سایر منابع:
سایر خبرها
تغییرات باور نکردنی بازیگران ایرانی در گذر زمان ! / نمی شناسیدشان !
در همه جای دنی و افراد مشهور در معرض توجهات زیادی هستند و به دلیل انبوه طرفدارانشان تمام بخش های خصوصی و عمومی زندگی آن ها مورد قضاوت می باشد. در کشور ما نیز این رویه فارغ از درست و غلط بودن آن، برقرار است و اغلب طرفداران این هنرمندان دوست دارند جزئیات هرچه بیشتری از زندگی خصوصی آن ها بدانند. گذر زمان با چهره های بازیگران مشهور ایرانی چه کرده است؟ در ادامه این مطلب با چند تا ...
یادها و خاطره ها ؛ سکانسی از فیلم پدر با بازی محمد کاسبی 1374 (فیلم)
پدر فیلم ایرانی محصول سال 1374 به کارگردانی و نویسندگی مجید مجیدی که موفق به کسب جوایز متعددی در جشنواره های سینمایی در ایران و بین المللی شد. خلاصه داستان: مهرالله بعد از فوت پدرش، برای تأمین خانواده اش در شهر دیگری به کار مشغول می شود اما هنگامی که به دیدن مادر و خواهرانش بازمی گردد، می فهمد که مادرش با مرد مهربانی که ژاندارم است، ازدواج کرده است. مهرالله از این خبر عصبانی ...
پدری که مراقب خانه دیگران بود
تونید از بزرگترهاتونم کمک بگیرید، فاطمه خوشحال شد. زنگ پیش دبستانی خورد بچه ها یکی یکی کیف هاشون برداشتن از کلاس بیرون رفتن، قرار شد روز قبل از روز پدر همه بچه ها نقاشی هاشون را بیارند. روزی که بچه ها نقاشی شون بیارند رسید وارد کلاس شدم بچه ها سوره قرآن، آیه الکرسی خوندند، یکی یکی صداشون زدم که نقاشی شون تحویل بدهند، دختری که پدرش دکتر بود عکس یک دکتر و بیمارهاش را کشیده بود ...
از جان گذشتگی در میانه دود و آتش
فقط 16سال داشت اما در غیرت و مردانگی دست کمی از مردان بزرگسال نداشت. او هم درست مثل لندی، قبل از خودش به نجات جان بقیه فکر کرد و همان تصمیمی را گرفت که لندی گرفته بود. آتش سوزی روز جمعه هفته گذشته اتفاق افتاد. آن روز، امیرمحمد همراه دو خواهر 10 و 12ساله و مادرش در خانه خوابیده بود. آن طور که ایرج انصاری، عموی امیرمحمد به خبرنگار جام جم توضیح می دهد، روز حادثه پدر خانواده ساعت 5 و 45 دقیقه صبح برای ...
امیرمحمد در آتش/ نوجوانی از امیدیه که حماسه ساز شد
نوجوان رسید این بود که دست خواهرش را گرفته و او را داخل یکی از اتاق های خانه ببرد و بعد از بستن در به خواهر بگوید همان جا بماند و خارج نشود تا راهی برای نجات و فرار از آتش پیدا کند. در شرایطی که امیرمحمد دنبال راه نجات بود، مادر نیز همسایه ها را خبر کرد و کمک خواست. خواهر کوچک تر امیرمحمد هم پنجره اتاق را باز کرد و چون جثه کوچکی داشت توانست بدنش را از لای نرده های پنجره رد کرده و توسط ...
عطری برای مسافر راه دور
به گزارش اصفهان زیبا ؛ به نظرم این خیلی وحشتناک است که کودکی ام را به یاد ندارم. نه همه اش را، ولی هیچ یادم نمی آید روز پدر برای بابا هدیه ای گرفته باشم که بعد دستش را ببوسم و وقتی کادو را از دستم می گیرد، بغلم کند و سرم را ماچ. البته خوب یادم مانده شب با مادر تنهایی خوابیدن را. چون بابا راننده بود و خیلی وقت ها هم سرویس داشت؛ سرویس راه دور. راهِ دورِ آن سال هایی که من سنم ...
چگونه پدر را شاد می کنید؟
گرفته ای، به فکر فرو رفت. گویا به یاد خاطرات پدر افتاد و گفت: شب یلدا همه خانواده بر سر مزار پدر بودیم و هندوانه و آجیل خیرات کردیم و مردم هم لذت بردند. حالا قرار است با برادران برنامه ریزی کنیم. بعد هم گفت که درنظر دارد به نیت پدرش مبلغی را برای مسجد نیمه ساز محله اختصاص دهد که در اسلامشهر است. البته یکی از سنت های نمازگزاران این مسجد، جمع آوری صدقات در اول هر ماه قمری است که یک گوسفند هم ...
