به مناسبت چهلم شهید آیت الله رئیسی؛ دهه نودی ها در عزای شهید جمهور چه ...
سایر منابع:
سایر خبرها
زیر تیغ جراحی فاش شد! / به زن جوان تجاوز شده بود!
کرده بودم اصلاً متوجه نشده بودم که ضربه ای به صورتش خورده و او هم اصلاً اعتراضی بابت درد یا اینکه بینی اش به جایی برخورد کرده باشد نداشت. تا اینکه یک روز تلفن همراه او را برداشتم و همین طور که داشتم پیام هایش را می دیدم متوجه شدم مردی به نام آرش با همسرم ارتباط داشته، به او تعرض کرده، فیلم تهیه کرده و با آن فیلم از زنم اخاذی می کرده است. این مرد ادامه داد: آن قدر پریشان شدم که غم از دست ...
دزدی بی شرمانه از پیرمرد جان باخته در تصادف جاده ای + پلیس به وسوسه شیطانی پایان داد
به گزارش رکنا، مرد جوانی چندی پیش با مراجعه به دادسرای از کارکرد تراکنش پدرش خبر داد در صورتی این پیر مرد فوت کرده بود از حساب بانکی اش 45 میلیون کسر شده بود. این مرد به بازپرس پرونده گفت: 15 روز پیش پدرم در جاده خرم آباد به اصفهان در حال حرکت بود که متاسفانه در میانه راه با خودروی دیگری تصادف کرد و بعد از به کما رفتن و بی نتیجه ماندن تلاش پزشکان پس از 2 روز به دلیل ضربات شدید مغزی و ...
فاش قتل پرماجرای مرد ثروتمند در لواسان!
همین خاطر راهی خانه اش شدم. زن سالخوده وقتی که درب را باز کرد سریعا وارد خانه شدم و با یک روسری خفه اش کردم پس از جنایت نیز سر مقتوله را داخل تشت پر از آب داخل حمام قرار دادم تا با عادی سازی صحنه، تیم جنایی را گمراه کنم؛ پول حاصل از این را نیز صرف خرید موادمخدر کردم." اعتراف به قتل مرد ثروتمند در لواسان نیما در تشریح قتل مرد ثرومند ادامه داد: پس از قتل زن سالخورده با ...
شهدا زودتر از شناسنامه هایشان بزرگ شدند
...، ابروهایش را در هم کشید و تمام قد بلند شد رفت گوشه خلوتی دیگر شروع به نوشتن کرد؛ ... من پیامم به ملّت این است که خدا نکند زمانی فرا رسد که این ملّت مثل مردم کوفه کنند و دست از یاری امام و اسلام بردارند، که خدا نکرده عذاب الهی بر سرتان نازل خواهد شد، اگر دست از یاری امام بردارید دوباره ستمگری دیگر بر سرتان خواهد آمد... شهید سید علی اکبر حسینیان راوندی وصیتنامه اش ...
چرا شاه به کربلا رفت اما به نجف نرفت؟/روایت دست اول از آغاز روابط ایران و چین
دختر محمدرضا مهراد (دیپلمات) و دوست کودکی من هستند. بله، محمد رضا مهراد هم زمان با پدر من در بغداد مأموریت داشت. در همین مدت (حضور در بیروت) همچنین دوبار ملاقات با امام موسی صدر دست داد. ملاقات وی که طرفداران کثیری نه فقط بین شیعیان بلکه در کلیه محافل لبنان داشت و کاملا مشهود بود از او به عنوان یک وزنه سیاسی نام برده می شود خاطره ای فراموش نشدنی است. قد و قامت، تسلط کامل به ...
ترامپ چطور از خجالت بایدن در آمد؟ / جدال نفس گیر ترامپ و بایدن در مناظره
اشتباه است. پزشکان باید تصمیم بگیرند. 4:46: موضوع بعدی مورد بحث، قانون سقوط جنین در آمریکاست. 4:42: جو بایدن گفت: موقعی که دولت را تحویل گرفتیم که اقتصاد سقوط کرده بود، بیکاری افزایش پیدا کرده بود و فقط خود ترامپه که تصور می کند بهترین اقتصاد را داشت. از همه روسای جمهور بیشتر کسری بودجه داشت. بعد از هربرت هوور تنها رئیس جمهوریه که بیش از اینکه شغل ایجاد کنه شغل از دست داد. ...
