سایر منابع:
سایر خبرها
اینجا مسلمان خانه رضاست/ ماجرای دختر مسیحی که از عشق امام رضا (ع) مسلمان شد
از دو ساعت آن زن از زندگی من محو شد. این بانوی تازه مسلمان شده با بیان اینکه قرار بود طی چند روز از کربلا برگردم اما 20 روز در کربلا ماندگار شدم، اظهار می کند: آرزوی این را داشتم به کربلا بروم و بدانم چه چیزی رخ داده، کربلا را دیدم و حقیقت آن را درک کردم. وی خاطر نشان می کند: در کربلا که بودم برای زیارت امام رضا(ع) دعا کردم گفتم اگر زیارت من قبول است کاری کن من به زیارت امام ...
روایتی تلخ از سرگذشت پدری که مواد مخدر را انتخاب کرد
کار برود به همین خاطر با قرض و وام یک ماشین مدل پایین خرید و راننده سرویس مدارس شد من و برادرم را در خانه می گذاشت و می رفت سر کار پدرم هم که چند روز می رفت و پیدایش نمی شد. مادر در کنار سرویس هایش خیاطی هم می کرد هیچ وقت چیزی برای من و برادرم کم نمی گذاشت. وضع به همین شکل ادامه داشت تا ما بزرگتر شدیم، برادرم با وجود اینکه سن کمی داشت صبح ها به مدرسه می رفت و عصرها در یک ...
جلودار خط ایستادگی | شرح زندگی و شهادت محمد سروش که نام ونشان چندانی از او در شهر نیست
اعزام شد. 45 روز در ماموریت بود و 10 روز به خانه می آمد. تخصصش رسته مهندسی، کاشت و خنثی کردن مین بود و خودش در بیشتر عملیات ها نقش فرمانده را برعهده داشت. رفت وآمد به جبهه ادامه دارد تااینکه 5 مهر 1360 در عملیات شکستن حصر آبادان مجروح می شود. در آن عملیات در اثر موج انفجار یک مین مجروح می شود. همسرش می گوید: نزدیک به 45 روز در بیمارستان قائم (عج) مشهد بستری بود. همان روز ها دوست و آشنا به او می ...
پلیس ترکیه پناهجوی ایرانی را به کام مرگ فرستاد
چند سال قبل پیش خرید کرده اند؛ خانه ای که شاید یکی از زیباترین آپارتمان های کوچه باشد و حالا هنوز بعد از 40 روز سیاهپوش است. تمام دیوار های آپارتمان مزین به عکس کامران و سیاهپوش است. خانواده اش هنوز دلشان نیامده خانه را از عزا درآورند و همسایه ها هم به احترام جوان خوش پوش ازدست رفته ساختمان که بوی عطرش همیشه در راهرو می پیچیده، حرمت صاحب عزا را نگه داشته اند. پدر کامران، روی صندلی و ...
زنی که همپای شوهرش پای تنور نانوایی کار می کند
تنور ایستاده است، هر از چند گاه دستش را داخل تنور داغ می کند، نان سنگک را بیرون می کشد، صورتش از بس جلوی آتش بوده سرخ شده است. می گوید: در خانواده ما همه نانوا هستند، زمانی که ازدواج کردم شوهرم بیکار بود، به او گفتم باید کار نانوایی را یاد بگیری و شاطر بشوی. من هم در کنارت هستم، چون بخوبی طرز تهیه خمیر و پخت نان را بلدم. اصلاً خانواده ما همه نانوا هستند. شوهرم مدتی نزد برادرم رفت و کار پخت نان را ...
روایتی خواندنی از یک شب حاج قاسم بین نیروی دشمن
مرد مظلوم و خبره و کننده کاری بود وقتی رفتم دفتر ایشان گفت، چند روز مانده به مرخصی شما گفتم، 10 روز گفت، 25 روز برو مرخصی و این شد که من به بچه ها می گفتم خدا خدا کنید سرهنگ بزند تو گوش شما اگر سرهنگ سلیمانی بزنه تو گوش شما خدا به شما کمک می کند. من پنج فرزند داشتم که کوچکترین آن ها شیرخواره بود حتی موقعی که به من گفتند به عنوان راننده باید بروی جبهه، نامه را که به همسرم نشان دادم ایشان ...
