سایر منابع:
سایر خبرها
شما هم جامانده اید؟ دوای دردتان حرم سیدالکریم است
...> اگر از آن دسته افرادی هستید که دلتان می خواست سهمی هرچندکوچک در موکب های اربعین و پذیرایی از زائران آقا اباعبدالله داشته باشید، حسرت نخورید و همین حالا دست به کار شوید. حتما می پرسید چطور؟ ما اینجاییم و زائران آقا کیلومترها با ما فاصله دارند! پیشنهاد ما این است که یک نذری ساده تدارک بیینید و با خودتان به حرم سیدالکریم ببرید. یک جعبه خرما یا شکلات و شیرینی، چند لقمه نان پنیر سبزی یا چند پیاله شله ...
برگزاری مراسم هیئت شهدای مدافع حرم در پارک خورشید مشهد | زیر نور ماه
.... همین طور چهره معصوم دختر شهید جهانی یادم آمد که درست چند ساعت بعد از شهادت پدرش به خانه شان رفتم. اشک نمی ریخت. می گفت: من طی دو سال گذشته همیشه لباس های پدرم را به جالباسی آویزان می کردم تا یادم باشد همیشه هست. حالا هم که شهید شده می دانم ما را ترک نکرده است. شهدا ما را به هم پیوند داده اند به خودم که می آیم، در کنار مزار شهدا، خانم بهشتی در کنارم است و می گوید: اینجا هر ...
فیلمبرداری آقا اسدالله؛ راهگشای نیرو های امنیتی + عکس
. با نگاه اول به دلم نشست. ساده، متواضع و فروتن بود. در چهره اش نورانیت خاصی داشت که بیشتر جذابش می کرد. وقتی متوجه شدم از بچه های جنگ است خیلی خوشحال شدم و بارها خدا را شکر کردم. جوابم مثبت بود اما به خانواده گفتم شما تحقیقات کنید بعد من جواب قطعی را می گویم. مهریه هم چهارده سکه به نیت چهارده معصوم علیهم السلام تعیین شد. آقا اسد اهل تجملات و ریخت و پاش نبود و دلش می ...
روشن تر از خاموشی؛ روایت زائر نابینای کربلا
. در تدارک سومین سفرش به پیاده روی اربعین است که پای حرف هایش می نشینیم تا از این تجربه و روزگاری که در 33 سال زندگی اش بر او رفته صحبت کنیم. از دست دادن بینایی کامل در سه سالگی متولد 1368 و فرزند آخر خانواده است. پدر و مادرش برات علی پروانه و زهرا رحم دل هر دو در آستانه شصت سالگی هستند و تمام هم و غمشان همین فاطمه خانم است. مادری مهربان و پدری که سال های سال است با ...
در طریق الحسین(ع) ، سهم مامان ها محفوظ است/ یک پویش متفاوت اربعینی به یاد مادران باردار و شیرده
گروه جامعه خبرگزاری فارس- مریم شریفی؛ هر سال کاروان اربعینی ها که به راه می افتد، فوج فوج جامانده ها، دل های بی قرارشان را امانت می سپارند به دست خوش اقبال هایی که قرعه عرض ارادت در پیاده روی عاشقی به نامشان افتاده تا به لطف واسطه های خوش روزی، از راه دور زائر شوند. اینطور است که حالا دیگر زیارت نیابتی ، شده بهانه دلخوشی جماعت حسرت به دل ها... بازار پیاده روی و زیارت نیابتی در ایام اربعین را اما مشتریان ...
زائرنوازی پزشکان همدانی در اربعین حسینی/ یک بار امتحان کنید مشتری می شوید
پرهیزشان دهد، از همان هایی که برای ترسیم کردنش باید دست به دامن جادوی کلمات شد آخر دلباخته اند و کار از کار گذشته و فقط بیخ دلشان نام و نشان قرارشان حک شده است. هر سال تفال می زنند و همان فال تکراری حادثه دلدادگی، راز قرعه و بار و آسمان فاش می شود و راهی می شوند، گویی فصل الخطاب است قرعه ای که به نامشان افتاده و به قول معروف توفیقی که قسمت شان شده است. امسال هم فال گرفتند و ...
