سایر منابع:
سایر خبرها
داستان های کوتاه امیل زولا و چزاره پاوزه در دو کتاب چاپ شدند
ناخودآگاهم این صدا را از مدت ها قبل شنیده بودم. سایه ای که حتی پنجره را پوشانده بود هنوز موفق نشده بود دشت را بپوشاند، اما من در آن لحظه در فکر آن نبودم و نگاهش نمی کردم. اما در انتهای اتاق چشمم به دری نیمه باز افتاد که به بیرون باز می شد و چون نمی دانستم از چه زمانی آن جا بوده، نگران این شدم که مبادا صاحبان آن جا در را باز کنند و از حضور مخفیانه من شِکوه کنند. فقط نگران نبودم، هراسیده بودم. به آستانه در رفتم. در یک چشم به هم زدن، در حالی که قبلم به شدت می زد، به پشت یک کارخانه رسیدم. این کتاب هم با 71 صفحه، شمارگان هزار و 100 نسخه و قیمت 45 هزار تومان به چاپ رسیده است. ...
بیوگرافی یسنا میرطهماسب بازیگر نقش کیوان در سریال مرداب
... برای رسیدن به نقش چه تحقیقاتی انجام دادید؟ فقط در خصوص ویژگی ظاهری شان تحقیق کردم، به طور مثال طرز حرف زدن و نوع نشستن و در رفتارم سعی کردم از آقازاده ها کپی برداری کنم، حالا نمی دانم چقدر در ایفای نقشم موفق بوده ام. اولین بار فیلم تان در خانه جشنواره به نمایش درآمد، خودتان از بازی تان راضی بودید؟ خیلی راضی بودم و فیلم را بسیار دوست داشتم. پیش ...
عروس 14 ساله کنیز دوستان قمارباز داماد بود
گرفتم و به خانه پدرم بازگشتم. آن جا هم به خاطر وجود برادر معتادم روزگار بدی را سپری می کردم و زجر می کشیدم تا جایی که به دلیل افسردگی شدید در بیمارستان روان پزشکی ابن سینا بستری شدم. بعد از بهبودی در مشهد کارمی کردم و در خانه یکی از دوستانم ساکن بودم تا این که با حامد آشنا شدم.او ادعا می کرد به خاطر خیانت همسرش، او را طلاق داده است و به تنهایی زندگی می کند. من هم ...
زن 21 ساله: یکسال صیغه شادمهر بودم
زن 25 ساله درباره سرگذشت خود گفت: 21 ساله بودم که مسعود به خواستگاری ام آمد. او از بستگان دور مادرم بود و زبان چرب و نرمی داشت به همین خاطر هم خیلی از اطرافیانم از رفتارهای محبت آمیز او تعریف می کردند. من که آن زمان وارد آخرین سال تحصیلم در دانشگاه شده بودم به خواستگاری اش پاسخ مثبت دادم و پای سفره عقد نشستم، اما طولی نکشید که متوجه شدم مسعود اعتیاد دارد و زندگی مشترک با او فرجامی ...
پسر 12 ساله ایرانی که کامیون می راند
که از سال 76 رانندگی با گواهینامه پایه یک را تجربه می کند؛ او گفت در سال 66 که هنوز گواهینامه نداشتم پشت خودرو می نشستم؛ حرفه ای بودم و به لحاظ فنی هم آچار به دست؛ اینجا بود که متوجه شدم پسر نیز رانندگی بدون گواهینامه را از پدر به ارث برده و یاد گرفته است! استمداد برای آزادی وسیله نقلیه؛ ماهانه 60 میلیون تومان قسط می دهم پدر این نوجوان گفت: مالک و صاحب تریلی خودم هستم و البته آن ...
