دختر 20 ساله گریه مادرش را در آورد / دخترم درد زن مطلقه را نمی داند! + عکس
سایر منابع:
سایر خبرها
تصمیم تلخ در شب ازدواج اجباری
...: دیشب مراسم نامزدیم بود و بدون اینکه علاقه به نامزدم داشته باشم به خاطر رهایی از مشکلاتم پدرم به زور از من خواست که پاسخ مثبت بدهم. همان شب تا صبح گریه کردم حتی به آن پسر هم گفتم که نمی خواهم با تو و هیچ کس دیگری ازدواج کنم و فعلاً قصد ازدواج ندارم. خانه بی مادر مادرم را دو سال پیش به دلیل کرونا از دست دادم. اگر مادرم زنده بود این همه مشکلات نداشتم. بعد از فوت مادرم، پدرم ...
همسر عباس امیرانتظام:در پرونده ام نوشته بودند طاغوتی ام/ اوایل انقلاب صاحبان طرح های بزرگ یا دستگیر شدند ...
برخی نام ها و افراد خط قرمز هستند؛ مسلماً ما هم جزو آنها هستیم/ از طرف پدری از خانواده قاجار هستم؛ مادر پدرم، نوه مظفرالدین شاه و دختر سالارالدوله بود *دیگران شما را به واسطه آقای امیرانتظام می شناسند، همسر یکی از قدیمی ترین زندانیان سیاسی ایرانی پس از انقلاب که به عنوان یکی از چهره های سیاسی ایران هم می توان از او یاد کرد. اما فارغ از نام ایشان، می خواهم از خودتان بگویید. الهه میزانی که به نوعی از خاندان قاجار هم محسوب می شود در چگونه ...
همسر عباس امیرانتظام: در پرونده ام نوشته بودند طاغوتی ام
همانجا در سنین 16 سالگی صورت گرفت که منجر به عشق عجیب و غریبی شد و به رغم اینکه خانواده خیلی مایل نبودند ولی آن ها در 18 سالگی ازدواج کردند. خیلی جوان ازدواج کردند و بعد از یکی، دو سال، من به دنیا آمدم. پدر و مادرم این شرط را گذاشتند که ادامه تحصیل دهند بنابراین به امریکا رفتند و من اینجا ماندم، چون هنوز کوچک بودم. یک سالم بود و پیش مادر بزرگ و پدربزرگ هر دو خانواده ماندم. قرار شد که وقتی ...
تعزیه خوانی ارثیه ای ناب که از پدر به پسران رسیده است
به گزارش شبکه اطلاع رسانی هرمز ؛ خانواده، به عنوان اولین نهاد اجتماعی به شمار می رود که فرزندان در آن رشد کرده و بسیاری از خوب و بدهای روزگار را در آن تجربه می کنند و با الگوگیری از پدر و مادر، خواهر و برادر وارد جامعه می شوند. بی شک کودکان و نوجوانان با عینی سازی و الگوبرداری از پدر و مادر خود رشد می کنند و هر آنچه که برای سایر اعضای خانواده ارزشمند بوده در کودکان نیز نهادینه می شود ...
دردسر مطلقه شدن نرگس در 17 سالگی / او کودک همسر بود
.... فکر می کنم علی هم فهمیده بود که ازدواجش با من اشتباه بوده! چون اخلاقش خیلی تند شده بود، خانه نمی ماند و به هر بهانه ای شب ها نمی آمد و ...! مدام سرکوفت می زد که بچه ای و هیچ چیزی نمی فهمی! مدام طلاق پدر و مادرم را می کوبید به سرم و ...! منم همه چیز را رها کرده بودم، یعنی توان نداشتم ادامه دهم. 17سالم ام، ولی خیلی خسته، شکسته و درمانده ...
قتل زن عاشق به جرم نازا بودنش/جسد شراره در سد کرج بود
. از سوی دیگر تحقیقات کارآگاهان نشان داد شراره و بهمن بعد از دو سال صاحب بچه نشده بودند و این بین خانواده های آنان و خودشان اختلاف زیادی به وجود آورده بود. وقتی ردپایی از یک زن دیگر در زندگی بهمن به دست آمد که مشخص می کرد او به فشار پدر و مادرش با دختری به نام معصومه قول و قرار عروسی گذاشته بود قاضی پرونده تصمیم گرفت بهمن را تحت بازجویی قرار دهد. مرد جوان لباس سیاه ...
پدر و پسرهای مشهور دنیای هالیوود را بشناسید
2007 در فیلم The Heartbreak Kid در نقش پدر و پسر با یکدیگر همبازی شدند. جری استیلر در سال 2020 از دنیا رفت. بن در مصاحبه ای پس از فوت پدرش درباره ی او گفت: پدرم خیلی بامزه بود. هیچوقت فکر نکردم به اندازه ی او بامزه بوده ام. هرگز با او حس رقابت نداشتم چون می دانستم شانس برد در برابر او را ندارم. البته آن ها در سال 1987 هم در فیلم Hot Pursuit نقش پدر و پسر بازی کرده بودند. استیلرها در ...
