مترو تهران رایگان شد | این ایستگاه های مترو رایگان شدند
سایر منابع:
سایر خبرها
گزارشی از جاماندگان اربعین که حسرتشان را با امام رضا (ع) واگویه می کنند
... چقدر دلم می خواست الان در راه کربلا بودم! حمیده خانم چادرش را روی صورتش کشیده و از ته دل می گرید. با هر تکانی که سر و شانه اش می خورد چادرش را محکم تر روی صورت می کشد تا مبادا صدایش را دیگران بشنوند و چشم های پراشکش دیده شوند. منتظر می مانم تا کمی حالش بهتر شود و سر صحبت را با او باز کنم. اما انگار این گریه بی وقفه، پایانی ندارد تا اینکه زنجموره اش، هق هق می شود و زبان به شکوه می ...
روایت حسرتِ "به تو از دور سلامِ"، خیل عزاداران اربعین حسینی مشهدالرضا/ این جاماندگان را هم بطلب حسین + ...
این هوا و این شرایط، بی اراده بغضم می شکند و تبدیل به اشکی می شود که از گونه هایم جاری می شود. اما من هم مثل هزاران و میلیون ها عاشق دلباخته دیگر، دلم خوش است که امام رضا (ع) را دارم. سیل عاشقان در خیابان های منتهی به حرم امام رضا (ع) کد ویدیو دانلود فیلم اصلی صبح، سراسیمه بلند می شوم تا عازم مراسم شوم، اول صبح و شهر خلوت خلوت است، انگار هیچکس در ...
فال حافظ امروز / 14 شهریور با تفسیر دقیق + فیلم
دعاهایتان برآورده خواهد شد و رقیبان تان موفق نمی شوند. فکر خودتان را به چیزهای دیگری هم معطوف کنید. روال عادی زندگی از دست تان خارج شده است. چیز باارزشی را در دست دارید که برایتان بسیار عزیز هم هست. نگذارید به دست نااهلان بیفتد. رازدار باشید. فال حافظ متولدین آبان روشنی طلعت تو ماه ندارد پیش تو گل رونق گیاه ندارد گوشه ابروی توست منزل جانم خوش تر از ...
پاهای تاول زده سرخ تر است یا روی خجالت زده؟
مهربانی سمتم می کند و دست هایش را چندباری به نشانه ی اینکه: آرام، چیزی نیست بالا و پایین می آورد. اندکی فارسی بلد است و دست و پا شکسته می گوید: عیبی ندارد، تو هم خواهرمی لبخندی می زنم و کمی خودم را جمع و جور می کنم. چیزی به بین الطلوعین نمانده، سریع مهیای نماز می شوم. زیاد و راحت خوابیده بودم انگار بین این همه محرم و نامحرم. حالا که آبی به صورت زده بودم چشمانم بهتر اطرافم را می دید. در موکب ...
تنظیم نظم نوین جهانی در مدار منظومه حسین(ع)
به گزارش عصر همدان؛ نزدیکای اربعین که می شود، دلت بدجور هوایی شده و نفس کشیدن در شهر برایت مشکل می شود و باید دل به دریا بزنی تا معرفت یابی که اگر نزنی تو می مانی و یک عالمه حسرت. و اما... پرده اول: حسین جانم، نقاشی ام را دوست داری؟ وقتی داری راهی سرزمین بهشت در روزی زمین می شوی، همه التماس دعا دارند.دلشان گیر امام حسین(ع) است و خانه ایشان حرف حضرت رقیه(س). این وسطا پای ماشین هنگام بدریقه دختر کوچولوی نا ...
مشهدالرضا (ع)؛ کربلایی دیگر در اربعین حسینی | آغاز مراسم راهپیمایی جاماندگان اربعین حسینی از میدان 15 ...
