عذاب وجدان از قتل جوان بی گناه؛ انتقام اسیدی قاتل از برادرش!
سایر منابع:
سایر خبرها
مردی که همسرش را به خاطر سوءظن کشته بود بعد از 10سال از قصاص نجات یافت کد خبر: 874647 / دیروز, 08:40 / ...
یک غریبه روی گوشی همراه همسرم افتاده بود و من به موضوع مشکوک شدم و گمان کردم او به من خیانت کرده است. من و همسرم سر این موضوع با هم درگیر شدیم و نمی دانم چطور شد که در یک لحظه او را خفه کردم. من وقتی به خودم آمدم که دیگر همسرم نفس نمی کشید. خودم ترسیده بودم که همان لحظه با پلیس تماس گرفتم... قاتل بیمار روانی است به دنبال اعتراف های مرد جوان، پدر و مادر وی مدارکی را به پلیس ارائه دادند و ...
زن شوهرکش از چوبه دار نجات یافت
به گزارش جنوب نیوز به نقل از اعتمادآنلاین؛زنی که همسرش را به قتل رسانده و راز جنایتش پس از هشت ماه فاش شده بود دو سال بعد از ارتکاب قتل از سوی فرزندانش بخشیده شد و از قصاص نجات یافت. به گزارش سایت جنایی، این زن در ماه های اولیه قصد داشت جنایت را به گردن مردی از آشنایان بیندازد، اما بعد از گذشت هشت ماه اسرار جنایت را فاش کرد و باعث شد مرد آشنا از اتهام قتل تبرئه و آزاد شود. ...
جنایت در سوءظن جنون آمیز
این اظهارنظر شایان بار دیگر تحت بازجویی قرار گرفت و گفت: 10 سال قبل وقتی فهمیدم به بیماری دوقطبی مبتلا هستم، حق طلاق را به همسرم دادم و از او خواستم اگر روزی بیماری افسردگی من بدتر شد و حال خودم را نمی فهمیدم، 2 فرزندم را بردارد و مرا برای همیشه ترک کند تا به آنها آسیبی نرسانم ولی آن روز وقتی دیدم به طور مشکوک با تلفن حرف می زند، گمان کردم در حال خیانت کردن به من است. به همسرم گفتم به ...
حمله سامورایی ها به ویلای تاجر ایرانی
خانه نشسته بودیم که شبانه 4 نفر که صورتشان را با نقاب سیاه پوشانده بودند وارد خانه ما شدند و با شمشیر و قمه مرا زخمی کرده و همسرم را تهدید به مرگ کردند. بعد هم به زور هر چه دلار و طلا و اموال قیمتی در خانه داشتیم سرقت کردند. ردپای یک آشنا مأموران در نخستین گام پس از بررسی اموالی که سرقت شده بود، ارزش ریالی آن را معادل 3 میلیارد و 700 میلیون برآورد کردند. با توجه به اینکه مرد ...
بستگان مرد اعدامی، از خانواده اولیای دم انتقام گرفتند
خانه مان آتش انداختند که موفق نشدند خانه ما را به آتش بکشند. این در حالی است که حتی خواهر مرد اعدامی مرا هم چند بار تهدید به قتل کرده است. در این مرحله مأموران دوربین های مداربسته مقابل خانه مقتول را بازبینی کردند که معلوم شد زمانی که مرد کارگر از خانه خارج شده، دو مرد با کلاه های نقابدار که دست یکی چاقو و دیگری چوبدستی بوده به وی حمله ور شده اند و بعد از زخمی کردن او پا به فرار گذاشته ...
