قول ازدواج ندادم، آن دختر مرا به تعرض متهم کرد
سایر منابع:
سایر خبرها
دلتنگ زندگی
کافی بود تا انگیزه من برای درس خواندن تمام شود. یک روز که پدرم در جریان وضعیت درسی ام قرار گرفت، عصبی شد و مرا به شدت کتک زد. من هم کوله پشتی ام را برداشتم و بی هدف از خانه خارج شدم. دیگر دوست نداشتم به خانه بازگردم اما وقتی به خودم آمدم شب شده بود. ترسیدم و به اجبار به خانه برگشتم. آن شب به دلیل دیر رفتن به خانه باز هم از پدرم کتک خوردم. از رفتار پدر و مادرم متنفر بودم نه غذا می خوردم و نه خواب ...
تجاوز طولانی مدت به دختر نوجوان از سوی عمویش که ناپدری اش هم هست!
...> با تکمیل تحقیقات جلسه رسیدگی به پرونده مهرداد برگزار شد. در جلسه رسیدگی ابتدا همسر او در جایگاه قرار گرفت و گفت: من سال ها قبل با مردی به نام رضا ازدواج کردم و صاحب یک دختر به نام آلاله شدم، اما وقتی دخترم چهارساله بود شوهرم فوت شد. من کار می کردم تا زندگی خودم و دخترم را تامین کنم تا اینکه مدتی بعد برادرشوهرم از من خواستگاری کرد و با او ازدواج کردم. آن زمان آلاله چهارساله بود و آنها ...
دختر15ساله: به جای مدرسه به خانه مرد 26 ساله می رفتم
زن 20 ساله گفت: فرزند دوم یک خانواده 6 نفره هستم که به دنبال عشقی خیابانی زندگی و آینده ام را تباه کردم. آن زمان 15 سال بیشتر نداشتم که روزی هنگام گشت وگذار در یکی از خیابان ها با جوانی به نام امیر آشنا شدم و خیلی زود فریب چرب زبانی های او را خوردم که 11 سال از من بزرگ تر بود. با وجود این که پدرم بسیار رفت و آمدهای مرا زیر نظر داشت و مردی سخت گیر بود، اما من پنهانی به این رابطه غیراخلاقی ادامه ...
درخواست طلاق به دلیل روابط خیانت آلود شوهر
شدکه من 15 سال بیشتر نداشتم. هر روز به بهانه های واهی راهی منزل مادربزرگم می شدم تا شاهین را ببینم چرا که آن ها همسایه مادر بزرگم بودند و من از این شرایط برای عشقی خیابانی بهره می بردم. بالاخره 3 سال بعد شاهین به خواستگاری ام آمد اما پدر و مادرم که او را جوانی شایسته نمی دانستند با ازدواجمان مخالفت کردند. با این وجود من به این ازدواج اصرار کردم و در حالی پای سفره عقد نشستم که ...
قاتل: پدرم مخفیانه خانه مجردی خریده بود
یک زن غریبه پی بردم وقتی موضوع را به پدرم گفتم و از او خواستم دست از رابطه اش بردارد منکر قضیه شد. با این حال من متوجه تغییر رفتار پدرم با مادرم شده بودم و می دانستم او به مادرم خیانت می کند. یک روز پدر را تعقیب کردم و متوجه شدم به تازگی یک خانه مجردی خریده است و زن میانسالی هم به آن خانه رفت و آمد دارد، به همین خاطر باز سراغ پدرم رفتم و به او تذکر جدی دادم و تهدیدش کردم که اگر به رابطه اش با آن ...
دزد متجاوز دلباخته شاه دزد شد ! + جزئیات
اتهام سرقت دستگیر شدم و دو سال زندان بودم. در زندان با این شیوه آشنا و وقتی آزاد شدم نقشه مجرمانه خود را عملی کردم تا به پول برسم اما عاشق یکی از طعمه هایم شدم و تمامی طلاهایی که در این مدت سرقت کرده بودم را به او دادم تا نگهداری کند اما او همه را سرقت کرد. در این مدت به 12 زن تجاوز کرده و اموالشان را به سرقت بردم. با تکمیل تحقیقات، بازپرس کیفرخواست در پرونده را صادر کرد تا به زودی متهم متجاوز در دادگاه کیفری پای میز محاکمه برود. منبع: رکنا ...
