سایر منابع:
سایر خبرها
سهیلا منصوریان: مسئول حراست گفت علی دایی هم بیاید اجازه نمی دهم وارد شود
نمی دانستم این کارت ها دیگر اعتبار ندارد و تمدید نشده. من امروز را تمرین می کنم و حتما پیگیری می کنم و کارت جدید را می گیرم. بعد آن آقا با یک لحن بد گفت شرمنده خانم نمی شود، بفرمایید بیرون! این در حالی است که ما هم مثل کسانی که عضو نبودند، می توانستیم مبلغی را پرداخت کنیم و وارد شویم. من که این لحن را دیدم، گفتم حتما من را نشناخته. گفتم عذرخواهی می کنم من بازیکن ملی پوش هستم و اگر اجازه دهید من ...
خاطراتی از سبک زندگی امام (ره) به نقل از فرمانده تیم حفاظت جماران
برای امام(ره) یک ملاقاتی بیاید ولی تا الان نرسیده است. من گفتم ایشان آمده اند ولی چون حجابشان کامل نبود من اجازه ورود ندادم. گفتند شما اجازه دهید بیایند جلوی درب حسینیه. به پست زنگ زدم و گفتم آن خانم را اجازه بدهید برود. بعد از آن جریان من دیگر قضیه را پیگیر نشدم. گذشت تا من به اصفهان و محله خودمان رفتم. آقای دکتر پیرزاده ای داشتیم متخصص کلیه بودند. پیام آمد که آقای پیرزاده منتظر شما هستند و من ...
پیش گویی شهید مدافع حرم در مورد پیکرش/همسر شهید: باور نمی کردم به سوریه برود
می گفتم همه می دانند محمود شهید شده. مادر شوهرم گفت: تو باور نکن شایع است. انگار همه متوجه شده باشند، همسایه ها جمع شدن خانه مادرم. به آنها گفتم برای چه آمدید؟ گفتند: آمدیم به شما سر بزنیم. لحظاتی بعد برادرشوهرم تماس گرفت و گفت آماده شوید می خواهم شما را ببرم منزل مادرم. وقتی رفتم دیدم خانه آنها شلوغ تر است. همه همسایه ها بودند. رفتم داخل اتاق گریه کردم، گفتم: چرا کسی به من نگفت محمود ...
واکنش لاله صبوری به سوال یک خبرنگار/ خیلی هم موفق هستم!
من نیامدم بازیگر شوم که بخواهم تست بازیگری بدهم! آن عزیزان تعجب کردند و گفتند پس چرا اینجایی؟ و شما چه جوابی به این استادان دادید؟ پس برای چه در کنکور هنر شرکت کرده بودید؟ گفتم می خواهم بنویسم و نویسندگی و نمایشنا مه نویسی را دوست دارم. در ادامه استادان گفتند حالا چه خواندی؟ گفتم همه چیز! یک جوری نگاهم کردند و فکر کردند منم مثل دانشجو های دیگر فقط نام کتاب ها را حفظ کردم و به خاطر ...
روایت شاعر شهیدی که دختر گلستانی را محجبه کرد/ اگر برخی امنیت چادر را درک کنند از سر من برداشته و بر سر ...
نیز است در حال حاضر اهل شعر و ادبیات نیز می باشد در این زمینه نیز موفقیت هایی را کسب کرده است. مطالعه کتاب در تغییر نگرش شما تاثیر گذار بود؟ خانم الف این گونه پاسخ می دهد: بیشتر افرادی که متحول می شوند به شکل های مختلف این اتفاق برای آن ها رخ می دهد من از آن دسته افرادی بودم که با یک خواب متحول شدم و بعد از وارد شدن به این راه مطالعه داشتم تا بتوانم دیگران را قانع کنم تا ...
خاطرات وکیل/ من،ارسلان،16ساله،بی مادر، حالا دیگر خراطم،نه سارق مسلح
... سرش را میان دو دستش گرفت. رفت توی خودش. برای چندثانیه بین من و او سکوت بود. - دلت خوشه آقای وکیل. مادرم کجا بود؟ من هستم وبابای بدبختم و آبجی کوچکتر از خودم. دریافتم که دوست ندارد راجع به مادرش حرفی بزنم. - خب بگذریم. تورو چه به سرقت مسلحانه؟تو الان باید ... - توروخدا شما دیگه نصیحت نکن از بس که بهم گفتن تو باید پشت میز و نیمکت مدرسه باشی حالم از ...
