روایت های مستندساز ارزشی و اصولگرا از اعتراضات
سایر منابع:
سایر خبرها
گفتگویی صمیمانه به مناسبت روز جهانی کودک؛ قول و قرارهای کودکانه با امام رئوف(ع)
به گزارش قدس آنلاین، دوست دارم مثل کبوترهای حرم امام رضا(ع) همیشه توی حرم باشم و دور گنبد طلا پرواز کنم ، من به امام رضا(ع) گفتم یک جایزه به من ودوستم بده، چون ما با هم یک نقاشی برای حرم کشیدیم ، به امام رضا(ع) گفتم پایم را شفا بده تا من هم بتونم توی حیاط حرم مثل بقیه بچه ها بدوم و بازی کنم ، دلم برای بابام تنگ شده، آخه بابام به خاطر کرونا فوت کرد، مامانم میگه غصه نخور، امام رضا(ع) را داریم با آق ...
روایتی از شهید که رفت و روی حرفش ماند و برنگشت
. فهمیده بود که از ماجرای صبح ناراحتم به هر شکلی سعی داشت دلم را به دست بیاورد، اما من بی خیال ماجرا نمی شدم تا اینکه گفت: خب! پس حالا که ازم راضی نمی شوی، من باید تو قیامت مکافات عملم رو پس بدم! من اگر اون کار رو بهت سپردم و ازت ناراحت شدم، برای این بود که یاد بگیری محکم باشی و از پس زندگی بر بیای! .حرفش به دلم نشست و لبخند زدم. یعنی بخشیدمت داداش! عبدالحسین ملک محمدی از همرزمان این شهید نیز ...
ماجرای سوءقصد به روحانی دهه هفتادی/روحانی جوان با معتادان محله چه کرد؟
گروه زندگی؛ عطیه اکبری: این روزها که شبکه های اجتماعی پر شده از اخبار اغتشاشات و شبکه های آن ورآبی، شبانه روز در حال تولید محتوا برای ایجاد حس ناامنی در مردم هستند، چند دقیقه ای ذهنتان را خالی کنید و بیایید دور از این هیاهوها، با هم به هیاهوی شیرین و شنیدنی یکی از محله های قدیمی شهر قزوین سفر کنیم و پای حرف های روحانی دهه هفتادی بنشینیم که شانه به شانه مردم ایستاد و آتش را بر اهالی یکی از محله های آسیب دیده و قدیمی، گلستان کرد. محله ای با نام آخوند که مهر قدیمی ...
بالاترین قراردادم با پرسپولیس، پوشیدن پیراهن شماره 8بود/ مطمئنم که داور آن بازی رشوه گرفته بود
... خاطره ای هم از این موضوع دارید؟ خاطره که زیاد است اما یک بازیکنی در شاهین تهران بازی می کرد که بعدها رفت استقلال. او خیلی خشن بود و معروف بود که همه را می زند ولی یک روز در پرسپولیس با آنها بازی داشتیم و جوری طرف را زدم که با برانکارد و آمبولانس از ورزشگاه خارج شد! اسمش را می توانید بیاورید؟ نه، گذشته ها گذشته است و آن بازیکن الان جزو پیشکسوتان است. قشنگ نیست ...
گزارش مهم وحید اشتری از تحقیقات میدانی درباره فوت نیکا شاکرمی
عجیب به دستگاهها و رسانه ها بخاطر سوابق لاپوشانی های رایج در کشور را با پوست و گوشتم لمس می کنم. از ابتدا هم که خواستم چند خطی بنویسم برخی واکنش ها و توهین ها را حدس می زدم. ولی اگر به چیزی برسم اینها برایم ذره ای اهمیت ندارد. بگذریم. 3. من تقریبا وقت گذاشتم و همه مطالب در مورد #نیکا_شاکرمی را خواندم. تقریبا هیچ چیزی نیست که نخوانده باشم یا ندیده باشم. بخاطر دغدغه خودم رفتم آدرس دقیق در ...