و عصر و نماز مغرب و عشا امروز به صورت جماعت در خیابان امام رضا (ع) اقامه خواهد شد. حوالی همین روز های سال که می شود صدای پاهایشان بی وقفه شنیده می شود؛ محکم و مصمّم، بدون درد و خستگی، بی قراری دلهایشان را از قدم هایی که برمی دارند به راحتی می توان احساس کرد، این مسیر را هر کسی نمی تواند به مقصد برساند مگر اینکه عاشق و دلداده باشد، زائران پیاده را می گویم همان عاشقانی که دل داده اند به حری ...
اربعین؛ میثاق جهانی آزادگان علیه مستکبران
تا دست تقدیر حق و حقیقت به گونه ای رقم بخورد که با وجود همه دسیسه ها و نقشه های شوم بدخواهان و کوردلان، حسین دیده تر شود و نمایش اربعین، به همایشی بی همانند بدل گردد. کلیدواژه مهم دیگر در آوردگاه حماسی و سیاسی اربعین، معرفت حسینی است چنانچه رهبر معظم انقلاب هم در این رابطه، با تأکید بر اینکه توفیق میهمان نوازی از زائران حسینی یک نعمت و رحمت الهی است که باید قدر آن دانسته شود، فرموده ...
دوست داشتم نقش شمر را بازی کنم، اما نشد
به مجری برنامه که از وی خواست تجسم کند سیدالشهدا پشت وی ایستاده، دست روی شانه ات می گذارد و می گوید علیرضا از تو راضی هستم، ممنونم که دوست داشتی نقش شمر من را بازی کنی، چه حالی می شوی، اظهار کرد: اگر این اتفاق برای من بیفتد جز سکوت چیزی ندارم. دوست دارم آن زمان واقعا جان به جان آفرین تسلیم کنم. دیگر چیزی در این دنیا برایم ارزش ندارد. این بازیگر سینما و تلویزیون در پایان بعد از لمس پرچم ...
خدا ما ایرانی ها را حتی در آمریکا و کانادا هم دوست ندارد
میشه برای مادرت، برای برادرت، برای خواهرت. برای غذاهاش برای تک تک خیابوناش... می بینی 10 سال گذشته و تو هیچ وقت پیششون نبودی... همیشه یا تلفنی یا تصویری هیچ وقت نفهمیدی کِی خوشحالن، کِی ناراحتن.. مشکلشون چیه... هیچ وقت نزدیکشون نبودی باهاشون حرف بزنی ... و همیشه زمان رو از دست دادی... این توئیت واکنش های زیادی را در فضای مجازی برانگیخت یکی از کاربران در همان ابتدا در واکنش به ...
سفرهای استانی عدد ندارد و تا تحقق کارها ادامه می یابد
به گزارش عصرتبریز، آیت الله سیدابراهیم رئیسی امروز در جمع جاماندگان اربعین حسینی در امامزادگان باقریه (ع) شهر بیرجند با تسلیت اربعین حسینی اظهار داشت: امروز دل ها هوای کربلا و زیارت مضجع مطهر نورانی امام حسین (ع) دارد و این اجتماع به یاد و نام اباعبدالله است. وی با اشاره به اجتماع بی نظیر میلیونی در پیاده روی اربعین افزود: همه اینها جلوه عشق و دلدادگی به محضر امام حسین (ع) است و این ...
دانلود مداحی عربی صلیت مخصوص اربعین باسم کربلایی
که عزم عزیز خدا کرده باشی تحتاط من کلشی .. ویاک نبی یمشی در همه چیز احتیاط کن .. همراه تو پیامبری پیاده می رود لحسین مو وحدک .. اجب به سوی حسین تنها نمی روی ، جواب بده انظر علیهن للمشن خواتک به آن بانوان نگاه کن که پیاده می روند ، آن ها خواهرانت هستند و امک ویاهن بالمشی و بناتک مادرت و دخترانت همراه آن ها در ...
