سایر خبرها
روایت دختر متمولی که با پاکبان محله شان ازدواج کرد/ می خواستم ازدواجم خاص باشد
فضای مجازی نظرهای غیر منصفانه ندهید. حمید هم در پایان درباره ازدواج زهرا دخترش گفت: تا زمانی که دوست دارد پیش ما باشد مشکلی نیست؛ هیچ وقت دوست نداریم او خیلی زود ازدواج کند؛ من هرگز شغل ام را با کار دیگری عوض نمی کنم؛ زندگی هیچ کس در این شغل موفق تر از من نیست ما خودمان زندگی مان را ساختیم؛ من ماهی سه میلیون حقوق دارم؛ به پیاده روی امام رضا(ع) هم رفتم بعد از زیارت امام رضا(ع) زندگی ام مجدد عوض شد؛ پسرم ماهان به دنیا آمد؛ سال 82 که بیست سالم بود کارم را شروع کردم؛ مردم به من احترام می گذارند هنوز هم در همان محله ای کار می کنم که با همسرم آشنا شدم. ...
درخواست مردی که 12سال قبل دوستش را کشت
کردند متوجه شدند 20 سال قبل چنین فردی کشته شده است، اما راز قتل او هم فاش نشده بود. وقتی رضا دوباره مورد بازجویی قرار گرفت اتهام قتل سعید را پذیرفت. او گفت: من و سعید سال ها با هم دوست بودیم. او بنگاهدار بود و همه کارهای ملکی من را انجام می داد تا اینکه یک روز متوجه شدم به همسرم نظر دارد. او را کشتم و به اتفاق برادرم دفن کردم. مأموران برادرش را بازداشت کردند و مورد بازجویی قرار دادند. این ...
راز 2 قتل در سینه مرد آدمکش
تهدید کرده بود که اگر راز قتل دوستش را به کسی بگویم مرا هم می کشد. من هم به خاطر حفظ جانم و اینکه بچه هایم کوچک بودند به کسی چیزی نگفتم. بعد از آن هم چند باری خانواده هادی سراغ پسرشان را از همسرم گرفتند، اما سیامک هربار آن ها را دست به سر کرد و ادعا کرد که از او خبری ندارد. به این ترتیب پرونده هادی در میان پرونده افراد گمشده قرار گرفت. پس از اظهارات این زن، پلیس پرونده ها را مورد بررسی ...
جایگاه زن و مرد براساس سبک زندگی قرآنی + فیلم
طول کشید به شوهرم هم نگفته بودم چون می خواستم غافلگیر شود. شارژ موبایلم هم تمام شد وقتی به خانه برگشتم دیر وقت بود تا شوهرم در را باز کرد فریاد زد کجا بودی؟ من هم با خنده گفت ای بابا یعنی چی؟ زد توی صورتم من افتادم و تابلو شکست. همسرم تابلو را که نگاه کرد سرش را کوبید به دیوار سرش خون آمد. همسایه به طبقه پایین آمد. صورت من، سر همسرم و تابلوی شکسته را نگاه کرد و گفت چه خبر است؟ شوهرم ...
37 سال زندگی در کنار پاسدار و جانباز دوچشم
ضد انقلاب بودند؛ در این مدت نیروهای سپاه با هلیکوپتر به آنها غذا می رساندند. در این درگیری تعدادی از دوستان حسن هم شهید شدند. جراحت همسرم طوری بود که امیدی به زنده ماندنش نداشتیم خوشقدم ملکی درباره روز مجروح شدن همسرش بیان می کند: یک سال بعد از ازدواج مان و در روز اول ماه مبارک رمضان حاج حسن به همراه همرزمانش از جمله شهید عرب الطافی و شهید خلیل حضرتی به محل درگیری در اطراف تکاب ...
معجزه ای که مرد جوان را از شرمندگی خانواده نجات داد
.... وی افزود: به این فکر میکردم که باید اتفاق های خوب رقم بزنم. الان برای کارگرهایم تعریف میکنم که از چه نقطه ای بالا آمدم؛ از طرفی استراحت شب تا صبح هم نداشتیم. من به عنوان یک بازوی کاری، پیش برادرم که کارفرما بود کار میکردم تا اینکه بعد از 3 سال ورشکست شد و ما هم در مشکلات غرق شدیم. از کودکی ترجیح میدادم که یا در مسیر پیشرفت بمیرم و یا اگر قرار است زندگی کنم، حضورم برای همه تاثیرگذار باشد ...