قرار مرگ در زیرزمین خانه قدیمی/ عموی جنایتکار و دیگر عاملان جنایت اصرار بر بی گناهی دارند
...> به همین خاطر همیشه با هم رفیق بودیم. اما چند ماه قبل بهنام در ماشین من مواد مخدر جاسازی کرده بود تا من به جرم حمل مواد مخدر به زندان بروم که متوجه ماجرا شدم و مواد را از ماشینم خارج کردم و برادرزاده ام به هدفش نرسید. من از رفتار برادرزاده ام شوکه بودم و علت این رفتار را نمی دانستم. بعد از آن شب دنبال فرصت مناسبی بودم تا او را ادب کنم. چند باری نقشه کشیدم تا او را به جایی ...
قتل جوان روستایی به دست دهیار / در کن و سولقان رخ داد + جزییات
دهیار در روستا مشغول به کار شدم. مقتول فامیل دورم بود اما متوجه شدم او در زمین های منابع طبیعی ساخت و سازهای غیر قانونی انجام داده است. چندین بار با او صحبت کردم و از او خواستم دست از این کار بردارد اما بی فایده بود و او به کار خودش ادامه می داد و من هم مجبور شدم این تخلف را گزارش کنم.قصدم قتل نبود. مقتول چند بار به همراه چند نفر به سراغم آمد و معترض بود که چرا ماجرای ساخت و سازهای غیر قانونی او را ...
قتل خونین پسر جوان به دست عمویش در زیرزمین خانه / انگیزه جنایت چه بود؟
خرداد ماه سال 99 پسرجوانی به نام بهنام در زیرزمین خانه ای 3 طبقه در شهرری با ضربه های متعدد چاقو کشته شد و ماموران برای رازگشایی جنایت به تکاپو افتادند. شواهد نشان می داد این پسر در جدال با عموی جوانش به نام نادر و چهار دوست وی کشته شده است. با افشای این ماجرا نادر بازداشت شد و گفت: چند ماه قبل بهنام در ماشین من مواد مخدر جاسازی کرده بود تا من به جرم حمل مواد مخدر به زندان ...
مرد میانسال با اسید برادرش را سوزاند
اسیدپاشی سوخته بود؛ بررسی های اولیه نیز نشان می داد، مرد میانسال از سوی برادرش هدف اسیدپاشی عمدی قرار گرفته است که همین کافی بود تا متهم پرونده بازداشت شود. بدین ترتیب متهم برای تحقیقات ابتدایی به شعبه سوم دادسرای جنایی تهران منتقل شد و هنگامی که مقابل قاضی جنایی قرار گرفت، گفت: 13 سال قبل تحت تاثیر حرف های برادرم دست به قتل زدم؛ مقتول هم محلی ما بود؛ برادرم هم می گفت که او مزاحم همسر من ...
ماجرای عجیب قتل برای ازدواج با دختر 14 ساله
بهتر از این است که وقتت را تلف کنی. مادرم بعد از اینکه پدرم زندانی شد با مرد دیگری وارد رابطه شده بود. البته پدر و برادرم از اینکه من و مادرم با افرادی ارتباط داریم خبر نداشتند. تا اینکه به طور ناگهانی برادرم از زندان آزاد شد. آزاد شدن او زندگی ما را به هم ریخت. مادرم به رامین گفت پوریا اجازه نمی دهد تو با خواهرش ازدواج کنی. یک روز متوجه شدم رامین، پوریا را به قتل رسانده و جسدش را دفن کرده است ...
عذاب وجدانی که مادر می داد باعث رفتن دختر به کلانتری شد!
سکوت من، ماجرای نصیحت مادرم را فهمیده بود، با او دعوا کرد و کارشان به کتک کاری کشید. مدتی بعد پدرم یک عروسک زیبا برایم خرید و باز هم مرا وسوسه کرد که رفت و آمدهای دیگران به خانه خودمان را به او گزارش بدهم. من هم که در عالم کودکی هیجان زده شده بودم، از یک مرد غریبه برایش گفتم که چند بار به منزل ما آمده بود. این موضوع موجب شد تا پدرم کارش را در شهرستان رها کند و به دنبال شکایت برود. خلاصه خبرکشی های ...
