16 ساله بودم که عقد موقت آرمین 46 ساله شدم+جزئیات
سایر منابع:
سایر خبرها
تجاوز به دختر 20 ساله و انتشار تصاویر آن در مشهد
نگرانی دیوانه ام می کرد و وضعیت روحی بدی داشتم. اشک ریزان به خانه رفتم، اما از این ماجرا به کسی چیزی نگفتم تا این که چند روز بعد هنگامی که در گروه همکلاسی های دانشگاه مشغول فعالیت بودم ناگهان تصاویر زشت و زننده ای از من در گروه کلاس بارگذاری شد. در کمال ناباوری شوکه شده بودم و دست و پایم را گم کردم و نمی دانستم چه کنم. دوستان و همکلاسی هایم آن تصاویر مستهجن و مبتذل را دیدند، اما کوروش ...
قتل پیرمرد بیمار به دست پرستار خانگی/ این دومین باری است که متهم قاتل می شود
کارهای روزمره اش را انجام دهد. وی ادامه داد: مردی40ساله به ما معرفی شد و او قبول کرد که با دریافت مبلغی، کارهای پدرم را انجام دهد. او کارش را شروع کرد اما تنها چند روز بعد پدرم به من زنگ زد و درحالی که ناله می کرد گفت که آن مرد او را کتک زده است. پسر مقتول ادامه داد: موضوع را به برادرم اطلاع دادم و هردو راهی خانه پدرم شدیم. او به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفته و بی حال بود و ...
سوادآموزی در 104 سالگی! + تصاویر
سرتاسر جهان چه اتفاقی می افتد. بار ها از ناتوانی خود در خواندن روزنامه ناراحت شدم و به نسل های جوان تر در خانه التماس می کردم که برای من روزنامه بخوانند. همیشه دوست داشتم نام و آدرسم را بنویسم. " همین یک سال پیش، یکی از همسایگان متوجه شد که کوتیاما چقدر به آموزش نوه هایش توجه می کند. اتفاقاً این همسایه، یک مربی سوادآموزی است. این مرد 34 ساله چند کتاب به کوتیاما داد و آن ها شروع به ...
روایت بانوی ژاپنی از حادثه 11 سپتامبر تا حقیقت اسلام
همه هزینه کنند و همه این مسائل دست به دست هم داد به این نتیجه رسیدم خیلی از موارد دروغ است و با مطالعه بیشتر تنها قرآن توانست پاسخ سوالات مرا بدهد؛ به طوری که عاشق قرآن شدم و به هدایت سوره یاسین تصمیم گرفتم مسلمان شوم. وی یادآور می شود: هر شب در سکوت و تنهایی به تلاوت آیه های قرآن گوش می دادم، هر بار هم برایم مسلم می شد که هیچ راهی جز مسلمان شدن در زندگی انسان وجود ندارد، تا اینکه یک شب ...
دختر استاد، طلای المپیک را می خواهد
؛ البته بیشتر تفریحی. به هر حال من دختر استاد بودم و می خواستم این را به همه بگویم. در این سال ها دختر استاد بودن، چقدر به نفعت بوده؟ هم از نظر فنی برایم خوب بود و پدرم خیلی کمک می کرد و هم این فکر که پدرم مربی است، به من اعتمادبه نفس می داد. در شهر جویبار بعد از مدال طلای جهانی چقدر دختر استاد را تحویل گرفتند؟ سؤال های سخت می پرسید. نمی دانم چقدر تحویل ...
روایتی تلخ از ماجرای قتل یک زن
اتهام قتل عمدی، شرب خمر و سرقت را قبول کرد، اما منکر دو اتهام دیگر خود شد. سعید وقتی در جایگاه متهم قرار گرفت در تشریح جنایت گفت: بعد از جدایی از همسرم، دو فرزندم مرا ترک کرده و نزد مادرشان رفتند. من به تن هایی حوالی میدان شوش زندگی می کردم. کارگر یک رستوران بودم و هر روز با موتورم سر کار می رفتم. بهمن سال گذشته یک روز موتورم خراب شد و پیاده، راهی محل کارم شدم. در مسیر با ناهید آشنا شدم و ...
بازیگری که والدینش نگذاشتند کودک همسر شود
دوران دبیرستان بودم و فعالیتی در تئاتر مدرسه داشتم. آن جا موقعیتی فراهم شد حتی جایزه بدهند و پدرم مخالفت کردند و گفتند بهتر است به درس هایم برسم، این اتفاق در وجودِ من تقریباً خاموش شد تا آن که با آقای فروتنیان ازدواج کردم. چهره آزاد در ادامه صحبت هایش درباره آشنایی اش با همسرش، شاهرخ فروتنیان، گفت: 20 سالم بود و آقای فروتنیان 26 سال شان بود که با هم ازدواج کردیم و بعد از ازدواج، 25 ساله ...
