اخاذی از تاجر فرش
سایر خبرها
دختر سارق به همدستش هم رحم نکرد
کار می کند. به او علاقه مند شدم و تصمیم به ازدواج با وی گرفتم اما خبر نداشتم همه حرف هایی که گفته بود دروغ است. وی ادامه داد: درحالی که خودم را برای ازدواج با آرزو آماده می کردم متوجه شدم که وی در جریان یک درگیری خانوادگی دستگیر و زندانی شده است. پس از آن بود که فهمیدم همه حرف هایش دروغ بوده و به رابطه ام با او پایان دادم. مدتی بعد هم با دختر یکی از دوستان خانوادگی مان آشنا شدم و به ...
زن 28 ساله: شوهرم در سه روز 20 گیگ اینترنت مصرف می کند
جدایی من و مهدی نگذشته بود که روزی یکی از بستگان پدرم مرا برای پسرش خواستگاری کرد. ستاره که مرا به خاطر نسبت فامیلی کاملا می شناخت، آن قدر از اخلاق و رفتار خوب پسرش سخن گفت که اعتماد مرا جلب کرد. فرزین یک سال قبل همسرش را طلاق داده بود و هیچ فرزندی نداشت. خلاصه با تعریف و تمجیدهای ستاره، ناخودآگاه به قضاوت نشستم و همسر فرزین را به دلیل جدایی از او گناهکار شناختم، بعد از آن هم به این ازدواج رضایت دادم ...
زن جوان: با وسوسه های شیطانی جوانان را شیفته خود می کردم
یکدیگر جدا شد. مدتی بعد از این ماجرا، با پسر 19 ساله ای به نام موسی آشنا شدم که مجرد بود. ارتباط عاشقانه ما با یکدیگر به جایی رسید که پیشنهاد ازدواج داد ولی من دلم به حالش می سوخت چرا که من نه تنها بزرگ تر از او بودم بلکه دو فرزند نیز داشتم. به همین دلیل با پدر موسی تماس گرفتم و شرایط خودم را توضیح دادم. اگرچه پدر او به شدت مخالف ارتباط من و موسی بود اما باز هم موسی تا حدی مخارج زندگی ...
همدستی خواننده زیرزمینی و دختر جوان برای آدم ربایی
همه حرف هایش دروغ بوده و بعد ها با فرد دیگری ازدواج کردم. روز حادثه برای خرید طلا به عنوان کادوی تولد همسرم و دلار و درهم برای سفر کاری ام به دبی، بیرون رفته بودم. بعد از خرید منتظر تاکسی اینترنتی بودم که پژویی مقابلم توقف کرد. چون عجله د اشتم توجه نکردم و سوار شدم. وی افزود: بعد از طی مسافتی راننده توقف کرد و شیما که در صندوق عقب بود سوار شد. او با چاقو تهدیدم کرد. مرا ربودند و به اطراف ...
باجناقم را کشتم؛ ریختن خونش حلال بود
راز کشته شدن این مرد ادامه داشت، ولی کارآگاهان به نتیجه مطلوب نرسیدند. درحالی که شش سال از این ماجرا گذشته بود، تحقیقات همچنان ادامه داشت تا اینکه مأموران به رابطه پنهانی ساناز با یک مرد جوان به نام پیمان پی بردند. مرد جوان به عنوان مظنون ردیابی و بازداشت شد و پرده از جنایت خانوادگی برداشت. پیمان به مأموران گفت: من چند سال بعد از کشته شدن مهدی با همسر او آشنا و به او علاقه مند شدم ...
زن 37 ساله: مشاور حقوقی مرا فریب داد و از من فیلم ناجور گرفت
طلبیدم اما او بیشتر اوقات نسبت به من بی علاقه و بی توجه بود. من در حسرت نگاه عاشقانه ای می سوختم و او با سردی از من روی بر می گرداند. رفتارهایش برایم بسیار عجیب بود تا این که از طریق خواهرشوهرم متوجه شدم که او قبل از ازدواج با من، به دختر دیگری علاقه مند بوده است اما خانواده آن دختر به او جواب رد داده بودند و پس از آن با اصرار پدر و مادرش با من ازدواج کرده بود. با شنیدن این جملات از زبان خواهر ...
مامان، منو کشتی دیگه نزن! / زن تهرانی شوهر و فرزندانش را قتل عام کرد + عکس خدیجه
مرا کتک می زد اما من سکوت کردم و می خواستم زندگی ام را ادامه بدهم که پای یک زن به زندگی ام باز شد. زن جوان گفت: دوران دبیرستان در مسیر مدرسه با محسن آشنا شدم و خیلی زود با هم ازدواج کردیم و 23 ساله بودم که دخترم محیا به دنیا آمد و زندگی آرامی داشتیم ولی شوهرم همیشه مشروب می خورد و مواد می کشید پس از تولد 2 فرزند دیگرم سال گذشته فهمیدم پای زن دیگری به زندگی ام باز شده است. دی ...
