سایر خبرها
مرگ معمایی خانم والیبالیست/ آیا دست مادر به خون او آلوده است؟ + تصویر
...> با اعلام این موضوع، مادر مقتول به دادسرای جنایی تهران احضار شد و برای روشن شدن نقش او در مرگ دخترش تحت تحقیق قرار گرفت. گفت وگو با مادر شیما ادامه این گزارش را در گفت وگوی خبرنگار ما با مادر شیما بخوانید. شما چطور متوجه حال وخیم شیما شدید؟ حدود 20 روزی می شد که حال دخترم بد بود. او موقع تمرین والیبال زمین خورده بود. روز حادثه از باشگاه با پسرم تماس ...
ناگفته هایی از نجات آثار موزه ها در روزهای آغاز جنگ ایران و عراق
شنیده هایی که از خوزستان درخصوص خطراتی که ممکن بود متوجه آثار و اشیای موجود در این منطقه و دیگر مناطق شود، دچار یک سر در گمی همراه با تشویش شده بودیم. دورانی که هرگز از خاطر ما حذف نخواهد شد و همواره با ما در همه این سال ها زندگی کرده است. این چند نفر... . نگرانی های خود درباره شرایط ویژه در خوزستان و نیاز به سرعت بخشی در نجات آثار و اشیای فرهنگی موجود در منطقه را به گوش رئیس د ...
بخشش دختری که مادرش را کشته بود توسط پدربزرگ و مادربزرگ
داده و بر اثر سقوط از پله ها فوت شده؛ اما آثار کبودی روی بدن او نشان از درگیری و ضرب و شتم می داد. ضمن اینکه مأموران در بررسی داخل خانه با آثار لکه های خون روبه رو شدند و از طرفی همسایه ها می گفتند شب قبل صدای دعوای این زن و دخترش را شنیده اند. در این شرایط دختر جوان مقتول که با او زندگی می کرد بازداشت و در بازجویی ها به درگیری مرگبار با مادرش اعتراف کرد. او گفت: پدر و مادرم 7سالی می شد که جدا از ...
مخالف تاکسیدرمی پیروز بودم | شوکه شدم وقتی چنین پیشنهادی دادند... | هر کاری می کنم مرگ پیروز فراموش نمی ...
. بعد از مرگ پیروز از سازمان (سازمان محیط زیست) بیرون آمدم و دیگر پایم را آنجا نگذاشتم و با شرایط موجود، دیگر هم پایم را آنجا نخواهم گذاشت. در جریان تاکسیدرمی بودم اما پیگیرش نبودم. تا چند روز پیش که تماس گرفتند و گفتند برایشان عکس از صورت پیروز بفرستم. چون تاکسیدرمی به مرحله صورتش رسیده است. من هم عکس ها را فرستادم و نمی خواستم اختلالی در کارشان ایجاد بشود. اما همچنان نظرم این است که چون موارد ...
زندگی معمولی و فوتبال زیرزمینی در روزهای موشک باران دزفول + تصاویر
زیر زمین بیرون بیایم. کمی که بزرگ تر شدم و به مدرسه رفتم، بهتر معنا حملات موشکی را درک کردم، مدرسه ام در خیابان پیروزی بود و آنجا هرازگاهی مورد حملات موشکی دشمن قرار می گرفت. یک روز مشغول درس خواندن بودم که شیشه های کلاس به شدت تکان خورد، زیر پایم بدجوری لرزید، همین تکان باعث شد که معلمم بیهوش شود. هاج و واج به اطراف نگاه کردم، دیدم دوستانم هم ترسیده اند، مدتی نگذشت که معلم های دیگر به ...
خلاصه سریال گیلدخت + دانلود قسمت 57 و 58 سریال گیلدخت
میگه همه اینارو صفی گفته که آسیه میگه تو هنوز نمی دونی پاتو کجا گذاشتی. شازده آصف میرزا و دو تا از تفنگ چی هاش هنوز نتونستن اسماعیل رو پیدا کنن. پسری که ناجی اسماعیل بود دوباره اون را تو جنگل پیدا کرده و بهش میگه یک فوج سواره به دنبالتن و نمی دونستم انقدر دشمن داری که اسماعیل میگه چند روز از تیر و تفنگ عمارت گذشته که او میگه من چیزی از حرف هایی که میگی نمی فهمم، حالا هم دستت و بده به من ...