امام موسی کاظم (ع) چه نگاهی به بهره بردن از زندگی داشتند؟
گفت من در مجلس موسیقی آنان شرکت نمی کنم، بلکه گاهی از خانه خود به آن گوش می دهم تا شاد شوم. حضرت علیه السلام فرمودند: آیا کلام خدا نشنیده ای که می فرمایند: إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ کُلُّ أُولَئِکَ کَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا گوش و چشم و دل ها (همه در پیشگاه خدا) مسئولند. آن مرد در جواب گفت: گویا من تا حال این آیه را از کسی نشنیده بودم الان متوجه شدم و دیگر این کار را انجام ...
پس از خیانت به همسرم در آتش عذاب وجدان می سوزم
به گزارش رکنا، مرد 40 ساله با بیان این که رفتارهای خیانت آمیز روح و روانم را در آتش عذاب وجدان می سوزاند به کارشناس اجتماعی کلانتری احمدآباد مشهد گفت: وقتی تحصیلات دانشگاهی ام به پایان رسید، مدتی را بیکار و سرگردان بودم تا این که بالاخره به استخدام یک شرکت خصوصی درآمدم و به صورت قراردادی مشغول کار شدم . آن زمان در یکی از روستاهای مرزی در خراسان رضوی زندگی می کردم و پدرم نیز اوضاع مالی خوبی نداشت ...
داستان باور نکردنی دزدی 50 هزار دلاری یک تاجر / عذاب وجدان آنان را به دام انداخت
...، آن شب در حال آماده شدن بودم که به خانه بروم که شنیدم فردا باید 50 هزار دلار برای یکی از مشتریان ببرم، بنابراین وسوسه شدم و از 4 دوست قدیمی ام خواستم که در اجرای نقشه ای که به ذهنم خطور کرده بود با من همکاری کنند. وی در ادامه افزود: چون می دانستم که مرد صراف به من اعتماد دارد و آدم بسیار خوبی است و هرگز حاضر نیست من به زندان بروم، خاطرم جمع بود که وی از من به خاطر زورگیری دلارها ...
از تیرماه پرحادثه تا عکاسی که در پی شهرت به جنگ رفت
پیکر وی به مشهد مقدس را بازگو کرد که دلهای حاضران در سالن سوره حوزه هنری را روانه بارگاه ملکوتی امام رئوف حضرت رضا (ع) کرد. شروطی عجیب برای رفتن به میدان در ادامه سید اخروی از علاقه عجیبش به حضور در جبهه و شروطی که برای محقق شدن این خواسته داشته را مطرح کرد. او در این خاطره گفت: باید دوره اول که کلاس پنجم ما بود، تمام می شد و سوره های جزء 27 و 28 قرآن را حفظ می کردم و سنگ ...
مجاهدان بمب گذار؛ منافقان انقلاب
به یاد ندارم صدای انفجار چگونه بود، مثل این که یک سوت کشیده شد به گونه ای که گویی خمپاره می آید، صدای آژیری در گوش من ماند و بعد هم زیر آوار خاک و بتن ماندیم، بی هوش شدم وقتی به هوش آمدم دیدم بدنم تکان نمی خوردم، ابتدا یک لحظه فکر کردم مرده ام، همه ی بدنم زیر سنگینی آوار بود و فقط مچ یکی از دست های من بیرون بود و تکان دادم اما دیگر هیچ جای بدن من تکان نمی خورد، می توانستم نفس بکشم، گاهی گرد و خاک ...
رئیسی از زبان خواهر شهید بهشتی؛ ناگفته های استاد و شاگرد
برنامه تشییع پیکر شهید رئیسی هم تکرار شد. چگونه می شود که یکنفر در شب میلاد امام رضا(ع) به ریاست جمهوری برسد و در شب میلاد امام که همه آماده جشن بودند، به شهادت برسد و پرچم های شادی به عزا تبدیل شود و مردم با این شور عزاداری کنند؟ همه این ها به دلیل مردمی بودن شهید رئیسی است و به همین دلیل از مسئولین خواستم که مردم را در آغوش مهر و محبت بگیرند و کارها را انجام دهند. پس شباهت های زیادی می ...
