قصاص؛ مجازات قتل در حالت مستی
سایر منابع:
سایر خبرها
قصاص، مجازات قتل یک زندانی
.... یکی، دو ساعت بعد چون می خواستم نامزدم را ببینم از آنها خواستم خانه ام را ترک کنند سعید رفت اما مقتول نرفت و با هم درگیر شدیم. او با چاقو خودزنی کرد و یک ضربه هم به من زد و من که مست بودم و حالت طبیعی نداشتم چاقو را از دست او گرفتم و چند ضربه به او زدم. وقتی فهمیدم فوت کرده از ترسم جنازه را پتوپیچ کردم و شبانه جنازه را به حوالی زمین فوتبال بردم و آنجا رها کردم. پس از پایان محاکمه قضات وارد شور شدند و متهم را به قصاص محکوم کردند. ...
قصاص؛ مجازات قتل رفیق در حالت مستی
خاطر کینه قدیمی که از او به دل دارد، پسرم را کشته باشد. به دنبال اطلاعاتی که این مرد به پلیس داد سیاوش ردیابی و بازداشت شد. او که قصد داشت پلیس را گمراه کند سرانجام لب به اعتراف گشود و به قتل اعتراف کرد. سیاوش در دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد. در ابتدای این جلسه پدر و مادر نیما برای سیاوش حکم قصاص خواستند. سپس سیاوش در جایگاه متهم ایستاد و گفت: آن روز مشروب خورده و مست بودم که ...
قصاص پایان قتل دوست زندانی
جایگاه ایستاد. او با اقرار به جرمش در شرح ماجرا گفت: روز حادثه مشروب خورده و مست بودم. همینطور در خیابان می چرخیدم که با نعیم روبه رو شدم. من و نعیم از دوران کودکی همدیگر را می شناختیم و دوست بودیم. در آن دوران یک بار با هم دعوایمان شد و نعیم با چاقو به سرم زده بود. همین بهانه ای شد از او ناراحت باشم، اما از این ماجرا کینه ای نداشتم که بخواهد انگیزه قتل باشد. متهم ادامه داد: آن روز نعیم ...
اسیدپاشی مرگبار روی برادر در ورامین
حادثه 24 - مردی که متهم است در یک حمله اسیدی برادرش را به طرز فجیعی به قتل رسانده است، با نقض رأی ازسوی دیوان عالی کشور یک بار دیگر پای میز محاکمه می رود. خرداد 98 مرد جوانی به نام حمید که آثار سوختگی روی بدنش نمایان بود، به بیمارستانی در ورامین منتقل شد. در بررسی ها روشن شد روی سر، کمر و پشت حمید اسید ریخته شده است. حمید در حالی که قادر به صحبت نبود، تحت درمان قرار گرفت اما 20 روز بعد ...
جزئیات بازداشت قاتل پیش از وقوع قتل دوم
مدال قهرمانی دارم. مقتول به دلیل اینکه اضافه وزن داشت با ماشین تعقیبم کرد و به من رسید. من هم در این فاصله پیامک ها را خواندم و حتی عکس هایی در گوشی موبایل مقتول دیدم که بیشتر عصبانی شدم. بعد به سمت او رفتم و با چاقو چند ضربه به وی زدم. چرا در مدتی که فراری بودی دست به گروگانگیری زدی؟ قصد گروگانگیری نداشتم. بعد از قتل به اراک فرار کردم و می خواستم با تهیه اسلحه دوباره به ...
پیامک احساسی به منشی باعث قتل آقای مدیرعامل شد
شدم و فردین را با چاقو زدم و با خودرو فرار کردم. بعد از قتل چکار کردی؟ از تهران فرار کردم. می خواستم مینو را هم بکشم به همین دلیل اسلحه کلاشنیکفی خریداری کردم. در حال عبور از یکی از روستاها بودم که مردم با دیدن اسلحه ترسیدند و شروع به داد و فریاد کردند. من که از برخورد اهالی ترسیده بودم به مرغداری پناه بردم. اما آنجا دستگیر شدم. ...
مدیرعامل یک شرکت در تهران به خاطر پیامک احساسی به منشی اش به قتل رسید
متهم به قتل مدیرعامل یک شرکت در پایتخت که در استان مرکزی بازداشت شده بود پس از انتقال به دادسرای جنایی تهران، جزئیات این جنایت را برملا کرد.
پبامک هایی که بوی خون می داد!
با ضربات چاقوی دامادم زخمی شد. من به شدت شوکه شده بودم و آنچه با چشمانم می دیدم را باور نمی کردم. پس از این اتفاق، دامادم فرار کرد و من همچنان شوکه بودم که همسایه ها را خبر کرده و به پلیس زنگ زدم. بررسی ها حکایت از این داشت که زن جوان (مقتول) از چند وقت قبل با مرد غریبه ارتباط تلفنی داشته و وقتی همسر 28ساله اش متوجه این ارتباط شده، از او خواسته بود که با مرد غریبه تماس بگیرد و وی را به ...