ازدواج دختر 15 ساله با مردی که همسن پدرش بود! | شوهرم هم مرا بدبخت کرد + جزییات
هم فهمید و وقتی به او گفتم از شوهرت متنفرم خودش هم تأیید کرد و به من گفت مدت هاست فهمیده او مرد هوسبازی است و با زنان زیادی ارتباط نامشروع دارد اما به خاطر بچه اش و بی پولی و حرف مردم مجبور به سوختن و ساختن است. با شنیدن این حرف ها ترسم از شوهر مادرم بیشتر شد و با این فکر که مبادا بلایی سرم بیاورد به مادرم گفتم نمی توانم اینجا بمانم و خیلی زود وسایلم را جمع کردم و به خانه مادربزرگم برگشتم. ...
پدر شروری که به دخترش تجاوز می کرد، اعدام می شود...
...> چند روز قبل سحر که 14ساله است به خانه ما آمد و در حالی که وضعیت جسمی و روحی خوبی نداشت گفت که پدرش از 4 سال قبل او را مورد آزار و اذیت قرار می داده است. هرچند بارها به نامادری اش گفته بود اما او باور نکرده و حتی دعوایش هم کرده بود. سحر که فکر می کرد من هم حرف هایش را باور نمی کنم برای اثبات ادعایش فیلمی به من نشان داد که از شدت ناراحتی دیوانه شدم. خیلی فکر کردم چه کار باید ...
بازداشت تک تیرانداز قاتل پس از 16 سال زندگی وحشت آلود
باخته است. چند روزی را در کوه بودم تا این که یک شب مخفیانه وارد روستا شدم و به همراه خانواده ام به مشهد آمدم. روزگارت در مشهد چگونه می گذشت؟ از همان روزهای اول خانه ای را در منطقه شهرک شهید رجایی اجاره کردم و با نام جعلی به صورت مخفیانه زندگی می کردم اما هیچ روز خوشی نداشتم. همواره با ترس و وحشت دلهره آوری روزگارم سپری می شد. هر لحظه می ترسیدم که دستگیر شوم و خانواده ام بی کس ...
هوسبازی دختر 17 ساله بعد 3 ازدواج: هر وقت مرد تازه ای می بینم ...!
مطرح کردم مراسم خواستگاری و عقدکنان برگزار شد و من و مهسا با هم نامزد شدیم. ولی هنوز 4 روز از برگزاری مراسم عقدمان سپری نشده بود که با بی تفاوتی های مهسا روبه رو شدم. او خیلی سرد با من برخورد می کرد و با حرکات و رفتارش چنین نشان می داد که اصلاً مرا دوست ندارد. چند روز بعد هم مادر مهسا به مادرم گفته بود که دخترم طلاق می خواهد و می گوید نامزدم را دوست ندارم و از او خوشم ...
سرگذشت عبدالرحیم جعفری : روایت عکس با فرح و مصادره انتشارات امیرکبیر
از این اکراه به خاطر تهدید به بازداشت تنها پسر خانواده بوده و بخشی دیگر به خاطر فضای سنگین آن دوران در زندان ها. آن زمان کودتای نوژه تازه رخ داده بود و محمدرضا جعفری می گوید: شما تصور کنید هم سلولی شما را اعدام کنند؛ شما سریع رضایت نمی دهید؟ محمدرضا جعفری صحبت های خود را اینگونه ادامه می دهد: وقتی ما پیگیری می کردیم می گفتند صلح شده، شما هم بگذرید. ولی حتی اگر صلح درست هم باشد پدر حق ...
دوچرخه بی ام ایکس
خدمت سربازی راهی می شدم، مادر فقط گریه می کرد. ده ها متر دور شده ام و هنوز بهمراه پدرم کنار اتوبان ایستاده و رفتنم را تماشا می کردند. پس از آن شنیدم پدرم هم وقتی وارد خانه شده مخفیانه اشک ریخته. یک هفته گذشت و گفتند بروید لباس های خود را مرتب و اصلاح کنید و سپس برگردید. بی سر و صدا و بی هیچ گفته ای برگشتم و وارد خانه شدم. تقریبا ساعت 3 بامداد بود. رفتم بالای سر مادرم. آرام بیدارش کردم و هر دو ...
