روایتی از بی رحمی دشمن بعثی و تلاش برای زنده به گور کردن اسرای ایرانی
سایر منابع:
سایر خبرها
بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار دست اندرکاران کنگره شهدای ایلام
شهادت رسید، یعنی کلّ استان ایلام جزو اَلسّابقون در دفاع مقدّس است. بعد هم حوادث کم نظیری در استان ایلام به وقوع پیوست که متأسّفانه مردمِ خودمان هم خبر ندارند، چه برسد به دیگران و خارج و ملّتهای دیگری که مشتاقند حوادث کشور ما را بدانند؛ آنها که هیچ، حتّی مردمِ خودمان هم از خیلی از این قضایا خبر ندارند. یکی همین قضیّه ی بمباران مسابقه ی فوتبال بچّه ها است در سال 65 -بیست وسوّم بهمن 65 ...
امام جمعه میبد: اعضای موسسه های خیریه از موازی کاری پرهیز کنند
میبد و تفت در مجلس شورای اسلامی در این مراسم یاد و خاطره 108 شهید دانش آموز و 15 شهید والامقام فرهنگی میبد را گرامی داشت وگفت: خداباوری عامل اصلی پیروزی ملت ایران در دوران هشت سال دفاع مقدس بود. سید جلیل میرمحمدی میبدی با ابراز خوشحالی از توفیق حضور در مراسمی که حال و هوای شهادت، جهاد و دفاع مقدس در آن متجلی است؛ افزود: در طول دوران پرافتخار هشت سال دفاع مقدس حدود 550 هزار دانش آموز به ...
کنگره 3000 شهید استان ایلام| گفت وگوی تسنیم با تنها بازمانده خانواده 10 شهید ایلامی/ روایتی تلخ از ...
چیزی یادم نمی آید من در آن موقع 13 سالم بود و به همراه سه برادر دیگر، چهار بازمانده آن خانواده هستیم، آن روز یعنی 27مهر سال 63 هنگام بمباران، ساعت نزدیکی های 12ظهر بود که من در حمام بودم و خانواده کم کم برای خوردن نهار آماده می شدند و بمب درست در وسط خانه و محل انداختن سفره اصابت کرد و من دیگر بعد از انفجار چیزی متوجه نشدم تا اینکه در بیمارستان امام رضا شهر مشهد مقدس چشمانم را باز کردم و ...
کنگره 300 هزار شهید استام ایلام| ماجرای عملیات شناسایی در قلب دشمن بعثی/ افشای مجهزترین پایگاه عراق با 6 ...
...> آن زمان با وجود تشکیل تیپ 114 امیرالمومنین در سال 61، به صورت مستقل مشغول فعالیت بودم، جنگ چریکی می کردیم، بارها با نفوذ پشت محورهای دشمن آنها را زمین گیر می کردیم. در یکی از عملیاتهای گشتی، رزمی که شناسایی بود، 2 نفر از نیروهای قرارگاه نجف به من ملحق شدند، در منطقه پایگاه داشتم، خدا رحمت کند سردار دانشیار فرمانده تیپ بود، ایشان برای شناسایی گراد نقاطی را در خاک دشمن روی نقشه به من دادند ...
پنج شنبه های شهدایی| روایت سرداری که با زبان روزه به شهادت رسید
گرفت و یادآوری ماجرای کربلای 5 باعث می شد که کورسوی امیدی در دلم باشد که پدرم مثل دفعه قبل مجروح شده باشد و به زودی برمی گردد. وی ادامه داد: تا لحظه سال تحویل منتظر بودیم که حاج موسی با چهره ای خندان در را باز کند و وارد شود؛ اما امیدمان بی فایده بود و خبری از او نشد تا اینکه بعد از چند روز متوجه شدیم او با زبان روزه شهید شده است. عیسی رضازاده در رابطه با اینکه خانواده از ...
