سایر منابع:
سایر خبرها
دختر20 ساله: زکریا در خانه خودمان به من تجاوز کرد
اشتباه من در خانواده آغاز شد. من در اوج هیجانات غرورآمیز قرار داشتم و می خواستم آزادانه با پسرها ارتباط برقرار کنم ؛ به طوری که این تفکرات اشتباه موجب شده بود تا پدرم از شدت نگرانی مدام به دنبال من در کوچه و خیابان بگردد. وقتی در مسیر مدرسه مرا در حال گفت وگو با پسری می دید، زیر مشت و لگد می گرفت و به خانه می برد؛ ولی من که دختری لجباز بودم هیچ گاه به عاقبت چنین رفتارهای خطرناکی نمی ...
نگارش قرآن مونس تنهایی من بود + عکس
...، تصریح کرد: هر صفحه از قرآن را به نیت کسی نوشتم یا طلب آرزویی را از خدا کرده و بعد شروع به نگارش می کردم. وی افزود: گاه به نیت چهارده معصوم(ع) دست به نگارش می زدم و از آنها طلب شفاعت می کردم، گاهی دست به دعا برمی داشتم و از خدا می خواستم حال که مرا درگیر امتحان سخت خود کرده است و عزیزانم فوت کرده اند، با نگارش قرآن به من آرامش و سکنای قلبی دهد. می دانم سوادم آن میزان نیست که معرفت ...
مژده بده یار پسندید مرا | گپ وگفت با یک زوج خادم مسجد در محله جوانمرد قصاب
نمازگزاران پذیرایی می کردم و به نوعی با مسجد مأنوس شده بودم. 15 سالم تمام نشده بود که خادم مسجد محله مان چند روز قبل از رفتن به من گفت دوست داری خادم مسجد شوی؟ یکی 2 روز فکر کردم و بعد جوابش را دادم. حالا 3 سال می گذرد و در این مدت حس خوبی دارم. صبح و ظهر و شب در مسجد را باز می کنم و شرایط را برای حضور نمازگزاران فراهم می کنم و از همان زمان هم زندگی ام حسابی تغییر کرد. این روزها میثم در مسجد ...
معجزه در زندگی منصور کوچیکه؛ چگونه شرور و گنده لات جوادیه ناجی معتادان شد؟
منصور آدینه وند را، اهالی محله جوادیه به نام منصور کوچیکه می شناسند. مردی که روزگاری غرق اعتیاد و خلاف بوده، حالا به هزاران معتاد کمک کرده تا پاک شوند و به زندگی سالم برگردند. یک محله از من می ترسیدند، راه هر خطایی را تا انتها رفته بودم و دیگر هیچ چیز برایم مهم نبود، اعتیاد اختیار همه زندگی ام را از من گرفته بود، دیگر به بن بست رسیده بودم اما اتفاقی شبیه معجزه باعث شد مسیرم را عوض کنم ...
پناهنده ای از قُندُزِ افغانستان
چی؟ -از جنگ فرار کردیم! ️ ناراحت و غصه دار شده بودم؛ ولی به روی خودم نیاوردم. شماره را که دادم، ازشان خداحافظی کردم. از دیدن شان ابراز خوشحالی کردم و گفتم حتما بعد تعطیلات با آقای علی پور؛ مسئول نهضت سوادآموزی کنگان تماس بگیرید. ️ خدا را شکر می کردم در این خانه به رویم باز شده بود و شوق و ذوق را در چشمان دو عزیز می دیدم. در راه به نهضتی که حضرت امام(ره) دستورش را داده ...
وقتی آقای دکتر پیشنهاد کرد برای این بانوی عشایر مطب بزند!
بود و به عقیده خودم می توانستم در دانشگاه در رشته پزشکی قبول شوم اما چرخ روزگار به خواست دل من نچرخید. سال دیپلم من با انقلاب فرهنگی مصادف شد و تعطیلی دانشگاه ها، همه نقشه هایم را نقش بر آب کرد. بعد هم، ازدواج کردم و با مشغله های خانه و همسر و فرزند، مسیر زندگی ام تغییر کرد. بیش از 40 سال از آن روزها گذشته اما هنوز هم با یادآوری آن مقطع، جملات فریده ملک پور رنگ حسرت می گیرد. با افسوس هایش از خراب ...
پرونده های پلیسی روی میز گروه ویژه
حرکت دست ( تاچ) کار می کرد . فن آوری این محصولات چند سال بعد به بازار آمد و در برنامه های هواشناسی استفاده شد. آن زمان هم ما این اتفاق را با جلوه های ویژه رایانه ای محقق کردیم و در عالم واقع وجود نداشت. بنابراین چنین امکاناتی نیاز به هزینه بیشتر و زمان و دقت بالاتری در تولید دارد . به همین دلیل فراجا باید به ساخت چنین سریال هایی کمک ویژه کند. فاطمی همچنین توضیح می دهد: ما در هوش سیاه1 ...
