سایر منابع:
سایر خبرها
فرجام جنایت عشقی
قاتل با ابراز پشیمانی از این قتل گفت : آشپزی و نقاشی می کردم. سال 97 ورشکسته شدم و زنم طلاق گرفت و با دخترخردسالم رفت. موتور سوار حرفه ای بودم و به همین دلیل تصمیم به سرقت موتورسیکلت گرفتم. بعد از چند سرقت ، دستگیر شدم. روز حادثه سرباز در حال انتقال من از دادسرا به کلانتری بود. چاقو ، مدارک و کارتم را در کیسه ای گذاشت. در حوالی کلانتری از او خواستم برایم ساندویچ بخرد که دلش سوخت و قبول کرد. در این ...
سرانجام دو پرونده جنایی چه شد؟
.... یک کیسه در دست سرباز بود که تمام وسایل مرا داخل آن قرار داده بودند. چاقویی که معمولا برای اجرای نقشه سرقت همراه داشتم در نزدیکی کلانتری پیاده شدیم. من به شدت گرسنه بودم. دو روز بود که چیزی نخورده بودم. به همین دلیل سرباز در نزدیکی کلانتری از راننده خواست تا مقابل یک ساندویچی توقف کند. هر دو پیاده شدیم و من در چند قدمی او با پابند ایستاده بودم اما چون در جریان دستگیری کتفم در رفته و ...
ارثیه خونین
زوج ما زودتر به ارثیه می رسیدیم. به همین دلیل با تهیه چاقو راهی ویلای شان شدم. وقتی در زدم ، پدرزنم در را باز کرد. او با دیدن من که بی خبر به آنجا رفته بودم شوکه شد. به سمت ساختمان حرکت کردیم که در حیاط با چاقو به جانش افتادم و چند ضربه به او زدم و کشتمش . بعد وارد ساختمان شدم و مادرزنم را هم کشتم. برای صحنه سازی خانه را به هم ریختم و بخشی از طلاهای مادرزنم را سرقت کردم و سریع به خانه آمدم تا کسی ...
برای جشن ترخیص ماند ولی اسیر شد
کوپتری بالای سرمان دیدیم. فکر کردیم که از نیروهای خودی است. یکی از بچه ها علامت داد که اینجا هستیم. یک ساعت بعد نیروهای عراقی ریختند و همه ما را اسیر کردند. بعد از آن بود که فهمیدیم آن هلی کوپتر عراقی بود و برای شناسایی آمده بود. در این مدت یک هفته ای، من یکی از نیروهای عراقی را اسیر گرفته بودم. روز اول که فرار می کردیم، این نیروی عراقی را که کریم نام داشت، اسیر گرفتم. همه می خواستند او را ...
جزئیات اعدام 2 مرد در زندان قزل حصار
...> وقتی سرباز دستبند را باز کرد ناگهان سارق با چاقویی که همراه داشت چندین ضربه به او زده و از محل متواری شد. ساعاتی بعد سرباز جوان پس از انتقال به بیمارستان به شهادت رسید و بازپرس کشیک قتل پایتخت دستور بازداشت متهم را صادر کرد. بلافاصله کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی برای دستگیری او وارد عمل شده و دستگیرش کردند. متهم جوان در تحقیقات گفت: سابقه دار بودم و می دانستم باید مدتی در ...
ناخواسته معتاد رابطه های شرم آور شدم و هر روز باید...!
در یک شرکت خصوصی بعد از پایان تحصیلات مشغول شدم و باورم نمی شد که درگیر رابطه های هر روزه شرم آور شوم. به گزارش وقت صبح ، وقتی تحصیلات دانشگاهی ام به پایان رسید، مدتی را بیکار و سرگردان بودم تا این که بالاخره به استخدام یک شرکت خصوصی درآمدم. مرد 40 ساله با بیان این که رفتارهای خیانت آمیز روح و روانم را در آتش عذاب وجدان می سوزاند به کارشناس اجتماعی کلانتری احمدآباد مشهد گفت ...
مردم وقتی نیمه شب سرزده به خانه رفتم و زنم را در حالی که...!