دو شرط پدر مقتول برای بخشش قاتل
به گزارش ایمنا روزنامه همشهری نوشت: قاتل پسرم باید تعهد بدهد که بعد از آزادی در اطراف محل سکونت ما آفتابی نشود و خودش و خانواده اش از محله ما بروند و از این پس هرگز به سراغ ما نیایند. اینها شروط پدر مقتول برای بخشش قاتلی است که 6 سال قبل و در جریان یک درگیری جان پسر او را گرفت. این جنایت 24 اسفند سال 94 در پارک شب بو در حوالی لویزان رخ داد. آن روز به مأموران کلانتری 102 پاسداران گزارش ...
ماجرای جنایت در مجلس عروسی
درگیری داشتن. تیر و تیراندازی داشتن. تا اون شب دیگه کار به خون و خونریزی می کشه. چند سال داشته؟ خودش {مقتول}؟ سی و پنج، شش سال داشته. زن و بچه هم داشته بنده خدا، آره دیگه. شب عروسی رو با جزییات تعریف می کنید؟ شب عروسی بعد این که مارو بردن یه جا (خانه دوستان متهم) نوشابه خوروندن بمون. اهل هیچی نبودم. از سر مجلس عروسی به خونه بردنم و نوشابه خوروندن بهم و یه چاقو دادن دستم گفتن ...
تشنه یک صحبت طولانی ام
حرف نزدن و درونگرایی برایشان یک ارزش به حساب می آید. در فیلم و سریال ها هم تا مدت ها همین فرهنگ تبلیغ می شد. اسطوره مادر فداکار و پدر صبور را داشتیم که کمتر حرف می زنند و بیشتر احساسات شان را درون خودشان نگه می داشتند. البته در سال های اخیر تا حدی به گفت وگو و اثر آن در فیلم ها و سریال ها بیشتر توجه شده است. دکتر ضمیر ادامه می دهد: بیشتر گفت وگوها در خانواده حول و حوش مسائل روزمره است و ...
چهار زن با یک برچسب؛ اچ آی وی مثبت
...، اما دیگر بی خیال کنجکاوی شده. آنقدر که مشکل ریه ام اذیتم می کند، اچ آی وی اذیتم نمی کند. آن را قبول کرده و با آن کنار آمده؛ با میهمان ناخوانده جسمش. هر دو بچه ام هم آزمایش شان منفی بود، خدا را شکر. به روزهای اول بیماری اش که فکر می کند ترس و دردهای آن روزها را می شود در چشمانش خواند. اوایل خیلی بد بود. فلج شده بودم. اما حالا بعد از گذشت سال ها بیماری را تحت کنترل خودش درآورده و سعی می ...
حکایتی شنیدنی از تفحص شهدا/ از انگشتری که معجزه کرد تا همراهی سلطان خانم
کمیته جستجوی مفقودین در استان همدان می گوید که ادامه گفت وگو را در زیر می خوانید. فارس: برای آغاز گفت وگو بفرمایید تفحص شهدا از چه زمانی شروع شد؟ بله، کار تفحص شهدا با مسولیت سردار باقرزاده که از سال 67 مشغول این کار بودند، آغاز شد و بعد از آزادی اسرا شدت گرفت، از سال 67 با عقب نشینی دشمن بعثی مناطق زیادی آزاد شد و اقلیم کردستان عراق نیز آزاد شد که در این صورت ما در تیم سردار ...
سختی من زمانی است که نمی توانم از درد های همسرم بکاهم
12 فروردین 68 عقد کردیم و سال 1370 در حالی که سال چهارم دبیرستان بودم، زندگی مشترکمان را آغاز کردیم. ثمره زندگی مان هم سه فرزند دختر است. در چه سالی همسرتان جانباز شدند؟ محمد سال 1365 دو بار به جبهه اعزام شد که در اعزام دوم در عملیات کربلای 5 مجروح شد. این را هم بگویم که یک سال بعد از آن در 23 مرداد 1366 برادر کوچکش احمد در منطقه ماووت عراق به شهادت رسید. نحوه جانبازی ...