قتل مرد زندانی بعد از آزادی/ قاتل: دستور آدمکشی داشتم
سرنوشت برادر پریا اطلاعی ندارد، گفت:از 2 سال قبل وقتی پریا 14 ساله بود با او آشنا شدم. ما به یکدیگر علاقه مند هستیم و من با موافقت مادر پریا به خانه آن ها رفت وآمد دارم. در این مدت فقط یک بار برادر پریا را دیده بودم و اطلاعی از سرنوشت وی ندارم، اما پسر جوان در ادامه تحقیقات وقتی مچ خود را باز شده دید، به بن بست رسید و پرده از جنایت برداشت. وی گفت:2 سال پیش وقتی با پریا آشنا شدم فهمیدم پدر و ...
زن خطاکار به احترام محرم بخشیده شد
یکی از روز های مردادماه 1400 به مأموران پلیس تهران خبر رسید مردی زخمی سه روز پس از انتقال به بیمارستان بر اثر شدت جراحات فوت کرده است. با اعلام این خبر، تیمی از مأموران راهی بیمارستان شدند و در آنجا با جسد مرد میانسالی به نام حبیب روبه رو شدند که با اصابت ضربات جسم سخت به سرش به قتل رسیده بود. بررسی ها حکایت از آن داشت، مرد فوت شده همراه همسر و فرزندانش، سرایدار شرکتی در شمال غرب ...
متهم: فرمان قتل داشتم
نشان می داد که محمد بعد از وقوع حادثه به خانه مرد گمشده رفت و آمد دارد. او وقتی در این باره تحقیق شد گفت که از ماجرای گم شدن محمود خبر ندارد. وی ادامه داد: من مدتی قبل با خواهر محمود آشنا و به او علاقه مند شدم. مادرش فریبا هم در جریان ارتباط ما بود و من به خانه شان رفت و آمد می کردم. محمد، اما در تحقیقات فنی به قتل محمود اعتراف کرد. او گفت: در جریان رفت و آمد به خانه شهلا متوجه شدم که پدر و برادرش ...
رابطه نامشروع زن 60 ساله با مرد بنگاهی | دختران زن خائن: مادرمان را در شرایط بدی دیدیم
ام را به عنوان مهریه به نام او سند بزنم. اما من قبول نکردم و همین موضوع باعث شدیدتر شدن اختلاف میان ما شد. مدتی بود به رفتارهای همسرم مشکوک شده بودم تا اینکه او را تحت نظر قرار دادم و متوجه شدم با مرد بنگاهی به نام اکبر در رفت و آمد است. اکبر 47 سال دارد و بنگاهش سر خیابان ما است. من که از رابطه پنهانی همسرم و اکبر شوکه شده بودم، ماجرا را به دخترانم گفتم و از آنها کمک خواستم. آخرین بار ...
ماجرای انتقام گیری مرگبار عمو از برادرزاده
نیاورد و جان باخت. پلیس با توجه به شواهد به دست آمده پنج مرد از جمله عموی مقتول را بازداشت کرد. اسکندر، عموی سینا، به قتل برادرزاده اش اعتراف کرد و گفت: مدتی قبل سینا در ماشین من مواد مخدر جاساز کرده بود تا بازداشت شوم اما متوجه شدم و خودم را از دامی که برایم پهن کرده بودند نجات دادم. بعد از آن بود که تصمیم گرفتم او را گوشمالی دهم. چند بار با سینا تماس گرفتم. جواب تلفن را نداد. از طریق یکی ...
کارآگاه بازی پسر مقتول، قاتل را گرفتار کرد
برادرش در بیمارستان بازداشت شدند. من و شاهدان حادثه با چشمان خودمان دیدیم که عموی آن پسری که با او درگیر شده بودم پدرم را با چاقو زد، اما او در بازجویی ها قتل را به گردن همدستان فراری اش که برادر زاده هایش هستند، انداخته است. شناسایی وی ادامه داد: در این مدت مأموران پلیس و اعضای خانواده ام به دنبال متهمان فراری بودیم تا اینکه مدتی قبل متوجه شدیم یکی از متهمان به تهران فرار کرده است. ما ...