وقتی روایت را جرعه جرعه سرمی کشی و طعم هرقصه زیر دندانت حس می شود
روزی که برف سختی باریده بود و من در آن سرمای استخوان سوز، روبه روی ترسهایم ایستاده بودم درحالی که حکم رشدم را گرفته بودم و اسمم برای رفتن به اجباری درآمده بود، اما در کسری از ثانیه با دیدن تابلوی ماهفروجک پرت شدم به روزهایی که با خیال مرجان خوش بودم. به واقع بی بابایی مرا عاصی و سرکش کرده بود؛ که علیه مادرم شکایت کردم و جلوی دختر همسایه داد زدم که باید خانه مرا تخلیه کنی. در یکی از همین ...
سادگی عجیب پدیده بارسا: عاشق آبم و تتو نمی زنم
.... سپس گل زدم و برای خودم و خانواده ام بسیار خوشحال بودم. الگوها: من همیشه به لیونل مسی به عنوان بهترین بازیکن تاریخ نگاه می کنم. آندرس اینیستا هم همیشه الگوی خوبی برای من بوده است. رویا: رویایم این بود که اولین بازی را با پیراهن بارسا انجام دهم که به حقیقت پیوست. دوست داشتم آنجا باشم و با بهترین بازیکنان تمرین کنم. حالا رویایم این است که در تیم اول بمانم. داشتن این فرصت که فصل ...
شوهر هوسبازم از شب اول عروسی من را به آغوش دوستانش فرستاد و...!
نتوانستند حتی تا مقطع دیپلم تحصیل کنند. من در خانواده ای بزرگ شدم که نه تنها از اوضاع مالی نامناسبی برخوردار بود . بلکه پدر و مادرم هیچ گاه توجهی به نیازهای عاطفی و روحی ما نیز نداشتند. با وجود این من با همه سختی ها به تحصیلاتم ادامه دادم و برای ادامه تحصیل در مقطع کاردانی وارد دانشگاه شدم. این در حالی بود که باز هم خانواده ام اهمیتی به این موضوع نمی ...
راهکار هایی برای پدرانی که باید به تنهایی فرزندشان را بزرگ کنند
کردیم بعد از جدایی همه چیز را با احترام پیش ببریم. مادرم با بچه ها رابطه خوبی دارد، ولی متاسفانه یا خوشبختانه من همیشه دنبال استقلال فردی و مالی بودم. حتی وقتی مجرد بودم در 22 سالگی با اطلاع پدرم خانه مستقل داشتم. همین اخلاق باعث شد بعد از جدایی کسی باورش نشود که باید جلو بیاید و به من کمک کند. می گفتند فلانی خودش از پس کارهایش برمی آید و این طور بود که فشار به حداکثر رسید. خودِ فرایند طلاق واقعا ...
قتل داماد بدست برادر زنش | قتل داماد به خاطر عروس بود
مردی که به خاطر بدرفتاری های داماد خانواده با خواهرش او را با ضربات چاقو به قتل رسانده است به صورت غیابی محاکمه شد. به گزارش عرشه آنلاین، متهم سال 98 بعد از اینکه متوجه شد شوهرخواهرش با بدرفتاری هایش خواهرش را اذیت می کند در یک قرار از پیش تعیین شده داماد جوان را کشت و متواری شد. بر اساس اسناد پرونده، درگیری خونین در منطقه جنوب تهران به پلیس گزارش داده و با حضور ماموران در محل مشخص شد ...
داستان تازه عروس میانسالی که شوهرش را در خواب کشت + عکس
. با همسرت چطور آشنا شدی؟ مقتول همسر دومم بود. از همسر اولم جدا شده بودم و با مادرم زندگی می کردم اما او ازدواج کرد و من با ناپدری ام سازگاری نداشتم. مدتی قبل با مقتول که همسایه خاله ام بود آشنا شدم. او وضع مالی خوبی داشت و فکر می کردم زندگی خوبی با او داشته باشم اما بعد از ازدواج فهمیدم که اشتباه کرده ام. البته خیلی تلاش کردم تا شوهرم را ترک بدهم اما او زیر بار نمی رفت و حتی ...
