سایر خبرها
شهادت آرزوی من بود، اما حمید زود تر به آن رسید!
شدت زخمی شد و تا او را به بیمارستان برسانند شهید شده بود. خبر شهادت را چه کسی به شما داد؟ یک هفته بعد از آخرین تماس مان گوشی ام زنگ خورد. آقایی زنگ زد و با احترام احوالپرسی کرد و درباره حمید و خانواده اش سؤالاتی پرسید. به من گفت ایشان با شما تماس داشته اند؟ گفتم بله هفته پیش. دلشوره عجیبی گرفتم. پرسیدم حالش که خوب است؟ گفت بله خوب است. دو روز گذشت. دوباره همان آقا به پدرم زنگ زد ...
برات شهادت حاج محمد را حاج قاسم امضا کرد
.... خانم پورعلی ما خبر حادثه تروریستی حرم مطهر در صحن جامع پیامبر اعظم (ص) و شهادت همسرتان حجت الاسلام والمسلمین محمد اصلانی را از رسانه ها شنیدیم. شما چطور در جریان شهادت همسرتان قرار گرفتید؟ حاج آقا نیم ساعت قبل از شهادتشان با من تماس گرفت و از من خواست تا بسته های مواد غذایی را که برای ماه مبارک رمضان آماده کرده بودیم، بین نیازمندان توزیع کنیم. وقتی آخرین مأموریت را به من ...
شهید مرادخانی آمد و مصطفی را با خودش برد!
...> در گفتگو پا پسرتان ایشان می گفتند پس از قطع تماس های شهید، دوران سختی بر خانواده گذشته بود. بله، از موقعی که تماس های همسرم قطع شد بنده متوجه شدم حتماً اتفاقی برایشان افتاده است. همسرم به بچه ها گفته بود عملیاتی در پیش داریم. اگر از عملیات برگشتم خودم با مادرتان تماس می گیرم. برای همین قسمت نشد همسرم از من خداحافظی کند. همیشه در خواب به همسرم می گویم پس کی می آیی؟ همسرم در جواب به من می ...
گفتگو با زهرا پورعلی همسر و همراه شهید محمد اصلانی | هم سنگر بودیم
را گرفت. حاج آقا همیشه کنارم بود با اینکه در غم و اندوه از دست دادن همسر به سر می برد، خاطرات شیرین دوران همراهی را مرور می کند و از روز هایی می گوید که همسر شهیدش در کنارش بوده است. سوم راهنمایی بودم که با هم ازدواج کردیم. 17 سالم بود که مادر شدم. همسرم خیلی کمکم کرد. گفت: خانم، درس بخوان و ادامه تحصیل بده. با اینکه چهار تا بچه داشتم، درس خواندم و دیپلم گرفتم. دانشگاه هم ...
خوشحالیم که استقلالی ها از حذف پرسپولیس خوشحال شدند/ برای ضعف دفاع پرسپولیس برنامه داشتیم/ نزدیک بود به ...
...> شروع خوبی نداشتید. اینطور نیست؟ طبیعی بود! پرسپولیس با تماشاچیانش در خانه خودش بازی می کرد و بچه های تیم ما پس از مدت ها بازی بدون تماشاگر، روبروی تماشاگران پرسپولیس به میدان رفته بودند و به نوعی این بازی برایشان حالت افتتاحیه داشت. به همین خاطر تحت تاثیر شرایط استادیوم قرار گرفتند و یک گل زودهنگام خوردیم. اما مهم این بود که تلاش کردند و خیلی زود به بازی برگشتند و توانستیم گل خورده را ...
روایت شرق از شرایط سخت دختران در خوابگاه ها
طرف معیشت مردم را تنگ کرده اید و عرصه را بر آنها سخت تر کرده اید، حتی تهیه مسکن را که از لوازم اولیه احساس امنیت یک انسان است، سخت و پیچیده تر کرده اید و از آن طرف به جای اینکه کمک کنید این خوابگاه و خانه های اشتراکی فضایی برای نفس کشیدن این بچه ها باشد، راه نفس آنها را هم می بندید. مسلم است که شما جوان ها را دچار یک خشم و احساس تبعیض و بی عدالتی می کنید و همه اینها باعث انواع و اقسام مسائل روان ...