روایت تسنیم از یک دیدار ویژه/ وقتی قامت آقا نمایان شد
می گفت این دیدار، دیدار با نائب امام زمان (عج) است و همه مشتاق زیارت هستند و اگر فرصت شود که جلو بروم به آقا خواهم گفت که تا آخر پشت شما ایستاده ایم و ان شاء الله به دست رهبر عزیزمان پرچم انقلاب به دستان حضرت ولی عصر (عج) سپرده می شود. بانویی را دیدم که بعد از گپ و گفت متوجه شدم برای سومین بار است به دیدار رهبری می رود. حس زیبایی که در آن لحظه به فرد عاشق دست می دهد قابل وصف و گفتن ...
چهل روز بدون پدر تلخ گذشت
آرزوی شهادت داشت و در تمامی سخنرانی های مربوط به شهیدان هم بار ها گفته بود آرزو دارد تا سومین امام جمعه و سید شهید تبریز باشد و مردم دعا کنند تا شهید شود. همانطور که برادرش با بغضی به پهنای خاطراتش در همان روز های نخست شهادت سید شریف گفت: ما برادری را از دست ندادیم بلکه یک جامعه را از دست دادیم، برادری که مخلص، متدین، مردمی و ولایت مدار بود، در هر مسئولیتی که داشت با اخلاص تمام از جان و ...
خانه حاج قاسم کجاست؟
که دوباره نشسته من گرفته ام و دست دیگرش را مرد. بلندش می کند تا یک مرد کت و شلواری قد بلند به جایش بنشیند. با شما هستم بچه را از جایش بلند نکنید.صدای حاج قاسم است؟ انگشت لرزانم روی دکمه میرود و دایره صدا بی رنگ می شود. گریه مُحَمد(ص) بیشتر می شود. حنانه را در آغوش می کشد و سرش را می بوسد. قلبم در سینه ام می کوبد. یا رسول الله! پدر و مادرم به فدایتان چرا گریه می کنید؟ پیشانی اش را می ...
آیین اربعین شهادت آیت الله رئیسی و همراهانش در شهرکرد برگزار شد
ورزقان استان آذربایجان شرقی دچار سانحه هوایی شد که در این حادثه رئیس جمهور و همراهان، همزمان با شب ولادت امام رئوف علی ابن موسی الرضا (ع) به مقام رفیع شهادت نایل شدند. حجت الاسلام آل هاشم، نماینده ولی فقیه و امام جمعه تبریز، حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه، مالک رحمتی استاندار آذربایجان شرقی، سردار سید مهدی موسوی فرمانده یگان حفاظت رئیس جمهور و تعدادی از محافظین و خدمه بالگرد از سرنشینان بالگرد حامل رئیس جمهور بودند. آیت الله سید ابراهیم رئیسی فقید در مدت 33 ماه خدمت خود در جایگاه رییس جمهوری 2 بار (19 خرداد 1401 و 25 آبان 1402) به چهارمحال و بختیاری سفر کرد. ...
پروانه ای با رویای پرواز؛ بیماری که برای استقلال فقط یک دکه می خواهد!
زندگی می مانم. وی با درماندگی اضافه می کند: ازدواج کرده ام و دو بچه دارم. شاید خدا راضی نباشد این حرف را بزنم اما یک عده را با خودم گرفتار کردم، اگر می دانستم عاقبت کار من، این است اصلاً ازدواج نمی کردم، شاید ناشکری باشد اما خیلی کار اشتباهی کردم. دخترم، یک اسباب بازی می خواهد و چون درآمدم آنقدر نیست که بتوانم برای او اسباب بازی بخرم، شب دیروقت خانه می روم تا او خواب باشد و نبیند که من ...
ناگفته هایی از مردی که نیامده راه ورود به دل مردم را پیدا کرد
. حالا بعد از یک ماه که هنوز هم پذیرش از دست دادن امام جمعه و استاندار در این حادثه غیرمنتظره برای مردم آذربایجان شرقی، سخت بوده و مردم این خطه را در شوکی بزرگ فرو برده است، به سراغ محمد عزیزی راد، مدیر روابط عمومی استانداری آذربایجان شرقی رفته ایم تا ناگفته هایش از استاندار جوان را برایمان بگوید. او هم درست مانند عموم مردم از این رویداد اسفناک، ناراحت است و در بهت و ناباوری به سر می برد ...