روایت فارس من | ده پرده از زندگی و زمانه کوتاه قامتان اردبیلی
...، اما یک روز مادرم مریض شد. پدر مراقب مامان بود و فرصت نمی کرد من را پیش دکتر ببرد. از 15 سالگی قدم همین طور باقی مانده. یک بار یکی از دوستانم پرسید: بچه بودی که این طور شدی؟ گفتم: مادرزادی است. بعد کنجکاوانه پرسید: برادرهایت هم مثل تو هستند؟ من سه تا برادر دارم که همه بالای 185 قد دارند. در فامیل هم کوتاه قامت نداریم. گاهی با خودم فکر می کنم کاش می شد من هم مثل آنها باشم. یا حداقل کاش آدم می ...
روایت دختر بی علاقه به حجاب از دوست شهیدش
نیز همین گونه بود. بانوی چادری امروز قصه درباره نحوه تحول و درگیری با خودش را این گونه برایمان توضیح داد که شبی در عالم خواب یکی از ائمه معصومین را دیدم که به من گفتند اگر حجابت را درست کنی همه مشکلاتت حل می شود؛ ما شما را دوست داریم؛ مواظب جوانی ات باش و فردای آن روز مدام این جملات و عبارت ها در ذهنم تکرار می شد و تا چند وقتی درگیر این خواب بودم و مدام با خودم کلنجار می رفتم. ...
خاطره یوسف صیادی از سیروس گرجستانی
کمدی ژانر مورد علاقه او است، بیان کرد: همچنان کمدی را دوست دارم و ترجیح می دهم در این ژانر فعالیت بیشتری داشته باشم. فکر می کنم کمدی، نیاز امروز جامعه ما هست و مردم از این نوع کارها استقبال بیشتری می کنند.او در پایان درباره فعالیت این روزهای خود نیز اظهار کرد: فعلا مشغول بازی در سریال چایی نت به کارگردانی آرش تیموریان هستم و همزمان در فیلم بابا سیبیلو به کارگردانی پسر مرحوم ساموئل خاچیکیان نیز بازی می کنم. ...
مسئولیت نام حسین (ع) داشتن برایم بسیار سنگین است
الگوپذیری از سیره اهل بیت(ع)، به ویژه حضرت سیدالشهدا، همواره در پی کسب کمال معنوی و انسانی بود. دوست شهید: داود سادات کرمی می گوید: او ارادت خاصی به امام حسین(ع) داشت. از این رو تلاش زیادی برای برپایی زیارت عاشورا می کرد. همیشه به ما می گفت: خستگی تان را با حضور در مراسم زیارت عاشورا از تن به در کنید. هم زمان با بیداری مردم ایران در روزهای شکوفایی نهال نوپای انقلاب ...
ایستادگی بر سر یک اعتقاد اتفاقی و ناگهانی نیست/ اسلام در پوشش ابداً چارچوب اذیت کننده ای ندارد
اعتقاداتم گذشتم و نکته جالب این است که در دانشگاه دومی که رفتم و استاد راهنمایم بعد از مدتی لابراتوار انسم را راه اندازی کرد و ما زیر مجموعه همان سیستمی که دوستش داشتم شدیم. در واقع، من چیزی را که لازم بود برای تفکر و زندگی ام حفظ کردم و خدا هم برای تحصیلم آنچه دوست داشتم را حفظ کرد. به نظرتان چه چیزی باعث می شود یک نفر بر سر اعتقادات شخصی خود بماند؟ دیدن مسیر! شما وقتی وضعیت چند راه ...
