شوهر نامردم با دختر خواهرم رابطه نامشروع دارد/ فکر می کردم رفت و آمدهایش ...
سایر منابع:
سایر خبرها
پسرم با شهادتش تاسوعای ما را عاشورایی کرد
هدیه برای دخترت بگیرم؟ گفته بود اگر از بیت المال نباشد، اشکال ندارد. خط قرمزش رهبری و اهل بیت (ع) بود. در خصوص معصومین (ع) و مقام معظم رهبری با کسی تعارف نداشت. زمانی که بحث دفاع از حرم پیش آمد، شما چطور متوجه اقدام شهید در خصوص اعزام به جبهه شدید؟ من پاسدار و جانباز جنگ تحمیلی هستم. هرگز مانع رفتن پسرم به سوریه نشدم. مصطفی مرا به نام بابا در گوشی همراهش ثبت کرده بود. از فاطمیون ...
دیگر منتظر بابا نباش! او برای همیشه در کنار ماست
برادرش داشت، همه منجر شده بود آقا مصطفی در 13 سالگی به تعهد و مسئولیت پذیری اجتماعی برسد. آقا مصطفی خیلی اهل ورزش بود. یک دوره کشتی می گرفت. یک دوره شطرنج می رفت و اینطور بگویم از سن 13 سالگی تا هنگام شهادتش تقریباً حدود 16 سال در سطوح مختلف پایگاه بسیج فعالیت و مسئولیت داشت. دوران نوجوانی اش را با شرکت در مساجد و هیئت های مذهبی و انجام کار های فرهنگی و عضویت در بسیج و یادگیری در فنون نظامی سپری کرد ...
توقف زمان روی ساعت سرطان
از نزدیکانت درگیر بیماری سخت شده و تو دوست داشتن را با دلشوره و ترسی توأمان تجربه می کنی. همه اش هم این نیست، مسئولیت ناشی از بیماری هم هست. رفت و آمدهای چندین باره به مراکز درمانی و پیگیری امور مربوط به دارو و شیمی درمانی و رادیوتراپی وقتی سخت تر می شود که باید روحیه بیمار را هم حفظ کنی در حالی که خودت از درون فرو ریخته ای. مثل ساختمانی در حال سوختن که شعله هایش نامرئی است اما هر لحظه بیم ...
رابطه سیاه مرد با خواهر همسرش
زندگی کردن به من معرفی کردی؟ ولی او هر بار در پاسخ می گفت اصلا به شوهرت علاقه نداشتم و اگر رابطه ای بوده به اصرار او بوده است. شوهر 24 ساله این زن نیز به رییس دادگاه گفت: من چهار سال از همسرم کوچکتر هستم. به او علاقه زیادی دارم ولی با او بودن مرا شاد نمی کند و زمانی که کنارش هستم احساس خاصی ندارم. وی ادامه داد: همسرم موقعیت شغلی خوبی داشت و به همین خاطر با او ازدواج کردم. ...
قتل شوهر عتیقه فروش با اجیر کردن نانوا و خواستگار دختر
متهم پرونده کیفرخواست صادر و پرونده آنها برای رسیدگی به شعبه پنجم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. در ابتدای جلسه خانواده مقتول درخواست قصاص کردند. پس از آن نادیا به جایگاه رفت و گفت: فقط می خواستم همسرم را به خاطر سال ها بداخلاقی و سلب آرامش از خودم و فرزندانم ادب کنم و قصدی برای کشتن او نداشتم. بنابراین اظهارات این دو مرد را که ادعا می کنند با وعده پول آنها را فریب ...
تعرض مرد متاهل 45 ساله به دختر 17 ساله همسایه
بهزیستی بزرگ شده بود. تنها تفاوتی که من با شاهین داشتم این بود که او از خانواده ای بدسرپرست بود اما من هیچ وقت پدر و مادرم را ندیدم! وقتی با شاهین به گفت وگو نشستم، مهر و محبت عمیقی را در چشمانش دیدم و متوجه شدم که او هم به خاطر همین بی پناهی کاملا مرا درک می کند! خیلی زود اشک شوق ریختم و دل باخته شاهین شدم و در حالی پای سفره عقد نشستم که شاهین باید به خدمت سربازی می رفت. از سوی دیگر نیز ...
