حاج قاسم؛ عشقی که خیانت نکرد/ قهرمانی که می خواهد تختی شود
سایر منابع:
سایر خبرها
از مصرف و فروش مواد مخدر تا خادم الحسین (ع) شدن
بخوان همان شب مجددا شروع کردم به خواندن زیارت عاشورا. با خود فکر کردم امام حسین (ع) من را رها کرده، اما یک شب پدر آمد و گفت پاسپورت خود را بردار می خواهیم به کربلا برویم. در بخش بعدی حاج اصغر به مهمان ها اضافه شد؛ او در ابتدا بیان کرد: من دلم به امام حسین (ع) گرم است هرچه دارم از ائمه (ع) هست؛ امام حسین (ع) کشتی نجات است اگر بچه ها به این راه کشیده شده اند من فقط عامل بوده ام. حاج اصغر ...
ماجرای نجات میثم مطیعی از مرگ در حادثه منا
سال 1362، اولین سفر حج را به عنوان خدمه رفتم و تا سال 65 در همین کسوت فعالیت کردم. از سال 1366 تا 1377 به عنوان معاون کاروان، راهی حج شدم. سال 1377 هم مدیرکاروان شدم. وی در ادامه، کشتار حجاج در سال 1366 و حادثه منا در سال 1394 را به عنوان تلخ ترین خاطرات خود از حج نام برد و با اشاره به حادثه منا افزود: حاج میثم مطیعی، چند روز پیش برای من پیغامی فرستاد که حاج آقا من از بچگی شما را خیلی ...
"بچه مهندس" با تراژدی و تلخ تمام می شود یا حال خوب؟ / مردم دوست دارند مرضیه و جواد را سر سفره عقد ببینند
را با حال بد تنها نمی گذارد. منکر نمی شوم * بسیاری به تغییر نقش اصلی و برخی از نقش های فرعی داستان گلایه دارند؛ چقدر این تغییرات به کار لطمه زده است؟ نمی توانیم منکر شویم، بالأخره مردم به آن گروه "بچه مهندس" در فصل قبلی عادت کرده بودند و دوست داشتند قصه را با همان بازیگران ادامه دهند. اما شرایط پیش نیامد و یکسری از بازیگران اضافه شدند و تغییر کردند. پدر و مادرم خوشحال شدند ...
حبیب در روستاهای آیسک به آرزوی خود رسید
گروه جامعه خبرگزاری فارس - مرداد ماه سال 1381 بود. در آن سال ها اردو های جهادی ساماندهی امروزی شان را پیدا نکرده بودند. روی برگه ای کنار دفتر دبیرستان خبر از برگزاری سفر برای خدمت به محرومان داده شده بود. دل حبیب در سینه تپید. فقط چند ماهی مانده بود تا دیپلمش را بگیرد. قول داده بود کنار دست پدر کشاورزش زمین های بایری را حاصلخیز کند. شوق کمک کردن به دیگران در دلش زبانه می کشید. دوست داشت روی او و ...
دعوت مزین به پرچم های متبرک حرمین مطهر امام حسین (ع) و حضرت ابوالفضل (ع) شد
... بهنام در ادامه گفت: زمانی که می خواستم به کربلا بروم مادرم گفت مقداری به تو پول می دهم به جای من هم زیارت کن؛ حاج اصغر هم بقیه پول زیارت را به من داد زمانی که به زیارت رفتم از امام حسین (ع) خواستم؛ الان حدود 5 سال است که به کربلا می روم؛ مادرم به حاج اصغر زنگ زد و گفت: بچه من به هیچ وجه اهل نمی شد، اما تو او را به کربلا بردی و اهل شد. در ادامه محمد برمایی پرسید چه تضمینی وجود دارد ...
شب احیای متفاوت نیروهای تخریب در پی تشییع برادر فرمانده
به معراج الشهدا انتقال دادند شهید حاج سید محمد زینال حسینی به سمت تهران حرکت کرد. گفت می روم تا خودم خبر شهادت مجتبی را به مادرم بدهم، مادر مجتبی را به من سپرده بود. شهید سید محمد به سمت تهران رفت و با اجازه حاج آقا فضلی دو تا اتوبوس از بچه های تخریب برای شرکت در تشییع شهید سید مجتبی زینال حسینی در روز 18 ماه مبارک رمضان به سمت تهران حرکت کردیم. شب نوزدهم ماه مبارک رمضان سال 1365 و شب ...
علی (ع) کلید خانه خدا بود
شعار سال: استاد عبدالجبار کاکایی در بیست و یکمین برنامه چشمه حکمت که به مناسبت ماه مبارک رمضان تهیه شده، به بیان سنت کلامی یاعلی گفتن در جامعه پرداخته که شرح ذیل است: عرض سلام و درود به بینندگان گرامی و عرض تسلیت شهادت مولای متقیان. به تمام مسلمانان، بلکه به تمام انسان هایی که تشنه عدالتند. این روز یکی از اندوهناک ترین و تلخ ترین روز هایی است که در جهان تشیع اتفاق افتاده است. ...