گفت وگو با مریم نشیبی در سالگرد برنامه رادیویی شب بخیر کوچولو
شب بخیر کوچولو عنوان قدیمی ترین برنامه شبانگاهی رادیو ایران است که پس از گذشت سه دهه همچنان با صدای مریم نشیبی از این شبکه رادیویی پخش می شود. 9 تیر ماه سالگرد تولد برنامه رادیویی شب بخیر کوچولو است و مریم نشیبی از خاطراتی درباره ی این برنامه می گوید که پیشتر کمتر درباره آن صحبت شده است. ایسنا به همین مناسبت با مریم نشیبی صدای ماندگاری که چندین سال است کودکان زیادی را به خواب برده گفت ...
امام رضا(ع) در مواجهه با افراد مطابق با کرامت ذاتی انسان رفتار می کرد
بزنطی نقل می کند که روزی خدمت امام جواد(ع) رسیدم و گفتم: گروهی از معاندان شما می گویند مامون پدر شما را رضا نامید چون برای ولایت عهدی او راضی شد. امام جواد(ع) در پاسخ به این پرسش فرمود: به خدا قسم دروغ می گوید، بلکه خدای متعال او را رضا نامید زیرا او پسندیده خدا بود . بزنطی در ادامه از حضرت سوال می کند که آیا دیگر اجداد شما چنین نبودند؟ امام فمرود: بلی. سوال کردم پس پرا میان همه آنها او را رضا نامیدند ...
شرط یک و نیم میلیارد تومانی برای نجات داماد تهرانی از اعدام
برای او ناهار از بیرون بخرم. روز حادثه هم برای او غذا خریدم و به خانه رفتم. اغلب چند ساعتی به خانه می رفتم و استراحت می کردم و بعد از آن به محل کارم برمی گشتم. آن روز همسرم بعد از غذا گفت: نمی خواهی به سر کارت بروی؟ گفتم نیم ساعت دیگر می روم، بعد با تلفن همراهش مشغول صحبت با مادرش شد. نمی دانم پشت تلفن مادرش به او چه گفته بود که وقتی تماسش را قطع کرد با عصبانیت به من گفت: چرا پیش خانواده ام از من ...
چند سکانس خاطره از جبهه/ ماجرای نارنجکی که حریف 25 تانک شد
جواب ردِّ شعبان، حسابی حالم را گرفته بود، همان جا دست هایم را به حالت قنوت رو به آسمان بالا بردم و گفتم: شعبانعلی! الهی که دزد بیاد و ساکت را ببرد . شعبان پیراهن را دست نخورده توی ساکش گذاشت تا این بار که به مرخصی می رود با خودش ببرد روستای قره تپه (بهشهر) و نشان خانواده اش بدهد. چند روز از ماجرا گذشته بود و از طرف فرماندهی، مرخصی شهری به بچه های گردان حمزه لشکر ویژه 25 کربلا ...
شهاب حسینی در کنار برادر بزرگش + عکس
با خانواده ام در میان گذاشتم و مصمم به ازدواج شدم. دیگر تکه دوم زندگی ام را پیدا کرده بودم. بعد از صحبت های اولیه و رسم و رسومی که در این رهگذر طی می شود، بعد از 4-3 ماه نامزدی، عقد کردیم اما شرایط برگزاری جشن عروسی را نداشتم، از طرفی مایل بودم استقلال در زندگی را با برگزاری جشن توسط خودم آغاز کنم؛ به همین دلیل 3 سال طول کشید تا ما به جشن عروسی برسیم. من آن زمان سیدشهاب الدین حسینی بودم ...
درد دندان معتادم کرد – نصیرنیوز
افتاده بود. خانواده ها رهایمان کرده بودند. من که پدر و مادرم فوت شده و تنها یک خواهر داشتم. خواهرم هم وقتی دید معتاد شده ام برای همیشه با من قطع رابطه کرد . تنهایی بیش از پیش باعث شد زن جوان به مصرف مواد روی بیاورد. دیگر هرچی به دستم می رسید مصرف می کردم. زندگی ام از میان لوله ای که مواد را با آن می کشیدم، دود شد و رفت هوا . سه روز سرد زیر باران، در خیابان ...