بار دیگر راهی نشانی جدیدی شدند که متهم به عنوان محل رها سازی جسد اعلام کرده بود. این چاه بسیار عمیق بوده و آتش نشانان 2 روز تلاش کردند تا بالاخره جسد مهناز را در عمق 14 متری کشف کردند. به این ترتیب راز قتل زن جوان بعد از 10 ماه از گم شدن او فاش شد. بنا بر این گزارش رسیدگی به این پرونده تا صدور کیفرخواست در دادسرای جنایی تهران ادامه خواهد داشت. منبع: اعتماد آنلاین ...
نقل قول مطالب غیرمستند از رهبر انقلاب اسلامی فاقد اعتبار است
خیلی دلم شکسته بود و نمی دانستم این قدر زود صدای من را می شنوند و این مدلی می طلبند! رفتم برای اینکه ایشان را از نزدیک ببینم و از نورانیت ایشان برای ادامه مسیر انرژی بگیرم. الحمدلله به لطف دوستان دفتر، بعد از برنامه هم توانستم به همراه چند نفر از خانواده های شهدا حضرت آقا را ببینم و از ایشان التماس دعا داشته باشم. دوستان دفتر حضرت آقا به من گفتند که بعد از جلسه قرار است خدمت ایشان ...
التماس های بی معرفت ترین پسرخوانده برای بازگشت به خانه پدر و مادر ناتنی اش / قدر خوشبختی را ندانست
باز هم تنها شدم و چون چندین سال هم در بهزیستی نبودم در آنجا دوستی نداشتم و میخواستم خودم را بکشم که ترسیدم، حتی ترسیدم که به مشاوره بهریستی مشکلم را بگویم چرا که سخت گیری ها برای مراقبت از من بیشتر می شد و من آن را نمی خواستم، تا اینکه حین جست وجو کردن راجع به مراکز مشاوره متوجه شدم همین کلانتری نزدیک مدرسه مان هم مشاور دارد و دلسورانه به مردم کمک می کنند. *آن روز خیلی با رضا صحبت کردم و ...
مساجد با حضور دانش آموزان و جوانان اداره می شد/ اشتیاق دانش آموزان برای انجام امور مردم محله در دوران ...
بنده در پایگاه بسیج مسجد سال 57 تا اوایل سال 63-64 است تا اینکه به جبهه ها رفتم و مجروح شدم و بعد از بهبود مجروحیت همچنان در این پایگاه مشغول فعالیت هستم. فاضلی می گوید: دانش آموزان بسیجی از جمله شهیدان محسن زرینی، صادق باراجینی، حسین ابراهیم زاده خلیلی، جواد یوسفی و جواد ناجی هر کاری که در توان شان بود در کمک به خانواده های شهدا انجام می دادند و در انجام برنامه های فرهنگی پای کار بودند ...
خواهرکشی فجیع در مهرشهر کرج
نصب کردم و متوجه شدم روابط نامناسبی دارد. روز حادثه اعضای خانواده مان برای تفریح به باغی رفتند اما خواهرم همراهشان نرفت. صبح با هم صبحانه خوردیم اما ساعتی بعد متوجه پیام هایی از یک مرد ناشناس شدم و دیدم خواهرم برای عصر با او قرار گذاشت به خاطر همین من به شدت عصبانی شدم. وی افزود: حدود ساعت 2 بعدازظهر بود که به او گفتم حق ندارد از خانه بیرون برود اما توجهی نکرد من هم از کشوی ...
شکایت دختر جوان از پسر شیطان صفت/من با دختر جوان همخوابی نکرده ام/جزئیات تجاوز و رابطه نامشروع با دختر ...
آغاز شد. دختر جوان در اظهاراتش گفت: سال 95 از طریق یکی از دوستانم با او آشنا شدم. رابطه ما هر روز بهتر می شد تا اینکه یک روز کسری با این بهانه که قصد دارد من را به خانواده اش معرفی کند مرا به خانه شان دعوت کرد، اما وقتی به آنجا رفتم متوجه شدم او تنهاست. می خواستم از خانه اش بروم که مرا مورد تعرض قرار داد. پس از آن هم به بهانه ازدواج و اینکه مرا دوست دارد3 سال مرا اغفال کرد، اما از چند ...
