سایر منابع:
سایر خبرها
سلام! من مهیار میرزاپور، بعد از یک وقفه سه ساله، دوباره در خدمت کاربران سایت طرفداری هستم
سلام احتمالا منو می شناسین. من از دوی خرداد 1391 که طرفداری متولد شد کارو شروع کردم و بهار سال 1399 از مجموعه جدا شدم. آبان امسال به دعوت دوست عزیزم مهدی جوانی، دوباره برگشتم. من قبلا مترجم، سردبیر، مسئول بخش اخبار فوتبال خارجی، ویراستار و مسئول آموزش نویسنده های جدید بودم. خداروشکر دوباره فرصت کار تو طرفداری رو به دست آوردم و امیدوارم در کنار همکاران قدیمی و ...
وصال به معبود در سرزمین وحی، پاداش صبر بانوی شهیده اهل سنت گلستان
...: زمانی که خبر این دیدار را دادند بسیار خوشحال شدم زیرا بچه شهید جاویدالاثر بودم و بسیار دوست داشتم و آرزویم این بود که رهبر را از نزدیک ببینم. فرشته خرمالی افزود: ما فرزندان شهدا، مقام معظم رهبری را پدر خود می دانیم و من هم دوست داشتم برای نخستین بار به ایشان بابا بگویم که چون در آن دیدار با معظم له فاصله زیادی داشتم فقط از دور فریاد زدم بابا ! بابا! وی اضافه کرد: حادثه ...
منتظر بازگشتش به خانه بودم، اما خبر شهادتش را آوردند!
می کند: در دوازده سالگی با پسر دایی ام ازدواج کردم، شغلش آزاد گچ کار، معتقد به ارزش ها و رعایت حق الناس و لقمه حلال و حرام بود، زندگی مشترک مان را نزد مادرشوهرم در روستای عباس آباد آغاز کردم. مادر شهید کشاورزافشار ادامه می دهد: بعد از ازدواج، بچه دار نمی شدم خیلی آرزو داشتم و دعا می کردم بچه دار بشم، که یازدهم دی ماه سال 47 پسرم حمزه به دنیا آمد، اسمش را یک مرد قرآن خوان روستا انتخاب ...
نجمه کمالی، نخبه ورزشکاری است که پیوند کلیه و سختی های مسیر تمرینات مانع او نشد و با اقتدار و حجاب کامل ...
موفق در گفتگو با خبرنگار بسیج فلاورجان از دغدغه های بانوان ورزشکار شهرستان می گوید. * خودتان را معرفی کنید . نجمه کمالی هستم که در یک خانواده مذهبی و ورزش دوست از شهر زازران شهرستان فلاورجان متولد شدم. از همان ابتدا علاقه زیادی به ورزش تکواندو داشتم، فعالیت خود را در این رشته به صورت حرفه ای آغاز کردم ولی بعد از چند سال فعالیت دچار بیماری کلیوی شدم و دیگر اجازه ورزش تکواندو را ...
پسر نماینده مجلس را رد کردم؛ فتح الله زاده ناراحت شد!
دوست دارم تا اینکه بخواهم منیتی داشته باشم. چه شد که اصلا فوتبالیست شدید. از کجا این ماجرا شروع شد. من در یک خانواده فوتبال بزرگ شدم. من فرزند آخر خانواده بودم و 4 برادر بزرگ تر داشتم که برادر اولم 17 سال بزرگ تر بود و خودش فوتبال بازی می کرد. بقیه هم همینطور و باعث شد من به فوتبال علاقه پیدا کنم. با برادرهایم در خانه فوتبال بازی می کردیم. در یک خانه سازمانی زندگی می کردیم که ...
غلامعلی آمد اما در این لحظه های وصال عزیز با درد فراق چه کند؟
زینب(س) اهانت شود. با اینکه خدا می داند چقدر به او علاقه داشتم اما وقتی خواست برود نتوانستم مخالفت کنم. خودم هم نمی توانستم تحمل کنم به حرم دختر پیامبر(ص) اهانت شود. ولی در این سال ها این قدر بابت ماموریت های مختلف سختی کشیده بودم که تحملم کم شده بود. گفتم: صبر کن امتحان بچه ها تمام شود، بعد برو. گفت: نه باید بروم. از آخرین مأموریتش که از زاهدان برگشت، سه شب خانه بود و در این مدت پیگیر ...