کالسکه نشینان امیر
اصفهان آمده ام و ترجیح می دادم فاطمه کنارم باشد تا اینکه او را در کنار پدربزرگ و مادربزرگش بگذارم. این سخنان مادر فاطمه است که حالا او را با آرامش در کالسکه خوابانده بود و به سمت حرم حضرت امیرالمومنین علی(ع) در حرکت بود. قبل از کرونا هم آمده بودم. آن زمان فاطمه نبود و ما از خدا او را می خواستیم تا زندگی مان قشنگ تر شود. سال های زیادی چشم انتظار فاطمه بودیم و حالا برای تشکر راهی عراق شدیم و همه سختی ...
روزهای پرفروغ در انتظار سینمای هرمزگان/ فیلم سازان بااستعداد در مناطق محروم نیازمند آموزش اند
مادرم همیشه می گفت انگار در دلم رخت می شویند، دل شوره او را رها نمی کرد. شاید به همین دلیل بود که با وجود نزدیکی مدرسه به خانه ما، اجازه نمی داد با دوستانم به مدرسه بروم یا همراه آنان به خانه برگردم. اینکه مسیر مدرسه تا خانه را دوستانم چطور می گذراندند برای من حکم سیاره ناشناخته ای داشت که در پی کشفش بودم. خواهرم که به دنیا می آید، تا هفت سال پس از آن پدر و مادرم صاحب فرزندی نمی شوند ...
کربلا دوره قسمت نشد، اما کربلا نزدیکه دل مان را آرام کرد/ جاماندگان اربعین، میهمان مراسم غبارروبی حرم ...
) شدم اما باز هم دلم اینجا بود. یک بار که به مشهد مشرف شده بودم، توفیق خدمت به آستان حضرت عبدالعظیم(ع) را از آقا امام رضا (ع) خواستم و بالاخره شد آنچه آرزویم را داشتم. حالا 2 سال است خادم افتخاری حرم هستم و در بخش دارالقرآن خدمت می کنم. حضور در مراسم غبارروبی امشب هم شاید پاداش همین خادمی باشد. امروز بعدازظهر از حرم تماس گرفتند و گفتند به این مراسم دعوت شده ام. این، توفیقی بود که اصلاً فکرش را هم ...
فقط حسرت می خوردم که چرا آقا نطلبیده؟!
شوم یا فقط کربلا را ببینم؟! خیلی سوال چالشی ای بود نمی دانم یکدفعه از کجا به ذهنم خطور کرد اما تمام فکرم را درگیر کرد. یاد آنهایی افتادم که برای کربلا رفتن از دست هایشان می گذشتند و به قیمت کربلایی شدن دست شان قطع می شد. من از چه چیزم گذشته بودم؟! از هیچ...نشسته بودم و فقط اسم خودم را گذاشته بودم جامانده! فکرم کشیده شد سمت چیزهای ارزشمندی که داشتم. بی اختیار بلند شدم و انگشترم را آوردم و دادم دست ...
بغض در گلو و اشک در چشم، حکایت جاماندگان حسینی
... بغض در گلو و اشک در چشم، حکایت جاماندگان حسینی است، جا ماندن از مسیر عاشقی، جامانده ها، کیلومترها دورتر از مسیر پیاده روی از حسرت قدم زدن در مسیر عشق حسینی می گویند . یوسف پیرغلام حسینی که فقط یک بار زائر حرم ابا عبدالله الحسین(ع) آن هم در روز اربعین حسینی شده است می گوید: اولین و آخرین باری که مشرف به عتبات عالیات شدم همان اربعین سال 98 بود. وی با بیان اینکه حسرت یک ...
این مردان، امام حسین(ع) را زودتر از مزارش زیارت کردند/ ما راه کربلا را جارو کرده ایم!