دانش آموزی که با دیدن جنایت صدام و ضد انقلاب نتوانست آرام باشد
حتی در وصیت نامه اش به آن تاکید کرده است. شهید قاضیان با سن و سال کمی که داشت، عاشق مسجد و نماز بود. با توجه به نزدیکی منزل شان به مسجد با شنیدن صدای اذان به مسجد می رفت و در نماز جماعت به امامت مرحوم حجت الاسلام خسروی شرکت می کرد. حتی یک بار زکریا امتحان داشت و در راهرو منزل درس می خواند، او یک دفعه کتاب را روی زمین گذاشت و با عجله از منزل خارج شد تا به جلسه تفسیر قرآن حجت الاسلام ...
آن شب حالت طبیعی نداشتم و راز دلم را به منیژه گفتم...
و نزدیک صبح به خانه برگشتیم. همسرم خودرو را کنار خیابان نگه داشت. و به محض خارج شدن از ماشین دو مرد نقاب دار را دیدیم که از دیوار همسایه مان بالا می روند. با دیدن این صحنه شوهرم شروع به داد و فریاد کرد و به دنبال صدای فریاد ما همسایه ها نیز متوجه شدند. یکی از آن ها که در حال بالا رفتن از دیوار بود، وقتی متوجه ما شد. به سمت خودرو پژویی که در چند قدمی اش پارک شده بود رفت و ...
دانستنی هایی درباره حضرت رباب همسر امام حسین علیه السلام
(ع) در مورد این بانو و دختر گرانقدرش سکینه چنین فرموده است: دوست دارم آن خانه ای را که سکینه و رباب در آن باشند. محبت آن حضرت به خاطر شخصیت این بانوی بزرگوار بود. او عظمت مقام اباعبدالله را دریافته بود و خود را خدمتکاری در خدمت آن امام به حساب می آورد. او به همراه امام در کربلا حاضر شد تا تمام مصیبت ها و درد و رنج ها را تحمل کند. او همسری وفادار و نیکو بود. اوج صبوری حضرت رباب ...
علاقه به رشته تجربی بیشترین سهم را در موفقیتم داشت
تجربی بیشترین سهم را در موفقیتم داشت. از سنین پایین تصمیم گرفتم که در رشته تجربی تحصیل کنم و پزشک شوم. خانواده ام همیشه همراهم بوده اند و معتقد بودند موفقیت من در گرو علاقه ام خواهد بود. آقای مصطفوی شما به عنوان پدر پرهام آیا نگاه دکتر شدن به فرزند خود داشتید؟ علی مصطفوی (پدر پرهام): تفکر دکتر شدن پرهام در ذهن من و همسرم نبود. از سال هفتم پسرم براساس تصمیمات خود، تحصیل را ادامه ...
داریوش سلیمی: قسم می خورم که اشک هایم شو و نمایش نیست
.... دلم نمی خواست همسرم را از زندگی خوبی که در خانه پدری داشت به خانه ای ببرم که خیلی سطحش پایین تر بود. همه هم و غم من این بود که این دختر را شب عروسی به یک جای آبرومند ببرم. او توضیح داد: همان شب عروسی سجده شکر کردم و گفتم یا امام رضا(ع) کاری کن که من به روزهای سخت برنگردم. چند ماه آنجا زندگی کردیم و صاحبخانه فردی بود که به شدت در زندگی ما دخالت می کرد و آزار و اذیت داشت، من هم پول ...
