زندگی دردناک یک زن جوان قاتل/ از تحقیر تا قتل هسر صیغه ای!
سایر منابع:
سایر خبرها
اسیر وسوسه های شیطانی صمیمی ترین دوست شوهرم شدم/ وقتی همسرم نبود او می آمدم خونه پیش من و...
...، از زیبایی های ظاهری و مهربانی های من تمجید می کرد و مدعی بود جلال لیاقت چنین زن با کمالاتی را ندارد. خلاصه او گاه و بی گاه به منزلم می آمد و با زمزمه های شیطانی اش ذهن و افکار مرا به هم می ریخت. به طوری که دیگر شوهرم را در حد و اندازه خودم نمی دیدم و به او بی مهری می کردم. وسوسه های شیطانی او به جایی رسید که بالاخره تصمیم به طلاق از جلال گرفتم این درحالی بود که همت نیز بدون هیچ دلیلی همسرش را ...
به اصرار شوهرم، دوستش به من تجاوز می کرد! / بی غیرت ترین مرد ایرانی را بشناسید !
روزنامه خراسان نوشت : این زن جوان درباره ماجرای با مردی بی بند و بار گفت: پدرم کارگری ساده و بی سواد بود که به سختی می توانست هزینه های زندگی خانواده 5 نفره اش را تامین کند. به همین دلیل هم هیچ کدام از خواهران و برادرانم نتوانستند حتی تا مقطع دیپلم تحصیل کنند. من در خانواده ای بزرگ شدم که نه تنها از اوضاع مالی نامناسبی برخوردار بود بلکه پدر و مادرم هیچ گاه توجهی به نیازهای عاطفی و روحی ما نیز ...
مرد نگهبان در برابر اتهام قتل دختر و پسر جوان
9 شب بود که سه مرد ناشناس وارد خانه باغ شدند. آنها به سمتم حمله کردند و مرا به شدت کتک زدند. حتی چند ضربه چاقو با سر و گردنم برخورد کرد. آنها می خواستند گوشی موبایلم را بدزدند. به همین خاطر در دفاع از خودم اسلحه کشیدم و برای ترساندن آنها شلیک کردم. سه تیر به دیوار برخورد کرد اما باقی تیرها ناخواسته به آنها خورد و موجب مرگ سپهر شد. بعد از چند روز متهم گفته هایش را تغییر داد و این بار ...
سوداگر مرگ در چالوس دستگیر شد
فرمانده انتظامی شهرستان چالوس از دستگیری عامل تهیه و توزیع مواد مخدر در آن شهرستان خبر داد.
وعده های دروغین سارق به زن علاقه مند به مهاجرت
تواند مرا از طریق راه های غیرقانونی به کشور مقصد برساند. به همین دلیل با او قرار گذاشتم و طلاهای خودم را در اختیار او قرار دادم. قرار شد به زودی راهی ترکیه شویم، اما چند روز بعد ناگهان تلفن همراه بهروز خاموش شد. با اعلام این شکایت، با توجه به حساسیت موضوع، کارآگاهان وارد عمل شدند و با بهره گیری از شیوه های نوین کشف جرم هویت متهم را شناسایی کردند. در ادامه نیز مشخص شد او اهل کشور افغانستان است ...
2 قتل و یک گروگانگیری، در پرونده مخوف باغ سعادت آباد
... وی گفت: دو سال است که نگهبان خانه باغ هستم. مدتی قبل صاحبخانه باغ، یک کلت کمری در اختیارم قرار داد تا اگر لازم شد برای دفاع از خودم از آن استفاده کنم. ساعت 9 شب بود که سه مرد ناشناس وارد خانه باغ شدند. آنها به سمتم حمله کردند و مرا بشدت کتک زدند. حتی چند ضربه چاقو به سر و گردنم خورد. آنها می خواستند گوشی موبایلم را بدزدند، به همین خاطر برای دفاع از خودم تفنگ کشیدم و برای ترساندن شان شلیک ...
آرزو داشت در عملیاتی با رمز یا زهرا (س) شهید شود
کردم برادرم شهید شده است. رفتم دیدم ایشان حالش خوب است و به خانه برگشتم. اما در راه خانه هر کسی مرا می دید رویش را به سمت دیگر می کرد. پلاکارد سه برادر شهید موسوی را که دیدم شوک شدم. به بنیاد شهید رفتم. همسرم با لباس رزم در سردخانه بود. بدنش یخ زده بود. عمامه اش طبق وصیتش روی تابوتش بود. وقتی پیکرش را دیدم افتادم. اطرافیان گفتند بچه در شکمت از بین می رود و بلندم کردند. کار خدا بود انگار افتاده بودم ...
