دوست برادرم وقتی شوهرم نبود در آشپزخانه به من نزدیک شد
سایر منابع:
سایر خبرها
دختر 18 ساله: نمی خواستم پدرم از رابطه نامشروع من خبردار شود
روزهای آغازین حضورم در فروشگاه به من ابراز علاقه می کرد. من هم که فرزند طلاق بودم و همواره احساس کمبود محبت می کردم، شیفته جملات و کلمات محبت آمیز آرمان شدم و خیلی زود به او دل باختم اما یک روز مادرم از این ارتباط عاشقانه مطلع شد و چنان سر و صدایی به راه انداخت که همه وجودم لرزید. از آن روز به بعد دیگر اجازه نداد سر کار بروم یا از خانه خارج شوم اما من که آینده ام را به لبخندهای پر از مهر وعاطفه آرمان ...
بابا بیا پایین مرا به آغوش بگیر
دوره آموزشی بود. بعد آموزش او را به خط مقدم بردند. وقتی برگشت مشتاق تر از قبل بود. کلاً یک آدم دیگر شده بود. دیگر دلش اینجا بند نبود. کوثرم 8 ماهش شده بود، باز قصد رفتن کرد. این بار سوم بود. در آن زمان جنگ شدیدتر شده بود. یک ماهی پا پیچ من شده بود. دلشوره عجیبی داشتم. حالتی که در 2 دفعه قبلی نداشتم. انگار می دانستم این بار آخر است. بغض گلویم را گرفته بود. او رفت و 16 روز بعد هم آسمانی شد ...
ناگفته های پرویز مظلومی؛ قضیه قرارداد 120 تومانی علی دایی چه بود؟
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان ، با پرویز مظلومی چند عکس قدیمی را مرور کردیم. از خاطرات جوانی اش گفت. از روز هایی که مثل برق و باد برایش گذشت. از اینکه چطور برادر بزرگترش را از دست داد، عباس آقا را. همانی که اولین فوتبالیست خانواده بود و هنوز به فکرش است. غلامحسین هم دیگر برادر او بود که از دنیا رفت. مظلومی در این مصاحبه همچنین خاطره ای از علی دایی تعریف کرد که در نوع خود جالب بود ...
زورگیران جوان مشهدی را با چاقو شل و پل کردند / نیمه جان دزدی قوی هیکل را سفت گرفتم + عکس
کلاس هشتم ترک تحصیل کردم، تصمیم گرفتم به برادرم در تامین هزینه های زندگی کمک کنم چرا که پدرم از 8 سال قبل به سرطان ریه دچار شده است و نمی تواند کار کند! او در گذشته راننده اتوبوس مسافربری بود ولی از مدتی قبل برادرم سر کار می رفت و مخارج زندگی را می پرداخت در این میان من هم در پارک ها و خیابان ها با دوستانم وقت می گذراندم تا این که از 12 سالگی به کشیدن سیگار روی آوردم و الان هم مواد مخدر مصرف می ...
همه دخترهای فامیل،بعد ازدواج سفرخارجی داشته اند،اما تو حاضرنیستی برایم هر روز یک لباس برند بخری
پسر جوان تقریباً 25 ساله بود و همسرش که لباس هایی گرانقیمت و شیک بر تن داشت تقریباً همسن و سال خودش بود. در حالی که زوج جوان با هم بگومگو می کردند منشی دادگاه با گرفتن برگ ابلاغیه آنها را وارد اتاق قاضی کرد. بعد از ورود، قاضی با عینک گردی برچشم رو به زن جوان کرد و گفت: دخترم من در یک بررسی اجمالی روی پرونده شما متوجه شدم علاقه خاصی به خرید لباس های مارک و گرانقیمت داری و اختلاف شما با ...
پول خوب است، به شرطی که جنبه اش را داشته باشی
نشانه قهر از خانه رفتم. همسرم با التماس به دنبالم آمد و دوباره قول داد که دیگر این رفتار را تکرار نخواهد کرد و من مجدداً او را بخشیدم. اما انگار توبه ی گرگ مرگ است چرا که الان که حدوداً 10 سال از آن ماجرا می گذرد، هنوز همسرم نتوانسته ارتباطش را با آن زن قطع کند و من و فرید تمام این سال ها را فقط به خاطر بچه ها با هم زندگی کردیم. دیگر تمام بچه ها و فامیل هم ماجرای زندگی ما را ...