زمانی که دخترمان رقیه، 3 ساله شد همسرم به شهادت رسید
...، گفت، از عمیات برگشتم و چون خیلی خسته بودم پشت خاکریز خوابم برد، در خواب دیدم در حرم امام رضا هستم و یک خانم نوزادی را آورد و به من داد و گفت این دختر اسمش رقیه است. به من گفت اگر من شهید شدم و فرزندمان دختر بود اسمش را رقیه بگذارید. دخترمان رقیه به دنیا آمد و درست زمانی که 3 ساله شد همسرم به شهادت رسید. قبل از اینکه با هم ازدواج کنیم یک بار موسی الرضا در جبهه از ناحیه کتف و یکبار هم ...
تاریخچه لالایی ها ، کلام خواب آور کودکان
برای آرام کردن نوباوگان می خوانده است. حتی معنی خود واژه ی لالا معنی خواب در به تعبیر امروزی آن (که بی شک معنایی ثانویه است) را نمی توان از نظر دور داشت. به طور کلی لالایی ها را می توان به شیوه زیر دسته بندی کرد: 1- لالایی هایی که مادر آرزو می کند کودکش تندرست بماند و او را به مقدسات می سپارد: لالالالا که لالات می کنم من نگا بر قد و بالات می کنم من لالالالا ...
10 سال پیش خواب دیدم، یک بسته سفید آوردند و گفتند این جواد است / افتخار می کنم که مادر شهید جواد الله ...
...:44:0 1399/04/09 شهربانو ولدخانی مادر شهید مدافع حرم، جواد الله کرم در گفت وگو با حیات: پس از گذشت چهار سال از شهادت مظلومانه شهید بزرگوار جواد الله کرم، خبر پیدا شدن پیکر مطهر این فرمانده جبهه مقاومت، اشک شوق را از دیدگان خانواده و نزدیکانش سرازیر کرد. پیکر مطهر شهید جواد الله کرم که خبر شهادتش در سال 1395 در موجی از بهت و ناباوری منتشر شد، در خاک وطن و در کنار سایر شهدای ...
نجوای مادرانه از فراق و وصال فرزندان شهید + تصاویر و فیلم
شوم و مثل حضرت زهرا (س) گمنام شوم. شهیدسعید نذر کرده بود پیکرش گمنام بماند، نذرش قبول شدو چهار سال در خاک های بلا دیده شام، پیکرش گمنام ماند تا اینکه خبر آوردند پرستوی مهاجر به دیار خود باز میگردد. مادر شهید سعید وقتی پیکر پسر را در آغوش می گیرد شروع می کند به روضه حضرت زینب (س) خواندن. برای مادری که چهار سال از پسرش خبری نداشته تنها یک روضه است که دلش را آرام می کند و آن هم روضه کربلا ...
شرط پرداخت دیه میلیاردی برای بخشش قاتل
به گزارش پایگاه 598، روز 17 فروردین سال 95 به مأموران پلیس خبر دادند زن جوانی در خانه اش حوالی خیابان نظام آباد به طرز مرموزی به قتل رسیده است. مأموران پلیس وقتی به محل حادثه رسیدند با جسد زن 28 ساله ای به نام سوسن روبه رو شدند که بررسی ها حکایت از این داشت بر اثر فشار بر عناصر حیاتی گردن به قتل رسیده است. در حالی که معاینات پزشکی قانونی نشان می داد 24 ساعت از مرگ زن جوان می گذرد، پدر ...
جزئیات مرگ عامل اسیدپاشی به دختر تبریزی در زندان + عکس چهره معصومه قبل و بعد از اسیدپاشی
مناطق فقیرنشین و تقریبا حاشیه ای تبریز است. برادر معصومه هم که یک کارگر ساختمانی است، در گفت وگو یی ماجرا را کامل تعریف می کند و می گوید خانواده او توان پرداخت هزینه های درمان او را ندارند. آنها 6 بچه در یک خانواده اند که وضع مالی هیچ کدامشان خوب نیست و چهارنفرشان ازدواج کرده و از خانه رفته اند: دو روز به سال تحویل مانده بود که این اتفاق افتاد. ما فهمیده بودیم که آن آقا خلافکار است و معصومه ردش ...