روایتی از حاشیه های سفر آیت الله رئیسی به سوریه
اطراف حرم بود. آنجا تقریبا در شبانه روز دو ساعت بیشتر برق ندارند و بسیاری از زیرساخت هایشان از جمله نیروگاه های برق توسط معارضین و داعشی ها نابود شده است. مثلا یک نیروگاه رفتیم بازدید کردیم داعشی ها موقع خروج از آنجا رفتند داخل توربین ها و قسمت های فنی نیروگاه نارنجک انداخته بودند و جوری تخریب و منهدم کردند که به عقل جن هم نمی رسید که اینطوری میشود یک نیروگاه را منهدم کنی تا مدتها طول بکشه دوباره راه ...
سرقت طلایی از مرد صراف
یکی از هم صنفی هایم 300 سکه فروختم و قرار شد سکه ها را شب به او تحویل دهم، به همین دلیل ساعتی قبل 300 سکه را داخل کیفم گذاشتم و در مغازه صرافی ام را بستم تا به خانه بروم و شب سکه ها را تحویل خریدار بدهم. موتورسیکلتم را روشن کردم و به طرف خانه ام به راه افتادم، اما هنوز مسافت زیادی را طی نکرده بودم که دو نفر ناگهان راه مرا سد کردند. آن ها به من حمله کردند، من هم تعادل موتورسیکلتم را از دست دادم و ...
بلای هولناکی که مرد تهرانی بر سر زنش آورد/ گلویم را برید و ..
چند ضربه به دست و پایم زد. وی ادامه داد: روی زمین افتاده بودم که به یکباره موهایم را کشید و گلویم را برید و بلافاصله از خانه بیرون رفت. من به سختی توانستم خودم را مقابل در برسانم و همانجا بیهوش شدم و همسایه ها مرا به بیمارستان رساندند. پلیس هنوز نتوانسته ردی از شوهرم پیدا کند، اما او چند بار با من تماس گرفته و من و خانواده ام را تهدید به مرگ کرده است. پزشکی قانونی جراحت های ...
اجرای حکم اعدام مردی که به دوست همسرش تجاوز کرده بود
خیابان را به رگبار بسته اند. بررسی ها نشان داد در این حادثه راننده تاکسی اینترنتی و یک مرد جوان به قتل رسیده اند و پسر 13 ساله ای هم زخمی شده است. مأموران چهار متهم را بازداشت کردند که مشخص شد عامل اصلی مدتی قبل با فردی کری خوانی مجازی داشته تا اینکه روز حادثه با تهیه اسلحه کلاشنیکف همراه برادرش و دو نفر از دوستانش برای انتقام از او به قهوه خانه می رود و حادثه را رقم می زند. دومین ...
حمله مرد خشمگین با شمشیر به فرزندانش | فرق پسرم را شکافت و تیغه را روی گردن دخترم فرود آورد! | خودکشی ...
...> دختر بزرگم به 27 سالگی رسیده بود ولی اجازه حضور خواستگاران را هم نمی داد. کار به جایی رسید که بالاخره دخترم از طریق قانونی اجازه ازدواج گرفت و به دنبال سرنوشت خودش رفت. در این شرایط وحشتناک به ناچار واحد آپارتمانی را اجاره کردم تا فرزندانم را از چنگ او نجات دهم و خودم نیز در کشاکش طلاق به خانه پدرم رفتم. قصد داشتم حق و حقوقم را از او بگیرم و بعد جدا شوم. در میان همین کشمکش ها روزی وقتی از ...
قتل وحشتناک زن تهرانی با پتو/ ماجرا چه بود؟+عکس
را به یک صندلی در پذیرایی خانه اش بستم که با مقاومت او مواجه شدم؛ در ادامه به سمت اتاق های دیگر رفتم و مقداری طلا پیدا کردم که الان پی بردم آنها بدلیجات بوده است. پس از سرقت طلا ها به دلیل اینکه چهره من مشخص شده بود از ترس آبرویم با پتوی طوسی رنگی که داخل خانه قرار داشت زن جوان را خفه کردم و از خانه بیرون رفتم اما با خودم فکر کردم اگر زن جوان هنوز زنده باشد لو می روم که به همین خاطر بازگشتم و رگ ...
نقشه شوم خواستگار تحقیرشده برای شهلا
بی قراری و استرس شدید ماجرا را اینطور بیان کرد : پس از راضی کردن خانواده ام برای خواستگاری از شهلا به خانه آن ها رفتیم؛ اما پدرش به دلایلی مخالف ازدواج ما بود. مرد متجاوز با بغض سنگین خود ادامه داد: پس از جلسه ناموفق خواستگاری با کشیدن نقشه شومی زندگی خودم و شهلا را به تباهی کشیدم. می دانستم که شهلا پس از تمام شدن وقت کاری اش در شرکت خدماتی چند دقیقه آن جا می ماند. پسر جوان ...