پس لرزه های هک شدن دوربین های زندان اوین توسط گروه عدالت علی / مسئولیت با کیست؟
متأسفانه در زندان دست به خودکشی زده است. احمد امیرآبادی نماینده مجلس بعد از جنجالی شدن خبر مرگ سیدامامی به پخش فیلم سلول برای نماینده های مجلس اشاره کرده و گفته آنچه که در این فیلم پخش شد این بود که کاووس سیدامامی با حالت کاملا مضطرب بود و بعد از چند بار قدم زدن در سلول پیراهن خود را بیرون آورد و پس از اینکه پیراهن خود را به حالت طناب دور گردن خود بست و آن را چند بار گره زد و کشید. ...
اعترافات عامل قتل در بلوار قیام / متهم: از قصاص وحشت دارم
حادثه 24 - متهم به قتلی که پس از دستگیری به طرز عجیبی جنایت را انکار می کرد سرانجام اعتراف کرد که به خاطر حواس پرتی دست به قتل دوستش زده است. این جنایت شامگاه پانزدهم مرداد ماه در حوالی بلوار قیام در جنوب تهران رخ داد. مقتول جوانی 21 ساله بود که بر اثر اصابت ضربه چاقو جانش را از دست داده بود و عامل جنایت کسی جز دوست او نبود. متهم به قتل بعد از جنایت چاقو را همانجا رها کرده و گریخته بود ...
اخبار حوادث امروز (1 شهریور 1400) از اعترافات پسر 15 ساله مشهدی که اجساد مادربزرگ و پدرش را به آتش کشید ...
که برای پیدا کردن کار از خانه بیرون رفته بود در جریان تصادفی دلخراش به شدت مصدوم و دچار مرگ مغزی شد و خانواده اش در اقدامی انسانی اعضای بدن او را به بیماران نیازمند افغان اهدا کردند. قصاص، مجازات قتل در حالت مستی / حاضران در پارک شهران شاهد این جنایت بودند مرد جوان که در حالت مستی مرتکب قتل شده بود در حالی به قصاص محکوم شد که در جلسه دادگاه گفته بود قصد قتل نداشته و اصلاً ...
بازهم دخترکشی در ایران؛ مریم با دستان پدر سنگدلش خفه شد!
.... من هم برای اینکه صدایش بیرون نرود، دستم را جلوی دهانش گرفتم و فشار دادم، اما وقتی به خودم آمدم که دخترم دیگر نفس نمی کشید. واقعا شوکه شده بودم. نمی دانستم باید چه کار کنم. جسد را در همان حالت رها کردم و از خانه بیرون رفتم. متهم به قتل در ادامه اظهاراتش گفت: چند ساعت در خیابان پرسه زدم و بالاخره تصمیم گرفتم خودم را به پلیس معرفی کنم. من واقعا قصد نداشتم مریم را به قتل ...
کور کردن چشم مشتری بخاطر یک پاکت سیگار / صاحب سوپرمارکت محاکمه شد
بیرون مغازه بروم. شاکی و دوستش دست بردار نبودند این شد که درگیری بالا گرفت و در آن درگیری با چوب یک ضربه به صورت شاکی زدم. باور کنید قصد ترساندن و فراری دادن آن ها را داشتم، اما ضربه کاری بود و باعث تخلیه چشم شاکی شد. بعد از اقرار های مرد جوان و تبرئه پدر وی پرونده بعد از کامل شدن تحقیقات و صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. متهم بعد از تعیین شعبه در وقت رسیدگی ...
قاتل: صداهایی به من گفتند پدرت را بکش
زنگ زدم. با دستگیری عامل جنایت جسد مقتول به پزشکی قانونی و متهم به اداره آگاهی منتقل شدند. پسر جوان در همان بازجویی های اولیه به قتل پدرش اقرار کرد وگفت: چند وقتی بود که صداهای عجیبی می شنیدم. صداهایی که از من می خواستند کاری را انجام بدهم. اکثر وقت ها سعی می کردم اهمیتی به صداها ندهم اما نمی شد. ناچار بودم برای اینکه صداها قطع بشود هرچه آنها می گویند را انجام بدهم. وی ادامه داد: روز ...
فرزندکشی مذبوحانه!
در سال 1388، برنده جایزه بهترین کارگردانی و بهترین فیلمنامه و بهترین صدا برای فیلم بور بیجاده رنگ در ششمین جشنواره دانشجویی فیلم نهال (دانشگاه هنر) در سال 1388 و کاندیدای بهترین (تصویربرداری و تدوین) شده بود. این کارنامه نشان می دهد که بابک، کارگردان پرکاری نبوده و البته چندان شهرت چشمگیری هم نداشته است. اما بعد از خبر قتل وی توسط پدر و مادرش، شهرتی به دست آورد که البته این آوازه بعد از ...