این زن تهرانی خیلی زود پیر شد + عکس
نمی دونم چی شد، یه روز از خواب پاشدم و دیدم همسرم نیست. دیگه از شوهرت خبر نداری الان کجاست و چیکار می کنه؟ حدود یک سال پیش که هنوز اعتیاد داشتم، یه نفر از بچه های قدیمی منو طرفای مولوی دید و شناخت، اومد جلو بهم گفت خاله سارا شمایی؟ (اسمم بهناز، اما زمان مصرف بهم خاله سارا می گفتن) سلام علیک کرد و گفت: می دونی مهرداد (شوهرم) چی شده؟ گفتم: نه! گفت: مهرداد ترک کرده و با دختر ...
می گفت اسلحه نامزد من است
مشهد است که در هفتم تیر 63 در محور اهواز– ماهشهر به شهادت رسید. حاج آقا علی دشتبانی می گوید: 6 پسر و سه دختر حاصل سال ها زندگی من و حاجیه خانم است. این پدر شهید می افزاید: غلامعباس 13 ساله بود که وارد بسیج شد. یک روز آمد گفت: بابا می خواهم به جبهه بروم، اما رضایت شما را می خواهم. همانجا گفتم اگر دلت به رفتن است، باید بروی. این پدر شهید تصریح میکند: بعدها سربازی که رفت باز هم سربازی ...
جاده ای از ویرانه های تباهی به صالح آباد
دقیق روزهای پاکی اش را دارد: به پست رفیق ناباب خوردیم و معتاد شدیم. به من گفته بود چند سال بزنی معتاد می شوی و اعتیاد به این سادگی ها نیست اما من بعد از چند ماه گرفتار بدن درد شدم. او که در همه زمان های مصرف سر کار هم می رفته و سر خانه و زندگی اش با همسر و تنها فرزندش بوده، می گوید: همیشه برای خانواده و پدر و مادرم باعث سرشکستگی بودم. همسرم خیلی مرا تحمل کرد و واقعاً دلم می خواهد از او ...
شهیدی که وصیت کرده بود مُهر آقا را روی کفنش بگذارند
انجام بدهد. سبزبان یک سربند یا زهرا داشت که همیشه بر پیشانی اش می بست. موقعی که کلاه خود داشت باز آن سربند را روی کلاه خود در گرما می بست. در عملیات کربلای 5 در شلمچه که تعداد زیادی از بچه ها شهید یا جانباز شده بودند برادر سبزبان مانند یک امدادگر بعد از عملیات به مجروحان رسیدگی می کرد. در تخلیه شهدا هم خیلی کمک کرد. تخلیه شهدا وظیفه گردان دیگری بود، ولی ایشان تک تک بچه ها را با برانکارد ...
رضا و ریحانه تاریکی به توان 2 | گزارشی از دو کودک معلول و نابینا که پدرشان، آن ها را ترک کرده است
تمام داشته ونداشته اش را برای درمان رضا گذاشت که امید به بهبودی اش بیشتر بود. مادر به جای گرفتن تاکسی، رضا را سوار ویلچر می کرد و با عوض کردن دو اتوبوس، سه ساعت راه رفت وبرگشت به مرکز را به جان می خرید، بلکه هزینه ها کم شود. در این بین، غرولند های پدر بچه ها از اینکه چرا نمی توانند مثل زن و شوهر های عادی به گشت وگذار بروند، غم های روی دلش را سنگین تر می کرد: مردم بچه دارند، ما هم بچه ...
زندگی مسلمان لبیک به ندای هل من ناصر ینصرنی حسین زمان گفتن است
به گزارش خبرنگار دفاع پرس از آذربایجان شرقی، شهید بهمن محبوبی در 5 بهمن ماه 1344 در شهرستان مراغه آذربایجان شرقی چشم به جهان گشود. وی پس از پیروزی انقلاب، عضو بسیج شده و در سال 1361 با عضویت در سپاه پاسداران راهی جبهه های حق علیه باطل شد و پس از حضور در چند عملیات، سرانجام در 25 اسفندماه 1363 در عملیات بدر به جمع همرزمان شهیدش پیوست. زندگی نامه شهید: شهید بهمن محبوبی در 5 ...
