(تصاویر) داستان های پشت پرده پشت نویسی ماشین های سنگین
سایر منابع:
سایر خبرها
کودکی فلاکت بار من؛ تلویزیون
بچه داری، غیر سیل تلویزیون می کرد؟ می میخی بکشیش؟! ننه ام راست می گفت. این همه بلوا به خاطر تماشای تلویزیون بود. سلطان گفت: همی تو لوس و نُنُرش کردی، هار واویده، نه زمینه نه آسمون . بعد غرولندی کرد و ساکت شد. از پشت بام پریدم و رفتم تو کوچه. اوایل تابستان روزها هوا گرم و خشک و شب ها توی حیاط خنک بود. روبروی اتاق چاله ای دو تخت آهنی چند نفره و دو تخت چوبی کهنه تک ...
قصه 40 هکتار سوخته تالاب انزلی
باره گرفته شد یا نه، اما یک بار دیگر اینجا نوشتم و می نویسم که گام دوم و مهم تر از آزادسازی سواحل و... دراختیار مردم قرار گرفتن آنهاست. این اراضی که این سازه ها روی آن بالارفته اند، اراضی ملی بوده اند و برای همه مردم. از سوژه اصلی فاصله نگیرم. دوباره دل به صحبت های این محیط بان سختی کشیده دادم. گلایه هایش تمامی نداشت و من هم حق می دادم. کسی به حرف شان که گوش نمی کند و اگر هم گوش کند کاری ...
روایت هایی از متکدیانی که برای سودهای کلان با احساسات مردم بازی می کنند
منتظر هستند سفره دلش را باز می کند: الهی خیر ببینید چند روز است چیزی برای خوردن در خانه نداریم. چون چیزی نخورده ام شیری برای این بچه ندارم. شوهرم چندوقت قبل گذاشت و رفت. خودم کارگری مردم را می کنم، اما تازه بچه ام به دنیا آمده است و نمی توانم با بچه دوسه ماهه سرکار بروم. خانمی می خواهد پتوی روی صورت نوزاد را کنار بزند: الهی بگردم چه بچه شیرینی؟ چقدر آرام خوابیده؟ دختر است یا پسر؟ پول نقد ...
فال حافظ امروز سه شنبه 15 شهریور/ ای دل این ناله و افغان تو بی چیزی نیست
تصمیم عاقلانه ای گرفته اید. سعادت و دولت یکجا نصیب تان می شود. در کاری که انجام می دهید ذلت و خواری وجود ندارد. به وصال یاری می رسید که از هر سو حسن دارد. توانایی های خودتان را نشان بدهید و مثل همیشه به مستمندان کمک کنید. درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد نهال دشمنی برکن که رنج بی شمار آرد شب صحبت غنیمت دان که بعد از روزگار ما بسی گردش کند گردون بسی ...
دانای بی مدرک
به گوشم خورد، دوم یا سوم ابتدایی بودم و عقلم حرف های سنگین را نمی کشید. پیش خودم فکر می کردم مادرم؛ دارد راجع به داد و ستد بازار حرف می زند و منظورش، خرید و فروش اجناس دست دوم است. آخر بعضی از بچه ها را توی کوچه و محله می دیدیم که چیزهای کهنه، مثل پاکت خالی سیمان و روزنامه و قوطی های نوشابه و ظروف آلومینیومی را، از توی زباله ها جمع می کنند و می فروشند. توی این قماش کهنه، کتاب هم جوریِ بارشان بود و ...
ماجرای تحسین برانگیز نجات یک زن و کودکش توسط پلیس مهربان ! + عکس ها
به گزارش رکنا ، کارشناس تصادفات راه استان اصفهان در کمک به یک خانم بیمار در جاده و فرزندان خردسالش روایت می کند؛ عقربه های ساعت به 2 بعد از ظهر نزدیک می شد و شیفت کاریم شروع شد. مثل همیشه از بزرگراه شهید آقابابایی شهر اصفهان به محل کارم در پاسگاه پلیس راه شاهین شهر می رفتم که در بین راه ناگهان متوجه شدم یک دستگاه وانت پیکان در حاشیه بزرگراه متوقف شده و آقایی که یک پسر حدوداً یک ساله در آغوشش بود ...
عاقبت عشق پوشالی دختر 14 ساله
زن 26 ساله در حالی که بیان می کرد یک عاشقی احمقانه در دوران نوجوانی همه عمرش را به تباهی کشید، اشک ریزان به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری گفت: پدرم راننده تریلر بود و روز و شب های زیادی را در جاده های کشور به سر می برد ولی درآمد زیادی نداشت به طوری که روزگار ما به سختی می گذشت . با وجود این، خانواده 9 نفره ما که من کوچک ترین آن ها بودم در آرامش زندگی می کردیم تا این که روزی صدای شیون و گریه در ...
