ناگفته های آشا محرابی از خیانت پدرش اسماعیل محرابی
سایر منابع:
سایر خبرها
تیری آنری: سال ها به همه در مورد خودم دروغ گفتم!
. او در پادکست بارتلت گفت: "در طول زندگی حرفه ای ام، افسردگی داشتم. آیا می دانستم؟ نه. آیا کاری در مورد آن انجام دادم؟ بدیهی است که خیر. من به نوعی خود را با شرایط انطباق داده بودم. من برای مدت طولانی دروغ می گفتم، زیرا جامعه آمادگی شنیدن حرف های من را نداشت. همه چیز به یکباره سر من در زمان کووید خراب شد. قبلاً می دانستم، اما به خودم دروغ می گفتم. برای خوشایند جامعه و به خصوص ...
خاطره منشوری و خنده دار پدر رامین رضاییان از شیطنت های پسرش + فیلم
بعد به تیم شهرداری ساری پیوستم و به مدت 7 سال در این تیم بودمبرای پیشرفت فوتبالم به سایپا تهران رفتم و درهمان سال به تیم ملی امید دعوت شدم. مدتی در تمرینات تیم راه آهن حاضر بودم تا اینکه همان زمان (سال 1388) مورد توجه مسولان تیم صبا قم قرار گرفتم و مدت چهار سال در خدمت این تیم بودم. رامین رضاییان سال 92 و 93 در راه آهن حضور داشت تا اینکه سال 94 با قرارداد دو ساله به پرسپولیس ...
نوربالا| این اذان به کمرت بزند، خروس بی محل!
برنامه ریزی برای برپایی نماز جماعت را بر عهده من گذاشت. من در ارتباط با نماز جماعت خیلی حساس بودم. دوست داشتم به خوبی انجام وظیفه کنم. شب اول نمی دانستم ساعت دقیق اذان صبح چند است. از طرفی افق شوشتر با افق شهرضا متفاوت بود. چند ساعت خوابیدم و وقتی احساس کردم اذان شده، از خواب پریدم و از چادر تبلیغات بیرون رفتم. روبه روی یکی از چادرهای گردان ایستادم، دستم را کنار گوشم گذاشتم و اذان را شروع ...
شهادت دختری که شیطنت هایش اشک مادرش را در می آورد!
الزهرا که از شش سالگی با فائزه دوست بوده می گوید: ویژگی جالب فائزه این بود که اصلا تک بعدی نبود. همیشه برایم سوال بود که آخه چطوری می تواند، چطور وقت کم نمی آورد. یکبار که ازخودش پرسیدم گفت بعد از ظهر ها نمی خوابم. البته تلاش فائزه برای مدیریت زمان از ویژگی هایی بود که در همان سفر کرمان هم به خوبی خودش را نشان داده بود. آنجا که دوستش می گوید: فائزه تنها کسی بود که داخل اتوبوس، موقع رفتن به ...
افشاگری تیری هانری درباره جدال با مشکل روانی در دوران فوتبالی!
فوتبالم و دقیق تر از همان بدو تولد، احتمالا افسردگی داشتم. سوال این است که آیا می دانستم؟ نه. کاری برای درمان کردم؟ باز هم نه. اما با یک روش خاص با آن کنار آمدم. وی با اشاره به اینکه در دوران همه گیری کووید-19 هنگامی که هدایت مونترال را برعهده داشت، روزهای دشواری را سپری کرده است، افزود: آنجا قرنطینه بودم و یک سال نمی توانستم بچه هایم را ببینم و خیلی سخت بود. وقتی تنها می شدم، بی اختیار ...
رحیمی جهان آبادی: دلیل رد صلاحیتم توییت زدن بود، نه نقد دولت
. بنده در مورد جریان اغتشاشات سال گذشته یکی دو توئیت داشتم که هیات های نظارت گفتند باید بیشتر از نظام دفاع می کردید و یا پیرامون حوادث سیاسی که در سال گذشته اتفاق افتاده بود من مواضع دفاعی داشتم و بعضی توئیت ها تند بودند که نسبت به این مواضع ایراد گرفتند. وی اظهار کرد: هیچ مشکل اخلاقی در پرونده من نبود و مواضع سیاسی که دلیل رد صلاحیتم شده است ارتباطی به دولت نداشت بلکه موضوعات کشوری بود ...
