خانه
محمدیان: المپیک برای من مثل یک کابوس بود
با دوستان خود به اشتراک بگذارید
می پسندم
0
سایر خبرها
عشقی خیابانی دختر 17 ساله با وعده پوچ ازدواج | بی عفتی سرانجام عشقی خیابانی دختر 17 ساله
شدم و به او دل باختم. وقتی از سختی های زندگی و رفتارهای مادرم برایش سخن می گفتم خیلی ناراحت می شد. او به من قول داد وقتی زندگی مشترکمان را آغاز کنیم مرا خوشبخت خواهد کرد و آن قدر محبت می کند تا این روزهای سخت را فراموش کنم. حالا دیگر همه حرف های من و محراب درباره زندگی مشترکمان بود به طوری که حتی نام فرزندانمان را انتخاب کرده بودیم. خلاصه من ساعت های عمرم را فقط به گفت و گو با ...
شوهرم وقتی وارد خانه شد، من و عرشیا را با هم دید
مهندس راه و ساختمان معرفی می کرد. ابتدا قصد داشتم همسرم را متوجه اشتباهش بکنم تا بیشتر از این به خاطر سوء ظن هایش مرا زجر ندهد ولی بعد از آن که چند بار با عرشیا قرار ملاقات گذاشتم و در بیرون از منزل به دیدارش رفتم، دیگر به او دل باختم چرا که او جوانی مجرد و مهربان بود. من هم که از نظر عاطفی همواره در زندگی ام مشکل داشتم خیلی زود شیفته محبت هایش شدم و در حالی به درد دل با او می پرداختم ...
دیروز قهرمان جهان، امروز دستفروشی در خیابان | ماجرای دستفروشی قهرمان جهان در تبریز
ساری زمی تبریز زندگی می کند. سجاد می گوید: سال 1384 ورزش خود را آغاز کرده و 16 سال است که به صورت حرفه ای ورزش می کند و اولین مدالش را در سال 2012 که مدال طلا آسیاست به دست آورده و آ خرین مدالش هم 2 ماه پیش طلای جهان است که در مسابقات لهستان کسب کرده و در مجموع 7 مدال آسیایی و جهانی داشته و کلی هم مدال در مسابقات داخل کشور دارد. حاصل این همه افتخارآفرینی برای این قهرمان جهان ...
قتل همسر پایان 6 ماه زندگی مشترک
به گزارش جامعه 24 - در نوروز سال 95 سه کشیک قتل داشتم. در دو کشیک اول خوشبختانه هیچ قتلی نداشتیم و امیدوار شدم که روز آخر هم به خیر بگذرد و نوروزی بدون قتل داشته باشم. روز نهم فروردین بود که از صبح تلفن ویژه قتل چند تماس معمولی داشت که دستور چهاربند را دادم. همه چیز داشت خوب پیش می رفت که افسر کلانتری سلیمانیه تماس گرفت و از یک فقره همسرکشی خبر داد. با راننده خودرو ویژه قتل تماس گرفتم به دنبالم ...
رسوایی بزرگ شهناز که صیغه مرد متاهل شد ! / دست به دامان پلیس شد
وقتی فهمیدم پسر مورد علاقه ام قصد دارد همسرش را طلاق بدهد به طور پنهانی به او در آمدم اما زمانی فهمیدم او یک معتاد شیشه ای خطرناک است که ... به گزارش رکنا، دختر 32ساله به نام شهناز که به خاطر یک عشق خیابانی آینده اش را به تباهی کشانده بود درباره سرگذشت تلخ خود به کارشناس اجتماعی کلانتری طبرسی شمالی مشهد گفت: تک دختر یک خانواده هفت نفره بودم که چهار برادر بزرگ تر از خودم داشتم و به همین ...