افسانه چهره آزاد: مدیون مادربزرگ مرحومم هستم
دبیرستان بودم و فعالیتی در تئاتر مدرسه داشتم. آنجا موقعیتی فراهم شد حتی جایزه بدهند و پدرم مخالفت کردند و گفتند بهتر است به درس هایم برسم، این اتفاق در وجودِ من تقریباً خاموش شد، بعد از آن با آقای فروتنیان در سن کم، آشنا شدم. وی در ادامه صحبت هایش درباره آشنایی اش با همسرش، شاهرخ فروتنیان، گفت: 20 سالم بود. آقای فروتنیان 26 سال شان بود با هم ازدواج کردیم و بعد از ازدواج 25 ساله بودم ...
رمز محبوبیت شهید بروجردی در غرب کشور
شهید بروجردی مرا شیفته خودش کرد دفاع پرس: در بین صحبت هایتان از شهید بروجردی گفتید و اینکه او را مدت کوتاهی دیدید. در همان مدت کوتاه چطور او را شناختید؟ شیران: غروبی که به شهید بروجردی معرفی شدم آبی روی آتش دلم بودم و دیدم ایشان چه آدم بزرگی است. چند روز با گروهی بودم که اذیت شدم، اما وقتی شهید بروجردی را دیدم، فهمیدم یک فرمانده واقعی است. از پادگان بانه تا پادگان سپاه ...
قتل پیرمرد بیمار به دست پرستار خانگی
استخدام کردیم اما مهران بعد از گذشت دو سال برای حقوق بیشتر و ساعتهای کاری اش با خواهرم اختلاف پیدا و کارش را رها کرد. وی افزود: در نهایت مهران بعد از 10 روز با وساطت اقوام به کارش بازگشت؛ امروز مهران در تماس با من خبر داد که حال پدرم خوب نیست که به سرعت به منزل پدری آمده و دیدیم پدرمان فوت کرده است. پسر متوفی ادامه داد: در زمان حضور ما در منزل، سرایدار خانه نیز آنجا بود که وی ...
قتل مرد جوان به خاطر اقدام شیطانی
از روز اول با من سازگار نبود و مدام مرا اذیت می کرد. تا اینکه 4 ماه قبل از آمدن به تهران مادرخوانده ام قهر کرد و من هم یک روز که از محل کارم به خانه برگشتم تا ناهار بخورم متوجه شدم پدر خوانده ام فوت کرده است. وقتی اورژانس و پلیس آمد مرا به اتهام مظنون در قتل بازداشت کردند؛ اما بعد از چند روز پزشکی قانونی علت مرگ او را سکته اعلام کرد و بی گناهی من ثابت شد و آزاد شدم. در حالی که تحقیقات ...
ماجرای قتل ناپدری در جشن تولد مادر
پدرم معتاد بودند، دوران کودکی من و خواهرم در اعتیاد آنها گذشت و زندگی بدی داشتیم. بعد پدر و مادرم تصمیم گرفتند ترک کنند تا ما زندگی بهتری داشته باشیم. هنوز مدت زیادی از ترک آنها نگذشته بود که متوجه شدم مادرم با گودرز ارتباط دارد. من از رفتارهای مادرم متوجه این موضوع شده بودم. در آن زمان مادرم ترک کرده بود اما پدرم هنوز ترک نکرده بود. گوشی مادرم را برداشتم و چک کردم و متن چت ها و عکس های گودرز را دیدم ...
شاخ اینستاگرام قفل سکوت را شکست
من بود، آشنا شوم و برای دیدنش راهی تهران شوم. آن روز شیما خانه یکی از دوستانش حوالی پل جوادیه بود که به آن محل رفتم و با دو سارق روبه رو شدم. پسر فوت شده گوشی گرانقیمت مرا سرقت کرد و سوار موتور شد که از پشت پیراهنش را گرفتم و زمین خورد و فوت کرد. دروغ گفتم در حالی که متهم هر روز ادعای تازه ای مطرح می کرد، مأموران پلیس در بررسی دوربین های مداربسته محل و تحقیق از اهالی آنجا ...
جزئیات تازه ای از جنایت های اخیر در خانه وحشت
نگهداری کرد و بعد به اتاق برد و در کمد گذاشت. برای این که بوی جسد در فضا نپیچد هر روز ساعت ها عود روشن می کرد. من از او وحشت دارم اگر آزاد شود مرا به قتل می رساند. از ترس او برای همیشه به ترکیه می روم. دیگر دختر نجات یافته هم گفت: پدرم معتاد بود و مجبورم می کرد بیرون از خانه هر کاری انجام دهم و با پول آن برایش شیشه بخرم. به همین دلیل سه سال قبل از خانه مان در تهرانپارس بیرون زده و در دام ...