کدام فیلم های سینمایی ویژه روز پدر از تلویزیون پخش می شود؟
رفتن به مخفیگاه عسل ها را متوجه می شوند. پدر تدی که نگران سلامت تدی است ماجراجویی جدید برای یافتن عسل را دوست ندارد اما ... فیلم سینمایی لوییس و دوستان فضایی به کارگردانی کریستوفر لانستین، ولفگانگ لانستین و سین مک ماک ، پنج شنبه 5 بهمن ماه ساعت 20:00 از شبکه کودک پخش خواهد شد. در این انیمیشن خواهیم دید: لوییس پسری 11 ساله است که مادرش را از دست داده و با پدرش زندگی می کند. آنها به ...
کودکان کار لاکچری!
تمام اینها را در قالب فرزند خود به دست آورند. من از تماشای رفتارکودکان خردسال در فضای مجازی بسیار لذت می برم، اما وقتی می بینم پدری کودکش را درآغوش خود نشانده و به جای این که لقمه غذا را در دهان او بگذارد، خود میل می کند، برایم آزار دهنده است. یک پدر با انجام این کارها دنبال اثبات چه چیزی است؟ مادری در واکنش به رفتارهای نامناسب فرزند خود می خندد، نام این کار چیست؟ رفتار نامناسب یعنی سوء استفاده ...
معجزه خدا با دست حسین خرازی
جایگزینشون کنم؟ گفتم: حاجی، چیزی نیست، بچه ها زخمی شدن؛ ولی بازهم می تونیم بمونیم. فقط کادرمون ناقص شده که اون رو هم جایگزین می کنم. این حرف را که زدم، آقای خرازی گفت: پس اگر همه چیز سر جاشه، پاشو تا بریم یه سری به نیرو ها بزنیم. معجزه خدا با دست حاج حسین خرازی فاصله مان با عراقی ها خیلی کم بود. وقتی رفتیم و به سنگر ها رسیدیم، یک نوجوان بسیجی در یکی از این سنگر ها ...
امتی از قهرمانان در وجود یک قهرمان از امت!
بود و در این طلب به خطا رفت، همچون کسی نیست که خواستار باطل گردید و بدان دست یافت. ] 6 [ اما نباید از عاقبت دوری و فاصله ها از پدر و مادر معنوی و نسبی غافل شد که آتش این رفتار ناپسند دامن گیر خواهد شد و فرجام بدی را رقم خواهد زد و در مقابل اتصال قلبی، روحی، محبت و عشق به آنان و خوشنودی شان برچیده شدن بساط خشم و آتش و رهایی از بدفرجامی ها و شعله های آتش درونی آدمی است که صلح و سلام و امنیت روانی و روحی را برجان و جامعه حاکم خواهد کرد . ...
روایتی از عیادت امام خامنه ای از دانش آموز رزمنده+ عکس
قصه می گفت. شش ساله بود که او را بردم عکاسی. گفتم دستت را با ژست بگیر. می گفت: نه مگر من دخترم؟! همین طوری عادی می ایستم عکس بگیرند. مجتبی و محمدرضا اهل شوخی بودند؛ ولی عباس خیلی جدی و اهل فکر بود. به پدرش و من احترام زیادی می گذاشت. نه جلوتر از ما راه می رفت، نه روی حرف پدرش حرف می زد. جبهه خود خدا درس خوان بود و خیلی دوست داشت به دبیرستان سپاه برود. امتحان داد و ...
اگر پدری معتاد یا بی مسئولیت بود، احترام بگذاریم؟!
خدا نخواهد داشت. در این گزارش می خواهیم از اهمیت نقش پدر در رشد و تربیت فرزند که کمتر مورد توجه قرار گرفته است، صحبت کنیم. مسئولیت کج رفتن و راست رفتن بچه، سلامت یا عدم سلامت روح و جسم بچه با پدر است. * این مسئولیت سنگین بر دوش های مردانه آقای پدر است اسلام برای مرد در خانه و خانواده حدود زیادی معین کرده است. یکی از وظایف مهم مرد، ولایتش نسبت به فرزند است. این ولایت ...