دختری که دیگر منتظر بازگشت پیکر پدر نیست
صحبتی با او نشسته ایم که بخشی از این گفت وگو را در ادامه می خوانید: روایت ازدواج و تولد 3 فرزند همسر شهید عباس عبداللهی با گذری به خاطرات دوران جوانی و زندگی مشترکشان گفت: حاجی و برادرم سال ها دوست بودند و رفت و آمد داشتند، اما طی این سال ها حتی یکبار هم با او روبه رو نشده بودم، ولی قسمت شد و در سال 69 که دختری 16 ساله بودم به عقد هم درآمدیم. 9 ماه دوران عقدمان طول کشید و طی این ...
ابن سینا دانشمندی که هنوز از او می آموزند
...، به وزارت شمس الدوله برگزیده شد و نگارش کتاب فلسفی شفا را آغاز کرد. در 412 قمری، از کار سیاسی کنار گذاشته شد، چهار ماه زندانی بود و کار نوشت شفا را ادامه داد. در 414 قمری، به اصفهان رفت و نزدیک پانزده سال در آن جا ماند و کتاب شفا را به پایان رساند. در 421 قمری، مسعود غزنوی به اصفهان یورش آورد و خانه ی ابن سینا را غارت کردند. او سرانجام در 427 قمری، همراه علاءالدوله به ...
جست و جوی آسمان در غربت
. دوران سربازی حدود 19 سال سن داشتم. خانواده با رفتن شما مخالفت نکردند؟ مادرم مخالفت می کرد. یک روز در همدان با هم منزل خواهرم بودیم که من بی خبر به سربازی رفتم و از آن جا برایشان نامه فرستادم. در گردان مهندسی راننده بودم، مین و گازوئیل را به خط می بردم، همچنین رانندگانی که در خط خاکریز می زدند و یا رزمندگانی که مین های دشمن را خنثی می کردند را به خط می بردم. در کدام عملیات ها ...
نقشه پلید زن طماع/ او برای شوهرش زن دوم گرفت و ...
زن 29 ساله که برای شکایت از هوویش وارد مرکز انتظامی شده بود، در تشریح سرگذشت تلخ خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری قاسم آباد مشهد گفت: 4 سال قبل و در حالی که دختر 8 ساله ای داشتم، از همسرم طلاق گرفتم چرا که او اعتیاد شدیدی به موادمخدر صنعتی داشت و روزگارم را سیاه کرد. من هم برای آن که بتوانم دخترم را از این زندگی فلاکت بار نجات دهم بعد از جدایی از فرامرز به مشهد آمدم و به یکی از مراکز حمایتی ...
فال حافظ روزانه | فال حافظ واقعی یک شنبه 29 مرداد 1402 به همراه تفسیر دقیق
... پیشش به روز معرکه کمتر غزاله بود تعبیر غزل شماره 214 حافظ : در راه رسیدن به مقصود تلاش بسیار کرده اید و سختی های زیادی را پشت سر گذاشته اید، خبر خوش این است که به زودی نتیجه تمام این غم ها و سختی ها را خواهید گرفت و به سر منزل مقصود می رسید. برای داشتن زندگی راحت و خیالی آسوده، به مردم محبت بورزید و سینه خود را سرشار از عشق کنید. از دروغ برحذر باشید و دل خود ...
فال شنبه 28 مرداد 1402
آینده هرگز روی مشکلات مالی را نبینید. اعضای خانواده امروز محبت زیادی به شما خواهند داشت و پشتیبان خوبی برای عبور از مشکلات هستند. این وضعیت را به فال نیک بگیرید و با خیال راحت روی پشتیبانی اهل منزل حساب باز کنید. احتمال آشنایی شما با یاری خوش قدوبالا وجود دارد، این آشنایی زمینه عشقی سوزان و آتشین را فراهم خواهد کرد. با تمام وجود پذیرای این عشق باشید و بدانید که با عشقی جاودان و ماندگار سروکار خواهید ...