حسن سلطانی:دست اندرکاران فضای آموزشی به طور ناخواسته الگو قرار می گیرند
دانید چطور؟ می گفتند اینجا بوی عطر محمد (ص) به مشام می رسد آنقدر دلنشین و زیبا، که حاضری هر چه می خواهی بپرسی یادت برود، فقط بنشینی پیامبر را نگاه بکنی. حالا بیاییم در جامعه، می گویم آقای دانایی از معلم هایتان چه کسی به یادتان مانده می گویید یک معلمی داشتیم آنقدر لباس مرتب می پوشید من حتی ادکلن و عطری که آن معلم می زد را هنوز بعد از 30 سال یادم است. سلطانی در ادامه افزود: آقای معلم، آقای ...
حقیقی: پنالتی گیر نیستم؟ حرف مفت می زنند
تیمش پنالتی گرفت تا به نیمه نهایی جام حذفی برسند، خاطرنشان کرد: فصل پیش سه یا چهار پنالتی گرفتم و باز هم تکرار می کنم، این حرف مفت خیلی ها بود که الآن فوتبال شان تمام شده است. دروازه بان نساجی درباره اعتراض استقلالی ها و این که گل آنها مردود اعلام شد، اظهار داشت: کدام گل مردود را می گویید؟ شما فیلم بازی را دیدید و آیا گل بود؟ نظر شما چه بود؟ آقای مجیدی اگر اعتراض دارد، برای خودش دارد و حرف شان متین و به جاست و اگر این طور باشد، ما هم اعتراض داریم که روی کریم اسلامی پنالتی صورت گرفت. ...
کودکانی که زیاد می فهمند!
، نسل به نسل تغییر نمی کرد. با این حال همان بچه ها ابوریحان و حسابی می شدند و ملاصدرا و زکریای رازی. پس سوال اصلی اینه که تو این 50 ساله چی شده که دانش بچه ها اینقدر بیشتر شده و نسل به نسل فهمیده تر می شوند؟ باز می خوام گریزی به گذشته بزنم. یه زمانی مادربزرگ ها زیر کرسی می نشستند و برای نوه ها قصه می گفتند. نوه ها زیاد بودند و با هم حسابی شیطونی می کردند. پدر و ...
صدق؛ رمز نزدیکی به خدا + فیلم
(ره) بپرسم تا در آن زمان کوتاه هم کسب فیض کرده باشم. گفتم نزد خدا گلایه شما را خواهم کرد. ایشان گفتند برای چی؟ پاسخ دادم من می خواستم آدم شوم اما آقای بهجت من را آدم نکرد. ایشان پرسیدند جدی می گویی؟ پاسخ دادم بله. مرحوم بهجت(ره) از من پرسیدند آیا در آینه نگاه کردی؟ پاسخ دادم بله. ایشان دوباره پرسیدند نه، نگاه کردی؟ من هم پرسیدم چطور؟ ایشان پرسیدند اینکه می نمایی هستی؟ در آن زمان عجب درسی برای من ...
حمایت جدی از نظام اسلامی را با تذکرات اصلاحی جمع کرده بودند
در روز هایی که بر ما می گذرد، جهان شیعه همچنان به سوگ یکی از مراجع والامقام خویش یعنی زنده یاد آیت الله العظمی سیدمحمدعلی علوی گرگانی نشسته است. هم از این روی و در نکوداشت مکانت والای علمی و عملی آن بزرگ با فاضل گرانمایه حجت الاسلام والمسلمین ناصرالدین انصاری قمی، برادر همسر و از شاگران آن فقید سعید به گفتگو نشسته ایم. امید آنکه حاصل آن تاریخ پژوهان و عموم علاقه مندان را مفید و مقبول آید. ...
افزایش 200 میلیونی هزینه رهن یک خانه در یوسف آباد!
