سایر منابع:
سایر خبرها
پیام های صوتی دختر مشهدی به عشق سابقش خون به پا کرد
به گزارش شهرآرانیوز، دختر 13 ساله به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری معراج مشهد گفت: هنوز نوزادی 10روزه بودم که مادرم مرا به آغوش پدر معتادم انداخت و از او طلاق گرفت. مادرم که نمی توانست سرشکستگی و سرزنش های اطرافیانش را درباره رفتار های پدرم تحمل کند، سر ناسازگاری گذاشته بود تا این که چند ماه بعد از جدایی از پدرم با مرد دیگری ازدواج کرد و اکنون نیز صاحب دو فرزند دیگر شده است و سالی یک ...
نقشه پسر شیطان صفت برای رابطه با دختر جوان
منزل بیاورد اما زمانی که به کنار پله ها رسیدم ناگهان چاقویی را زیر گلویم گذاشت و با تهدید مرا به داخل اتاق برد. او ضربه محکمی به سرم زد و سپس ... زمانی به خودم آمدم که فهمیدم همه این ها فقط یک دام شیطانی بود و او فقط آن گردنبند را در گردن نامزدم دیده است به همین دلیل شروع به سروصدا کردم که نادر برای جلوگیری از فریادهای من باز هم مرا کتک زد و من فقط موفق شدم از آن خانه شیطانی بگریزم و به کلانتری بیایم... نقشه پسر شیطان صفت برای رابطه با دختر جوان ...
طلاق به دلیل ضبط کردن صدای همسر
دوات آنلاین -رقیه وقتی متوجه شد شوهرش در خانه صدای او را ضبط می کند، تصمیم گرفت راهی دادگاه خانواده شود و درخواست طلاق دهد. او از این همه بی اعتمادی در زندگی مشترکش خسته و ناامید شد و در نهایت جدایی را انتخاب کرد. شوهرم صدایم را ضبط می کند به نوشته تپش جام جم، زن جوان وقتی روبه روی قاضی دادگاه خانواده تهران قرار گرفت، گفت: هشت سال است با مرتضی ازدواج کرده ام. اما حالا بعد از ...
دردسر شوم دختر جوان که با کاسه آش سیمین خانم زندگی اش تباه شد + نظرکارشناسی
به گزارش رکنا، من تک فرزند خانواده بودم، پدرم تن به کار نمی داد و بی مسئولیت بود، مادرم بارها خواست بگیرد ولی چون جایی نداشت از این کار منصرف می شد. به دلیل وضعیت مالی خانواده ام نتوانستم بیشتر از مقطع ابتدایی درس بخوانم همیشه در خانه تنها بودم. احساس پوچی می کردم دوست داشتم ادامه تحصیل بدم و شغل مناسبی در آینده داشته باشم اما نه پولش را داشتم نه پدر و مادری که به فکر من باشند. یک روز ...
تلاش ناکام زنان اسرائیلی برای اخذ مجوز طلاق در دادگاه های یهودی
توانست چندین حاخام را متقاعد کند که در حال تغییر است. بنابراین، آنان بصورت مستمر از من می خواستند که به او فرصت دهم و با وی به جلسات زوج درمانی بروم. در مقطعی متوجه شدم که دادگاه مذهبی مصمم است که به من مجوز طلاق را ندهد. من یک مادر جوان بودم. من می ترسیدم فرزندان ام را از من بگیرند و نمی توانستم در مقابل فشار مقاومت کنم. با این وجود، حتی زمانی که با زوج درمانی موافقت کردم یک دقیقه پیش از آن وارد ...
قتل هولناک با میله آهنی در جنوب تهران / مرا ببخشید و قصاص نکنید!
به گزارش رکنا، رسیدگی به این پرونده از شهریور سال 1400 با گزارش یک در کانکس نگهبانی ساختمانی نیمه ساز آغاز شد. در ادامه مأموران به محل حادثه در محدوده جنوب تهران اعزام شدند و پس از بررسی های اولیه مشخص شد که مرد 65 ساله با ضربه های میله آهنی که در کنار جسد قرار داشت به قتل رسیده است. مالک ساختمان که گزارش را به داده بود در توضیح ماجرا به مأموران گفت: من هر روز صبح به ساختمانم سر می زنم ...