7 سال آزار سیاه دختر تهرانی توسط عمویش / از 9 سالگی تا 16 سالگی سکوت کرد + جزییات تلخ
خواستگاری ام آمد و من به خاطر دخترم و آینده او با رامین ازدواج کردم .آن زمان رها 4 ساله بود و آنها رابطه خوبی با هم داشتند. ما در خانه مان در حکیمیه زندگی خوبی داشتیم اما وقتی دخترم به سن بلوغ نزدیک شد رفتارهای او عوض شد .او گاهی به شدت گوشه گیر و گاهی به شدت پرخاشگر بود و من فکر می کردم این موضوع به خاطر بحران بلوغ اوست. به همین خاطر زیاد به رفتارهایش اهمیتی نمی دادم اما مدتی بعد متوجه شدم رابطه او با ...
ستاره سحر؛ روزی که استقلال و کاپیتانش هوادار دختر آبی شدند
این دانشگاه به آن دانشگاه و از این کار به آن کار؛ شاید بتوان جوانی سحر را با همین جمله خلاصه کرد، با تلاش برای ساخت آینده ای بهتر و البته مستقل. سحر به خواهری که یکسال از او بزرگ تر بود، انتخاب های مشابه فراوانی داشت؛ از تیم فوتبال گرفته تا رشته و دانشگاه. مریم درباره رابطه این دو خواهر دیگر خود می گوید: هر دو باهم دانشگاه رفتند و رشته کامپیوتر را انتخاب کردند. در همین قم. سحر اما چندوقت بعد ...
مرگ مشکوک زن میانسال در خانه اش
خانه مادرم رفته بودم، هر چه در زدم در را باز نکرد . با کلید یدک در خانه اش را باز کرده و وارد شدم . مادرم کنج اتاق خواب افتاده و وسایلش به هم ریخته بود. او را به کمک اورژانس به بیمارستان منتقل کردم که چند روز بستری بود ولی فوت شد. پزشکان به ما گفتند مرگ او بر اثر ناراحتی تنفسی بوده است اما من هنوز هم به مرگ او مشکوکم و گمان می کنم که برادرانم در نوبتی که باید از مادرم نگهداری کرده و به او سرکشی می ...
خواستگاری عاشقانه در دانشگاه باعث بازداشت پسر دانشجو شد
پسر جوانی در یکی از دانشگاه های تهران و در کلاس درس به سبک فیلم های عاشقانه از دختری خواستگاری می کند، اما در نهایت خودش دچار دردسر می شود و به اتهام سرقت بازداشت می شود. چند روز قبل، پسر دانشجویی به نام آرش در یکی از دانشگاه های تهران هنگام برگزاری کلاس درس پشت در اتاق رفت و از استاد اجازه خواست برای صحبت با یکی از دختران دانشجو وارد کلاس شود. اما از آنجا که استاد مشغول تدریس بود ...
مهمان نوازترین شهرهای ایران
مخصوصا در استان های جنوبی کشور بیشتر دیده می شود. زیرا در این استان ها با توجه به شرایط اقلیمی و زیستی مردمان بومی، ساختار متناسب با موقعیت جفرافیایی در نظر گرفته شده است. علاوه بر آن حتی برای هموطنانی که به این استان ها سفر می کنند نیز جاذبه ها خاصی دارد. به عنوان مثال در استان بوشهر پنجره های خاصی وجود دارد که جلوه های ویژه ای به ساختار خانه ها داده است. به قول دکتر ایرج نبی پور در ...
از خادمی حرم بانوی کرامت تا فدای جان برای زینب(س)
صورت حضوری و تلفنی انجام شد، سرانجام 30 آذرماه 1385 در شب سالگرد ازدواج حضرت علی(ع) و حضرت زهرا(س) بعد از نماز مغرب و عشاء در محضری که نزدیک فلکه جهاد بود با حضور فامیل های درجه یک و در پای سفره عقدی ساده عهد زندگی بستیم. ایکنا - از خاطرات سفر با شهید تعریف کنید. دوره نامزدی مان حدود یک سال و سه ماه طول کشید، در این دوران هر روز با هم دیدار داشتیم و دو بار به مسافرت رفتیم، ی ...
