سایر خبرها
اتهام زورگیری برای بازیکن اسبق تیم ملی
بار به اتهام گوشی قاپی دستگیر شدم اما هر بار با جلب رضایت شاکی ها از زندان آزادم کردند. من و دوستانم سرقت و بارکنی می کردیم. در سرقت اول 56 شاکی داشتم که یک سال به زندان افتادم. به خاطر چند سرقت دستگیر شدی؟ آخرین بار در 12 سرقت 250 گوشی تلفن دزدیدم وچند سرقت بارکنی انجام دادم البته چند ماه بعد با وثیقه آزاد شدم و دوباره دست به سرقت زدم که این بار 44 سرقت انجام دادم. ...
گفت و گو با دزدان مسلح پشت میله های بازداشتگاه
برای اولین بار به موسسه فرشتگان دستبرد زدیم اما تنها 500 هزار تومان گیرمان آمد چون رئیس بانک (موسسه) گفت: این بانک نیست شما اشتباه آمده اید؟ ما پولی نداریم! من هم که ترسیده بودم همان 500 هزار تومان را گرفتم و از بانک بیرون آمدم. آن روز مصطفی خیلی مرا تشویق کرد که کارت عالی بود اما من همچنان مات و مبهوت بودم. کمی از پول ها را برداشتم و به خانه رفتم. چرا باز هم به سرقت های مسلحانه ادامه ...
زنان تن فروش خود را چند می فروشند؟
، دختران طرد شده از خانواده در قالب خانواده های مذهبی و معتقدی که پس از تن فروشی روی بازگشت به خانه را ندارند. حدود 2 درصد از تن فروشان دختر و 35 درصد آن ها متاهل هستند؛ بسیاری از این زنان تن فروش از ارتباط های خود باردار می شوند که فرزندان خود را یا می فروشند یا به سازمان های حمایتی می سپارند و یا سقط می کنند. فرزندان بسیاری از آن ها شناسنامه ندارند؛ رها شده و به عنوان واسطه مواد مخدر از آن ها استفاده ...
کارآفرینی به جای مسافرکشی؛ تولید سالانه 20 هزار لیتر عرقیات گیاهی در خرمشهر
، اعتباری در بازار به دست آورده و پس از سه سال تلاش، کارگاه بزرگ تولید عرقیات گیاهی راه اندازی کرده و برای 6 نفر اشتغالزایی کند. این فعال عرصه تولید در خصوص نحوه آشنایی خود با عرصه تولید عرقیات گیاهی این گونه توضیح می دهد: سال 1381 برای خرید خودروی پیکان و مسافرکشی با سرمایه 17 میلیون ریالی عازم شیراز شدم، در آن شهر با توصیه یکی از دوستان و با توجه به آشنایی تجربی با صنعت گلابگیری و تولید عرق ...
تمام حسرت همسر شهیدی که مکان دفنش را مشخص کرده بود؛ سید می گفت فاطمیون کمر رژیم صهیونیستی را می شکند
جهادی وجود داشت و هر روز بیشتر می شد. قبل از ازدواجمان، سال 78 برای جنگ با طالبان و تروریست ها عازم افغانستان شد و در دوران نامزدی نیز به افغانستان می رفت؛ ازدواج که کردیم بعد از 6 ماه به افغانستان برگشت و یک سال در جنگ با طالبان بود؛ به ایران که برگشت مطالعات خود را درباره گروهک های تروریستی ادامه داد و همزمان در حوزه علمیه نیز به خاطر علاقه ای که داشت درس می خواند. فرمانده ...
قیامت را در خیابان 204 دیدم/ سر رکن آبادی معلوم نبود
بیهوش اند! شجاعی فرد ادامه داد: ساعت 10:10 را به یاد دارم ولی بعدش دیگر متوجه نشدم چه شد چون بار دیگر بی هوش شدم. در این لحظه یک روحانی ایرانی بالای سر ما بود؛ آقای سید مهدی اعتصامی، اهل اصفهان، ساکن قم که از اعضای بعثه بود. ا و می گفت من دیدم بدن های شما افتاده و جمعیت تا سینة شما را گرفته بود. ایشان دیده بودکه من مرده ام وآقای رکن آبادی وضعیت بهتری داشته است. ایشان می گفت خواستم دست آقای ...
