سایر منابع:
سایر خبرها
احضار و آگاهی بخشی درباره عرفان های کاذب/ ماجراجویی با تِم ماورایی
به گزارش صاحب نیوز ؛ نسرین نکیسا که در سریال احضار نقش مادر مائده را عهده دار است درباره چگونگی حضورش در این سریال گفت: مانند کارهای سابق آقای افخمی که در ماه مبارک رمضان از تلویزیون پخش شد این سریال هم با تمی مشابه (ماورایی) و در راستای همان آثار بود. در کار دیگری افتخار همکاری با آقای افخمی داشتم؛ شاید بر اساس شناختی که از بازی من داشتند من را انتخاب کردند و راجع به کار صحبت کردیم. ...
نوعروسی که پای خود را اوایل ازدواج از دست داد
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی سیما؛ محمدرضا جرجانی قصه آشنایی خود و همسرش را شرح داد و بیان کرد: من و همسرم با یکدیگر فامیل دور بودیم؛ سال 62 من با یک نگاه عاشق او شدم؛ حدود شش سال هیچ کس نمی دانست که او را دوست دارم؛ بعد از سربازی سال 68 موضوع را عنوان کردم؛ در ابتدا مادر همسرم بنا به دلایلی سنگ های بزرگی جلوی پای من انداخت. در خواستگاری دوم سال 72 همه چیز خوب پیش رفت و ما بعداز آن عقد کردیم؛ ده ...
دختر 19 ساله: وقتی پیشنهاد او را نپذیرفتم در را قفل کرد و...
دختر 19 ساله ای که مدعی بود در جست و جوی یافتن یک شغل، مورد اغفال و حیله گری یک جوان شیاد قرار گرفته است، درباره چگونگی وقوع این حادثه تاسف بار به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری گفت: پدرم اوضاع مالی خوبی نداشت. من هم که دانشجو بودم خجالت می کشیدم هزینه های تحصیلم را به دوش خانواده ام بیندازم چرا که به جز من چند خواهر و برادرم نیز به کمک پدرم نیاز داشتند. این بود که تصمیم گرفتم حداقل کاری برای ...
داستان مرتضی سلطانی کارآفرین نمونه ایرانی
ای ارزشمند برای کودکی تنها، این کفش ها هنوز از بهترین خاطرات و ارزشمندترین دارایی های من هستند. البته در آن سن و سال من هم دنیایی از آرزوهای قشنگ داشتم، مثل آرزوی همه بچه های هم سن و سال خودم، هرچند متفاوت از آنها زندگی می گذراندم. البته آسمان زندگی من بی فروغ نبود چشمان مادری مهربان، چون ستارگان تابنده، شب های تاریک مرا روشن می کرد و بارقه های امید را در دلم زنده نگه می داشت. در دنیای ...
صحبت های تأمل برانگیز مهمان برنامه مثل ماه / هنرمندی که معلولیتش را موهبت الهی می داند! + فیلم
دارم که اطرافیان من فراموش کردند که من با آن ها تفاوت دارم؛ یعنی مرا باور کرده اند. من از جسمم لذت می برم و البته رفتار پدر و مادرم در اینکه این عزت نفس را داشته باشم بی تأثیر نبوده است. به نظر من شما فقط متراژ دست و پایتان بیشتر از من است؛ من هم تمام کار هایی که شما انجام می دهید انجام می دهم، اما من این احساس مسؤلیت را دارم که به بهترین نحو زیبایی ها را نشان دهم، چون خدا زیباآفرین است. ...
شیخ طوسی و بیابان نشین ها
از ابوجعفر محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (متوفی به سال 460 در نجف)، از علمای بزرگ اسلام در قرن پنجم و مؤسس حوزه علمیه نجف، نقل شده است: از غرائب روزگار که من را شدیدا تکان داد و به حال خود متوجه شدم یکی این بود که: درباره انواع و اقسام داد و ستدها و تجارت ها، کتابی جامع نوشتم و نهایت کوشش را در تکمیل آن نمودم و در این مورد، همه کتاب های مربوطه را دیدم. آن زمان با خود می گفتم کامل ترین کتاب را ...
خواستم قهرمان زندگی خودم باشم
بلند شدم تا قهرمان زندگی خودم باشم. من همه را به امید دعوت میکنم که در زندگی با امید زندگی کنند. ویژه برنامه ماهِ ماه با مشارکت مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی تولید شده است که با اجرای اسماعیل باستانی، سردبیری مهدی حاجی میرآقا، کارگردان هنری حسن نظری و تهیه کنندگی سیدمحمدحسین پورفاضلی در ایام ماه مبارک رمضان هر شب از ساعت 19 از شبکه سلامت سیما پخش می شود. انتهای پیام/ ...
