سایر منابع:
سایر خبرها
برای آرتین، برای ایران
بعد از این دارد، اشک می ریزم. دلم می خواهد تا صبح برای همه کودکانی که در هر کجای جهان در اثر ظلمی از نعمت پدر و مادر محروم شده اند، گریه کنم. نگاهم به همسر می افتد. صورت او هم خیس است. رسیدیم خانه. همین طور که پسر کوچکم را در بغل گرفته بودم و به داخل ساختمان می رفتم، با خودم فکر کردم، کاش بعد از این آدم های زیادی باشند که به آرتین متعهد شوند. برای ایران، که خاطرش برای همه مان عزیز است، به آرتین متعهد شوند. بچه را توی رختخوابش خواباندم و از اتاق بیرون آمدم. بی مقدمه رو به همسر گفتم من به آرتین متعهدم. پایان پیام / ...
چرا جوانان بریتانیایی به سمت عبادت روی می آورند؟
، متخصص نرم افزار 32 ساله از گلاسکو:” من در خانواده ای مسیحی بنیادگرا بزرگ شدم و با توجه به تربیت بسیار مذهبی، کلیسا را ترک کردم و از قوانین مذهبی افراطی که از من انتظار می رفت پیروی را بسیار عصبانی کردم. اما در طول سال ها متوجه شدم که نگرش هایم به معنویت نرم شده است و چند سال گذشته را ساختن باورهای خودم بر اساس شرایط خودم کرده ام. مطالب مرتبط کتاب ارزشمند کیش مانوی منتشر شد ...
سرنوشت تاریک
یک مشاجره لفظی شدید او فقط گوشی اش را برداشت و با خودروی پژوی خودش به سمت مشهد حرکت کرد. من هم با آن که به او سوء ظن داشتم اما هیچ تماسی نگرفتم چند روز بعد مشغول خرید در خیابان بودم که ناگهان یکی از دوستان قدیمی ام از روستای محل تولدم با من تماس گرفت و مرگ همسرم را تسلیت گفت متعجب و هاج و واج مانده بودم که فهمیدم همسرم پس از بازگشت به روستا دچار ایست قلبی شده و جان خودش را از دست داده است. ...
گفتگو با شطرنجباز 8 ساله که قهرمان آسیا شد/ روزانه 400 مسئله شطرنج حل می کنم
. * خبرگزاری مهر – گروه ورزش: کسب مدال طلای مسابقات قهرمانی آسیا را به شما تبریک می گوئیم. این مدال حاصل چند سال فعالیت در رشته شطرنج است؟ – سلما همتیان: از سال 99 وارد شطرنج شدم. یعنی دو سال و اندی است که در این رشته فعالیت دارم. * چه شد شطرنج را و فعالیت در این رشته را انتخاب کردید؟ – وقتی 5- 6 ساله بودم، پدر و مادرم تصمیم گرفتند که در یک رشته فعالیت داشته ...
بیچاره ترین عروس دم بخت تهرانی ! / تا جون داشت کتک خورد !
کشور است و بی رویه پول خرج می کرد. او ادامه داد: کم کم به رفتارو ولخرجی هایش مشکوک شده بودم ولی از طرفی خودم هم دل به او بسته بودم. رابطه ما ادامه داشت تا اینکه مسأله ازدواج ما جدی شد و اشکان اصرار داشت که هر چه زودتر به خواستگاری من بیاید. 4 سال دل بستن به یک دروغگوی خلافکار دختر جوان گفت: یک روز فرد ناشناسی با تلفن همراهم تماس گرفت و حرف هایی زد که اگر چه اول به ...
استاد جلال مقامی به دیار باقی کوچ کرد
.... حتی من هم به واسطه این برنامه شهرت زیادی بین مردم پیدا کردم. باورتان نمی شود اما هنوز هم مردم من را به نام آقای دیدنی ها می شناسند تا جلال مقامی! (با خنده) من این همه فیلم مدیر دوبلاژ و دوبلور بودم و به جای هنرپیشه های زیادی صحبت کردم اما وقتی این برنامه روی آنتن آمد با آن به شهرت رسیدم. چون در آن زمان، برنامه های تلویزیون مثل الان خیلی متنوع نبود و در ساعات محدودی هم پخش می شد. ...