به عشق زیارت به ایران آمدم/ ازدواجم را لطف امام رضا(ع) می دانم
، درپی مسلمان شدن نبودم. من فقط به دلیل علاقه در مورد اسلام مطالعه می کردم اما کم کم عاشق آن شدم. از جوانی علاقمند به یادگیری در مورد مذاهب و فرهنگ های دیگر بودم. جد پدری من مجموعه بزرگی از مجلات نشنال جغرافیک داشت که متعلق به دهه 1930 بود، و نیز تعداد زیادی از مجلات دیگری که مربوط به کشورهای مختلف بود و مرا مجذوب خود می کرد. من همچنین شروع به خواندن کتاب هایی درباره جغرافیا کردم که در من علاقه شدیدی ...
قتل دختر خوش اخلاق سقز / اعتراف به آتش زدن گلاله 25 ساله + فیلم
کنترلم را از دست دادم و با مشت به سرش کوبیدم. او ادامه داد: یکدفعه دیدم گلاله بی حال شد. نبضش را گرفتم و سرم را روی سینه اش گذاشتم و مطمئن شدم که او دیگر نفس نمی کشد. بعد او را به منطقه ای در از شهر بردم و در راه چهار لیتر بنزین خریدم. بعد هم بنزین را روی جسد ریختم و به آتش کشیدم. کشف جسد پس از ثبت اعترافات مرد جوان، حالا نوبت به کشف جسد تازه عروس شد. با اینکه خانواده ...
این زن قاتل در زندان فرشته شد / قرار نبود شوهرم بمیرد
خود بیخود می شد. فکر می کنم به خاطر همین مسأله هم خودش را به پایین پرت کرد، ولی حرف های مرا باور نمی کردند، تا اینکه در نهایت بعد از گذشت چندسال از اتهام شدم، ولی همچنان اتهام و سرقت داشتم. در نهایت هم به 15سال زندان محکوم شدم. آن زمان تنها بودم و کسی را نداشتم که از من حمایت کند. حتی وکیل هم نداشتم و در دادگاه برایم وکیل تسخیری تعیین کردند. با این حال خودم را نباختم. پشت ...
به هم خوردن پارتی شبانه و جنایت خونین!
گفته بودم پولدار هستم .به همین خاطر ماشین های لوکس کرایه می کردم تا خودم را پولدار نشان دهم. اما دختر جوان به حقیقت پی برد و چون فهمید من و پدرم وضع مالی خوبی نداریم رابطه اش را با من تمام کرد . من از این ماجرا ناراحت بودم. آن شب وقتی به خانه عمه ام رفتم و با او درد دل کردم از عمو و پدربزرگم بدگویی کردم که عمه ام عصبانی شد و سیلی به صورتم زد . همین موضوع باعث شد با او درگیر شوم و او را خفه کنم ...
درخواست بخشش به خاطر قتل عمه
بستگان وی صحبت کردند و او در تشریح ماجرا گفت: مینا پس از جدایی از همسرش به تنهایی زندگی می کرد و بیشتر اوقات به او سر می زدم، اما امروز صبح هرچه تماس گرفتم جوابم را نداد که نگران شدم و با کمک همسایه ها در خانه اش را باز کردیم و با جسد او روبه رو شدیم. پس از چند روز پزشکی قانونی در گزارشی اعلام کرد که مینا به خاطر شکستگی گردن فوت کرده و مرگ او را قتل اعلام کرد و با این گزارش پرونده وارد ...
محمد جواد دلشاد؛ صحافی با دل شاد
در اسفند سال 1311 در خیابان مولوی تهران به دنیا آمدم. پدرم در مسجد جامع خرده فروشی می کرد و در سال 1322 از دنیا رفت. ما چهار پسر و یک دختر بودیم و تنها من وارد این صنعت شدم. نه ساله بودم و برای اینکه حرفه ای یاد بگیرم مرا به یک مغازه ماله فروشی بردند اما بعد از مدتی که هیچ علاقه ای به این کار پیدا نکردم از آن جا بیرون زدم. در آن زمان یک همسایه به نام آقای شهیدی داشتیم که مرا برای کار به شرکت ...