شگرد جالب نوجوان 12 ساله دردفاع از خرمشهر
...، همان ها اسلحه دستشان گرفتند، جنگ پارتیزانی تمام عیار در کوچه پسکوچه های خرمشهر راه انداختند و تا 35 روز خواب را بر چشم بعثی ها حرام کردند. بعد از 40 سال هنوز هم حرف های نگفته زیادی از خرمشهر هست و شاید قصه اولین شهید نوجوان خرمشهر از قلم افتاده باشد و ماجرای بهنام؛ نوجوان 12 ساله شر و شوری که موی دماغ بعثی ها شده بود را خیلی ها نشنیده باشند. محال است خاطرات بهنام محمدی از ...
توهم زایی که به تازگی بین برخی جوانان محبوبیت پیدا کرده
. تقریبا یک ساعت به همین شکل بودم، بعد از یک ساعت به حالت نرمال برگشتم . ایمان ادامه می دهد: بچه ها گفتند که چون زیاد زدم، این اتفاق برایم افتاده و شانس آوردم بی هوش نشدم. از او می پرسم بعد از آن اتفاق باز هم کتامین می زنی؟ او می گوید: فازش خیلی خوبه از اسید بهتره، اما راستش می ترسم و کمتر می زنم . کی هول k hole و دیدن موجودات عجیب نوید 21 سال دارد و قبل از هر توضیحی می گوید: من ...
ماجرای فرار جنایتکار مخوف از زندان
؛ برای همین هم اداره امور رفاه خانواده آمریکا به محض مشاهده حال و روز کتلین، نوزادش را از او جدا کرد و به پرورشگاه سپرد. به این ترتیب دربه دری های چارلز از سال 1943، یعنی اولین سال تولدش شروع شد. کتلین بعد از مدتی با فریب کارکنان پرورشگاه، کودکش را دوباره به خانه آورد. در آن زمان کتلین وارد یکی از بزرگ ترین باندهای سرقت شده بود و مراقبت از چارلز به عهده مادربزرگش بود. کتلین که به زندان ...
صنیع خانی: موفقیت هایی که در زمان جنگ داشتیم به دلیل همدلی کامل بین مردم، دولت و رزمندگان بود
تومان رساندیم. برخی از وزرا آمدند و آن 3 هزار تومان را پس دادند و گفتند با همان 7 هزار تومان امورات مان می گذرد. خود من یکی از این افراد بودم که در شرکت گسترش خدمات بازرگانی عضو هیئت مدیره بودم. یک روز معاون اداری مالی به من نامه نوشت که آقای صنیع خانی حقوق شما در اینجا 13 هزار و 750 تومان است، شما از سپاه چقدر می گیرید؟ به ما بگویید تا مابه التفاوت را بدهیم. من گفتم که از سپاه 5 هزار تومان حقوق و ...
روایت تسنیم از ایاد برام زاده ملقب به بابا ایاد لقبی که رهبر انقلاب به او داد
به گزارش خبرنگار تسنیم از اهواز، حاج ایادبرام زاده زاده آخرین ماه سال 1340 در خرمشهراست. هفده ساله بود که با دست خالی جلو بعثی ها سینه سپر کرد. یک چشمش را در مقاومت از خرمشهر جا گذاشت و کف و سه انگشت دست راستش را هم در عملیات بیت المقدس آزاد سازی خرمشهر ار دست داد و در عملیات والفجر هشت و کربلای چهار شیمیایی شده و از آن روزها حدود چهل ترکش در جمجمه و کمرش به یادگار دارد. حالا بابا ایاد راوی روزها ...
فیلم دفاع مقدسی که با دو میلیون تومان ساخته شد/ کل دنیا درباره جنگ هایشان فیلم می سازند ولی اولویت ...