بزرگ ترین افتخارم در طول زندگی، 27 سال همراهی با کودکان و نوجوانان است
مدرسه منتظرم بودند که با دیدن شان تعجب کردم. خانمی که سختی های روزگار چهره اش را ببشتر از سن واقعی ش نشان می داد با خنده و شوخی گفت آقا به مادر بزرگ ها هم کتاب امانت می دهید؟ گفتم: کتاب میدهم ولی برا کدوم مادر بزرگ؟ گفت :برای خودم .سال ها پیش عضو شما بودم. بعد شروع کرد کتاب هایی را که خوانده بود یکی یکی نام برد و بعد با کلی شوخی و خنده گفت: این دخترم است و این هم دختر دخترم یعنی نوه ...
واکنش معصومه ابتکار به شکنجه های پدر سنگدل دختر 17 ماهه
هیچ خریدی برای عید نکرده بودم. روز اول فروردین ماه تصمیم گرفتم بیرون بروم و کمی خرید کنم. دخترم ساناز را پیش پدرش گذاشتم و بیرون رفتم، چند ساعت بعد برگشتم و دیدم بچه خیلی بی قرار است. بعد متوجه شدم بچه تب کرده است و او را به بیمارستان رساندم. او درباره اینکه چه کسی فرزندش را مورد آزار و اذیت قرار داده است، گفت: من نمی دانم چه کسی این کار را کرده است، من بچه را پیش فرد غریبه ای نگذاشتم ...
زنی دور از خاورمیانه ای نزدیک
دست کم اجازه بدهند رشته علوم تجربی را انتخاب کنم و همان هم شد. معلم هایم فکر کردند همه چیز تمام شده است سال دوم دبیرستان که بودم چون خاله ام وارد دانشسرا شده بود من هم تصمیم گرفتم وارد دانشسرا بشوم و شدم دانشسرایی. آنجا معلمی داشتم که از شاعران خوب کرمان بودند به نام سیدمحمود توحیدی یا ارفع کرمانی. آنجا هم ایشان بودند که به قول خودشان استعداد بنده را کشف کردند و من شدم یکه تاز ...
پشت جلدهایی که آدم را به گریه می اندازد!
می آید. چون ندیده بودند. شبانه روز در کافه ها و برنامه ادبی و شب های شعر مشغول بودم و نمی فهمیدم زندگی یعنی چه؟ کتاب کلاسیک یا معروفی هست که نخوانده باشید؟ بله خیلی از کتاب ها هستند. کتاب ها آن قدر زیاد است که واقعا نتوانسته ام بخوانم. من مدتی مرخصی گرفتم و کتاب هایی را که با ترجمه ذبیح الله منصوری بود، خواندم، زیرا این کتاب ها از کتاب های شیرین و جذابی بودند که خیلی از ...
خواسته های روز دهم ماه مبارک رمضان
گزارش ایسنا، حجت الاسلام و المسلمین علوی تهرانی در تبیین این دعا می گوید: خواسته های روز دهم ماه مبارک رمضان مرا از متوکلین بر خود قرار بده. مرا از رستگاران قرار بده. مرا از مقربین درگاهت قرار بده. اللّٰهُمَّ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنَ الْمُتَوَکِّلِینَ عَلَیْکَ در سوره نساء آیه 28 فرمود: انسان موجود ضعیفی است. چنین موجودی در مواجهه با حوادث و حالات ...
شیعه و سنی مدیون دلاوری های خدیجه(س) هستند/ چرا روزی به نام مادرِ بزرگ همه مسلمانان در تقویم نداریم؟
. اصلا ای کاش زمانی که قصد داشتند روز مادر را انتخاب کنند روزی را به نام ایشان در نظر می گرفتند، چون وقتی شأن خدیجه (س) رعایت شود، حضرت زهرا(س) هم خوشحال می شود، امام حسن(ع) و حسین(ع) هم خوشحال می شوند. - ما روز دختر داریم به احترام حضرت معصومه(س)، روز حضرت شاهچراغ داریم و خیلی روزها و نامگذاری های مذهبی دیگر، پس جا دارد در صفحات تقویم روزی را هم بگذاریم به نام زنی که اسلام مدیون اوست ...
مرگ سارق کولر؛ قتل یا حادثه؟!
.... من هم به ناچار سوار اتوبوس شدم و دوباره با خرید مقداری شیشه به منزل بازگشتم. وقتی به خانه ام رسیدم در کمال ناباوری دیدم که سر حسن لای نرده های پنجره ای گیر کرده است که از آن جا به داخل آلونک می رفتیم! زمانی که فهمیدم او مرده است، پیکرش را پایین کشیدم خودم مشغول استعمال مواد مخدر شدم بعد هم لباس های او را پوشیدم و برای گرفتن سوئیچ موتورسیکلت به در خانه مادرش رفتم، ولی ...