قاتل: به خاطر فرزندانم مرا ببخشید
غیاب آن ها درخواست قصاص کرد. در ادامه متهم در جایگاه ایستاد و جرمش را گردن گرفت، اما خلاف اظهاراتش گفت: قبول دارم مرتکب قتل شدم، اما از قبل نقشه کشتن او را نداشتم. در دادسرا تحت فشار های بازجویی آن اظهارات را گفتم. باور کنید قتل اتفاقی بود. او در ادامه درباره جزئیات قتل گفت: وقتی طا ها از شراکت منصرف شد من مبلغ یک میلیارد تومانی که از او گرفته بودم را پس دادم و فقط مبلغ 20 میلیون تومان از آن باقی ...
متهمان قتل پزشک سرشناس پای میز محاکمه
صدای شلیک چند گلوله در خیابان ظفر پیچید و دو مرد مسلح بلافاصله از آپارتمانی خارج شده و سوار ماشین همدستشان شدند و گریختند. مأموران کلانتری 103 گاندی وقتی در جریان شلیک شبانه قرار گرفتند، به خانه موردنظر رفتند و با پیکر خونین دکتر محمود باستانی 62 ساله که مشاور عالی رئیس بیمارستان فیروزگر بود، روبه رو شدند. همسر این پزشک که هراسان بود، به مأموران گفت: من و همسرم در خانه تنها ...
برادرم در فکه و پسرم در قنیطره آسمانی شدند
آشنا شده و گاهی به خدمت ایشان می رفت. قبل از یکی از سفرهایش به قزوین برادرم خدمت رهبر می رسد و می گوید می خواهم به قزوین بروم اگر کاری دارید، برایتان انجام دهم. ایشان هم می فرمایند که می توانید تعدادی از عکس های امام و اسلحه را همراه خود ببرید؟ این کار برای شما خطر دارد. برادرم می گوید بله این کار را انجام می دهم و مسئله ای نیست. سپس برادرم اسلحه و عکس ها را داخل گونی می گذارد و با اتوبوس به خانه ...
ماجرای چند مرگ دلخراش در کویرهای ایران
داشته باشیم. لوازم مورد نیازمان را برداشتیم و با همسرم حرکت کردیم. بعد از طی مسافتی، به همسرم گفتم اگر موافق باشی بیابان را دور بزنیم و از نقطه دیگری برویم. همسرم هم از این پیشنهاد استقبال کرد. در ادامه راه، دوباره تغییر مسیر دادم و باز هم همسرم استقبال کرد. بعد از مدتی ناگهان متوجه پرایدی شدم که وسط بیابان گیر افتاده بود. سرنشینان آن هم زن و شوهری بودند که آب آشامیدنی شان تمام شده بود. همسرم که ...
20 سال؛ هرروز کتک خوردم!
زندگی می کردم، دل خوشیم ساعت های ملاقات بود؛ هرماه برای ملاقات به زندان می رفتم، گاهی هم ملاقات خصوصی به ما می دادند، همان روزها بود که تصمیم گرفتیم بچه دار شویم و بعد از سه سال اولین فرزندمان به دنیا آمد درحالی که 12 سال از زندان همسرم باقی مانده بود. او قربانی عشق خودخواسته اش بود اما همه چیز آن طور که فریبا پیش بینی کرده بود عاشقانه پیش نرفت، همسرش در زندان با افرادی ...
اعتراف عجیب ستاره سریال گامبی وزیر
ایران آرت: آنیا تیلور-جوی فاش کرده است که زمانی تحمل دیدن چهره خودش را روی پرده سینما نداشته است. ستاره "گامبی وزیر" به تازگی در مصاحبه با "هالیوود ریپورتر" اعتراف کرده است که پس از دیدن بازی خود در "ساحره" (The Witch) رابرت اگرز احساس ناخوشایندی داشته. آن فیلم ترسناک در سال 2015 در جشنواره ساندنس اکران شد و تیلور-جوی را به شهرت رساند. آنیا تیلور-جوی می گوید: "راب [اگرز ...
