پشت پرده سیاه لاکچری بازی های فرزانه
سایر منابع:
سایر خبرها
دختر جوان: در پی یک دوستی خیابانی طعمه کلاهبرداری شدم و زندگی ام ویران شد
شدند رحیم و هومن را با ردیابی های اطلاعاتی در یک رستوران دستگیر کنند. تازه فهمیدم که هومن و رحیم هر دو متاهل هستند و من و دوستم نه تنها قربانی چرب زبانی آن ها شدیم بلکه این ماجرا تاثیر بسیار بدی بر پرونده تحصیلی ما می گذارد. از سوی دیگر نیز اعتماد خانواده ام را به خاطر ارتباط با یک جوان غریبه از دست داده ام و ... شایان ذکر است، متهمان این پرونده که با دستور سرگرد جعفر عامری (رئیس کلانتری سپاد) توسط کارشناسان مبارزه با جرایم فضای مجازی مورد بازجویی های تخصصی قرار گرفته بودند، بی پولی و بیکاری را انگیزه ای برای فریب دختران جوان و کلاهبرداری از طریق سایت های خدماتی دانستند. ...
چهار جنایت و یک مرگ اسرارآمیز در ایام نوروز
زیادی با هم داشتیم تا جایی که بحث طلاق مطرح شده بود. روز دوم فرودین بود که باز هم با همسرم درگیر شدم. درگیری ما بر سر موضوع مهریه و حق طلاق بود. اول جر و بحث لفظی داشتیم، درگیری شدیدتر شد تا جایی که به کتک کاری ختم شد. من همسرم را کتک زدم. خیلی عصبانی بودم و اصلا کنترلی بر رفتارم نداشتم. او هم مرتب فریاد می زد تا اینکه از عصبانیت دستم را روی دهانش گذاشتم و او را خفه کردم؛ اما بعد خیلی ...
حوادثی که نوروز 1400 را تکان داد
سرویس حوادث جوان آنلاین: نخستین قتل سال 1400 پایتخت نخستین حادثه خونین پایتخت قتل زن جوانی در روز دوشنبه دوم فروردین ماه بود که مأموران پلیس جسد وی را ساعت 8:30 صبح روز چهارشنبه چهارم فروردین ماه در بوستانی در نزدیکی بزرگراه آزادگان کشف کردند. مأموران پلیس در محل حادثه با جسد زن جوانی که داخل دو پتو پیچانده شده بود و بعد داخل کیسه پلاستیکی بزرگی گذاشته شده بود روبه رو شدند ...
جزییات پرونده قاچاق دختران به کشورهای حوزه خلیج فارس
گذاشتن مکان مناسب برای داشتن رابطه نامشروع می دهند.تحقیقات میدانی پلیس به این امر منتج می شود که مرد اخاذ و زن و دختر جوان به هم مربوط می شوند و در قالب یک باند همکاری دارند.لذا در اقدامی پلیسی به منزل خانم الف مراجعه، وی به اتفاق ستاره بازداشت می شود. خانم الف: سیزده ساله بودم که با دختربچه ی شش ماهه بیوه شدم، چند سالی با کارگری در خانه ی مردم نو نِ بخور و نمیری در می آوردم و زیر سایه پدربا ...
دستگیری 12 متهم و مجرم سابقه دار که مرتکب جرائم سریالی در مشهد شده بودند
که تعدادش روبه افزایش بود از چندی پیش به پلیس اعلام شده و تیمی از مأموران کلانتری میرزاکوچک خان سرخط پیگیری آن قرار گرفته بودند. مأموران دایره تجسس این مجموعه انتظامی مشهد در اقدامی اطلاعاتی با رصد میدانی به سرنخی دست یافتند که نشان می داد عامل اصلی این قاپ زنی های سریالی جوانی 26 ساله است که به وسیله یک دستگاه موتورسیکلت طرح هندا مدل سی دی آی آبی رنگ دست به این سرقت ها می زند. ...