زورگیری از زن باردار مشهدی در کوچه خلوت!
بزرگ تر از خودم دوست شدم و با ترغیب آن ها به مصرف حشیش و سیگار روی آوردم. حدود2سال بود که دیگر کمتر به محل کارم می رفتم و بیشتر اوقاتم را در کلوب می گذراندم تا این که چند روز قبل با جوانی به نام م آشنا شدم. او که موتورسیکلت داشت به کلوب می آمد و این گونه رفاقت ما شکل گرفت. او در همان روزهای اولیه آشنایی، پیشنهاد گوشی قاپی با موتورسیکلت را مطرح کرد؛ من هم برای آن که نزد او کم نیاورم، پی ...
قصاص 2 قاتل در زندان
بهانه غذای نذری در خانه ما آمد و وقتی لیلا در را باز کرد، روی او مایع اسیدی پاشید و فرار کرد. مرگ لیلا در حالی که لیلا تحت درمان قرار داشت، مأموران مرد اسیدپاش را بازداشت و به اداره پلیس منتقل کردند. متهم با اعتراف به اسیدپاشی گفت: وقتی لیلا به من جواب منفی داد از او کینه به دل گرفتم و رویش اسید پاشیدم. می خواستم به خارج فرار کنم، اما دستگیر شدم. تحقیقات درباره این حادثه ادامه داشت تا اینکه 10 روز بعد از حادثه به مأموران پلیس خبر رسید قربانی اسیدپاشی به کام مرگ رفته است. متهم پس از اعتراف در دادگاه به قصاص محکوم شد و در نهایت هم سحرگاه دیروز در زندان قزلحصار کرج قصاص شد. ...
یک روز یواشکی وارد خانه شدم و صدای زنم را از اتاق شنیدم که...!
مرد میانسالی به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری داستان خیانت زنش را تعریف کرد. به گزارش وقت صبح ، مرد 44 ساله گفت: 24 ساله بودم که روزی هنگام بازگشت از محل کارم چشمان دختری بلند قامت مرا در گوشه خیابان میخکوب کرد . فقط در یک لحظه به آن دختر دل باختم به طوری که گویی همه سعادت و آینده ام در گرو یک لبخند او بود. بعد از ازدواج دیگر به رفتارهایش مشکوک شده بودم . ...
آزار 20 زن و مرد تهرانی توسط روباه پارک دانشجو + اعترافات در دادگاه + عکس
به پلیس رسید و فرضیه سریالی بودن ها قوت گرفت. شواهد نشان می داد دزد 22 ساله با ترفندی خاص از طریق فضای مجازی یا در پارک و سفره خانه ها طعمه هایش را به دام می انداخت و بعد از جلب اعتماد آنها وارد خانه شان می شد. وی در فرصتی مناسب با نوشیدنی مسموم طعمه ها را می کرد و سپس دست به سرقت اموال و یا کارت های بانکی شان می زد. 20 شاکی در دام متهم جوان در حالی که شماره شکایت ...
محاکمه شکارچی بابابزرگ ها
خریدم اما نتوانستم قسط آن را پرداخت کنم و بدهی بالاآوردم. به همین دلیل فکر سرقت به ذهنم رسید. در فضای مجازی و پارک ها به خصوص پارک دانشجو با پیرمردها طرح دوستی می ریختم و می گفتم دانشجو هستم. آنها بعد از چند ساعت یا یکی دو روز مرا به خانه شان دعوت می کردند. درمسیر از آنها می خواستم کمی خوراکی بخرند. این طوری رمز کارت بانکی شان را متوجه می شدم. وقتی به خانه می رفتیم، با نوشیدنی مسموم پیرمردها را ...
تهیه فیلم خصوصی از آزار سیاه 20 زن و مرد مسن در تهران!
