در جستجوی هویت فیلمسازی از طبل حلبی تا سرگذشت ندیمه
سایر منابع:
سایر خبرها
استرس برای بچه خرخوان هاست!
پرسیده و او هم گفته من عالی هستم. بعد مادرم به بقیه دبیرها گفته شاید دختر من ادیب و نویسنده خوبی شود اما محال است که فیزیکدان، شیمیدان، زیست شناس و... شود. گفته اشتباه از سمت آنهاست و بهتر است این سیستم غلط که از بچه اش توقع دارد در همه درس ها بیست بگیرد، اصلاح شود. در یک مجله مطلبی هم خوانده بودم درباره اینیشتین که تیترش این بود: دانشجوی مردودی، پدر تئوری نسبیت شد و همین هم مدام به من ...
نقشه عجیب برای عدم اعزام یک مدافع حرم!
را از کتاب و میزعسلی به سمت اسدالله چرخاندم... گفت: ساعت چند است؟! چرا بیدارم نکردی؟! رفت سمت تلفن همراهش و تماس های از دست رفته اش را دید و گفت: چرا این کار را کردی؟! بندگان خدا کلی معطل من شدند... وضو گرفت و نمازش را خواند، بچه ها را بوسید، ساکش را برداشت و خداحافظی کرد. به همین راحتی نقشه ام نقش برآب شد! فهمیدم اراده خدا چیز دیگری است. *آخرین صحبت ماه ...
4 صبح به جبهه رفت مبادا پدرش پشیمان شود!
جنگ را می شد در جمع بچه های این گروه به دست آورد. گروه مقاومت مالک اشتر در مراسم ها و عید های بزرگ مسلمانان پاتوق بچه های انقلابی بود. با نقل و شیرینی از مردم پذیرایی می کردند. سیدعلی و امیر و شهید خلج نیز سه نفر از جوانانی بودند که از همه مشتاق تر، بیدارتر و بااخلاص تر در آن گروه فعالیت می کردند. 4 صبح و رفتن... پس از شروع جنگ سیدعلی که از چند سال قبل روحیه شهادت طلبی و ایثار را در ...
سوار بر تابوت چوبی از دیدار خدا برگشت!
شهید احمد فصیحی متولد سال 1347 در دستجرد اصفهان بود. او سه برادر و چهار خواهر داشت و از نوجوانی شروع به کار کرد و همزمان با جنگ تحمیلی در حالی که نوجوانی 15 ساله بود به عضویت بسیج درآمد. احمد در خانواده ای مذهبی رشد یافته بود که غیر از او برادران دیگرش نیز به جبهه می رفتند، چنانچه یکی از برادرانش به مقام جانبازی نیز نائل آمد و اکنون جانباز 60 درصد است. خود احمد در سه مرحله به جبهه اعزام شد و نهایتاً 23 مرداد 1366 در منطقه ماووت عراق به شهادت رسید. آنچه در ادامه می خوانید گفت وگوی ما با فاطمه سادات طباطبایی مادر شهید است که از نظرتان می گذرد. ...
پنج روایت از علاقه مردم افغانستان به امام خمینی (ره)
) راضیه عبداللهی نیز می گوید: بهار سال 1360 بود، آن زمان در شهر مزار شریف زندگی می کردیم. حدوداً دوازده ساله بودم. بعضی از شب ها مجاهدین از اطراف شهر به پایگاه های دولتی در داخل شهرانداخت (شلیک) می کردند. وقتی جنگ در می گرفت تا صبح ادامه پیدا می کرد. فردای آن شب با برگشت مجاهدین به پایگاه هایشان، نیرو های دولتی برای نشان دادن قدرتشان می آمدند و محلی را که از آن شلیک شده بود، محاصره و ...
قلبی که ایستاد و قلب هایی که از تپش واماند/ روزی که هیچکس نخندید!
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ به نقل از صبح قزوین؛ عروج ملکوتی امام خمینی(ره) در شب سیزدهم خرداد سال 1368 داغی را بر دل امت اسلامی و همه آزادگان جهان نشاند که هنوز هم با گذشت 32 سال از این واقعه، وقتی به نیمه های خرداد که نزدیک می شویم نیز گویی غم و سوز جدید در دل ها شعله می گیرد و داغ از دست دادن امام امت تازه می شود. قشرهای مختلف مردم قزوین مانند مردم سراسر کشور عزیزمان از ...