اعتراف به قتل
زباله است می خواستم آن را از زمین بردارم که دیدم خیلی سنگین است. از روی کنجکاوی داخل آن را نگاه کردم که با جسد یک زن مواجه شدم. گزارش کشف جسد به بازپرس محمد وهابی و تیم جنایی اعلام و تحقیقات در این باره آغاز شد. با حضور تیم جنایی در محل، آنها جسد زن جوان را که لباس های خانه به تن داشت مورد بررسی قرار دادند. متخصصان پزشکی قانونی زمان تقریبی مرگ را حدود 48 ساعت قبل از کشف جسد اعلام کردند. ...
دولت آینده فقر و سرقت های خُرد را ببیند
شفاآنلاین اجتماعی اتفاق اول: ساعت 21، فارغ از کار، قدم زنان و در حال پاسخگویی به تماس تلفنی در خیابان اصلی بودم که با احساس تماس انگشتان دستی با دستم روبه رو شدم. تا به خود آمدم، گوشی تلفن همراهم به سرقت رفت و شوک و بهت، لحظاتی برای واکنش مناسب مرا مقلوب خود ساخت. اتفاق دوم: 45 روز بعد، ساعت 11 در مراجعه به دندانپزشک و درحال پارک خودرو، با باز شدن درب سمت چپ و نشستن جوانی بر صندلی و چاقو در دست ...
رخشان بنی اعتماد: من جزو شیفتگان سینما نبودم
داشت و اصلاً ملایمت آقای بهشتی را نداشت. فردای آن روز جرات کردم و به او زنگ زدم. نگفتم که چه شنیده ام و تنها پرسیدم: فیلم را دیدید؟ گفت: نه. فیلم را گذاشتند ولی در حین نمایش ده بار پاره شد! خلاصه عصبانیت آقای انوار بابت وضعیت بد نمایش بوده و هیچ ربطی به فیلم نداشت. البته فیلم در نهایت با مشکلاتی پروانه ی نمایش گرفت. آوای زن در تیتراژ پایانی به کر تبدیل شد و... اما داغ یک سکانس که از این فیلم حذف شد ...
مروری بر کارنامه رخشان بنی اعتماد به بهانه سالروز تولد او/ حیف که لوئیس بونوئل اینجا نیست
سارق بی انصاف می خواهیم دست از سرمان بردارد و برود جای دیگری دزدی بکند، اما شب بعد، باز وارد یکی از خانه های محله مان می شود، چون می داند هیچ ماموری حاضر نمی شود دستگیرش کند. حالا مانده ایم با این دزد هر شبه چه کنیم. به کلانتری قبولش می کند، نه پاسگاه ژاندارمری. پرسیدم: حالا دزد کجاست؟ زن جواب داد: دیشب هم که برای دزدی وارد خانه ای در محله مان شده بود همسایه ها با کمک هم دستگیرش کردند و حالا با ...
نخستین جنایت سال چگونه رقم خورد؟
درحالی که به شدت عصبانی بودم، خفه اش کردم. بعد از قتل جسد را داخل 2پتو و کیسه گذاشته و به صندوق عقب ماشینم منتقل کردم. سپس آن را حوالی اتوبان آزادگان رها کردم. وی ادامه داد: در این مدت عذاب وجدان لحظه ای رهایم نمی کرد و تصمیم گرفتم خودم را تسلیم پلیس کنم. به همین دلیل راهی استان خوزستان شدم؛ جایی که پدر و مادرم زندگی می کنند. کودکم را به آنها سپردم و خودم را تسلیم پلیس کردم. قتل پسر با ...
مروری بر کارنامه رخشان بنی اعتماد به بهانه سالروز تولد او/ حیف که لوئیس بونوئل اینجا نیست
سارق بی انصاف می خواهیم دست از سرمان بردارد و برود جای دیگری دزدی بکند، اما شب بعد، باز وارد یکی از خانه های محله مان می شود، چون می داند هیچ ماموری حاضر نمی شود دستگیرش کند. حالا مانده ایم با این دزد هر شبه چه کنیم. به کلانتری قبولش می کند، نه پاسگاه ژاندارمری. پرسیدم: حالا دزد کجاست؟ زن جواب داد: دیشب هم که برای دزدی وارد خانه ای در محله مان شده بود همسایه ها با کمک هم دستگیرش کردند و حالا با ...