برده است. اولین بار زمستان سال گذشته بود که مردی به ماموران مراجعه کرد و گفت از سوی یک جوان مورد سوءاستفاده قرار گرفته و اموالش به سرقت رفته است. این مرد گفت: جوانی حدوداً 20 تا 25 ساله خودش را به من نزدیک کرد و مدعی شد که دانشجو است. او طوری صحبت کرد که حرف هایش را باور کردم و دلم برایش سوخت و سعی کردم کمکش کنم. چون تنها بودم به خانه دعوتش کردم، وقتی چای آوردم نمی دانم چه شد که یکباره ...
راز گنج نفرین شده در میانه ! / آدمکشی برای تصاحب گنج !
به گزارش رکنا، رسیدگی به این پرونده با شکایت مرد 64 ساله ای به نام اکبر در اداره آگاهی آغاز شد وی مدعی بود از سوی فردی به نام بهروز با سلاح گرم ربوده شده است. وی در حالی که به شدت مجروح بود در تشریح ماجرا به مأموران گفت: چند روز پیش به تنهایی برای پیدا کردن یک راهی یکی از روستاهای میانه شدم البته گنجی هم پیدا نکردم. اما یکی از دوستانم به نام بهروز فکر کرد که من گنج را پیدا کرده ام به همین دلیل از ...
فکرشو نمی کردم مردی که با صورت پوشیده به من تعرض کردن همان..!
شان بدهم. دختر مقتول بارها سفره دلش را برای من باز کرده و می گفت کاش پدرش بمیرد. حتی مادر خانواده می گفت یک روز همسرش را به قتل می رساند. آنها با همدستی یکدیگر جان مقتول را گرفته اند. قاضی: مواد مخدر مصرف می کنی؟ متهم: قبلا شیشه می کشیدم اما الان پاکم! قاضی: با دختر مقتول رابطه عاشقانه داشتی؟ متهم: نه. او گاهی با من صحبت می کرد اما چند وقتی می شد که دچار افسردگی شده بود و از خانه بیرون نمی رفت. من هم سعی می کردم با او صحبت یا چت کنم تا آرام شود. ارتباط ما فقط در همین حد بود. ...
آدم ربایی عجیب با وسوسه ثروت مرد تهرانی
وسوسه شدم و تصمیم گرفتم پول بیشتری به جیب بزنم به همین خاطر با همدستی 2 تن از دوستانم نقشه ربودن حمید را طراحی کردیم. وی در ادامه می گوید: با همدستانم و خودروی خودم چند روز جلوی خانه حمید کشیک دادیم و وقتی متوجه زمان خروجش از خانه شدیم همان ساعت را برای ربودن او انتخاب کرده و صبح خیلی زود حمید را جلوی در خانه اش به زور سوار ماشین کرده و او را به شهریار بردیمو وقتی سفته ها را امضاء کرد ...
تجاوز پسر جوان به دختر دانشجو در مقابل چشمان مادرش+جزییات
رسیدگی به این پرونده آغاز و متهم دستگیر شد و پرونده برای تحقیقات مقدماتی به شعبه هشتم دادگاه کیفری یک استان تهران ارجاع شد. روز قبل متهم و شاکی در شعبه هشتم دادگاه کیفری یک استان تهران مقابل همدیگر قرار گرفتند. دختر جوان به نام رومینا در طرح شکایت خود گفت: مدتی قبل زمانی که در حال برگشت از محل کارم بودم، دیروقت بود و ماشین پیدا نمی شد.همان موقع این پسر (خطاب به متهم در ...
سرقت میلیاردی خدمتکار بعد از مرگ پیرزن
روز بود که با من تماس نگرفته بود فکر کردم شاید به سفر رفته است روز حادثه به خانه او رفتم و با کلیدی که داشتم وارد شدم اما ناگهان با جسد پیرزن در یکی از اتاق ها مواجه شدم. فکر کنم سکته کرده و مرده بود. اول ترسیدم اما بعد با خودم گفتم الان بهترین فرصت برای سرقت است. پیرزن کسی را نداشت و اگر تمام خانه را هم سرقت می کردم کسی متوجه نمی شد. به جست و جو پرداختم و 50 میلیارد تومان، طلا و دلار ...
اعتراف کثیف به 8 سال خیانت: روزها وقتی شوهرم از خانه می رفت سریع..!