گره پرونده قتل زن آمریکایی در تهران
...، را به تعویق انداختند. این زن که ماری نام دارد، پنج سال قبل در تهران به قتل رسید و تحقیقات پلیس با شکایت شوهرش به جریان افتاد. این مرد به مأموران گفت: همسرم به ایران سفر کرده بود و آن طورکه همسایه ها گفته اند با خودرویش از خانه بیرون رفته و دیگر برنگشته است . پلیس مشخصات خودرو را از شوهر ماری گرفت و تحقیقات خود را آغاز کرد. چند روز بعد معلوم شد با کارت سوخت متعلق به ...
پرونده قتل زن آمریکایی در تهران وارد مرحله جدید شد
اما کم کم توانستم اعتمادش را جلب کنم. مدتی بعد موضوع را با دوستم سیامک در میان گذاشتم و چند باری به ملاقات این زن رفتم. تا اینکه روز حادثه سوار خودرواش شدیم. در بین راه ناگهان سیامک با دست گردن او را گرفت و خفه اش کرد. بعد هم جسدش را به بیابان های اطراف شهر برده و همانجا رها کردیم. سپس پول و خودرویش را برداشته و به شهر برگشتیم. با اعتراف های متهمان در سال 90، پرونده در شعبه ...
کارآفرینی به جای مسافرکشی
و کار، اعتباری در بازار به دست آورده و پس از سه سال تلاش، کارگاه بزرگ تولید عرقیات گیاهی راه اندازی کرده و برای 6 نفر اشتغالزایی کند. این فعال عرصه تولید در خصوص نحوه آشنایی خود با عرصه تولید عرقیات گیاهی این گونه توضیح می دهد: سال 1381 برای خرید خودروی پیکان و مسافرکشی با سرمایه 17 میلیون ریالی عازم شیراز شدم، در آن شهر با توصیه یکی از دوستان و با توجه به آشنایی تجربی با صنعت ...
هرگز فکر نمی کردم همسرم شهید شود
عکاسی می کرد. بیشتر عکس ها را هم از من می گرفت طوری که ما الان از خودش عکس زیادی نداریم. 10 سال زندگی کردیم. هم خوشی داشتیم هم ناخوشی. شادی و ناراحتی هم داشتیم. یک زندگی کاملاً معمولی ولی نمی گذاشتیم ناراحتی هایمان ادامه دارد شود. هیچ وقت فکر نمی کردم همسرم شهید شود چه کسی فکر می کرد یک روز بابای امیرعلی شهید شود؟ شهدا چه شکلی هستند؟ بابای امیرعلی چه ویژگی داشت که پا در مسیری ...
جوانی که دست از طلا فروشی کشید و غسال شد!
تا یک سال با من حرف نمی زدند! ابوالفضل تازه متاهل شده است و درباره پذیرش این شغل توسط همسرش می گوید: اوایل همسرم شغل مرا نمی پذیرفت و من بعد از کلی حرف درباره دین و اینکه این شغل ثواب بسیار دارد او را متقاعد کردم. اما پدر و مادرم تا یک سال با من حرف نمی زدند و می گفتند تو با انتخاب این شغل آبرویمان را برده ای. او ادامه می دهد: حتی وقتی آنها دیدند من دست بردار این شغل نیستم به محل کار من هم ...
ازدواج زودهنگام و حکایت دخترانی که زودتر به خانه بخت می روند
را هم داشته باشد و در این صورت است که می تواند برای ازدواج اقدام کند. وی در خصوص نوعی ازدواج به نام عقد صغیر نیز گفت: این نوع ازدواج بنا بر شرایط خاص و برای حل اختلافات بین دو طایفه و به ندرت انجام می شود و در آن دختر بچه ای از یک طایفه با پسری از طایفه ای دیگر عقد می شود و در این نوع ازدواج نیز زوج و زوجه باید رضایت شفاهی داشته باشد. وی ادامه داد: این نوع ازدواج سنتی در گذشته مرسوم ...
زن آمریکایی در تهران قربانی سرقت شد
به گزارش جام جم ، رسیدگی به این پرونده از اواخر بهمن سال 90 و در پی شکایت مردی در باره ناپدید شدن همسرش آغاز شد. این مرد در شکایتش گفت: مقیم آمریکا هستم چند سال قبل برای کار به واشنگتن رفتم که در آنجا با زنی به نام ترسا ویرجینیا آشنا شدم و با هم ازدواج کردیم. چند ماه قبل ترسا برای دیدن اقوامم به ایران آمد و وقتی با خودرویش خانه را ترک کرده بود، ناپدید شد. برای شکایت و رسیدگی به ماجرا ...