ماجرای بمباران مسابقه فوتبال در ایلام/ استادیوم کوچکی که غرق خون شد
تماشاگر شد. در این روز خونین یونس تلوکی، مجتبی ناصری، علی نجات کرمی، علی عباسی، محمد کمالوندی، جهانگیر کاوه، عبدالرزاق مهدیه، سیدمحمد زارعی، حسین هزاوه (بازیکنان فوتبال)، حمیدرضا رضایتی (داور مسابقه)، مراد آذرخش، خلیل مظفری، سجاد مظفری، محمدجواد مظفری، امجد حیدری (تماشاگران مسابقه) به شهادت رسیدند و علی قیطاس، رحمت محمود، الیاس گهرسودی، گل مرادفاضلی، فرمان فولادوند و سلمان کرد (بازیکنان فوتبال) مجروح شدند. انتهای پیام/ وبگردی جنگ فوتبال مقام معظم رهبری بمباران مسابقه فوتبال در ایلام ...
عصرهای خون آلود
مالی بی شماری که در راه اعتقاد و علاقه به وطنشان کشیدند می بریم. به خصوص رنج های سُعدا، که هم همسر بود و هم مادر. سعدا، زنی که سال ها سختی های اسارت همسرش را تحمل کرد، سال ها تحت فشار استرس های ناشی از اخبار اعدام و یا فرار همسرش را تحمل می کند، دست تنها بچه هایشان را بزرگ می کند، و با همۀ این مصائب لحظه ای لب به شکایت باز نمی کند. بخش های ملاقات های سُعدا با سعید و رنج مسافت هایی که به جان می خرید و ...
بچه بازی های همسر “مهدی قائدی” کار دستش داد+عکس
در حال برگشت از تماشای مسابقات فوتبال ساحلی بودند که خودروی آنها در اتوبان امام علی (ع) بوشهر واژگون می شود یکی از پسران حاضر در این تصادف درگذشت و یک دختر نیز مجروح شد ، خود قائدی نیز بخاطر خونریزی مدتی در بیمارستان بود و بعد از عمل جراحی مرخص شد. مهدی قایدی اولین بار مهر ماه 1396 وقتی 19 ساله بود با تیم ملی زیر 20 سال ایران در جام جهانی زیر بیت سال 2017 به میدان رفت. او سپس زمان سرمربیگری دراگان اسکوچیچ در شهریور 1399 برای بازی به تیم ملی رده بزرگسالان دعوت شد. ...
نوزاد یک روزه ای که در بیمارستان معروف علی آباد کتول ربوده شد + عکس
بودم که برای اولین بار مادر شدم و محمدسام را در بیمارستان قائم علی آباد کتول به دنیا آوردم. بعد از اینکه فرزندم به دنیا آمد، تنها یک روز در کنارم بود و درست در روزی که قرار بود از بیمارستان مرخص شوم، یک خانم غزیبه به بهانه اینکه ملاقات هم اتاقی من آمده است؛ در اتاق بیمارستان گشتی زد و رفت. درست بعد از رفتن آن خانم بود که مادرم متوجه شده بود، فرزندم در اتاق نوزادان نیست. اول گمان کردیم شاید ...
به سوی پرواز/ روایت آزاده ای از کازرون که همچنان آرزوی شهادت دارد
چطور بود؟ آزادی کلمه غریب و بیگانه ای برایمان بود ما حاضر بودیم یکساعت ماندن در آن اردوگاه لعنتی را با سال ها زندانی شدن در وطن معاوضه کنیم. آنقدر به ما سخت گذشته بود و از نظر روحی و روانی آسیب دیده بودیم که هیچ امیدی به زندگی نبود. رنگ زندگی خاکستری و سباه بود. با اعلام پذیرفته شدن قطع نامه 596 و اعلام صلح و زمزمه تبادل اسرا هنوز ما امید نداشتیم حتی وقتی ما را سوار بر اتوبوس کردند می گ ...