4 استایل دیدنی دختر فخرالزمان ایران / برای عید ایده بگیرید!
بازیگر سینما و تلویزیون کشورمان متولد 6 مرداد 1377 در محله روه درویش مشگین شهر، استان اردبیل است. او تنها فرزند خانواده است پدرش نی نواز و مادرش اسب سوار می باشد، و به دلیل شیطنت های زیادی که در کودکی داشت پدرش او را (اوغلوم) یعنی پسرم صدا می زد. مریم مومن از کودکی به بازیگری علاقه داشت و در 5 سالگی برای بازی در فیلم کوتاه جلوی دوربین رفت. او تا 8 سالگی در شهر اردبیل زندگی کرد و بعد از آن به ...
شهدا و امیرالمؤمنین
باش و فقط دنبال من بیا. من نمی دانستم تعبیر این خواب چیست، اما به محمد گفتم: خواب خوبی است. ان شاءالله که خیر است.... پسرم عقد کرده بود و من هم به عنوان مادر به فکر این بودم که هرچه زودتر پسرم برود سر خانه و زندگی اش. یک روز محمد به قصد دیدار با اقوام به خرمشهر رفت. مستأجر بودیم و تلفن هم نداشتیم و اگر کسی کاری داشت به منزل همسایه مان زنگ می زد. یک روز دیدم همسایه مان گفت: بیا ...
فرزند خلف طالقانی؛ کسی که جانانه از میراث پدر محافظت می کرد
قبل از انقلاب کار می کردیم و وضع مالی مان هم خوب بود. برادرم حسین مهندس کارخانه بود و بنده کار آزاد و مغازه توزیع لوازم یدکی داشتم. عشق ماشین هم داشتم و آخرین مدل های خودرو را همیشه سوار می شدم و آقا را هم می خواستم جایی ببرم، آقا می گفت تو را قرآن برو یک خودرو درست وحسابی بخر که ما بتوانیم در آن جا بگیریم! ولی بعد از انقلاب آنچنان شد که بنده از همان یک سال بعد از فوت آقا دیگر واقعا پول نداشتم که ...
شهید فرید کرم پور حسنوند کیست؟ + نحوه شهادت
سمت جمعیت می رفت تا شاید بتواند مخفی شود و قسر در رود. اما بچه های یگان ویژه سریع تر از این حرف ها بودند. پیکان را دوره کرده، محمد قبادلو را از آن پیاده و دستگیرش کردند. فرید دیگر تماس پدرش را جواب نداد فردای آن روز پدر فرید به گوشی او زنگ زد تا حالش را بپرسد و شاید باز هم از پسرش بخواهد بی خیال کار شده و چند روزی به خانه برگردد تا پایش بهتر شود، اما بجای صدای فرید، صدای دوست ...
بابای قشنگ من
دانش آموز کلاس دهم است و مرد خانه شده، می گوید دلم می خواهد دندانپزشک شوم و همان طور که من به بابا افتخار می کنم او هم به من افتخار کند. عرفان فقط یک خواسته و آرزو دارد و می گوید از همه فرماندهان پدرم می خواهم پیگیری کنند قاتلان پدر شهیدم مجازات شوند. سرهنگ شهید غلامحسن جام دوست ، فرشته سفید پوش پلیس راهور متولد سال 1360 در روستای عبدل آباد شهرستان تربت جام بود. سال 1382 ازدواج کرد و حاصل ...
دیگه از زندگی سیر وابیم
با عمویش آمده بود. یسنا از غصه دوری مادرش و ویلچرنشینی پدرش طاقتش طاق شد و دست به خودکشی زد. وضع مالی بدی نداشتند. مادرش پس از اینکه پدرش دچار برق گرفتگی و فلج شد، طلاق گرفت و با پسرعمه اش ازدواج کرد. خانواده پدر یسنا می گفتند یسنا دو عموی مجرد دارد. دست کم با اینها ازدواج کن و به خاطر بچه های کوچکت بمان و از خانه نرو. اما مادر نپذیرفت با یکی از برادرشوهرهای هم سن و سال خودش ازدواج کند و رفت ...
درگیری خونین پدر و پسر برای هزینه درمان
...> ندامت پسر 27 ساله در تمام مراحل بازجویی گریه کرد و گفت به شدت نادم و پشیمان است. وی گفت: من قصد گرفتن جان پدرم را نداشتم و همه چیز در یک لحظه و به خاطر عدم کنترل خشمم اتفاق افتاد. این پسر جوان ادامه داد: پدرم صاحب یک املاکی است و وضع مالی خیلی خوبی دارد. او حدود 10 سال قبل ما را ترک کرد و رفت. من و برادرانم کار می کردیم تا خرج زندگی تامین شود و همیشه از پدرم به خاطر ...