جلال مقامی صدای ماندگار دوبله ایران بدرود حیات گفت
زیادی بین مردم پیدا کردم. باورتان نمی شود اما هنوز هم مردم من را به نام آقای دیدنی ها می شناسند تا جلال مقامی! (با خنده) من این همه فیلم مدیر دوبلاژ و دوبلور بودم و به جای هنرپیشه های زیادی صحبت کردم اما وقتی این برنامه روی آنتن آمد با آن به شهرت رسیدم. چون در آن زمان، برنامه های تلویزیون مثل الان خیلی متنوع نبود و در ساعات محدودی هم پخش می شد. این دوبلور و مجری تلویزیون درباره فضای آن ...
دختران مجردی که مادر می شوند!
. آرامش دارم. انگار دینم را ادا کردم. در دوران جنگ با جبهه رفتن دین ادا می شد و الان اینطوری دینم را ادا می کنم. این همه شهید دادیم و من هم خودم را فدایی بچه ها کرده ام. وی ادامه می دهد: دخترانم با هم خوب هستند و الان هم ذوق دارند که بچه سومی را بیاورم. هنوز به دختر دوم نگفتم که مادرش نیستم، چون درد دارد و نمی خواهم دردی به بیماری او اضافه کنم، الان وقتش نیست. البته حتما بعدا به او می گویم ...
سارق عنکبوتی 300 میلیون پول و طلا دزدید
، دوردور می کردم و لذت می بردم. البته چون در پرونده قبلی به رد مال محکوم شده بودم بخشی از پول را هم به مالباخته ها دادم، ولی باز دستگیر شدم که این بار به خودم قول دادم پای توبه ام بمانم و دور خلاف را خط بکشم چون واقعا از زندگی پشت میله های زندان خسته شده ام. آخرین اخبار حوادث تهران را در صفحه حوادث تهران حادثه 24 بخوانید. صفحه اینستاگرام حادثه 24 را در اینجا دنبال کنید. ...
به خاطر زنم سارق شدم!
دست به این سرقت بزرگ و چند کیلویی زدی؟ یک ازدواج ناموفق با زنی 10 سال بزرگ تر از خودم داشتم که خانواده ام موافق نبودند. چندماه که از عقد گذشت، مدعی شد باید خانه برایش بگیرم. خیلی روی من فشار آورد و خسته شدم، به همین دلیل نقشه سرقت را کشیدم. بعد از سرقت آن زن من را رها کرد و گفت دیگر با تو کاری ندارم. همدستت چه کسی بود؟ همان همکارم. چگونه نقشه کشیدید؟ ...
ستاره بارسلونا در آستانه خودکشی !
...، اما خودتان می دانید که چیزی مشکل دارد. همه چیز را تیره و تار می بینید. به جایی رسیده بودم که دوست داشتم زودتر شب بشود تا قرص هایم را بخورم و به خواب بروم. خوابیدن به بهترین لحظه روز من تبدیل شده بود. همسرم را در آغوش می کشیدم، اما انقدر بی حس بودم که انگار یک بالش را بغل کرده ام. اینیستا ادامه داد: من هنوز به تراپی می روم، چرا که باید با خودم کنار بیایم. دوست دارم به حرفه ای هایی که ...
سارق عنکبوتی 300 میلیون پول و طلا دزدید/ اجاره بنز و بی ام و با پول های سرقتی
سرقت می کردی؟ ابتدا زنگ خانه ها را می زدم ، اگر کسی جواب نمی داد پس از تخریب قفل در وارد می شدم و دست به سرقت می زدم. فقط طلا سرقت می کردم همین. تخصصم سرقت طلا بود و اگر قیمتی ترین وسیله را هم در خانه می دیدم دست به آن نمی زدم. حتی گاهی از بالکن خانه ها به بالکن واحد دیگری می پریدم؛ همان روزهایی که مواد روانگردان مصرف کرده و جرأت پیدا می کردم, مانند عنکبوت یک متر از روی این بالکن می ...