زندگینامه مختار ثقفی
سوگند خورد که من در شهر نبودم و شب را هم پیش عمرو بودم. ابن زیاد مختار را دستگیر کرد و او را کتک بسیار زد و چشم او را مجروح کرد. مختار سوگند خورد که ابن زیاد را تکه تکه کند. در بعضی منابع گفته شده است که به علت شلاق های زیادی که به او زده شده چشم خود را از دست داد. ابن زیاد او را به زندان انداخت و تا بعد از واقعه کربلا در زندان بود. مختار ثقفی، به صورت مخفیانه زائده بن قدامه را نزد عبدالله ...
همسر شهید: دیدن فیلم های داعش، بیمارم کرد!
باز کند، برق ها کلا روشن شد! شاید باورتان نشود، برق آن اتاق و آشپزخانه، قبل از اینکه برود و در را که باز کند، همه روشن شد. من دیدم همه چراغ ها با هم روشن شد، انگار یک نفر برق ها را همزمان روشن کرد. زینب رفت آبش را خورد و برگشت. من دیگر اینقدر ترسیده بودم! بالاخره این چیز را هر کسی ببیند، می ترسد، پتو را کشیده بودم روی سرم؛ زینب آمد، من بهش هیچی نگفتم، گفتم بگذار بچه نترسد، تا که نماز ...
نجات از زیر تیغ جلادان جبهه النصره
خاطراتم برای علی اسکندری حدود چهار پنج ماه طول کشید. در حین تعریف البته پیش می آمد که از یادآوری خاطراتم کلافه شوم اما چون به آگاه سازی مردم باور داشتم آن را ادامه می دادم. واو به واو آنچه را در ذهنم از آن روزها باقی مانده بود برای علی اسکندری بازگو کردم. حتی شده بود که مثلا یک شب زندان را برایشان تعریف کردم و چند روز بعد نکته جدیدی از آن شب خاطرم آمد و مجددا از آن شب تعریف کردم. او در پاسخ ...
سیدپیمان حسینی | ای کاش تهران ساحل داشت
...، همیشه سعی کرده ایم زندگی و تغذیه سالم داشته باشیم و تمرین کنیم. همه اینها باعث می شود خروجی خوب و با کیفیتی در مسابقات ارائه بدهیم. در زندگی به شانس و تصادف اعتقاد دارید؟ اجازه دهید این را با یک مثال پاسخ دهم. دورانی که از فوتبال جدا شدم و بر سر دوراهی فوتبال و فوتبال ساحلی بودم، یک سال تیم نداشتم. اما هر روز با بالاترین کیفیت تمرین می کردم. یک روز موقعیتی پیش آمد که از من ...
ماجرای ازدواج اردشیر زاهدی و شهناز پهلوی
بود و خانواده که بچه ما اگر پسر شود می شود ولیعهد، در صورتی که اولاً این قبول نبود، من خودم هم نذر کرده بودم که اینطور نباشد، ولی این خاله زنک بازی هایی که بود و گرفتاری درست می کرد. بعد هم قضیه چیز پیش آمد قضیه سن پیش آمد و قرار شد که ما یک سال ببینیم همدیگر را می فهمیم یا نه؟ و بعد هم که اعلامیه داده بودند، بنابراین اول قرار شد که جشن نامزدی بدون عقدی باشد قبل از عقدکنان، در کاخ ...
دفاع از سابله در حمله مجدد دشمن
شروع می شود که با انهدام اولین تانک دشمن روی پل و تصادف چند تانک و نفربر، دیگر عبور و مرور نیرو های دشمن بعثی روی پل قطع می شود. در دنباله عملیات، درگیری تن به تن آغاز می شود. رزمندگان با چند تیپ زرهی و نیرو های پیاده عراق درگیر و تعداد زیادی از نیرو های دشمن کشته می شوند و بخش اعظم آن ها نیز فرار می کنند. در آن لحظات سابله قتلگاه نیرو های زرهی دشمن شده بود، اما در اثنای همین درگیری ها، ساعت 7 صبح روز 13 آذر 1360 گلوله ای به پیشانی مهدی برخورد و او را به سختی مجروح می کند. مهدی را با بالگرد به اهواز منتقل می کنند، اما بین راه بر اثر خونریزی و جراحات وارده به شهادت می رسد. ...