الخصوص سوم خرداد ساخته نشده است. کمی ریزبینانه تر نگاه کنیم و به عقب تر بازگردیم، دو ماه پیش سال تحویل شد و دو مناسبت ملی و مذهبی یعنی عید نوروز و ماه مبارک رمضان با یکدیگر همزمانی داشتند و تنها دست آورد تلویزیون دو سریال بود. به بهانه سوم خرداد و اینکه چرا تلویزیون در زمینه مناسبتی سازی مثل قبل عمل نمی کند، به گفت وگو با مهدی صباغ زاده، تهیه کننده سینما و تلویزیون پرداختیم که در سال 1365 ...
روزی که اکبر گودرزی سرکرده گروهک فرقان تیرباران شد
ه های ساختمان را از پایین به بالا غلتیدند و خود را به اتاق گودرزی رساندند و نارنجکی را داخل اتاقش انداختند و اکبر گودرزی ناله ای کرد و بی حال افتاد. در روز انهدام خانه تیمی اکبر گودرزی، رهبر گروه فرقان، ماموران به لیستی 80 نفره دست یافتند که نشانگر برنامه ترور های آینده این گروه بود. چند روز بعد تقی رئیسیان یکی از شاهدان عینی، جریان زد و خورد و دستگیری رهبر و یک نفر دیگر از ...
زندگی ما پس از مرگ دخترم نابود شد
به گزارش تازه نیوز، پدر و مادر دختر 22 ساله ای به نام تینا روز گذشته در شعبه دوم دادسرای جنایی تهران حاضر شده و از بازپرس وهابی درخواست کردند که به آنها کمک کند تا انگیزه دخترشان را از خودکشی بفهمند. تینا اواخر اردیبهشت ماه امسال با مصرف قرص به زندگی خود پایان داد.او در تاریکی شب زمانی که اهل خانواده خواب بودند اقدام به مصرف مقدار زیادی قرص کرده بود و صبح روز بعد وقتی مادرش از خواب بیدار شد تعجب ...
ناگفته هایی از نگهداری موزه ها در روزهای آغازین جنگ تحمیلی/ چه کسانی حافظ میراث فرهنگی کشور بودند؟
میراث آریا : در طول تاریخ هرکجا با نام جنگ برخورد می کنیم، واژه هایی هولناک مانند خرابی، ویرانی و مرگ در برابر دیدگان ما صف می کشند. واژه هایی که ممکن است تا سال های سال در هربار تکرار به باز کردن یک زخم کهنه و چرکین منجر شوند. زخمی که امکان دارد نه تنها با مرگ یک یا چند عضو از یک خانواده قسمتی از خاطرات ما را به زیر گل ببرد، بلکه این امکان را دارد تا با خود بخشی از هویت تاریخی و فرهنگی ما را نیز ...
روایت مرگ مغزی دخترک 10ساله و تصمیم عاشقانه والدینش
سوال او شوکه شده بودم، گفتم: بارانم نمی دانم. اما باران با تاکید به من گفت: حتما بپرس و فردا و پس فردا و هفته بعد هم مدام این سوال را از من می پرسید. من دوست نداشتم دخترک کوچکم در این فکر باشد، اما او مدام از من سوال می کرد. بعد از چند وقت بدون اینکه از کسی پرسیده باشم و پیگیری کرده باشم، گفتم: سن شما کم است به بچه ها کارت اهداء عضو نمی دهند. تنها 3 هفته بعد از این صحبت هایمان، باران مرگ ...
25 درصد از خانواده های ایرانی تک فرزند هستند
می آورد که از پرورشگاه یک برادر برایش بیاوریم! به جز اینها، یکی از بزرگ ترین دغدغه هایی که دارم این است که اگر در آینده اتفاقی برای ما بیفتد، فرزندمان بسیار تنها می شود! فاطمه مادر یک نوجوان 16ساله: شاغل بودم و زمانی که دخترم به دنیا آمد، خیلی زود مجبور شدم او را در مهدکودک ثبت نام کنم. از 4سالگی به بعد یک مشکل عجیب داشتیم. هر روز دست یکی از دوستان هم سال یا کوچک تر از خودش را ...