است خانه پیدا کند و مجبور است با 2 فرزند متراژ خانه خود را به کمتر از 50 متر کاهش داده یا به مناطق پایین تر تهران برود. این شهروند تهرانی می گفت: 2 سال پیش برای طرح اقدام ملی مسکن آورده ای واریز کرده که بخشی از آن را به کمک فروش طلای همسر جبران کرده است، مدعی بود پس از 2 سال، چهار میخ طویله در یک زمین به وی تحویل داده اند و گفتند: مسکن شما روزی ساخته می شود. این مستاجر می گفت ...
محمدحسین خیلی خاکی بود! + عکس
چیزی می دانید یا کسی چیزی گفته است؟ پدر شهید: بله، من برای رفتنش سوریه که راضی شدم، باهاش صحبت کردم گفتم بابا جان می روی برای سوریه، آنجا حساب و کتابی دارد، حواست را جمع کن، حالا انسان است. بچه نمازخوانی بود، با خدا بود، همیشه از بچگی در هیئت های ایرانی و افغانستانی، در همه هیئت ها می رفت؛ گفتم بعضی وقت ها انسان است ما هم بعضی وقت ها صبح خواب می مانیم، شاید نماز صبح قضا شود ، گفتم بابا ...
دعوای رضا رویگری با خانم بازیگر | توهین رضا رویگری به سارا خوئینی ها
خوبی دارم و اگر خوب بودم اصلا اجازه نمی دادم تارا آشپزی کند. البته الان هم با دستورات من دستپختش بهتر شده. تارا سن کمی دارد اما واقعا دستپخت خوبی دارد. به نظر می رسد رابطه شما با هم مثل داستان بابالنگ دراز است، مردی که زنی را که دوست دارد بزرگ می کند. . . تارا: اتفاقا برعکس است. رضا مانند بچه هاست و خیلی هم حرف گوش نکن. گاهی حس می کنم با یک بچه شش ساله روبه رو هستم. به خصوص از ...
روایت همسر شهید آوینی از لحظه شنیدن خبر شهادت سید مرتضی
پلاکارد ها جلو خانه نصب شد. صدای قرآن هم می آمد. نمی خواستم قبل از اینکه بچه ها باخبر بشوند، پایشان به خانه برسد. در راه با آنان حرف زدم. وجود مرتضی آن قدر برایم عینی و حقیقی بود که فکر می کردم همه چیز های دیگر توهم است و اسیر آن توهم هستیم. به بچه ها گفتم: بابا هست، ولی ما او را نمی بینیم. سنگینی اش هست، ولی شکرش بیشتر است. خیلی سنگین بود، ولی انگار چشمم فورا روی یک چیز دیگر باز شد که ...
روایت همسر شهید محمدصادق دارایی از جهادهایش/ هوای حاشیه نشینان اهل سنت را بیشتر داشت
تکان می دادم. می پرسیدم: خوبی محمدصادق؟ چشمانش را روی هم می گذاشت، می بست و باز می کرد که یعنی بله! نا نداشت اما برایم دست تکان داد تا مطمئن شوم و همین آشوب دلم را کم کرد. دست های محمدصادق من نبود همسر شهید دارایی از امیدی می گوید که ناامید شد: گفتند قرار است جراحی شود چون ضربه چاقو به کلیه و عفونت بدن باید درمان می شد اما بعد از عمل، شد آنچه نباید. حالش بد شد و هوشیاری اش ...
خوب آماده شویم صعود می کنیم
شاءالله بچه های تیم ملی بتوانند قبل از جام جهانی اردوها و بازی های تدارکاتی خوبی داشته باشند و در جام جهانی موفق شوند. شما شناختی از تیم های ملی انگلیس و آمریکا دارید؟ من 2سال در انگلیس بازی کردم و در آن زمان برای من قوی ترین لیگ دنیا بود. الان هم با اختلاف کمی بهترین لیگ دنیاست و ستاره های بزرگی دارد. فکر می کنم در این چند ساله یک نسل جوانی به تیم ملی انگلیس آمده و باعث شده تیم شان ...