خواستگار کینه جو دختر مورد علاقه اش را آتش زد
ابراز علاقه کرد و پس از مدتی ارتباط تلفنی و پیامکی پیشنهاد ازدواج داد. شاهین با حرف ها و رفتارش مرا خام کرد به طوری که فکر کردم عاشق دلباخته من است. به همین خاطر من هم پیشنهاد ازدواج را قبول کردم و از آن روز به بعد ارتباط ما بیشتر شد و گاهی هم یکدیگر را داخل خیابان یا پارک می دیدیم. مدتی گذشت تا اینکه متوجه شدم او شرایط ازدواج با من را ندارد و قصد دارد مرا فریب دهد. پس از این سعی کردم ...
خانه های تاریخی گیلان یا هویت های فراموش شده معماری
به گزارش گیلانستان ، مهری شیرمحمدی ؛ خانه کودکی های من اینجا بود، در همین خانه بزرگ شدم. اتاق من روبه حیاط بود. روبروی اتاق من، اتاق مادرم بود و سالن بزرگ پشت اتاق من، سالن پذیرایی بود. اینجا هم اتاق دم دستی بود نورش را از حیاط پشتی می گرفت. آشپزخانه هم در حیاط پشتی عمارت قرار دارد. هنوز هم دوست دارم به دوران کودکی هایم برگردم، به همین خانه . اینها توصیفی است از یک شهروند رشتی که کودکی هایش را در ...
بلاتکلیفی جوانی که مادربزرگش را کشت
ازدواج کردم و چهار سال پیش طلاق گرفتم و دو بچه 10 ساله و هفت ساله دارم. 10 ماه پیش با فرهاد آشنا شدم. او پس از مدتی به من ابراز علاقه کرد و از من خواست با هم ازدواج کنیم. خانواده ام خیلی موافق این وصلت نبودند و خودم هم چندان رغبتی به این موضوع نداشتم. این زن ادامه داد: چهارشنبه شب در خانه بودم. وقتی برای کاری به حیاط رفتم، پایم لیز خورد و چانه ام زخم شد و من را به بیمارستان بهارلو ...
فرق داره که علی اکبری شهید بشی یا حبیبی!
آمد او به سوریه همچنان بعد از ازدواج و حتی بچه دار شدنمان ادامه داشت. مهدی سعی می کرد زمانی که کنار ما بود خودش را درگیر اتفاقات سوریه نکند و اولویت اش این بود که نبودش را با خرید، تفریح و ... برای من و امیرعباس فرزندمان جبران کند و تا یک هفته فقط به فکر ما بود. اما گاهی اگر صحبتی پیش می آمد برایم از اتفاقات آنجا تعریف می کرد. *طاقت دیدن این چهره همسرم را نداشتم اوایل، نبود ...
دختر جوان: فریب پسر کوچه و خیابانی شدم
هوشم را دزدید تا جایی که برای رسیدن به او در مقابل خانواده ام ایستادم و بعدها که جواب منفی به محسن دادند آن ها را تهدید کردم که اگر راضی نشوند بلایی سر خودم خواهم آورد و این گونه بود که در نهایت خانواده ام با این ازدواج موافقت کردند و ما با هم نامزد شدیم و قرار گذاشتیم بعد از این که محسن به سربازی رفت و پس از پیدا کردن کار و شغل مناسب، مستقل شویم اما بنا به دلایلی ما به اجبار در شرایط بسیار سختی ...
سرگذشت هولناک مردی که دنبال لوبیای سحرآمیز بود
از من سرقت کنند. آن شب من با هوشیاری از دام آن ها نجات یافتم اما جرقه ارتکاب سرقت در ذهنم روشن شد به طوری که در 13 سالگی برای اولین بار به همراهی چند نفر دیگر دست به سرقت از داخل یک مغازه جوراب فروشی زدم و جوراب ها را نیز کنار خیابان بساط کردم و به فروش رساندم! مدتی بعد در یک مغازه اغذیه فروشی مشغول کار شدم و شب ها نیز همان جا می خوابیدم. در یک شب سرد زمستانی چند نفر از مشتریان داخل مغازه شرب خمر ...
مسمومیت مدافعان حرم با آب آلوده! + عکس
ابتدا برویم اما به خاطر شرایط منطقه و سردسیر بودنش، سال دوم رفتیم. **: شما آنجا کامل ماندگار شدید؟ همسر شهید: ما رفتیم برای یک سال ماندگار بشویم اما دو ماه بعد که ایشان مسموم شدند با خود ایشان برگشتیم. **: یعنی از یک سال دوم، فقط دو ماه آنجا بودید و این اتفاق افتاد... همسر شهید: بله، یعنی اگر این اتفاق نمی افتاد ما یک سال دوم را با ایشان بودیم. ...