هواداران پرسپولیس به خاطر من تجمع کردند/ فقط توانستم همسر و فرزندم را راهی خارج کنم
پرسپولیسی شما را “مجتبای بره مه” صدا می زدند! درست است ولی بره مه چپ پای صرف و فوق العاده ای بود اما من راست پا بودم. البته با پای چپ هم خوب بازی می ردم اما طرفدار ” پل برایتنر” بودم! چرا؟ روی دستش بازیکن نیامد. او هم راست پا بود و می توانست در خط هافبک، دفاع چپ و همه جای زمین بازی کند. مثل خود شما؟ ( با تواضع خاصی) ما کجا و پل برایتنر کجا؟ یک ...
روایت تکان دهنده جواد موگویی از لحظه بازداشت
. گفتم همه جا اینطور نیست. ما در تهران، 400هزار خانواده اعدامی مجاهدین خلق داریم. برخی کف خیابان کاملا حرفه ای عمل می کنند. معلوم هست سازمانی اند. کتابی خریدم. مهدی قمی زنگ زد؛ پسر نماینده رییس جمهور در افغانستان. این روز ها همه با تلفن از هم خبر می گیرند. گفت وزارت و اطلاعات سپاه فقط خانه تیمی مسلحانه می زنند؛ کاری به خیابان ندارند. تا یک ماه همین بساط است. بعد تجمعات می شود ...
روایت دست اول افشاگر مشهور فساد از چگونگی مرگ نیکا شاکرمی
پوست و گوشتم لمس می کنم. از ابتدا هم که خواستم چند خطی بنویسم برخی واکنش ها و توهین ها را حدس می زدم. ولی اگر به چیزی برسم اینها برایم ذره ای اهمیت ندارد. بگذریم. 3. من تقریبا وقت گذاشتم و همه مطالب در مورد #نیکا_شاکرمی را خواندم. تقریبا هیچ چیزی نیست که نخوانده باشم یا ندیده باشم. بخاطر دغدغه خودم رفتم آدرس دقیق در محله امیراکرم را هم پیدا کردم. با اهالی ساختمان و برخی همسایه ها هم صحبت ...
وصیت بهزاد فراهانی چیست؟
مارکسیست مدرن بود. چند سال قبل یکی از کتاب های ایشان در ایران منتشر شد به نام لیبرالیسم. تحلیلی که چاوز در این کتاب ارائه داده است از همه تحلیل هایی که تا کنون فلاسفه مارکسیسم از لیبرالیسم کرده اند غنی تر و بهتر است. بیخود نبود که وقتی به ایران آمد به ارزش های ایران، احترام می گذاشت. کدام نقشتان را بیشتر دوست دارید؟ اول نقشم در سریال کت جادویی را و دوم بازی در آلبوم خانوادگی ...
هیچ ضرب و جرحی و برخورد فیزیکی با خانم مهسا امینی صورت نگرفته است
اعلام موضع کردند، برائت جستند و تعدادی از این ها هم دستگیر شدند، تعدادی هم شناسایی شدند، در زمان مناسب ان شاء الله سراغشان دستگاه های مربوطه خواهند رفت. البته جا دارد اینجا از عزیزان بسیجی که آن ها هم برای امنیت مردم در کنار ما بودند، عزیزان وزارت اطلاعات که تلاش شبانه روزی کردند. از شورای عالی امنیت کشور، همه در میدان بودند، از همکاران خودمان هم که شبانه روز در میدان بودند و بنده رفتم سر زدم ...
عمو عبدوک و یازده سال چشم انتظاری
مادرش رفت، جوراب هایش را درآورد و من پاهای ترک خورده اش را که دیدم با همه بچگی ام فهمیدم چرا جلوی مادرش جوراب هایش را در نمی آورده است. به قبرستان روستا نزدیک می شویم. تابوت سبک روی دست اهالی زیر آفتاب داغ تابستان تکان می خورد. توکهور، یازده سال صبر کرده تا چنین روزی را ببیند؛ از همان روزی که عموعبدوک در عملیات کربلای چهار به کتف راستش تیر خورد. داستانش را بارها و بارها پدر عموعبدوک برای ...