شیوه های عجیب برای قتل | 5 جنایت در ایران که با شیوه های غیرمعمول صورت گرفته است
برنج به همسرش اعتراف کرد. و در تشریح جزئیات ماجرا گفت: ما زندگی خوبی داشتیم اما مدتی بود به مواد مخدر معتاد شده بودم و قرص مصرف می کردم. چند ماهی هم می شد که با دختر جوانی به نام شهین آشنا شده بودم و قصد داشتم با او ازدواج کنم، به همین خاطر اول تصمیم به جدایی از همسرم گرفتم اما وقتی مخالفت کرد نقشه قتلش را کشیدم، اما هنوز هم باورم نمی شود دست به چنین اشتباه بزرگی زده ام. این متهم در مورد ...
شهید حسین آستانه پرست پدر مشهدی ها
ا می خورد. آن روز حتی کمتر از معمول نهار خورد و به علت سردرد به اتاق رفت که استراحت کند. ساعت از 3 بعد از ظهر گذشته بود که صدای زنگ حیاط به صدا درآمد. منصوره دختر بزرگ شهید از پشت آیفون جواب داد و پسری نوجوان سراغ پدرش را از او گرفت و گفت: نامه محرمانه ای از سپاه آورده است . آن زمان چون به جان سپاهی ها خیلی سوءقصد می شد، با لباس شخصی تردد می کردند. به همین دلیل دختر شهید متوجه دروغ ...
مدت 7 سال برای همسرم نقش بازی کردم ولی آخرش لو رفتم/ شوهرم حاضر به گذشت نیست و...
اما اکنون بعد از هفت سال زندگی مشترک همه پنهان کاری هایم لو رفته و شاهین درحالی قصد دارد مرا طلاق بدهد که متوجه شده است پسری 26 ساله دارم و ... بیشتر بخوانید: وارد منزل شدم صدای زنم را شنیدم که ... تنوع طلبی جنسی |عشق های مثلثی چیست؟ روش های پیشگیری از رابطه مثلثی یا سه نفره را بدانید آزار جنسی یک زن در ماشین | اجرای حکم اعدام همسرم عاشق ...
دوست شوهرم با اصرارهای همسرم به من تعرض کرد!
بود اما به دلیل آن که طعم بی پولی را چشیده بودم از پیشنهادش استقبال کردم. دو سال بعد از این ماجرا در حالی که تحصیلاتم به پایان رسیده بود، سالومه مرا برای برادرش خواستگاری کرد. خواستگاری سالومه از من برای برادرش انوش که از وضعیت مالی پدرم خبر داشت، منزلی در بهترین نقطه شهر اجاره کرد و همه اسباب و اثاثیه ام را یک جا خرید تا پدرم مجبور به تهیه جهیزیه نشود. من هم که از این در خودم ...
غفلت مرا از یک دختر ساده به دختری مد روز تبدیل کرد اما در گردابی اسیر شدم که..
منزل کار می کردند و همه آن ها از فناوری های روز برخوردار بودند همسرم نیز مانند دیگر اعضای خانواده اش دوست داشت من زنی اجتماعی باشم و با حجاب معمولی و پوشیدن مانتو در جامعه حضور یابم. خیلی زود شرایط ظاهری، روحی، رفتاری، و حتی اعتقادی من تغییر کرد احساس می کردم از یک دنیای تنگ و تاریک وارد دنیایی شده ام که می توانم از همه امکانات استفاده کنم دیگر خیلی آزادانه پای فیلم هاو سریال های خارجی ...
خیانت شوهرم را بخشیدم اما خودم گرفتار خیانت شدم و لو رفتم و همسرم ...
به پایان رساندم اما در این مدت از همسرم غافل بودم و دخترم نیز به خانواده همسرم وابسته شده بود. در این روزها هنگامی به خودم آمدم که احساس کردم همسرم به من خیانت می کند. این موضوع بسیار مرا نگران کرد چرا که من از نظر زیبایی چهره، سن و سال و خیلی موارد دیگر چیزی کم نداشتم و نمی توانستم خیانت همسرم را تحمل کنم با وجود این هیچ گاه در این باره چیزی به همسرم نگفتم تا این که روزی به طور سرزده ...
دختر معلولم این فیلم های زشت را از خواهرش نشانم داد...
