سایر منابع:
سایر خبرها
(تصاویر) داستان های پشت پرده پشت نویسی ماشین های سنگین
بیشتر مرد ها با ماشین کار می کنند. اما من از رانندگی دلِ خوشی ندارم. شوهرم هیچ وقت خانه نیست، وقتی هم که می آید یا می خوابد یا کار های ماشینش را راست و ریست می کند. ستایش وقتی می بیند بچه های دیگر با پدرشان می روند تفریح، گریه اش می گیرد. همه فکر می کنند رانندگی یعنی پول روفی! [پول پارو کردن]، اما کسی از زحمت راننده ها و سختی کشیدن خانواده های شان خبر ندارد. توی جاده بودن، بی خوابی دارد ...
کودکی فلاکت بار من؛ تلویزیون
بچه داری، غیر سیل تلویزیون می کرد؟ می میخی بکشیش؟! ننه ام راست می گفت. این همه بلوا به خاطر تماشای تلویزیون بود. سلطان گفت: همی تو لوس و نُنُرش کردی، هار واویده، نه زمینه نه آسمون . بعد غرولندی کرد و ساکت شد. از پشت بام پریدم و رفتم تو کوچه. اوایل تابستان روزها هوا گرم و خشک و شب ها توی حیاط خنک بود. روبروی اتاق چاله ای دو تخت آهنی چند نفره و دو تخت چوبی کهنه تک ...
روایت هایی از متکدیانی که برای سودهای کلان با احساسات مردم بازی می کنند
منتظر هستند سفره دلش را باز می کند: الهی خیر ببینید چند روز است چیزی برای خوردن در خانه نداریم. چون چیزی نخورده ام شیری برای این بچه ندارم. شوهرم چندوقت قبل گذاشت و رفت. خودم کارگری مردم را می کنم، اما تازه بچه ام به دنیا آمده است و نمی توانم با بچه دوسه ماهه سرکار بروم. خانمی می خواهد پتوی روی صورت نوزاد را کنار بزند: الهی بگردم چه بچه شیرینی؟ چقدر آرام خوابیده؟ دختر است یا پسر؟ پول نقد ...
قصه 40 هکتار سوخته تالاب انزلی
برایشان نمی کند. من هم البته کار خاصی نمی کنم، شاید فقط کمی بهتر گوش کنم و اینجا هم بنویسم که بقیه هم بخوانند و افسوسی بخورند. مثل بقیه کارمندان و کارکنان این مملکت، انتقادهای اقتصادی و معیشتی هم داشت و البته خیلی کمتر از بقیه روی این مساله ایستاد. بیشتر درباره معیشت مردم انزلی حرف می زد. خودش هم انزلی چی بود؛ عاشق تیم فوتبال ملوان! می گفت از بچگی محل ارتزاق خودشان و تمام مردم منطقه از همین تالاب بوده ...
عاقبت عشق پوشالی دختر 14 ساله
زن 26 ساله در حالی که بیان می کرد یک عاشقی احمقانه در دوران نوجوانی همه عمرش را به تباهی کشید، اشک ریزان به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری گفت: پدرم راننده تریلر بود و روز و شب های زیادی را در جاده های کشور به سر می برد ولی درآمد زیادی نداشت به طوری که روزگار ما به سختی می گذشت . با وجود این، خانواده 9 نفره ما که من کوچک ترین آن ها بودم در آرامش زندگی می کردیم تا این که روزی صدای شیون و گریه در ...
خطرناک ترین محله های شیراز کجاست؟
طرف تر یک بار دیگر پیاده شده و در صلح و آرامش بسته را تحویل می دهد و اندکی بعد شما را به مقصد می رساند. موقع پیاده شدن راننده از شما می پرسد، چند روزه شیرازید؟ می گویید: روز یازدهم. ، می گوید: زودتر برگردید! قصد ما معرفی خطرناک ترین محله های شیراز بود، امیدواریم کمی با این محله ها آشنا شده باشید. انتهای مطلب ...
