشان رفتم و قبول کردم که بینی ام را عمل کنم.گویا قسمت این بودکه فرزین بینی من را عمل کندوما از طریق این جراحی،باهم آشنا شویم وازدواج کنیم. همسر و فرزند شیلاخداداد دکترسرکارات : بعداز اینکه بینی اش را عمل کردم ...
اولین و آخرین خواننده ای هستم که با امام دیدار داشتم/ دریغا یک روزه و با یک سینتی سایزر ضبط شد/ صداوسیما ...
به گزارش خبرنگار ایلنا، چهاردهم خردادماه یادآور یکی از مهم ترین اتفاقات تاریخی کشور است. در این روز امام خمینی (ره) پس از مدت ها بیماری به دیار باقی شتافت و حضور گسترده مردم و عزاداری آنها در خیابان ها، نشان از غم سنگینی بود که بر دل ملت ایران باقی ماند. یکی از آثاری که چند ساعت پس از درگذشت امام خمینی (ره) به همین مناسبت تولید شد و از رادیو و تلویزیون به گوش مردم رسید، آهنگی بود که دریغا نام داشت و محمد گلریز خواننده آ ...
زن جوان که با همدستی یک مرد شوهر خود را به قتل رساند
دادم بعد هم با هم رفت و آمد خانوادگی داشتیم. آن موقع همسر من قهر کرده و تمام اموال من را تصاحب کرده و رفته بود. بچه هایم نیز با من زندگی می کردند. مدتی که از این ماجرا گذشت یک روز خواهرم به من تلفن کرد و گفت شوهر فاطمه او را کتک می زند و از من خواست که به کمکش بروم. وقتی به خانه آنها رسیدم دوستم می خواست با چاقو همسرش را بکشد که من مانعش شدم اما به من حمله کرد و من هم برای دفاع از خودم با چاقویی که ...
از آزادی گنجشک به خاطر امام خمینی تا دختر ناشناسی که خبر فوت امام را داد
به مدرسه نمی رفتم و خیلی و حدود 6 سال سن داشتم ما تلویزیون نداشتیم آن زمان مزاحم تلفنی خیلی باب بود صبح روز رحلت امام تلفن منزل ما زنگ خورد یک دختر پشت خط بود و مدام می گفت امام فوت کرد امام فوت کرد رادیو را روشن کنید. وی افزود: من تصور کردم مزاحم تلفنی است تلفن را قطع کردم در عالم کودکی نمی دانستم امام دقیقاً کیست در این حد می دانستم فقط آدم بزرگ و مهمی هستند به مادرم گفتم مادر دختری ...
یک لژیونر فرهنگی!
...، باقری محو شد، و باز ما شدیم و دشواری یک سوال! و پس از مدتی باز بعد از شنیدن کلمه ی ایرانی، همان خنده های مصنوعی و سکوت و نگاه های سنگین بر سر ما سایه انداخت و حس خوشایند غرور، به دست فراموشی سپرده شد، درست مثل فیلم های کلاسیک هامفری بوگارت به آرشیو خاطره ها پیوست. *** سال ها گذشت؛ آونگ خوردن روی موج و دریا و اقیانوس ها را رها کردم و در خشکی گرفتار کار و زندگی شدم. در ...
انصاریان: خدا کند مصاحبه من با وریا و کمال سانسور نشود
امروز یا فردا در شبکه های تلویزیونی در اینترنت منتشر شود. مردم می بینند و لذت می برند. البته این را هم بگویم که امکان دارد بخشی از آن سانسور شود، چون مصاحبه از یک جایی به بعد، به قدری داغ و هیجان انگیز شد که می ترسم آن را سانسور کنند. منظورت این است که مصاحبه تا کری خوانی روی سکو ها پیش رفت؟ اتفاقاً همه چیز در مورد فوتبال و استقلال و پرسپولیس نبود. ما حرف های خودمانی زدیم و خیلی کنار ...
"معلّم اخلاق"
، از ایشان پرسیدم نظر شما نسبت به فلان کس که نمی خواهم اسم بیاورم چیست، یکی از چهره های معروف دنیای اسلام در دوران نزدیک به ما که همه نام او را شنیده اند و می شناسند، گفتم آقا نظر شما نسبت به این شخص چیست؟ امام تأملی کردند و گفتند نمی شناسم، بعد جمله مذمت آمیزی راجع به آن شخص گفتند، این تمام شد. من فردای آن روز یا پس فردا صبح درست یادم نیست با امام کاری داشتم، خدمت ایشان رفتم و به مجرّد ...
