وقتی 13 ساله بودم مادرم زمینه تجاوز به من را فراهم کرد
سایر منابع:
سایر خبرها
پدری دختر مطلقه اش را در قمار باخت ! / ازدواج مرد قمارباز در 70 سالگی ! / پلیس مشهد فاش کرد
به گزارش رکنا، زن 62 ساله در حالی که از همسر 70 ساله اش به اتهام و ازدواج مجدد شکایت کرده بود، درباره قصه زندگی اش به کارشناس اجتماعی کلانتری سپاد مشهد گفت: 50 سال قبل زمانی که 12 سال بیشتر نداشتم پدر مرحومم مرا به عقد جمال درآورد اما چون من به سن قانونی نرسیده بودم، عقد ما به صورت محضری ثبت نشد و با همان صیغه محرمیت به خانه بخت رفتم. در طول زندگی مشترک هیچ گاه به این موضوع فکر نکردم که باید ...
فرار عروس از زندان مادرشوهرش ! / ثریا عاشق بود !
تازه فهمیدم که همسرم نیز در کنار مادرش مصرف می کند ولی نمی توانستم چیزی به خانواده ام بگویم. در همین شرایط پدرم برای آن که به دامادش کمکی بکند او را وارد معاملات زمین و مسکن کرد ولی طولی نکشید که آن ها با یکدیگر به اختلاف مالی خوردند و با شکایت بابک، پدرم به یک سال زندان محکوم شد. از آن روز به بعد همسرم ارتباط من با خانواده ام را قطع کرد و اجازه نداد به دیدار آن ها بروم.من در ...
قتل همسر در تهران دستگیری در تبریز
سابقه داری؟ بله 15 سال قبل به اتهام سرقت برای اولین بار دستگیر شدم و به زندان افتادم و همین موضوع هم باعث شد هویتم بر ملا شود. البته، چون سابقه نداشتم یکسال بعد هم آزاد شدم و تصمیم گرفتم به خاطر خانواده ام خلاف نکنم. چرا معتاد شدی؟ من سرم به کارم بود و تلاش می کردم یک لقمه نان برای خانواده ام تهیه کنم، اما چهار سال قبل در رفت و آمد با دوستان ناباب معتاد به مواد مخدر شدم و الان هم ...
کمین زن 19 ساله برای رانندگان تاکسی
همیشه مرا آزار می داد، به همین دلیل من نیز بعد از به دنیا آمدن دخترم به مصرف مواد مخدر روی آوردم تا برای ساعاتی خودم را از این ناراحتی های روحی نجات دهم اما نمی دانستم که با سرنوشت خود و فرزندم بازی می کنم. در این شرایط شادمهر که از عهده تامین مخارج زندگی و اعتیاد برنمی آمد من و فرزندم را رها کرد و به مکان نامعلومی رفت. روزهای سختی را می گذراندم و از عهده اجاره خانه و مخارج اعتیادم برنمی ...
الناز هستم 15 ساله با سرنوشتی تلخ !
طوری که حق رفت و آمد با مانتو را نداشتم و اگر به جای مقنعه، روسری می پوشیدم به شدت عصبانی می شد تا جایی که مرا به خانه راه نمی داد. به ناچار پدرم را فراموش کردم و نزد مادرم بازگشتم اما هنوز چند ماه بیشتر از این ماجرا نگذشته بود که مادرم نیز با یک مرد متمول ازدواج کرد و به خانه آن ها رفت. با آن که خانواده و اطرافیان جدید مادرم اصلا حجاب را جدی نمی گرفتند و گاهی مشروبات الکلی هم مصرف می کردند اما من ...
قتل تلخ نازنین فاطمه توسط پدر در جیرفت / نظر روانشناس + فیلم و عکس
به گزارش اختصاصی خبرنگار حوادث رکنا، آفتاب روز 11 بهمن تازه غروب کرده بود که صدای فریادهای مادر نازنین فاطمه در کوچه پس کوچه های روستای حاجی آباد جیرفت پیچید. پدر نازنین فاطمه در حالی که اسلحه ای به دست داشت از خانه بیرون دوید و پا به فرار گذاشت. بعد از آن همسایه ها جسد غرق در خون دخترک 12 ساله را در خانه شان دیدند و رسیدگی به موضوع در جریان کار پلیسی قرار گرفت و پدر نازنین فاطمه ...
پراید مسروقه دست قاتل را رو کرد
و بیگاه او. این سوء ظن مرا تا مرز جنون کشانده بود و دست آخر باعث شد تا اتفاق تلخی را رقم بزنم. البته خوب می دانم که تأثیر مواد بود که مرا به این روز انداخت. من شیشه مصرف می کردم و احساس می کنم پس از اعتیاد به شیشه دچار توهمات عجیب و نسبت به همسرم دچار سوء ظن شده بودم. چند وقت است که معتاد ی؟ حدود 4سال است که شیشه مصرف می کنم. چرا از او جدا نشدی؟ 2بار تا مرز طلاق پیش رفتیم ...