امیرعبدالهیان صدای مقاومت را در عرصه بین المللی منعکس می کرد
این مرد بزرگ را نگاه کنید که چطور در حالی که همه سیاستمداران غرب علیه مقاومت و حرکت جمهوری اسلامی بودند، امیرعبدلهیان خستگی ناپذیر شب و روز نمی شناخت و هر روز عرصه جدیدی را برای پیشرفت مقاومت باز می کرد. این مرد بزرگ در حالی که همه تلاش می کردند صدای مقاومت منتقل نشود، صدای رسای مقاومت در عرصه بین المللی بود. ایشان سه بار از طرف شورای امنیت سازمان ملل دعوت شد و در بالاترین کرسی بین المللی با صدای ...
یک نخ سیگار
چندمین بار مادرم با نخ و سوزن به جانش افتاده بود، اشک در چشمانم حلقه زد.این مرد دو شیفت سر کار می رود و به قول خودش یک عمر صورتش را با سیلی سرخ نگه داشته تا زندگی آبرومندانه ای داشته باشد. همیشه می گوید طوری راه بروید و رفتار کنید که انگشت نما نشوید و همه به خوبی و شایستگی از شما یاد کنند.مادرم هم یک فرشته واقعی است؛ می گوید یک ماه است از درد دندان گاهی بی تاب می شود اما منتظر مانده پدرم حقوق بگیرد ...
این استاد، کورش شوخ طبعی بود
پدرم بود. من ششم تیرماه 1335 در تهران به دنیا آمدم. در همان سال برای پدرم یک مأموریت تدریس دوساله پیش آمد. من دوماهه بودم که با پدر و مادرم به اروپا رفتم؛ اول سوییس، بعد آلمان و درنهایت هم اتریش. آن جا پدرم به تدریس و مادرم به خواندن پزشکی مشغول شدند و من را به مدرسه ی شبانه روزی فرستادند. به گفته خودش او را به مدرسه وابسته به کلیسای کاتولیک ها فرستاده بودند که در آن جا مقدار زیادی ...
قمرالملوک وزیری از زبان خودش: آرزو داشتم روضه خوان شوم/ چهار ماه با شوهرم قهر کردم و خواندن را کاملا یاد ...
مادرم را از دست دادم، پدرم قبل از این که من چشم به جهان بگشایم چهره در نقاب خاک کشیده بود، بعد از مرگ مادرم سرپرستی مرا مادربزرگم بر عهده گرفت. زن مومنه و دنیادیده ای بود. هنگامی که من دنیا آمدم و مادرم مرد، زحمت مادربزرگم بیش تر شد چون فرصت این که در خانه بماند و از من پرستاری کند نداشت. روضه خوان حرم زنانه بود و برای این که چرخ زندگی ما بگردد مجبور بود هر روز به منبر و مسجد برود... ...
داستان مادر تنها شهید ژاپنی ایران در کتاب مهاجر سرزمین آفتاب
مردگان برمی گردند، چرا خوراکی ها را نمی خورند؟! دیده بودم که وقتی کسی می مرد، جسدش را، طبق آیین تدفین بودایی ها، در مکانی که محل سوزاندن مردگان بود می سوزاندند و همان جا راهب بودایی با آن سرِ ازبیخ تراشیده و لباسِ گشاد و بلند و یک دست نارنجی اش می آمد و دعا می خواند. وقتی جسد به طور کامل می سوخت، خاکستر آن را در کوزه ای می ریختند و یک شب در خانهٔ قوم وخویش نگه می داشتند تا همهٔ بستگان بیایند ...
عشق هایی کز پی رنگی بود عشق نبود عاقبت ننگی بود
ملاقات ما حدود یک ماه پیش بوده است. به خاطر اینکه دوستی ما به طور واقعی تمام شود این ملاقات در حضور یکی از دوستان غزاله بود. بعد از آن دیگر غزاله را ندیدم و ملاقات نکردم، اما آخرین تماس ما روز دوازدهم بود. اول غزاله با من تماس گرفت و بعد از آنکه تماس از دست رفت به او زنگ زدم. غزاله گفت وقت دکترش عقب افتاده و اگر من می خواهم، بیاید و مرا ببیند. من هم گفتم که به او خبر می دهم. بعد پیامک زدم که ساعت ...