قاتل: همیشه عذاب وجدان داشتم
خواهد کشت. در این سال ها ساکت بودم و حرفی نزدم تا اینکه مدتی قبل از او طلاق گرفتم و تصمیم گرفتم این راز را بعد از سال ها فاش کنم. مأموران با ثبت این توضیحات، تحقیقات خود را آغاز کردند تا اینکه در روند تحقیقات مشخص شد خانواده حامد سال ها پیش اعلام مفقودی کرده بودند و همچنان از او خبری نیست. با بدست آمدن این اطلاعات، یاور به عنوان مظنون به قتل بازداشت شد. او در همان بازجویی های اولیه به جرمش ...
ندانسته زن دوم شدم / راز های پنهان پشت تلفن های مشکوک
کنیم هنوز یک هفته از این ازدواج نگذشته بود که تلفن های مشکوک و دروغ های پی در پی او کنجکاوی مرا برانگیخت. وقتی به ماجرا حساس شدم تازه فهمیدم سپهرحتی مدرک سیکل هم نداشت و چند سال قبل ازدواج کرده و دارای همسر و فرزند بود. دنیا روی سرم خراب شد، تصمیم گرفتم از او طلاق بگیرم اما آزمایش پزشکی قبل از طلاق مشخص کرد که من باردار هستم سپهر ادعا می کرد مرا دوست دارد و حاضر نیست حتی برای لحظه ای تنهایم بگذارد ...
6 دلیل برای این که همسرتان به شما توجه نمی کند!!
سال ها شاهد چنین بی توجهی از طرف همسرتان هستید، اکنون زمان آن فرا رسیده است که به روابط خود نگاهی دقیق بیندازید تا دلیل نارضایتی را تشخیص دهید و مشخص کنید که آیا این رابطه ارزش اصلاح دارد یا خیر. اگر شریک زندگیتان به شما توجه نمی کند، می تواند به خاطر یکی از شش علت زیر باشد. بیشتر بدانید : نارضایتی در زندگی زناشویی به دلایل زیر است از دست دادن علاقه یک ...
ازدواج داماد با زن مطلقه برادرزنش / 3 برادر تهرانی او را کشتند +جزئیات
3 برادر در منطقه باغ فیض و بخاطر یک مسئله ناموسی دامادشان را با ضربات چاقو و چماق به رساندند. به گزارش اختصاصی خبرنگار جنایی رکنا، آخرین روزهای مرداد ماه سال گذشته بود که ماموران کلانتری 140 باغ فیض در جریان درگیری مرگباری قرار گرفتند و خیلی زود تیمی از ماموران برای بررسی موضوع در محل حاضر شدند. ماموران با حضور در محل پی بردند 3 برادر که یک خواهر دارند با دامادشان درگیر شده ...
قهرمانی که دو بار شکست سنگین را باهمت خود شکست داد
می گیرد و از خدا می پرسد چرا؟ سازگار در تکمیل قصه خود بیان کرد: 15 ساله بودم که سال 70 ازدواج کردم و یکسال بعد پسرم بهنام به دنیا آمد. در سن 21 سالگی 3 تا بچه داشتم. در سن 23 سالگی هم همسرم که اعتیاد داشت ما را رها کرد. پول پیش خانه با اجاره خانه یکی درآمد و دیگر چیزی برایم نماند. با بچه ها به منزل پدرم رفتم اما او گفت که تو خیلی جوان هستی و نباید خود را وقف بچه ها کنی؛ یک ماه به من فرصت داد ...
عدم تشخیص پزشکان، جان مدافع حرم را گرفت! + عکس
... همسر شهید: دوستانشان بودند یا برادر کوچکترشان که یکی دو روزی همراهشان بودند. یک دوست خانوادگی هم داشتیم به نام آقای نقدیان که پیش شان بودند و تا ساعت آخر عمرشان هم ایشان کنارشان بودند. بعد از تماس شان دلهره ای به جان من افتاد. دو ساعت تا ساعت ملاقات مانده بود که آماده شدم و سمت بیمارستان رفتم. انگار حس می کردم یک چیزی نمی گذارد بروم و به اتاق ایشان برسم. مدام فکر می کردم موانعی ایجاد می شود ...
خوشبختی در شیراز طلاق در تهران
به بعد با او قطع رابطه می کنیم. به ظاهر زندگیمان به آرامش رسید. هرچند هنوز دیرآمدن های جابر و سردیش را متوجه می شدم. هر بار اعتراض می کردم داد و فریاد راه می انداخت و من به خاطر پسرم کوتاه می آمدم. دوباره مکث می کند و نفس بلندی می کشد: این وضعیت دوسالی ادامه داشت. تا اینکه در یکی از روزهای سرد زمستان جابر با بی رحمی تمام به من گفت که هیچ علاقه ای به تو ندارم. هرچه ...