هراس های شبانه پاکبان های شهر، از سرقت تا حمله اراذل و اوباش و معتادان/ سه پاکبان در یکسال جان خود را از ...
شهرداری رفته خونه ای رو خالی کرده، چون این کارگر بیچاره توی همون محدوده بود دستگیرش کردن و بردنش کلانتری؛ 5 روز طول کشید تا ثابت کنیم کارگر ما کاری نکرده. آقای کاف سالها خودش پاکبان بوده و دردها و رنج های زیادی را در لایه های کمتر دیده شده این شغل شاهد بوده، مشکلاتی که کسی چندان آن را نشنیده است و برای همین پابرجاست، چند وقت پیش توی بزرگراه آبشناسان کارگر روی ماشین بود و یه راننده مست به ...
بیم و امید وصال طریق الحسین پشت در اداره های گذرنامه/ حکایت دقیقه نودی ها در کوه نور و شهرآرا
. ستارخان هم که صف تا کجا! آخر هم وقتی نوبتمان شد گفتند بروید کوه نور که آمدیم اینجا، اما صف را نگاه کنید. پاسپورت استفاده نشده را پانچ کرده اند، پول را از مردم گرفته اند؛ هیچ پاسپورتی به دست ما نرسیده و حالا باید در صف بایستیم تا یک برگ گذر به ما بدهند. پیرمرد سومین بار است که می خواهد برای پیاده روی اربعین برود؛ دوستانش همه پاسپورت های شان آماده شده و برای رفتن به سفر اربعین ...
جوان های تحصیلکرده ای که نعش کشی می کنند | زمستان خوب است؛ آدم ها بیشتر می میرند ...
شرکت خصوصی حمل متوفیات بیشتر از 10 آمبولانس پارک شده بود و مثل تاکسی های تلفنی، راننده ها منتظر بودند، نوبت شان شود و بروند پی مسافر. یادم هست یکی از نعش کش ها خودروی لوکسی بود که به آن می گفتند VIP. هنوز هم مشتریانی هستند که علاقه دارند میت شان با خودروهای لوکس راهی دیار باقی شوند. کف این خودرو یعنی دقیقا زیر پای راننده یک عالمه پوست تخمه و پسته ریخته شده بود. تا این صحنه را دیدم، نزدیک بود بالا ...
راز مرزها/ اینجا همه به سوی مغناطیس کربلا می روند
می شوم، اینجا یک صحرای وسیع است که این طرفش او ایستاده و آنطرفش شهید کربلا؛ زن، پاسپورتش را بالا می آورد، حرف می زند، گریه می کند، بلند بلند، با امام حسین (ع) و ایشان سر تکان می دهند اما من چیزی نمی شنوم، جلو می روم، امام دارند جوابش را می دهند اما هرچقدر گوش تیز می کنم و سرک می کشم صدایی نمی شنوم و تصویر هر لحظه کم رنگ تر می شود، حالا مردی را به هیئت شهید آوینی می بینم که پشت به زن و رو به من ...
کتاب یاد نئون به خیر، نوشته دیوید فاستر والاس – معرفی و پیشنهاد
. تا پنج شش ماه، حتا به او نگفتم که چقدر احساس بدبختی می کنم، چون نمی خواستم من را هم یکی دیگر از همان غرغرو های خودشیفته موفق بچه پولدار بداند. هرچند از همان موقع هم تا حدودی فهمیده بودم که عملاً از همان دسته ام. از همان روز اول، بیشترین چیزی که در موردش دوست داشتم به هم ریختگی دفتر کارش بود. همه جا کتاب و کاغذ ریخته بود و بیشتر وقت ها مجبور می شد وسایلش را از روی صندلی جمع کند تا من ...
بهنوش بختیاری از کلاهبرداری گفت | کلاهبرداری میلیاردی با اسم بهنشو بختیاری!
برداشت کنند که پول گرفته اید تا بگویید مردم، حالا که گوشت گران است، گوشت نخورید. چنین گفت: مگر من دیوانه ام، مگر من بدجنسم، چرا من باید از گوشت خوردنِ مردم ناراحت شوم؟! من سه سال در برنامه عمو پورنگ ، نقش خانم چمنی را داشتم و راجع به سبزیجات حرف می زدم. روی صحبتم با بچه های سه تا هفت سال بود و در طول این سه سال، فقط می گفتم بچه ها سعی کنید در غذایتان سبزیجات بگنجانید و مادرها، به بچه هایتان فست فوت ...