کتک خوردن مادر بینوا از پسر معتادش / با چشم گریان به پلیس پناه برد
به گزارش رکنا، زن گریان به پلیس پناه برد خشونت دردناک پسر سرکش مادر فداکار دردنامه یک مادر مادری 55ساله با ناراحتی و گریه به مرکز مشاوره مراجعه کردو گفت : پسرم مهران که 19 سال سن دارد از همان بچگی بسیار شلوغ و ماجرا جو و کنجکاو بود و همیشه در مدرسه با هم سالان خود دعوا می کرد به صورتی که بار ها شده بود که به خاطر در گیری های مداوم وی به مدرسه می رفتم و ...
زندگی و تکلیف مداری
1343 در منطقه سیستان در روستایی به نام اسلام آباد حدود سه کیلومتری شهر زابل چشم به دنیا گشودم. پدرم کشاورز بود او تعدادی دام سبک داشت. بیشتر مردم روستا هم به همین کارها مشغول بودند. فرزند سوم خانواده بودم یک خواهر و یک برادر بزرگتر از خود داشتم و چهار برادر بعد از من با فاصله سنی سه سال به دنیا آمدند. برادر بزرگ، محمدرضا نویسنده (علیرضا) و سپس به ترتیب حمیدرضا، حسن، محسن حسین که ...
عروس افیون با رتبه دو رقمی کنکور
روزنامه ایران: تازه 18سالگی را تمام کرده بودم که لباس سفید بخت به تن کردم، پدر و مادرم موافق ازدواجم نبودند و بعد از عروسی هم از خانواده طرد شدم. باختن آرزوها دو سه ماه از ازدواجمان گذشته بود که من با خوشحالی برای ثبت نام دانشگاه آماده می شدم که شوهرم مانع ادامه تحصیلم شد و آرزوی رفتن به دانشگاه در دلم ماند. دیگر پای برگشتن به خانه را هم نداشتم. این شد که پا روی خواسته ام گذاشتم، یک ...
روایت فرزند جانباز متوفی ، از ایثار و گذشت پدر تا قناعت و صبوری مادر
ام و این را افتخاری می دانم که دستمزد من را خداوند می دهد. وی گفت: سرانجام پس از گذشت چند دهه از درد و ناراحتی در ناحیه چپ قفسه سینه ، با ایست قلبی به ملکوت اعلا پیوست. صنعتی ادامه داد: زمانی که پدرمان به جبهه های حق علیه باطل اعزام شدند مادرم سرپرستی 11 نفر ؛ 4 برادر و 7 خواهر را به عهده داشتند و جای خالی پدر بسیار احساس می شد حتی کمی و کاستی هایی در زندگی مشاهده می شد اما ...
مریم مومن عاشق این مرد شد / عکس لو رفته خانم بازیگر در آغوش تنها مرد زندگی اش!
زندگی کنی یا پدر، من از حد فشار خون دماغ شدم یادمه قاضی به حالم گریه کرد و در نهایت به مادرم سپرده شدم. با این حال جایگاه الان زندگی ام را مدیون قلب مهربان بابام و زحمت های مامانم هستم. مریم مومن در بانوی عمارت و شب های مافیا مریم مومن فارغ التحصیل لیسانس رشته بازیگری است که اولین بار در پنج سالگی جلوی دوربین رفت تا اینکه با تئاتر ادامه داد و در بانوی عمارت به شهرت یک شبه رسید. سال 1400 و 1401 در سری مسابقات شب های مافیا در شبکه خانگی، خانم مریم مومن با هوش و ذکاوت خود در این بازی خیلی مورد توجه قرار گرفت. ...
دختر شهید غریبی: افتخار می کنم که پدرم در راه امنیت به شهادت رسید
کوثر غریبی روز سه شنبه در حاشیه مراسم وداع با پدر شهیدش که در محل ستاد فرماندهی انتظامی خوزستان برگزار شد در گفت و گو با ایرنا بیان کرد: پدرم خیلی مرا دوست داشت و امروز افتخار می کنم که در راه امنیت شهید شد. وی افزود: پدرم همیشه از من درخواست داشت که درسم را بخوانم تا در آینده بتوانم به مردم کشورم خدمت کنم. دختر شهید غریبی مهمترین ویژگی پدرش را مهربانی او بیان کرد و گفت ...
