زندانیان از کار در زندان چه می گویند؟
سایر منابع:
سایر خبرها
شکنجه بی رحمانه همسر با یک دلیل که باورکردنی نیست
از کارخانه های تولید رب مشغول کار شدم. ولی یک روز دختری سیگار به درون کارخانه آورد و زمانی که لو رفت، آن را به گردن من انداخت. من هم که از پدرم می ترسیدم آن شب به پیشنهاد زن دیگری که در کارخانه کار می کرد به خانه او رفتم تا از سخت گیری و کتک کاری احتمالی پدرم دور بمانم. خلاصه در منزل آن همکارم با پسری به نام جمعه آشنا شدم که به صورت غیرمجاز در ایران زندگی می کرد. همکارم مرا ترغیب کرد تا به همراه ...
شوهرم فیلم خیانت های من را دید و...
.... از روی کنجکاوی کلید را برداشتم و برای خودم یک نمونه ساختم. بعد هم مدام فکرم درگیر بود که این کلید مال کجاست تا اینکه بعد از چند روز متوجه شدم او یک خانه مجردی دارد. ماجرا از کجا آغاز شد مرد جوان ادامه داد: پس از ورود به خانه یک دوربین در آنجا نصب کردم تا متوجه شوم همسرم در این خانه چکار می کند. بعد از چند روز وقتی فیلم دوربین ها را دیدم شوکه شدم چون همسرم در آن خانه با ...
مجسمه سازی با ضایعات خودروی اسقاطی!
داشته باشم اما الان وارد یک مرحله دیگر شدم چون از محصولاتم استقبال شد و خودم هم همیشه دنبال انجام کارهای بزرگ هستم. طرح هایم چکیده خلاقیت هایم است از خانم کاظمی درباره اولین قدم برای تولید یک مجسمه یا پیکره فلزی می پرسم که این طور توضیح می دهد: بگذارید با یک مثال این مسئله را برای تان شفاف کنم. من الان در حال ساختن یک کشتی هستم. وقتی می خواهم کشتی بسازم، ابتدا در اینترنت، طرح ...
جوان21 ساله چگونه سردسته باند سرقت شد؟
...، توزیع کننده هم بودم. علاوه بر توزیع مواد به همراه پسر عمویم گاهی سرقت هم انجام می دادیم. یک روز که مواد مخدر مصرف کرده بودیم و هنوز نشئگی حال خوبمان از بین نرفته بود، به قصد سرقت از خانه بیرون آمدیم. گاهی سرقت محتویات خودرو، گاهی دوچرخه یا موتور سیکلت پارک شده کنار خیابان و گاهی هم با زدن زنگ آیفون خانه های آپارتمانی و درخواست بازکردن در به عنوان همسایه به داخل خانه ها می رفتیم و در فرصت مناسب ...
خیانت مرد مشهدی منجر به فروپاشی زندگی مشترک شد / زن این زندگی حس جنون داشت
به گزارش رکنا، زن 21 ساله ای که به اتهام و استفاده از افشانه فلفل شده بود درباره سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری طبرسی شمالی مشهد گفت: اولین فرزند خانواده هستم که تا کلاس سوم راهنمایی درس خواندم. پدرم با آن که مردی معتاد و کارگر ساختمانی بود اما هیچ گاه دعوا و مشاجره او را با مادرم ندیدم چراکه پدرم مرد مهربانی بود و همه اعضای خانواده را دوست داشت. اکنون نیز 7 سال از ترک ...
شلیک های مستانه پدر داماد 2 کودک تهرانی را کشت
.... تا این که بعد از مدتی که مراسم به اتمام رسید و من چون از قبل آمادگی داشتم و تو ذهنم در کل روز به تیر اندازی فکر کرده بودم، سریع خودم رو به در ورودی ساختمان رساندم و به محض پیاده شدن عروس و داماد از ماشین عروس و رفتن به داخل ساختمان شروع به تیراندازی کردم در این فاصله کوتاه که نمیدانم چطوری گذشته بود، تعداد 5 تیر شلیک کرده بودم که از آن تعداد دو تیر به دو کودک 6 و 9 ساله اصابت کرد که باعث مرگ ...
