سایر منابع:
سایر خبرها
داستان خواندنی عشق در بیمارستان
روزی که ماسک اکسیژنش را برداشتند، دوباره جر و بحث زن و شوهر شروع شد. زن می خواست از بیمارستان مرخص بشود و مرد می خواست او همان جا بماند. همه چیز مثل گذشته ادامه پیدا کرد. هر شب، مرد به خانه زنگ می زد. همان صدای بلند و همان حرف هایی که تکرار می شد. روزی در راهرو قدم می زدم. وقتی از کنار مرد می گذشتم داشت می گفت: گاو و گوسفندها چطورند؟ یادتان نرود به آنها برسید. حال مادر به زودی خوب می ...
خانم بازیگر: دوست دارم نقش منفی بازی کنم
است که فیلم موردتوجه قرار گرفت و من هم به عنوان یکی از بازیگران آن مورد تشویق و تائید قرار گرفتم. خودتان ریحان را چطور تعریف کردید؟ ریحان زنی معمولی و خانه دار بود که با حداقل توانایی و امکاناتش به عنوان یک زن سنتی (و زنانگی از جنس خانه داری و آشپزی) می خواست استقلالش را در جامعه حفظ کند. در کل این فیلم، کارگردانی و فیلمنامه قوی داشت. شخصیت هایش بشدت باورپذیر بودند و این پیام را ...
کوهستان؛ قهوه خانه ای سنگی زیر سقف آبی آسمان! / قلیان معضلی خطرناک تر از شیشه
؛ تارهای صوتی اش نیز کمی داد می زد که این مواد همان مواد مخدر است ) با این حال با او هم کلام شدم تا در آشنایی گشوده شود . در اولین جلسه آشنایی از من خواست این روال برایش ادامه دار و در قهوه خانه ها رفت و آمد داشته باشد ، هر موقع مهمان به خانه بیاید برای او و آنها قلیان چاق کنم . با دوستانش در هفته چندین مرتبه به تفریح برود ؛ من به وی گفتم : قرار است قهوه خانه ها را جمع آوری کنند ؛ ایشان ...
توانمندی های صنایع دستی شهرستان مغان به قلم روح الله محمدی
شهرستان مغان است. بازدید از سیستم زیست ییلاق و قشلاق عشایر و مشاهده طرز پوشش، ابزار کار و به خصوص خرید صنایع دستی و تولیدات دامی و لبنی امروزه علاقمندان زیادی را به خود جلب می کند. تجربه زندگی در یک محیط سنتی روستایی و یک شب اقامت در خانه روستایی و یا آلاچیق و چادر عشایری در شهرهای بزرگ و صنعتی طرفداران زیادی دارد. آنچه ذکر شد تنها گوشه هایی از قابلیت های گردشگری شهرستان مغان است که توان ...
پاسخ های احسان شریعتی به انتقادها درباره شریعتی
احسان شریعتی شوخ طبع و خنده رو است و ناخودآگاه یادآور علی شریعتی است که پوران خانم آن را در طرحی از یک زندگی تصویر کرده است. شوخ طبع و متواضع و آماده ساعت ها بحث کردن بدون خستگی. از کلاس های دانشکده تا اتاق های منزل پدری. به گفته احسان وقتی وارد اتاق می شدیم، ستون های دود بود که به هوا بلند شده بود و صدای مباحثه به گوش می رسید! قبل از شروع ضبط درباره زوایای مختلف مصاحبه ای که در ذهن داشتیم، صحبت ...
این پسرها روی جاستین بیبر را کم کردند+تصاویر
گذاشته شدند. یکی از داوران مهمان این برنامه پیشنهاد گروه شدن این پنج نفر را داد و این اتفاق به سرعت شکل گرفت و آنها با دو هفته تمرین به یک گروه تبدیل شدند ولی آنها در بخش مسابقه گروه ها هم نتوانستند عنوان نخست را از آن خود کنند. اما ماجرا به همین جا ختم نشد و تک آهنگ همیشه جوان که از سوی اعضای گروه و تیم مشاورین مسابقه برای اجرا در بخش پایانی مسابقه برای اعضای این گروه ساخته شده بود در ...