واکنش متفاوت به حذف از تیم ملی: باید بهترین بشوم!
مرتبه بودم که به تیم ملی دعوت شده بودم و دوست داشتم با تیپ و شخصیتی که مربی تیم ملی دوست دارد، به تمرین بروم. دلم می خواست طوری نباشد که مربی دوست نداشته باشد. به هر حال فوتبال حرفه ای است و باید به همه چیز توجه داشت. توضیح کوتاهی دادی ولی می خواهم بیشتر از حس و حالت بعد از خط خوردن از لیست تیم ملی حرف بزنی. به هر حال این اتفاق برای همه بازیکنان و فوتبالیست ها پیش می آید. مهم این ...
باشگاه کارهای غیراخلاقی و غیرحرفه ای در حقم کرد
کنار تیم بودم. حتی چند روز بعد هم که متوجه مشکلی در آپشن های قراردادم شدم، سرمربی وقت تیم به من گفتند که نگران نباش و مشکل بندهای قراردادت را حل خواهم کرد و این مسئله نشان از اعتماد و اعتقاد ایشان به بنده بود و در نهایت قرارداد رسمی مورد تأیید فدراسیون و سازمان لیگ را امضا کردم. میرجوان ادامه داد: متأسفانه در باشگاه مس کرمان رویه ای وجود دارد که به بهانه تایید هیئت مدیره نسخه ای از قرارداد ...
نویسنده ای که با رمان اولش دیده شد نویسنده ای که با رمان اولش دیده شد!
شرویندخت ایازی در اولین رمان خود قصه یک خانواده مدرن را در اواخر دوران قاجار و اوایل دوران پهلوی روایت کرده و به تغییرات فرهنگی و اجتماعی آن دوره اشاره دارد. این نویسنده که با رمان غزال، آهوی باغ زعفرانیه به عنوان شایسته تقدیر جایزه مهرگان ادب شناخته شده است، در گفت وگو با ایسنا، درباره این کتاب خود گفت: این رمان تخیلی است که در انتهای دوران قاجار و ابتدای دوران پهلوی می گذرد؛ در واقع یک ...
اگه عضله هات مداوم میگیره بخون! | راهکار بهبود اسپاسم عضلانی
...، بعد وارد دانشگاه شدم و به مقاطع بالاتر رفتم و در تمام این دوران ها مدام در جریان مسائل دوره ی کلاسیک و رنسانس بودم. کارهای ربنس، بروگل، کاواجیو، رافائل و تمام هنرمندان دوره ی رنسانس من را تحت تاثیر قرار داده و به آن ها علاقه دارم. از هنرمندان معاصر هم دیوید هاکنی، مارک تنسی, مارسل دوشان و غیره. این ها روی جهان بینی من تاثیر گذاشتند. و در واقع نوع نگرش من را به هنر توانستند سر و ...
دختر مقتول با دیدن فیلم قاتل پدرش را بخشید
پلیس راهی محل شده و مرد مشکوک را بازداشت کردند. مرد جوان گرچه منکر جنایت بود اما زمانی که با فیلم درگیری اش توسط دوربین ها ضبط شده بود، مواجه شد به قتل اعتراف کرد و گفت: می خواستم با دختر مورد علاقه ام ازدواج کنم و باهم برای زندگی به آلمان برویم. اما با کارگری نمی شد پول سفر را فراهم کرد. به همین دلیل تصمیم گرفتم دست به سرقت بزنم. شب حادثه در حال عبور از خیابان بودم که مقتول را دیدم. پول هایش را ...