صحنه سازی برای یک جنایت
...: مدتی است که اعتیاد شدیدی به شیشه و کراک دارم، روز حادثه بشدت به مواد نیاز داشتم اما پولی برای خرید نداشتم، به همین دلیل به خانه مادربزرگم رفتم و به او گفتم پول نیاز دارم. اما او گفت که پول ندارد و اگر هم داشت به من نمی داد. من نیاز به پول داشتم و او متوجه نبود، حرف هایش بیشتر اذیتم می کرد، عصبانی شده بودم. ناخواسته به طرفش حمله کردم و گلویش را فشار دادم. به خودم که آمدم متوجه شدم که او مرده است ...
کارآفرینی سرمایه کلان نمی خواهد
، اما وقتی دید من کسب و کار سختی را شروع کرده ام و برای سر و سامان دادن به کارهای تولید، فروش، تاسیس شرکت تعاونی و تدریس و... به کمک نیاز دارم، خودش را وقف این کار کرد. حتی رشته تحصیلی اش را هم عوض کرد و الان فارغ التحصیل رشته فرش دستباف است. بجز همسرم، من در این سال ها همکاران خوبی هم داشتم. خواهرم و خانواده ام همیشه کمک حالم بودند. **فرزند هم دارید؟ بله. دخترم کلاس نهم است و پسرم کلاس ...
دختر اهوازی که باعث مسلمان شدن 7 نفر شد
شیما مرادی، 30 ساله و متولد اهواز هستم و در سن دو سالگی به همراه خانواده ام ساکن استکهلم پایتخت سوئد شدم. به گزارش رهیافتگان (پایگاه جامع مبلغین و تازه مسلمانان) در این گفت و گو میزبان یک مادر و دختر اهوازی هستیم که بیش از بیست سال از عمر خویش را در کشور سوئد سپری کرده اند و علاوه بر اینکه سعی داشتند دین خویش را حفظ کنند، درصدد بر آمدند تا گمشدگان حقیقت جو را نیز در مسیر هدایت قرار ...
بازیگری را دوست ندارم ، گاهی برای پول بازی می کنم/ برای برخی بازیهایم اشک تاسف می ریزم
به گزارش جام جم سیما ، خودش می گوید هیچ وقت بازیگری انتخابش نبوده اما اگر حضور در این عرصه را انتخاب نمی کرد، مورد قضاوت دیگران قرار می گرفت. ممکن است نرسیدن مصفا به آرزویش یعنی نقاشی برای خودش دردناک باشد، اما بی تردید برای ما خوشایند است که بازیگری را ادامه می دهد. تلاش او برای دیده نشدن و اغراق نکردن در نقش هایش، قابل ستایش است. علی مصفا با وجود درونگرا و خجالتی بودن، در بازیگری رهایی دارد. او خود واقعی اش را به مخاطب عرضه می کند و این اتفاق نادری در سینمای ایران است. مصفا حالا در آستانه 50 سالگی است. او با تمام فشارها و خودخوری هایی که بعد از پذیرفتن هر نقش داشته است، این روزها فیلم مرگ ماهی به کارگردانی روح الله حجازی را روی پرده و دو فیلم در نوبت اکران دارد. گفت وگوی ما با او درباره بازیگری است، کاری که معمولا ترجیح می دهد تجربه اش نکند. بعد از بازی در فیلم در دنیای تو ساعت چند است گفته بودید دیگر سراغ بازیگری نمی روم اما در جشنواره سی و چهارم فجر سه فیلم داشتید و بعد از آن هم در یکی، دو فیلم بازی کردید. چه اتفاقی افتاد. دوباره رفتید سراغ بازیگری؟ من از فیلم پری به بعد مدام می گویم دیگر در فیلمی بازی نمی کنم اما نمی دانم چه اتفاقی می افتد که تن می دهم. سعی ام این است که بازی نکنم اما در شرایطی قرار می گیرم که به ناچار این کار را انجام می دهم. نمی دانم؛ دوست ندارم، اما پیش می آید. بازیگری خوشایندم نیست. چه کاری خوشایندتان است؟ هنوز نفهمیدم (می خندد) خوشایندم خیلی چیزها است اما نمی توانم بگویم. در حوزه هنر چه فعالیتی برای تان مطلوب است؟ خیلی دلم می خواست نویسنده بودم. می نشستم قصه می نوشتم. یا مثلا نقاش بودم و می نشستم به نقاشی کشیدن. کارهایی که نشسته انجام می شوند مورد علاقه ام است. کلا آدم راحت طلبی هستم. شما اگر در خانواده ای هنری به دنیا نمی آمدید باز هم سمت هنر می رفتید؟ شاید این طوری برایم بهتر هم بود و هنر را جدی تر دنبال می کردم. پیگیرتر بودم و به نتیجه مناسب تری می رسیدم. من در فعالیت های هنری خیلی آدم تنبلی بودم و اگر کاری کردم به خاطر شرایطی بوده که مجبورم کرده آن کار را انجام دهم. کم پیش آمده که خودم بخواهم کاری بکنم و اگر هم این اتفاق افتاده، پروسه انجام آن کار خیلی طول کشیده است. تا الان این طوری رفتار کردم اما از حالا به بعد نمی دانم چه اتفاقی بیفتد. ظاهرا رابطه تان با کارگردان های جوان خوب است. کارگردان هایی که خیلی در حوزه سینما چرخ نزده اند. کار کردن با جوان ها جذاب است یا یک فیلمنامه خوب؟ در درجه اول فیلمنامه برایم مهم است. اما همین که کسی می خواهد کار اولش را کلید بزند، برایم با ارزش است. البته سختی کار اول کارگردان ها کم کم از بین رفته است. یک زمانی کار اول یک قداستی داشت و آدم احساس می کرد باید کمک کند تا کار به نتیجه برسد چون آن جوان کار سختی در پیش داشت. در واقع شرایط فیلم ساختن برای کارگردان های اول سخت فراهم می شد. اما حالا بعد از آمدن صنعت دیجیتال و حجم زیاد تولید، شکل این ماجرا تغییر کرده است. فقط به خاطر صنعت دیجیتال این اتفاق افتاده است؟ نه فقط این نیست. نسل کارگردان ها هم عوض شده و اتفاقات خوبی افتاده است. اما به طور کلی آن زمان که من می خواستم فیلم اولم را بسازم ساخت فیلم مثل یک مجاهدت کبری بود. الان همه چیز خیلی راحت تر برای جوان ها فراهم می شود و کارگردانی هم دست یافتنی تر شده است. شما در زمینه بازیگری آدم راحتی هستید؟ نه خیلی ناراحتم و همه چیز برایم سخت است. یک بخشی از این ناراحتی در بازی های تان مشخص است. از کجا مشخص است؟ شما آدم ماخوذ به حیایی هستید... خیلی خیلی خجالتی ام. اگر در فیلمی قرار باشد نقش یک شخصیت سرکش را بازی کنید، که کمتر پیش آمده، باز هم کم رویی را می شود در آن شخصیت پیدا کرد. این ویژگی تان باعث شده نقشی را نپذیرید؟ اصلا سعی می کنم فیلمنامه هایی که شخصیت متضاد با خودم از من می خواهند قبول نکنم. حتی اگر فیلمنامه خیلی خوبی باشد؟ من اصولا اول از همه نگاه می کنم چقدر از عهده نقشی که در فیلمنامه قرار است بازی کنم برمی آیم و آیا می توانم چیزهایی را در آن نقش به نفع خودم تغییر بدهم. اگر نقش مطابق شخصیتم نباشد معمولا عذرخواهی می کنم، اما مواردی هم بوده که به دام افتادم. خودم این تصور غلط را داشتم که می توانم نقش را تغییر بدهم یا اینکه بنا به شرایطی بازی در فیلم را پذیرفتم. سر چه فیلم هایی این اتفاق افتاده؟ مثلا برج مینو . در نهایت از نتیجه کار راضی بودید یا فکر کردید اگر بازی نمی کردید، بهتر بود؟ کلا بعد از بازی در هر فیلمی فکر می کنم اگر بازی نمی کردم بهتر بود. این در مورد تمام کارهایم عمومیت دارد. اما در برج مینو مطمئن بودم بازی در این نقش اشتباه است اما خودم را در اختیار قرار دادم. چرا این کار را کردید؟ چون همیشه با مخالفت از سمت طیفی از سینماگران مواجه می شدم که در مورد بازیگری اشتباه فکر می کنم. آنها می گفتند بازیگری آن طور نیست که تو آن را می بینی. بازیگری یک ...