اقدام عجیب نیوشا ضیغمی چهره اش رو کلا عوض کرد | خانم با این عمل شد عین 20 ساله ها
نتیجه خوبی حاصل شد، پدرم تغییر موضع داد و با کار من موافقت کرد. نحوه آشنایی و چگونگی ازدواج نیوشا ضیغمی و همسرش حکایت آشنایی من و آرش در نوع خودش بسیار جالب است چون او من را قبل از آشنایی مان به شکل رسمی به واسطه فیلم هایم می شناخت و همین قضیه باعث شد که از قبل، پیش فرض هایی نسبت به من داشته باشد. در هر حال آشنایی و ازدواج با او یکی از بهترین اتفاق های زندگی ام بود. ...
همسرم من تو را خیلی دوست داشتم ولی اسلام و قرآن را از تو بیشتر دوست داشتم
شما بودم در کنار یتیمانم زندگی کنید نگذارید که مثل یتیم بمانند می دانم که پدرم شما را تنها نمی گذارد همسرم در دل زیاد دارم ولی چه کنم؟ و اما پدرعزیزم افتخار و درود بر شما که رنج ها و مشقت های زیادی را متحمل شدی تا فرزندی پرورش دهی که اینگونه به جهاد فی سبیل الله بپردازد گرچه با چند خط نمی توانم جبران کنم لذا از شما پوزش و حلایت می طلبم. حلایت شما والدین بعد از رضای خدا برگة عبور من از ...
زندگی ام را برای یک عشق تباه کردم
مان آمده بود. یک روز در اتاق بودم که درباره اختلافاتش برای مادرم تعریف کرد. بعد مادرم از من خواست او را تا نزدیکی خانه شان برسانم. من هم قبول کردم. در راه سر حرف را باز کردم و او هم از اختلافاتش با همسرش گفت. تلفنی گاهی با هم صحبت می کردیم. چند بار به او گفتم چرا از همسرت جدا نمی شوی که می گفت همسرش مخالف طلاق است. چرا مخالف بود؟ چون دوستش داشت. پس قبول داری رفتار تو ...
حاج حمید قصص قرآنی را برای بچه ها تعریف می کرد
آنها را پیدا نکردم و رفتم خانه. خیلی ناراحت شدم، طوری که بعد از این همه سال یادم نرفته. خاطره های خوب از یادم رفته اند، این یکی که به دردم نمی خورد یادم مانده. **: چیزهائی که برای آدم خیلی مهم هستند در ذهنش باقی می ماند. همسر شهید: موقعی که رفتم سر کلاس، سه تائی روی یک نیمکت می نشستیم. آنها سلام کردند، ولی من ناراحت بودم و جوابشان را ندادم. یکی شان که من خیلی دوستش داشتم، گفت ...
حکم قصاص؛ پایان پرونده شوخی مرگبار در ساختمان نیمه کاره
میله به جانش افتادم و چندین ضربه به سرش زدم. او در حالی که سرش را پایین انداخته بود گفت: باور کنید من قصد کشتن اصغر را نداشتم و از ترسم او را زدم. باور کنید اگر او را نزده بودم خودم در درگیری کشته می شدم. من شرمنده فرزندان او هستم و تقاضای بخشش دارم. او هم سن پدرم بود و من اشتباه بزرگی مرتکب شدم. در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و با توجه به مدارک موجود در پرونده قاسم را به قصاص محکوم کردند. ...
وقتی چهره زن به عرق می نشیند
هفتادی هستم. دختر 9 ساله و پسر 4 ساله دارم که تحت پوشش کمیته امداد و جزو دهک یکم هستیم. شوهرم به جرم سرقت زندانی است. صاحبخانه که اثاثیه را در کوچه ریخت، جایی جز خانه مادرم نداشتم. همگی در اتاق 20 متری در یکی از محله های فقیرنشین زندگی می کنیم. اینکه چقدر به همگی سخت می گذرد، بماند. زن میانسالی که برای دریافت موادغذایی به انجمن حمایت از زندانیان آمده است، آه سردی می کشد و می گوید: شوهرم ...