مدافع سابق سپاهان: اشتباه من اعتماد بیش از حد بود
موضوع بود. * چه شد که تصمیم گرفتی از سپاهان جدا شوی؟ با توجه به مصدومیتی که داشتم سرمربی جدید تشخیص داد که دو دفاع وسط خارجی بیاورد که در نتیجه من هم با باشگاه مذاکره کردم و جدا شدم. البته خودم نیز با اینکه هنوز قرارداد داشتم قصد داشتم جدا شوم چرا که پیشنهادات خیلی خوبی دریافت کرده بودم ولی متاسفانه در آن برهه باشگاه به من اجازه جدایی نداد و بعدا که نوع و شدت آسیب دیدگی ام مشخص شد ...
نترس دخترم، من تا ابد کنار توام!/ روایتی از جنایات گروهک های تجزیه طلب در اهواز
خبرگزاری فارس؛ حنان سالمی: اولین بمب که در اهواز منفجر شد ده ساله بودم. تعجب کردم. آسمان آبی بود. باد بین سَعَف نخل ها می وزید. بازارها پر از آدم های کیسه به دست. همسایه مان هم ریسه ی چراغ عروسی پسرش را به کوچه زده بود. وسط آن چراغ های چشمک زنِ سرخ و زرد و سبز و آبی، بمب یعنی چه؟ مگر جنگ تمام نشده بود؟ مگر خون جوان هایمان روی این خاک نریخت تا آزاد شود؟ مگر من و دختران محله خوشحال نبودیم و نمی خندید ...
سرمربی پرتغالی به ورزشگاه آمد و بازی من را پسندید | در 22 سالگی وارد فوتبال حرفه ای شدم و خیلی سختی کشیدم
درباره روند حضورش در سپاهان توضیح می دهد: 25سال سن دارم و فصل گذشته هم در لیگ دسته دوم و در تیم شهدای زرکان کرج بازی کردم. 2سال در لیگ 3 بازی کردم و پارسال هم در لیگ 2 بودم. سال دومی که در لیگ 3 بودم، آقای گل شدم. وقتی پارسال بازی های لیگ دسته دوم تمام شد، تیم دارایی از من خواست که در پلی آف لیگ دسته سوم به آنها کمک کنم و آقای محمدی هم چون مربی سابق من است، این درخواست را قبول کردم. ما با سپاهان نوین ...
ببینید / روح پلیس شهید پای چوبه دار قاتلش به مادرش چه گفت؟ / یک معجزه انسانی + فیلم
به گزارش اختصاصی خبرنگار رکنا؛ رسیدگی به این پرونده از 10 آبان ماه سال 96 از وقتی شروع شد که تعدادی از ساکنان یک آپارتمان در کمالشهر به پلیس گزارش دادند یک بدنبال قصد اتش زدن آپارتمان را دارد خیلی زود گشت پلیس از کلانتری کلانتری 24کمالشهر کرج در محل حضور یافت تا جلوی حادثه را بگیرد. چندین ساعت برای آرام کردن مرد شرور با او صحبت کردند اما این حرف زدن ها فایده ای نداشت سرانجام به دستور مامور گشت کلانتری قرار بر این شد که برای جلوگیری از یک فاجعه بزرگ او ...
می خواستم گزارشگر فوتبال شوم اما به جبهه رفتم
زمانی که بازنشسته شدم آنجا بودم. نخستین بازی رسمی که به طور کامل برای تلویزیون گزارش کردید و مردم بیشتر با صدای شما آشنا شدند را یادتان هست؟ وقتی به تهران رفتم مسابقات باشگاهی را گزارش می کردم اما برای خودم راضی کننده نبود. دوست داشتم بازی استقلال و پرسپولیس یا تیم ملی را گزارش کنم تا اینکه تیم ملی به تورنمنتی در سوریه اعزام شد و من هم به عنوان گزارشگر به سوریه رفتم تا بازی های تیم ...
پایان پرونده قتل مادربزرگ به خاطر ازدواج با زن مطلقه
به هم ریخته و به گفته فرزندان مقتول طلاهای این زن نیز سرقت شده است. همسر مقتول به پلیس گفت: برای خواندن نماز به مسجد رفتم اما وقتی برگشتم و در زدم همسرم در را باز نکرد. نگران شدم و فرزندانم را خبر کردم. بچه ها در خانه را شکستند و ما با جسد همسرم روبه رو شدیم. خانه به هم ریخته و طلاهای همسرم هم سرقت شده بود. همه چیز گویای رد یک قاتل آشنا در آن خانه بود چرا که در به زور باز ...