برزخ بخشش و قصاص
این را جمعه عموری، برادر یاسر با صدایی لرزان می گوید. او هر لحظه نگران است حکم قصاص برادرش اجرا شود. یاسر شش سال پیش و به اتهام قتلی ناخواسته به قصاص محکوم شد. خانواده مقتول اعلام کردند در ازای پرداخت سه میلیارد و 800میلیون تومان از قصاص او می گذرند، اما مدت هاست مهلت آنها برای پرداخت کامل دیه تمام شده و حالا جمعه امیدوار است با کمک خیران و مردم، باقی دیه نیز جمع آوری شود. جمعه موقر و ...
پایان زورگیری های وحشتناک گروه خشن
که در درگیری با یکی از سارقان چهره او دیده بود موفق به شناسایی او شدند. به این ترتیب با شناسایی متهم جوان، او بازداشت شد و در بازجویی ها به سرقت های سریالی اعتراف کرد و گفت: در زندان با دوستانم آشنا شدم و قرار گذاشتیم بعد از آزادی از زندان، سرقت های جدیدی را شروع کنیم. خودرو های پژو و پراید را از کنار خیابان سرقت می کردیم و با آن ها مسافر مثلا مسافرکشی می کردیم، اما در واقع بعد از ...
من بی عفت نیستم ! / شوهر دومم برای پسرخاله بی حیا و شوهر اولم نقشه دارد !
نامناسبی با من داشته باشد. خلاصه در این شرایط کار می کردم و با تنها پسرم به زندگی ادامه می دادم تا این که 7 سال بعد پدر بزرگم مردی را برای ازدواج با من معرفی کرد . سعید متاهل بود و من باید همسر دوم او می شدم ،با وجود این پدر بزرگم آن قدر از دست و دلبازی و خوبی های سعید در گوشم زمزمه کرد که بالاخره پای سفره عقد نشستم و او روز بعد از ازدواج مرا به مشهد آورد و در خانه زندانی کرد. او چند شب به خانه نمی آمد و ...
آتش افروزی مرگبار در پارک کودک
ادامه تحقیقات مأموران به پرس و جو از خانواده قربانی پرداختند. خواهر شاهین گفت: 3 روز قبل از این ماجرا مهرداد به خانه ما زنگ زد و سراغ برادرم را گرفت. وقتی به او گفتم برادرم در خانه نیست گفت به برادرت بگو اگر پیدایش کنم زنده زنده او را به آتش می کشم تا پول گوشی ام را بدهد. همسر قربانی نیز گفت: مهرداد چندباری مقابل خانه مان آمد ولی شوهرم در خانه نبود. او آخرین بار تهدید کرد اگر 4 ...
نجات یافته از اعدام اسیدپاشی کرد!
آگاهی قرار گرفت. بررسی های مأموران پلیس نشان داد قربانی اسیدپاشی به نام فرزاد همراه مادر و همسر صیغه ای اش در خانه پدری اش زندگی می کند، اما برادرش در خانه دیگری زندگی می کند. تحقیقات پلیسی و بررسی پرونده متهم، حکایت از آن داشت وی چند سال قبل در درگیری مرد جوانی را به قتل می رساند و راهی زندان می شود تا اینکه با پرداخت دیه از اولیای دم رضایت می گیرد و آزاد می شود. بدین ترتیب مأموران پلیس کیوان ...
فاش شدن ردپای برادر قاتل/ انتقام از برادر با اسیدپاشی
حرف های بی اساس مرد تهرانی بذر شک و کینه را در دل برادرش کاشت و سبب شد دست به قتل بزند اما متهم وقتی سال ها بعد از زندان آزاد و متوجه شد حرف های برادرش بیهوده بوده و به همین خاطر با اسیدپاشی انتقام عجیبی از او گرفت. به گزارش گروه اجتماعی حیات ، هنوز 3 ماه از آزادی اش از زندان نمی گذرد که بار دیگر دستبند بر دستانش خورد.بار قبل به اتهام قتل و این بار به اتهام اسیدپاشی! آن دفعه حرف هایی ...
