خانه
سایر منابع:
با دوستان خود به اشتراک بگذارید
می پسندم
0
سایر خبرها
میهمانان کوچک سفره غدیر
آمدیم حرم امام رضا(ع). کلی بازی کردیم، شعر و سرود خواندیم، غذا خوردیم. بعضی از دوستانم نتوانستند بیایند. کاش همه می آمدند، جایشان خالی بود. شاید آقا بیاید بعضی از بچه ها هم سادات هستند. سیدمرتضی از شهرک ثامن دعوت شده و حدود هفت سال سن دارد. وقتی می پرسم از کجای برنامه خوشت آمد، گفت: از همه چیزش به خصوص آنجایی که همراه بچه ها سرود سلام فرمانده خواندیم. چند بار از تلویزیون دیده بودم ...
زری و فخر رازی
1338 بود. توی کوچه به من اشاره کرد که بروم پشت بام خانه. نگاهش کردم صورتش زرد بود و نگاهش معصوم. گفت: حسین حرف هایی که درباره من می زنند را تو هم می دانی؟ گفتم: همه می دانند. گریه کرد و گفت: به خدا من کار بدی نکرده ام. بعد گفت: دلم درد می کند. دستم را گرفت و از روی لباسش روی شکمش گذاشت و گفت: ببین شکمم دارد بزرگ می شود، ولی به خدا من کار بدی نکرده ام. چند روز بعد، از خانه ...
یک روز از زندگی مسئول پذیرش هتل مشهد!
شغل تان دارد. اگر کاری را انجام دهید که اصلا علاقه ای به آن ندارید احتمالا اغلب اوقات خسته و بی حوصله هستید. اگر به سفر، مسافران و برخورد اجتماعی علاقه داشته باشید، مسئولیت پذیرش هتلی در مشهد شما را با جاذبه های گوناگون روبه رو خواهد کرد. در این مقاله قصد داریم یک روز از زندگی یک مسئول پذیرش هتلی در مشهد را برای شما بیان کنیم. اگر دوست دارید درباره این شغل بیشتر بدانید یا قرار ...
در دوران کودکی و نوجوانی خیلی کتاب می خواندم/ یک تیم متخصص باید آثار نمایشی کودکان و اثرات آن بر جامعه ...
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)؛ سوسن مقصودلو، بازیگر پرسابقه تئاتر، سینما و تلویزیون، کارگردان، صداپیشه و عروسک گردان اهل رشت است که کار با بچه ها را دوست دارد. او را در آثار کودک و نوجوان متعددی در قاب تلویزیون دیده ایم و حتی اگر نقش کوتاهی هم ایفا کرده است، صدا و بیان خاصش در ذهن مان مانده؛ صدا و لحنی که با تلاش و علاقه، سعی داشته است کودکان را به خود جذب کند و پای تلویزیون بنشاند. او کار بازیگری را از سال 1355 با بازی در نمایشِ داستانی نه تازه با ...
رازی که “خانم بازیگر” درباره خود برملا کرد!
/> اگر خودم بچه دار شوم دوست دارم بچگی کند. ما یکسری بچه معروف و پرکار در تلویزیون بودیم اما وقتی به سن بلوغ رسیدیم همه مان بیکار شدیم چون نقشی برایمان نبود. افسرده شدم و مدام فکر می کردم چرا دیگر من را نمی خواهند.
مرد جوان همسر عاشقش را با بی اعتنایی کشت!
به گزارش تازه نیوز، جوان 35 ساله در حالی که به شدت اشک می ریخت با بیان این که به خاطر عذاب وجدانی که دارم زندگی برایم سیاه و تلخ شده است به کارشناس و مددکار اجتماعی کلانتری طبرسی شمالی مشهد گفت: 26 ساله بودم که با صغری ازدواج کردم. او نوه عمویم بود و آن زمان تنها 15 سال داشت اما من عاشق یکی از همکارانم در شرکت بودم و قصد داشتم با او ازدواج کنم. با وجود این خانواده ام به شدت مخالف ازدواج من و ...