نوه خطاکار از قتل عمد تبرئه شد
پزشکی قانونی فرستاده شد و مأموران در بررسی محل حادثه دریافتند، طلا و جواهرات مقتول سرقت شده است. همچنین مشخص شد قتل از سوی فرد یا فردی آشنا اتفاق افتاده است، زیرا هیچ قفلی شکسته نشده بود. دستگیری نوه خطاکار با به دست آمدن این سرنخ، تلاش ها ادامه داشت که چند روز بعد مرد طلافروشی نزد مأموران رفت و گفت: نوه مقتول به نام بابک را می شناسم. روز گذشته او پیش من آمد و مقدار زیادی طلا همراهش بود که ...
ارثیه مادربزرگ که ارزشش را دیر فهمیدم
مادربزرگم یک ساک بزرگ داشت پر از دارو. بیشتر داروهایش، قرص های رنگارنگی بودند که من در عالم چهارپنج سالگی ولع داشتم برای خوردنشان؛ به خصوص آن قرص های صورتی شفاف که به تصورم از اسمارتیز هم خوشمزه تر می آمد و یک روز بالاخره دل به دریا زدم، دزدکی قرص های خوش رنگ و ریزودرشت را از بسته هایش درآوردم و ریختم توی قابلمه مسی اسباب بازی ام. خودم شدم مهمان خودم و با لذت شروع کردم به جویدن همان صورتی شفاف که ...
روایت حاجی ایرانی از زندان عربستان؛ در حسرت یک قطره آب بودم!
باز شد و مرا در اتاقِ 6 متری هُل دادند. گفتم اینجا کجاست؟ زندانه؟ مأموری که همراهم بود گفت: نه اینجا هتله و بعد در سلول هُلم داد. چند ساعتی منگ بودم. یک اتاق کوچک که هر طرف می رفتم سرم به دیوار می خورد. فکر می کردم خواب هستم. منتظر بودم از خواب بیدار شوم در هتل یا حرم باشم. اما وقتی به خودم آمدم، متوجه شدم که خواب نیست. من در زندانم. در سلول انفرادی که بودم، شیر آبی داشت که قطرش به ...
رابطه جنسی زن شوهردار با فروشنده لباس/ شکایت مرد از همسرش به جرم خیانت!
آن لباس و ظاهر من تعریف می کرد که من احساس کردم دقیقا کلماتی را به کار می برد که من از همسرم انتظار داشتم به من بگوید با این حال علیرغم اینکه آن لباس مورد پسندم نبود آن را خریدم و از آن به بعد هر چند روز یک بار به بهانه خرید لباس به آن بوتیک سر می زدم در واقع خرید لباس بهانه بود و من برای پر کردن خلاهای عاطفی ام به آنجا سر می زدم، شماره فروشنده را گرفتم و باهم دوست شدیم و با شروع رابطه و خارج شدن ...
علی داوودی: نقره بحرین به خودم نچسبید
.... بعد از المپیک توکیو آسیب دیدگی های زیادی داشتم که در بدنم کهنه شده بود و بخاطر فشردگی مسابقه و اردوهای تمرینی مختلف فرصت درمانش را پیدا نکرده بودم. به همین دلیل مجبور شدم بعد از المپیک زمان نسبتاً طولانی را به درمان دردهایم اختصاص داده تا به شرایط آمادگی ایده ال برگردم. اما به هیچ وجه دنبال بهانه جویی و توجیه نبودم و نیستم. به هر حال خودم می پذیرم که عملکردم در حرکت یکضرب رقابت های ...
افسر ارتش شاهنشاهی که رزمنده دیروز و شاعر امروز است
خواندم و طی سه سال دیپلم گرفتم و سال 51 وارد دانشگاه افسری شدم و پس از اتمام تحصیل مجدداً به خوزستان و مسجد سلیمان بازگشتم و شروع به خدمت کردم. شما هم مانند پدر مذهبی بودید؟ من از کودکی علاقه شدیدی به پنج تن آل عبا داشتم و همین علاقه سبب شده بود در خط مداحی و شعر بیفتم. خوب یادم هست در سن پنج سالگی در روستای داویجان مداحی می کردم، موقعی هم که مسجد سلیمان بودیم با بچه های ...