محور قرار دادن کودکان، راه رسیدن به قله است
پدر باعث شد تا در فیلم شاهد صحنه های طنز ودل انگیزی باشیم، افزود: در دوران کودکی به بازیگری علاقه بسیار داشتم اما پدرم مخالفت های زیادی با این حوزه کاری داشت و زمانی که قرار بود برای اولین بار در نمایش عروسکی چهره ام از تلویزیون پخش شود بسیار ترسیده بودم، اما در نهایت با تشویق پدرم رو به رو شدم. کارگردان و تهیه کننده فیلم استعداد من تصریح کرد: ضبط فیلم استعداد من از بهار سال 1401 شروع شد ...
قاتل: جنون داشتم
: سال 95 از شوهر اولم به خاطر خیانتی که به من کرد، جدا شدم و به خانه مادرم رفتم. مدتی با مادرم و ناپدری ام زندگی کردم، اما با آن ها کنار نیامدم و به خانه خاله پیرم رفتم و در آنجا با حمید که مرد پولداری بود، آشنا شدم و یک سال قبل با او ازدواج کردم. حمید معتاد به موادمخدر بود و هر وقت مواد مصرف می کرد اخلاقش بد می شد و مرا کتک می زد. از رفتار های او خسته شده بودم و در نهایت شب حادثه پس از درگیری وقتی ...
شیلا خداداد چگونه بازیگر شد ؟! / من فارغ التحصیل شیمی محض بودم اما... + عکس مادر واقعا جوانش
پزشک جراحی زیبایی ازدواج کرده که حاصل این ازدواج یک پسر و دختر بوده است. نخستین تجربه ی بازیگری خانم خداداد بازی در فیلم اعتراض به کارگردانی مسعود کیمیایی بود . او درباره ی انتخاب شدنش برای این نقش گفت: من در داروخانه بودم و آقای کیمیایی به من گفت که برای بازی در پروژه جدیدشان همکاری داشته باشم. قرار شد با خانه ما تماس بگیرند و اجازه من را از پدر و مادرم برای بازیگری کسب کنند ...
هفت سال برای شوهرم نقش بازی کردم تا آخرش مچم را گرفت!
پرخاشگری های او شدت گرفت تا جایی که به هر بهانه واهی کتکم می زد و مرا با پیکری خون آلود از خانه بیرون می انداخت اما باز هم خانواده ام اصرار داشتند به این زندگی ترسناک ادامه بدهم. آن ها مرا ترغیب به بارداری می کردند و اعتقاد داشتند با به دنیا آمدن فرزندم این زندگی تغییر می کند و رنگ خوشبختی را خواهم دید. با این حال حتی زمانی که باردار شدم مدت زیادی را در خانه پدرم سپری کردم چرا که از ...
حیف اسم مرد که روی شوهر من بگذارند/ غیرت و مردانگی همسرم از بین رفته است و...
اجتماعی کلانتری میرزا کوچک خان مشهد مراجعه کرده بود. این زن جوان درباره ماجرای ازدواجش با مردی بی بند و بار گفت: پدرم کارگری ساده و بی سواد بود که به سختی می توانست هزینه های زندگی خانواده 5 نفره اش را تامین کند. به همین دلیل هم هیچ کدام از خواهران و برادرانم نتوانستند حتی تا مقطع دیپلم تحصیل کنند. من در خانواده ای بزرگ شدم که نه تنها از اوضاع مالی نامناسبی برخوردار بود بلکه پدر و مادرم هیچ ...
بازی سپاهان و الاتحاد در ایران تکرار می شود
او می گوید: من از دوران کودکی شیفته بازیگری بودم که شاید بخشی از این موضوع بخاطر یکی از دوستان پدرم بود که بازیگر توانا و از لحاظ اخلاقی هم فرد وارسته ای بود. هیچ وقت یادم نمی رود وقتی 7 ساله بودم اولین بار به خانواده گفتم می خواهم بازیگر شوم، انگار از همان ابتدا تصمیمم را برای ورود به این رشته گرفته بودم. این بازیگر می گوید: در زمان دبیرستان گفتم که می خواهم بازیگر بخوانم ...