حبیب: هواپیمای روسی مانع شهادتم شد!
پشت فرمان بودم و اصلا نمی توانستم از ماشین پیاده شوم، بدوم یا چیزی جا به جا کنم، فقط پشت ماشین بودم؛ آن هم به سختی؛ برای این که برنگردم ایران، بعد از اینکه از لبنان آمدم سوریه به سختی کارم را انجام می دادم. بعد پاهایم خوب شد ولی به حالت اول برنگشت. مدام درد داشتم. سخت راه می رفتم. اینها را تحمل می کردم که نگویند فلانی برگرد؛ فلانی نمی توانی یا کم آورده ای... این سفر چهارم بود. آمدم و ...
حبیب: هواپیمای روسی مانع شهادتم شد!
، فقط در ماشین و پشت فرمان بودم و اصلا نمی توانستم از ماشین پیاده شوم، بدوم یا چیزی جا به جا کنم، فقط پشت ماشین بودم؛ آن هم به سختی؛ برای این که برنگردم ایران، بعد از اینکه از لبنان آمدم سوریه به سختی کارم را انجام می دادم. بعد پاهایم خوب شد ولی به حالت اول برنگشت. مدام درد داشتم. سخت راه می رفتم. اینها را تحمل می کردم که نگویند فلانی برگرد؛ فلانی نمی توانی یا کم آورده ای... این سفر چهارم ...
کرونایی ها چه می کشند؟/ روایت یک روز سخت از خانه تا بیمارستان
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان ،از خواب که بیدار شدم سرم از خودم نبود. چای ساز را روشن کردم و به پرنده های نشسته روی سیم برق زل زدم. تیک تاک ساعت روی اعصابم رژه میرفت. مدام نگاهم را از جواب مثبت آزمایشم می دزدیدم تا شاید بتوانم خودم را گول بزنم، اما بی فایده بود؛ خس خس سینه ام مشت هایش را بیرحمانه توی صورت رویاهایم می کوبید، من به کرونا مبتلا شده بودم. هنوز سرفه می کرد و ...
قصاص؛ پایان درگیری خونین در بوستان
چند ساعت بعد دوستانم با من تماس گرفتند و گفتند فردی را که با چاقو زده بودی در بیمارستان فوت کرده است. وی در ادامه گفت: من اصلاً مقتول را نمی شناختم و هیچ خصومتی هم با او نداشتم. باور کنید مست بودم و حالت طبیعی نداشتم که دست به این کار زدم. من حتی به خوبی به خاطر ندارم چاقو را چطور به گردنش زدم. وی در پاسخ به سؤال قاضی درباره اینکه چرا چاقو حمل می کردی گفت: مدتی بود موتور ...
قتل، پایان درگیری به خاطر یک جفت کتانی!
بیمارستان فوت کرده است. با مشخص شدن این موضوع بلافاصله تیم جنایی راهی محل حادثه شده و در تحقیق از شاهدان ماجرا، انگیزه جنایت برملا شد. یکی از شاهدان در تحقیقات گفت: قاتل پسر 19 ساله ای به نام شاهرخ است که از دوستان و بچه محل مقتول است. روز حادثه، متهم با مقتول بر سر یک جفت کفش کتانی دعوایش شد، اما اینکه کفش متعلق به چه کسی بود و جزئیات دیگر ماجرا را نمی دانم. یک دفعه شاهرخ با چاقویی که به همراه داشت، ضربه ای به قفسه سینه متهم زد و متواری شد. با شناسایی هویت متهم، بازپرس شعبه چهارم دادسرای امور جنایی پایتخت دستور بازداشت متهم فراری را صادر کرد. ...
اعدام برای گناه بزرگ مستی جوان تهرانی !
که در جیب داشتن بیرون آوردم و یک ضربه به گردن مرتضی زدم. من همان موقع با موتور فرار کردم اما چند ساعت بعد دوستانم با من تماس گرفتند و گفتند مرتضی در بیمارستان جان سپرده است . وی گفت: باور کنید من اصلا مقتول را نمی شناختم و هیچ خصومتی با او نداشتم .باور کنید مست بودم و حالت طبیعی نداشتم که دست به این کار زدم .من حتی به خوبی به خاطر ندارم چاقو را چطور به گردن مرتضی زدم. وی در ...
قصاص پایان درگیری در یکی از پارک های غرب تهران
بخواهم او را به قتل برسانم. آن روز به خاطر خوردن مشروب حال طبیعی نداشتم، باور کنید قتل اتفاقی بود و اصلاً یادم نمی آید چطور دست به چاقو شدم و به کجای بدن مقتول ضربه زدم. فکر نمی کردم ضربه چاقو باعث مرگ او شود به همین خاطر وقتی فهمیدم او در بیمارستان فوت کرده است، غافلگیر شدم و حالا پشیمانم. متهم در پاسخ به سوال ریاست دادگاه درباره همراه داشتن چاقو گفت: پول هایم را پس انداز کرده بودم و یک موتور ...