گفت بعد از شهادتم زینب وار بایست
...، زن عمویشان برایش خواهری می کند و واسطه ازدواجمان می شود. اما در واقع زندگی من با همسرم از نماز استغاثه به حضرت زهرا(س) آغاز شد. یک روز قبل از اینکه مادرم از موضوع خواستگاری صادق بگوید، نماز استغاثه حضرت زهرا(س) را خواندم و ادامه زندگی و تحصیلاتم را به ایشان واگذار کردم. اول اردیبهشت ماه سال 1391 بود که مادر از صادق برایم گفت و به همین ترتیب بعد از طی مقدمات آشنایی و خواستگاری و. . . ازدواج ...
سجده بر آستان جانان در گوشه خیابان + عکس
چند دقیقه ای مهمان دل آبی و آسمانیش شدم، پیرمرد که 80 ساله بود و سه دختر و 15 نوه و نتیجه داشت گفت: روزی 15 کیلو میوه بیشتر برای فروش نمیارم، چون میدان اصلی میوه به این میزان میوه بهم نمی فروشه و کرایه بار هم برام زیاد میشه، مجبورم همین مقدار رو هم با قیمت بیشتر و سود کمتر از مغازه دارها بخرم. اما گل بار رو جدا می کنم که جنس خوب دست مردم بدم. هر چه از دوست رسد نیکوست وقتی ازش ...
یک اشتباه پزشکی عیار طلای وجودش را سنجید
به گزارش کانون خبرنگاران ایکنا، نبأ حمیده کریمیان، اولین حافظ بین المللی قرآن کشورمان است که دارای معلول جسمی حرکتی است، وی متولد سال 1357 در شهرستان استهبان بوده و در سن هشت سالگی به دلیل تزریق آمپول اشتباه دچار معلولیت شد و تا حدود 10 سال با این مشکل دست و پنجه نرم کرد، این 10 سال؛ معلولیت 70 درصدی و تخریب استخوان های او را به همراه داشت، وی تحصیلاتش را به دلیل نبودن کلاس های درس در طبقه همکف ...
روایت تولدی دوباره به زندگی زوج های نابارور
در کنکور شرکت کرد و در رشته پزشکی دانشگاه دولتی تهران قبول شد. دکتر صارمی در این باره می گوید:هنگامی که پزشک عمومی شدم پدربزرگم فوت کرد، اهالی درگز گفتند اینجا پزشک ندارد و تو باید پزشک درگز شوی، تازه با همسرم ازدواج کرده بودم و با هم به درگز رفتیم و مشغول به کار شدم. وی افزود: ابتدا رشته ریاضی خواندم اما بعدها پزشکی را انتخاب کردم و فوق تخصص زنان را انتخاب کردم، این رشته به ...
انتقام عجیب داماد در شب عروسی از نو عروس خیانت کار
انتقام عجیب داماد از نو عروس مرد جوان 27 ساله صبح یک روز کاری به واحد مشاوره کلانتری مراجعه کرد. این جوان عنوان می کرد که در سن 25 سالگی در مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه تهران قبول شدم و برای ادامه تحصیل به این شهر بزرگ رفتم. وی ادامه داد ؛ حدود 8 ماه از رفتنم به دانشگاه می گذشت که با ورود به یک گروه مجازی با دختری آشنا شدم.دلارام نام دختری بود که در فضای مجازی با او آشنا شده ...
نگاهی به کارنامه نفوذی های سیاسی پس از انقلاب
محکوم شد که با وساطت منتظری این مجازات منتفی و وی از سپاه اخراج شد. گنجی در جریان رویداد های پس از خرداد 76 به اتهام زنی علیه نظام اسلامی و حوزه های علمیه ادامه داد و پیش از دستگیری و محاکمه در آذر 79 در کنفرانس ننگین برلین حضور یافت. گنجی پس از بازگشت و با شکایت دادستانی در نهایت به شش سال حبس محکوم و در زندان مواضع وی رادیکال تر گردید. وی پس از پایان دوره محکومیت به خارج از کشور رفته و تاکنون ...
گفت وگو با همسرِ خالقِ "تو ای پری کجایی"/ تو ای پری کجایی برای چه کسی ساخته شد؟
مجله اینترنتی کمونه (Kamooneh.com) : فکرش را هم نمی کردم که این آخرین صحبتم با همسر استاد قوامی باشد... آن روز ها چه سئوالاتی را با همسر استاد مطرح کردم و او چه جواب هایی داد؟ خیلی به دنبال کاغذ هایم گشتم تا سرانجام نوشته هایم را لابه لای کاغذ های قدیمی پیدا کردم. اجازه بدهید به حدود شش سال قبل برگردیم، زمانی که من با همسر استاد قوامی تلفنی صحبت کردم و نتیجه اش مصاحبه ای شد ...