معرفی کتاب: مورتالیته و جیغ سیاه / وقایع دوران دکترای تخصصی زنان و زایمان
. داشتم با آن بچه ی 4700 گرمی به زمین می خوردم که رزیدنت های سال پایین بچه را از دستم گرفتند. تا مدتی گنگ بودم. نمی دانستم چه اتفاقی افتاده. چشم هایم را که باز کردم، همه نگران دورم را گرفته بودند. این زن هرکول با آن زور افسانه ای اش توانسته بود پایه ی تخت را بلند کند و میله قطور و فلزی آن را محکم پشت سرم بکوبد. آن هم درست وقتی داشتم خودش و بچه اش را نجات می دادم. از دکتر زویا طاوسیان تاکنون یک مجموعه داستان با عنوان "ندای درون" و رمان "زیر تیغت میام" منتشر شده است. منبع: کدخبر: 961948 1402/10/18 14:53:13 لینک کپی شد زهرا میرلوحی ...
خاطرات دوران تبعید رهبر انقلاب در آقای ایرانشهر
از جمله آقا تا با زبان خود اینها بگوید که شماها می توانید اعتراض بکنید به این تبعید و ممکن است اعتراض شما مورد موافقت واقع شود و تبعید را لغو کنند. آقا در اینجا پاسخ زیبایی دارند که می گویند نه اتفاقا جای ما خیلی خوب است. اینها می بینند که با این ترفند نمی توانند این اتفاقی که دارد رقم می خورد در ایرانشهر را خنثی کنند، به ناچار دست به تبعید در تبعید می زنند.البته در روز روشن نمی توانند این کار را ...
داشتم از سوراخ حمام تختی را دید می زدم گفت بیا پایین!/ زاگالو دوستم داشت و بازیکنش را مجبور کرد پیراهنش ...
صبح او را در راه مدرسه می دیدم که به سمت حمام عمومی گلشن می رفت. پدربزرگم خودم آنجا زندگی می کرد. بعد از حمام به مغازه احمد کله پز می رفت. تا به آنجا وارد می شد برایش زنگ می زدند. دوتا چشم هم می خورد و سوار ماشین خاکستری اش می شد. آن زمان یک ماشین واکسال داشت که اتفاقاً فرمانش سمت راست بود. از آن ماشین های انگلیسی. این برای من که کوچک بودم خیلی عجیب بود. همه این خاطرات را به یاد دارید ...
حقوق سیرک چقدر است؟ / گفتگو با قهرمان سیرک روسیه!
روسیه اجرا داشتم. مجری میکروفن بی سیم داشت و لباس بابانوئل پوشیده بود. بعد از اینکه برنامه من را اعلام کرد رفت دستشویی ولی فراموش کرد میکروفنش را خاموش کند. تمام مدتی که من داشتم نمایش اجرا می کردم و مردم تشویقم می کردند، صدای مجری برنامه هم از دستشویی در سیرک پخش می شد. یکی از بچه های سیرک می گوید این صحنه را در یک فیلم کمدی دیده است ولی سیمون قسم می خورد که اول برای او اتفاق افتاده است و بعد ...
برخی مدیران می خواهند فقط پرسپولیس و سپاهان نتیجه بگیرند!/ به داورها خط می دهند تا علیه استقلال سوت ...
حفظ شود. مرحوم تختی ورزشکار ارزشمند و با اخلاقی بود. ایشان همراه با عبدالله موحد، محمد ابراهیم سیف پور و... گاهی اوقات به زمین ورزشگاه راه آهن در میدان راه آهن می آمدند و فوتبال بازی می کردند. حتی خود جهان پهلوان تختی هم فوتبال بازی می کرد. بارها این دوستان را آنجا دیده بودم و با هم ارتباط خوبی داشتیم. یادم می آید یک بار وقتی به مجموعه راه آهن رسیدم، فوتبال بازی کردن تختی و دوستان کشتی گیر تمام شده بود و آنها به استخر رفته بودند. با همه آنها رابطه بسیار خوبی داشتم به ویژه عبدالله موحد. روح غلامرضا تختی عزیز شاد باشد. ...