گفت وگو با رحمت ا... خدام احمدی، نوازنده و سازنده آلات موسیقی | تاریخ شکسته ساز
جمع کردم و بردم خانه. مرحوم پدرم بیرون بود و آمد. تندیس ها را که دید اول خوشش آمد. گفت این ها چیست. گفتم تندیس است. گفت تندیس چیست؟ گفتم چیز هایی که از چوب تراشیده می شود. همین تراشیدن را که گفتم، رنگش عوض شد. گفت. رفته ای بت تراشی یاد گرفته ای؟ دعوا کرد و همه تندیس ها را دور انداخت... بعد ها یک وقتی به من گفت حالا که کار تراش چوب را دوست داری، برو دوتار درست کن. من هم از همان موقع ...
ناگفته هایی از بهشت زهرا از زبان سعید خال/ از حفظ احترام قربانیان کرونا تا ابداع لغاتی جدید
بلکه نوعی عشق و عاطفه است. روزی که مدیرعامل شدم به همکارانم گفتم من هر آن چیزی را که برای خانواده خودم و دو دختر کوچکم می خواهم، برای شما هم چه کارگر باشید و چه کارمند می خواهم. اینجا فرقی بین پرسنل تغسیل و تطهیر و مدیران عالی رتبه بهشت زهرا نیست. بنابراین بخش زیادی از کار را علاوه بر نظم و انضباط اداری، صمیمیت خانواده بهشت زهرا پیش می برد. ما در اینجا به شدت پایبند قاعده طلایی اخلاق هستیم و از عمق ...
تشکیلات مجاهدین خلق در جنوب کشور چگونه منهدم شد؟/ نقشه منافقین برای انفجار ناوشکن پلنگ در سال 60
ویلچر بود. پدر و مادرش هم خیلی اذیت می شوند. مثلاً برای تطهیر و این ها شرایطش خیلی سخت بود. او هم خجالت می کشید. به هر ترتیب ازدواج کرد.دفعه بعد رفتیم دیدم که متاهل شده، چون متاهل بود با خانواده رفتیم به او سر بزنیم. این قصه خودش موضوع یک کتاب است. ما سعی کردیم با والده و خانواده به او سر بزنیم که این خانم را تقویت روحی کنیم که شما دارید مجاهدت می کنید و به جواد هم دلداری می دادیم. این ...
زهرا داودنژاد الگوهای بازیگری اش را معرفی کرد/ سرباز پدرم هستم
دیده می شود، به خاطر نگاه من به بازی است که عمدتا فرق دارد؛ هرچند من هم الگوهایی در این سینما داشتم مثل خانم معتمد آریا و خانم تسلیمی. جنس هر بازی ربطی به هنر پیشه بودن و شغل محسوب شدن ندارد و من در حد توان و بینشم این کار را انجام می دهم. این نگاه باعث می شود من انتخاب نشوم چون بازی یا ژانر خاصی فعلا مد شده که من شبیه آن نیستم و امید دارم نگاه ها وسیع تر شود و همه مورد توجه قرار بگیرند. ...
تلاش جهادی ها مردم را از پای من و تو بلند کرد/ چرا اسم شهدا روی کارهاست؟
را از این رو به آن رو کرد. حتی شش تا از بچه ها زنگ زدند گفتند بعدازظهر کجا برویم؟ گفتم خانواده ات که اجازه نمی دادند بیایی؟ گفت بعد صحبت های رهبری پدرم گفته اشکالی ندارد بروی. در آن حد بود که یکی از بچه ها می گفت مادرم گفته اگر نیاز شد و نیرو کم بود، بگویید من هم می آیم مثل شما لباس می پوشم و به کمک می آیم. شهدا همیشه راه را نشان می دهند این جوانان در پایگاه بسیج هر کاری که ...
خلیل زاده: کسی با لَم دادن قهرمان نمی شود
و فوتبالیست ماهری است. ان شا ءا... برمی گردد و به تیم کمک می کند. بعد از مدت ها بازی در سمت چپ خط دفاعی و کناره های زمین سخت نبود؟ صددرصد همین طور است. وظایف مدافع وسط با دفاع کناری خیلی متفاوت است. تمرینات متفاوتی هم این دو پست دارند و در دفاع کنار شما مرتب باید در حال رفت وآمد در زمین حریف و خودی باشید. در کل سخت بود، اما به خاطر پرسپولیس خوشحالم. می دانستی ...
لاله صبوری: خیلی هم موفق هستم!