هراس های شبانه پاکبان های شهر، از سرقت تا حمله اراذل و اوباش و معتادان/ سه پاکبان در یکسال جان خود را از ...
شهرداری رفته خونه ای رو خالی کرده، چون این کارگر بیچاره توی همون محدوده بود دستگیرش کردن و بردنش کلانتری؛ 5 روز طول کشید تا ثابت کنیم کارگر ما کاری نکرده. آقای کاف سالها خودش پاکبان بوده و دردها و رنج های زیادی را در لایه های کمتر دیده شده این شغل شاهد بوده، مشکلاتی که کسی چندان آن را نشنیده است و برای همین پابرجاست، چند وقت پیش توی بزرگراه آبشناسان کارگر روی ماشین بود و یه راننده مست به ...
دانای بی مدرک
منصور ایمانی والدۀ خدابیامرز نطق و تکیه کلام های قشنگی داشت. هر وقت که زاد و رودش را برای درس خواندن اندرز می داد، همان نطق و تکیه کلام را خرج شان می کرد. صدای قشنگ و دل نشینی هم داشت. هنوز زمزمۀ دیلمان 1 و چوپانی 2 و گََره سری 3 و لالایی هایش توی گوشم هست که برای خواباندن اطفالِ شیرخوار، پای گهوارۀ تاریخی خانه می خواند. گهواره ای که قریب چهل سال، یازده تا شیرخواره را توی آن خوابانده و ...
راننده تاکسی صلواتی پایتخت را بشناسید
همشهری آنلاین - پریسا نوری: علی اصغر رحمتی فرد 75 ساله و از ساکنان قدیمی محله پونک است. او که میان اهالی به مش اصغر معروف است، از 40 سال پیش که برای اولین بار پشت فرمان تاکسی نارنجی رنگ پیکان جوانان، نشست راه و رسم نانوشته ای برای شغلش تعیین کرد. او با خدایش عهد بست نه تنها بر سر کم و زیاد کرایه با مسافرها چانه نزند، بلکه گاهی به جای گرفتن پول، در ثواب صلوات مردم شریک شود. خواندنی های ...
ماجرای تحسین برانگیز نجات یک زن و کودکش توسط پلیس مهربان ! + عکس ها
به گزارش رکنا ، کارشناس تصادفات راه استان اصفهان در کمک به یک خانم بیمار در جاده و فرزندان خردسالش روایت می کند؛ عقربه های ساعت به 2 بعد از ظهر نزدیک می شد و شیفت کاریم شروع شد. مثل همیشه از بزرگراه شهید آقابابایی شهر اصفهان به محل کارم در پاسگاه پلیس راه شاهین شهر می رفتم که در بین راه ناگهان متوجه شدم یک دستگاه وانت پیکان در حاشیه بزرگراه متوقف شده و آقایی که یک پسر حدوداً یک ساله در آغوشش بود ...
بهنوش بختیاری از کلاهبرداری گفت | کلاهبرداری میلیاردی با اسم بهنشو بختیاری!
برداشت کنند که پول گرفته اید تا بگویید مردم، حالا که گوشت گران است، گوشت نخورید. چنین گفت: مگر من دیوانه ام، مگر من بدجنسم، چرا من باید از گوشت خوردنِ مردم ناراحت شوم؟! من سه سال در برنامه عمو پورنگ ، نقش خانم چمنی را داشتم و راجع به سبزیجات حرف می زدم. روی صحبتم با بچه های سه تا هفت سال بود و در طول این سه سال، فقط می گفتم بچه ها سعی کنید در غذایتان سبزیجات بگنجانید و مادرها، به بچه هایتان فست فوت ...
حاج آقا! زیارت قبول
هر بار بهانه ای داشتم تا موضوعی را با ایشان مطرح کنم؛ ولی پیش نیامده بود که وارد خانه بشوم. اما آن بار موضوع فرق می کرد. حاج آقا به عتبات مشرف شده بودند و به همین خاطر با چند نفر از بچه های مدرسه حضرت ولی عصر(عج) که زیر نظر ایشان بودند، برای عرض زیارت قبولی خدمتشان رفتیم.مردم زیادی آمده بودند. از بس پشت سر هم جمعیت می آمد، مجبور بودند در خانه را باز بگذارند؛ بااین حال چندنفری با احترام و آداب ...