خرده روایت هایی از جاماندگان اربعین | آن ها که می خواستند، اما نتوانستند در راهپیمایی اربعین باشند
، زیرانداز برای خواب شب زائران پهن می کرد، پا های خسته زائران را ماساژ می داد و خلاصه آچار فرانسه شده بود در ایستگاه عشاق الحسین(ع) . می پرسم چرا امسال نرفتی؟ و می گوید: نمی دانم، اتفاق خاصی هم نیفتاد، شعار نمی دهم، اما شاید بعد از شش سال، امسال لایقش نبودم. اصلا انگار خودم ترمز زده بودم جلوی پاهایم. واقعا دلیلش را هم نمی دانم. اما حالا که نرفته ام و مشهد مانده ام، متوجه می شوم که اشتباه کرده ...
خانه پدری و یک دهن روضه هندی
راه از دیار سلمان آمده ام تا تو را ببینم تا در آغوشت غرق شوم، نیست شوم در تو، دست رد می زنی به سینه ام آقا؟ می خواستم بنشینم در حرم و زار زار گریه کنم برایش، می خواستم گلایه کنم از آغوشی که دریغ کرد از دختر دلتنگش، برای نشستن اما جایی نبود، زوارِ علی آنقدر زیاد بودند که همه جا ایستاده و نشسته مشغول ذکر گفتن بودند که نوایی دلنشین هوش و حواسم را سر جایش آورد. خوابیدن زوارِ خسته ...
پیغام حضرت علی(ع) به مدافع حرمش قبل از شهادت او
احوالپرسی گفت: مامان! من به عراق آمده ام. پرسیدم: با کی رفتی؟ چرا رفتی؟ گفت: حالا بماند. من آمده ام عراق و اسمم را جزو مدافعان حرم نوشته ام تا از حرم حضرت علی (ع) دفاع کنم. پرسیدم: با کی قراره بجنگی؟ گفت: با آمریکایی ها. گفتم: محمد! تو را به خدا برگرد، اگر بمانی، می میری! محمد گفت: شهادت حق است. حضرت علی (ع) با این همه عظمت، شما به من می گویی که اینجا نجنگم؟! من آرزو دارم شهید شوم و همین جا من را ...
داستان کوتاه صدیقه پورعلی فومنی با موضوع قیام 17 شهریور | هوا داره سرد می شه
. دنده را عوض می کنم. با فشار گاز جلوی در خانه اش پارک می کنم. دلم نمی خواهد با عمو چشم تو چشم شوم. زنگ خانه خراب نیست، ولی بیست دقیقه است که پشت در معطل مانده ام. می روم روی کاپوت ماشین. چند باری صدایش می زنم. جواب نمی دهد. می خواهم برگردم. افتادن عمو توی مستراح خانه اش. کف کردن دهان کجش. تشیع و جنازه اش. همه این ها، مثل چند وصله ناجور می افتند توی سرم. هرجور شده از بالای دیوار پایم می رسد به حیاط ...
فال حافظ | فال حافظ فردا 15 شهریور | چیزهای خوبی در انتظارته! | از این خبر خوش جا نمون! + تفسیر دقیق
سوزنده خود، زبانه آتشکده فارس را خاموش کند و به چشم بگو که آنقدر گریه کند تا سیل اشکش، آبروی در و خانه دجله بغداد را بریزد. * بخت و اقبال پیر میکده معرفت پاینده باد که نبودن دیگر چیزها دشوار نمی باشد. بگذار دیگران بروند و نام مرا فراموش کنند. * روز مردنم یک لحظه نوید و مژده ملاقات بده و آنگاه من با وعده وصال تو، هول و ترس مرگ را فراموش می کنم. پس آنگاه آسوده دل به قبرم داخل کن و ببر. ...
ماجرای تمرین همسر شهید برای خواندن وصیت نامه شوهرش
. سه بیت از همان اشعار پایین برگه نوشت و بعد تاریخ زد. نوزده آبان 94. زیر تاریخ هم جمله همیشگی و کفی بالحلم ناصرا را نوشت. به خط آخر که رسید، گفتم: عزیزم! معمولا همسران شهدا گله دارند که نتونستن دل سیر همسرشون را ببینند. آخر وصیت نامه بنویس که اگر شهید شدی اجازه بدن نیم ساعت با پیکرت تنها باشم . خودم هم باورم نمی شد آن قدر قضیه جدی شده که حتی به این لحظه هم فکر می کنم. در مخیله ...