ربودن همسر سابق با آمبولانس!
.... پس از جدایی فکر می کردم زندگی راحت و بدون دردسری داشته باشم، اما اشتباه می کردم، چون از همان روز های اول مزاحمت های شوهر سابقم شروع شد. آدم ربایی با آمبولانس شاکی ادامه داد: مدتی گذشت تا اینکه اواخر اسفند سال قبل به خانه خواهرم رفتم و همان روز ابراهیم با من تماس گرفت و برای صحبت کردن داخل خیابان قرار گذاشت. او گفت از رفتارهایش خیلی پشیمان شده است و با حرف هایش مرا فریب داد و به محل ...
قتل هولناک پسر عمه همسر در دفاع از خود
بود و من او را مثل برادرم می دانستم. او سال ها در خانه ما زندگی می کرد و من آن روز خیلی تلاش کردم تا او را آرام کنم؛ اما نشد. همسرم برای دفاع از خودش قصد داشت با چاقو بهروز را بترساند که مجروح شد. با پایان دفاعیات متهم و ادعای او مبنی بر دفاع مشروع، قضات ادامه جلسه را به بعد موکول کردند. در ابتدای جلسه دوم مادر قربانی بار دیگر بر صدور حکم قصاص تاکید کرد و گفت به هیچ عنوان ...
زندان و دیه مجازات قتل پسرعمه
من در دفاع از خودم با او درگیر شدم و ضربه ای پرتاب کردم که به او برخورد کرد و زخمی شد. بعد از حادثه او را به بیمارستان منتقل کردم که پزشکان گفتند فوت شده است. بازداشت متهم همزمان با انتقال جسد به پزشکی قانونی، پیام بازداشت شد. او در جریان بازجویی های بعدی جزئیات بیشتری از حادثه را شرح داد. او گفت: من می دانستم محسن از مردی به نام یاسر 50 میلیون تومان طلب دارد. او هر چه تلاش کرد ...
من: پسر بیکار آسمان جُل شهرستانی/ او: دختر پولدار شیرازی
بغرنج تر می کرد. در مغازه ای مشغول کار شده بودم و سپیده باید ازصبح تا شب کنار مادر و خواهرم می ماند و این شرایط را سخت تر کرده بود. نه پولی برای اجاره خانه داشتم و نه اسباب و وسایلی که بتوانیم با آن زندگی کنیم. از صبح تا شب جان می کندم و به خانه که می آمدم توقع داشتم رفتار گرم سپیده را ببینم، اما هنوز به خانه نیامده بودم سرِ گلایه و شکایتش باز می شد. از همه چیز ایراد می گرفت. رفتار مادرم ...
زن 32 ساله: صمد در بانک به من پیشنهاد رابطه داد
زن 32 ساله گفت: من خودم یکی از قربانیان طلاق هستم چرا که وقتی کودکی خردسال بودم پدر و مادرم از یکدیگر جدا شدند و بدین ترتیب من و برادر کوچک ترم به خانه دایی ام رفتیم و در کنار آن ها به زندگی آشفته و پر از تلاطم ادامه دادیم. زن دایی ام با مهربانی من و برادرم را به مدرسه فرستاد ولی طولی نکشید که پدرم در یک حادثه ناگهانی دچار ایست قلبی شد و از دنیا رفت و مادرم نیز با مرد دیگری ازدواج کرد ...
تجاوز وحشیانه به 17 زن و دختر جوان تهرانی
.... من سه روز گیج بودم و وقتی حالم بهتر شد گوشی موبایلم را بررسی کردم و متوجه شدم اثری از شماره تلفن امیر و پیامک های او نیست. دختر جوان بعد از طرح این شکایت به پزشکی قانونی معرفی شد و کارشناسان آزار و اذیت او را تأیید کردند. درحالی که تلاش پلیس برای ردیابی پسر آزارگر و دوستش آغاز شده بود، شکایت مشابه دیگری به پلیس رسید. این شاکی نیز گفت پس از آشنایی اینستاگرامی با پسری ...
زن بیچاره متوجه رابطه پنهانی شوهر دومش با دخترجوانش در اتاق خواب شد
به گزارش سلام نو؛ مادر جوان الهه در ادعاهای هولناکی در دادگاه کیفری استان تهران گفت: بعد از طلاق با دخترم در تهرانپارس زندگی می کنیم، خودم از راه فروختن لباس و اجاره کردن غرفه، خرج زندگی را در می آورم، تا اینکه منصور با من آشنا شد او خودش را پلیس و سروان معرفی کرد و چون ظاهر فریبنده و سلاح و دستبند داشت باور کردم و او را وارد حریم زندگی ام کردم. او ادامه داد: مدتی نگذشته بود که دیدم ...
پیرزن بیچاره را تنها به خاطر دو میلیون تومان کشتم و حالا پشیمانم!