یک مرد 45 ساله وقتی راهی کلانتری سید مشهد شد از خیانت عجیبی که به او شده پرده برداشت. به گزارش وقت صبح ، سوءظن عجیبی همه وجودم را فراگرفته است. شب و روز در خودم فرو می روم و به آینده و گذشته ام می اندیشم. به اشتباه بزرگی فکر می کنم که همه زندگی ام را به تباهی کشاند. اما اکنون حادثه تلخی در زندگی ام رخ داده است که به هیچ وجه نمی توانم تصمیم درستی بگیرم و در دو راهی عقل و ...
سناریوی شوم برای ربودن پیرمرد پولدار
اتهام مشارکت در قتل، نیما و سهراب به اتهام معاونت در قتل و هر چهار متهم به اتهام مشارکت در آدم ربایی در جایگاه قرار گرفته و از خود دفاع کردند. وقتی بهرام در جایگاه قرار گرفت، در دفاعیاتش گفت : چند سال قبل مادرم طلاهایش را فروخت و پولش را به من داد تا سرمایه کار کنم. مغازه نانوایی را از پیرمرد اجاره کردم. بعد از چند ماه با صاحب ملک به اختلاف برخورده و خواست مغازه را خالی کنم . به همین خاطر ضرر ...
ماجرای قتل غزاله و اعدام آرمان؛ رابطه ای بی فرجام که با مرگ هر دو پایان یافت
اسفند سال 92 آغاز شد و خانواده دختر 19 ساله ای به نام غزاله خبر ناپدید شدن دخترشان را اعلام کردند اما خیلی زود مشخص شد او آخرین بار به خانه دوستش که پسری 18 ساله به نام آرمان بوده رفته است. با دستگیری آرمان، او پس از چند روز به قتل غزاله اعتراف کرد و بازداشت شد. اما مدتی بعد منکر قتل شد و گفت آن روز از غزاله خواستم برای صحبت و خداحافظی به خانه ما بیاید چون می خواست برای ادامه تحصیل به خارج از کشور ...
روزهایی که بدون شهید قاسمی می گذرد
سال از من بزرگتر بود که با هم ازدواج کردیم. وی گفت: او از سربازی هم معاف شده بود، چند روز بعد از عروسی اکبر دوباره به تهران رفت و من به عنوان عروس خانواده در خانه عمویم زندگی می کردم و اکبر تا هفت ماه به خاطر کار و درس به ما سر نزد و من هم چون سن کمی داشتم خیلی احساس دلتنگی نمی کردم و در کنار خانواده عمویم مثل دختر آن خانواده بودم و روزگار می گذراندم. سفارش لباس زنانه نمی ...
خاطره ی جالب و شنیدنی مجید مظفری از اولین روز تولدش + فیلم
به گزارش سلام نو، مجید مظفری متولد 22 بهمن 1329 در تهران ، بازیگر و کارگردان است تحصیل کرده دوره پنج ماهه بازیگری در دانشگاه ونسن پاریس می باشد که مدتی کارمند شرکت مرسدس بنز بود و حالا با دخترش در عرصه هنری حضور دارد. مجید مظفری : ورودم به بازیگری کاملا اتفاقی بود ، سال 1347 وقتی 18 ساله بودم با یکی از دوستانم که در تئاتر حضور داشت به تماشای آن نمایش رفتم آنجا پیشنهاد شد نقش کوچکی را ...
دستگیری سارق به عنف در دامغان/ متهم قصد کشتن صاحب خانه را داشت
به گزارش خبرنگار مهر ، سرهنگ سید علی میر احمدی ظهر چهارشنبه در گفت وگو با خبرنگاران به میزبانی فرماندهی انتظامی استان سمنان با بیان اینکه در پی شکایت فردی مبنی بر ورود یک سارق به خانه در دامغان موضوع در دست بررسی قرار گرفت، ابراز داشت: بررسی ها نشان داد که صاحب خانه احتمالاً متهم را شناخته و برای جلوگیری از شناسایی اقدام به کشتن او کرده بود. وی ضمن بیان اینکه این خانم 25 ساله موفق به ...