علی عسگری: عمویم رئیس صدا و سیما شد ضرر کردم/ برانکو اصرار داشت بمانم
جدی گفتی؟ بله، جدی گفتم! یعنی بازیکنان جدید پرسپولیس را نمی شناسی؟ رضا اسدی را می شناسم اما اصولا فن من فوتبال نیست. خیلی اهل دنبال کردن اخبار و مسابقات فوتبال نیستم و فقط بازی های خفن و خیلی خیلی مهم را تماشا می کنم! مگر می شود؟ باور کنید از نوجوانی و جوانی هم همین طور بودم و فقط دوست داشتم فوتبال بازی کنم. اینکه زیدان، مسی و رونالدو چه کار ...
اقدام شیطانی مرد 53ساله با دختر 27 ساله در آپارتمان اجاره ای!
به گزارش سلام نو، زن 39ساله که به اتهام ترک انفاق از همسرش شکایت کرده بود، درباره سرگذشت اسف بار خود به کارشناس اجتماعی کلانتری سیدی مشهد گفت: پدرم بازنشسته ای آبرودار و بسیار مظلوم است که هیچ وقت در برابر خواسته ها و توقعات من و خواهر و برادرم نه نمی گفت و به خانواده اش عشق می ورزید. در این شرایط من تا مقطع لیسانس تحصیل کردم و چند سال بعد، در حالی که 27سال داشتم، در یک آزمایشگاه صنایع غذایی ...
سیگار فروشی دارنده 7 مدال جهانی و آسیایی ناشنوایان در تبریز +عکس، ویدئو
که در مسابقات لهستان کسب کرده و در مجموع 7 مدال آسیایی و جهانی داشته و مدال های بسیاری در مسابقات داخلی کشور کسب کرده است و حاصل این همه افتخارآفرینی برای این قهرمان جهان، تنها وعده های توخالی است. A post shared by تبریز | TABRIZ (@tabriz_info) سجاد در این مورد وعده هایی که به او دادند می گوید: قول کار به من دادند، 10 سال است که با شهرداری نامه نگاری می کنم اما هنوز خبری ...
گفتگو با پدر سنگدل که پسرش را مثله کرد / کشف جنازه تکه تکه شده در بیابان های تهران
دنبال برادرش بود. 9ماه چطور راز قتل را پنهان کردی؟ خیلی سخت بود و هربار دروغ تازه ای می گفتم. عذاب وجدان داشتم و می خواستم تسلیم شوم که ترسیدم. حتی چندبارخواب پسرم را دیدم که با التماس می خواست او را دفن و قبری برایش تهیه کنم تا خانواده ام برای دیدنش به آنجا بروند. به همین دلیل به محل رهاشدن تکه های بدنش می رفتم، فاتحه می خواندم و ساعت ها گریه می کردم. ماجرا چطور لو ...
بازی هایی که تئاتر مریوان درآورد
به کرونا مبتلا شدم. بهرحال بعد از طی مسافتی 120 کیلومتری و جاده های پرپیچ و خم و طبیعت زیبا، به مریوان رسیدیم. وارد پارک شانو شدیم. از دور شنیده بودم که مردم مریوان طرفداران پروپاقرص تئاتر خیابانی هستند. جمعیت حاضر در پارک شانو را که دیدم متوجه شدم که به این واقعیت پی بردم. مراسم با چند دقیقه تاخیر با قرائت قرآن، سرود جمهوری اسلامی و صحبت های مجری برنامه شروع شد ...
خوشحالم از این که دیر کتاب چاپ کردم/ هوشنگ گلشیری نوشت: آذرآیین نویسنده است
. از مشخصه های آثارتان در این دوره بگویید و اصلا چه شد که به سمت حوزه ادبیات نوجوان رفتید؟ آن موقع ضمن ارتباطی که با نشریات داشتم و از شهرستان کار برایشان می فرستادم، با شادروان علی اشرف درویشیان آشنا شدم. در آن دوره کتاب هایی موسوم به جلد سفید منتشر می شد که راحت به همه جا می رسید و بعد ایشان یک سری جُنگ هایی در ارتباط با ادبیات کودک و نوجوان منتشر می کرد. من البته اولین کارم در حوزه نوجوان ...