زن تنها، قربانی 40 میلیون تومان شد
...، درگیر رابطه ای خیابانی شدم و هستی و عفتم را از دست دادم و از آن روز به بعد هیچ گاه رنگ سعادت و خوشبختی را ندیدم به طوری که امروز ... بیشتر بخوانید افشای راز قتل مرد ثروتمند پس از یک سال راز قتل مرد ثروتمند یک سال پس از این جنایت با اعترافات دوستش فاش شد. به گزارش ایران، بهمن سال گذشته مرد میانسالی به پلیس مراجعه کرد و از ناپدید شدن برادر 75 ساله اش خبر داد. بیشتر ...
زوجی که هزینه ازدواج شان را صرف کارآفرینی کردند!/ این شرکت بزرگ را بانوان می چرخانند
سال است که به واسطه ازدواجم در بوشهر زندگی می کنم و یک کارآفرین بوشهری ام. بچه که بودم مادرم مدام من را کلاس هنری می فرستاد. آن زمان دوست نداشتم و زود خسته می شدم. اما مادرم می گفت دختر باید هنرمند باشد. حالا که فکر می کنم این شرکت و درآمدش به برکت همان هنرهایی است که به اصرار مادرم یاد گرفتم. دیپلمم را که گرفتم مادرم یک چرخ خیاطی به من داد. قبل تر کلاس خیاطی هم رفته بودم. اولین لباس را برای مادر ...
ساحت نوشتن مقدس است / جذابیت نوشتن برای رادیو نیازمند کنکاش و بروز رسانی نویسنده است
... دانشجو: اولین باری که قلم دست گرفتید چه زمانی بود؟ جاوید: اول دبستان بودم، درس آخر کتاب انشا بنویسیم بود. من حروف الفبا را خیلی زود در 4 سالگی با کمک پدر و مادرم یاد گرفته بودم اما کلمات کمی را می توانستم بنویسم. تا پیش از آن شب، برای نوشتن انشا معمولا پدرم به من کمک می کرد من می گفتم و او می نوشت اما آن شب کنارم نشست و از من خواست تا خودم انشا بنویسم. موضوع انشا احساسی بود که به ...
افشاگری همسر “آقای مجری مشهور تلویزیون”: این آقا دست بزن دارد!
زندگی مشترکشان باشد اما اختلاف های آنها عمیق تر از اینها بود. آشنایی اش با آقای مجری به سال های جوانی بازمی گشت. نخستین بار او را در دانشکده محل تحصیلش دیده بود. برنامه های جمعی دانشکده و برخی کلاس های مشترک باعث آشنایی بیشتر آنها شده بود؛ تا آنکه یکی از دوستان مشترک موضوع علاقه مندی آقای مجری را به میان کشید. اما دختر جوان تصمیمی برای ازدواج نداشت و ترجیح می داد بعد از تحصیل ...
منفورترین پدر ایرانی را بشناسید ! / 2 دخترش را اجاره می دهد !
اجاره دخترانم را می گرفت و موادمخدر می خرید. در نهایت قصد داشت تا پسر 7 ساله ام را هم به گدایی وادار کند و برای درآمد بیشتر او را نیز اجاره بدهد! به همین دلیل مقاومت کردم که او دوباره مرا زیر مشت و لگد گرفت و از خانه بیرون انداخت. حالا هم به کلانتری آمده ام تا کمکم کنید که از این وضعیت نجات یابم و... . ...
آزار و اذیت دختر جوان توسط 2 پسر شیطان صفت
آن میهمانی ثبت نام کردم و برگزار کننده هم آدرس را برایم فرستاد و من هم راهی آنجا شدم. میهمانی در خانه بزرگی در یکی از خیابان های شمالی تهران بود و تعداد زیادی دختر و پسر هم حضور داشتند، اما من تنها بودم که پسر جوانی به نام شاهرخ نزدیکم شد و با من شروع به حرف زدن کرد. پایان سیاه دختر جوان در حالی که بغض گلویش را گرفته بود، ادامه داد: او از رفتار من متوجه شده بود افسرده هستم و ...