چرا روناک در نون خ مردانه رفتار می کند؟/ ماجرای جمله معروف دوغ یا نوشابه
در کارهای تاریخی وقتی بازیگران در دکور اثر قرار می گیرند و یا لباس می پوشند بهتر می توانند به آن حال و هوا رفته و ارتباط برقرار کنند. از آنجایی که سریال نون خ به اصالت مردم کرمانشاه ربط مستقیم دارد، آیا عدم حضور شما و سایر بازیگران در آن مناطق زیبای طبیعت تاثیری در ایفای نقشتان دارد؟ -در فصل دو زمانیکه در کردستان بودیم حال و هوای بهتری داشتیم، آنهم بیشتر به خاطر آب و هوای آن منطقه بود ...
خاطره پدر و مادر شهید همت از مرگ و زنده شدن محمد ابراهیم در کربلا+ عکس
؟ گفت: بهترم. رفتیم منزل. با پتو برده بودیمش و حالا داشت با پای خودش برمی گشت. خوابیدیم. نیمه شب ناگهان دیدم که صدای گریه می آید. بلند شدم دیدم نشسته سرجایش دارد گریه می کند. گفتم: چی شده؟ درد باز آمده سراغت؟ سر تکان داد. حرف نمی زد. گریه هم امانش نمی داد. فقط توانست بگوید: نه. گفت: خواب دیدم. خواب دیده بود که یکی از زن های عرب حرم، سیاه پوش و قد بلند، آمده بچه ای را داده به او و گفته ...
استقبال مردم و مسئولین از حاجی فیروز/ محبوبیت را بیشتر از شهرت دوست دارم
داشتم فعالیت اجتماعی داشته باشم. الحمدالله اتفاقات خوبی برایم رقم خورد. از کجا شروع کردید؟ - از برازجان شروع شد.با استقبال مردم و البته مسئولین مواجه شدم. چه چیزی باعث شد ادامه بدهید؟ - حس و تکنیک. تکنیک را باید با حس دربیامیزی تا بتوانی به نتیجه مطلوبی دست پیدا کنی حس خوبی دارد وقتی مردم خوشحال هستند و میخندند اگر صرفا تکنیک تنها باشد شبیه ربات میشوید. به ...
تلاش های یک شیردختر روستایی برای رسیدن به آرزوهایش
، فانوسی که برای بررسی گوسفندان، حضور مهمانان و دورهمی های خانوادگی نیز باید مورد استفاده قرار می گرفت، لذا بسیار پیش می آمد که این دختر روستایی مجبور به استفاده از نور هیزم می شد. تا پایان دوره ابتدایی که در روستاها ارائه می شد، چندان تمایلی برای ادامه تحصیل دختران و پسران وجود نداشت اما زمانی که سخن از مقطع بالاتر و حضور در شهر و دیاری دیگر بود، دختران به طور معمول از ادامه تحصیل باز می ...
این خانه پناه امن دختران درمعرض آسیب است/ انگار ابد و یک روز را از سرگذشت دختران خانه سلامت ساخته اند
گذاشت و رفت. پدرم زن گرفت. نامادری ام به بهانه های مختلف مرا به باد کتک می گرفت. با سیگار دستم را می سوزاند. شش ساله که شدم مادرم برگشت. من و خواهرم را پیش خودش برد. فکر کردم از کتک های نامادری خلاص می شوم. اوضاع بدتر شد. اعتیاد مادرم شدید بود. برای جور کردن پول مواد دست به هر کاری می زد و تن فروش شده بود. نه به خودش رحم می کرد نه من و خواهر کوچکم. در آن سن و سال نمی دانستم چه بر سر مادرم آمده. فقط می ...