گفت وگو با نرگس موسی پور افکتور باسابقه رادیو
پدرم مرا افکتور کرد! موسی پور حرف هایش را چنین ادامه می دهد: ما همه یک روز آفیش شدیم و تست دادیم و آقای ابوالقاسم عبداللهی که آن موقع کارگردان و سرپرست واحد نمایش مرکز مازندران بود ما را پذیرفت و از ما حمایت کرد. ما به مدت 9 ماه نشستیم و فقط کارهای بچه ها را نگاه می کردیم. من ابتدا به عنوان بازیگر رادیو وارد صداوسیمای مرکز مازندران شدم و بعد بازیگر تلویزیون شدم و چند فیلم و سریال بازی ...
روایت استاد آمریکایی از ریشه های اسلام هراسی در غرب
بعداً محکوم شد و به زندان افتاد. هرگز تصور نمی کردم که دو دهه بعد، که اکنون مادری با دو فرزند هستم با همان سطح نفرت ضد عرب و مسلمانان مبارزه کنم که در روزهای پس از حملات تروریستی یازده سپتامبر با آن مواجه شدم. اما یک هفته پس از حملات هولناک 7 اکتبر در اسرائیل، مردی پنجره اش را باز کرد و در حالی که از من با پسرم از تمرین فوتبالش برمی گشتیم و به خانه می رفتیم، سر من و پسرم فریاد زد ...
دزفولی صحبت کردن بامزه بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون + فیلم
داشته که همسرش و هم دخترش و پسرش فوت می کنند و بعد با مادرم ازدواج کرده بود. من وقتی به دنیا آمدم پدرم حواسش نبود و شناسنامه برام نگرفت تا اینکه بعد 6 ماه با ملی شدن شرکت نفت ، قرار شد شرکت نفت به کارکنان خود ، حق اولاد بدهد وقتی این مطلب اعلام شد ، پدرم تازه به صرافت افتاد که برایم شناسنامه بگیرید که رفت با نام عبدالرضا برایم سجلی گرفت اما قبل از اینکه شناسنامه داشته باشم یا بعد از ...
صبح واقعه منتشر شد؛ روایتی از روزهای نوجوانی تا شهادت شهید حججی
لحظه های معنوی اش را بیشتر کند. شهادت برایش آرزویی می شود که هر لحظه بهش فکر می کند؛ حتی وقتی که عاشق می شود و ازدواج می کند. در لحظه های عاشقانه اش هم حرف شهادت را می زند، حرفی که به نظر خودش شیرین می آمد؛ اما به نظر تازه عروسش تلخ و پر از ترس.... محسن راهِ رسیدن به این آرزو را در ثبت نام کردن برای رفتن به سوریه می بیند؛ در کمک به مردم مظلومی که داعش رسیده است به خانه زندگی شان. کتاب ...
ما به ایران و تهران بدهکاریم
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی ، بغداد؛ روبرویش که ایستادم چنان فخیم و استوار بود که استرس دیر نرسیدن به فرودگاه را فراموش کردم. این دیدار لحظه آخری، چیزی بود که چند روز دلواپس اتفاق افتادنش بودم. باید از نزدیک می دیدمش؛ چشمم که به شکوه و وقارش افتاد مطمئن شدم که ارزشش را داشته تا این مسیر را بیایم. تازه فهمیدم عظمت شاهانه یعنی چه؛ سال ها قبل، “موزه ایران باستان” را دیده بودم و می دانستم ...
خواب روضه حضرت زهرا(س) از بازگشت الیاس خبر داد
ساله بودند. اکنون که پیکر مطهر شهید پس از هشت سال به وطن بازگشته نیز از مریم چگینی خواهر این شهید بزرگوار خواستیم که از حال و هوای پایان انتظار برایمان بگوید. گویا منتظر بود دامن پر از خاطراتش را با دریایی از اشک برای کسی بگشاید، از حس و حالشان بعد ازشنیدن این خبر پرسیدیم. وی اظهار کرد: خوشحال هستیم که چشم انتظاری هشت ساله ما به پایان رسید، پدرم بعد از سال ها چشم انتظاری ...