تبلیغ پارتی در اینستاگرام برای دختر تنها گران تمام شد
به گزارش اقتصاد آنلاین؛ روزنامه ایران نوشت: در ماجرای تلخ دعوت دختر به مهمانی شبانه و تجاوز به او اواخر دی امسال، دختری هراسان به اداره پلیس رفت و گفت: مدتی با پسر جوانی دوست بودم اما با هم اختلاف پیدا کردیم و او مرا ترک کرد. این ماجرا ضربه سنگینی به من زد و اعصابم خیلی خرد شد. یک روز که در اینستاگرام در حال دیدن صفحات مختلف بودم، با یک آگهی مواجه شدم. آگهی در رابطه با برگزاری میهمانی ...
ازدواج دوم مجری معروف صداوسیما با آقای عطر فروش! + عکس
ازدواج دوم مجری معروف صداوسیما با آقای عطر فروش بیوگرافی زهرا عاملی نمی توانستم افسرده برنامه را آغاز کنم اقتصاد آنلاین - سولماز محمدی؛ زهرا عاملی، مجری معروف صداوسیما که مدتی است ممنوع الکار است با انتشار عکس زیر نوشت: یکی بود یکی نبود یه دختر شاعر مسلکی بود که زندگی خیلی بهش سخت گرفته بود دختر از بچگی عاشق سه تا چیز بود: دلفین ها، شعر و عطر! ...عادت داشت حتی توی روزای فقیری هم پولاش ...
تجاوز، سرقت و تهیه فیلم سیاه در مهمانی آنلاین
فضای مجازی با یک آگهی مواجه شدم که از کاربران دعوت به مهمانی شبانه می کرد، تصمیم گرفتم به این مهمانی بروم. 50نفری مهمان در این دورهمی شرکت کرده بودند. دو پسر هم از گردانندگان پارتی بودند. مهمانان باید مبلغی به عنوان ورودی می دادند اما من فراموش کرده بودم پولی با خودم ببرم. حتی اینترنتی هم نتوانستم پولی واریز کنم.پایان مهمانی بود که با خوردن یک آبمیوه دچار سرگیجه شدم. از هوش رفتم وقتی چشمانم را باز ...
شاهد عینی زن، زندگی، آزادی در 47 سال پیش
پروین سلیحی گفت: 8 نفر ساواکی داخل خانه آمدند. پسرم دستش را به گردنم قفل کرده بود و به شدت گریه می کرد. آن ها به طرز وحشیانه ای پسرم را از من جدا کردند. سپس چشم های من را بستند و به کمیته شهربانی بردند. خبرگزاری فارس : مادر بود و او هم حق یک زندگی آزاد را داشت، اما رژیم پهلوی برایش تعریفی از زن، زندگی، آزادی ارائه داد که بعد از آزادی اش از زندان، یاسر تنها فرزندش او را نمی شناخت. پروین ...
رنگ موی جدید بهاره رهنما همه را میخکوب کرد | خانم داره ادای دخترشو در میاره
درآوردن در جمع بزرگ تر ها تو آستین داشتم. اما با دیدن یکی از فیلم های علیرضا داوود نژاد عاشق بازیگری شدم و تصمیم گرفتم شغل آینده ام همین باشد. در 14 سالگی بعد از آشنایی با عباس معروفی یکی از دوستان پدرم رقیب تازه ای برای عشق بازیگری ام پیدا شد و آنهم نوشتن داستان بود. در نهایت سال 1370 وقتی 17 ساله بود در فراخوان تست بازیگری حاضر شد و پس از قبولی اولین بار در فیلم افعی کنار ...