نقشه یک دزد در سرقت ها مثل آب خوردن بود! / حمید رضا اعتراف کرد
ماموران در جریان سرقت مشابه دیگری در یک دفتر اسناد رسمی قرار گرفتند و جالب اینکه طعمه دزد حرفه ای زنی جوان بود. این زن به ماموران گفت: در حال نوشتن اسناد بودم که مرد جوان که سرگرم صحبت با تلفن بود وارد دفتر شد و جلوی میز در حال حرف زدن بود که ناگهان در اقدامی سریع کیفم و گوشی موبایلم را که روی میز بود برداشت و با سرعت از دفتر خارج شد و هیچکس نتوانست مانع فرارش شود. تیم ویژه پلیس ...
بی آبرویی پدر جلوی چشمان پسرش!
ناراحت شدم و کلی گریه کردم، حتی می خواستم خانه مان را ترک کنم، اما مادر و خواهرم تنها می ماندند. وقتی پدرم آزاد شد و به او گفتم که می دانم دزد است، انگار گور خودم را کندم، چراکه از آن به بعد پدرم وادارم کرد با او به دزدی برویم. نخستین سرقت؟ کلید خانه یکی از دوستانم در محله مان را دزدیدم و به پدرم دادم و یدا... وقتی آنها خانه نبودند، وارد آنجا شد و کلی سرقت کرد. کسی هم ...
تسلیم دستور شیطان شدم! / خریدن ساندویچ برای فریبا دردسر شد + جزییات
این کار زدم. من از مدتی قبل به عنوان پیک موتوری در ساندویچ فروشی کار می کردم و از همان ابتدا با صاحبکارم اختلاف داشتم اما هیچ وقت فکر نمی کردم باعث مرگش بشوم. او ادامه داد: از مدتی قبل به شیشه شدم و وقتی نمی توانستم مواد مصرف کنم حالم بد بود. آن روز هم با صاحبکارم دعوایم شده بود و از طرفی بی پول بودم و مواد نداشتم. او می گفت من برای مشتریان زن مزاحمت ایجاد می کنم. من فقط یک بار وقتی برای یک دختر ...
40 فقره دزدی دوچرخه پس از طرح دوستی با مرد سارق
کرده است، در حال خروج از ساختمان بودم که دیدم زن و مرد جوانی در حال خارج کردن دوچرخه فرزندم از پارکینگ هستند، با اعتراض من، مرد به همراه دوچرخه فرزندم از محل متواری اما موفق شدم این زن را که یک اره آهن بر به همراه داشت، نگه دارم. رئیس پایگاه چهارم پلیس آگاهی تهران با اشاره به اینکه زن سارق 22 ساله پس از انتقال به پایگاه چهارم این پلیس به 40 فقره سرقت دوچرخه در منطقه شرق تهران به همکاری ...
ماموریت عجیب جن های عروس
های عجیب و غریب وی را فریب داده بود تا جایی که کم بود پای پلیس به این ماجرا باز شود و بخاطر این مسأله آبرویم به کلی رفته است. خواهر این مرد که در دادگاه حضور داشت به قاضی گفت: یک ماه پیش آرزو به خانه مان آمد و چند ساعتی نزدمان بود و پس از اینکه رفت متوجه شدم انگشتری یادگاری مادرم که در اتاق خواب و داخل ویترین بود ناپدید شده است، همه جا را گشتم، ولی اثری از آن نیافتم تا اینکه دختر کوچکم ...
زن است؛ بی سرپرست، اما کارآفرین و با عزت
چرخ خیاطی نشستن کمر درد، کتف درد و دست درد گرفته بودم و اگر همینجوری ادامه می دادم خیلی زود از کار افتاده و خانه نشین می شدم البته این هم بگویم که کارم را رها نکردم؛ به خاطر گرانی تصمیم گرفتم شب ها که از تولیدی برمی گردم به کمک دختر و پسرم این کار را انجام دهم تا درآمد بیشتری داشته باشم، چون بچه هایم سنشان بالاتر رفته بود و دوست داشتم آن ها را کلاس کنکور ثبت نام کنم تا در رشته ای که دوست دارند درس ...