آغوش پر "مهر" مهران دیدن دارد
، این انضباط نه تنها در پارکینگها بلکه در تمام زمینهای اطراف جاده مشخص و هم ردیف و مرتب جا گرفته اند، آنقدر حجم بالای فضای پارک خودروها دیدنی است که بحث من و همکاران همسفرم تبدیل می شود. کم کم وارد شهر می شویم، رنگ مهران بطور کلی تغییر کرده، شلوغی شهر از همان ابتدا معلوم است، خودروها همگی به سمت مرز حرکت می کنند، اگر مسیر مرز را هم بلد نباشی قطار خودروها مسیر را کامل و واضح به تو نشان می ...
سفر عشق
عاشورا چه کشیدند. میهمان سرای طولانی تمامی مسیر نجف تا کربلا به میهمان سرایی بزرگ تبدیل شده که وظیفه خدمت رسانی به رهروان را دارد. همه چیز در مقابل چشمانت قرار دارد. آشپز هایی که در گرمای طاقت فرسا به پخت و پز مشغول هستند تا گرسنه نمانی و آنچنان با دقت، نظافت و ظرافت کار می کنند، که گویا می خواهند به تو اثبات کنند، همانطور که برای خانواده هایشان زحمت می کشند، تو را هم به همان چش ...
جنون مکبث و باد جن | استقبال تماشاگر غیرقابل پیش بینی بود
هر کاری بزند. در مراسم زار هم که در نمایش ما وجود دارد، می خواستیم ببینیم چه چیزی در فرد زارزده اتفاق می افتد؟ ناصر تقوایی در مستندش می گوید زار باد جنی است که به شخص می افتد. انگار به مکبث هم باد جن جنون قدرت، زده است. در نمایش می بینیم به بازیگری که نقش مکبث را بازی می کند، گفته می شود باید آن باد جن به تو بزند و به جنون قدرت برسی. به این ترتیب می خواهد به تم کلاسیک جنون قدرت که در مکبث مطرح می ...
عبدالله روا کیست؟ / این حقایق را راجع به آقای مجری نمی دانستید
روا بوده است. قدم میزنم تا که راهی بشم میدونم یکی چشم به راه منه میدونم تو شب های تاریک شهر چراغ یه جایی هنوز روشنه قدم میزنم تا یه دنیای خوب یه بی آسمونی که آفتابیه یه دنیا که تا هست تو شهر من هوا روشنه آسمون آبیه از اون گوشۀ شهر تا عطر تو یه راه که با یک سفر میرسم تو دنیا انگار ...
اربعین، پای پیاده حَرَمت می چسبد
ماندگان از کربلا که حسرت دیدار، بلای جانشان شده است کجا و دلی که در کربلا جا می ماند و پای تنت باید بی نشانی از ردپا، راه بازگشت در پیش گیرد کجا... تمام جان و تنت، بوی سیب می گیرد، بوی حرم، پا به پای دل قدم به قدم به حرم نزدیک تر باز قدم بر می دارم، اربعین نزدیک است، حرم نزدیک است، دل می کشد مرا عمود به عمود، قدم به قدم، توان به جانت می افتد، چشم هایت به دور دست ها خیره است، دنبال گنبدی ...
تفسیر غزل حافظ/ صوفی از پرتو می رازِ نهانی دانست
...> عرضه کردم دو جهان بر دلِ کار افتاده / به جز از عشقِ تو باقی همه فانی دانست آن شد اکنون که ز ابنایِ عوام اندیشم / محتسب نیز در این عیش نهانی دانست دلبر آسایشِ ما مصلحتِ وقت ندید / ور نه از جانبِ ما دل نگرانی دانست سنگ و گل را کُند از یُمنِ نظر لعل و عقیق / هر که قدرِ نفسِ باد یمانی دانست ای که از دفترِ عقل آیتِ عشق آموزی / ترسم این نُکته به تحقیق ندانی دانست ...