اعتراف مرد جوان به قتل همسرش در پشت بام
؛ با وجود مشکلات پس از مدتی همسرم با خواهرم به صورت مخفیانه و غیرقانونی به کشور ایران آمدند، از او خواستم به خانه برگردد اما مخالفت کرد به همین خاطر 4 ماه قبل به ایران آمدم و در شهرهای اصفهان و دماوند کارگری کردم. پس از اطلاع یافتن از محل سکونت همسرم، شب حادثه به منزل خواهرم رفتم؛ سر همین موضوع دوباره با یکدیگر مشاجره کردیم و خیلی خشمگین شدم در ادامه برای صحبت کردن با تلفن به پشت بام رفتم؛ دقایقی ...
وقتی شادی و اشک با هم درآمیخته می شوند
غفاری و از او مکان تجمع را جویا شدم که گفت حسینیه عاشقان ثارالله. خواستم راه بیفتم که همسرم گفت من هم می آیم، دیدم حسین پسر 5 ساله ام لباس نظامی پوشیده و اسلحه اسباب بازی اش را هم به دست گرفته و زودتر از من و همسرم آماده شده است. اسنپ گرفتم و همراه همسر و پسرم حسین به سمت حسینیه عاشقان ثارالله راه افتادم. وقتی رسیدم ساعت از 2 بامداد گذشته بود. مردمی را دیدم که چشم هایشان پر از ...
اعتراف مرد جوان به قتل همسرش در پشت بام
افغانستان ازدواج کردم؛ با وجود مشکلات پس از مدتی همسرم با خواهرم به صورت مخفیانه و غیرقانونی به کشور ایران آمدند، از او خواستم به خانه برگردد اما مخالفت کرد به همین خاطر 4 ماه قبل به ایران آمدم و در شهرهای اصفهان و دماوند کارگری کردم. پس از اطلاع یافتن از محل سکونت همسرم، شب حادثه به منزل خواهرم رفتم؛ سر همین موضوع دوباره با یکدیگر مشاجره کردیم و خیلی خشمگین شدم در ادامه برای صحبت کردن با تلفن به پشت بام ...
علی داودی: استرسم برای المپیک کمتر شد/ مسئولان به ما سر بزنند
المپیک تصریح کرد: همه توقع مدال دارند. اگر یک درصد هم پیش خودم فکر کنم شانس مدال ندارم، المپیک رفتنم جالب نیست و تنها حضور در المپیک توفیقی ندارد. تمام تلاشم بر این است رکورد خوبی در تمرینات ثبت کنم و بعد به المپیک بروم. البته قول مدال نمی توان داد اما واقعا تمام تمرکزم روی این است که در المپیک مدال بگیرم و امیدوارم رنگ آن از المپیک توکیو بهتر باشد. مسئولان به ما سر بزنند او ...
نجات شگفت انگیز کودک 2 ساله بعد از یک روز سرگردانی در کوهستان
...، برای شرکت در یک مجلس ختم، به سوی روستای بنه کلاغی نی ریز رفتم. ابتدا نمی خواستم او را با خودم ببرم اما وقتی سوار ماشین شدم که به سمت نی ریز حرکت کنم، دوید و داخل ماشین نشست. من هم دلم نیامد پیاده اش کنم و با موافقت همسرم، او را هم با خودم بردم. این اتفاق آنقدر سریع رخ داد که حتی مجبور شدم پوشک و لوازم مورد نیازش را در بین راه بخرم. او ادامه می دهد: پس از پایان مراسم ختم، حوالی ...