محاکمه 3 مرد جوان به جرم تجاوز به دو دختر
کرده است، اما قبول دارم با ستاره دوست بودم و با دخترخاله اش بیرون رفتیم. چون ستاره و دخترخاله اش مشروب خورده و مواد زده بودند با من و دوستم رابطه برقرار کردند. ستاره که از حرف های متهم به شدت ناراحت بود گفت: من به تازگی عمل اسلیو معده انجام داده بودم و اصلاً نمی توانستم چیزی بخورم و رژیم غذایی خاصی داشتم. اگر می خوردم بالا می آوردم. او دروغ می گوید تا تجاوز را لاپوشانی کند. وقتی نوبت به متهمان دیگر رسید آن ها هم اتهام را رد کردند و مدعی شدند تعرض نکرده اند و دختر ها را نمی شناسند. در نهایت دادگاه برای تصمیم گیری در خصوص ادامه پرونده وارد شور شد. ...
تجربه تلخ و تکان دهنده پریوش نظریه در غسالخانه
تجربه ساخت فیلم و مستند را در کارنامه هنریش دارد، در گفت و گویی با علی ضیا در مورد ساخت فیلم کوتاه نزدیکتر از نفس و حضورش در غسالخانه و شستشوی دوازده مرده اینچنین گفت:نزدیک تر از نفس آره اتفاقای خوبی براش افتاد، می دونی خیلی راحت بودم، صبح بلند می شدم آناهیتا دو سالش بود اون موقع، آناهیتا رو می گذاشتم مهد کودک، یه دوربین هندی کم معمولی بر می داشتم و می رفتم غسالخونه بهشت زهرا، من از بچگی برام ماجرای ...
با معلولیت نجنگیم، با موانع معلولیت بجنگیم
دارید؟ آن ها سالم هستند؟ یک خواهر و یک برادر دارم که خدا را شکر مشکلی ندارند. قبل از آشنایی با مؤسسه هم مشغول کار بودید یا به خاطر معلولیت خانه نشین بودید؟ یک روز هم در خانه ننشسته ام. دو سال روزنامه نگار بودم. کلاس های مختلفی مثل نقاشی و موسیقی می رفتم و سه سال هم معرق کاری می کردم؛ و آشنایی با مؤسسه؟ از طریق یکی از دوستانم به اینجا معرفی شدم. ...
خلاصه داستان قسمت 77 سریال ترکی زغال اخته
میگه فکر کردی فقط کتابهای دینی و مذهبی دارم؟ شعله میگه راسیتش آره جا خوردم. بعد از چند دقیقه سولماز به آذرخش میگه این دختر کجا رفت؟ عبدلله خان هم رفته نیست! آذرخش میگه مامان توقع داری مثل بچه دبستانای برم دنبالش؟ چیکار کنم؟ سولماز خودش میره کمی میگرده که اونارو تو اتاق کار عبدلله خان پیدا میکنه پنبه هم به اونجا و میگه چخبره؟ سولماز به دروغ میگه عبدالله خان داشت کتاب هاشو بهمون نشون ...
اراده این بانوی بسیجی کار ناتمام اشتغال یک شهر را تمام کرد
روخوانی و روان خوانی شرکت می کردم و دم دست خانم ها کار می کردم. همیشه آرزو داشتم معلم شوم انقدر توی این پایگاه رفت و آمد کرده بودم که دیگر همه فن حریف شده بودم و هر کاری بود انجام می دادم. از 12 سال پیش شدم فرمانده پایگاه، کار سختی بود اما دوست داشتم علاوه بر برنامه های ابلاغی کاری کنم. همیشه آرزو داشتم معلم شوم اما بعد از اینکه مدرک لیسانسم را گرفتم شرایط برایم ...
شکست عشقی یک تبهکار!
ام او را کنترل می کردند که دیگر نتوانست تحمل کند و از من طلاق گرفت. دوباره ازدواج کردی؟ بعد از این ماجرا با دختر دیگری در کرمانشاه دوست شدم با او در یک مجلس عزاداری آشنا شدم و روابط ما ادامه داشت تا این که در مشهد به جرم سرقت مسلحانه دستگیر شدم. پس معتقدی که خانواده ات در مسیر خلافکاری های تو نقش داشته اند؟ البته ریشه اصلی این تبهکاری ها را شکست عشقی می دانم اما خانواده ...