که دختر نوجوانم خجالت می کشید این عکس ها و فیلم ها را به من یا خواهرانش نشان دهد. و دچار نوعی ناراحتی های روحی شده بود، دختر بزرگم متوجه این تصاویر شد و موضوع را برای من بازگو کرد. این زن میان سال ادامه داد: بعد از مرگ مادرم، من سرپرستی اعضای خانواده ام را به عهده گرفتم و پس از آن که همه خواهران و برادرانم ازدواج کردند و به خانه بخت رفتند. من هم در 30 سالگی با حمید ...
مروری بر زندگینامه شهید مدافع حرم ماشاءالله شمسه
و راهش پر رهرو باد. آغاز زندگی مشترک از زبان همسر شهید در سال 1366 وقتی تنها 16 سال بیشتر نداشتم به همسری آقا ماشاالله شمسه درآمدم و حاصل 28 سال زندگی با همسرم یک فرزند پسر و دو دختر است . من و همسرم هر دو اهل روستای سراب بروجرد بودیم و آشنایی دورادوری با هم داشتیم. وقتی به خواستگاریم آمد، در بحبوحه جنگ بود و آن زمانی بود که به جبهه می رفت. مادرم می ترسید و می گفت ممکن است ...
دلتنگی هایی به وسعت دل اَسراء
نگران نباش. موقع رفتنش شب چله بود برای اینکه از دلمان در بیاورد گفت بروید هر چه دوست دارید بخرید اما قبول نکردیم موقع رفتنش که رسید گفت که نمی خواهد راهیم کنید خودم می روم، برای اسرای 9 ساله خیلی سخت بود بی قراری هایش طاقت فرسا بود و گریه اش لحظه ای بند نمی آمد. رفت؛ ولی قول داده بود زود برگردد، بعد از یک و نیم ماه زنگ زد و گفت که خواهرم طلبتان کرده و باید بیایید سوریه؛ قبول ...
رفتار تبعیض آمیز والدین با فرزندان چه پیامدهایی دارد؟
... من به عنوان کوچک ترین عضو خانواده همیشه در دسترس والدینم بودم تا اگر کاری داشتند، انجام دهم. شاید علت آن بود که فکر می کردند انرژی زیادی دارم. خواهرم معمولاً به خرید می رفت، زیرا می توانست رانندگی کند. خانه ما شلوغ بود و سگی به نام شبا نیز داشتیم. به طور کلی، به نظر من همه چیز منصفانه به نظر می رسید. اما سال گذشته در جمع خانوادگی یکی از برادران به طور ناگهانی گفت که فکر می کند من ...
شهادت با طعم تشنگی
سرطان روده مبتلا شد. ما اردیبهشت 1362 ازدواج کردیم و همسرم عبدالحسین راضی نژاد 21 فروردین سال 1389 بر اثر عوارض ناشی از مجروحیت به فیض شهادت نائل شد او را در اهواز به خاک سپردیم و من در این شهر ماندگار شدم. حاصل این ازدواج دو فرزند پسر و یک دختر است پسرانم تحصیلات دانشگاهی دارند و دخترم مدرک خود را در یکی از رشته های پزشک عمومی اخذ و پس از ازدواج با پسرخواهرم به آلمان رفت و در آنجا در حال گرفتن تخصص در یکی از رشته های پزشکی است. منبع: ایرنا انتهای پیام/ 134 ...
پدرم از یاران دکتر مصدق بود
. پدربزرگم هم این کار را می کند و عکسی از من برای پدر می فرستد که من این عکس را تا چند وقت پیش داشتم. در آن عکس من هستم و پسردایه مادرم که مرا بغل کرده و پدربزرگم نشسته و به عصایش تکیه داده و این عکس را می فرستند برای پدرم و پدرم متوجه می شود که فرزندی دارد. از زمانی که به خاطر دارم دایه مادرم مرا از همت آباد (که خانه پدربزرگم بود) می آورد امیریه، خانه پدرم. آن موقع وسیله نقلیه ای جز درشکه ...