متهم: دزدی می کردم تا گدایی نکنم!
؟ خیر. فقط مواد می فروختم و خودم مصرف نمی کردم. آن پرونده برای 12 سال قبل بود که با 7.5 گرم کراک دستگیر شدم. چه کسی پیشنهاد داد مواد بفروشی؟ شرایط مالی و بی پولی باعث شد تا خودم تصمیم بگیرم مواد فروش شوم. چند خواهر و برادر داری؟ هفت برادر و 4 خواهر از دو ازدواج پدرم هستیم. او نگهبان بود و دو ماه یکبار به خانه می آمد. چه شد بعد از 8 ...
13 سال حبس برای فروشنده خانه دکتر مصدق
مرد گفت: من تاجر هستم و به کشورهای مختلف صادرات دارم و بیشتر اوقات در ایران نیستم. سال ها قبل به خاطر ارادتی که به دکتر مصدق داشتم، خانه او را از وارثانش خریداری کردم. حتی اموال داخل خانه را هم که همگی ارزش تاریخی داشت خریدم، بعد یک سرایدار در خانه گذاشتم و خودم به سفر رفتم. بعد از مدتی که برگشتم متوجه شدم سرایدارم نیست و وسایل خانه سرقت شده است. یک شب سرایدارم تماس گرفت و گفت فردی که مدعی است ...
رضا درویشی در گفتگو با طرفداری: نابودم کردند چون در باندشان نبودم؛ می توانم تخلف در چینش داوران را اثبات ...
می دانستند من همیشه تست را پاس می کنم. در آن تست کسی را کنار من گذاشتند که 12 سال از من کوچکتر بود. خوشبختانه من تمرینی نداشتم به خاطر فشارهایی که رویم بود ولی در همان جا نفر اول در گروهم شدم. در حین تست سال گذشته پس از آن همه فشارهای عصبی و زندگی که روی من بود، از فرط خوشحالی رو به زمین چمن کردم و ابراز احساسات کردم. این ابراز احساسات رو به کسی نبود. متاسفانه تمام داوران لیگ علیه من شهادت دروغی ...
قصد کشتن ناپدری ام را نداشتم
: پدر و مادرم معتاد بودند و من و خواهرم زندگی سختی داشتیم. بعد از چند سال آن ها تصمیم به ترک اعتیاد گرفتند. مادرم ترک کرد، اما پدرم نه. یک روز متوجه ارتباط مادرم با بهمن شدم و موضوع را به پدرم گفتم، اما او به جای برخورد با مادرم، مرا کتک زد و دعوایم کرد چرا به مادرت تهمت می زنی. بعد از مدتی پدرم متوجه ماجرا شد و مادرم را طلاق داد. او بعد از جدایی به تهران آمد و با بهمن ازدواج کرد. من و بهمن ...
اعتراف به قتل ناپدری در جشن تولد مادر
بعد از تشخیص هویت مشخص شد متعلق به مردی 47ساله به نام بهروز است. به این ترتیب همسر بهروز مورد تحقیق قرار گرفت. او ابتدا مدعی شد از سرنوشت شوهرش اطلاعی ندارد تا اینکه در روند تحقیقات پسر 16ساله اش سهیل و دو نفر از دوستانش را عامل قتل معرفی کرد. او در شرح ماجرا گفت: چند سال قبل با وجود داشتن یک دختر و پسر از شوهرم جدا شدم و با بهروز ازدواج کردم. شب تولدم بود و قرار بود همراه شوهرم و فرزندانم به باغی ...
گیتی رئوفی درگذشت
. " گیتی افروز نیز در همان برنامه درباره ازدواجش با جمشید مشایخی و دوران کودکی اش گفت: پدرم افسر شهربانی بود. پدرم مردی بسیار سخت گیر و متعصب بود. یک روز پدرم از محل کارش که در اداره شهربانی بود، سر زده به خانه آمد و همین که خنده مرا که آن موقع ده ساله بودم، شنید، به شدت عصبانی شد، کتکم زد و گفت:صدای هیچ زن و دختری نباید از خانه بیرون برود. جمشید مشایخی پسر دایی من است. مایل به ازدواج با ...
محاکمه پسر نوجوان به اتهام قتل ناپدری
او با مردی به نام سهراب شدم. پس از آن ماجرا را برای پدرم تعریف کردم اما فکر کرد دروغ می گویم و مرا کتک زد. با این حال مدتی بعد پدر و مادرم از هم جدا شدند و پدرم به بندرعباس رفت و ازدواج کرد و من و خواهرم هم به آنجا رفتیم. مادرم هم با سهراب ازدواج کرد. البته من بارها به سراغ مادرم آمدم اما سهراب اجازه نمی داد مادرم را ببینم تا اینکه چند روز قبل از درگیری به تهران آمدم و به خانه دوستم ...