احسان حدادی: از روزی می ترسم که از من انتقاد نشود
کشورهای اسلامی ماند. قهرمان پرتاب دیسک آسیا عنوان کرد: قرار نیست همیشه در بین برترین پرتابگران دنیا باشم. قبلا برای مدال المپیک و جهان تلاش می کردم و به هدفم هم رسیدم و شاید الان دوست داشته باشم حتی برای قهرمانی کشور تلاش کنم! باید ببینیم هدف چیست و چه چیزی می خواهیم، سپس برنامه ریزی کنیم. همانطور که گفتم اصلا برای جهانی برنامه نداشتم که حالا رفتن یا نرفتنم مهم باشد. حدادی ...
ماجرای قالب دندان مصنوعی در آش رزمندگان!
، پتو های زیادی را دیدم که روی درخت ها انداخته بودند. علت را جویا شدم. با خنده پرسید: راستی دیشب تو هم آش خوردی؟ گفتم: چطور مگر؟! گفت: اگر بگویم؛ حالت به هم نمی خورد؟ گفتم: نه. گفت: آقا سعید؛ چشمت روز بد نبیند. دیشب، وقتی که داشتیم شام می خوردیم، آخر های غذا بود که یکی از بچه ها وقتی قاشقش را توی کاسه برد، به چیزی برخورد. وقتی آن را ...
اسم وریا با هیچ پاک کنی از دل مردم پاک نمی شود/ با ساپینتو مثل شفر و استراماچونی رفتار نکنید/ جدایی حسین ...
توضیح می دهید؟ وریا غفوری اینقدر خوب است، این قدر در دل هواداران و مردم ایران جا باز کرده که من خودم به شخصه یکی از آنها هستم که او را خیلی دوست دارم و امیدوارم هرکجا هست موفق باشد. فکر می کنید چرا اسم او در برنامه پاک شد؟ من خیلی در جریان ریز اتفاقات نیستم اما این را می دانم پاک کردن اسم وریا کار هرکسی نیست. وریا غفوری اسم بزرگی است که در تیم بزرگی بازی کرده و بازیکن ...
ویژه نامه از تبار قلم در همدان برگزار شد
. امروز استان همدان قطب ادبیات کودک و نوجوان به دلیل وجود افرادی چون غلامرضا بکتاش است. امیدواریم این برنامه ها باعث تقویت ارتباط کتابخانه های عمومی با عموم مردم به ویژه نویسندگان می شود. جواد محقق، شاعر و نویسنده در این آیین اظهار کرد: وقتی مسئولیت صفحه شعر مجله کیهان بچه ها را از سال 1374 بر عهده گرفتم، آشنایی جدی من با غلامرضا بکتاش آغاز شد. این مجله تنها نشریه هفتگی مخصوص کودکان و ...
نرگس محمدی روی تخت بیمارستان | حال نرگس محمدی بد شد
با علی اوجی ازدواج کرد خبر این عروسی با انتشار چند عکس از سالن عقدی در منطقه سعادت آباد تهران رسانه ای شد مراسم خواستگاری آنها با هماهنگی لاله اسکندری در حرم مطهر امام رضا (ع) انجام شد برنامه نرگس محمدی برای ادامه بازیگری من دوست دارم این فرصت ایجاد شود که با برخی از کارگردان های مورد علاقه ام کار کنم و در سینما فعال تر بشوم و نقش های متفاوت بازی کنم نرگس ...
چطور خانوادگی خطبه غدیر بخوانیم
گروه زندگی، مژده پورمحمدی : من یک مادرم. نگرانی برای آینده بچه ها، چیزی است که تقریبا همه پدر و مادرها آن را تجربه می کنند. اما من از یک جایی به بعد، حقیقتا ترسیدم. احساس کردم دستم به جایی بند نیست. احساس کردم به در و دیوار زدن های من و همسرم برای تربیت بچه ها، هیچ تضمینی نمی دهد که فرزندانمان در مسیر حق قرار بگیرند و در این مسیر بمانند. حتی از عاقبت خودم هم ترسیدم. فهمیدم که جز توسل و توکل واقعی و سپردن خانواده ام به عنایات الهی، کار دیگری ...
برای اعزام به سوریه چهره اش را تغییر داد!