...:صاحبخانه زنی بازنشسته به نام سوسن بود که 72 سال داشت و به تنهایی زندگی می کرد. فقط گاهی اوقات مرد جوانی به خانه اش رفت وآمد داشت و کارهای او را انجام می داد. آخرین بار مردی را دیدیم که چند وسیله از این خانه خارج می کرد. یکی دیگر از همسایه ها گفت: ما هر روز پیرزن را می دیدیم، اما چند روزی بود از او خبری نبود و بوی تعفن از خانه اش به مشام می رسید. آخرین بار مردی 50 ساله را که همیشه به خانه پیرزن ...
آیا حق من این است؟!
مهره کمرم را سیاه کرده و کلیه راستم را نابود کرده بود. در سن 18 سالگی به تیپ 2 قوچان لشکر پیروز خراسان در گردان 122 گروهان دوم در محور فکه (خط مقدم) شبانه روز با بعثی های کافر درگیر بودم. درپاییز 66 نیز به هزار قله مریوان و ارتفاعات سورن مسئول میله مرزی شدم. در زمستان سخت منطقه یک شب که برف می بارید، برای گشت منطقه رفتم و شرایط جوی طوری بود که جلوی پای خودم را نمی دیدم. نگو که ...
اثبات دفاع در پرونده پیچیده قتل پسرعمه
و درگیری نیست، من به اتهام اختفای ادله جرم بازداشت شدم. وقتی من و همسرم، پسرعمه ام را به بیمارستان برده بودیم، پدر پیرم پارچه ها و پتوی خونی شده را به سطل زباله انداخته بود. بهروز پسرعمه ام بود و من او را مانند برادرم می دانستم. او سال ها در خانه ما زندگی می کرد و من آن روز خیلی تلاش کردم تا او را آرام کنم اما نشد. همسرم برای دفاع از خودش قصد داشت با چاقو او را بترساند که بهروز مجروح شد. با ...
جاگذاشتن سی سال اعتیاد روی میز انتشارات/روزی 150قرص و 8گرم تریاک!
شب نحر کردم! یعنی حتی راه قطعی که بلافاصله بمیرم را انتخاب نکرده بودم؛ بلکه راهی را انتخاب کرده بودم که بیشترین درد را بکشم؛ آن هم به صورت ناآگاهانه و ناگهانی. فقط یادم هست تعداد زیادی قرص دیازپام 10 خوردم و تنها در خانه آن جان کندن تاریخی را تجربه کردم... یادم می آید که تلویزیون داشت دعای جوشن کبیر پخش می کرد. اصلاً آن روزها را یادم نمی رود. توی تنهایی خودم تا دو و سه نصف شب دست و پا ...
شوهرم مجبورم می کند دوستان دوران دبیرستانم را به خانه بیاورم و با او آشنا کنم ...
برای اولین بار دزدی کرده ای، عیبی ندارد و تو را می بخشیم! با این تحقیرها و سرزنش ها آن قدر سرشکسته می شدم که فقط اشک هایم با من همراهی می کردند. اکنون نیز مدتی است همسرم مرا به باد کتک می گیرد و از من می خواهد تا تعدادی از دختران دوران دبیرستانم را به خانه بیاورم و با او آشنا کنم. اما من نمی توانم وجدانم را زیر پا بگذارم و دختری را به روز سیاه بنشانم به همین خاطر همسرم فقط با این بهانه ...
تاوان اشتباه مادر با خیانت دخترش/ سرنوشت آن ها بهم گره خورده
دوران زندگی، آینده ام را نیز به نابودی کشاند، ولی چاره ای جز ورود به دنیای تاریک، نداشتم. از آن روز به بعد به سختی در خانه های مردم کارگری می کردم تا هزینه ها و مخارج زندگی خودم و دخترم را تامین کنم چرا که تهیه دارو های اعصاب و روان برایم بسیار مشکل بود، ولی نمی توانستم از درمان جگرگوشه ام چشم پوشی کنم. سرانجام او را با همین شرایط به مدرسه فرستادم تا شاید با ادامه تحصیل به جایی برسد، اما او نیز ...
بوی تعفن راز قتل زن تنها را بر ملا کرد!
و به تنهایی زندگی می کرد. فقط گاهی اوقات مرد جوانی به خانه اش رفت وآمد داشت و کارهای او را انجام می داد. آخرین بار مردی را دیدیم که چند وسیله از این خانه خارج می کرد. یکی دیگر از همسایه ها گفت: ما هر روز پیرزن را می دیدیم، اما چند روزی بود از او خبری نبود و بوی تعفن از خانه اش به مشام می رسید. آخرین بار مردی 50 ساله را که همیشه به خانه پیرزن رفت وآمد داشت در کوچه دیدیم و حال سوسن را ...