بیم و امید وصال طریق الحسین پشت در اداره های گذرنامه/ حکایت دقیقه نودی ها در کوه نور و شهرآرا
. ستارخان هم که صف تا کجا! آخر هم وقتی نوبتمان شد گفتند بروید کوه نور که آمدیم اینجا، اما صف را نگاه کنید. پاسپورت استفاده نشده را پانچ کرده اند، پول را از مردم گرفته اند؛ هیچ پاسپورتی به دست ما نرسیده و حالا باید در صف بایستیم تا یک برگ گذر به ما بدهند. پیرمرد سومین بار است که می خواهد برای پیاده روی اربعین برود؛ دوستانش همه پاسپورت های شان آماده شده و برای رفتن به سفر اربعین ...
گفت و گو با دکتر جعفر آی دکترای بافت شناسی و فوق دکترای مهندسی بافت و سلول های بنیادی، رزمنده دوران دفاع ...
مکتوب کردید؟ خیر از بهترین خاطرات خود از دوران دفاع مقدس برایمان تعریف کنید؟ یکی از بهترین خاطراتم، حضور اساتید دانشگاه در جبهه بود. می دیدم این ها همان اساتیدی هستند که وقتی در دانشگاه و یا بخش های بیمارستان با آن ها برخورد داشتیم به صف و خبردار می ایستادیم، ولی حالا در کنار ما در جبهه بودند مثل همه کار می کردند، ظرف می شستند و یا خط مقدم می آمدند. خاطره جالب دیگری ...
با رنت خودرو به رویاهای خود جامه عمل بپوشانید
پسر بچه ها عاشق سوار شدن ماشین های پر چرخ و بزرگ، لوکس، سریع و پر آپشن هستند. آن ها در رویاهای خود هر روز راننده می شوند و تمام خیابان های ذهن خود را با سرعت دور می زنند و به هر آشنایی برسند با یک بوق به او سلام می کنند. پسر بچه های زیادی را دیده ایم که اسباب بازی ها و مبلمان منزل را اجیر می کنند تا با آن ها یک اتوبوس درست کنند و بعد به عنوان راننده، جلوی اتوبوس خیالی خود می نشینند و به هر کسی که ...
زنان ایرانی از این رفتار مردان متنفرند
که هیچ وقت از ته دل نمی خندند مردهایی که اصلا نمی خندند یا به ندرت می خندند، مثل یک عطسه ی کوچولو که ناگهان از دهان شان در برود! این احساس را به شما می دهند که از شما نفرت دارند یا اصلا اهل تفریح و شوخی نیستند، که در هر دو صورت غیر قابل تحمل اند! 4. مردهایی که وقتی با آنها حرف می زنید، هر جایی را نگاه می کنند غیر از شما این سناریو حتی خنده دار هم هست! شما با او حرف ...
جوان های تحصیلکرده ای که نعش کشی می کنند | زمستان خوب است؛ آدم ها بیشتر می میرند ...
بریده بود: در مسیر از بس صلوات فرستاده بودم دهانم خشک شده بودم. آب دهانم را قورت دادم و چشمانم را بستم و رفتم سراغ برانکارد. آن را برداشتم و مثل بچه هایی که از تاریکی می ترسند پا به فرار گذاشتم و وارد خانه متوفی شدم. از اقبال کج ما، خانه متوفی میدان جنگ بود. متوفی پیرمرد سالخورده ای بود که فرزندانش بالا سر میت داشتند یکدیگر را سر ارث و میراث تکه پاره می کردند. میانجی اصولا ...