ویژگی های یک مادر فوق العاده چیست؟
داشته باشید، چه در کارهای خانه و چه در کارهای مربوط به بچه ها امروزه به اشتباه، شخصیت مادر را جوری تعیین کرده ایم که او میتواند همه نوع کاری را انجام دهد، و توانایی دادن عشق و حمایت از مردی را دارد که با او زندگی می کند. اگر زن و شوهر جدا شوند، این بدان معنی نیست که فرزندان نیز باید از پدر جدا شوند حتی در مواردی که پدر غایب است و توانایی انجام مسئولیت هایش را ندارد، یک مادر فوق العاده ...
گناه نابخشوده یک بی گناه
خواندم و اصلاً بعد از 5 سال هنوز باور ندارم قاسم دزد باشد. مردی با پرستیژ که وقتی خواست سوار موتورم شود، تعجب کردم زیرا همیشه ماشین های مدل بالا زیر پایش بود. اصلاً به او شک نکردی؟ اصلاً همین الان هم تردید دارم قاسم دزدی کرده باشد اگر خودم در این منجلاب گرفتار نمی شدم، باور نمی کردم. بعد از آن روز چه شد؟! یک روز خانه بودم که جلوی چشمان مادرم به من دستبند زدند. آن نگاه هایش ...
دست درازی بی شرمانه به دختر 16 ساله دوست خانوادگی/ فیلم های ناجور به من نشان داد
نیز 2 فرزند دختر و پسر داشتند. زن جوان دوست اصلی مادرم بود، بسیار با آنها صمیمی بودیم و رفت و آمد خانوادگی داشتیم. حتی وقتی پدر و مادرم جایی می رفتند ما را به آنها می سپردند. روز ها همینطور سپری می شد. ماجرا از 2 سال پیش شروع شد و من با شوهر آن زن که به او عمو هادی می گفتم بسیار رابطه نزدیکی داشتم و چنان خودش را به من نزدیک کرده بود که کسی شک نمی کرد و خانواده فکر می کردند که او به خاطر ...
رابطه شیطانی مرد هوسران با خواهرزن و دوست صمیمی زنش لو رفت!
بی غیرتم توقعی ندارم که قبل تر با صیغه کردن دوست صمیمی ام خودشون نشون داده بود، درد و دادم از خواهری هست که براش مادری کردم ...روزی که دنیا آمد با ده سال سن براش کارهایی کردم که مادر برا بچه اش نمی کنه، خیر سرم گفتم می فرستمش دانشگاه سری توی سرها در میاره، النگوهام و فروختم، کردم خرج دانشگاهش...خوب دستمزدم و داد چشم سفید بی حیا... در نگاه غم آلود مادر قطرات اشک فریادی بود محصول قلبی ...
اقدام خطرناک دختر 16ساله برای رهایی از ازدواج اجباری
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه ایران، او گفت: مادرم را دو سال پیش به دلیل کرونا از دست دادم. اگر مادرم زنده بود این همه مشکلات نداشتم. بعد از فوت مادرم، پدرم ازدواج کرد و من و برادرانم با همسرش ارتباط خوبی نداریم و پدرم برای اینکه خودش آرامش داشته باشد، مرا شوهر داد و نامادریم نیز از خداخواسته بدون هیچ گونه توجهی به گریه های من می گفت هر دختری باید یک روز به خانه بخت برود ولی به چه قیمتی ...
مادرانه ای برای پدر ؛ روایت قاب های خالی زندگی هایمان است
احسان فلاحیان، نمایشنامه نویس و بازیگر تئاتر در گفتگو با خبرنگار فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا گفت: نزدیک به بیست و یک سال است که در عرصه هنری حضور دارم از سال 76 وارد تئاتر شدم. نمایشنامه مادرانه ای برای پدر را براساس درد و تنهایی های خودم در سال گذشته نوشتم زمانی که به یک فاصله کوتاه هم مادرم را از دست دادم و هم پدرم را و سپس نمایشنامه را برای اجرا به مرضیه ذاکری تحویل دادم. ...
سرنوشت عجیب یک دزد معتاد/ تنها چیزی که خوشحالم می کند اینکه همسرم بعد از طلاق از من ، با مرد خوبی ازدواج ...
وی افزود: با کمک مادرم که بعد از درگذشت پدرم من را به دندان کشیده بود، زندگی مشترک خود را در یک طبقه از خانه پدری ام آغاز کردیم. او سر به زیر انداخت و ادامه داد: یک روز فردی شیک پوش و خوش سر زبان به محل کارم مراجعه کرد. کارش تا آخر وقت طول کشید بعد هم با خودروی مشکی مدل بالایش مرا به خانه رساند. می گفت خودت را علاف حقوق یک من دو زار کارهای اداری شرکت نکن. پیشنهاد داد به فکر یک ...