توفیق سپاسگزاری از والدین + فیلم
می کنند و سپس بچه دار می شوند، پدر و مادر خود را مورد غفلت قرار می دهند و آنان را فراموش می کنند و به خانه آن ها سر نمی زنند. اینکه فرزندان تلفنی جویای احوال والدین خود شوند جای خود دارد، اما حداقل هفته ای یک یا دو جلسه به والدین سر بزنند. لازم هم نیست که هر دفعه که می خواهند بروند فرزندان و همسر خود را به همراه ببرند، فقط سر بزنند و احوالپرسی کنند و اگر بضاعت مالی نیز دارند کمکی به والدین خود ...
کاشمر بعد از 2 دهه هنوز شیخ محمد واله را به یاد می آورد
دوست داشته باشند. رمضان زاده ادامه می دهد: یادم هست یک روحانی برای طلبه های نوجوان درس می داد. حاج آقا آن قدر تواضع داشت که پای درس ایشان می نشست تا بچه ها تشویق شوند. ظاهرشان جوری نبود که بفهمی در چه جایگاه علمی قرار دارند. خیلی راحت با مردم برخورد می کرد، راحت حرف می زد یا شوخی می کرد. رمضان زاده یادگاری هایی هم از مرحوم واله دارد: یک بار به ایشان گفتم دلم می خواهد از پول شما 2 تا کفن ...
والدین مقتدر چه فرزندانی تربیت می کنند
فرزندانشان قائل باشند؟ چه میزان به آن ها امتیاز دهند؟ تا مبادا فرزندانشان به زبان عامیانه لوس شده یا بالعکس دچار احساس خودکم بینی در برابر سختگیری هایشان شوند! شاید برای شما هم پیش آمده باشد که بگویید اگر همیشه با بچه ها همدلی کنید، آنها لوس می شوند یا اینکه از ما حرف شنوی نخواهند داشت و اگر همیشه هم قاطعیت در برابر آن ها نشان دهید، لجباز می شوند و باز هم خشونت اثر منفی بر آن ها می گذارد. ...
وقتی فرزند وزیرشعار کرمان بی سر برمی گردد
باش صددرصد هستیم و من نمی توانم برگردم. شما هر وقت خواستی خودت می توانی به جبهه بیایی. وقتی به کرمان برگشتیم محمدمهدی گله کرد که چرا نگذاشتی من بروم، من می دانم که تا شما اجازه ندهی من را نمی برند. این شد که با محمدمهدی به دبیرستان رفتیم و با مسئولین مدرسه صحبت کردم. آنها از من خواستند که یک نامه رضایت بدهم. محمدمهدی اصرار داشت که هرچه زودتر به جبهه برود. می گفت: من الان به جبهه می روم ...
شهید صیاد شیرازی به روایت دامادش
.... همسر شهید و دیگر فرزندانش هم تأکید زیادی نسبت به این موضوع دارند. زمانی که من اول ازدواجم، آن خانه 30 متری را اجاره کرده بودم یک مسئولی از ارتش در مجلسی از وضعیت مسکنم پرسید و به من گفت که مجموعه واحدهای آپارتمانی دارد و شما می توانید در آنجا ساکن شوید. شهید صیاد تا این حرف را شنید با صراحت گفت مگر ارث پدری شماست که می بخشید. آن شخص تا این حرف را شنید، خیلی جا خورد. خیلی رفتار محکم و قاطعی در ...
توصیف نشریه فرانسوی درباره شهید صیاد/ ماجرای دو خلبانی که حاضر نشدند منافقین را بزنند/ ناگفته های ...
آمد که اینها خودی نیستند. گفتم: دیدی خودی ها را؟ اینها (خلبان ها) بچه کرمانشاه بودند، با لهجه کرمانشاهی گفتند: به علی قسم، الان حسابش را می رسیم. سوار بالگرد شدند و رفتند. جایتون خالی. اولین راکتی که زد، کار خدا بود، اولین راکت خورد به ماشین مهماتشان. خود ماشین منفجر شد. بعد هم این گلوله ها که داخل بود، مثل آتشفشان می رفت... این جملات بخشی از خاطرات سپهبد شهید صیاد شیرازی از آغاز عملیات ...