دهدار در گفت وگو با ایسنا: احتمالا وزنه برداری را کنار بگذارم/ شرمنده خانواده ام شدم
کردم و با یک بدن خیلی خوب به تایلند رفتم و اشتباه خودم بود که نتوانستم سهمیه بگیرم. مربی فقط می تواند وزنه بردار را هدایت کند و روی تخته همه چیز در دستان خود وزنه بردار است. من آن لحظه نتوانستم خودم را جمع و جور کنم و نتوانستم عملکرد عالی داشته باشم و معتقدم مقصر صد درصدی خودم هستم. شرمنده آقا نواب و خانواده ام شدم الان هم نمی دانم باید چکار کنم، این رشته را ادامه دهم یا کنار ...
دزد حرفه ای به صاحبخانه ها چه توصیه ای دارد ! + گفتگو با دزد مال مردم خور !
به گزارش رکنا، یکی از اعضای باند که توسط کارآگاهان آگاهی استان کرمان دستگیر شده در پاسخ به این سوال که مردم چه کاری انجام دهند تا منزلشان مورد دستبرد قرار نگیرد؟ توصیه هایی کرد که بسیار خواندنی است . چطور شدوارد باند سرقت منزل شدی و نحوه آشنایی با دوستانت چگونه بود؟ چند ماه پیش به خاطر اعتیادی که داشتم مجبور شدم برای تامین مواد مصرفی خودم دست به سرقت بزنم. به چی ...
مادر صاحب 5 فرزندی که باور قلبی به روزی رسانی خدا نداشت
بیمه هستم مقدار زیادی را بیمه پرداخت می کند و مابقی را خدا می رساند. یک جاهایی خداوند آن چنان عجیب وغریب برایمان روزی رسانده که خودمان باورمان نشده است. روزی رسانی خدا را بعد از بچه دارشدن با تمام وجود احساس کردیم من بچه دومم را که باردار بودم کلستاز بارداری داشتم و شرایط جسمی سختی را تحمل می کردم؛ یک بازه ای در اواخر بارداری ام همسرم نبود و من شهرستان پیش خواهرم بودم. به ...
قتل فامیل دور در تهران ؛ دستگیری در جزیره قشم
.... چرا فحاشی کرد؟ اختلافات قدیمی داشتم اما آنقدر جدی نبود که به جنایت ختم شود. من مهمان خانه او بودم اما نمک خوردم و نمکدان شکستم. او آن روز خیلی عصبانی بود و وقتی فحاشی کرد، نتوانستم خشم خودم را کنترل کنم. ماجرای اختلافت با مقتول چه بود؟ او فامیل خیلی دور ما بود و او را دورا دور می شناختم. ماجرا از این قرار بود که من با چند نفراز اقوام مقتول در کابل ...
گفت و گو با بازیکنی که خواهرش معروفش کرد!
من بعد از بازی از نتیجه به دست آمده کمی خوشحال بودم؛ اشک های خواهرم را که دیدم، حالم بد شد. البته حس شوق داشتم از این که اینقدر خواهرم دوستم دارد. این حس را با دنیا عوض نمی کنم. **در شهر خودم به من اعتماد نشد از اشک های خواهرم دلم گرفت. من چهار، پنج سال در مس رفسنجان حضور داشتم اما در شهر خودم به من اعتماد نشد. خداراشکر به تیمی آمده ام که به سبک بازی ام اعتماد دارند ...
دهدار در گفت وگو با ایسنا: احتمالا وزنه برداری را کنار بگذارم/ شرمنده خانواده ام شدم
ی کردم و با یک بدن خیلی خوب به تایلند رفتم و اشتباه خودم بود که نتوانستم سهمیه بگیرم. مربی فقط می تواند وزنه بردار را هدایت کند و روی تخته همه چیز در دستان خود وزنه بردار است. من آن لحظه نتوانستم خودم را جمع و جور کنم و نتوانستم عملکرد عالی داشته باشم و معتقدم مقصر صد درصدی خودم هستم. شرمنده آقا نواب و خانواده ام شدم الان هم نمی دانم باید چکار کنم، این رشته را ادامه دهم یا ...