زن صیغه ای از شوهر عقیم اش که در زندان بود حامله شد + بچه متعلق به کیست؟
بازرسی از کیفم چند پوکه فشنگ به دست آوردند. وی گفت: من خودم از این ماجرا شوکه شده بودم و نمی دانستم پوکه های فشنگ چطور از کیفم سر در آورده اند اما مأموران مرا بازداشت کردند 40 روز در زندان بودم. در این مدت بارها گفتم احتمالا یکنفر با من دشمنی کرده و برایم پاپوش درست کرده است تا اینکه سرانجام با سپردن وثیقه آزاد شدم. من پس از بازگشت به خانه متوجه شدم همسرم باردار است. از شنیدن این خبر شوکه و ...
دامادهای خشمگین
باخته است. اما این همه ماجرا نبود. در ادامه تحقیقات مشخص شد که این مرد روز قبل نیز 3 نفر از اقوامش شامل همسر، پدر و مادر همسرش را به قتل رسانده بود. قتل مادرزن در حمله داماد عصبانی به خانه پدر همسرم رفته بودم تا زنم را که قهر کرده بود به خانه برگردانم اما نمی دانم چطور شد که با آنها درگیر شدم و مادر همسرم را به قتل رساندم. این اعترافات عامل یکی دیگر از جنایت های خانوادگی است. او که ...
(18+) دامادهای خشمگین ؛ روایت واقعی از مردانی که زن و خانواده زن شان را به طرز فجیعی کشته اند
مأموران به خانه این مرد رفتند پی بردند که او در خانه به سوی خودش نیز شلیک کرده و جان باخته است. اما این همه ماجرا نبود. در ادامه تحقیقات مشخص شد که این مرد روز قبل نیز 3 نفر از اقوامش شامل همسر، پدر و مادر همسرش را به قتل رسانده بود. به خانه پدر همسرم رفته بودم تا زنم را که قهر کرده بود به خانه برگردانم اما نمی دانم چطور شد که با آنها درگیر شدم و مادر همسرم را به قتل رساندم. این اعترافات ...
رابطه شیطانی مرد جوان با خواهرزاده جوان همسرش/خاله بیچاره در شوک+جزییات
این ماجرا بسیار عصبانی شد و کارمان به مشاجره کشید. بعد از این ماجرا متوجه شدم همسرم و سیمین یکدیگر را در بیرون از منزل ملاقات می کنند و باز هم پنهانی به منزلم رفت و آمد دارند. اگرچه وقتی خواهرم و شوهرش متوجه موضوع شدند خیلی تلاش کردند تا سیمین را از همسرم جدا کنند ولی تلاش های آن ها بی فایده بود و بالاخره سیمین به عقد همسرم در آمد. حالا او در قصری که من سال ها برای هر تکه آجر آن زحمت کشیده ام ...
4 مرد نقابدار به خانه اعیانی مادر و دخترانش در زعفرانیه تهران حمله کردند
...: من قبلاً معلم آموزش و پرورش در یکی از شهرستان ها بودم، اما از کار اخراج شدم و به تهران آمدم و در آپارتمان زعفرانیه به عنوان سرایدار مشغول به کار شدم. من آن روز در اتاقک سرایداری در حال خطاطی بودم که چهار مرد نقابدار در حالی که اسلحه در دست داشتند وارد شدند. آن ها مرا تهدید کردند و پرسیدند خانه پیرزن و دو دخترش واحد سمت راستی است یا چپی؟ که من به دروغ گفتم آن ها در واحد سمت چپ ساکن هستند، اما ...