کارتن خوابی که خانم دکتر شد
شمال نیوز : وقتی پدرم، مادرم را طلاق داد من تنها هفت سال داشتم. پدر و مادرم خیلی راحت از هم جدا شدند، ولی اصلاً نفهمیدند که چقدر ما را آزار دادند. در عالم کودکی برای مادرم دلتنگ می شدم و تمام تقصیر ها را به گردن پدر می انداختم برای همین بود که کم کم از پدرم فاصله گرفتم و از او بدم آمد. درست 9 ساله بودم که برای اولین بار از خانه فرار کردم، هیچ کس و هیچ جا را نمی شناختم برای همین به ...
صیغه زن بعد از رابطه مشکل ساز شد
زن 52 ساله درباره سرگذشت خود گفت: من هیچ گاه درس نخواندم و بی سواد ماندم. پدرم که کارگاه خیاطی داشت و بدین ترتیب همه اعضای خانواده در کارگاه پدرم مشغول کار شدیم ،خلاصه هنوز 13 سال بیشتر نداشتم که ازدواج کردم. او مردی مهربان و خوش قلب بود و من که صاحب 3 فرزند شده بودم روزگار شیرینی را سپری می کردم اما گویی چرخ گردون با من یار نبود و این روزهای خوش دوام زیادی نداشت. یک روز در آشپزخانه مشغول پختن ...
به عشق پیمان پای سفره عقد نشستم/ آن نامرد با خواهرم رابطه داشت و من ساده ...
سفره عقد نشستم. او کارمند قراردادی یکی از ادارات بود و خیلی زود در دل اعضای خانواده ام جای گرفت. اگرچه نامزدم هفته ای دو روز به منزل ما می آمد، اما ارتباط خوبی با پدر و مادر و خواهر کوچک ترم داشت. او هر بار که هدیه ای برای من می خرید، همزمان کادویی هم به خواهرم می داد. پدرم نیز که کارگر ساختمانی بود و درآمد چندانی نداشت، از این رفتارهای دامادش بسیار خوشحال بود. من نیز از پیمان ...
جای پای مسیح کردستان همین حوالی
. خیلی اصرار کرد. من هم رفتم. وقتی شهید شد آنجا بودم. در حین بازدید از منطقه ماشین روی مین می رود و منفجر می شود. زنی 23 ساله با 2 کودک قد و نیم قد در شهری غریب، خبر شهادت همسرش را به او می دهند. سمیه می گوید: بعد از اینکه پدرم شهید شد، ما درخانه مادربزرگم ساکن شدیم. تا سال 72 هم با آنها زندگی می کردیم تا اینکه سرانجام خانه ای خریدیم. مادرم خیلی نگران بود تا اینکه شب خواب می بیند که پدر سند ...
دستگیری زن جوان 2 سال بعد از مرگ مرموز شوهرش | شکایت پدر و مادر پسر از عروس؛ او با یک مرد غریبه ارتباط ...
متوفی بازداشت شد اما در بازجویی ها اصرار داشت که شوهرش سکته کرده است. زن جوان گفت: من با هیچ مردی در ارتباط نیستم و خانواده شوهرم دروغ می گویند. این زن درحالی چنین ادعایی را مطرح کرد که تحقیقات نشان داد وی با مردی در ارتباط است. به دستور بازپرس جنایی این مرد بازداشت شد و گفت: من خواستگار سابق زن جوان بودم که وقتی ازدواج کرد ارتباطم را با او قطع کردم تا اینکه چند وقت ...
نمایش تماشایی راه رفتن آهو روی طناب در گیلان
خیلی سخت بود. از یک طرف همسرم را از دست داده بودم و از طرفی دیگر بچه هایم به سراغ این کار خطرناک رفته بودند. این قضیه نگرانی های مرا بیشتر می کرد. سهیل از همان ابتدا همراه پدرش بود. دخترها هم کم و بیش با کار پدرشان آشنا بودند اما بعد از فوت همسرم آنها جدی تر این کار را ادامه دادند. کوچک ترین عضو خانواده خودش، درباره خاطراتش از آموزش های پدر می گوید: پدرم در حیاط خانه مان بین دو درخت ...
احیای فرهنگ عاشورا زیر سقف خانه های بندگی
داشتند مرا دعوت می کردند تا برایشان روضه بخوانم. بعد از مدرسه به مجالس روضه می رفتم. یکبار که خیلی دیر کرده بودم مادرم دنبالم آمد. آن روز برای روضه خوانی به خانه حاج احمد رفته بودم. پدرم با اینکه قاری و مفسر قرآن بود به من گفت: الان وقت درس خواندن توست. نباید با مجالس روضه خودت را سرگرم کنی. گفتم: پدرجان روضه خواندن را دوست دارم. نگران نباشید از درس هایم نمی مانم. از وقتی که روضه می روم با ذهنیت ...