ویرا: وقتی خداداد توپ را لمس کرد گفتم استرالیا را 3 بر 2 یا 4 بر 2 می بریم
دیدار مقابل ژاپن گفت: آماده سازی فاجعه بود، چون باید 32 ساعت سفر می کردیم. می دانستیم ژاپن یک هفته در جوهور بحرو مالزی (محل برگزاری بازی) حضور داشته است. همچنین می دانستیم تری ونبلز (سرمربی استرالیا) و تیمش ما را تماشا می کنند و استرالیا برای بازی بعدی آماده می شود. شرایط نرمال نبود. از زمانی که به جوهور بحرو رفتیم، دو روز برای آماده سازی فرصت داشتیم. با این وجود مطمئن بودم که صعود نکردن کار بسیار ...
جان مولا حرف حق را گوش کن!/شمع بیت المال را خاموش کن!
او ول کن نبود و اصرار می کرد که حتماً شعر را بخوان و من زیر بار نمی رفتم . طرف وقتی مقاومت مرا دید ،از پیش من بلند شد و رفت سراغ مرتضی و با او کمی صحبت کرد . همین طور که با او صحبت می کرد ، دیدم مرتضی خیلی سریع به طرف من می آید ، تا رسید به من ، با لهجه اصفهانی گفت :((ماجرای این شعر چی چیه ))گفتم :((هیچی !ماجرایی ندارد.))گفت :((هر طور شده ست باید این شعر رو بوخونی .))من طفره می رفتم اما مرتضی ...
یکی از مسئولان گفت چند داور فاسد داریم
هم دارد و آقای گل لالیگا شده، به محض دیدن فیلم بازی های من، پیشنهاد داد و من به تیم آدمیرا واکر رفتم. چند فصل پیاپی پرسپولیس دنبال من بود و پروین لطف کرد و برای حضور در پرسپولیس با عابدینی هم صحبت کردیم. آن زمان اگر پروین کسی را می خواست، یک افتخار برای آن بازیکن بود. پرسپولیس شرایط مالی بهتری برای من فراهم می کرد، اما دوست داشتم در استقلال بمانم پیشکسوت استقلال اظهار داشت: همان ...
گزارش جالب AFC از دیدار تاریخی ایران-استرالیا
من جام جهانی بود. در آن روز همه مردم ایران خوشحال بودند. بابت گل هایی که به ژاپن و استرالیا زدیم خوشحالم چون تماشایی و از نوع آکادمیک بودند. وقتی بعد از پایان بازی سرم را بالا آوردم دیدم تمام بازیکنان به طرف پشت دروازه می دوند که هواداران ایرانی آنجا حضور دارند. وقتی به ایران برگشتیم در ورزشگاه آزادی عینکم را از دست دادم چون بازیکنان یک سوغاتی می خواستند. صحنه های خوشحالی هواداران باورنکردنی و زیبا بود. مردم در آن زمان خوشحال بودند و این باعث خوشحالی بود. وقتی در ایران بودم از تمام اقشار از پیر و جوان و زن و مرد همه به من لطف داشتند. منبع : فارس ...
ما که رسیدیم، بدنشان هنوز داغ داغ بود!
روز قبل از نماز صبح در خواب دیدم که حاج آقا در حالی که خیلی عجله رفتن دارند سندی را به من داده و خداحافظی کردند. گفتم: کجا؟ گفتند: آقاجون! خداحافظ... و بلافاصله رفتند. از خواب بیدار شدم. حال عجیبی داشتم. هیچ وقت این طوری نبودم. سال ها بود که شبانه روز در کنار ایشان بودم، اما هیچ گاه چنین حسی نداشتم. از طرفی در طول این سال ها اصلاً سابقه نداشت که حاج آقا برای قراری مرا سرکار ...
اهمیت یاران برای حضرت امام(ره)
مدتی در اروپا خدمت شهید بهشتی بودم. وقتی خواستم به ایران برگردم، شهید بهشتی گفتند: شما کجا می روید؟ گفتم: می خواهم به کربلا بروم. گفتند: اگر به عراق می روید برای حضرت امام پیغامی دارم. پیغام مرا به حضرت امام برسانید. گفتم: در خدمتم و پیغام را گرفتم و به عراق رفتم. ایشان به من سپرده بودند به عراق که رفتید با هیچ کس صحبت نکنید، چون ممکن است برایتان پاپوش درست کنند. به مسجدی نزدیک بیت ...