روایت جانباز 70 درصد بروجردی از 38 سال زندگی بدون دست و چشم؛ قهرمانی که هیچوقت فرزندانش را ندیده ...
... اوایل سال 60 به لشکر 28 کردستان منتقل شدم مراد گودرزی می گوید: در سال 59 پس از مراجعت از قصر شیرین مجدداً حدود شش ماه در جبهه های جنوب بودم و پس از آن در اوایل سال 60 به لشکر 28 کردستان منتقل شدم که تا هنگام مجروحیت در کردستان مشغول خدمت بودم. 22 فروردین سال 62 در منطقه ای معروف به بوالحسن واقع در محور بانه سردشت در جریان پاک سازی قسمتی از منطقه که توسط دشمن مین گذاری ...
گرایی: آیت الله رییسی حمایت همه جانبه ای از ورزش دارند
تیم ملی بازمی گردد. خودم حداقل می دانستم و باور داشتم می توانم در پیکارهای قهرمانی جهان طلا بگیرم. با توجه به فاصله کوتاه 2 مسابقه، در جهانی نسبت به المپیک ناآماده تر بودم اما خدا را شکر از هر دو میدان سربلند خارج شدم. در مورد آرامشی هم که در کشتی دارم، رسیدن به این شرایط خیلی تلاش می خواهد. سعی می کنم در مسابقات به خودم مسلط باشم و استرس به خودم راه نمی دهم. گرایی در مورد حضور نداشتن ...
افشاگری وحید صالحی داور فوتبال/ موی دماغ مافیا بودم حذفم کردند!
توانم همه چیز را درست کنم. به شوخی گفتم پرسپولیس - سپاهان را می خواهم، اما مشخص بود که تنها تیم های خاصی را می تواند درست کند. شخص ناشناسی به من پیام می داد که این بازی را برایت گرفته ام و داور پشت دروازه یا چهارم می شدم. خودش را بازیکن سابق یک تیم و مشاور تیم صنعتی معرفی کرد. بعد از مدتی تمام ذهنم آشفته بود که نکند واقعا بازی باشد که او گفته مشاور آن تیم هستم. ابتدا به خودم گفتم که شاید این فرد فقط ...
روایت کهنه سربازی که 38 سال نخوابیده / رزمنده ای که رگ خوابش را در جبهه جا گذاشت
را اسیر کرده بودند و از روبه رو عراقی ها مثل باران به سمت ما تیر اندازی می کردند، من یک کلاه آهنی بر سر داشتم که ترکش خوردم، در سرم احساس سوختگی داشتم یکی از همرزمانم به نام جواد قائنی دست مرا گرفت و تا آمبولانس ارتفاع 4کیلومتری تپه را رفتیم و بعد از یک ساعت بیهوش شدم. وقتی به هوش آمدم متوجه شدم 7 روز در بیمارستان سبزواری اصفهان بیهوش بودم تا آنجا که به یاد دارم جزو اولین کسانی بودم که ...
آدمکشی به خاطر 30 میلیون تومان!
چاقویی را زیر گلوی بهمن گذاشتند و او را به طبقه بالای آپارتمان بردند! در همین حال یک قمه هم به دست من دادند تا اثر انگشتم روی آن بماند! ولی بعد از گذشت چند دقیقه متوجه شدم که مردان لباس شخصی پسرخاله ام را با زور و تهدید با خود بردند و مرا در خانه به تنهایی رها کردند. به همین خاطر چند روز بود که جرئت نداشتم این ماجرا را برای کسی بازگو کنم اما وقتی دیدم از پسرخاله ام خبری نشد، امروز تصمیم گرفتم تا ...