تکه ای از شب را بیدار باشید
: بله. گفتم: شما دیشب زیاد نخوابیدید. گفتند: چرا خوابیدم. گفتم: آخر من بیدار بودم. گفتند: عجب تو بیدار بودی؟ گفتم: بله. گفتند: چرا بیدار بودی؟ گفتم: پدرم گفته بودند که ببینم شما چگونه شب ها را می گذرانید. ایشان به من گفتند، فلان کس (ابن عم) می گفت، هر شبی که آدم تا صبح بخوابد، صبح مثل یک گاو بلند می شود. ما می خواهیم که مثل گاو از خواب بیدار نشویم. من خیلی تعجب کردم که چرا ایشان چنین می گویند ...
خانه هایی که قتلگاه می شوند
این شرایط اغلب مردان قدرت بیشتر دارند، در این شرایط نهاد خانواده به میدان مبارزه تبدیل خواهد شد. این نشانه های پدر سالاری خانه در جامعه و نهاد های قانون گذار وجود دارد و نگاه ها کاملا مردانه است، شما وقتی به قتل های ناموسی مثل قتل رومینا به دست پدر و مونا به دست همسر نگاه می کنید، متوجه می شوید قوانینی وجود دارد که پدر خانواده با وجود قتل فرزند، قصاص نخواهد شد. چون قوانین و ...
سرزمین میلیاردر های بی پول
شعار سال: به نام او که هرچه بخواهد همان می شود یکی در دنیای مجازی نوشته: چرا کسی به این تورم اعتراض نمی کند؟ چرا کسی درباره این مالیات های بی ربط نمی نویسد؟ چرا نمایندگان مجلس در سرزمین نفت و گاز و طلا و معدن، همه هزینه ها را بر دوش مردم گذاشته اند؟ چرا اعضای شورای شهر، هر سال با زورگویی شهرداری ها همراه می شوند و فکر می کنند وظیفه شان فقط تصویب 20، 30 درصد افزایش قیمت ها است؟ چرا هیچ کس از این وضعیت ناراحت ن ...
صدای ماندگار در یاد ها
گفتند پس چرا چای را با قند می خورید؟ من هم گفتم خب شما کاسه توت را جلوی خودتان گذاشتید! و. واقعا ایشان با رویی گشاده و خودمانی با ما حرف می زدند و از این دیدار خیلی خاطره خوش دارم. باید به این نکته اشاره کنم، بودن در برنامه سرزمین نور برایم افتخار بزرگی بود که باعث شد خدمت رهبری بروم. البته این خاطره برای زمان های بسیار دور است. فکر می کنم 20 یا 25سال پیش بود. هر صدایی مناسب دوبله نیست ...
قوانینی که باید به فرزندمان بیاموزیم
بچه نوجوان در خانه دارید حتما او را دخیل کنید. کودکان از سه، چهار سالگی قابلیت درک قوانین ساده را دارند. اما ممکن است آن را فراموش کنند بنابراین به آن ها می توانید یادآوری کنید. برخی پدر و مادر ها همیشه گله دارند که بچه های دیگران چطور با ادب و با شخصیت می شوند، اما بچه های خودشان در میهمانی آبروبر هستند یا در خانه رفتار های نادرست می کنند. در این نوشتار به 10 قانون که خانواده شما را تبدیل ...
حاشیه ها اصلا برایم مهم نیست/ به عشق خادم الرضا شدن قهرمان جهان شدم
به گزارش خبرنگار رادیو تلویزیون خبرگزاری فارس، علیرضا دبیر در برنامه رمضانی مثل ماه در خصوص داستان تولد خود گفت: واقعیت این است که من قبل از تولدم دکتر به والدینم می گوید بچه از بین رفته و قلبش نمی زند و باید سقط شود، مادرم دوستی داشت که همسایه ما بود به مادرم دلداری می دهد و می گوید صبرکن عجله نکن، نذری بکن و به خدا توکل داشته باش، در همین حین خانواده نذر امام رضا(ع) می کنند که من سالم باشم ...