درگذشت حاج داوود سیاح طاهری، در آبادان
به گزارش خبرگزاری صداوسیما مرکز آبادان ،روح بلند حاج داوود طاهری، پدر شهید سیاح طاهری به فرزندش پیوست. شهید مدافع حرمی که آبادان و خرمشهر خاطرات زیادی از او به یادگار دارد. حرف هایی که در کتاب به شرط عاشقی هم روایت شده است. به شرط عاشقی روایت زندگی فرمانده ای است که در خان طومان به جمع یاران دیرینش پیوست. به شرط عاشقی روایت زندگی سردار شهید مدافع حرم سعید سیاح طاهری از زبان ...
بردگی مجازی به استان سمنان رسید/کرایه غذا برای استوری اینستاگرام
.... مادرم همچنین با افراد تماس گرفته و دلیل عدم لایک کردن پست هایشان را می پرسد و حتی قبض آبان ماه یا آذرماه درست خاطرم نیست برایش 300 هزار تومان آمد. جشن 1000 فالور با محمد امین در پاک بوستان گل های شاهرود در 500 متری منزل شأن قرار مصاحبه گذاشته ایم و پذیرفته در صورتی که نام خانوادگی اش را عنوان نکنیم صحبت کند، وی ادامه می دهد: مادرم اخلاق های عجیبی دارد، مثلاً برای ما ...
احمد و محمود خیامی؛ خالقان یک پیکانِ ابدی
... اوایل سال 1300، خانواده ای در مشهد زندگی می کرد که کار اصلی آن ها تجارت سنگ های فیروزه و کاروان داری بود. اما بعد از آنکه در شهر ها خیابان کشیدند و جاده ساختند، پدر این خانواده کاروانسرایش را به گاراژ و کارواش و تعمیرگاه اتومبیل تبدیل کرد. حاج سیدعلی اکبر خیامی، بنگاه باربری هم داشت و صاحب چند کامیون بود. در این شرایط، در روزگاری که بیشتر مردم ایران وسیله نقلیه شان درشکه بود ...
وقایع نگاری از شب قدری متفاوت؛ شب انس با خدا دور از دلهره ی کرونا
امام زمان (عج) و عاقبت بخیری، بعد هم نابودی کرونا از تمام دنیا. چه زیبا شبی را مومنان خداجو رقم زدند، شبی که دنیا درگیر وحشت کروناست، اما عاشقان علی علیه السلام برای شهادت مظلومانه مولایشان در دل شب، بر سر و سینه زدند و از مشکل گشای دو عالم در پیشگاه خدا طلب گره گشایی کردند، تا کرونا از زمین محو شود. حاج اقا پناهیان مشغول قرائت دعای جوشن کبیر بود و هر کسی در گوشه ای با زیرانداز ...
بافته بر قماش جان
؛ چرا که هم صله رحم است و دیدارها در این مجالس تازه می شود و هم نوای قرآن در خانه ها بلند می شود و خب چه چیزی بهتر از کنار هم قرار گرفتن این دو امر نیکو. در واقع جزءخوانی قرآن،به ویژه در ماه مبارک رمضان یکی از آن آدابی است که در طول سال ها، خیلی از خانواده های ایرانی برای ادا کردن نذری یا رسیدن به خواسته و حاجتی، آن را در خانه شان برگزار می کنند؛ اتفاقی که آنقدر اثرات خوبی از آن دیده اند که روز به ...
محمود لطفی نیا؛ از تحصیل در حوزه تا حضور در جبهه ها + فیلم
کاری که ایشان می کرد می گفت شما حمدتان را بخوانید، به من که رسید گفت پسر جان حمدت را بخوان ببینم، شروع کردم به خواندن حمد، حمد را که خواندم گفت عرب هستی؟ گفتم نه حاج آقا من بچه همین جا، لاهیجان هستم، گفت پدر و مادرت عرب هستند؟ گفتم نه، گفت بیا جلو ببینم، رفتم خدمتش و آن موقع فکر کنم سکه پنج تومنی تازه ضرب شده بود که به من داد. اولین حضور لطفی نیا در مسابقات قرآن به سال 59 برمی گردد که در ...