پدر شروری که به دخترش تجاوز می کرد، اعدام می شود
...> چند روز قبل سحر که 14ساله است به خانه ما آمد و در حالی که وضعیت جسمی و روحی خوبی نداشت گفت که پدرش از 4 سال قبل او را مورد آزار و اذیت قرار می داده است. هرچند بارها به نامادری اش گفته بود اما او باور نکرده و حتی دعوایش هم کرده بود. سحر که فکر می کرد من هم حرف هایش را باور نمی کنم برای اثبات ادعایش فیلمی به من نشان داد که از شدت ناراحتی دیوانه شدم. خیلی فکر کردم چه کار باید ...
زودتر از سرکار به خانه رفتم و وقتی به اتاق خواب رسیدم شوهرم و ...!
پدرم بلافاصله او و خانواده اش را شناخت و به شدت با ازدواج ما مخالفت کرد. پدرم پرهام را جوانی بی بند و بار نامید که به خاطر خلاف کاری هایش از شهرستان متواری شده است. ولی من که عاشق پرهام بودم نمی توانستم این حرف ها را باور کنم. احساس می کردم چون او شاگرد مغازه است و درآمد کمی دارد پدرم با این ازدواج مخالف است. به همین خاطر در مقابل خانواده ام ایستادم و آن ...
زودتر از سرکار به خانه رفتم و وقتی به اتاق خواب رسیدم شوهرم و ...!
پر مخالفت پدرم پرهام را جوانی بی بند و بار نامید که به خاطر خلاف کاری هایش از شهرستان متواری شده است. ولی من که عاشق پرهام بودم نمی توانستم این حرف ها را باور کنم. احساس می کردم چون او شاگرد مغازه است و درآمد کمی دارد پدرم با این ازدواج مخالف است. به همین خاطر در مقابل خانواده ام ایستادم و آن ها را مجبور کردم تا با این ازدواج موافقت کنند. هنوز چند ...
قاتل همسر: صدایی به من دستور قتل داد
...> بررسی ها نشان داد پروین لحظاتی قبل به دست شوهر معتادش با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده است. دختر مقتول به مأموران گفت: مادرم سرایدار مدرسه بود و همگی در طبقه سوم این مدرسه زندگی می کنیم. پدرم معتاد به موادمخدر است، به خاطر همین موضوع با مادرم اختلاف داشت تا اینکه دقایقی قبل پدرم به خانه آمد و به طبقه سوم رفت و با مادرم درگیر شد. مادر فرار کرد، اما پدرم او را نزدیکی در ورودی مدرسه گرفت و با چاقو ...
کارآفرینی برای 386 زندانی با هنر سنگ تراشی
ایران کار می کردم گفت: کاشی کاری هفت رنگ جزو سنت های ایرانی است؛ من فرصت داشتم وعالقه وقتی بزرگ شدم تصمیم گرفتم هنر سنگ تراشی را دنبال کنم؛ چراکه از نظر معنوی و مادی هنر سنگ تراشی و قلم زنی برایم مهم بود، دلم می خواست در خانه های تک تک مردم یک قدم بگذارم و به سفره سالمتشان در واقع کمک کنم؛ چراکه تنها ظروف ارکانیک در دنیا سنگ محسوب می شود چون هیچ شی خارجی ندارد یک امالح معدنی است. این ...
گلوله باران وحشتناک هشت متری عادل به روایت شاهدان عینی
سال1355 افسانه عبداللهی، یک خانم 44 ساله است. او بهترین سال های عمرش را به دلیل جنایت نیروهای امنیتی رژیم پهلوی با رنج و بیماری روی ویلچر سپری کرده است. هنوز هم با یادآوری خاطره گنگ آن روز صدایش بغض آلود می شود و می گوید: کوچک ترین عضو خانواده بودم. آن روز مادر لباس هایم را پوشاند؛ همه بچه ها را صدا زد و گفت: بیایید؛ می خواهیم برویم بازار برای افسانه کفش بخریم. بعد هم یک سری به خانه خاله ...