تلاش ناکام فرزندان پیرزن مقتول برای اثبات قاتل بودن عروس خانواده
که بین ما ایجاد شده بود، به دلیل مشکلاتی بود که خواهرشوهرها و برادرشوهرم ایجاد کرده بودند. او خودش به ما اعتماد داشت و اجازه می داد به خانه اش رفت وآمد کنیم و حتی کلید در خانه را هم داشتیم. البته به جز ما دو فرزند دیگر مقتول هم کلید خانه را داشتند. این زن ادامه داد: آخرین بار به خانه مادرشوهرم رفتم و بعد از خوردن ناهار آنجا را ترک کردم. من نمی دانم چه کسی وارد خانه مادرشوهرم شده و او ...
استقبال زیاد از پیش فروش اول فیدلیتی، پیش فروش بعدی بزودی اعلام می شود
.... سعید شهروز یکی دیگر از ثبت نام کنندگان مرحله اول فیدلیتی از شهرستان بابل پیرامون نحوه ثبت این خودرو بیان داشت: هنگام درج اطلاعات مشکلی نداشتم اما دوبار در درگاه پرداخت با مشکل مواجه شدم و تقریبا حدود 30 دقیقه ثبت نامم به طول انجامید. وی با بیان اینکه از طریق اینترنت منزل اقدام به ثبت نام فیدلیتی گرفتم، گفت: البته سایت شلوغ و پرترافیک بود و با وجود ...
راز قتل زن مسن سر به مهر ماند
خواهر های شوهرم قطع رابطه کردم؛ اما بعد از مدتی، چون یکی از خواهر های شوهرم بیمار شد، به ملاقات او رفتیم و با هم آشتی کردیم. من و شوهرم همیشه به خانه مادرشوهرم رفت و آمد داشتیم و کار های شخصی او را انجام می دادیم. مادرشوهرم زن مستقلی بود و هرگز درباره کار هایی که انجام می داد، به کسی توضیح نمی داد. من از اینکه مادرشوهرم در خانه اش یا در بانک یا هر جای دیگری پول داشته، اصلا خبر نداشتم. البته ...
دختر 13 ساله بودم که پسرخاله ام مرا بی آبرو کرد / این دختر عروس موقت می شد
ام چند موادفروش بودند که هر موقع از جلو خانه شان رد می شدم، چند مصرف کننده مواد مخدر یا در حال تزریق بودند یا مواد می کشیدند. این شرایط روی پسر خاله ام اثر گذاشته بود و او نیز مثل دیگر جوانان محله به شیشه معتاد شده بود. متأسفانه رابطه من و پسرخاله ام موجب آلوده شدن من هم شد. چگونه با مردان وارد رابطه می شدی؟ بعد از فرار از خانه خاله ام، آواره کوچه و خیابان شدم. نه جایی برای ...
دوست نداشتم وارد سینمای تجاری شوم / به دلیل اینکه قصه شهرزاد عوض شد دیگر نتوانستم بازی کنم
کبدم دیگر مشکلی ندارد. درواقع خدا به مادرم رحم کرد که تنها بود و من برای او باقی ماندم. وی درباره سریال شهرزاد گفت: شهاب حسینی و آقای فتحی را بسیار دوست دارم، اما به دلیل اینکه قصه عوض شد نتوانستم بازی کنم. پورعرب در پایان با بیان اینکه متولد اول تیرماه سال 1340 است، بیان داشت: در شهر ری در یک خانواده کارمندی که پدرم کارمند آموزش و پرورش و مادرم خانه دار بود، به دنیا آمدم. بعد از سال ها دلم می خواهد برای کسانی که مخاطب من هستند، آرزویی کنم. امیدوارم خوب زندگی کنند بیماری کرونا از بین برود، مردم خوب زندگی کنند و بیشتر یکدیگر را ببینند و درک کنند. ...