قلب الیاس بی تاب شهادت بود + فیلم
با پیدا شدن پیکر آن شهید همه آنها از بین رفت. البته عنایت خدا آن قدر زیاد بود که من در این چند سال با وجود غم و غصه زیاد از نبودن همسرم، رنجی نکشیدم و اگر هم گریه می کردم برای ناله های مادر شهید و بزرگ شدن بچه هایم بدون پدر بود و اصلا برای خودم گریه نکردم. ایرنا. خبر شهادت همسرتان را چگونه به شما دادند؟ خبر شهادتش را خیلی با احتیاط به من دادند، روزی که این خبر رس ...
با فضل پروردگار و پشتکار موفق به راه اندازی شرکت آرشا بتن دکاموند شدم
شهرستان زرند هستم. مقطع دبستان را در زرند گذراندم و سپس مقاطع راهنمایی و دبیرستان را در کرمان سپری کردم. دورۀ کاردانی و کارشناسی رشتۀ عمران را نیز در دانشگاه آزاد بردسیر گذراندم . ■ از خانواده خود و شغل پدر و مادر بگویید . پدرم پیمانکار بودند و کامیون سنگین داشتند و مادرم هم خانه دار بودند. سه خواهر و دو برادر هستیم . ■ آن طور که اطلاع داریم شما خیلی زود وارد بازار ...
چرا مردم باید تحقیر شوند؟
به گزارش ملیت به نقل از دنیای اقتصاد، در این سال ها آن قدر از این دست اخبار شنیده ایم که به قول معروف دیگر سِر شده ایم و انتشار هیچ خبری در مورد محکوم شدن تیم های ایرانی به هیچ رقم بزرگی، واکنش چندانی از سوی جامعه به دنبال نمی آورد. حتی اینکه امثال استراماچونی، کالدرون و ویلموتس در خانه بنشینند و پول بگیرند هم برای مان عجیب نیست، چون خودمان بهتر می دانیم چه مدیران نابغه ای داریم و چطور آنها با ...
عضو تیم ملی والیبال نشسته: نگاه پدرانه رهبرانقلاب به جامعه معلولان التیام بخش محدودیت های ماست
؟ طیبه جعفری هستم، سال 1357 د ر خانواده ای پ رجمعیت در وردنجان به دنیا آمدم، ما 6 خواهر و سه برادر هستیم، پدرم کارمند و مادرم خانه دار است، در سال 97 ازدواج کردم و الان مادر یک دختر پنج ساله هستم، در مسابقات اخیر پاراآسیایی کشور چین مقام دوم را به دست آوردم. از شرایط جسمی خودتان برایمان بگویید؟ روزی که به دنیا آمدم مادر و پدرم فکر نمی کردند که بچه شان قرار است فقط یک ...
شلیک مرگبار به پدر به خاطر عشق ممنوعه
مهرداد است. مهرداد مدتی قبل متوجه رابطه پدرش با نازیلا شده و او را تهدید کرده بود که اگر به این رابطه پایان ندهد حتماً بلایی سر او می آورد. مهرداد بعد از اینکه متوجه رابطه پدرش و نازیلا شده، پدر را تعقیب کرده و متوجه شده بود نازیلا و پدرش در آن خانه قرار می گذارند. به این ترتیب، مهرداد بازداشت شد. او اتهام را رد کرد و گفت: من اصلاً از رابطه پدرم با نازیلا خبر نداشتم و نمی دانم ...
قتل هولناک پدر توسط پسرش ! / پدرم به مادرم خیانت می کرد اورا کشتم ! + جزئیات
... وی اوامه داد: یک روز پدر را تعقیب کردم و متوجه شدم به تازگی یک خانه مجردی گرفته است. من فهمیدم او با ندا که همسر دوست صمیمی پدرم بود در ارتباط است .من که شوکه شده بودم بهپدرم گفتم دست از رابطه سیاه بردارد وگرنه آبروی او و ندا را میبرم.اما او حرفم را گوش نکرد.آخرین بار هم به خانه مجردی پدرم رفتم و با او صحبت کردم.ولی نمی دانم چه کسی پدرم را کشته است.من هرگز اسلحه ای نداشته ام. وی ...