ممانعت قاری شهید از قرائت قرآن در رادیو تلویزیون طاغوت/ وقتی دشمن صدای عبدالباسط ایرانی را خاموش کرد
شدیم. زمان طاغوت فردی از طرف فرح مامور شده بود تا بچه های خوش صدا را برای قرائت قرآن به رادیو تلویزیون ببرد که برادر من هم یکی از این افراد بود. وقتی از برادرم خواستند به رادیو تلویزیون بیاید قبول نکرد و گفته بود تلویزیون ما صحیح نیست و اگر برنامه ای هم دارد برای توجیح خطا ها و اشتباهاتی است که با اسلام در تضاد است. یکی از افتخارات برادرم این بود که بقیه در رادیو تلویزیون طاغوت رفتند و تصویرشان پخ ...
نخبه ایرانی: به فردی صنعتی معروف بودم/ تفاوت معنادار پروژه تحقیقاتی در ایران و خارج
کردیم گفت شرکتی در دبی در موتورهایشان ایرادی به وجود آمده و دنبال کسی هستند کمکشان کنند. آن موتور در دبی همان موتوری بود که در تهران تعمیر کردم و این عجیب بود. فردای همان روز مدیر شرکت یک قرارداد پیش روی من قرار داد و گفت: تو از این به بعد مشاور فنی ارشد من هستی. اگر رضایت داری قرارداد را امضا کن . گفتم دکتری می خوانم گفت اشکالی ندارد هر موقع خواستی بیا و برگرد. *و همین سرمنشأ مراودات بین ...
ناراحتی حقیقی از نبودن در تیم لایق قهرمانی
به گزارش "ورزش سه"، علیرضا حقیقی چهره جذاب فوتبال ایران است که سال ها بعد از ترک پرسپولیس و پایان دوران ملی، همچنان موردتوجه قرار می گیرد و چه بسا محبوبیت خاصی هم نزد دنبال کنندگان فوتبال دارد. او در گفت وگویی که با خبرنگار ما انجام داده، کمی عمیق تر در مورد فوتبال صحبت کرده و حتی به سوالات بعد از پایان دوران دروازه بانی هم پرداخته و می گوید که حالا حالاها قرار است فوتبال بازی کند ...
در کیش تبعیض را دیدم؛ برای یک بازی فوتبال ما را تحت فشار گذاشتند!
حضور در اکثر مسابقات ایران را داشتم و بعضی ها فکر می کنند دوران من تمام شده ولی من خودم را در فصل جدیدی از دورانم می بینم و امیدوارم در مسابقات آینده به نتیجه دلخواه برسم. محمدی در پایان با گلایه نسبت به شرایط برگزاری مسابقه گفت: نکته مهم این است که برای مسابقه ما یک سال برنامه ریزی شد و بحث جذب اسپانسر با سختی انجام شد و ورزشکاران با هزینه شخصی تلاش کردند تا آن تاریخ به بهترین فرم ...
دختر مقتول: پدرم به خوابم آمد و گفت قاتلم را ببخش
. ندیدنش یک روز هم برای من سخت بود، به طوری که اگر به مسافرت می رفت، دلتنگی نبودنش مرا آزار می داد. حالا از یک دختر چه انتظاری می رود وقتی قاتل پدرش را می بیند. دوست داشتم همان روز اول که او را دیدم، قصاصش کنم. شاید باور نکنید به تنها چیزی که فکر می کردم قصاص متهم بود و فقط فکر اعدامش مرا آرام می کرد و از همان روز اول هم تصمیم گرفتم او را قصاص کنم. در دادسرا و دادگاه همراه اعضای خانواده ام برای او ...