در یاور نقش تکراری بازی نمی کنم
. فروغ قُجابَگلی (اولین نفر از سمت راست)، ژاله صامتی، سیامک صفری و هوتن شکیبا در صحنه ای از نمایش جن گیر مخالفت من با جلو رفتن واوبه واو از روی کتاب که چیزی جز کپی کاری نبود و جز کورکردن خلاقیت بچه ها ثمر دیگری نداشت، باعث شد یک روز گچ را بگذارم پای تخته، به دفتر مدیر بروم و بگویم تا این جای کار با یکدیگر هم سفر بودیم و از بودنم در این مسافرت خوشحالم اما نمی توانم 30 سال تمام ...
شغل پدرم را عاشقانه ادامه می دهم/ تعلیم و تربیت جبهه امروز برای مقابله با دشمن است
و زمانی که شهید شد هشت سال سابقه خدمت فرهنگی داشت. این فرزند شهید درباره اینکه چرا او هم حرفه معلمی را انتخاب کرده است، بیان کرد: به معلمی بسیار علاقه مند بودم و قصد داشتم که ادامه دهنده راه پدرم در مسیر آموزش علم خود به دیگران باشم. رسولی تاکید کرد: من و برادرم هر دو فرهنگی هستیم و پدرم در وصیت نامه خود بیان کرده است که به کار معلمی و تربیت بچه ها بسیار علاقه داشته است و من ...
زمان شاه ما را به عنوان اخلال گر زندانی کردند/ بخش اول
بچه رفته یخ بیاورد. البته پرونده سازی کردند و تا یزد هم رفتیم. برگزاری انتخابات با چه کیفیتی بود؟ انتخابات در آن زمان اصولاً نمایشی بود. مثلاً ما صبح تا شب در مسجد می نشستیم و حدود پنجاه نفر یا صد نفر می آمدند رأی می دادند. آن تعداد هم بزرگان فیروزآباد می آوردند و می گفتند رأی بدهید و آن ها هم رأی می دادند. به آن معنایی که امروز دارای شور و حرارت است و مردم شرکت می کنند نبود، حتی ...
مسابقه کتابخوانی کتاب حاج جلال برگزار می شود
به گزارش خبرگزاری تسنیم از همدان ، مسابقه کتابخوانی کتاب حاج جلال ، خاطرات پدر شهیدان علیرضا و ابوالقاسم حاجی بابایی همزمان با سالروز شهادت سردار علیرضا حاجی بابایی برگزار می شود. احمدرضا احسانی اظهار داشت: مراسم رونمایی از پوستر این برنامه روز پنجشنبه، 16 اردیبهشت مصادف با 23 ماه مبارک رمضان و در سالروز شهادت سردار شهید علیرضا حاجی بابایی به صورت مجازی برگزار خواهد شد. وی ...
کار،کارِ انگلیساس!
ارتشی که چماق به دست ها روی سقف و گل گیرهایش ایستاده بودند، می گفتند: زنده باد شاه! مرگ بر مصدق! منِ دوازده ساله تا آن روز چنین هیاهو و آشفتگی ندیده بودم،کمی ترسیدم و آمدم خانه. همه توی اتاقی که مثل زیرزمین بود، دور رادیو جمع شده بودند؛ پدرم و دوست صمیمی اش دکتر محمدتقی قجه وند روی صندلی و مادر و خواهرهایم روی زمین. همه بهت زده، نگران و گوش سپرده به رادیو (صص 68 و69). در برخی فصل های کتاب وقتی ...
برای پیدا کردن ایمان به بچه های خود نسخه ندهید
کردم بعد از آن به اردوی دانش آموزی برای داستان نویسی رفتم که کمی از آینده من از همان زمان شکل گرفت. در آن زمان خیلی مذهبی نبودم در واقع مثلاً چادری نبودم و اعتقاداتی که در حال حاضر دارم را آن زمان نداشتم مادرم مذهبی بود اما پدرم تا حدی اهل مذهب. محمد برمایی در همین بخش گفت: برای پیدا کردن ایمان به بچه های خود نسخه ندهید فقط کافیست خودمان درست رفتار کنیم. کاردانی در ادامه گفت ...
روایت هایی از برگزاری مراسم اولین شب قدر در حرم رضوی و 4 گوشه مشهد | شرح قدر در شهر
طولانی نباشد، بلافاصله بعد از تلاوت آیاتی درباره ماه مبارک رمضان، برنامه شب قدر آغاز می شود. دعای جوشن کبیر و الغوث زائران بارگاه رضوی، حال عجیبی به دلم داده. میانه این حال با خودم فکر می کنم اگر کرونا نبود، چقدر دل منتظر که در حرم امام امشب به سمت خدا پرواز می کرد. بله؛ اگر کرونا نبود... دعا برای شفای بیماران کرونا محدثه شوشتری صدای دعا بین صدای رفت و آمد ماشین ...