در هفتمین روز از ماه عسل چه گذشت؟
نام داشت رفتم، عده بسیاری به من می گفتند که "تو با پول پدر و پدربزرگت درس می خوانی"، تصمیم گرفتم که در کنکور دانشگاه دولتی شرکت کنم، در آن زمان کلاس کنکور وجود نداشت. بسیار درس خواندم که در نهایت در دانشگاه تهران قبول شدم. دکتر داستان ادامه می دهد: مدرک پزشکی عمومی خود را که دریافت کردم در بیمارستان شیر و خورشید قدیم و هلال احمر فعلی یک سال کار کردم، 9 هزار تومان برایم حقوق تعیین کرده ...
مهم ترین نگرانی دولت/ روحانی چقدر در تحقق شعارهایش موفق بود؟
گروه سیاست مشرق - روزنامه ها و جراید در بخش سرمقاله و یادداشت روز به بیان دیدگاه ها و نظریات اصلی و اساسی خود می پردازند؛ نظراتی که بیشتر با خط خبری و سیاسی این جراید همخوانی دارد و می توان آنرا سخن اول و آخر ارباب جراید عنوان کرد که اهمیت ویژه ای نیز دارد. در ادامه یادداشت و سرمقاله های روزنامه های صبح کشور با گرایش های مختلف سیاسی را می خوانید: ****** اشرافیت اجاره نشین ...
ماجرای تکان دهنده زنی که همسرش را در اتاق خوابشان به قتل رساند
بودم و جز او به هیچ کس دیگری نمی توانستم فکر کنم.من و رامین در راه مدرسه با هم آشنا شدیم و یک سال پس از این دوستی خیابانی در حالی که 20 سال بیشتر نداشتم،هنگامی که با مخالفت فراوان خانواده ام برای ازدواج با رامین روبه رو شدم، دست به خودکشی زدم و تا یک قدمی مرگ پیش رفتم. پدرم به شرطی موافقت خود را با این ازدواج اعلام کرد که چند سال در دوران عقد بمانیم تا آمادگی های لازم برای تشکیل زندگی ...
از تهران تا اردوگاه رمادیه 13/ روزهای سخت اسارت در ماه رمضان
.... شیشه بری داشتم و از آن طریق هزینه های زندگی را در می آوردم که شیپور جنگ و تجاوز به کشور نواخته شد و چاره ای جز رفتن و مقابله با دشمن نداشتم .نمی توانستم نسبت به حمله دشمن بی تفاوت باشم. آزاده و جانباز میدان شهید پژوتن یافت آباد با بیان این مطلب می گوید: مبلغ کمی پس انداز داشتم آن را به همسرم دادم و با ثبت نام در پایگاه اسلامشهر به ایلام و پس از دوره آموزشی به پادگانی در ...
نقشه شوم 2 جوان برای زن امریکایی در تهران
بود که مردی به پلیس اگاهی تهران رفت و از ناپدید شدن همسرامریکایی اش به نام ترسا خبر داد . این مرد به پلیس گفت: 35سال قبل با همسرم در آمریکا آشنا شدم و بعد از اینکه او مسلمان شد با هم ازدواج کردیم. سه پسرمان در آمریکا زندگی می کنند و من و همسرم که مدرس خصوصی زبان انگلیسی است برای زندگی به ایران آمدیم.من برای سر زدن به فرزندانم به آمریکا رفته بودم که ناگهان همسرم ناپدید شد . ...
ویژگی های افراد بدگمان اینگونه است
...> همین نمونه، قبل از ازدواج وقتی عقد کرده بودیم، خانمم از من خواست شغلم را عوض کنم. خیلی تعجب کردم چون شغل خوبی داشتم و درآمدم هم خوب بود. وقتی علت را جویا شدم. گفت: خانم همکارت که دفعه قبل گوشی را برداشت و تو را صدا کرد که بود ! من تعجب کردم، به خانمم گفتم آن خانم یکی از همکاران قدیمی ماست که بالای 50 سال سن دارد و خانم فوق العاده باوقاری است و شوهر، فرزند و حتی یک نوه دارد ...