مکتب اخلاقی تهران و این 3 نفر؛ آیات مجتبی تهرانی، خوش وقت، حق شناس
بار نماز خدمت آقای خوش وقت رسیدم. نمی دانم چه حالی داشت. صدایش خیلی قشنگ بود. اگر کسی برخورد کرده باشد، می داند صدایش خیلی قشنگ بود.آن شب نماز را با صدای بلندی می خواند. قرار از جانم رفت. از در مسجد که کفش هایم را در آوردم، تا به نماز برسم، بی قرار شدم. مرحوم خوش وقت ساکت می نشست و تا کسی سؤال نمی کرد، چیزی نمی گفت خیلی خدمت او بودم، ولی در همه این مدت، یک بار دیدم خودش صحبت ...
سال ها درباره تختی به مردم دروغ گفتند! + نسل جوان باید تختی واقعی را بشناسد
...: احمد عرب را شاید خیلی از نسل جدید نشناسند. قهرمان و پهلوان کشتی ایران که البته همدوره تختی نبوده است، اما خانواده اش با خانواده مرحوم تختی رفت و آمد داشته اند. به سراغ عرب رفتیم تا شاید او چیز تازه ای از جهان پهلوان بگویید. شاید خاطره ای تعریف کند که بکر باشد و اگر هم جایی نقل شده زیاد به گوش مردم عادی نرسیده باشد. او از روزی می گوید که 14 سالش بود و تختی مرد ! از همان روز سرد زمستانی تا خاطرات زیادی که مهدی برادر غلامرضا و خواهرش تعریف کرده اند. به گزارش ایران ورزشی خیلی از خاطرات را ا ...
احمدی نژاد؛ کسی که برای مرگ خواننده زن هندی هم پیام می داد، امروز در مقابل حمله تروریستی کرمان سکوت ...
را به این راحتی گرفت، حتی درباره دختر کاپشن صورتی با گوشواره های قلبی نیز این سوال را مطرح نکرد! شاید هم از نظر محمود احمدی نژاد، مردم کرمان، فقط زمانی عزیر بودند که در سفرهای استانی اش به استقبال او می رفتند! این همان احمدی نژادی است که بعد از جنگ 33 روزه لبنان و اسرائیل که افکار عمومی جهان علیه اسرائیل بسیج شده بود، از عزم ایران برای نابودی اسرائیل سخن گفت و ورق را به نفع ...
سواستفاده از گالری دیگران
.... وقتی پلیس به من خبر داد که او را گرفته اند، گفتند می توانم بروم ببینمش اما نخواستم. تصمیم گرفتم تا روز دادگاه صبر کنم. اصلا دلم نمی خواست قیافه اش را ببینم. به اندازه تمام دنیا از او متنفر بودم. قاضی اجازه داد حرف هایش را بزند به اصطلاح از خودش دفاع کند. اول کتمان کرد، گفت کار او نبوده است. اما مدارک کامل بود نمی توانست از زیرش در برود. قاضی حکمش را قرائت کرد. او را به ...
بوسه هایی که حسرت همیشگی خاله کبری شد
- بیا تو ننه، منتظرت بودم، خوبه به موقع اومدی، من وقتی چشم انتظار باشم دلم بهم می ریزه، چشم انتظاری خیلی اذیتم می کنه. بس قشنگ حرف می زد می خواستم همان جا بایستم و حرف بزند انگار یادم رفته بود هوا سرد است. دستم را گرفت و گفت بیا بریم کنار بخاری وقت هست برای حرف زدن. خانه خاله کبری گرم بود. دور تا دور خانه پتو و پشتی چیده بود و در عین سادگی آرامش عجیبی داشت. عکس روی ...
طرز تهیه ستاره هالیوودی
فاطمه قاسم آبادی از همان ابتدا، هالیوود به عنوان مرکزی که قرار بود قطب فرهنگ سازی در غرب را رقم بزند، توجه سرمایه داران یهودی را به خود جلب کرد و بعد از مدتی برنامه سازان و هنرمندان بسیاری را در آرزوی رسیدن به ثروت و شهرت، به سمت خود کشید. در این بین، یک روند تعریف شده و سختگیرانه، برای ساخت ستاره هالیوودی تعیین شد که تمام کمپانی های بزرگ، به آن متعهد بودند تا از طریق همین ...