ماجرای ازدواج شیلا خداداد با همسر دکترش+عکس
....کوچک ترین تحمیل نطری از طرف فرزین به من صورت نگرفته است.همین جا هم بگویم که این به خواست قلبی خودم بوده نه اینکه همسرم من را محدود کرده باشد،اصلا اینطور نیست.اصلا من خودم دلم خواست که کار نکنم.نه جزوشرط وشروط عقدنامه مان بوده و نه حتی در این زمینه کوچک ترین تحمیل نطری از طرف فرزین به من صورت گرفته.من همیشه می گفتم که وقتی ازدواج کنم،کار نمی کنم مخصوصا در سال های اول زندگی ام چون معتقدم بهتر ...
تسلیت به موزیسین های سنتی/ دلواپسان سالن های موسیقی را خالی کردند
...> شما که در این سال ها نمی خوانید؟ بله. در این سال ها نمی خوانم، اما چون آواز را می شناسم، می دانم چطور خواننده را همراهی کنم و البته در این میان توانایی های آواز همایون عزیز نیز نقش مهمی را ایفا کرد و حالا نتیجه ی کار به گونه ای است که پیوندی میان این ساز و آواز رخ داده است که انگار یک نفر آن را اجرا کرده است. ساز و آوازی که شما در اثر می شنوید، اجرای صحنه ای است و شاید در جاهایی ضعف های ...
ماجراهای جالب دستبند عتیقه یک زن برای 2مرد
مأموران موفق به شناسایی مردی شدند که تلفن همراه در دستش بود. سیاوش وقتی مأموران را پیش روی خود دید شوکه شد و گفت: مدیر یک شرکت خصوصی بودم که متأسفانه به خاطر ورشکستگی، شرایط مالی ام روز به روز بدتر شد تا جایی که خانه نشین شدم و به خاطر بیکاری به قرص ترامادول اعتیاد پیدا کردم. بعد هم برای نجاتم مدت یک ماه به کمپ رفتم و پس از ترک وقتی به خانه برگشتم بخاطر وضعیت مالی ام مجبور شدم یک گوشی ...
برای کارش جوانی و جانش را گذاشت
(شهید مقدم، سلگی و نواب) مرد جنگ بودند، سختی ها کشیده و بحران ها را رد کرده بودند، به خاطر هدف بزرگی که داشتند به این راحتی خسته نمی شدند. انرژی آنها انگار زمینی نبود و خود خدا شارژ می کرد. بعضی روزها که فردایش تست داشتند، مهدی نیمه شب که می آمد، بعد از یک روز پر مشغله در پادگان و سختی های تحقیقات، تازه برای فردا وسایل فیلم برداری را با همان وسواسی که در نگهداری بیت المال داشت، جمع ...
فریبا متخصص: اول خانواده ام بعد بازیگری
حرفه دارد، 30 سال است که در این راه همپایم جلو آمده و همواره پشتیبان و حامی ام بوده که جا دارد همین جا تشکر ویژه ای از وی داشته باشم. واقعاً در این راه هم زندگی خودم را گذاشته ام و هم زندگی اطرافیانم را و الان توقع دارم که بازتاب این سالم زندگی کردن را ببینم. نمی خواهم به خاطر برخی شایعات شاهد این باشم که روزی بگویم عجب اشتباهی کردم این حرفه را انتخاب کردم. چون در این 30 سال بازیگری ام آنقدر سالم ...
آدم باحالی نیستم
. به همین خاطر هیچ موقع مصاحبه دونفره نمی کنیم و همسرم هیچ وقت به مصاحبه های مجلات نمی آید. چند مجله از ما خواستند تا عکس عروسی مان را روی جلد کار کنند، ولی ما دوست نداشتیم. به خوب یا بد بودنش کاری ندارم. اصلا نمی توان گفت این کار خوب است یا بد. به روحیات آدم ها بستگی دارد. مثلا این طور نیست که در برنامه های سال نو دو نفره برویم یا عکس های خانه ای که در آن زندگی می کنیم را روی اینستاگرام ...