دخترم با دوست پسرش موجب آبروریزی ما شده است
مرد 57 ساله ای که یک شرکت بزرگ مهندسی دارد و پروژه های بزرگی را مدیریت می کند، در حالی که بیان می کرد، دختر 26 ساله ام به سوی تباهی می رود، درباره ماجرای تلخ زندگی اش به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری گفت: 28 سال قبل با همسرم که پزشک عمومی بود، ازدواج کردم. دو سال بعد نیز ترانه به دنیا آمد. با ورود او به زندگی عاشقانه ما شیرینی این عشق و صفا دوچندان شد اما من و همسرم همواره به دنبال کسب درآمد ...
شوهرم برای کار رفت خارج اما حالا برنمی گردد
...: خانمی 34 ساله ام که 10 سال پیش ازدواج کردم. شوهرم کارشناسی ارشد مکانیک داشت و 2 سال پیش، رفت استرالیا برای کار. مشکل این است که قرار بود هر 6 ماه به من سر بزند و کلا 2 سال آن جا باشد اما الان یک سال است که برنگشته ایران و به تازگی هم می گوید که کمی دیگر صبر کنیم، تازه دارد وضعم بهتر می شود و ... چه کنم؟ پاسخ: مخاطب گرامی، شما توضیح بسیار کوتاهی از همسرتان ...
آواز دل نشین پیرمرد یزدی در برنامه افطار شبکه یک سیما
بیان کرد: از ازدواج خود بسیار راضی هستم؛ من از راه دور به خانه شوهرم آمده بودم؛ زندگی سختی داشتیم؛ از همان اول زندگی از دوری مادر و خانواده عذاب کشیدم اما زندگی خود را دوست دارم. بابا قنبر ادامه داد: سال 57 دیپلم داشتم اما بیکار بودم تا این که رفتم گواهینامه گرفتم بعد از آن از یکی از دوستانم خواهش کردم روی تا ماشین پدرش کار کنم ظرف 20 روز راننده کامیون شدم؛ اوایل ازدواج با همسرم در دو ...
قتل یک زن تهرانی سر سجاده نماز + عکس
مادربزگش با انگیزه سرقت اعتراف کرد و گفت: مدتی قبل با زن مطلقه ای که دو فرزند داشت اشنا شدم. من به او علاقمند شده بودم و تصمیم به ازدواج داشتم اما پولی در بساط نداشتم.به همین خاطر به فکر سرقت طلاهای مادربزرگم افتادم.به انجا رفتم و کیسه ای را دور گردن مادر بزرگم که سر سجاده نماز بود انداختم و کشیدم تا بی حال شد. همان موقع با کارد آشپزخانه چند ضربه به او زدم و پس از دزدیدن طلاهایش فرار کردم. ...
معرفی تنها رمان درباره ام المسلمین؛ "یوما"؛ ارادتی به ساحت بانوی بزرگ اسلام حضرت خدیجه(س)
مقام عمل گامی برداشته نشده، هر چند در این سال ها هر از گاهی از گوشه و کنار اخباری منتشر شده مبنی بر این که فیلمی درباره زندگی و شخصیت ایشان ساخته می شود اما ...! همسر خاتم الانبیا(ص) و مادر فاطمه اطهر(س)، پیش از هر زن دیگری به همسرش به عنوان نبی خدا ایمان آورد و علاوه بر مهر و محبت به پیامبر (ص) دار و ندارش را به پای نهال نوپای اسلام ریخت و تا آخرین لحظات عمر شریف، یاوری بسیار وفادار برای ...
زن متاهل: با رفتارهای خطرناک همسرم احساس ناامنی میکنم
ام در حالی آغاز شد که مادر بیمارم از دنیا رفت و من که از معنای مرگ چیزی نمی دانستم، لباس سیاه بر تن کردم و از مهر مادری محروم شدم. به همین دلیل هم هیچ تصور ذهنی از مادرم ندارم. در این شرایط تا کلاس پنجم ابتدایی درس خواندم ولی چون هیچ علاقه ای به درس و مدرسه نداشتم، در همان مقطع ابتدایی ترک تحصیل کردم و به دنبال هنر خیاطی رفتم. بزرگ تر که شدم تازه فهمیدم پدرم نیز بیماری سرطان ...
وام 100 میلیونی ازدواج شاید از 2 ماه دیگر !
خود به تعداد پرونده های باقی مانده از سال قبل اشاره نکرده، اما اطلاعات موثق و البته اختصاصی خراسان حاکی از آن است که طبق آخرین گزارش ها، هم اکنون حدود 100 هزار نفر در صف وام ازدواج هستند که باید وام های 50 میلیون تومانی خود را دریافت کنند؛ که معادل 5هزار میلیارد تومان اعتبار بانکی می خواهد. همچنین اگر همان آمار رسمی بانک مرکزی را ملاک قرار دهیم، در سال گذشته به طور میانگین ماهانه حدود 70 ...