شهدایی که رزق لا یحتسب داشتند
پسرمان را از دست ندادیم. امیرحسین به لطف خدا، بالیاقت و شایستگی خودش و با استفاده از آموزش هایی که ما به او داده بودیم، قدم در راهی گذاشت و با نمره عالی، طوری از این دنیا رفت که ما یک سرمایه ارزشمند به دست آوردیم. آن سرمایه چیست؟ اینکه فرزند شهیدمان در آن دنیا شفاعت مان کند. خودمانی اش را بگویم، ما پارتی فرستاده ایم آن دنیا. حالا آنجا در بهشت، پایگاه داریم. البته به حول و قوه الهی، شهدا دست همه ...
درگیری مرگبار پدر و پسر به خاطر هزینه درمان مادر!
در تحقیقات گفت: مقتول پدرم است او از 10 سال قبل ما را رها کرده و برای خود خانه مجردی گرفته بود و جدا زندگی می کرد من کوچک ترین فرزند خانواده هستم. دو برادرم هر کدام مشغول زندگی و کار خود هستند. اما هزینه های زندگی و درمان مادرم روی دوش من بود. قلب مادرم مشکل دارد و باید تحت درمان قرار می گرفت و حقوقم کفاف این هزینه ها را نمی داد. او ادامه داد: چند باری به سراغ پدرم که صاحب مغازه و ...
حرم نوشت های یک خادمه | روایت تولد دردانه پدر در حرم امام مهربانی ها
به گزارش شهرآرانیوز ، نور، نور، نور... مهر، مهر، مهر... لبخند، لبخند، لبخند... این همه چیزی بود که می شد در این شب عزیز که توفیق خدمت نصیبم شده است دید. در چهره زائر و خادم حرم امام مهربانی ها دید که آمده اند در جشن شب تولد دردانه اش شریک باشند و به پدر، تبریک بگویند. نیم ساعت مانده به اذان مغرب، خودم را به ورودی باب الرضا (ع) می رسانم. دنبال خلوت ترین گیت هستم و آخرینش را ...
بیوگرافی مریم مومن خانم بازیگر بانوی عمارت ! / حاشیه های زندگی و عکس هایش
خانواده است پدرش نی نواز و مادرش اسب سوار می باشد، و به دلیل شیطنت های زیادی که در کودکی داشت پدرش او را (اوغلوم) یعنی پسرم صدا می زد. مریم مومن از کودکی به بازیگری علاقه داشت و در 5 سالگی برای بازی در فیلم کوتاه جلوی دوربین رفت. او تا 8 سالگی در شهر اردبیل زندگی کرد و بعد از آن به همراه خانواده به تهران رفت. در 9 سالگی پدر و مادرش از هم جدا شدند. خانواده او علاقه زیادی داشتند تا دخترشان دکتر ...
ترمز اضطراری روی صحنه تئاتر فجر | گفت وگو با شادی غفوریان نویسنده نمایش راه یافته به فجر چهل و دوم
اضطراری دارد مصادف بودن این گفت وگو را با ایام بزرگداشت مقام پدر مورد توجه قرار می دهد. مسیر طولانی که تا فجر طی شد برای بازشدن باب گفت وگویمان از حضور در فجر و تجربه ای که با حضور این نمایشنامه در فجر از پیش چشم نمایشنامه نویس مشهدی می گذرد صحبت می کنیم و شادی غفوریان در پاسخ به آین سوال توضیح می دهد: نمایش ترمز اضطراری مسیر طولانی را از ابتدای تولدش تا جشنواره فجر 1402 طی ...
گفت مادر زود می آیم و 40 سال دیر آمد
المبین به شهادت رسیده بود. برای آشنایی با سیره و سبک زندگی شهدای این خانواده با برادرشان سیدعباس خالقی همکلام شدیم. میوه فروشی و خیاطی و رزق حلال خانه برادر شهید می گوید: ما شش خواهر و برادر بودیم. پدرم شغلش آزاد بود، مدتی میوه فروشی کرد و مدتی هم مغازه خواربار فروشی داشت. مادرم هم خیاط قابلی بود و درآمد خوبی از راه خیاطی به دست می آورد و او هم از این راه کمک خرج خانواده بود. مادر و ...