محاکمه قاتل پزشک معروف تهرانی و همدستانش/ درخواست قصاص برای قاتلان اجاره ای
. مردی که لباس آبی به تن داشت خودش را مأمور سازمان آب معرفی کرد. همسرم در را برایش باز کرد، اما ناگهان دو مرد جوان به داخل خانه حمله ور و با همسرم درگیر شدند و به او شوکر زدند. همسرم روی مبل افتاد بعد با تهدید مرا به داخل اتاق بردند و گفتند جعبه جواهراتم را به آن ها بدهم. از ترس مقاومتی نکردم و جواهراتم را به آن ها دادم. همان موقع همسرم بلند شده بود تا به مقابل در برود و کمک بخواهد که مردان ناشناس ...
برادرکشی برای نجات فرزند
اعتیاد افتادم و معتاد شدم. اما بعد از چند سال ترک کردم و برای تأمین هزینه زندگی ام با تاکسی کار می کردم. متهم درباره جزئیات درگیری خونین با برادرش گفت: خانه پدری ام در منطقه جنوبی شهر بود و پشت خانه مان محوطه ای بود که افراد ناباب و خلافکار به آنجا رفت و آمد می کردند بعد از مدتی متوجه شدم برادرم نیز به آن مکان رفت و آمد می کند و آبرویمان را در محل برده بود. بار ها ...
زیباترین اشعار و عکس های عاشقانه و رمانتیک برای همسر ، عشق ، یار و معشوق
عاشق به مثال ذره گردان گردد چون باد بهار عشق جنبان گردد هر شاخ که خشک نیست رقصان گردد ****** شد ز غمت خانه سودا دلم در طلبت رفت به هر جا دلم در طلب زهره رخ ماه رو می نگرد جانب بالا دلم ****** آن وقت که بحر کل شود ذات مرا روشن گردد جمال ذرات مرا زان می سوزم چو شمع تا در ره عشق یک وقت شود ...
پاسخ عجیب مجری برنامه "زندگی پس از زندگی" به یک سؤال / دستور گرفتم این برنامه را بسازم
ب هایی ناخواسته تولید شد و از آن کتاب ها، سخنران تولید شد و این موارد در حالی بود که بنده سال ها پیش از این شروع کرده بودم و به این زایش های ناخواسته توجهی نداشتم و راه خود را در پیش گرفته بودم و برنامه ای برای کار گیشه و بازار نداشته و ندارم و نخواهم داشت و تلاش کردم کار پژوهشی ریشه ای، عمیق و بدون شتاب داشته باشم و در یک مقطعی به یک علت متافیزیکی، کتاب متوقف شد و تقریبا می توان گفت بنده و همس ...
درخواست دیه از بیت المال برای قتل پیرزن تنها
ادامه متهم به دستور ریاست دادگاه در جایگاه قرار گرفت و با انکار قتل گفت: قبول دارم سال ها قبل با مادرشوهرم و دخترانش اختلاف داشتم و قطع رابطه کرده بودم، اما بعد از مدتی، چون یکی از دختران مقتول بیمار شد به ملاقاتش رفتم و همین باعث شد که با هم آشتی کنیم و رفت و آمد ها شروع شود. بعد از فوت پدرشوهرم نیز من و شوهرم همیشه به خانه مقتول رفت و آمد داشتیم و کار های شخصی او را انجام می دادیم. مادر شوهرم ...
روایت تلخ اعتیاد در شهر
...> زندگی خوبی را با همسرم شروع کردیم و با وجود اینکه درآمد زیادی نداشتیم و مستأجر هم بودیم، ولی احساس خوشبختی می کردیم ولی افسوس که این خوشبختی تنها 5 سال طول کشید اینها برشی از زندگی رضا و مریم است که بعد از 10 سال زندگی مشترک و عاشقانه به دام شیشه افتاده بودند و هر آنچه که داشتند در این مسیر از دست داده بودند. در یک مکانیکی کار می کردم که بعد از مدتی با همکارانم رابطه خانوادگی پیدا کردم و ...