از هم دستی برای قتل همسر تا شلیک مرگ به یک مرد با دستور دخترش
بودیم و فقط می خواستیم او را گوشمالی دهیم اما نمی دانم چه شد که ضربات چاقو را به او زدیم. بعد از جنایت چند روزی به زادگاهم در شمال کشور رفتم و بعد برگشتم تا اینکه دستگیر شدم. اصلاً ارزشش را نداشت و خیلی پشیمانم. خودم و خانواده ام و خانواده مقتول را بدبخت کردم و از اولیای دم می خواهم به فرزند خردسال من رحم کنند و من را ببخشند. متهم دیگر این پرونده مرد جوانی است که دوست متهم ...
مردی که از جیبش وزنه بردار در می آورد!
موقع باریک بود و یک خاور روی ماشین ما آمد. سه نفر فوت کردند و من هم به بیرون پرتاب شدم. خدا به من عمر دوباره داد. بعد از آن تصادف، گفتند که دیگر کامپیوتر کارگرنژاد کار نمی کند وگرنه من آنقدر پیر نشده بودم. مغز من مانند کامپیوتر بود و همه چرا به خاطر می سپردم. سال گذشته نیز پیش آقای اقبال پور رفتم و گفتم همین الان تیم دوم و سوم را به من بدهند بعد از شش ماه با تیم اول رقابت خواهد کرد چون می دانم کارم ...
تروریست ها به درمانگاه و ماشین آتش نشانی هم رحم نکردند / حادثه زاهدان کاملا برنامه ریزی شده بود
های اصلی گروهک جیش العدل وجود دارد. دانشجو: کشته شدگان این حادثه اکثرا از مردم رهگذر و نمازگزار بودند؟ اسداللهی: بیشتر افراد کشته شده در این حوادث از مردم عادی و نظاره گر بودند به عنوان مثال یک بچه 5 ساله در این درگیری تیر خورد و چند تن از پیرمرد های حاضر در درگیری مورد اصابت گلوله قرار گرفتند. نکته دیگری که این وسط اتفاق افتاد این بود که وقتی که درگیری ها خیلی سنگین ...
فتحعلی اویسی و کوله باری از خاطرات/ از سیلی خاص به رضا توکلی تا بازی آخر که به سلمان فارسی نرسید + فیلم
بلافاصله واکنش نشان بده و سرت را بچرخان. همینطور هم شد و ایشان به قدری استادنه این سیلی را زد که هم طبیعی و محکم بود و هم برای من مشکلی پیش نیامد. این بازیگر در ادامه گفت: در کارهای بعدی هر وقت چنین سکانس هایی داشتیم من به همکاران و بازیگران جوان می گفتم که باید از آقای اویسی یاد بگیریم که واقعا یک چَک (سیلی) فنی و خاص به من زدند. وی افزود: علاوه بر زنده یاد اویسی همه بازیگران ...
روایت ها از چرایی انتخاب فرانسه به عنوان مقصد هجرت امام
می گفتم قضیۀ حفاظت نیست؛ قضیۀ مراقبت از این است که ما چه می کنیم. کم کم از بغداد یک وقت رئیس اَمْن آمد. او آدم ملایمی بود، و صحبتهایش هم همه تعارف بود و اینکه شما هر کاری بخواهید بکنید مانعی ندارد و هر عملی انجام بدهید مانعی ندارد و فلان، و ایشان رفت. بعد از چند روز یک نفر دیگری آمد که گفتند این مقدّم است بر آن رئیس امن ایشان به طور رسمی به ما گفت که ما چون یک معاهداتی، تعهداتی، با دولت ایران ...