جزییات پرونده جنایی یک برادر و خواهر در تهران/ اتفاقات وحشتناک در آپارتمان 16/ احتمال قتل های سریالی ...
هم گرفتم و آخرین بار 8 ماه قبل از خانه پدرم فرار کردم. از اسلامشهر به تهران آمدم و می خواستم به بانک بروم که پول از حسابم برداشت کنم اما دیر رسیدم و بانک تعطیل شد. در حوالی میدان راه آهن بودم و می خواستم به مسافرخانه بروم تا روز بعد اول وقت به بانک بروم اما سرنوشتم تغییرکرد. در آنجا با سعید آشنا شدم که او خودش را سرهنگ نیروی انتظامی معرفی کرد و وقتی متوجه شد جایی برای خواب ندارم مرا به ...
ماجرای آدم ربایی دختران تهرانی/ سعید ایروانی کیست؟
درباره وضعیت زندگی اش گفت: پدرم مردی معتاد بود که همیشه مرا کتک می زد. حتی گاهی مجبورم می کرد که کار کنم تا پول مواد او را تهیه کنم. در نهایت هم یک روز مرا از خانه اش بیرون کرد. آن روز تصمیم گرفتم دیگر به آنجا برنگردم و به حوالی میدان راه آهن رفته بودم که با سعید آشنا شدم. او خودش را مأمور پلیس معرفی و مرا اغفال کرد و به خانه اش برد و 3سال اجازه خروج از خانه را به من نداد. هربار که از خانه ...
جزئیات جدید از جنایت محله ابوسعید در تهران / دختران فراری محبوس چه می گویند/آپارتمان 16، محل قتل های ...
سعید" مجبورم کرد جلوی دوربین علیه نظام صحبت کنم و تهدیدم کرد اگر فرار کنم فیلم را به مسئولان می دهد و اعدام می شوم.
مرد متاهل نمی دانست زن مطلقه شوهر دارد
به گزارش سیتنا، زمانی فهمیدم فریب یک زن طماع را خورده ام که دیگر خیلی دیر شده بود تا جایی که آرزوی ازدواج و زندگی مشترک با آن زن جوان در دلم ماند و از سوی دیگر نیز همسرم مرا از خود راند و محبتش را از من دریغ کرد چرا که ... این ها بخشی از اظهارات مرد 45 ساله ای است که برای اعلام شکایت از یک زن جوان وارد کلانتری سجاد مشهد شده بود. این مرد که ادعا می کرد زن غریبه ای او را فریب ...
قتل ناپدری در شب تولد مادر / بهمن در شهریار چاقو چاقو شد !
همین خاطر مادرم به خانه یکی از اقوام ما رفت و پدرم هم در جای دیگری بستری شد. من چند بار برای سر زدن به مادر پیش او رفته بودم که به رفتارهایش مشکوک شدم . من آخرین بار تلفن موبایل مادرم را چک کردم و متوجه رابطه پنهانی او با یک مرد غریبه شدم .من آنجا بود که فهمیدم مادرم با مردی به نام بهمن رابطه دارد .من این ماجرا را به پدرم گفتم اما پدرم که گمان می کرد دروغ میگویم مرا به شدت کتک زد. اما همین موضوع ...
حرفهای دختری که پیکر مادرش بتازگی بازگشته
...: دختر شهیده فاطمه اسدی می گوید: من از کودکی وقتی می دیدم که بچه ها کنار مادران شان هستند، خیلی احساس دلتنگی می کردم. سه، چهار ساله بودم که روی تخته سنگی می رفتم و به جاده خاکی چشم می دوختم تا مادرم برگردد. بالاخره مادرم بعد از 37 سال آمد. آن هم با چند تکه استخوان و دست های بسته. شهیده فاطمه اسدی همان بانوی کردستانی است که پیکرش به عنوان اولین زن شهید مفقود کشور تفحص شد. به گزارش ...
راز قتل دختر جوان در خانه وحشت
نمی دادی؟ آن ها خودشان می خواستند در خانه ام بمانند و من هم به آن ها اجازه ماندن می دادم. سابقه داری؟ بله. سال 93، دختر جوانی به خانه ام آمد و نمی دانم سر چه موضوعی شروع به داد و فریاد کرد. عصبانی شدم و او را هل دادم که سرش به زمین خورد و فوت کرد. بعد از آن ماجرا به اتهام قتل عمد بازداشتم شدم، اما در نهایت، چون در درگیری این اتفاق افتاده بود، قتل غیر عمد محسوب شد و به پرداخت دیه محکوم شدم. ...