اقدام شیطانی با دختر بیهوش در جنگل تاریک
. برای فرار از دست مهاجم به سمت جنگل فرار کردم که از صخره پایین افتادم و از ناحیه کمر و ستون فقرات آسیب دیدم. به رغم آسیب دیدگی و در حالی که بیهوش شده بودم وی مرا مورد آزار جنسی قرار داد." قربانی بعد از سپری کردن دوران نقاهت از بیمارستان مرخص شده و متهم نیز در بازداشت بسر می برد. حوادث اختصاصی رکنا را اینجا بخوانید: ...
رابطه جنسی همزمان شوهرم با یک زن و یک دختر ! / او شیطان است!
می گذرد و شوهرم باز هم مثل قبل گریه می کند و می گوید لعنت به من که با تو این کار را کردم، از این به بعد نوکری ات را می کنم. هم می نویسم و هم امضا می کنم که اگر هر چیز دیگری از من دیدی، اختیار داری هر تصمیمی بگیری و هیچ حرفی هم نمی زنم. چند روز پیش شوهرم زنگ زده بود و با لحن طلبکارانه ای می گفت که به خاطر رفتارها و محدودیت های تو من این طور شدم. محدود بود و خیانت اگه آزاد بود خدا می داند ...
کلاهبرداری مادر و دختر برای تصاحب ارثیه 50 میلیاردی
تهرانپارس را به نام خودش کرده بود و خواهرم نیز خودروی پدرم را فروخته بود و همه این اتفاقات در حالی رخ داده بود که آنها هیچ مجوز و سندی برای انجام این کار نداشتند. وقتی بیشتر تحقیق کردم فهمیدم که مادر و خواهرم با استفاده از مدارک جعلی این کار را کرده اند، اما خودشان زیر بار نمی رفتند و برای همین تصمیم گرفتم از آنها شکایت کنم. با این شکایت تحقیقات کارآگاهان برای کشف راز ماجرا آغاز شد و آنها در ...
کلاهبرداری مادر و دختر برای تصاحب ارث بیشتر
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایران، 26 بهمن ماه سال 99 مردی با مراجعه به پایگاه پنجم پلیس آگاهی تهران از مادر و خواهرش به اتهام کلاهبرداری شکایت کرد. او در توضیح ماجرا به مأموران گفت: پدرم یک کارخانه صندلی سازی داشت و مدتی قبل از دنیا رفت. پس از آن متوجه شدم که مادر و خواهرم با استفاده از اسناد عادی و رسمی صوری و یا باطل شده، پلاک ثبتی ملک پدری ام را در تهرانپارس، به نام خود منتقل ...
خاطرات جاسوس دستگاه اطلاعاتی فرانسه برای بار پنجم به چاپخانه رفت
مستحکم کنم. با نیروهایش در خشم شان و امیدشان شریک شدم، با تفنگ و عرقم با آنها شریک شدم. بارها برای آنها جانم را به خطر انداختم. آنها برادرانم بودند و حاضر بودم هرچه دارم را با کمال میل تقدیمشان کنم. با آنها مجاهد شدم، روش کار با همه انواع سلاح هایی که روی کره زمین وجود داشت را خوب خوب یاد گرفتم؛ از مسلسل های کلاشینکوف گرفته تا موشک های ضد هواپیما. رانندگی تانک و روش منفجر کردنش را یاد ...
اعزام شهید احمدی به جبهه به اذن امام (ره)
...، ایشون به من اذن دادن تا برم جبهه . وقتی بیشتر کنجکاو شدم ماجرا را برایم تعریف کرد. این رزمنده دفاع مقدس عنوان کرد: جلال گفت وقتی عملیات بیت المقدس انجام می شد، اخبار را می شنیدم و دلم در جبهه ها و عملیات بود و نمی توانستم طاقت بیاورم. در حال پست دادن در بیت امام خمینی (ره) بودم، قدم می زدم و گریه می کردم که امام نیز برای قدم زدن به حیاط آمدند؛ تا نگاهشان به من افتاد و گریه مرا دیدند ...
نگار عابدی: نگران بودم مخاطب مرا جدّی نگیرد/ سر صحنه "دودکش2"ام
.... * وقتی سریال تعبیر وارونه یک رؤیا روی آنتن رفت، از کلّیت کار و بازی خودتان رضایت داشتید؟ تا حدود زیادی بله؛ یک مقدار نگران بودم که مبادا به خاطر بازی در سریال های دودکش و شمعدونی، مخاطبان مرا در قالب نقش جدّی نپذیرند که خوشبختانه این اتفاق نیفتاد و از واکنش ها و بازخوردهای مثبتی که از مردم گرفتم متوجه شدم با کاراکتر ناهید ارتباط برقرار کرده اند. کلّیت سریال هم که خیلی خوب ...