خبرگزاری فارس گروه حماسه و مقاومت: ما را از بچگی اینطور بار آورده اند که باید برای آنچه می خواهیم تلاش کنیم. اینکه رسیدن به آرزوهای بزرگ، بهای گران دارد. پای همین روضه های خانگی و منبر و هیأت عاشقمان کردند و گفتند: زندگی به همین عشق است که می ارزد. چه بسا عشاقی که در طلب همین تمنا جان دادند و حسرت به دل ماندند. آنانی که راه عاشقی را برای ما با خون خود باز کردند و خودشان قدم در آن نگذاشتند. ...
معجزه عشق در طریق الحسین (ع) + فیلم و عکس
خبرگزاری فارس مازندران محسن قبادیان | می گویند زیبایی هایش را باید حس کنی؛ با همه وجودت، طعم شیرینش را باید بچشی؛ با تک تک سلول هایت و عظمتش را باید درک کنی؛ با تمام احساست. در طریق الحسین؛ در مسیر 80 کیلومتری میان نجف و کربلا و در میان 1452 ستون بهشتی اش، چشمِ سَر انگار در تماشای زیبایی ها، ناتوان ترین است. اینجا باید چشم دل گشود برای تماشای بخشی کوچک از دریای بی کران عشق و دلدادگی ...
آیت الله مدنی از پیاده روی تا هروله در مسیر اربعین/ ولدی! انت مقتول
. قافله سالار، از خود خادمی ساخته بود برای حسین(ع) تا در دل شب های کویر، با آنکه همه در مهمان پذیری از جنس حصیر خرما خوابیدند تا تجدید قوا کنند، همان جلوی در آرام می گیرد تا نیمه شب قامت نماز ببندد و سوز دلش را با سوز تاول ها همساز کند. سید متوسل به سیدالشهدا می شود کاروان به طویرج می رسد، شعله درونی سید هر لحظه بیشتر زبانه می کشد، آتش درونی اش مسری است، دل به دل، دست ...
قلب ها به عشق حسین (ع) تپیدن گرفت/ چشم انتظاری برای لحظه حضور
بکشیم و توی این سن پا در مسیر کربلا بگذاریم. دلم می خواهد فرزندم یار امام زمان (عج) شودو برای همین نوزادم را در این سفر با خودم آوردم در دیگر سوی حسینیه عاشقان ساری، زوج جوانی به چشمان می خورند که با کودک 10 ماهه خود عازم پیاده روی اربعین هستند. با دیدن آنها این مداحی در ذهنمان تداعی می شود که من غم مهر حسین (ع) را با شیر از مادر گرفتم. خانم رستمی مادر نسل سومی درباره حس و ...
سفرنامه قجری به کربلا و مصائب حمل پیکر پدر
شمعدان زیارت خواندم و نماز پشت سر شیخ زین العابدین خواندم. بعد حرم حضرت عباس مشرف شدم، مراجعت نمودیم به منزل. چهار ساعت از شب گذشته بود، شام قورمه سبزی و چلو داشتیم با شیخ حسن پسر شیخ اسداالله صرف شد. روزنامه سه روزه را نوشتم تا ساعت شش و بعد خوابیدم، ولی از بی پولی و نیامدن آقا سید رضا خیلی اوقاتمان تلخ است. پول تذکره و مخارج دفن را، آقا سیدعلی از خودش داد. ما پولی نداریم به مشارالیه بدهیم تا آقا ...
مدال عاشقی بر سینه پاکبانان مشهدی|حال و هوای خدمت به زائران اربعین حسینی
ها پاکبان شهرمان هستند که برای نخستین بار به عتبات عالیات اعزام می شوند و در این مدت قرار است چیزی در حدود 10 کیلومتر از مسیر پیاده روی اربعین و یک میلیون مترمربع از معابر پیرامونی حرم مطهر امام علی (ع) و فاصله مسجد کوفه تا مرقد میثم تمار را نظافت کنند. پاکبانانی که سال ها مدال افتخار خدمت رسانی به زائران و مجاوران علی ابن موسی الرضا (ع) را بر سینه دارند حالا با گذشت حدود هشت روز از حضور و خدمت ...