ربیعی: از اسکوچیچ می خواهم عملکرد تیم ما را ببیند/ مالکیت توپ را به فولاد دادیم اما موقعیت نه
.... ما مالکیت را به فولاد دادیم، ولی موقعیت ندادیم. یکی دو فرصت هم خودمان داشتیم. فوتبال در اینجا (اهواز) سخت است. 104 دقیقه در این هوا و فضا بازی کردیم که خیلی سخت است. از آقای اسکوچیچ می خواهم عملکرد مس را ببیند. ، وی در ادامه با بیان این جمله خاطر نشان کرد: در بازی های اخیر گل نزدیم، اما طبق آمار ها ما در شانس گل و مالکیت توپ جزو دو تیم اول ایران هستیم. همه این را ندیدند که با ...
قدم به قدم تا بهشت
نشسته و با فلاسکش استکان ها را پر می کند. دستش را دیدم که چندبار بالا و پایین آورد. راننده اما قصد توقف ندارد. اینجا که ماییم هنوز پنج ساعتی تا مسیر اصلی پیاده روی فاصله داریم. کنار جاده اما پر است از عراقی هایی که از شهرهای دور راه را پیاده می پیمایند. نگاهم برمی گردد به سمتشان. دورتر و دورتر می شویم. چه سبک بار می روند؛ تنها با یک پرچم. راننده سرعتش را کم کرده. پرده را کامل کنار می زنم تا بر ...
ارتباط سیاه زن شوهردار با فروشنده سوپرمارکت محله / رسوایی بزرگ لیلا
...، از سوی دیگر نیز کمک های مالی اطرافیان برای سر و سامان گرفتن زندگی مان ما را از مسائل مالی بی نیاز کرده بود اما طولی نکشید که واقعیت های زندگی نمایان شد. شوهرم شغل مناسبی نداشت و هر چند وقت سر کار دیگری می رفت. این موضوع آرام آرام موجب بروز مشکلات مالی شد به طوری که حتی از پس اجاره خانه بر نمی آمدیم، به همین دلیل مدام با هم جر و بحث می کردیم در این میان دخالت خانواده شوهرم موجب شعله ...
موکب یک نفره در کنار آب فرات
چه گفت؟ یک نگاه به بدن های خونین و تکه تکه ی اصحاب و هاشمیون انداخت، بعد یک نگاه به قمر بنی هاشم؛ یک نگاه به خیمه ها و غربت زن ها و بچه ها انداخت، دوباره یک نگاه به قمر بنی هاشم، دستش را گرفت: بمان برادر، تو علمدار سپاه کوچک حسینی، علم اگر بر زمین بیفتد... زن ها که روضه به اینجا رسید آشوب شدند، حاج کاظم اما آشوب تر: ابوفاضل چه کار کرد؟ آی مادر و پدرم به فدایت آقا؛ یک دست علم گرفت و یک ...
روایت لطفی که نصیب راننده رامسری شد/ از نذر گل تا ثابت قدمی در مسیر اربعین
چند سال پیش در مراسم اربعین بود که با خطاطی همسفر شدم که روی پیراهن بچه ها یا حسین، یا رقیه و یا زینب می نوشت در همین بین دختربچه 6 ساله ای آمد و گفت روی دست من هم بنویس وقتی خطاط در حال نوشتن کلمه یا زینب روی دست دختر بچه بود، در یک چشم بهم زدن پشت سر دختربچه صف طویلی پر شد از کودکانی که در عشق و ارادت حضورت بی قرار بودند و خواستار این بودند که روی دست شان هم نوشته شود، مگر می شود این جلوه ها را ...
قشلاقی: افق دید من کسب مدال المپیک است/ تمرین با هند باعث اعتماد به نفس بچه ها می شود
.... قهرمانی آسیا، قهرمانی جهان، کسب سهمیه المپیک و در نهایت مدال المپیک اهداف بزرگی است که باید تلاش های بسیار زیادی برای رسیدن به آنها انجام شود. بچه های خوبی در اردو حضور دارند و در این مدت که نبودم بچه ها نشان دادند در وزن حرف برای گفتن دارند. تلاش خود را انجام دادم و امیدوارم دوباره موفقیت های خوبی در رینگ کسب و دل مردم را شاد کنم. قشلاقی در مورد بالا رفتن توقعات از او بعد از نایب ...
فال حافظ امروز شنبه 12 شهریور/ زند به گوشه ابرو و در نقاب رود!