جوان28ساله وسط خیابان مرد60ساله را با چاقو کشت/ قاتل: صدای مادرم توی گوشم پیچید که این مرد را بکش
خانه بیرون آمدم. من همیشه با خودم چاقو حمل می کنم. چرا با خودت چاقو حمل می کنی؟ از ترس اینکه اشباح و ارواح به من آسیب برسانند. بعد چه اتفاقی افتاد؟ در خیابان در حال پرسه زدن بودم که یک دفعه چهره دو زن جوان را دیدم. زن های جوان به من گفتند، آقایی که از مقابل می آید را با چاقو بزن. به مقابل نگاه کردم و مرد میانسالی را دیدم که در حال عبور از خیابان بود. داشتم به آنها نگاه ...
زن در دادگاه: شوهرم راز مرا فاش کرد
به گزارش ایمنا روزنامه ایران نوشت: با فاصله چند متری مرد جوانی که به نظر می رسید سه، چهار سالی از همسرش بزرگ تر است در کنار او ایستاده بود و به راحتی می شد ناراحتی و کلافگی را در چهره اش دید که آهسته می گفت: ناهید جان من اشتباه کردم. معذرت می خواهم و زن جوان هم بی توجه به حرف های همسرش اشک هایش را پاک می کرد. دقایقی بعد منشی دادگاه با صدا کردن زوج جوان آنها را به داخل شعبه فراخواند ...
دختری ثروتمند که عاشق یک خلافکار شده بود
.... بالاخره پدرم به ناچار به این ازدواج رضایت داد ولی پس از مراسم عقدکنان مرا از خانه بیرون کرد و گفت: تو دیگر دختر من نیستی! به همین خاطر با عادل رفتم تا در کنار او خوشبختی را تجربه کنم اما وقتی به خانه او رسیدم با اوضاع اسفباری روبه رو شدم. عادل جوانی معتاد و بیکار بود که با خلافکاری روزگارش را می گذراند. خانواده ای هم بسیار آشفته داشت مدتی بعد من هم در مسیر خلاف افتادم و پس از آن که ...
گزارش میدل ایست آی از کمبود شدید دارو در ایران
رسالت رفت. عامری روی نیمکتی نشست و منتظر بود و با تلفنش بازی می کرد و با مادرش تماس می گرفت تا به او در مورد یافتن قرص ها مژده بدهد. عامری متوجه شد که فروشندگان مواد مخدر تا چه اندازه آزادانه به مشتریان خود مواد می فروشند. او می گوید: این دیوانه وار بود. همه چیز بسیار آشکار و آزادانه پیش می رفت. مصرف کنندگان مواد مخدر نزد فروشنده رفتند فروشنده پشت درختچه های شمشاد ناپدید شد و ...
قاتل مرد 60 ساله در نازی آباد: قتل کار من نبود، کار 2 زن بود
خیابان جان مرد بی گناهی را گرفته ای. آها. اشتباه کردم. قتل کار من نبود. کار 2 زن بود؛ یعنی آن ها از من خواستند که آدم بکشم و بعد از آنکه من با چاقو به مرد غریبه ضربه زدم، غیبشان زد. آن روز چه اتفاقی افتاد؟ آن روز درحالی که چاقو همراهم بود از خانه بیرون آمدم و در حال قدم زدن در پیاده رو بودم که ناگهان 2 زن مقابل چشمانم ظاهر شدند. آن ها به من گفتند که مقتول را بکش ...
زن مطلقه از پدرش کتک خورد ! / 2 بار طلاق سوسن در 22 سالگی !
این ها بخشی از اظهارات زن مطلقه 22 ساله ای به نام سوسن است که برای خود وارد کلانتری شده بود . این زن جوان که ادعا می کرد پدرش او را کتک زده است درباره سرگذشت تاسف بارش به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری سپاد مشهد گفت: هنوز به 3 سالگی نرسیده بودم که پدر و مادرم از یکدیگر جدا شدند. به گزارش رکنا، پدرم مردی لجباز بود و همواره با بستگان مادرم اختلاف داشت تا این که بالاخره این لجبازی های ...
متهم: فرمان قتل داشتم
نزدیک شدند و با چشمانشان مرد غریبه را به من نشان دادند و گفتند: او را بکش. بیشتر توضیح بده. آن روز من درخانه مان تنها بودم و ماریجوانا مصرف کردم و بعد هم برای قدم زدن به داخل خیابان آمدم. در پیاده رو می رفتم، دو زن به من نزدیک شدند و با صدایی بلند دستور دادند آن پیرمردی که جلوی من حرکت می کرد با چاقو به قتل برسانم. آنقدر صدایشان در گوشم تکرار شد که به ناچار به پیرمرد حمله کردم و با چاقو ...