جنایت به خاطر فحاشی
من فراموش کرده بودم که وسایل رضا را با خودم ببرم میلاد عصبانی شد و شروع به فحاشی کرد. من که انتظار نداشتم او به من فحش دهد، در یک لحظه چاقویی که به همراه داشتم را بیرون آورده و به او ضربه زدم. با اعتراف متهم جوان در رابطه با قتل دوستش، تحقیقات در این رابطه به دستور بازپرس جنایی ادامه دارد.
حکم قصاص برای مرد همسرکش
اما قتل از روی عمد نبود. من او را دوست داشتم. باور کنید همه این ماجرا فقط یک اتفاق بود. روز حادثه با مریم جر و بحث مان شد و در اتاق پذیرایی او شروع به داد و فریاد کرد. من دهانش را با دستم گرفتم که ناگهان بیهوش شد و روی زمین افتاد. درحالی که وحشت کرده بودم به خواهرزاده ام زنگ زدم و با حضور او در خانه مان، خواستیم مریم را به درمانگاه ببریم که در میان راه متوجه مرگ همسرم شدیم. بعد جسد را به ...
آشنایی با وکیل قتل در مشهد و خدمات وکیل قتل
دادسرا محل وقوع جرم مطرح می نماید، سپس بازپرس بعد از انجام تحقیقات لازم و تعقیب متهم، پرونده قتل را به جریان می اندازد. پرونده به دادگاه ارجاع داده می شود که پس از بررسی های لازم در صورت محکوم شدن متهم به جرم قتل، مجازات کیفری او تعیین می شود. شاکی و متهم هر دو باید برای دفاع از خود در دادگاه وکیل داشته باشند. ویژگی های وکیل قتل در مشهد وکیل قتل فردی است که یا وکالت قاتل یا وکالت ...
اسرار قتل مرد گمشده در اعترافات زوج جوان!
پلیس خبر رسید؛ جسد مردی جوان حدودا 27 ساله در یکی از بوستان های حوالی جنوب شرق تهران پیدا شده است. جسد داخل یک پتو بود و آن را یک رهگذر پیدا کرده بود. مرد جوان با ضربات چاقو به قتل رسیده بود و اگرچه هیچ مدرک شناسایی همراه وی نبود، اما با بررسی پرونده افراد گمشده معلوم شد که جسد متعلق به همان جوانی است که خانواده اش روز قبل گزارش ناپدید شدن او را به پلیس آگاهی تهران اعلام کرده بودند. چهره مقتول با ...
قتل به خاطر توهم توطئه
به زندان فرستاد ولی چند روز بعد زمانی که مشخص شد من در سرقت موتورسیکلت نقشی نداشتم، مرا آزاد کردند اما دوستم در زندان ماند! هنگامی که در زندان بودم کینه عمیقی از رضا را به دل گرفتم چرا که احتمال می دادم او مرا به پلیس لو داده است! به همین خاطر نقشه ای کشیدم تا از او انتقام بگیرم این گونه بود که بعد از آزادی از زندان، یک چماق برداشتم و به سراغ رضا رفتم. وقتی در زدم او نمی دانست چه کسی ...
همدستی داماد و برادرزن در یک جنایت
مظنون پرونده بازداشت شد. زن جوان در تحقیقات اولیه مدعی بود که از سرنوشت بابک اطلاعی ندارد اما زمانی که در مقابل مدارک پلیسی قرار گرفت، به ناچار لب به اعتراف گشود و گفت: من شوهر دارم اما ازدواجم با او به اجبار بود. زندگی خوبی نداشتم در واقع به خاطر خانواده ام و بعد هم با به دنیا آمدن فرزندم مجبور به ادامه زندگی شدم. چند باری تصمیم به طلاق گرفتم اما به خاطر دخترم، منصرف شدم تا اینکه از یکسال قبل ...
دور جدید مذاکرات!
روایت دکتر علی آقامحمّدی از ماراتن مذاکرات با مهندس موسوی چند صباحی گذشت که دیدیم این دفعه مهندس موسوی ما را خواسته است. این دیدار دوّم که به درخواست او انجام شد، دیگر بعد از اعلام نتایج انتخابات است. به نظرم بعد از داستان روز قدس بود. اوّل در جلسه ای با دوستان خودمان صحبت کردیم که برای چه داریم می رویم؟ موضوع چیست؟ بین خودمان نظراتی داشتیم؛ فی الجمله ذهنمان را آماده کردیم. نکته کلیدی ...