ماجرای آشنایی با مهران مدیری در بیمارستان / بخاطر لهجه آذری ام می خواستند من را با چوب بزنند
هر حال الان یک آب باریکه ای داریم که از آن طریق زندگی را می گذرانیم. چه شغلی؟ حدود 32 سال در بیمارستان مشغول بودم و الان حقوق بازنشستگی می گیرم. پس آن ماجرایی که از آشنایی شما و مهران مدیری در بیمارستان نقل می شود حقیقت دارد. درست است. فکر می کنم سال 76 پدر ایشان با وضعیت سکته مغزی در بیمارستان محل خدمت من بستری شد که متاسفانه بعد از دو ماه به رحمت خدا رفت. در ...
برادران لومیر آغازگر سینما نبودند! / در جستجوی هویت فیلمسازی / درک استثنایی کیارستمی و فرهادی از موسیقی ...
بیات گرفتم اما همه اش حرف طبل حلبی است. او می گفت، بهتر است چنین برچسبی داشته باشی تا اصلاً نداشته باشی. من متقاعد شدم اگر فیلم تا الان ماندگار بوده و شگفت انگیز به نظر می رسد و تازگی خودش را حفظ کرده است، شاید کمتر به گراس و من مربوط شود بلکه تقریباً به بازیگر اصلی فیلم برمی گردد؛ دیوید بنت، او چه کودک خارق العاده ای بود. وقتی او را دیدم، ده ساله بود. در دوران فیلمبرداری 11 سال داشت و وقتی کار تمام ...
داستان تکان دهنده/ تصادف ماشین
می خواستم همه دوستان قدیمی ام را ببینم ، بنابراین تصمیم گرفتم در آن شرکت کنم. پس از پایان مجدد مراسم ، تصمیم گرفتم به خانه ای که در آن بزرگ شده بودم ، فقط از کنجکاوی ، به خانه ای که در آن بزرگ شده بودم ، نگاهی بیندازم. وقتی به آنجا رسیدم ، خانه خالی بود و در حال خراب شدن بود. همسایگان گفتند مادرم چند سال قبل درگذشت. من کمی اشک ریختم. سپس ، آنها یک پاکت مهر و موم شده به من ...
گذری بر خدمات جامعه ارامنه به جبهه ها/ من دیگر کلاغ نوح نیستم!
صنعتگران ارمنی برای تعمیر ماشین آلات جنگی و راه سازی، سردخانه ها، ژنراتور های برق و ... پای کار بودند. یکی از مهم ترین آن ها تعمیر 17 عراده تانک چیفتن انگلیسی، تانک ها و جنگ افزار های سوخوی روسی بود. بهترین خاطره من از هشت سال دفاع مقدس آزادی اسرای جنگی بود. پس از اینکه سال ها فقط شهادت سربازان ارمنی را به اطلاع خانواده هایشان می رساندم، فرصتی دست داد که بتوانم این بار خبر آزادی آنان را به ...
رازی که الهه منصوریان بعد از 10 سال فاش کرد!
و در شهر خودم کاری انجام دهم و به همین دلیل تلاش کردم تا وارد یک بیزینس بزرگتر و شاید جهانی شوم و محصولات خودمان را به دیگران معرفی کنم. در این راه کلی تلاش کردم،پول خرج کردم و سرمایه گذاری کردم. اما درست در روزهایی که درگیر تمرین و مسابقه بودم،اتفاق های عجیب و غریب افتاد. کارم را خراب کردند، پولم را خوردند و چک هایشان هم برگشت خورد!چند وقت پیش از طریق وکیلم پیگیر چک ها شدم و بالاخره بعد از گذشت سال ها شکایت کردم ،اما درست در آخرین روز دادگاه طرف با خانواده اش آمد و شروع به التماس کرد.دلم نیامد کاری کنم.وکیلم از آنجا خارج شد و هیچ کاری انجام ندادیم... دیگر حرفی ندارم...تمام. ...
بلای هولناکی که ناپدید شدن پانسمان های زخم های باز، بر سر بیماران پروانه ای آورد
واقعا شرایط جسمی ام مناسب نبود و حتی نمی توانستم از خانه بیرون بیایم. تمام بچه های پروانه ای این مشکل را دارند و سال به سال از خانه بیرون نمی آیند من هم گاهی اوقات حاج آقا هاشمی تاکسی می گیرد و یک موقع هایی اینجا می آیم وگرنه در خانه حبس هستم. فریبا میگفت از نگاه سنگین مردم گفتم اما مشکل من بیشتر خانواده ام بود تا غریبه ها چون آگاهی از بیماری نداشتند و من را خیلی اذیت کردند اما خوب از این ...