شیخ باران و سوره ی نیلوفر
مادربزرگ مهربان و ساده. عرفان بهترین وقت مردن حائلی برای ندیدن واقعیت نیست وماموریتی برای تزیین موقعیت های حاد و نامقبول ندارد. این عرفان، زاده بطن حقایق وعینیات است.بهترین وقت مردن بهترین وقت مکاشفه هم است. مکاشفه های موقعیتی و پدیدارشناسانه برای فهم چالش بزرگ این داستان یعنی گزاره ی واقعا دوست داشتی بمیری؟کیانوش راد در این داستان راوی حکایت جماعتی ست که در سه مقوله عشق و مرگ وحیرت مخرج مشترک ...
شهید نجفی از کُهوا تا خرمشهر
د ولی چه فایده؟حکم نوشدارو بعد از مرگ سهراب را داشت حتی در اثر آتش توپخانه خودی ترکشی به حاج فایز جمال سیرت اصابت کرد..ما را به شهر بصره بردند و بعد از چند روز اسارت بعثی ها را پریشان دیدیم که باخبر شدیم خرمشهر آزاد شد و آرزوی همه ما علی الخصوص شهیدنجفی آزادی خرمشهر بود.... گردان امام هادی ساعت حدود 10 صبح 18 اردیبهشت 1361 چنین سرنوشتی را به چشم دید. عبداالله همیشه نسبت به مسائل دفا ...
چرا لوسی صورت مامانش رو گاز گرفت؟
صدایی که بود، اشتباه شنیدم چون دقیقا گفت گاز گرفته؛ برای همین سئوال کردم ببخشید متوجه نشدم، گفتید چه اتفاقی برایتان افتاده؟ و زن دوباره تکرار کرد: دخترم صورتم را گاز گرفته!. از فرط تعجب شاید برای چند لحظه فقط به صورت زن خیره مانده بودم و کمی بعد پرسیدم دخترتان بیمار است یا مشکلی دارد؟ زن با آرامی خندید و گفت: نه واکسن هایش را زده ام از این بابت خدا رو شکر نگرانی ندارم. همچنان با ابهام ...
رونمایی پژمان بازغی از عکس دخترش | استوری پژمان بازغی اشک همه را درآورد
پژمان بازغی در متن عکسی که منتشر کرد، نوشت: (( پایان یک سال تحصیلی دیگه،خداروشکر که اینقدر بزرگ شدی دخترم، آرزوی سلامتی دارم برای همه دختران نوجوان کشور عزیزم که مقتدرانه در وطنشان زندگی کنند وقوی وپایدارباشند.)) پژمان بازغی 48 ساله و متولد مرداد ماه است. پژمان بازغی تنها یک دختر دارد. پژمان بازغی چند سال متوالی مجری برنامه کودک شو بود و در آن برنامه بارها از علاقه اش به بچه و دخترش ...
دختر 16 ساله در دام پسر متجاوز افتاد
زندگی می کرد. او همان موقع با پسری دوست بود و گاهی سیگار می کشید و مادرم که این موضوع را می دانست، حرف زدن با او را قدغن کرده بود، ولی ما، همچنان دور از چشم مادرم با هم دوست بودیم. این دختر آهی کشید و ادامه داد: سال که تمام شد، سمیرا از آن مدرسه رفت و ما دیگر همدیگر را ندیدیم. چند ماه پیش از طریق اینستاگرام دوباره همدیگر را پیدا کردیم و بسیار مشتاق بودیم که همدیگر را ببینیم؛ مخصوصاً که ...
خشم نامادری کودک 6 ساله را به کام مرگ برد
مأموران گفت: 3 سال قبل با پدر این بچه که از زنش جدا شده بود ازدواج کردم و این در حالی بود که از همان روز قرار بود این پسربچه کنار مادرش زندگی کند و در این سال ها زندگی آرام و بدون حاشیه ای داشتیم تا اینکه 4 ماه قبل ناگهان شوهرم فرزندش را به خانه آورد و از همان روز دردسر های زندگی ما شروع شد. وی افزود: فرزندی ندارم، اما پسر همسرم را مثل فرزند خودم می دانستم و دوستش داشتم، اما مادرش هر روز ...