تهیه کننده احضار : احضار معرفتی است نه دلهره آور!
یکی از صحبت هایی که با ایشان داشتم این بود که چرا این طوری؟ و ایشان می گفت برای اینکه بتوانم داستانم را خوب جا بیندازم اصلاً این روشی است که دارم. "او یک فرشته بود" از فوتِ مادر داستان به بعد جذاب شد * این اتفاق برای "احضار" هم افتاده است؟ برای سریال "او یک فرشته بود" هم افتاد. تا زمانی که ثریا قاسمی که نقش مادر شخصیت اصلی داستان را بازی می کرد، کشته نشده بود، جزو سریال های ...
نقش حضرت خدیجه کبری(س) در شکل گیری و پیشبرد نهضت جهانی اسلام
فضائل این بانوی عظیم الشأن می توان به عقل و درایت، موحد بودن، ولایتمداری و شجاعت ایشان اشاره کرد. نوع برخورد پیامبر اکرم ( ص) با حضرت در قیاس با دیگر همسرانی که بعد از ایشان اختیار کردند کاملاً نشان دهنده شخصیت فردی و آن ایمان قلبی بود که خدیجه به پیامبر اکرم ( ص) داشت. نقش حضرت خدیجه (س) در شکل گیری و پیشبرد نهضت جهانی اسلام محمودپور افزود: پیامبر بعد از وفات حضرت خدیجه ( س ...
چرا محسن قاضی مرادی بچه دار نشد؟ + عکس
سینما و تلویزیون دارد از آثار سینمایی اش می توان به فیلم های چون سگ کشی، قطعه ناتمام، خانه ای روی آب، یک بار برای همیشه، دایره زنگی و... اشاره کرد. او در سریال های مختلفی هم به ایفای نقش پرداخته است که می توان از کت جادویی، کارگاه شمسی و مادام، روزگار جوانی و... نام برد. همسر این هنرمند فقید؛ مهوش وقاری بازیگر سینما و تلویزیون است که چندی قبل درباره وضعیت این هنرمند با خبرنگار ایسنا گفتگو کرد که در این لینک قابل مشاهده است. ...
مسجد اعظم ارومیه؛ کانون مبارزات در ماه مبارک رمضان
. سیداصغر ناظم زاده درباره عزیمت خود به ارومیه می گوید: دهه اول ماه مبارک رمضان به ارومیه رفتم. در مسجد لطفعلی خان که یکی از مساجد فعال ارومیه بود و جوانان انقلابی صحنه گردانان آن بودند، مستقر شدم. قبل از عزیمت به ارومیه، به آیت الله طاهری خرم آبادی گفته بودم که نام امام را در این شهر مطرح می کنم... در روز اول ورودم، قبل از سخنرانی من آقای اسدالله جوانمرد از وعاظ برجسته شهر به منبر رفت و به سخنرانی پرداخت ...
آزار جنسی کودک 17 ماهه توسط پدرش+ واکنش معصومه ابتکار
از سوی پلیس مورد پرس وجو قرار گرفت، گفت: به خاطر کار زیاد هیچ خریدی برای عید نکرده بودم. روز اول فروردین ماه تصمیم گرفتم بیرون بروم و کمی خرید کنم. دخترم ساناز را پیش پدرش گذاشتم و بیرون رفتم، چند ساعت بعد برگشتم و دیدم بچه خیلی بی قرار است. بعد متوجه شدم بچه تب کرده است و او را به بیمارستان رساندم. او درباره اینکه چه کسی فرزندش را مورد آزار و اذیت قرار داده است، گفت: من نمی دانم چه کسی این ...
ماجرای خانه ای که مدرسه شد در گفتگو با بانو خیر خدیجه بندار
مرتبه اول قبول شدم و استادانم تعجب کرده بودند. بعد از آن، مدرک فوق ممتازی بود که آزمون آن در مشهد برگزار نمی شد و باید به تهران می رفتم. من هم دانش آموز بودم و رفت و آمد برایم سخت بود. به همین دلیل آن را ادامه ندادم. پدر خانواده حرفش این بود که بچه ها برای درس و دانشگاه همان چیزی را دنبال کنند که دلشان می خواهد، اما مادر دلش راضی به این موضوع نبود و فکر می کرد با هنر آینده شان تأمین نیست ...