نه؟ خب این را که دارم می گویم فاصله ای هم نشد که جنگ سوریه شدت پیدا کرده بود و یک روز آمد خانه و گفت مامان! دیگر خواستگاری جایی نرو و تماس هم نگیر. من تازه اینطور نبود که هر روز بلند شوم بروم خواستگاری. من در طول یکسال 5 جا رفتم کلا برایش آن هم با برنامه ریزی و تلفن و کل صحبت هایمان را پشت تلفن انجام می دادیم و بعد می رفتیم. آمد خانه گفت مامان دیگر خواستگاری نرو، یک کاری دارم می کنم ...
مرگ دردناک کودک 6 ساله پس از شکنجه پدرش
.... در مهمانی برای اولین بار همدیگر را دیدیم. او از همسر اولش جدا شده و حضانت پسرش را بر عهده داشت. من هم از همسر اولم یک دختر داشتم که با خودم زندگی می کرد. دخترم از این بچه بزرگ تر بود. ما با هم ازدواج کردیم. در این مدت من رفتار خیلی خوبی با پسر همسرم داشتم. او را مثل فرزند خودم دوست داشتم. هر روز به او رسیدگی می کردم و غذایش را می دادم. حتی رابطه ام با مادر بچه هم خوب بود. هرازگاهی در واتس آپ ...
شهربانو منصوریان درباره درگیری پدر یکی از ووشوکاران؛ 3 نفری زدیمش / به زور وارد چادر دختران شد با لگد ...
... خودم در سالن بودم و دیدم که این دختر با اختلاف بازی را باخت. بعد از چند دقیقه از داخل سالن گرم یا همان چادری که کنار سالن برپا شده بود، صداهای بلند شنیدم و فکر کردم این دو ووشوکار بحثشان شده است. به سهیلا گفتم برو و آن ها را جدا کن. بعد متوجه شدم که یک آقا داخل چادر آمده و با همه درگیر شده است. اصلا نمی دانم هدف او چه بود و آنجا چه می خواست. مجبور شدم با لگد بیرونش کنم ...
آرش داجلیری: ساپینتو در این یک هفته پدر ما را درآورد؛ دوباره به استقلال برمی گردم
.... سیداحمد هم تا آن زمان هنوز در استقلال بود و جدا نشده بود. در هر صورت خودم پیشنهاد جدایی دادم و گفتم از هوادار پیشنهادی آمده و می خواهم به این تیم بروم که وی به من گفت عنایتی دوست من است و دوست داریم به این چهره هم کمک کنیم اما از این موضوع مطمئن هستی که در پاسخ گفتم بله و اگر به من مجوز بدهید با هواداری ها مذاکره می کنم که درنهایت آقافرهاد گفت قرضی برو که سال بعد برگردی. البته یکی از کمک های ...
سجادی: امروز با ماجدی جلسه مهمی دارم/ در هیچ رشته ای دخالت فنی نمی کنیم
و ارقام نمی دانم. بهروز عطایی برادر و دوست خوب و متخصص من است. مراحل رشد او را می دانیم. اثرات ارزشمندی در عرصه باشگاهی داشته و حالا هم شایسته حضور در تیم ملی است. آحاد مردم از کیفیت تیم ملی والیبال راضی هستند. مسوولین مختلف کشور با توفیقات والیبال خوشحال می شدند و به من تبریک می گفتند و این برای ما بسیار حائز اهمیت است. از داورزنی و دوستانش هم تشکر می کنم. سجادی در پایان درباره اینکه چه زمانی سرمربی تیم ملی فوتبال ایران مشخص می شود اذعان داشت: همانطور که گفتم امروز یک جلسه مهم با میرشاد ماجدی دارم. باید ببینیم در این جلسه چه اتفاق رخ می دهد. ...
امید به زندگی مزمن بی بی فزه!!!
مهندس شده بود یکی کاسب؛ یکی طلافروش و دیگری بلوک زن؛ یکی خیاط خانگی و دیگری خانه دار؛ یکی راننده تاکسی و یکی کامیون دار. خلاصه همه بچه های آن کوچه قدیمی برای خودشان خانم و آقا شده بودند! ناگهان از دور چشمم به گوهر همکلاسی دوران کودکستانم (یا همان پیش دبستانی) افتاد! گوهر در کودکی یک دختر لاغرِ مو وز وزی با یک دماغ قلمی و پوستی تیره بود که بچه ها دوست نداشتند با او ...