کلکسیون هزار کبریتی جاودان
درش را بی بی قمر جاوید معرفی می کند. از کشاورز بودن پدرش می گوید و از خانه دار بودن مادرش و اندکی از روز های مدرسه... *** در مدارسی همچون بختگان، فرهمندی و دبیرستان احمد تحصیل کردم. به خاطر دارم معلم هایم آقایان طریقی، امان اله ضیغمی و رضاقلی ضیغمی، برادرم مرحوم منوچهر جاودان، مرحوم صمد آزاد، مرحوم محمد صدر، و همکلاسی هایم آقایان پیشاهنگ، فرهنگ بقایی وآیت اله سید ...
شهیدی که 41 سال است همچنان شمع تولد فوت می کند
برای همین بچه های زیادی با خانواده شان در سالروز تولد این شهید بر سر مزارش حاضر می شوند تا از دست پدر و مادر مسلم هدیه بگیرند. اعظم چراغعلی مادر شهید فراهانی در گفت وگو با خبرنگار ایرنا در روایت خاطراتش با مسلم و اینکه چرا هر سال برای فرزندش جشن تولد می گیرد چنین نقل می کند: من یکبار بیشتر برای فرزندم تولد نگرفتم، مسلم در سن 12 سالگی از من درخواست تولد کرد من به او پول دادم، گفتم برو ...
از دروازه غار تا کوچه های برلن
شبانه روز کار کند تا نان در سفره داشته باشند. ایران را پناه خودش و خانواده اش می داند. گلقمچه فقط می خواهد دخترش درس بخواند گلقمچه چشم های سبزش را مدام می دزدد. چهل سال دارد و هفت بچه. شوهرش را چند روز پیش رد مرز کرده اند. شوهری که عیاش و معتاد بود. با گلقمچه از میان کوچه پس کوچه هایی که گوشه و کنارش معتادان در حال تزریق اند، رد می شویم تا به خانه اش برسیم: شوهرم ناس می کشید ...
یک پیامک زندگی زن و شوهر جوان را به هم ریخت
. همه مهریه و حق و حقوقم را می بخشم و فقط طلاق می خواهم. مرد جوان رشته کلام را در دست می گیرد و با قیافه حق به جانب می گوید: وقتی اصرارهای همسرم را برای جدایی می بینم تنها چیزی که به ذهنم خطور می کند این است که او نه علاقه ای به من دارد و نه اعتمادی. چون احساس کردم همه حرف هایی که از عاشقی و دوست داشتن و اینکه تا همیشه در کنارم خواهد بود از او شنیده بودم دروغ بوده و او اصلا به شوهرش اعتمادی ندارد ...
ماجرای 2 برادری که با یک شناسنامه به جبهه رفتند / جهاد اصغر در لباس ناجا کامل شد
و همرزم قدیمی اش می شود. پایان دوران ابتدایی با روزهای جنگ قرین شده بود او صحبت خود را از دوران کودکی شان شروع می کند و می گوید: در خانواده ای عیالوار در یکی از محله های خوراسگان به دنیا آمدیم، شغل پدرم، کشاورزی بود و گاهی هم به حفر چاه آب اشتغال داشت و به هر زحمتی بود خرج یک خانواده عیالوار را با رزقی حلال مهیا می کرد و نتیجه رنج خود را برای پرورش هفت فرزند خود و دو سه تا از بچ ...
غبارروبی و عطرافشانی مزار شهدا در هفته انتظامی در غرب استان تهران
متجاهر انجام می شود که طرح آرامش در غرب استان تهران با هدف جمع آوری معتادان متجاهر در حال اجرا می باشد. فرمانده انتظامی غرب استان تهران با بیان اینکه 8 هزار معتاد متجاهر در غرب استان تهران وجود دارد که 6 هزار از آنها جمع آوری شده است، تشریح کرد: در صورت همکاری سایر ادارات متولی در جمع آوری معتادان متجاهر در کمتر از سه روز پلیس آمادگی جمع آوری و تحویل آنها به کمپ های ترک اعتیاد را دارد. ...
ماجرای مواجهه یک خبرنگار تازه کار با آتیلا پسیانی در خانه بهار
با لحنی که با یک تازه خبرنگار صحبت می کرد، با لبخندی جدی که شوکه ام کرد، گفت: مگر من گنجشک مفتم؟! حالا از آن زمان نزدیک به 15 سال می گذرد. آتیلا پسیانی امروز با رفتن همیشگی اش دوباره مرا شوکه کرد. همه مان را شوکه کرد. او در این سال ها در سریال های بسیاری بازی کرد و اتفاقا بر حضور در تلویزیون و ارتباط با مخاطب تاکید داشت. آخرین نقش آفرینی هایش هم در سریال های تلویزیونی و شب ...
صحت سنجی برخی مواضع منتسب به امام(ره)
دکتر سهراب مقدمی شهیدانی حاج سید صادق شمس الدین واعظ درباره موضع گیری امام رحمه الله در باره دکتر شریعتی می گوید: خاطره دیگرم این که در سال 1398 ه .ق. بنده به عتبات مشرّف شدم که سال آخر تبعید آن حضرت بود. نجف اشرف مشرّف شدم. نیمه شعبان در حرم اباعبدالله علیه السلام ساعت نُه صبح امام را دیدم که بعد از زیارت برای نماز زیارت به قسمت بالاسر آمدند؛ جا نبود من جای خود را تقدیم کردم؛ یک رکعت ...