ابتلای بازیگر سریال فرندز به سرطان+عکس
و عملکرد خون را دیدم فوراً متوجه شدم که یک جای کار به شدت می لنگد. پزشکم فوراً تماس گرفت و گفت: “باید فردا مراجعه کنید چون ممکن است پروستات شما مشکلی جدی داشته باشد.”” او در ادامه می گوید به مدت یک سال درمان مؤثری را پی گرفته است: “تمام کاری که باید می کردم این بود که قرصی را صبح و شب مصرف می کردم و بوم، زندگی به حالت عادی بازگشت. راستش احساس می کردم حالم خوب شده. هیچ علائمی نداشتم و ...
محاکمه عاملان قتل دکتر سرشناس
مرد مسلح وارد خانه شده و پس از سرقت طلاها در راه پله ها با همسرم درگیر شده و او را به قتل رساندند. در بررسی ها مشخص شد زن میانسالی به نام فریبا که عروس خانواده و همسر این پزشک بود با آنها اختلاف داشته است. همین سرنخ باعث شد که تحقیقات روی زن میانسال متمرکز شود و کارآگاهان خیلی زود دریافتند فریبا با همدستی سه مرد، عاملان این جنایت هستند. بدین ترتیب تیم جنایی در چند عملیات ویژه ...
سرد شدن رابطه جنسی، 5 متهم اصلی را بشناسید!!
5 متهم سرد شدن رابطه جنسی آمادگی، انتخاب و مراقبت از رابطه سه مفهوم اساسی برای داشتن یک زندگی مشترک از قبل ازدواج تا بعد آن هستند؛ به عبارتی بعد از آمادگی و انتخاب، وظیفه اصلی زوج ها تازه شروع می شود و آن وظیفه مراقبت از رابطه زن و شوهری است. تداوم و پایداری رابطه عاشقانه مستلزم توجه به سه بعد اساسی عشق است؛ رابطه عاشقانه یعنی رابطه ای که در آن سه بعد صمیمیت، تعهد و کشش وجود داشته باشد ...
لحظه مرگم بتوانم خط زیبای قرآن را ببینم
آرزو را داشتم و از مادرمم می خواستم برای من دعا کنم. یک روز این آرزو را به خواهر بزرگترم هم گفتم، او گفت با یک ضبط و نوار شروع به حفظ کن و نوار جزء یک را به من داد و رفت. سر ضبط نشستم و تلاوت استاد پرهیزگار را بارها شنیدم، هر چه تلاوت می شد از جمله اول، من تکرار می کردم و یه لحظه متوجه شدم 20 آیه حفظ شده ام. چند سال طول کشید تا حفظ کنید؟ من خیلی سختی برای حفظ قرآن ...
نوعروس تحت تعقیب داماد بود / او در محل کار پریا رفتاری عجیبی از خود نشان داد
او هستم و به بهانه های مختلف مرا از همه فعالیت های اجتماعی ام محروم می کند. حتی حاضر نیست من برای خرید از خانه خارج شوم، در حالی که یک مدیر موفق در شرکتی معتبر بودم که حالا به خاطر همسرم حاضر شده ام در بایگانی کار کنم. اما دیگر تحمل کتک کاری او با دیگر مردها را در کوچه و خیابان ندارم... زن جوان بغض کرد، اما اجازه نداد اشک هایش جاری شود. تنها به یک نقطه خیره شد و سکوت کرد ...
شلیک 5 گلوله برای انتقام از همسر سابق
یک روز تماس گرفت و با اصرار و خواهش از من خواست به ملاقاتش بروم و به حرف هایش گوش کنم. می گفت پشیمان است و می خواهد همان مردی باشد که من می خواهم بالاخره قبول کردم و به ملاقاتش رفتم، اما او مرا به مکانی خلوت برد و مورد آزار و اذیت قرار داد. بنفشه ادامه داد: بعد از آن ماجرا، دیگر جواب تلفن های اشکان را نمی دادم تا اینکه صبح روز حادثه زمانی که از خانه خارج شدم تا به محل کارم بروم، شخصی از پشت ...