رویای زندگی اروپایی پسر جوان را مقابل دایی اش قرار داد
، بازپرس دستور داد تا تیمی از پلیس به ردیابی دزدان خشن دست بزنند. فردای روز سرقت دایی جوان نزد افسر بازجویی رفت و از شکی که به خواهرزاده جوانش داشت، پرده برداشت. وی به ماموران گفت: ستون های مغازه ام را آینه کاری کرده ام، در صحنه سرقت وقتی دزد جوان چاقویش را روی گلویم گذاشته بود، سعی کردم در آینه یکی از ستون ها چهره وی را ببینم و به خاطر بسپارم که چشمک ها و آمار دادن های وی به امین ...
معصومه، نخستین راننده چادری اتوبوس در کشور +تصاویر
، دست های ظریفش با زمختی فرمان ماشین همخوانی ندارد، برای شروع از او جرقه این انتخاب را می پرسم. او که از 25 سالگی پشت فرمان اتوبوس های مسافربری نشسته و حالا در آستانه 37 سالگی از ریز و درشت های کار مردانه اش برای ما می گوید، از اینکه، به یکجا ماندن علاقه ای ندارد و دوست دارد کارش متفاوت باشد. خانم زرینی که این روز ها از او به عنوان نخستین راننده زن اتوبوس غرب کشور در شهرستان ...
دستگیری 3سارق در کانال کولر
به گزارش نصیرنیوز به نقل از ایرنا از پلیس تهران بزرگ، سرهنگ “علیرضا ناصری نژاد ” روز چهارشنبه در تشریح این خبر بیان داشت: شب گذشته ماموران کلانتری 119 مهرآباد با اعلام مرکز 110 مبنی بر حضور سارقان در یکی از منازل خیابان های آزادی به نشانی اعلامی اعزام شدند. وی افزود: با حضور ماموران در محل مشخص شد 2سارق که از طریق کانال کولر قصد ورود به داخل منزل را داشتند در کانال کولر محبوس شدند و ...
ممنوعیت خروج خودروهای بومی و چند خبر کوتاه از کاشان
.... فرمانده نیروی انتظامی شهرستان کاشان از دستگیری دو جوان سارق حرفه ای متواری از شیراز در این شهرستان خبر داد. سرهنگ بساطی در گفت وگو با خبرنگار ایرنا افزود: به دنبال سرقت یک دستگاه زانتیا از شهر باقرآباد شیراز و متواری شدن سارقان به سمت استان اصفهان مراتب به صورت ویژه در دستور کار ماموران انتظامی کاشان قرار گرفت. وی با تاکید بر انجام ایست و بازرسی در محور ورودی ...
فواید گاو را بنویسید
خانواده است و می خواهد دخترش را شوهر دهد، هرگز نگران جهیزیه اش نیست. نگران نیست که بین فامیل و همسایه آبرو دارند. هیچ گاوی مجبور نیست، به خاطر این که پول عروسی پسرش را تهیه نماید، برای صاحبش، زمین اضافه شخم بزند. یا بدتر از آن، برایش پاچه خواری کند. هیچ گاوی نگران پول پیش طویله اش یا همان کرایهٔ خانه اش نیست. حتی گاوها، آن قدر عاقلند که می دانند بهترین سال های عمرشان ...
پرونده ک الف به کجا رسید؟
: این یارو، من یه چیز محوی ازش یادمه، عذاب وجدان دارم، نمی دونم درسته یا نه و آن حس، حس مشترکی بود که دختران زیادی بعد از بیرون آمدن از خانه ک.الف تجربه کرده بودند؛ سوال از اینکه مگه چقدر خورده بودم که هیچی یادم نمیاد؟ منتشرشدن اولین روایت ها در توییتر، باعث شد دختران دیگرانی هم به یاد بیاورند که روی پای خودشان به خانه ای رفته اند و وقت بیرون آمدن گیج بوده اند، سردرد داشته اند و مردی که ...