به یاد علی انصاریان؛ بخوانید؛ لبخند بزنید؛ لذتش را ببرید
به من برای حضور در یک فیلم ویدیویی دادند قبول کردم، فیلم دوست داشتم البته سلیقه وجود دارد که بهترین کار هم انجام دهید از کار شما انتقاد می کنند، امیدوارم که حسادت نباشد. وی افزود: سال های اول حدود 17 فیلم ویدیویی بازی کردم می توانستم خیلی راحت وارد سینما شوم، اما سعی کردم تجربه بازی کردن داشته باشم فیلم ببینم کتاب بخوانم و همین کار را انجام دادم خیلی به من کمک کرد سعی می کنم، انتخاب ...
کاش قدر قهرمان ملی مان را می دانستیم/محمود اسکندری به روایت معلمش
مه با هم هم گروه شدند. * اسکندری در آن برهه در چه سطحی بود؟ ایشان از نظر پروازی بسیار ماهر و مسلط بود و پس ازطی دوره، به شیراز منتقل شد. * خودتان چه طور؟ منتقل شدید؟ من هم به عنوان افسر عملیات گردان 34 شکاری به پایگاه سوم (همدان) و بعداً پایگاه هفتم شکاری (شیراز) و سال 56 هم به عنوان فرمانده گردان 31 شکاری انتخاب ومامور به پایگاه شدم. در آن برهه دیگر ...
می خواهم لژیونر و ملی پوش شوم
جلال مداحی در گفت وگو با ایسنا، اظهارکرد: فوتبال خود را از هشت سالگی با نونهالان و نوجوانان سپاهان آغاز کردم و بعد به تیم جوانان ذوب آهن آمدم و ادامه مسیر فوتبالی خود را در تیم های جوانان و امید این باشگاه سپری کرده و تجارب ارزنده ای به دست آوردم. وی افزود: خوشحالم که مورد توجه مهدی تارتار سرمربی تیم بزرگسالان قرار گرفتم و به تیم دعوت شدم، امیدوارم بتوانم با درخشش و عملکردی که دارم ...
روایت دردناک بیماری که حین بیهوشی، بیدار شد
تحمل کنم. بیهوش نبودم و فقط فلج شده بودم. از درون اشک می ریختم و فقط دعا می کردم ضربان قلبم از زور درد چنان بالا برود یا متوقف شود تا شاید کسی متوجه حال من شود، اما انگار همه چیز عادی بود. به نظرم رسید دکترم در سمت چپم ایستاده است. خاطرم نیست دو چاقو هم زمان بود یا یکی، چون درد بریده شدن پوست شکمم آن چنان وحشتناک بود و آن قدر ترسیده بودم که انگار تمام آنچه در اتاق می گذشت تحت تأثیر اتفاقات ...
برای رسیدن به المپیک 2024 پاریس تغییر وزن می دهم؛ برای حفظ قهرمانی جهان تلاش می کنم
تمریناتم را ادامه بدهم. شیوع ویروس کرونا شرایط را سخت کرده بود اما من همچنان ادامه دادم. بعد از شروع لیگ اردوهای ما هم شروع شد و من هم در 16 مرحله در اردو حضور داشتم. این مدت هم با حمایت کادر فنی تمرینات را به صورت مداوم انجام دادم و با امادگی کامل به مسابقات جهانی رفتم. قهرمان کشتی فرنگی جهان در پاسخ به این سوال که فکر می کرد به مدال طلای جهان برسد، اظهار کرد: من تلاش خودم را کرده بودم و با ...
نخودکار: از این که دو گل زدم خیلی خوشحالم
.... نخودکار درباره همکاری با مهدوی کیا گفت: در این چند روزی که با آقا مهدی بودم و قبل از آن هم با ایشان آشناییت داشتم، خیلی چیزها یاد گرفتم؛ بار فنی ایشان به واسطه حضور در آلمان بسیار زیاد است و من از ایشان چیزهای زیادی گرفتم و توانستم پیشرفت کنم. آقای مهدوی کیا دستیاران فوق العاده ای هم دارد، آقای جان از هلند که به نظر من یکی از بهترین ها در تاکتیک و تکنیک است. هافبک تیم ...