ربودن مرد با همدستی خواننده زیر زمینی
قبل با ستاره آشنا شدم که به من گفت مرد تاجری به او خیانت کرده است. او گفت مرد تاجر به بهانه ازدواج به او تجاوز و بعد هم او را رها کرده است و به همین خاطر قصد انتقام دارد. ستاره پیشنهاد داد او را برباییم و اموالش را سرقت کنیم. ابتدا مخالفت کردم اما وقتی دیدم مرد تاجر قصد خرید میلیاردی دارد قبول کردم و روز حادثه همراه ستاره او را ربودیم. قرار بود ستاره دلارها و درهم ها و طلاهای سرقتی را بفروشد و سهم ...
مرد رؤیاهای دختر پولدار، قاتل زندانی از آب درآمد
پیام های تهدید آمیز می فرستاده است. متهم پس از انتقال به دادسرا، آشنایی با شاکی را قبول کرد، اما مدعی شد که او را تهدید نکرده است. وی گفت: مدتی قبل گوشی به قیمت خیلی بالایی در زندان خریدم. از آن روز به بعد وارد فضای مجازی شدم تا اینکه با دختر 20 ساله آشنا شدم و فهمیدم دختر پولداری است. به او ابراز علاقه کردم و او هم از من خوشش آمد و رابطه دوستانه ما برقرار شد. وقتی فهمید من زندانی هستم و ...
سولوگامی چیست؛ چرا زنان به ازدواج با خودشان علاقه پیدا کرده اند؟
سرماخوردگی و رابطه بدی که با نامزدم داشتم مرا وادار کرد که با خودم ازدواج کنم. مردم عادت دارند که ازدواج و با هم بودنشان را جشن بگیرند اما هیچکس رهایی از شرایط بد و بازگشت به رضایت و خوشبختی فردی را جشن نمی گیرد. به همین خاطر نیز تصمیم گرفتم که این موفقیت را به تنهایی جشن بگیرم. در تاریم 16 می سال 2015 سوفی به کلیسایی در برایتون انگلستان رفت تا با خودش ازدواج کند. در آن زمان، سولوگامی ...
اظهارات دردناک نوجوان 19 ساله؛ موادم را دزدید کشتمش!
.... قبل از زندان چه کاره بودی؟ با گاری ام زباله گردی می کردم. چه کسی را کشتی؟ یک مرد معتاد. چرا؟ او سرم کلاه گذاشته بود. 20 هزار تومان به او دادم برایم شیشه بخرد که پول را برداشت و برای مصرف خودش شیشه خرید. چند شب بود مواد نداشتم که مصرف کنم و خمار بودم. مقتول چند بار برایم شیشه خریده و پولش را داده بودم، اما نمی دانم چرا این دفعه ...
گفت و گو با جانباز و بانوی ورزشکار، کلثوم زارعی یزدان خانواده ای فو ق العاده بجای پای نداشته ام!
خیلی ناراحت شده بودند. دلداری می دادند می گفتند چیزی نشده. خوب می شوی. گاهی به هوش می آمدم و بعد از هوش می رفتم. ایشان هم مرا به بیمارستان رسانده بود و برگشته بود. ابتدا در بیمارستان عباسی میاندوآب بستری شدم که بعد با کمبود امکانات بیمارستانی مرا به بیمارستان امام خمینی مهاباد انتقال دادند. فاش نیوز: از اتفاقات بیمارستان چیزی در ذهن دارید؟ - بله آنجا به من سرم و کیسه خون وصل ...
جدایی، یک روز بعد از عقد
اسماعیل که هنگام عقد اسمی از همسر سابقش آورده بود، هرگز تصور نمی کرد این کار به قیمت نابود شدن ازدواجش تمام شود. این زوج هفته گذشته درخواست طلاق خود را به دادگاه خانواده ارائه کردند. زن جوان وقتی مقابل قاضی دادگاه قرار گرفت، درباره ماجرای زندگی اش گفت: شوهرم هنوز هم به همسر سابقش فکر می کند. او حتی روز عقد نیز از همسر سابقش یاد کرد. وقتی با اسماعیل آشنا شدم او یک سالی می شد از همسرش ...
قتل نوعروس قبل از جشن ازدواج
زندگی هر کسی پیش بیاید. پشیمانم! متهم ادامه داد: روز حادثه به مقابل خانه همسرم رفتم و برای انجام کار هایی که داشتیم، او سوار ماشینم شد و به راه افتادیم. در بین راه پای همان اختلافات جزئی به میان کشیده و بحثمان شد. در یک لحظه آنقدر عصبانی شدم که کنترلم را از دست دادم و با مشت ضربه محکمی به سر همسرم زدم. او بی حال شد، اما حتی تصورش را هم نمی کردم که جانش را از دست داده باشد. کمی بعد هر چه ...