خاطرات شریف زاهدی، روحانی برجسته اهل سنت بلوچستان
به گزارش خبرگزاری حوزه ، شریف زاهدی، روحانی برجسته اهل سنت بلوچستان که پس از تحقیق و بررسی به مذهب اهل بیت علیهم السلام گروید، در بیان خاطرات خود چنین می آورد: خیلی فکر کردم که با کدام روایت یا کتاب برای اهل تسنن ثابت کنم که مولی در حدیث غدیر، به معنای دوست نیست، بلکه به معنای پیشوا و رهبر است. تا این که روزی مشغول مطالعه یکی از کتاب های مولوی محمد عمر سربازی بودم ...
سجادی: امروز با ماجدی جلسه دارم
بانوان دارد، گفت: باید با مسئولان شبکه همکاری کنیم و در مورد تقویم های ورزشی، برنامه ها و ... اطلاع رسانی به موقع صورت بگیرد. در واقع باید در موضوع جهاد تبیین که توسط مقام معظم رهبری عنوان شد، کم نیاوریم. اعتقاد دارم که برای همکاری با رسانه باید در دسترس باشیم. رسانه را دوست دارم و در آن کار کرده ام. یکی از مهمترین باورهای ما درباره رسانه این است که نشان دهیم در دسترس هستیم. وزیر ورزش و ...
قطبی از پست مشکوکش درباره تیم ملی رمزگشایی کرد
افشین قطبی سرمربی سابق تیم ملی فوتبال کشورمان گفت: من یک استوری درباره تیم ملی منتشر کردم و تنها هدفم ایجاد ایمان و ذهنیت مثبت و حمایت در تیم ملی بود. در فاصله 127 روز تا جام جهانی دچار جو منفی شده ایم و تیم روحیه می خواهد. افشین قطبی دیروز در یک پست عکس خود همراه تیم ملی را منتشر کرد و همین موضوع باعث گمانه زنی برگشت او به تیم بود. قطبی گفت: کشورم را دوست دارم و تمایلم برای ...
پدر جانباز دفاع مقدس شد و پسر شهید مدافع حرم
قواره کوچکی داشتم و سنم کم بود. به من گفتند شما خیلی کوچک هستید! ما که نمی خواهیم بچه راهی میدان جنگ کنیم. آنجا جنگ است. شما 12 سال داری! من هم گفتم: 17 سال دارم. شاید قد کوچکی داشته باشم، اما قلب بزرگی دارم که می خواهم از حریم آل الله و حریم عمه ام حضرت زینب (س) دفاع کنم. خیلی اصرار کردم و بعد از پیگیری ها ثبت نامم کردند. 3 روز محاصره! بعد از ثبت نام راهی دوره آموزشی شدم. در این دوره ...
این قصاب باغبان باصفای محله مقدم است
دوست دارم. من پیش از اینکه قصاب شوم، بچه کشاورز و باغدار بودم و هنوز هم برای روزهای که برای چیدن یک گوجه کال تا بلندترین شاخه درخت باغمان بالا می رفتم، دلم تنگ می شود. خواندنی های بیشتر را اینجا دنبال کنید پس وقتی نوجوان بودید، باغداری می کردید. چه شد که باغداری را کنار گذاشتید؟ پدرم باغدار بود و دامداری هم می کرد. دامداری ما نزدیک جاده ساوه قرار داشت. پشت دامداری یک ...
آقایی: رسمی از بدمینتون خداحافظی نکرده ام
ثریا آقایی بازیکن تیم ملی بدمینتون درباره شایعه خداحافظی اش از دنیای حرفه ای، گفت: اگر بخواهید خداحافظی رسمی باشد آن را انجام می دهم. البته در مسابقات آسیایی شرکت نکردم چون نمی خواهم فقط حضور داشته باشم، دوست دارم اگر بازی می کنم نتیجه بگیرم. باتوجه به لغو مسابقات بین المللی ، برنامه مسابقات کمرنگ شد. البته تمریناتم را دارم اما در این مدت آن را کمتر کردم، این دلیلی بر این شد که همه فکر کنند من ...
لیگ ایران را دنبال نمی کردم ولی الان طرفدار استقلال هستم!/ آقا فرهاد الگوی من بود/ باز هم در استقلال ...