تیاگو سیلوا : در نگاه اول احساس عشق به چلسی را داشتم
دارم که در تیم اصلی بازی کنند. در نهایت تماشای بازی آن ها را دوست دارم و سعی می کنم تا جایی که می توانم به آن ها کمک کنم. دوست دارم بچه هایم را ببینم که اینجا بازی می کنند، همسرم همیشه اینجاست و حتی می خواهد در هر بازی خارج از خانه کنارم حضور داشته باشد. فکر می کنم او متوجه شده که حرفه من رو به پایان است، بنابراین می خواهد از چند سال آخر کارم نهایت استفاده را ببرد. صادقانه بگویم، وقتی به اینجا ...
گوهری: جدایی از پرسپولیس، تصمیم درستی بود
بودیم و یک باره مسابقات تعطیل شد و دوباره باید از اول شروع می کردیم. این تعطیلات به بازیکنان بیشتر آسیب می زند و همه بازیکنان لیگ برتر را تحت تاثیر قرار می دهد. شاید بتوانیم با مدیریت بهتر، مسابقات را برنامه بهتر برگزار کنیم. پیش از شروع فصل به صورت غیرمنتظره ای از پرسپولیس جدا شدی. چرا این تصمیم را گرفتی؟ من دوست دارم جایی باشم که بیشتر فرصت بازی داشته باشم و تاثیرگذارتر باشم ...
نسل امروز اسطوره ندارد
.... *یکی از شاگردانم به نام باراکا حیدری که فکر می کنم آینده دار است، سر یک چیزی از سریال روزی روزگاری مثال زد. گفتم تو بچه هشتادوچندی این را کجا دیدی؟ گفت من عاشق این سریالم و آن را سه بار دیده ام. این بچه ها فقط شکل ظاهری شان با دهه های ما فرق دارد، اما امید و سرخوردگی های ما مثل هم است. بالاخره همین پدر و مادرهای دهه 50 و 60، نیمی از خودشان را سانسور کرده اند اما نیم دیگر را به همین ...
استقبال از هادی چوپان چشم آمریکایی ها را گرفت
ببین چند تو فرودگاه نفر رفتن به استقبالش. اون حتی قهرمان مستر المپیا نشد، ولی اونجا مثل یه قهرمان باهاش برخورد میشه. در ادامه کریس استو در این باره صحبت می کند. این مربی نامدار دنیای بدنسازی در این باره گفته: خوش آمد گفتن به این شکل خیلی خوبه، اون هنوز آقای المپیاس. پالومبو نیز در بخش دیگری از صحبت های خود گفته: هادی تو کشورش به شدت مورد احترامه. توضیح دادن این موضوع تو آمریکا سخته. این جا کسی به بدنسازی اهمیت نمیده. اگه به مردم بگی بدنساز هستی احتمالا می خوان بازداشتت کنن، ولی اونجا [ایران]تو یه قهرمانی! ...
مانکن خلافکار
علاقه ای به درس نداشتم و به هر سختی که بود دیپلمم را گرفتم. چون پدرم درآمد زیادی نداشت و جوابگوی زندگی هفت نفره مان نبود، در یک آرایشگاه بزرگ مشغول به کار شدم تا بتوانم درآمد داشته باشم و به قول معروف دستم توی جیب خودم باشد. خیلی زود با دختران همسن وسالم که در آنجا مشغول کار بودند دوست شدم و خوشحال بودم که زندگی جدید و شادی را شروع کرده ام. در مهمانی و دورهمی ها با هم بودیم و خوشگذرانی می کردیم ...
اولین عکس از همسر زیبای حسین رفیعی + بیوگرافی و عکس فرزندانش
...> نحوه ورود به بازیگری من در دانشگاه با غفارمنش و امین زندگانی آشنا شده و در پایان نامه آنها بازی کردم که مورد توجه قرار گرفته و در سال 77 جنگ 39 را بازی کردم و بعد از آن چندین کار به من پیشنهاد شد. بازیگر نقش ف فی تاکنون برنامه های چون موارد زیر را اجرا و یا ایفای نقش کرده است. مجموعه دانی و من ،مسابقه تنور طلایی ،مسابقه سرآشپز بزرگ ،تو کی هستی؟،صبح ...