سرمایه گذاری برای فیلم کودک پُرخطر است
نوع سرگرمی شان، خواسته ها و توقعات شان از جهان متفاوت شده. بچه های این نسل دیگر به کم قانع نیستند. بار ها دیده ام میثم معراجی (که داماد من هم هست) با نوه ام گیم بازی می کند، برای هم به قول معروف کری می خوانند و اگر جایگزین صدای نوه ام صدای یک بزرگسال می شد من با نوع دیالوگ هایشان واقعا فکر می کردم دو بزرگسال هستند که اینطور با هم بحث و بازی می کنند. در مجموع می خواهم بگویم نسلی در حال رشد است که ...
اگر با خانواده همسرتان اختلاف دارید بخوانید | همسرتان را به جنگ با خانواده اش مجبور نکنید
است و ترجیح می دهم به خانهٔ پدربزرگ و مادربزرگش نرود. چون خانواده ات خیلی به من بدی کرده اند. از همه بدتر اینکه اگر هم گاهی همدیگر را می بینند و پدربزرگ و مادربزرگ، بچه را در آغوش می گیرند و می بوسند، خانم ناراحت می شود و احساس می کند دارند به او بی احترامی می کنند. چند مسأله در این گونه موارد وجود دارد. اولین مسأله عدم سازگاری با افراد است. یعنی فرد خودش را محق می داند که اگر تصمیمی می ...
زیرپوست حاشیه کرمان؛ از زندگی در خاک و بدون آب تا تاخت وتاز زمین خواران
روستا به شهر آمده اند و در حاشیه کرمان پناه گرفته اند. همه آنها به مدرسه می روند، اما نه در شهرک همت بلکه آن طور که می گویند باید صبح ها حدود 40 دقیقه راه بروند تا به مدرسه برسند، ارسلان می گوید: برای ما سرویس نمی گذارند، راستش هیچ کس جرات نمی کند اینجا بیاید، حتی راننده های آژانس هم فقط تا 9 شب توی شهرک کار می کنند. یکی از پسرها می گوید: تاکسی و اتوبوس هم به شهرک نمی آید، می ...
منزل چهارم؛ راهپیمایی نجف تا کربلا
شدیم که به خاطر فاطمه راهی این سفر معنوی شده ایم." پدر فاطمه می گوید:" محرم که می شود، فاطمه پرچم امام حسین را به دست می گیرد و در خانه مداحی گوش میدهد، بلند گریه میکند.ما از سید الشهدا سلامتی فاطمه را میخواهم. امیدوارم همه عاقبت بخیر شوند و فاطمه هم عاقبت بخیر شود." "فقط به دعا فکر می کنم" محمد 16 ساله از فرزندان بهزیستی که خودش را از خراسان به کاروان "سرزمین امید" رسانده ...
چرا برگه جریمه پلیس را هضم نمی کنم؟
سرعت 120 کیلومتر در ساعت اعتماد کند، اما کسانی که تجربه رانندگی در آزادراه های کشور تجربه شخصی من بیشتر درباره آزادراه زنجان و تبریز و قم و کاشان و کاشان و نطنز است - می دانند که این آزادراه ها مثل ببر کاغذی هستند. شاید این مثال عینی، عمق این رویداد را علنی تر کند؛ رانندگانی که این روز ها در این آزادراه ها تردد می کنند شاهد پدیده ای عجیب و غریب هستند. در حالی که طبق قانون تریلی ها، اتوبوس ها ...
آتش هایی بدون دود
... همیشه هم به خودش می رسید. شوهرش ولی دوست نداشت. بددل هم بود. همیشه دعوا داشتند. یک پایش خانه ما بود و یک پای دیگر خانه خودش. هر بار هم کلی کتک کاری داشتند. خواهر من با آن همه زیبایی زیر دست و پا و زور شوهرش باید کتک می خورد. یک روز زیر چشمش سیاه می شد و یک روز دیگر می لنگید . سرگذشت مشابه این خانه ها یعنی همان که کبار هم مثل زیبا راضی نمی شد که خانه را رها کند و پی جان خودش را بگیرد. بچه ها ...
داستان پشت نویسی ماشین های سنگین
حالا درباره شغلش با ثنا حرف زده؟ از دخترش پرسیده دوست دارد چه کاره شود: راستش وقتی می رسم خانه، آن قدر خسته ام که اصلا وقت نمی کنم با بچه ها حرف بزنم. یادم باشد این بار ازش بپرسم. متن پشت ماشین: می گذره ولی ردش می مونه بل از آمدن به پایانه بار، مدام از این و آن می شنیدم که اون جا محیطش مردونه است . در قسمت بارگیری که راننده ها مثل پایانه مسافربری، مقصد را با صدای بلند و خطاب به ...