دردسر شوم دختر تهرانی با کاسه آش سیمین خانم
آدرس که به داد ببرم، مجبور بودم این کار را انجام بدهم وگرنه به من مواد نمی داد. داخل پارک منتظر بودم تا بسته را به صاحبش بدهم که توسط پلیس دستگیر شدم و با همکاری من سیمین هم دستگیر و مشخص شد او یک سابقه دار و موادفروش است و هدف او اغفال من بوده است تا به اهداف خود برسد. تجزیه وتحلیل: اعتیاد زلزله ای خاموش است که با قدرت تخریب چندین برابری، خسارت هنگفتی را به فرد ...
قتل خونین زن مطلقه پایان 4 سال رابطه عاشقانه / او به من خیانت می کرد!
. 4 سال قبل با سارینا که از همسرش جدا شده بود آشنا و به او علاقمند شدم .در این مدت ما رابطه عاشقانه ای با یکدیگر داشتیم. من در این سال ها 70 میلیون تومان پس اندازم را به او داده بودم و او را مانند همسرم می دانستم .اما مدتی بود به رفتارهایش مشکوک شده بودم. آخرین بار گفته بود قصد دارد به شهرستان بروجرد برود و خانواده اش را ببیند .من حرفش را باور کردم .اما چند روز بعد مرد همسایه حرف هایی زد که از ...
درخواست پسر بایدن برای بسته شدن پرونده اش رد شد
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم ، قاضی منطقه ای ویلمینگتون آمریکا درخواست هانتر بایدن پسر جو بایدن رئیس جمهور آمریکا برای مختومه اعلام کردن پرونده حمل سلاح در آستانه انتخابات ریاست جمهوری در ماه نوامبر را رد کرد. براساس این گزارش قاضی مریلین نوریکا، حکم داد که درخواست هانتر بایدن برای مختومه اعلام شدن دو مورد اتهام علیه وی مربوط به دروغگویی درباره استفاده از مواد مخدر به هنگام ...
اظهارات جالب یاسین بونو: از سویا جدا شدم چون عاشق این تیم بودم!
خیلی سخت گذشت و اصلا خوب نبود. من با مشکلات خانوادگی دست و پنجه نرم می کردم و در حالی که داشتم خودم را قوی و محکم نگه دارم، نمی توانستم. از جنبه احساسی دیگر نمی توانستم در سویا بمانم و برای سلامت روانم مجبور شدم این تیم را ترک کنم. بونو در ادامه افزود: زندگی من در سویا خیلی کسالت بار و خسته کننده پیش می رفت. تمرین می کردم، سگم را به پیاده روی می بردم، کمی چرت می زدم و دوباره ...
قتل یک زن و یک مرد توسط همسرانشان/توقیف وانت بار با 25 کیلو تریاک در تهران
ر اظهارات اولیه ضد و نقیض خود به کارآگاهان پلیس جنایی گفت از گذشته با همسرم اختلاف داشتم؛ شب حادثه برای عید دیدنی به خانه خواهرم رفتم که در جریان مهمانی به خاطر همان مشکلاتی که وجود داشت با همسرم مشاجره کردم اما او برای اینکه آرام شود به پشت بام رفت؛ من نیز برای صحبت کردن با او به آنجا رفتم در ادامه همسرم ناگهان خودش را به پایین پرتاب کرد و به زندگی خود پایان داد. این مقام انتظامی با بیان این ...
مسعود شجاعی: در فوتبال ایران همه می خواهند امتیاز بگیرند
فلسفه و عقیده ام هستم و عوضش نمی کنم و تا اخراجم هم روی عقیده ام باقی می مانم" تاکید کرد: به نظرم اگر اشتباه هم کنم بهتر است آدم روی عقیده ای که دارد بماند. می دانم که شرایط فوتبال ایران به گونه ای است که همه می خواهند امتیاز بگیرند. تیم ما هم مستثنی نیست، اما من دنبال این هستم که خوب امتیاز بگیریم. ما همین الان هم این بی رحمی را دیده ایم. خیلی از بازی ها را از دست داده ایم، اما خوشحالم که این ...