محبی: من و هما را از کشتی کرمانشاه بگیرند، چه چیزی می ماند؟/ یک ریال گرفته باشم، حرامم باشد
توانند کشتی بگیرند، وضع اقتصادی هم خوب نیست. همه گرفتارند و قدرت هزینه کردن در این بخش را ندارند. کرمانشاه در فقر، بیکاری، اعتیاد و... رتبه اول را دارد، حالا می خواهد کشتی گیر داشته باشد؟ اسم کشتی می آید حالم بد می شود که چرا اصلاً سمت این رشته آمدم، چطور یک عده آدم می توانند چند رو داشته باشند؟ رئیس هیئت کشتی کرمانشاه ادامه داد: متأسفانه بچه ها دیگر کار نمی کنند، هر طوری شده با تلفن و ...
ایرج مصداقی؛ خودبزرگ بین، دروغگو و آدم فروش
بیشتر جلوه دهم و از خودم در ذهن دیگران یک قهرمان بسازم و بیشتر مواقع به خبرهایی که اعتقاد نداشتم و عمل نمی کردم در حرف و شعار به زبان می راندم و در این رابطه حتی بوضوح دروغ نیز می گفتم تا شخصیت خود را حفظ کنم. در سالن 19 من دچار همین مساله شدم البته علیرغم اینکه در بیرون بخاطر اینکه یک بار دستگیر شده بودم و دیگر از سازمان بریده بودم به خاطر ترس از جان و عافیت طلبی منفعل بودم ولی دوباره در زندان خصلت ...
من از شیطان رانده شدم و به قلب بسیج رسیدم
خودنمایی می کند به شما بگوید از مرز شیطانی پرستی برگشته، حتما دوست داری، بنشینی پای حرف هایش، من که خبرنگار هستم دیگر تکلیفم روشن است. یک گوشه خلوت توی مصلا پیدا می کنیم و فاطمه زهرا سفره دلش را برایم باز می کند و از رازهایی سخن می گوید که شاید تصورش هم برای بعضی ها سخت باشد. 23 سال دارم، خانواده ام هیچ خط قرمزی نداشتند، توی مهمانی ها الکل مصرف می کردند، من که بچه بودم و شادی ...
گفت وگو با دختر ایرانی که فدراسیون جهانی او را پدیده جهان نامید: زمانی جهانی بودن رویا بود/ دوست دارم ...
در صدر برترین ها باشد؟ وقتی کودک بودم، اصلاً به ورزش به این شکل نگاه نمی کردم اما از وقتی وارد رشته هندبال شدم واقعاً دوست داشتم پیشرفت کنم. من به چیزی که دوست داشتم رسیدم و آن عشق به هندبال است و برای موفقیت در آن بیشتر تلاش خواهم کرد. در این مسیر پیشرفت، چه کسانی به تو بیشترین کمک را کردند؟ مطمئناً ابتدا خانواده ام. آنها مشوق من بودند. من در شهر خودم حامیان زیادی دارم و به ...
بازیگری که دوست نداشت زن پای سماور باشد
جلوی این و آن. سریال امام علی (ع) و اشک هایی که از درد و سوز دل ریخته می شد آقای میرباقری برای نقش زن مالک اشتر در سریال امام علی (ع) با من صحبت کردند و آخرین نفری بودم که به این مجموعه اضافه شدم. من آن نقش را با دیدگاه هایی که آقای میرباقری داشتند دوست داشتم. تصویربرداری این سریال همزمان شد با پاره شدن تاندون پایم و متاسفانه پای من در گچ بود و تلفنی این موضوع را به اطلاع ...
فراز و فرود کارنامه هنری پروانه معصومی
بازیگر زن سال شدم. وقتی به تهران آمدم متوجه شدم به خاطر نبودنم در مراسم جشنواره پشت سرم شایعه درست کرده اند که به خاطر اینکه باید با چادر می رفتم و جایزه را می گرفتم در مراسم حاضر نشدم که گفتم من اصلا روحم از این جشنواره خبردار نبوده است. آشیانه مهر این فیلم دومین همکاری من با جلال مقدم بود که آن کار را هم خیلی دوست دارم و به نظرم فیلم متفاوتی بود. من در این فیلم نقش زنی را ...