جنازه بچه ام را نمی خواهم! / مادر در کوه دنا چه دید؟! / نگاهی به سقوط هواپیمای یاسوج !
.... در سانحه سقوط هواپیمای دنا خانواده ها دنبال تکه های بدن عزیزانشان بودند و هر روز باید به آنها می گفتم منتظر باشید. مدیریت روانی آنها بسیار سخت بود و ما هم آسیب می دیدیم. صحنه هایی که بالای کوه می دیدیم، از وضعیت هواپیما و بعد پایین می آمدیم و نمی دانستیم به خانواده ها دقیقا چه باید بگوییم. وی تاکید کرد: نقطه مغفول ما این است که مدیریت روانی بحران ها را در جامعه انجام نمی دهیم ...
آیت الله رزمنده ای که بر پیکر پسر شهیدش نماز خواند
محمدحسن باریک بین، فرزند آیت الله باریک بین می گوید: حاج آقا به عنوان یک پدر که فرزند نوجوانش آمادگی حضور در جبهه داشت، بدون مقاومتی در مسیر رفتن فرزندشان به جبهه، اجازه حضور آنان را به جبهه داد و برادرم مرتضی دفعه سوم که به جبهه رفت به شهادت رسید، بنابراین پدر آمادگی کامل داشت که اعضای خانواده خود را به جبهه ها بفرستد. استاد حوزه علمیه قزوین می افزاید: پشتیبانی نیروهای رزمنده در جبهه ها ...
دوباره زندگی ام را می سازم
مردی رگ خوابی دارد. باید رگ خواب او را پیدا کنی تا بتوانی در زندگی خوشبخت بشوی و تأکید کرد چون آنها در شیراز زندگی می کنند زیاد با هم رفت و آمد ندارند. خودت سعی کن او را بشناسی. آنقدر از خوبی های آنها گفت و گفت که مادرم اجازه داد یک روز بیایند همدیگر را ببینیم. با پدر، مادر و خواهرانش به خانه ما آمدند. خوشرو بود و به نظر پسر پولداری می رسید. نمی دانم جذب پولش شدم یا قیافه یا سر و زبانش ...
ساعت پخش و تکرار سریال شاهرگ + تصاویر و تیزر
مهناز نوروزی، طراح صحنه: مژگان تمجیدی، مدیرتدارکات: سعید رضوی، عکاس: رز ارغوان، مشاور رسانه: زهرا دمزآبادی و مجری طرح: موسسه فرهنگی هنری وصف صبا. تیزر سریال شاهرگ کد ویدیو دانلود فیلم اصلی سریال شاهرگ به کارگردانی سیدجلال اشکذری و تهیه کنندگی محمدرضا شفیعی از 7 تیرماه هرشب ساعت 21:30 دقیقه شب از شبکه دوسیما روی آنتن خواهد رفت. این سریا ...
آقای خاتمی تضعیف شده، اما محبوب است
شویم *دایی ام می گفت اگر توانستید بچه ها را زنده نگه دارید قهرمانید *من قهرمان سوسنگرد نبودم *قرار شد آقای هاشمی رفسنجانی جایزه بدهد *سال 60 عضو سپاه شدم *از شروع جنگ به طور متناوب جبهه بودم *تا 2 روز بعد از قطعنامه 598 عضو لشکر فجر بودم *وقتی درجه دادن شروع شد از سپاه بیرون آمدم *عبدالله میثمی گفت ایمانت خیلی ...
تاوان دیگری!
نشسته و مثل ابر بهار گریه می کند. می گوید: یکسال پیش رضا با دوستش _آناهیتا_ به پارک رفته بودند؛ کسی به دوستش متلک گفت او از کوره در رفت و قاتل شد. لزوم حمایت از کودکان و نوجوانان همین موضوع بهانه ای می شود تا به سراغ سمیه قاسمی طوسی، مدیرکل دفتر امور بانوان و خانواده استانداری مازندران بروم. وی با بیان اینکه در فرهنگ دینی بر لزوم حمایت از کودکان تاکید شده است، اظهار کرد ...