دعوای مرگبار زوج جوان 24ساعت پس از آشتی
شوی اهمیتی نمی داد و می گفت تو می خواهی مرا دیوانه نشان بدهی. زن جوان ادامه داد: ما یک دختر 2سال و نیمه داریم اما از حدود 2سال پیش اختلافات ما شروع شد. شوهرم تصور می کرد که افرادی تعقیبش می کنند و قصد دارند جانش را بگیرند. دیگر خسته شده بودم. 2سال قبل می خواستم از او طلاق بگیرم اما به خاطر دخترم کوتاه آمدم و به زندگی ادامه دادم. او اما هر روز بدتر می شد تا اینکه چند روز قبل از حادثه باز برسر توهمات ...
درخواست مهریه زن تهرانی برای مهاجرت به خارج
خانواده برسد. سمیرا که این بار در حضور قاضی دادگاه خانواده نشسته بود گفت: در این چند سال سعی کردم قناعت کنم و از خرید هر آنچه که دلم خواست صرف نظر کنم. خیلی مواقع دوست داشتم برای دلخوشی ام ساده ترین وسایل را بگیرم اما نگرفتم اما همه دخترهای فامیل و دوستانم هرچیزی که را خواستند گرفتند. من در خانه پدرم هرچیزی که می خواستم در اختیارم بود و خانواده ام خرید هیچ چیزی را از من دریغ نمی کردند اما از ...
عباس قانع می خواهد فینال جام جهانی را گزارش کند!
. گزارشگری برای من که به دلیل نبود امکانات نتوانستم فوتبالیست بشوم، دریچه ای به سمت عشقم، فوتبال بود. خیلی زود به این حرفه وابسته و قانع شدم مسیری که انتخاب کردم درست است. هر چه سخت تر، انگیزه بیشتر حدود 13 سال پیش بود که به صداوسیمای یزد رفتم و به آن ها گفتم که می توانم مسابقات فوتبال تیم یزد را گزارش کنم. من را جدی نگرفتند و گفتند نمونه کار بیاور. تلویزیونمان سیاه و سفید بود؛ به ...
دوئل مرگبار در باغ متروکه
مقتول را نداشته و همه چیز در یک لحظه رخ داده است. اگر قصد کشتن او را نداشتی چرا با چاقو به او ضربه زدی؟ ما رفته بودیم با هم صحبت کنیم. چون باید یکی از ما پایش را کنار می کشید. دعوای ما به خاطر دختری به نام نسترن بود. مقتول هم به او علاقه داشت و وقتی این ماجرا را فهمیدم به او زنگ زدم و گفتم پایش را کنار بکشد اما او گفت کسی که باید پایش را کنار بکشد تو هستی. من زیر بار نرفتم و روز ...
امید نورافکن: در تمرین سپاهان به کرونا مبتلا شدم
بازیکنان متأهل هستم. زن و بچه دارند و ابتلای آن ها به کرونا واقعاً ناراحت کننده و زجرآور است. زن و بچه شان هم در خطر هستند. ظاهراً تست اولیه ات منفی بود. درست است؟ بله، حدود 10 روز پیش من تست کرونا دادم. یعنی زمانی که تمرینات سپاهان شروع نشده بود، تست من منفی بود. بعد از حضور در تمرین سپاهان و روز شنبه بود که تست دادم و متأسفانه تستم مثبت بود. یعنی من در 4، 5 روزی که در تمرینات ...
اعتراف مربی آتالانتا: روز بازی با والنسیا کرونا داشتم
این قضیه فکر می کردم. 4 روز بعد، سخت ترین روز تمرینی در تمام سال های گذشته را سپری کردم. در کنار اینها، مزه و طعم عذاها را از دست داده بودم. غذا مزه نان می داد و نوشیدنی ها برایم مثل آب بودند. 10 روز پیش، تست سرولژوی نشان داد که من کووید19 داشتم و الان در بدن من آنتی بادی کرونا وحود دارد. البته گفته اند که این نشانه مصونیت من نسبت به این ویروس نیست. ...