تشییع پیکر بیتا فرهی برگزار شد
است؟ چرا باید این همه ناملایمات سراغ همکاران و قلب های ما بیاید. شب گذشته در مراسم ختم این بانوی خاص بودم که دخترش مهسا از من خواست چند کلمه صحبت کنم. وقتی عکس های او را می دیدم متوجه شدم که او ویژه و خاص بود و شخصیت و منش و روش خاص خود را داشت. من این شانس را داشتم که یک بار در یک سریال با او همکار شدم، هیچ وقت ندیدم از خودش صحبت کند یا خودش را جدی بگیرد، اما کارش را جدی می گرفت. هیچ کدام از ما ...
چی میل دارید بیارم خدمتتون؟
بهروز قطبی در یادداشتی در ضمیمه ادب و هنر امروز روزنامه اطلاعات نوشت: از اتوبوس شهرستان که در پایانه یا ترمینال سابق پیاده شدم، به خودم گفتم سری به کتابفروشی های روبروی دانشگاه تهران بزنم، بلکه کتاب خوبی پیدا کنم و بخرم؛ اما یکی دو ساعت که گذشت، متوجه شدم کتاب ها آن قدر گران است که فقط از [...]
تماشای آنلاین 3 موزیک ویدیو جذاب آرمین زارعی 2afm
تنگ شده میدونم دلت الان منو میخواد دوست دارم دستم تو دستت باشه همیشه تو گوشیم عکست باشه اون وقتایی که کدر و کسلی هی شوخی کنم باهات تا اخمت واشه هی بگو کی مث منه که گیر بده بهت هی یه سره بتونه خیره شه ساعتا بهت بدون اینکه پلک بزنه کی گفته حیف منه که میجنگم واست هی یه تنه وقتی نیستی مث همه چطور آدم ازت دل بکنه دلم تنگه واسه ...
تصاویری از مراسم تشییع و بدرقه بیتا فرهی بازیگر سینما و تلویزیون
است؟ چرا باید این همه ناملایمات سراغ همکاران و قلب های ما بیاید. شب گذشته در مراسم ختم این بانوی خاص بودم که دخترش مهسا از من خواست چند کلمه صحبت کنم. وقتی عکس های او را می دیدم متوجه شدم که او ویژه و خاص بود و شخصیت و منش و روش خاص خود را داشت. من این شانس را داشتم که یک بار در یک سریال با او همکار شدم، هیچ وقت ندیدم از خودش صحبت کند یا خودش را جدی بگیرد، اما کارش را جدی می گرفت. هیچ ...
دختر بیتا فرهی: مادرم عاشق ایران بود، دوست داشت اینجا نفس بکشد، برای همین از فرانسه برگشت/ فرهنگ: هیچ ...
اینکه با هم کار کنیم، با هم دوست شدیم. نمی دانم آدم ها چگونه با هم دوست می شوند، اما همه چیز برای ما طبیعی و عادی بود و من بیتا را تو خطاب می کردم. این بازیگر سینما در ادامه افزود: خانم فرهی مثل هنرپیشه ها نبود؛ نه در فیلم هایش و نه در بیرون فیلم هایش. خانم فرهی زن بود. زنی که برای مردها، برای زن ها و برای بچه ها، زن است. وقتی در هامون دیدمش، مرا یاد مادری انداخت که هر بار به مدرسه می ...
حرم نوشت های یک خادمه | لذت بازی در حرم
ها انتظار اعمال عبادی داشت. باید بدوند و آب بازی کنند. باید آن قدر بازی کنند تا همه لحظات حرم برایشان به یک تابلوی دوست داشتنی تبدیل شود و به حضور در حرم و هر مکان مذهبی دیگر میل پیدا کنند. از این رو، نه تن ها به محمد و محمد ها ایراد نمی گرفتم، آب بازی کنار حوض را هم یادشان می دادم. محمد باعث شده بود بچه های دیگر هم اطرافش جمع بشوند و جرئت بازی کنار حوض صحن آزادی را پیدا کنند. ...