در برابر مفسدین اقتصادی سرسخت هستم
با بنده مخالفت خواهند کرد. حتماً زور خدا و مردم به این افراد خواهد رسید. زاکانی گفت: سال 83 وزیر یک مجموعه ای را در صحن مجلس آوردم و محکوم شد. پرونده دیگری را پیگیری کردم به همان وزارتخانه زنگ زدم 2 نفر از مدیران خود را نزد من فرستادند من به آن ها گفتم با شما برخورد می کنم و آن ها جبهه گرفتند و گفتند تو کی هستی که بخواهی با ما برخورد کنی. من پاسخ دادم من از مردم هستم و ریشه شما را از ...
کرامات امام کاظم(ع) از دیدگاه بزرگان شیعه و سنی
می گرداند. 2- از زکریا بن آدم نقل شده که حضرت امام رضا (ع) فرمود: پدرم از کسانی بود که در گهواره سخن می گفت. 3- یعقوب سراج گفت: حضور حضرت صادق(ع) شرفیاب شده دیدم آن حضرت کنار گهواره امام کاظم(ع) ایستاده و مدتی با کودک خود راز هایی می گفت. من نشستم تا حضرت از راز های نهانی فارغ شود، آنگاه به احترام حضرت از جا برخاستم که ایشان به من فرمود: نزدیک مولای خود بیا و بر او سلام کن ...
فیلمی از اشک های رئیس جمهوری که پخش نشد!
فسادی را که در ابتدای تولیت ایشان در آستان قدس رخ داد، آقای رئیسی به هیچکس نگفته بودند، درحالیکه به شدت از آن رنج می بردند. با خودشان می گفتند چنین کاری را با اموال کافر حربی انجام نمی دهند؛ چطور فردی با اموال امام رضا (ع)، چنین کاری می کند؟ من گفتم این مورد را به مقام معظم رهبری اطلاع دهید. ایشان گفتند چرا باید خاطر ایشان را مکدر کنم. خودم مسئله را حل می کنم. به شخصه فقط می دانستم آن فرد مشکل ...
به توئی که نشناختمت
... اندکی قبل از شهادت ایشان شنیدم که سیستانی تبارند. نمی دانستم. وقتی شنیدم دیگر از اینکه این همه صبور و ساکت و پرکار و مظلوم و ناشناخته بود، هیچ حیرت نکردم که اگر غیر از این بود تعجب می کردم. رهبر انقلاب فرمودند دلم سوخت. من می گویم جگرم سوخت. نه برای رئیسی، بلکه برای مردم ساکتی که رسانه ای ندارند که کسی صدایشان را بشنود و فقط باید در مراسم تشییع در سکوت فریاد بزنند که ما خدمتگزاران حقیقی خود ...
دختر دو ساله مگر شهید می شود؟
خبر شلیک موشک های سپاه برای انتقام حمله تروریستی کرمان، خواب از سرش می پرد: با تمام وجودم خوشحال شدم. قبل از این به یکی از همراهان سردار حاجی زاده گفته بودم که شما بزنید، ما پشت شما هستیم. وقتی شنیدم این عملیات انجام شده، گفتم ناز شست سردار حاجی زاده! دست او را می بوسم. این انتقام مرهمی بر زخم ما بود. غیر از همسر و دو فرزندش، پنج نفر از اعضای خانواده اش را در حادثه کرمان از دست داده ...
عاشورای هفتم تیر ؛ آری بهشتی بر سر پیمان خود رفت
من ندادند. نمی دانم شاید مصلحت چنین بود. تا اینکه روز ختم آقا، خانم امام به منزل ما آمدند. از ایشان در مورد خواب امام سؤال کردم و ایشان گفتند: امام خواب دیده اند که عبایشان سوخته است، به همین دلیل به آقای بهشتی توصیه کرده بودند که مواظب خود باشند. و گفته بودند: شما عبای من هستید که در خواب سوخته بود. دختر شهید مظلوم، از حالات غیر عادی و روحانیت و جذابیت پدر در روز آخر گفته است: پدرم در ...