من پای اعتقاداتم ایستاده ام/ یتیم خانه ایران را به دلیل ارادت به حضرت زینب (س) بازی کردم
، چون ایشان برخلاف هیکل خود خیلی روحیه طنازانه ای دارند. حواس بازیگر با این محدودیت ها باید به ابزار باشد تا نوع بازی اش! من دیگر به دیالوگ ها و نوع بازی ام فکر نمی کنم بلکه نگرانی ام از ابزارها است تا نکند گیر کند. من در تله فیلم خط باریک به کارگردانی شفیع آقا محمدیان کار می کردم که یک شب تا صبح منتظر بودیم تا یک منور بفرستیم و نتوانستیم، چون همه تاریخ مصرف گذشته بودند! ما به ...
مبارزه جدی با فساد اقتصادی رکن اصلی عدالت/ متأسفانه برخی ها موفقیت برجام را یدک می کشند
خون کشیده اند؟ چقدر مسجد و مدرسه را تخریب نموده اند؟ که متأسفانه همین الان هم ادامه دارد. سازمان ملل متحد در 13 خرداد ائتلاف نظامی را برعلیه یمن به رهبری عربستان بخاطر کشتار کودکان بعنوان ناقض حقوق کودکان معرفی نمود اما متأسفانه بعد از یک هفته دبیرکل سازمان ملل متحد بان کی مون حرف سازمان ملل را پس گرفت! چه معامله و ساخت و پاختی در این میان وجود دارد؟ آیا می توان به این تشکیلات اسم سازمان ملل نهاد ...
وقتی ماه عسل جهانی می شود
نگذاشتم مادرم سر کار برود. از طریق سیگار فروشی در پارک تا فروش نوشابه به بقالی ها کسب درآمد می کردم. علیرضا نیمه شب به خانه می آمد و همه درآمدش را خرج مواد می کرد. خواهرم هم تازه به خانه بخت رفته و آبروداری برایش خیلی سخت بود. برادرم را از خانه بیرون کردم حمیدرضا افزود: من همه مسائلم را با خواهرم در میان می گذاشتم و با او درد دل می کردم. چون اعتیاد برادرم و مشکلاتش را دیده بودم ...
همه به جز این دو نفر بیکار هستند! / موضع گیری تند مدیری نسبت به برخی شایعات + فیلم
به گزارش جام جم سیما ، شب گذشته برنامه دورهمی با حضور علی عمرانی بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون و با موضوع فرصت طلبی از شبکه نسیم پخش شد. بنا بر این گزارش، ابتدا مهران مدیری استندآپ کمدی را با موضوع فرصت طلبی اجرا کرد. همچنین قسمت دوم نمایش با حضور بازیگران جدید اجرا شد. در بخش بعدی برنامه علی عمرانی بازیگر سینما، تئاتر و تلوزیون به روی صحنه آمد. مهران مدیری نخست ...
آیت الله فاضل لنکرانی: شهدای مدافع حرم به مراتب عالیه ایمان رسیدند
مسلمانان افتاده اند؛ مسلمین هم باید ببینند هر جا که اسلام در خطر هست حضور پیدا کنند. این استاد خارج فقه حوزه علمیه قم تأکید کرد: امروز کسی نمی تواند بگوید من چون ایرانی هستم بر من لازم نیست به سوریه بروم؛ البته اگر مسئولین بگویند فعلاً ایرانی ها روی یک جهات بین المللی حضور پیدا نکنند، باید تبعیت کرد ولی به حسب فقهی و شرعی، مسئله ی دفاع بر همه لازم است. وی با بیان این که موضوع دفاع ...