دزدی های دانشجوی رشته برق رسوایی به بار آورد ! / ثریا شکست !
راهی زندان شدم که تازه فهمیدم دوچرخه او ده ها میلیون تومان ارزش داشته است و من آن را با مقدار اندکی مواد مخدر مبادله کرده بودم. دوستم حاضر به گذشت نبود تا این که بالاخره خانواده و اطرافیانم تصمیم گرفتند مرا از این شرایط اسفبار نجات بدهند. آن ها دست به دست هم دادند و با کمک های مالی دیگر افراد فامیل رضایت شاکی را گرفتم و من بعد از تحمل چند ماه زندان در حالی آزاد شدم که دیگر انگشت نمای فامیل ...
کرامت انسانی مردمان را در حد اعلی پاس می داشت
. (مناقب، ابن شهر آشوب، ج 4، ص 17) همچنین روزی خلیفه سوم در مسجد نشسته بود که مرد فقیری وارد مسجد شد. نزد او رفت و درخواست کمک کرد. عثمان به او پنج درهم داد. آن مرد نگاهی به سکه ها کرد و گفت: مرا نزد کسی راهنمایی کن [تا کمک بیشتری به من کند]. عثمان او را به امام مجتبی (ع) که همراه حسین (ع) و عبدالله بن جعفر نشسته بودند، فرستاد و گفت: نزد آن چند جوان برو و از آن ها کمک بخواه . فقیر نزد آن ها رفت و ...
اعتراف تلخ به قتل خواهر ناتنی
تفاوت می گذاشت، فرنگیس با اینکه سن و سالش از ما کمتر بود اما هر چیزی می خواست در اختیارش قرار می دادند از خانه و ماشین گرفته تا پول. من عاشق هنرپیشگی بودم اما اجازه ندادند. در مقابل، او به دانشگاه رفت و 5 سال طراحی و گرافیک خواند. از همه بدتر اینکه او آنقدر پشت سر من حرف زده بود که باعث شد پدرم مرا از خانه طرد کند و من هم به یکی از شهرهای شمالی رفتم و زندگی ام را در آنجا ادامه دادم. مرد ...
تعمیرکارخودرو به 2 بیمار نیازمند زندگی بخشید
اعضای بدن تعمیرکار خودرو که با اصابت ضربات چاقو به مرگ مغزی مبتلا شده بود به بیماران نیازمند اهدا شد. به گزارش جوان، اسفند 1400 بود و همه خانواده ها مشغول کار های آخر سال بودند تا خودشان را برای گرفتن جشن نوروز آماده کنند، اما در آن هیاهو خانواده پسری جوان به نام علیرضا سخا 21 ساله بر اثر حادثه ای تلخ، نوروزی غم انگیزی را شروع کردند. علیرضا فرزند بزرگ خانواده در حال بازگشت از محل کار با ...
قتل پیرمرد بی گناه توسط مرد شیشه ای در خیابان هزار دستگاه
قال به اداره پلیس در بازجویی ها به کاراگاهان گفت: چند وقت قبل همراه با خانواده برای پیدا کردن شغل از یکی از استان های غربی کشور به تهران آمدم و 10 سالی است که ماریجوانا مصرف می کنم! روز حادثه در خانه در حال استراحت بودم که مادرم به فکرم آمد! او گفت با چاقویی که در کابینت آشپزخانه است، پیرمرد داخل خیابان را به قتل برسانم! قاتل ادامه داد: پس از برداشتن چاقو به خیابان رفتم؛ آنجا 2 زن را ...
از انتقام جویی مرگبار خواهر و برادر ناتنی تا انهدام 2 باند قاچاق سلاح
روز قبل مرد میانسالی به اداره پلیس رفت و از ناپدید شدن برادر 50 ساله خود به نام امین خبر داد و گفت برادرم مدیرعامل یک شرکت بزرگ بازرگانی است. او آخرین بار ساعت هشت صبح یکی از آخرین روزهای اسفند سال گذشته از خانه خارج شده تا به محل کارش برود اما بعد از آن ناپدید شد. با شکایت مرد میانسال تحقیقات برای یافتن مرد ثروتمند آغاز شد و در بازبینی دوربین های مداربسته مقابل خانه او مشخص شد که چهار ...
گفت وگو خواندنی با بانوی جانباز 70 درصد(بخش نخست) دختری که هی گم می شد!