ناصر مهدوی: امام حسین(ع) به انسان ها حق انتخاب و حق تعیین سرنوشت داد/ حضرت هرگز کسی را مجبور نکرد که به ...
اضطراری امام حسین(ع) به آنها حق انتخاب می دهد که اکنون می توانید، انتخاب کنید. پس از این سخنان حضرت، همه یاران به گریه می افتند و می گویند که مگر این دنیا چه ارزشی دارد که ما شما را ترک کنیم، نهایت ما می میریم و حاضریم چندین بار هم بمیریم، ولی دست از تو نمی کشیم. این نکته های مهم را به ما نیاموختند، تاریخ ما تاریخ قربانی کردن امام حسین به نوع دیگری بوده است، مرگ امام حسین، مرگ یک قهرمان در ...
بازخوانی یک گفت وگو با سحر دولتشاهی
.... همیشه سؤالم بوده که بازیگرها در زمان هایی که سر کار نیستند چطوری خودشان را آماده نگه می دارند، به نتایجی هم رسیده ام. با خواندن و یوگا کردن و چیزهایی مثل اینها سعی می کنم دسترسی به احساساتم را آسان تر کنم. چند وقتی است که بیشتر به این فکر می کنم که چه می شود که تو به یک نفر احساس سمپاتی پیدا می کنی. فقط این نیست که او چقدر بازیگر خوبی است. سوای حواشی، بازیگرهایی هستند که به دل آدم ها راه پیدا ...
داستان کوتاه/ علی کا شیر علی
داشته باشد. منصورآقا کمی نزدیک تر شد و روبروی کبری به حالت نیم خیز چیزی گفت. هرم نفسش انگار می خورد توی صورت کبری. دختر کمی عقب تر وانشست که منصورآقا نیز همان قدر پیش رفت. میرزا سرش تو دفتر و کاغذها رفته بود. چشم گرداند و دید علی کاشیرعلی چون کُل کُلاتین کَرَک که با شنیدن سم ضربه قاطر بَنه کش از پشت کلوخ و یا شیار شخم جو زار پر می کشد و بلند می شود، چنان فرزو چابک با ...
خوشا به حال کسی که خدا خون بهای او می شود
...، روسفید باشم. خدایا با عدالت رفتار مکن با ما بندگان گنه کار. خدایا نمی دانم چه مرگی در انتظارم است ولی راضیم به رضای تو. امیدوارم تا گناهانم را نیامرزیده ای از این دنیا نبری. خدایا عشق خودت را در دل های ما بندگانت آن چنان قرار بده که از هرگونه خطایی مصون باشیم. خدایا بند بند وجودم اقرار می کند که شایسته ترین معبود تویی. پس شهادت می دهم که محمد(ص) فرستاده توست و علی (ع) دوست توست و ...
چرا موکب این پسر، زائر ندارد؟!
آن یک استکان چای سیاه هم گس و هم شیرین عراقی که غم عالم را بشوید و از دل ما ببرد؟ یک چای و این همه معجزه؟! از خودت می پرسی، یعنی توی این چای چه می ریزند که انقدر هوادار دارد مثل چای روضه امام حسین(ع). با ذائقه اربعینی ها چه کرده که هرجا می نشینند و بلند می شوند، می گویند که دلشان لک زده برای چای عراقی، چاشنی اصلی این چای چیست؟ از قضا و شاید نمک است که اینچنین نمک گیر می کند! یک استکان ...
خرده روایت های خواندنی از محرم شهر و آیین بدرقه زوار کربلا
از3 سال هنوزهم یادش هست: یا حسین من مهمان تو بودم. به دادم برس. او این فریاد را از اعماق وجودش به زبان و دهان آورده بود و خیلی زود هم نتیجه اش را دید. صدای او به گوش کارگران دیگر و بالای چاله جمع شدند تا قبل از اینکه بتن ها سفت شود او را از گرداب مرگ نجات دهند. آرش زندگی اش را مدیون امام حسین(ع) می داند و می گوید: از همان روز بدهکار امام شدم. از تمام وجودم درباره رفتاری که قبلا داشتم ...