علم کش حسینیه فرحزاد که علمدارانه به شهادت رسید+عکس
سال های ابتدایی انقلاب باز می گردد. سال هایی که جوان های محل همراه با سایر مردم در تدارک بزرگ ترین انقلاب قرن بودند. پسران حاج اسماعیل همراه با چند نفر از دوستان و خویشاوندانشان کار سازماندهی، پخش اعلامیه، کمک به محرومان همراه با برپایی مجلس عزای امام حسین (ع) را بر عهده داشتند. روزها با اتومبیل استیشن اش همراه با محمد لآلی باند، پارچه و وسایل مورد نیاز درمان و پانسمان را جمع می کردند و به ...
بخشنده تر از خورشید
و سال بودیم. من متولد سال 1360 هستم، یکی از برادرهایم متولد 57 و یکی دیگر متولد 56 است. آیا مادر نگران تصمیم پدر نبود؟ چگونه او را همراهی می کرد؟ اگر هم بوده آن قدر حرف امام برایشان حجت بوده که به خودشان فکر نمی کردند و حتی خودش هم مشوق همسرش بود، چون طرز فکرشان یکی بود. با اینکه پنج بچه کوچک داشتند. اما هیچ وقت مخالفت نکردند. مثلا خواهر کوچکم متولد فروردین 1365 است و پدرم در آذر 1365 ...
خاطرات شنیدنی از کمک های استاد شهید مطهری(ره) به محرومین
آید به منزل شما. حالا برویم، منزل را نشان بده که فردا بیاید و بچه ات را به بیمارستان ببرد. صبح روز بعد، پدر و پسر را سوار ماشین کردم و به بیمارستان بازرگانان، در خیابان بلوار بردم. وقتی به بیمارستان رسیدم، دیدم دکتر دم در بیمارستان ایستاده است و به نگهبان اشاره می کند که به داخل بیاورشان. بچه را با سفارشی که استاد به رئیس بیمارستان کرده بود، در بیمارستان بستری کردند و بعد از حدود پانزده روز، مداوا ...
زندگی نامه شهید حسن احمدی + تصاویر
دفاع از وطن تشویق می کرد. فرشته از آن روز های پدر می گوید: پدرم، چون هم زمان با شوهرم در جبهه بود، به من سفارش می کرد که صبر داشته باشد. از آن جا که بچه های کوچک داشتم، می گفت که باید برای آن ها، هم پدر باشی و هم مادر. مبادا موقع مشکلات گله ای داشته باشی! صبور باش و زینبی عمل کن. و عاقبت، حسن در دوازدهم اسفند 1388 به دلیل عارضه شیمیایی، در بیمارستان ساسان تهران، به شهادت رسید و در بوستان بهشت فاطمه سارو به خاک سپرده شد. انتهای پیام/ ...
کنکوری با طعم خون/ گفتند اگر داعش حمله کرد بانوان را بکشید + تصاویر
دانه های برنج می ریختند و با گل های یاس و محمدی از آن ها استقبال می کردند. 15 روز بعد از آزادی نبل و الزهرا حاج قاسم برای دیدن فرماندهان جبهه مقاومت وارد شهر نبل شد. اما دیدار عمومی با مردم نداشت. البته حین گذر از مسیر به بچه ها شیرینی و شکلات داد تا خود نیز سهمی در شادی مردم مقاوم نبل و الزهرا داشته باشد. *پی نوشت: مستند اوایل ژانویه به چهار زبان فارسی، انگلیسی ...
طلبه جوانی که کلیه اش را به لبخند کودک بیمار بخشید
لقبی که مردم به من دادند همان زائر پیاده بود. علتش هم پیاده روی هر ساله ما به کربلا از سال 1382 بود. آن سال ها خیلی پیاده روی به سمت کربلا مرسوم نبود. ما از آمل تا کربلا، حدود 45 روز در راه بودیم. هنوز صفحه رسمی من در اینستاگرام به نام همان زائر پیاده فعال است. وی در ادامه ماجرای اهدا کلیه و چگونگی آشنایی با سجاد کوچولو را روایت کرد: در اوایل دهه 80 که با روزبه آشنا شدم کارهای خیرخواهانه ...
بیدارباشِ شیرین به بچه ها/تدبیر مادرانه حضرت زهرا(س) برای شب قدر
و دغدغه برای والدینی که تازه پدر و مادر شده اند یا یک فرزند خردسال بیشتر ندارند، این است که: اصلاً شب قدر توصیه، نیاز و روایتی وجود دارد که به احیاگرفتن بچه ها اشاره یا تاکید کرده باشد؟ در تاریخ اسلام درباره شب قدر در خانه اهل بیت(ع) به خصوص درباره نبی مکرم اسلام(ص) و حضرت زهرا(س) مواردی ذکر شده است. پیامبر اسلام دهه سوم رمضان در مسجد معتکف می شدند و به عبادت مشغول. شب قدر حتماً بچه ها را برای ...