رخ داد و چند ساله بودید؟ - در تاریخ 1359/7/5 زمانی که 9 ساله بودم، بر اثر بمباران هوایی مجروح شدم. گویا دشمن تهدید کرده بود که قصد دارد ساعت 5 عصر شهر اهواز را بمباران کند؛ و اعلام شده بود که مردم شهر را تخلیه کنند. متاسفانه بمباران ساعت حدود 2 و یا 2:10 دقیقه شروع شد که منجر به شهادت خواهرم و مجروحیت من شد. زمان بمباران، مردان بیرون از خانه و سرکار بودند. به خاطر همین هم هست ...
روایت زندگی معلولی که عروسک هایش به هند رسیده است:
، داشتم حیاط را جارو می کردم که یک دفعه صدای نصرالله بلند شد و گفت؛ خانه خراب شدیم زن، من هراسان کمر راست کردم گفتم چه شده است مرد گفت؛ رفعت نمی تواند روی پاهایش بایستد. من هر آنچه در دستم بود زمین انداختم و رفتم سراغش، با صحنه عجیب و باور نکردنی روبه رو شدم رفعت یک تکه گوشت شده بود. مادر با آه و افسوس ادامه می دهد؛ خودمان را آن روز به هر آب و آتشی زدیم تا اینکه خودرویی پیدا کردیم ...
او را کشتم چون گفت هیچ کاری نمی توانی بکنی
روز وقتی از دادگاه خارج شدم، حدود ساعت 11 صبح بود. وقتی به میدان فلسطین رسیدم چیزی به ساعت 12 نمانده بود که یادم آمد دسته کلنگ نیاز دارم. وقتی به سمت میدان فلسطین رفتم، ناگهان ن.الف را گوشی به دست دیدم که نیمه ایستاده بود و کاغذی هم در دست دیگرش داشت. زمانی که به او رسیدم به خاطر شکایتی که کرده بودم، سر همان موضوع سعی کردم با او گفت وگو کنم ولی او به حرفم توجهی نکرد. پیش خودم گفتم دیگر خیلی پررو ...
محدودیتی برای حضور اتباع افاغنه در کلاس های قرآن وجود ندارد
ی گردد. پدر و مادرم با وجود اینکه سواد چندانی نداشتند، اما مرا به حضور در جلسات تشویق می کردند و من نیز به تبع آنان در این محافل شرکت می کردم و آرزویم این بود که روزی قرآن را با صدای خوش بخوانم. بیشتر بخوانید: کفاش باشم یا نباشم دست از قرآن بر نمی دارم افضلی ادامه داد: با شروع تحصیل در مدرسه علاقه ام به آموزش قرآن بیشتر شد و سعی کردم در این زمینه بهتر و شاید حرفه ای ...
آناتول فرانس: زندگینامه و شرح جایگاه ادبی + معرفی کتابی از او
مقاله زیر را ابوالقاسم پاینده ، در سال 1314 شمسی در نشریه ارمغان منتشر کرده بود. پاینده روزنامه نگار، داستان نویس، و مترجم ایرانی بود. پادشاه نثر فرانسه یک نظر به شهرت جهانگیر و افتخارات بی نظیری که این مرد بزرگ در عالم نویسندگی بدست آورده کافیست که او را در صف اول نویسندگان دنیا قرار دهد. زندگی ادبی او از سال 1881 شروع شد و بلافاصله مانند ستاره ای در آسمان ادبیات فرانسه ...
گریه متهم حملات انتحاری پاریس در دادگاه
آزاد بود سپس با چشمانی اشکبار اتاق را ترک کرد. عبدالسلام روز چهارشنبه گذشته برای نخستین بار ماجرای بعد از ظهر 13 نوامبر هفت سال پیش را به تفصیل شرح داد و مدعی شد از منفجر کردن خود در پاریس به خاطر انسانیت ، منصرف شده است. وی آخرین بار با توجه به داشتن حق سکوت ، از پاسخگویی به سوالات خودداری کرده بود اما روز چهارشنبه به ژان لوئیس پریس، رئیس دادگاه ویژه در پاریس گفت: احساس نمی ...
از تعلیق جودو تا کار در کارخانه قند با دختر طلایی کشتی!
به همین دلیل این رشته را انتخاب کردم. 12 سال هم عضو تیم ملی بودم. زمانیکه فدراسیون تعلیق شد تمریناتم متوقف نشد چون می دانستم بالاخره تعلیق برداشته می شود اما مجبور شدم به رشته دیگری بروم. از آنجایی که دایی و برادرم کشتی گیر بودند، به این سمت کشیده شدم. البته آنها آزاد و فرنگی تمرین می کردند اما در زنان فقط آلیش داریم. در تمرینات کشتی استان خودم شرکت کردم و بعد از چند ماه در مسابقات ...