آرزوی سفر مشهد یک کودک در جشن رمضان برآورده شد
بانوان ایستاده بودم مدام به این فر میکردم که این خانم ها بعد از ترک چه می کنند. رفتم دم کمپ پیدا کتم، باهاش صحبت کردم بره کمپ نرفت وی افزود: بعد از مدتی همسرم غیبش زد و دو سال بعد پیدا شد و از هم جدا شدیم. من در یک شرکت سفالگری مشغول کار شدم، بعد از آن به کمپ بانوان رفتم و 7 سال آنجا با ذوق کار کردم. با مادرم زندگی میکردم و یک خواهر معلول داشتم که الان هم کنار خودم است. سرپرستی آن ها را ...
روزت مبارک آقای عاشق!
آشنایی با آدین (ابوالفضل) عطار بود؛ جوانی پرشور و نابغه که حرف های سخاوتمندانه اش شبیه هیچ کس نبود. در راهرو های نمور و تاریک انجمن سینمای جوان مشهد با او هم کلام شدم. ابوالفضل مرا به تماشای فیلم کوتاه مشهور مهدی بمانی، دوباره بر خاک ، دعوت کرد که فیلم نامه اش را او نوشته بود. آن روز ها فیلم کوتاه طور دیگری نفس می کشید؛ در تنگنا و فقر و بی کسی و شیدایی کامل. فیلم را توی یک آپارات مستهلک که هر لحظه بیم ...
بخشش قاتل برای رضای خدا
داشتم تا اینکه معتاد و برای فراهم کردن مواد مخدر وارد باند خلافکاران شدم و به همین خاطر شش بار به زندان رفتم. آخرین بار هم به جرم سرقت و مواد راهی زندان شدم تا اینکه چند روز قبل از حادثه مدت حبسم تمام شد و آزاد شدم. وی ادامه داد: قبل از اینکه روانه زندان شوم، خانه ای در محله استاد معین اجاره کردم که دوستم سعید به خانه من رفت و آمد داشت. در مدتی که در زندان بودم سعید خانه مرا پاتوق ...
مثل ماه ؛ یک کپی موفق و پربیننده از ماه عسل
تعریف کرد. آقازاده گفت: بعد از سربازی به تهران آمدم تا بتوانم کارم را در شرکتی به عنوان کارگر روزمزد شروع کنم. البته من از قبل هم کار کرده بودم و استقلال مالی خودم را داشتم. وی ادامه داد: از لحاظ مالی خانواده خوبی داشتم اما خودم همیشه دنبال درآمد مستقل بودم. سال 71 اولین درآمد روزمزد من 700 تومان بود و اما به مرور به صورت دائم در شرکت مشغول شدم. البته مدیر انبار به خاطر عملکرد خوبم کارهای دفتر ...
بهار در بهار رفت
سفره گستردند و پدرم، در حالی که لباس خانه به تن داشت، برای آنها چای برد و آنها خواستند به او انعامی بدهند و پدرم گفت: من ساکن این باغ هستم و وقتی خود را معرفی کرد. آن خانواده پوزش فراوانی از او خواستند. من کلاس پنج دبستان بودم که در همین نیاوران، - پدرم که آرزو داشتم دستی به سرم بکشد و بوسه ای بر گونه ام بزند؛ اما به خاطر بیماری اش نمی توانست و من نباید به او نزدیک می شدم مرا وادار می کرد ...
چگونه ماه رمضان را برای روزه اولی ها جذاب کنیم؟
داستان خواهر و برادری را روایت می کند که با شادی و نشاط به استقبال ماه رمضان می روند و از خدا می خواهند تا به آن ها کمک کند که در ماه رمضان بیشتر از گذشته بتوانند به پدر و مادرشان و دیگران کمک کنند و بچه های خوبی باشند. این کتاب از بخش هایی شامل آغاز ماه مبارک رمضان، سحری، نذری، افطاری، نیایش، تولد امام حسن مجتبی (ع)، شهادت حضرت علی (ع)، شب قدر، روز قدس و عید سعید فطر تشکیل شده است. ...
بی بی و حاج رشید با قرآن مأنوسم کردند
نوجوانان خواست که برای خواندن یکی از سوره های قرآن به جایگاه مراسم بروند، من تنها کودکی بودم که داوطلب شدم. هر چقدر هم خواهرهایم تلاش کردند که مانعم شوند فایده ای نداشت. آن زمان فقط 6 سال داشتم. خواهرانم می گفتند: مجید نرو، پیش این جمعیت تپق می زنی، آبرویت می رود. اما گوش من به این حرف ها بدهکار نبود. آن روز مجید به جایگاه رفت و آنقدر غرا و گیرا قرآن تلاوت کرد که شیرینی تلاوت های امروز این قاری ...