گفتگو با آر پی جی زن استقلال / از خاطرات با کلوپ و حجازی تا انتقاد از مجیدی و گلی که باعث مرگ پدرش شد
...: ابتدا از خودتان صحبت کنید... من وقتی می خواهم وارد فرودگاه شده و هواپیما سوار شوم حتما کارت ملی ام را نشان می دهم، مثل یکسری ها نمی گویم من را می شناسند. من سیروس دین محمدی هستم، در تبریز به دنیا آمدم و مثل همه فوتبالیست ها از زمین خاکی شروع کردم. سپس به تراکتورسازی رفتم و سال 71 با کریم باقری و حسین خطیبی به تیم ملی دعوت شدم. بعد از آن به بانک تجارت ...
افشاگری جنجالی درباره فساد داوران
را می تواند درست کند. شخص ناشناسی به من پیام می داد که این بازی را برایت گرفته ام و داور پشت دروازه یا چهارم می شدم. خودش را بازیکن سابق یک تیم و مشاور تیم صنعتی معرفی کرد. بعد از مدتی تمام ذهنم آشفته بود که نکند واقعا بازی باشد که او گفته مشاور آن تیم هستم. ابتدا به خودم گفتم که شاید این فرد فقط مطلع است که من داور فلان مسابقه هستم. به من گفت که با فلان داور در ارتباط هستم و در ادامه دیدم که ...
کومان: آنها تربیت خانوادگی ندارند، راه حلی برایش نیست
لحظه خواستم از ماشین پیاده شوم ولی بعد منصرف شدم. منتظر بودند تا با آنها درگیر شوم و به همین دلیل تصمیم گرفتم واکنشی نشان ندهم. مصدومان بارسا: همه نگران مصدومان هستیم. پدری کمی مصدومیتش شدیدتر بود و تصمیم گرفتیم به او زمان بیشتری برای ریکاوری بدهیم. برای دمبله، پدری و آرائوخو زمان دقیق بازگشت معین نکرده ایم. روزانه وضعیت شان را تحت نظر داریم و می دانیم شرایط شان چگونه است. بازی ...
ماجرای قتل شریک 40 ساله چه بود؟
ولی بعد از آن که چند بار با عرشیا قرار ملاقات گذاشتم و در بیرون از منزل به دیدارش رفتم دیگر به او دل باختم چرا که او جوانی مجرد و مهربان بود. من هم از نظر عاطفی همواره در زندگی ام مشکل داشتم خیلی زود شیفته محبت هایش شدم و در حالی به درد دل با او می پرداختم که هیچ گاه فکر نمی کردم روزی این ارتباط کثیف مخفیانه به حادثه ای دلخراش منجر شود و مرا به رسوایی بزرگی بکشاند به طوری که دیگر نتوانم سرم را ...
چگونه حافظ قرآن شدم/ از مخالفت خانواده تا آرزوی تأسیس مرکز حفظ
روانخوانی قرآن به شدت علاقه مند به حفظ بودم و از 9 تا 13 سالگی موفق به حفظ پنج جزء قرآن کریم شدم اما چون بدون بهره گیری از حضور اساتید قرآنی حفظ قرآن را انجام داده بودم همیشه فراموش می کردم تا اینکه در 13 سالگی و بعد از پیگیری های بسیار از طریق یکی از اساتید قرآنی با مرکز حفظ قرآن صلاح الدین ایوبی روانسر آشنا شدم و تصمیم گرفتم حفظ قرآن را زیر نظر این مرکز ادامه دهم. ایکنا در مورد مشکلات و سختی ...