آنقدر مجروح داشتیم که انگار تهران منفجر شده بود
کاری نداشت. کمی که گذشت زور آفتاب بیشتر شد. همه گرم شعار بودند و فرمانده گاردی ها هم تهدیدهایش را تندتر کرده بود. یکهو دستور تیراندازی هوایی داد. اولین بار بود که صدای شلیک ژ. 3 را از فاصله ای به این نزدیکی می شنیدم. جمعیت از جایش تکان نخورد. همان طور که ایستاده بودم، اطراف را می پاییدم و ته دلم حدس می زدم عن قریب اتفاق بدی می افتد. شروع فاجعه جایی که ما ایستاده بودیم، رو به روی ...
وقتی گل های ضریح امام رضا(ع) نصیب می شود | تک نگاریِ تجربه ای ناب از زیارت حرم ضامن آهو
بودم از قطار جاماندم، توان برگشتن به خانه را نداشتم پس سریعا سوار خودرویی شدم تا مرا به ایستگاه بعدی برساند. همین که سوار قطار شدم، بغض کهنه راه خودش را برای رهایی یافته بود و من هم دیگر تلاشی برای نگه داشتنش نکردم، حالا اشک بود که پشت سر هم می بارید و این باریدن تا رسیدن به مقصد ادامه داشت. ساعت 5 بامداد موقع اذان صبح بود که به پناهگاه امن، به کنار صاحبخانه که تسکین دهنده غم ...
روحانی شهیدی که ساواک را کلافه کرده بود
آن ها هم مبارزه با استکبار را به دانشجوها می گفت مفید باشید برای جامعه همین طوری برای دلتان درس نخوانید. چندبار جلوی چشم خودم کوکتل مولوتف ساخت. دست بچه ها را کشیدم تا نبینند. نمی دانم. می ترسیدم. ساواک کلافه بود از دستش. چندبار گرفتندش، ولی هربار مدرکی پیدا نمی کردند و مجبور بودند آزادش کنند. یک بار پاییز بود گمانم. مهر و آبان یا آذرش را یادم نمی آید. نشسته بود پای نوار ...
رومی روم ضدجنگ است/ کینه ها در رومی روم به اوج می رسد و در اربعین خاموش می شود
خدمت زوار امام حسین (ع) درآمده است نیز شخصیت محوری دوم کتاب است که از زمان جنگ با هم درگیری هایی داشتند و بعد از سال ها در راهپیمایی اربعین به هم می رسند. قصه ای در بستر پیاده روی اربعین زحمت کش با اشاره به درآمیختگی چند موضوع و قرار گرفتن بر محور مراسم اربعین گفت: رمان رومی روم از تلفیق چند موضوع به ثمر نشسته که درباره عملیات مرصاد و نقش گروه منافقین [گروه مجاهدین خلق به ...
خاطره لیلی گلستان از پرتره ای که صادق هدایت از او کشید
متجدد بودند، کتاب خوان بودند، آن زمان فرنگ رفته بودند ولی جلوی شوهران شان همه [در]سکوت بودند و من که ناظر خاموش بودم، حرص می خوردم. زنی که از او الگو گرفتید تا بعد ها تبدیل به زن مستقل و تاثیرگذاری شوید، چه کسی بود؟ یک بار پدر و مادرم می خواستند بروند تئاتر. من را هم با خودشان بردند. آن زمان من 14، 15 ساله بودم. نمایشنامه را بهمن فرسی نوشته بود و یک خانمی کارگردان بود که من نمی ...
جلوه های بهشتی در مسیر عاشقی
بارگاه علوی وقتی رسیدیم جایی که گنبد و بارگاه علوی نمایان بود، ایستادیم و سلام کردیم. همه بدون استثنا گریه می کردن. آروم، آروم سمت حرم حرکت کردیم. آروم آروم وارد حرم مولا شدم. درست زمان اذان مغرب بود. تو صف نماز جماعت ایستادم و بعد از نماز وارد صحن شدم. تو حرم قیامتی بر پا بود. با هرسختی به ضریح نزدیک شدم و زیارت کردم. به سختی ساعتی اونجا بودم. صحن حضرت زهرا(س) ...