گفتگو با حسین رفیعی/ به خاطر پول و شهرت بازیگر نشدم!
حمایت و راهنمایی های پدرم نقاش موفقی بودم. پس به خاطر پول و شهرت وارد بازیگری نشدید؟ به هیچ عنوان. قبل از اینکه وارد عرصه بازیگری شوم، به عنوان نقاش شناخته شده بودم و مصاحبه می کردم. در کنار پدرم هم کار مرمت اشیای عتیقه، آنتیک و نقاشی انجام می دادم. خدا را شکر می کنم که همیشه حمایت پدرم بالای سرم بوده و هیچ وقت نیاز مالی نداشتم. با افتخار کارگر و هنرجوی پدرم هستم و او را استاد صدا ...
آرزوی دختر فلسطینی: درمان شوم و به خانه ام برگردم
اسم من حیات است و من زندگی را دوست دارم این اولین سخنان دختری به اسم حیات مقبل است که به خبرنگار آناتولی می گوید. حیات (7 ساله) که پاهایش زخمی شده است، روی ویلچر به همراه پدرش در حیاط بیمارستان شهدای الاقصی در شهر دیرالبلاح در مرکز نوار غزه پرسه می زند. این دختر گندمگون علیرغم مجروح شدنش پس از بمباران خانه ای که در آن پناه گرفته بودند، به دنبال سرگرمی است. حیات به خبرنگار آناتولی گفت ...
جود بلینگام: به لطف آنچلوتی، در حال پرواز در رئال مادرید هستم؛ برای یادگیری اسپانیایی به مشکل خورده ام
، کارلو آنچلوتی، رئیس باشگاه، خانواده ام، دنیس مادرم و مارک پدرم، جوب برادر کوچکترم و تمامی دوستانم که پیام های تبریک خیلی زیادی برایم ارسال کردند و از همه کسانی که در درون و بیرون زمین کمکم کردند و بدون آن ها نمی توانستم برنده این جایزه باشم. واقعا مشتاق کسب این جایزه بودم و می خواستم هر طور که شده آن را بدست آورم. چرا که در سال 2024 بر اساس سنم نمی توانستم این جایزه را ببرم. این یک جام ...
زنم با همه درددل می کند، طلاقش می دهم
می شناختم مادرانمان با هم همکار و ما خودمان دوست و همبازی بودیم. هر چه بزرگتر شدیم بیشتر به هم علاقه پیدا کردیم و حتی در یک دانشگاه با هم قبول شده و درس می خواندیم. حدود یک سال قبل از مادرم خواستم که به خواستگاری شیدا برویم و ازدواج کنیم و چون شناخت زیادی از هم داشتیم خانواده ها نیز مخالفتی نکردند و ما ازدواج کردیم اما حالا پشیمانم؛ چرا که بعد از 9 ماه زندگی مشترک من مدام از اطرافیان حرف هایی می ...
زنی ترک زبان که روی فارسی غیرت دارد
تدریس خود در دانشگاه می گوید: پدرم اهل تبریز و مادرم تهرانی بود؛ اما به علت مأموریت شغلی پدرم، من در خوی، در آذر 1318، به دنیا آمدم. پدرم رئیس دبیرستان دخترانه ای بود که بعدها من در آنجا تحصیل کردم. دوره کودکی خوبی را، توأم با آرامش و محبت، گذراندم. شاید یکی از بزرگ ترین خوشبختی های من این بوده است که در کانون یک خانواده فرهنگی متولد شدم و پدر و مادرم امکانات تحصیلی و تربیتی یکسانی برای من ...
هیچوقت از مجروح بودن ناله و شکوه نکرد
عمل های متعددی می شد. شک داشتیم که حسین حتی زنده بماند. این خواب باعث هدایتم شد و زندگی ام را به خدا سپردم. روز به روز عشقش در دلم بیشتر شد. با توجه به اینکه وضعیت ویلچرنشینی داشتند و از سینه به پایین فلج بودند، کار خدا بود تا دل های مان به هم نزدیک شود. سال 69 بود که من تصمیم گرفتم با حاج حسین ازدواج کنم. وقتی این مطلب را به مادرم گفتم، به شدت مخالفت کرد و مدتی موضوع را به پدرم نگفت. ...