لبخند دخترانه به شیطان
و محبت پدرم احساس نمی کردم. وقتی از احساس و علاقه اش نسبت به نوید حرف می زد خون در صورت رنگ پریده اش جریان پیدا کرد اما یادش آمد که به خاطر اعتمادش چه بر سرش آمده است. نوید به او گفته بود که به همراه دوستش کارگاه تولیدی زده اند و تمام سرمایه اش را در آنجا گذاشته است به همین دلیل از نظر مالی در شرایط خوبی نیست و یکبار بعد از چند روز که از او بی خبر بودم به من گفت که تصادف بدی کرده است و ...
در فتح خرمشهر عراقی ها غافلگیر شدند/ در جبهه حداقل سه بار مرگ را با چشم هایم دیدم/ ما چیزی جز سرافرازی ...
طبع بود یخش که آب شد و فهمید از طرف حاج اکبر صابری با او تماس می گیریم کلا کن فیکون شد و سریع قبول کرد. با شوخ طبعی خاصی گفت: خب دختر جان زودتر بگو از طرف حاج اکبر هستی تو با این زبانت باید عضو تیم مذاکره کننده باشی... آن روز با او قرار گذاشته بودم مردی که هنوز یادگاری دوران دفاع مقدس را با خود به یدک می کشید تا به حال او را ندیده بودم و در دفتر هفته نامه اتحادجنوب منتظرش بودم ...
کلوز آپ از خونین شهر
اصلا آن قدر زیبا بود که به آن محمره می گفتند. به معنای عروسی که هزار بزک کرده تا به خانه بخت برود. حتی بیراه هم نام به نام نشد وقتی خرمشهر شد. از بس برو بیا داشت. رونق داشت، خوش می گذشت. زندگی داشت. اصلا بیکار نداشت. کسی غصه آب و نان نمی کشید. کشتی به کشتی بار می آورد و می برد. خانه و هتل ساخته می شد. دقیقا اصطلاح پول پارو کردن برای خرمشهر بود. جنگ که شد، تانک ها که آمدند، موشک ها نقل و نبات سر عروس هزار رنگ شد، هر کس جانی داشت، برداشت و برد. وقت رفتن درها را هم قف ...
بگو در چه حالی؟ بگویم چه کتابی بخوان!!
تقاص تمام خلافکارهای دستگیر شده در کتاب های دیگر را که به محض عطسه کردن دستگیر می شوند، پس می دهد. • چراغ ها را من خاموش کنم (زویا پیرزاد) یکی روز صبح از خواب بیدار می شوید و می بینید اسب سفید آرزوها آمده و خانه همین همسایه بغلی پارک کرده، بعد همین جوری الکی خوش می شوید و بعد از چند روز می فهمید آن اسب سفید، در واقع گوساله ای بوده که رنگش کرده اند. اگر دنبال دو کلمه حرف ...
صبحانه خبری 3 خرداد 1402؛ از نقض حکم اعدام دو محکوم ناآرامی های 1401 و تایید حکم یکی از آن ها تا تنش در ...
. انشاالله در موقعیت مناسب یک مصاحبه خوب ترتیب می دهیم و کامل شرایطی که داشتم و پشت سر گذاشتم را قشنگ توضیح می دهم تا خیلی از مردم و هواداران فوتبال در جریان آن قرار بگیرند. تعیین وقت رسیدگی به پرونده نیلوفر حامدی و الهه محمدی مسعود ستایشی سخنگوی قوه قضاییه از تعیین وقت رسیدگی به پرونده الهه محمدی و نیلوفرحامدی خبرنگاران بازداشتی ناآرامی های مربوط به مرگ مهسا امینی در پاییز 1401 خبر داد ...
کتاب های نخریدنی
و انواع لگوهای ساده از اسباب بازی هایی بود که بیشتر بازی می کردیم. بازی در باغچه و ساختن رؤیاهای گلی هم خیلی شیرین بود یا گنج پیداکردن در اتاق های تو در توی خانه مادربزرگ ها که معماری های خاص سنتی داشتند. نمی دانم کتاب یا بازی کدام بیشتر در شخصیتم مؤثر بودند؛ ولی این را یادم هست که هر وقت قرار بود هدیه ای بگیرم و انتخابش را به خودم می سپردند، انتخاب اولم کتاب بود. فضای مجازی چه فرصت ها و ...