چشم امید فرزندان شیخ زکزاکی به حسینیه امام خمینی(ره)
برترین ها واریز وام فوری 10 میلیون تومانی برای سرپرستان خانوار | وام بلاعوض رئیسی برای این افراد ریزش قیمت مرغ در بازار امروز | قیمت مرغ کیلویی چند؟ فروش شگفت انگیز محصولات ایران خودرو از امروز | تحویل محصولات ایران خودرو با قیمت کارخانه شگفتانه رئیسی برای سهام عدالتی ها | شرایط باورنکردنی ثبت نام برای جاماندگان سهام عدالت پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین: حسینیه امام خمینی(ره) حالا بعد از دوسال دوباره حسابی شلوغ است؛ هرچند ماسک و شیوه نامه های سفت و سخت با ماست و دست اندرکاران در این قضیه خیلی سخت می گیرند اما دیدار رهبری از نزدیک موهبتی است که به همه این سخت گرفتن ها می ارزد. حالا که در 24 ماه گذشته به در بسته خورده بودیم بیشتر قدر این لحظات را می دانیم، حتی اگر برای ورود کار به صف ایستادن کشیده باشد. همین که وارد حسینیه می شو ...
تاثیر اضطراب والدین بر کودک
با مشکلات رفتاری بچه ها نیز از جمله مواردی است که والدین درباره آن زیاد سوال می کنند. امروزه پدر و مادرها همیشه سعی می کنند با فرزندشان منطقی صحبت کنند و برای او دلیل بیاورند، اما باید توجه داشته باشید یک کودک خردسال معنی همه حرف های شما را درک نمی کند، مثلا اگر دوست داشته باشد دستش را درآتش فرو ببرد، شما دائم برای او دلیل می آورید؟ اگر همچنان پافشاری کرد که دوست دارد این کار را انجام دهد به او ...
موکب یک نفره در کنار آب فرات
به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از خبرگزاری فارس؛ حنان سالمی: حرف نمی زد، اهل قیل و قال نبود، نشسته بود کنار جاده ی شط الفرات و خوشحال می شد اگر زائری را سیراب کند. زن ها نشستند کنارش، روضه ی علمدار خواند: عباس پسر علی، بلند بالا، چابک، دلاور، غیور، قمر بنی هاشم، حسینش را تنها دید، زن ها و بچه ها را تنها دید، لب ها خشک بود، چشم ها خون شده بود، رفت سمت امام حسین (ع): مولا، اجازه بده جهاد کنم اما حسین ...
روزگار تلخ یتیمان ایدز
گوشه و کنار، حرف هایی درباره نقش مافیای برخی مراکزشبه خانواده برای انتخاب کودکان شنیده می شود؛ مراکزی که تنها کودکان سالم را به سرپرستی می گیرند؛ نه معلول و بیمار: مراکز شبه خانواده خصوصی، برای بردن این کودکان بهانه های زیادی می آورند. برخی از آنها می گویند مربیان مخالف نگهداری از این کودکانند یا مدام اظهار تعجب می کنند که چطور می شود این کودکان را کنار سایر بچه های سالم نگه داشت. همه اینها در ...
آهای انگلیسی! تو با من طرفی
ایران معرفی می کنند. طرفه آن که همین انگلیسی های مبادی آداب، در بخشی از این سریال، برای ترور رئیسعلی به دنبال مزدور و تروریست می گردند و سرانجام یک خائن، یک نیروی ظاهرا خودی، یک فریب خورده داخلی را به خدمت گرفته تا رئیسعلی را از پشت هدف گلوله قرار دهد! از دشمن اصلی غافل نشوید همه این ها تصاویر آشنایی به نظر می رسند که گویی برای امروز ساخته شده اند و همه این وقایع، حرف ها و ...
دروغ گفتن به کودکان چه عواقبی دارد؟
می تواند تشخیص بدهد درباره تعطیلی پارک دروغ می گویید. تو بهترین نقاش دنیایی، کارت عالی است! تا زمانی که خودتان نیز واقعا چنین عقیده ای ندارید، کودکتان را تشویق نکنید. باور کنید یا نه، فرزندتان آن قدر هم که شما فکر می کنید فریب نمی خورد. آنها می توانند متوجه لحن صدا و زبان بدن بشوند و زمانی که شما در حرف هایتان صداقت ندارید، او می فهمد. به جای آن می توانید خلاقیت او در کارش ...
حتی یک عکس از جهاد برادرم نداریم!
، و اصولا هم حرف نمی زدند، یعنی مثلا صبح بلند شدند و آماده شدند و رفتند ما تصورمان این بود که مثل همیشه دارد می رود سر کار. و بعدش اینطور شد که وقتی رسیدند تهران، آن موقع ما متوجه شدیم که یکی از بچه های فامیل که جنگ سوریه می رفت به سید علی پسرخاله ام گفته اند که احمد و مهدی برای سوریه می خواهند بروند. **: ماه و روزش را می توانید بگویید؟ خواهر شهید: برادرم دو ماه بعد از اینکه ...