از زندگی متنفر بودم، زن و 2 بچه ام را کشتم
همسرت مشکل داشتی؟ 5 سالی بود که باهم درگیربودیم. چرا بچه ها را کشتی؟ از زندگی متنفر بودم می خواستم همه مشکلات تمام شود. چرا سعی نکردی از طریق قانون مشکل ات را حل کنی؟ حوصله قانون را نداشتم و خیلی حالم خراب بود. از وضعیتی که داشتم هر روز متنفرتر می شدم. چند سال است که ازدواج کردی؟ 23 ساله ازدواج کردم. همسرت خانه ...
به همسر اولم خیانت کردم که یکدفعه ...
گاهی به صورت تلفنی و به دور از چشم اطرافیانم مواد مخدر سنتی مصرف می کردم و معتقد بودم که هرگاه اراده کنم دیگر از مصرف آن چشم پوشی می کنم ولی در حالی بعد از گذشت 6 ماه از دوران نامزدی، زندگی مشترکم با ثریا را آغاز کردم که با وسوسه دوستانم به شیشه آلوده شدم و نفهمیدم چگونه زندگی ام را به تباهی کشاندم. با وجود این چون سرمایه داشتم کسی متوجه اعتیادم نشد اما احساس خوشبختی نداشتم چرا که خودم می ...
ازدواج زن 40 ساله با پسر 18 ساله | می خواستم از شوهر سابقم انتقام بگیرم
روانگردان و مواد مخدر گل اعتیاد دارد. او مدتی بعد هم به فروش مواد مخدر روی آورد اما من برای آنکه در رویای انتقام از ابراهیم بودم، سکوت می کردم تا اینکه بالاخره از رفتارهای او به تنگ آمدم و بعد از 2 سال زندگی مشترک فهمیدم این زندگی فرجامی ندارد و من به پایان خط رسیده ام. به همین دلیل به کلانتری آمدم و در مشاوره های تخصصی شرکت کردم. حالا هم که به این زندگی بی هدف پایان داده ام ...
روایتی از مسمویت های بیمارستان شهید هاشمی نژاد مشهد | از خودکشی تا مسمومیت با مواد مخدر صنعتی
... محمد علی تعریف می کند: سال 90 بود که در سالن مشغول تمرین بودم. آن روز کمی خسته بودم و انگیزه زیادی برای انجام تمرین نداشتم. یکی از دوستانم به من گفت بیا کمی از این مصرف کن، انرژی زیادی می گیری و خیلی بیشتر می توانی تمرین کنی، تا آن روز حتی به اشتباه این مواد را ندیده بودم. او درست می گفت اگر پیش از این چهار بار دور سالن می دویدم با خوردن این شربت بیست بار دور سالن دویدم. حتی توانستم نیم ساعت ...
ناخواسته گرفتار زندگی سیاه شد
به گزارش زیرنویس؛ زندگی خوب و آرامی داشتم و به قول معروف دستم به دهانم می رسید؛ نمی دانم شاید همین هم باعث شد خودم را گُم کنم و غرور بیش از حد نه تنها در محل کارم بلکه در ارتباطم با همسرم و خانواده اش نیز دردسرساز شده بود. خودم را یک سرو گردن [...]
عاقبت ازدواج اینترنتی زوج طلبه به طلاق رسید!
قاضی در حالی که پرونده را مطالعه می کرد، از بالای عینکش نگاهی به زوج جوان کرد، سلام شان را پاسخ داد.چند دقیقه ای سکوت بر فضای دادگاه حاکم شد و پس از آن قاضی در حالی که عینکش را از روی چشم هایش برداشت به مریم گفت خب بفرمایید؟مریم پاسخ داد: من همه چیز را در دادخواستم نوشتم الان چه چیزی را توضیح بدهم؟ آشنایی در فضای مجازی حسن که 27 سال سن دارد ، نگاهی به همسرش کرد و گفت اجازه بده ...