نیز سرآمد خاص و عام هستی. حیف است که به خاطر مسائل کوچک غم به دلت راه دهی. آن یار کز او خانه ما جای پری بود سر تا قدمش چون پری از عیب بری بود اوقات خوش آن بود که با دوست به سر رفت باقی همه بی حاصلی و بی خبری بود تعبیر فال حافظ امروز شما می گوید در مقطع زمانی، کمی دچار مشکلات می شوی که بسیار زود حل خواهد شد. فرصت ها را غنیمت بدان و از فرصتی که در اختیارت قرار داده شده نهایت استفاده را ببر. قدر دوستانت را بدان و در کارها با آنها مشورت کن تا نتیجه بهتری بگیری. ...
زندگی در محدوده قرمز
خنده جواب می دهد: هستند کسانی که خرجش را بدهند! حالا دیگر خودش بدون اینکه بپرسم می گوید: یک پسر 19 ساله دارم که تو شرکت کار می کنه، اما حتی سیگار هم نمی کشه. خودمم بچه این محله نیستم، هر بار از قهجاورستان می آیم اینجا مواد می کشم و میرم. منم دلم نمی خواد همیشه بکشم، اما ترک کردن اراده می خواد. سه بار کمپ رفتم، ولی به محض اینکه بیرون اومدم دوباره مصرف کردم . از همه جای کشور آدرس ...
ما نشسّیم پای حرف دلتون
شکسته پر شود که این کار انجام نشده است. نمی دانم چه دلیلی برای افتتاح این جاده وجود داشته که قبل از کامل شدن آن را باز کرده اند؟ - در این جاده تابلوهای هشدار و خطر خیلی کم نصب شده است. - من خودم هر روز از گل گهر بار کوار می زنم و از این مسیر پایین می آیم. با توجه به این که روزانه تقریباً 300 دستگاه بارگیری می شود و همه هم از این مسیر تردد می کنند، اگر اصلاح نشود، شاهد حوادث تلخ تری ...
اعضای کانون هواداران خانم پرسپولیس: ای کاش بلیت های بیشتری فروش برود
.... باور می کنید من از این بازی هیچ عکسی ندارم و تنها عکسم از سوی یکی از بچه ها گرفته شده که مشغول ساماندهی سکوها هستند. اما شکر خدا همه چیز سر جایش بود. چندین نوبت از آن ها خواستیم تا در مورد حجاب مراعات کنند یا برای اینکه سکوهای بالاتر بتوانند بازی را بهتر ببینند، بنشینند و جالب این که با اولین تذکر حرف گوش می دادند. چون آمده بودند برای دیدن بازی و تماشای بازی نه مسائل حاشیه ای. ...
برگزاری پویش نوروز 1402 بدون سوانح ترافیکی
را انجام دهند به عنوان مثال در سال 85 طرح همیار پلیس راه افتاد و بعد از آن شاهد کاهش 18 درصدی تخلفات رانندگی بودیم. سردار هادیانفر با بیان اینکه حدود پنج هزار و 200 نقطه حادثه خیز در جاده های کشور وجود دارد گفت: باید اشاره کرد 35 درصد تصادفات در همین نقاط اتفاق می افتد این موضوع با حرف درست نمی شود و منابع مالی نیاز دارد اگر 5 هزار میلیارد تومان بودجه برای این کار تخصیص داده شود می توان ...
چه کسی از همگانی شدن بیمه ناباروری در ایران، عصبانی شد؟!
هایی که برایمان می نویسند را بیمه قبول نمی کند. بعضی از داروهایمان را هم. ویتامین ها که همه اش آزاد است. اگر اینطور که می گویید، واقعاً تا 90 درصد هزینه ها در مراکز دولتی و 70 درصد هزینه ها در مراکز خصوصی تحت پوشش بیمه قرار بگیرد، خیلی خوب است. معلوم است که خیلی خوشحال می شوم. خدا کند در حد حرف باقی نماند... شاید الان بچه ام 5 ساله بود... 8 سال است ازدواج کرده ام. 3 ...