سبحان خاقانی در گفتگو با برنامه صبح بخیر ایران درباره زمان عمل جراحی خود گفت: فردا زیر نظر دکتر رازی عمل می کنم. بعضی اوقات نمی توانم چه بگویم که بدشانسی است و در درگیری های تمرین اینطور شد. بازیکن جوان آبی پوشان درباره قهرمانی استقلال با فرهاد مجیدی گفت: خداراشکر سال فوق العاده ای را گذراندیم و آمار و رکوردها گویای همه چیز بود. خیلی از بابت قهرمانی خوشحال بودیم و هواداران برابر نفت ...
گفتگو با رضا توکلی، بازیگر سینما و تلویزیون|طنز بسازیم اما فرهنگ مان را زیر سوال نبریم
ما درباره مشهد است، چرا فیلم یا سریالی در زادگاه خودتان، مشهد، نمی سازید؟ طرحی را به آستان قدس دادم که همان داستان تاکسی بود و بعد دیدم که ساخته شد. مشهد تمام زندگی من و همه چیزم است. خاطرات زیادی از زادگاهم و حرم آقا امام رضا (ع) دارم. یک اثر کمدی دارم که به حرم امام رضا (ع) ختم می شود و خیلی زیباست. داستان آن درباره یک جوان کفتر باز بیچاره است. اگر شرایط فراهم شد، آن را می سازم. ...
مثل یک لیوان آب شفاف هستم/دیگران را بیشتر از خودم دوست دارم
تواند نویسنده را متوقف کند یا پایین بکشد. بسیاری از نویسندگان دچار مالیخولیا می شوند و به افسردگی تمایل دارند، بنا براین شما باید از تمام این چیزها آگاه باشید. وی درباره داستان هایی که ننوشته هم گفت از همه این ناگفته ها می ترسد و ناراحت است نتواند همه شان را بنویسد. اوتس گفت: مانند بیشتر نویسندگان، من هم پوشه ها و کشوهایی دارم که پر از طرح و هزاران صفحه یادداشت اشت. رمان هایی دارم که ...
بیوگرافی شهید عباس دوران؛ تیار شدن آتش ققنوس
و فرداست که پروانه خانم و بچه ها را بیاورد شیراز دیشب یک سر رفتم آن جا. علیرضا برای ماموریت رفته بود همدان از آنجا تلفن زد من تازه از ماموریت برگشته بودم می خواستم برای خودم چای بریزم که گفتند تلفن . علی گفت : مهرزاد مریضه پروانه دست تنهاست . قول گرفت که سر بزنم گفت : نری خونه مثل نعش بیفتی بعد بگی یادم رفت و از خستگی خوابم رفت ، می دانی این زن وشوهر چه لیلی و مجنونی هستند. پروانه ...
ملی پوش نوجوان بسکتبال ایران سر از تیم ملی ترکیه درآورد/ بازیکن ایرانی را فراری دادند+سند/ در فدراسیون ...
به من هم می دهند وطبق بخشنامه وزارت باید سالی 25 ساعت دوره داشته باشد که گفتند به شما ربطی ندارد و در این مسائل دخالت نکنید. او ادامه داد: من بازی بچه شما را دیدم و اصلا در حد نبود. وقتی گفتم بچه من 2 متر و 6 سانتی متر قدش است و تنها 15 سال سن دارد، گفتند:واقعا ؟ من گفتم که شما مگر نمی گویید بازی او را دیده اید؟ بنده ناراحت از همه جا رفتم وزارت ورزش و 3 جا شکایت کردم که متاسفانه هیچ خبری نشد. به ...
مرگ مرموز 5 نوجوان در آب انبار!
همین سادگی پیکر فرزندان شان را تحویل گرفته اند. پنج نوجوانی که همگی با هم برای تفریح از خانه شان در روستای سیادک زاهدان خارج شدند، رفتند تا کمی گردش کنند، ولی روز بعد اجسادشان بالای حوض انبار پیدا شد. این حادثه ساعت 7:23 صبح روز چهارشنبه به مرکز اورژانس زاهدان اعلام شد. پنج نوجوان یادشده از عصر روز سه شنبه مفقود شده بودند که جسد آن ها فردای همان روز پیدا شد. حالا آن ها رفته اند ...