پویا دادمرز: بازهم طلا بگیرم با پرچم ایران دور افتخار می زنم
آمادگی کافی را نداشتم ناکام بودم، تمام هم و غم من این بود که در مسابقات امسال امیدهای جهان به مدال طلا برسم. من از شکست سال گذشته درس گرفتم و امسال با کشتی های حساب شده طبق برنامه ریزی مربیانم و در راس کار آقای رنگرز، توانستم به مدال طلا دست پیدا کنم. علت خوشحالی زیادم این بود که توانستم نقره سال گذشته امیدهای جهان را به طلا تبدیل کنم و پیشرفت داشته باشم. این ملی پ وش درباره واکنش ها پس ...
دردسر عشق به زن جوان پس از آزادی از زندان / منیژه دستور دزدی را صادر می کرد + فیلم گفتگو
به این سمت رفتم البته در آن مدت تنها بودم اما اینبار به همراه منیژه دست به این کار زدم . وی افزود: 3 سال بودم و پس از آن که آزاد داشتم تصمیم به دزدی نداشتم حتی چند ماه مواد مصرف نکردم و در مغازه ای کار می کردم اما آشنایی با منیژه باعث شد که به سراغ و بروم. سارق این پرونده ادامه داد: این خانم را درخیابان دیدم و با او آشنا شدم، با این خانم در یک خانه زندگی می کردم و با سرقت ...
اعترافات زشت و شرم آور یک زن متاهل درباره روابط نامشروعش
نزدیک بود و من قصد داشتم به خاطر چشم و هم چشمی و حسادت های زنانه در این مجلس خودنمایی کنم چرا که برادرم برای کادوی عروسی همسرش پراید صفر خریده بود، ولی فریبرز توان مالی پرداخت هزینه های لباس یا حتی آرایشگاه گران قیمت را نداشت. به همین دلیل موضوع را برای پسر جوانی بازگو کردم که در یکی از قرار های کافه ای گروه، با او آشنا شده بودم. سیروس که از خانواده ای مرفه بود نه تنها همه هزینه های لباس و ...
خوشحالم روی سکو با چادر پرچم ایران را بالا گرفتم
نائب قهرمانی مسابقات استان خراسان رضوی را کسب کردم. در سال 99 هم در مسابقات کشوری شرکت کردم و در آنجا مقام ششم را کسب و به اردوی تیم ملی دعوت شدم. در مسابقات اندونزی هم برای اولین بار بود که در چنین رویداد بین المللی شرکت کردم. وی افزود: در ابتدای مسابقات آسیایی کمی استرس داشتم. با خودم فکر می کردم که همان اتفاقی که دوست دارم رقم بخورد و اگر هم نشد من همه تلاش خود را کردم و خیالم راحت است که ...
افتخار آفرینی 2 پادشاه در یک اقلیم/قهرمانی در جهان روی انگشتان دو جوان ایذه ای
در تمام رده های سنی جهان از جمله نوجوانان و نوجوانان چند مدال گرفته بودم و در این رده ها نیز طلا و قهرمانی داشتم و پایان رده سنی امید ها بدون طلای جهانی و با همان مدال نقره برایم سخت بود و از این رو تمام تلاشم را انجام دادم تا با کسب مدال طلا در این رده به کار خود پایان دهم و بسیار خوشحالم که توانستم این وعده خود را عملی کنم. فارس – از شرایط اردویی خود پیش از مسابقات جهانی امید ها ...
تاثیرات مطالب علی کریمی و آقامیری روی اغتشاشگران (2)
به ایران هم به خاطر این است که کشورم را دوست دارم و دوست داشتم اینجا زندگی کنم، البته خانواده من سیاسی بودند، از همه بیشتر پدرم سابقه فعالیت های سیاسی داشت و در زمان شاه هفت سال زندان بود. انقلاب که شد پدرم آزاد شد و، چون شرایط مساعد نبود به آلمان رفتیم. آنجا پناهندگی گرفتیم و پدرم بعد از سه، چهار سال کار سیاسی را کنار گذاشت. من هم در آلمان بزرگ شدم، دیپلم گرفتم و تا 28سالگی کار می کردم. ...