تحقیق از شاهدان در مرگ دختر دانش آموز
نام مهناز به خانه برگشته است. مهناز آرام و قرار نداشت و با دیدن من رنگ و رویش تغییر کرد و بعد هم از دخترم خداحافظی کرد و از خانه ما رفت. مرگ ناگهانی مادر شیرین ادامه داد: دخترم گفت که خسته است و به حمام رفت و پس از استحمام به اتاقش برگشت. لحظاتی بعد چایی آماده کردم و او را صدا زدم، اما شیرین جواب نداد و از اتاقش هم بیرون نیامد. نگرانش شدم و به اتاقش رفتم و دیدم به خودش می پیچد ...
قتل وحشتناک پسر 5ساله به دست پدر ناتنی/ مقتول را موجودی عجیب می دیدم!
ضرب و جرح قرار دادم که در ادامه از مقتول 5 ساله درخواست کردم یک لیوان آب برایم از آشپزخانه بیاورد. بعد چه شد؟ هنگامی که مقتول از آشپزخانه برگشت به دلیل مصرف موادمخدر او را یک موجود عجیب دیدم و با آجر به سمت پسربچه 5 ساله حمله ور شدم! کی متوجه شدی پسربچه را به قتل رسانده ای؟ هنگامی که متوجه جیغ و داد همسرم شدم، ضربات را متوقف کردم و متوجه شدم او دیگر نفس ...
از نماز و دعای ازدواج تا دعای خواستگاری
برای فراهم شدن زمینه ازدواج و یا انتخاب همسری شایسته دعاهایی وجود دارد، این دعاها به باز شدن بخت دختران و پسرانی که با مشکل مواجه هستند کمک شایانی می کند. نماز و دعاهای مجرب برای تسهیل و تعجیل در ازدواج ائمه معصوم(ع) در روایات متعددی ما را به دعا کردن و نماز خواندن برای دست یافتن به یک ازدواج موفق توصیه و سفارش نموده اند. 1- امام علی(ع) در روایتی می فرمایند: هر کس قصد ازدواج داشته باشد دو رکعت نماز گذارد و در هر رکعت پس از حمد سوره یاسین بخواند و پس از اتمام نماز حمد و ثنای پروردگار گذارد. به علاوه، این دعا را نیز در قنوت نماز و بعد از هر ...
روایتی از شیرینی های یک زندگی شلوغ
هم خوب به یاد دارد: مادرش پرسید که پسرجان، چرا داماد نمی شوی؟ ازدواج من به زمان خودش دیر شده بود. در مشهد غریب بودم و کسی نبود که برایم آستین بالا بزند. خانواده ام در جوین سرگرم کشاورزی شان بودند. به مادرش گفتم دختر خوب می خواهم. از دلم خبر داشتم. مقصودم از دختر خوب، دختر خودش بود. طاهره آن زمان چهارده ساله بود و مدرسه می رفت. 10 روز بعد، اولین خواستگاری را با یکی از همسایه ها رفتیم که قبول کرده ...
دستفروشی با دکترای علوم سیاسی
هیچ جذابیتی ندارد. دستفروشی با دکترای علوم سیاسی مهدی که با مدرک دکترای علوم سیاسی دستفروشی می کند در این باره می گوید: با مدرک دکترا حتی نتوانستم در دانشگاه یا مدرسه ای تدریس کنم، در تدریس خصوصی هم شانسی نداشتم. شاید اگر در رشته های زبان یا ریاضی درس خوانده بودم اقبال بیشتری داشتم. پس از مدت ها بی کاری به ناچار در یک جوشکاری مشغول به کار شدم. از آن جایی که در شهرهای کوچک همه ...
درخشش طلایی دختر ایران زمین بر سکوی قهرمانی با حجاب برتر
، سرگرم می شد، حالا یا نقاشی می کشید، یا بازی های فکری انجام می داد یا برایش کتاب می خواندم ولی به محض اینکه تنها می ماند یک خلاقیتی از خودش بروز می داد، حرکتی می کرد و اثری از خودش در خانه به جا می گذاشت. برای همین خیلی وقت مرا مشغول خودش می کرد. چه شد که تصمیم گرفتید او را به سمت یک رشته ورزشی سوق دهید؟ از سن 5، 4 سالگی احساس کردم دیگر در خانه نشستن برای سلما کلافه کننده ...