کردند مرحوم کشن فلاح، آقای فلاحیان، آقای عادل و... بودند. در همان جلسه مصاحبه به من گفتند قدری بازی کن تا ببینیم چقدر استعداد بازیگری داری، به آنها گفتم من نیامدم بازیگر شوم که بخواهم تست بازیگری بدهم! آن عزیزان تعجب کردند و گفتند پس چرا اینجایی؟ و شما چه جوابی به این استادان دادید؟ پس برای چه در کنکور هنر شرکت کرده بودید؟ گفتم می خواهم بنویسم و نویسندگی و نمایشنا مه نویسی را دوست دارم ...
قصه عروسک های بی چهره روستای حاجی بیگی و ایجاد سبک جدیدی از گردشگری
ماهی که اینجا بودیم و فهمیدیم هرکدام از خانم های روستا چه هنری بلدند، یک روز همه خانم ها و دختر ها رو جمع کردیم، گفتیم شما تا حالا عروسک درست کردید؟ فقط نگاه کردند. گفتیم: وقتی بچه بودید، مادربزرگ هاتون بالاخره یک چیزی دست شما می دادند. همون رو درست کنید. گفتند: عروسک های ما رو با لته درست می کردند. گفتیم: همون رو برای ما بسازید. چند روزی گذشت و چند تا از خانم ها، برای ما چهار پنج ...
برخی اصولگرایان می گویند بگذارید مردم نیایند تا کاندید ما پیروز شود
فاصله دارد. در واقع یک تریلی است که بار وانت روی آن گذاشته ایم. اگر کسی ارزش این مرکب را بداند می تواند از آن به خوبی استفاده کند. عین همین نگاه را به شورای عالی فضای مجازی دارم. اوایل کار آقای روحانی صراحتا در جلسه شورای عالی فضای مجازی گفتم که آقای روحانی این شورا برای شما فرصت است چون شما کارهای زیادی باید در حوزه فضای مجازی بکنید و از رهگذر این شورا که نهادهای مهم کشور از نظارتی ...
قرار نبود فردوس کاویانی کمال باشد/ راز موفقیت بیرنگ و رسام در همسران
. قرار بود همان دوستی که سریال را کارگردانی می کند ایفاگر نقش کمال هم باشد. تصویربرداری را هم شروع کردیم اما خروجی کار، باب طبع من و مرحوم رسام نبود. به همین دلیل، به آن دوست پیشنهاد کردیم که شما یا کارگردانی سریال را برعهده بگیر یا بازیگر نقش کمال باش. ایشان نپذیرفت و خودمان کار را دست گرفتیم. اینگونه شد که آقای کاویانی به جمع بازیگران اضافه شد. با خانم مهرانه مهین ترابی که از قبل آشنایی داشتیم و ...
آجیلی:فوتسال دوست داشتم، اما بسکتبالیست شدم
کارتونی هم می داد شهر آجیلی ها با شخصیت های آقای فندق و آقای هویج و تا دورۀ راهنمایی که معلمان می گفتند خودتونو معرفی کنید ساغر رو بلند می گفتم آجیلی را خیلی کوتاه و سریع. این کار رو بدترش می کرد. معلم می پرسید حاجیلی؟ حاجیلو؟ ... می گفتم نه آجیلی. بعدش همه می زدن زیر خنده . از سوم راهنمایی که آجیل روز به روز گرانتر شد، دیگر خجالت نکشید تا امروز که ساغر آجیلی را با هم و بلند فریاد می زند ...
حواشی مصاحبه جنجالی احمدی نژاد
نماند احمدی نژاد در این بخش از خواننده های دیگری مثل گلپا و ایرج و بنان هم اسم برد و تاکید کرد که آن زمان خانم ها هم بودند. او در مورد وضعیت فعلی هم گفت، دسته بندی رایج خواننده های داخلی و لس آنجلسی را قبول ندارد. 2. وقتی نوبت به شنیدن ترانه ها و گپ زدن درباره آنها رسید، آهنگ من مرد تنهای شبم حبیب محبیان پخش شد. حبیب، خواننده سبک پاپ و راک قبل از انقلاب بود که در سال 1362 از ایران خارج شد ...