مداحی اربعین؛ چشماتو ببند خیال کن با نوای امیر کرمانشاهی
؛ باید بست دیگه این کوله باروُ... میام به زودی پیشت؛ قرارمونه حرم ایشاالله بذار تعبیر شه رویام، قسم به حق چادر زهرا آقا به پات میفتم! به پات میفتم... چشم به هم زدیم؛ شبای بیقراری تموم شد چشم به هم زدیم، شبای روضه داری تموم شد فصل گریه و زاری تموم شد؛ ترسم از اینه نباشم و سال بعدوُ نبینم زیر خاک باشم نبینم زائر اربعینم؛ ترسم از اینه حرمو میبینم آرزوم اینه ...
اشعار پیاده روی اربعین حسینی
... راهی شدی به سمت رسیدن به اصل خویش دور از نگاه شهر که فکر ظواهر است . دل های شست و شو شده و پاک بی شمار چشمی که تر نگشته در این جاده نادر است . سیر است گرچه چشم و دلت از کرامتش در این مسیر سفره ی افطار حاضر است . وقتی که در نگاه تو مقصد حرم شود پاگیر جاده می شود آن دل که عابر است . با آب و تاب سینه زنان گرم قل قل است ...
شهیدی که به مادرش وعده باز شدن راه کربلا را داده بود
.... رفتم سراغش و شروع کردیم به حرف زدن. از هر دری سخنی گفتیم تا اینکه رسیدیم به کربلا . عیدی محمد آه سردی کشید و سرش را پایین انداخت. لبه چفیه سیاه رنگش را با یک دست انداخت روی شانه اش و اسلحه را لابلای انگشت هایش کمی جابه جا کرد. خواست حرفی بزند که رگه های بغض در صدایش پیچید: دیگر خسته شدم! هر بار که می خواهم به جبهه بیایم، وقتی مادرم را می بینم که با چشم و دل نگران دنبالم راه می افتد ...
نیم قرن عاشقی در کوچه سردار ساری/ اینجا سوزن ها ذکر می گویند
سالگی شروع کرد و اکنون سال هاست که طرح ها و نقش هایش در بسیاری از مساجد، امامزادگان و حرم اهل بیت(ع) از مشهد و قم گرفته تا کربلا معلی، جا گرفته اند. علی حب علی شاهی از جمله هنرمندان عاشقی است که حالا همه او را به عنوان تنها پرچم دوز استان مازندران می شناسند و کمتر کسی است که دیگر او را نشناسد. در همان بدو همکلامی با این استاد به سادگی در می یابی که چقدر اهل دل و با صفا است و این ...
رونمایی از کتاب صوتی بچه های قالی باف خانه برگزار شد
78 سالگی خود بود، درباره بچه های قالی باف خانه گفت: هم قبل از سال 57 و هم بعد از آن به سیاه نمایی متهم شدم و از سال 54 تا 59 که کتاب منتشر شد، در این ابهام بودم که پس بالاخره این کتاب چطور باید به دست مردم برسد؟ او همچنین در ادامه بیان داشت: من دو کتاب دارم که الزاما باید با لهجه کرمانی خوانده شود که بچه های قالی باف خانه یکی از آنهاست و نادر فلاح بسیار زیبا از عهده این کار برآمده است. او خلاف نقش ...
پیام های تسلیت ارسالی برای درگذشت ملکه انگلیس
شعار سال : ملکه انگلیس در روز پنج شنبه درگذشت. پیش بینی می شود، حجم بالایی از پیام های تسلیت برای درگدشت ملکه از طرف سیاسیون و روسای دولت های مختلف ارسال شود. تحلیل این پیام ها، می تواند روشنگر نوع و سطح و ابعاد ارتباطی بین مبدا و مقصد پیام باشد. سازمان های سیاسی- امنیتی و کانون های رصد می توانند با هرمونتیک و تحلیل محتوا ، به اطلاعات با ارزشی در این خصوص دست یابند. برای نمونه، برخی از پیام های مرتبط با موضوع حاضر در گزارش، انعکاس داده شده است. برخی از تحلیل گران، منتظر نوع پیام ارسالی جمهوری اسلامی ایران در این خ ...