پیچیدگی جدید در قتل شوهر عراقی توسط زن تهرانی
... وی ادامه داد: پدرم ترکیه زندگی می کرد و من به صورت پنهانی به عراق رفتم و با موسی ازدواج کردم. یک دختر دوساله و یک پسر چهارماهه دارم. اما از بدرفتاری های همسرم خسته شده بودم. همسرش بی کار بود و من به بهانه تحصیل در اتریش از پدرش پول می گرفتم و به همسرش می دادم. وی درباره اختلاف با شوهرش گفت: تا زمانی که فرزندم 3 ماهه بود، زندگی آرامی داشتم، ولی کم کم اختلاف ما شروع شد. او بار ها مرا ...
زندگی شهید امان اللهی در شهید وحدت خواندنی شد
...> این نویسنده ادامه داد: شهید امان اللهی دانش آموخته دانشکده افسری بود و بر پایه همین دوره های تخصصی، به آموزش نظامی نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پرداخت. افزون بر این، وی از قاریان قرآن کریم و مداح اهل بیت علیه السلام بود. وی از آزادگان جنگ تحمیلی بود که در تاریخ 23 مهرماه سال1359، به اسارت ارتش بعث عراق درآمد و پس از 244 روز اسارت به علت شدت جراحات وارده، به عنوان مجروح جنگی صعب العلاج در ...
توطئه مادر برای تصاحب ارثیه دختر
شفاآنلاین سلامت زن میانسال برای تصاحب ارثیه میلیاردی همسرش، سناریوی ربودن و اسارت دختر جوانش در یک کمپ ترک اعتیاد را طراحی و اجرا کرد. به گزارش شفاآنلاین : چند روز قبل مرد جوانی به پلیس رفت و گفت: در یک شرکت معماری کار می کنم و دختر جوانی به نام سپیده همکارم است او طراح دکوراسیون داخلی و نقاش حرفه ای نیز هست. مدتی است که با مادرش بر سر ارث و میراث پدری اختلاف دارد. امروز قبل ...
چرا بعثی ها از پیکان وحشت داشتند؟
و خونریزی هی بیهوش می شدم. چیزی احساس نمی کردم. وقتی که به هوش می آمدم می دیدم که مژه هایم در اثر خونابه ای که روی صورتم هست به هم چسبیده بود. چشم هایم باز نمی شد. فقط از نور خورشید روز را می فهمیدم. همه اش هم سراب می دیدیم. می دیدیم یک قایقی در چند صد متری ما هست. شنا می کردیم از ناامیدی می دیدیم که نه سراب بود. دچار ضعف شده بودم و احساس می کردم که دیگر آخرین توانم هم دارد تمام می شود ...
نقش رزمندگان آذری در شکست حصر سوسنگرد
وجود مقاومت جانانه مردم تعدادی از شهر ها به اشغال دشمن درآمد. سوسنگرد یک بار در نهم آبان سال 59 سقوط کرد که دشمن قصد داشت پس از عبور از آن به سمت اهواز برود، اما مقاومت تعداد اندک رزمندگان آنان را به عقب نشینی واداشت، بار دوم نیز در اواخر آبان همان سال رژیم بعث دست به حمله گسترده ای زد و شهر سوسنگرد را به محاصره خود درآورد. با فرمان امام خمینی (ره) مبنی بر آزادی هرچه سریعتر شهر نیرو های ستاد جنگ ...
دفن شده ای در نیمه شب که اسطوره شد!
سرویس تاریخ جوان آنلاین: 84 سال پیش در چنین روزهایی، عالم مجاهد و سیاستمدار ژرف اندیش، شهید آیت الله سیدحسن مدرس، در تبعیدگاه کاشمر –که برای مرگ بدان منتقل گشته بود- به دست عمال رضاخان به شهادت رسید. موسم اکنون، اما برای بازخوانی زمینه ها و چند و، چون این رویداد مناسب می نماد. در مقال پی آمده، این موضوع مورد خوانشی تحلیلی قرار گرفته است. مستندات این نوشتار، بر تارنمای پژوهشکده مطالعات تاریخ معاصر ...