همسر شهید مدافع حرم: دعا نمی کنم پیکر همسرم برگردد!
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان ، حسن آقا سال 49 در محله هاشمی تهران متولد شده بود و همانجا قد کشید. جنگ که شروع شد، مثل خیلی از رفقای همه محلی اش عازم جبهه شد. آن روز ها دیده بود برای دفاع از ناموس و کشور و اعتقادش چه هزینه هایی داده شد و چه خون هایی به زمین ریخته. دیدن همین تصاویر بود که حتی سال های بعد از جنگ و زندگی روزمره هم نتوانست او را از یادش غافل کند. خدایا! چرا من ...
گرامی داشت سی ونهمین سال روز آزادسازی خرمشهر در مراکز کانون استان اردبیل
همچنین یادآوری صبوری و مقاومت مردم غیور خرمشهر، معرفی و آشنایی اعضا با سه کتاب عبور از کارون، بچه ها و کبوترها، شهر بی خاطره که با موضوع جنگ بود. معرفی سال روز آزادسازی خرمشهر با استفاده از کتاب عبور از کارون و خوانش داستان کوتاه نارنجک نیز فعالیت دیگری بود که در این ایام توسط مربیان فرهنگی انجام شد و در ادامه مربی و اعضا از کتاب عبور از کارون، شعر آی گلها را خوانش کرده و در ارتباطی دوسویه، پرسش ...
زنی که قدرت نتانیاهو را تصاحب کرده است/ ماجرای زیردریایی های آلمانی چه بود؟
2009 شرکت کرد و برای اولین بار پیروز شده و به نخست وزیری رسید. وعده های انتخاباتی او بسیار تند بود. نابودی حماس از جمله وعده های او بود. بنیامین نتانیاهو همچنین وعده داد تا رشد شهرک های یهودی نشین در کرانه باختری رود اردن را ادامه دهد، با برچیدن شهرک ها مخالفت کند و از دادن امتیاز درباره تقسیم قدس به فلسطینی ها خودداری ورزد. بسیاری از این وعده ها البته هرگز عملی نشده و بعد از گذشت 12 سال ...
تفسیر فرزند آیت الله هاشمی از "مانور تجمل"/ مسیر حل مشکلات کشور از صندوق های رأی می گذرد
.... شعارهای دولت لیبرال منشانه شد تا کشور را بسازد! هاشمی سپس با اشاره به تغییرات شعارهای جناح های چپ و راست گفت: کشور بعد از جنگ شرایط بدی پیدا کرده بود و نیاز به کار پرشتاب برای بازسازی داشت. آیت الله هاشمی هم تمام فکر و ذهنش این بود که بازسازی کشور را تمام کند. چون در شرایط بعد از رحلت امام (ره) قرار داشتیم و جریان چپ در کشور احساس غبن داشت. جریان راست هم طرفدار اقتصاد آزاد ...
زوایای تاریک زندگی بوعلی سینا از زبان یک نویسنده مصری
خود را گاو می پنداشت چند نکته نیز درباره تشخیص بیماری بود که جذابیت بسیاری داشت. شاهزاده ای که خود را گاو می پنداشت، وقتی بوعلی سینا را برای تشخیص آوردند، گفت: این شاهزاده عاشق بود و به عشقش دست نمی یافت و ادای گاو را درمی آورد زیرا ذهن به هم ریخته ای داشت و نبود عشقش باعث می شد شخصیتش دگرگون و به جنون کشیده شود و یا شخصیتی که دچار دررفتگی پا و استخوانش جابجا شده بود، بلافاصله گاو تشنه ...
آخرین اخبار انتخابات 1400؛ رئیسی: جوانان ازدواج کنند ما هم مسکن برایشان می سازیم/ مهرعلیزاده: فاجعه است ...
و تحولات کشور را دنبال کردیم تا کار خوب را تقویت و پشتیبانی کنیم و اگر کار ناقصی انجام می شود کمک کنیم تا نقص آن رفع شود. ما همین رویکرد را در هشت سال دنبال کردیم. از نظرات همه جناح ها و اساتید و جوانان و تجارب جهانی استفاده کرده و به یک برنامه رسیدیم. الان وقت عملیات است یعنی جهاد بزرگ برای جهش ایران. داوطلب انتخابات ریاست جمهوری ادامه داد: مردم چند مسأله اصلی دارند از جمله اشتغال ...