شهید حسین زاده با تقویمی که عکس شاه داشت چه کرد؟
مخالف و فشار به دولت در خاتمه دادن به مدت تبعید خمینی اساس برنامه کار بوده، ولی چون هیئت مزبور در تهیه مقدمات کار خود بوده اند لذا در اجرای برنامه های مورد نظرشان به جز انتشار و تودیع تراکت و مسافرت چند نفر به قم فعالیتی را شروع ننموده اند. در همین گزارش بود که توانایی های روحی و دانش دینی و سیاسی این جوان 15 ساله، مورد توجه کارشناسان ساواک قرار گرفت تا درباره او بنویسند: اصولا فردی است مطلع ...
آن یگانه چرا در این چاردیواری آدم دیگری است !
همین دلیل خانه خواهرش را انتخاب می کند. اتفاقاً اتومبیل اش برف پاک کن نداشت و همسرش از او خواست که نرود، اما گفت می روم ولی شب برمی گردم. علی رفت و شب برنگشت. خانه خواهرش تلفن نداشت و از طرفی همسرش نیز نمی توانست در آن شب برفی از خانه خارج شود. به ناچار همسر و بچه ها منتظر وقوع حادثه ای جدید در خانه ماندند!! فردا صبح ساعت 6 با نگرانی و به هر زحمتی بود، با یکی دو واسطه کسی را پیدا می کنند و ...
فیش حقوقی برخی پشت میزنشینان کجا و چندرغاز این گاری به دستان کجا؟
تایی نان می کند؛ دل زنی که هنوز مرا مرد خانه می داند سیر کند این حرفش انگار داغی را تازه کرد؛ نگاه عجیبی در چشمانش موج می زد، آوازی غمگین سر داد و تکانی به گاری داد و من همچنان او را نگاه می کردم که داشت قدم قدم ازمن دور می شد. بغض عجیبی گلویم را فشار می داد؛ صدای آن پیرمرد خستگی و زحمت را نشان می داد؛ وارد مسجد شدم و نشستم به فکر فرو رفتم؛ خدایی؛ انصاف کجا رفته!؟ چرا ...
کارتن خوابی یک معتاد در خانه/ تحقیری که منجر به بازگشت زندگی شد + تصاویر
توانم تحمل کنم، اما تو را نه! در این لحظه علیخانی از علیرضا دعوت کرد به صحنه ماه عسل بیاید. علیرضا گفت: خسته شده بودم ولی باز فکر نمی کردم مصرف کننده باشم. افراط و تفریط من نسبت به بقیه خانواده بیشتر بود و با یک جرقه که در ذهنم به خاطر فوت پدر و یتیمی برادر و خواهر وکرایه خانه به وجود آمد، به سمت اعتیاد کشیده شدم. اولین مصرفی که داشتم بسیار حالم خوب بود و در این مدت مصرف ...
45 فیلم مورد انتظار تابستان 2016 (2)
تلاش برای ترور او می شود و از همین رو از روم تبعید می شود. به این ترتیب بن هور مجبور به بردگی در دریا است تا اینکه بعد از سال ها به خانه بازمی گردد و مسالا را به یک مسابقه ی ارابه رانی دعوت می کند. مهمانی سوسیسی Sausage Party این انیمیشن بزرگسالانه بحران وجودی یک سوسیس و تلاش او برای یافتن حقیقت هستی را روایت می کند. بعد از اینکه او از روی چرخ خرید سقوط می کند ...
پشت پرده انتخاب رژیم صهیونیستی به ریاست کمیته حقوقی سازمان ملل
رایج روزگار ماست. جالب اینکه کلاه بردارها و کلاه رفته ها شب ها که به خانه می روند، بدون استثنا در این درد مشترکند که دست آخر سرشان کلاه رفته و احساس غبن و اندوه می کنند. در مواجهه با سیاست نیز کم وبیش وضع به همین منوال است، با این تفاوت که سیاست برای اغلب مردم خیابان یک طرفه است و بالطبع نمی توانند کلاه سر کسی بگذارند و به همین خاطر همواره دچار این سوءظن هستند که دارد سرشان کلاه می رود ...
ناگفته هایی از ترک اعتیاد در ماه عسل
رسیده بود که وضعیت علیرضا به اندازه ای بد شده بود که یک روز او را از خانه بیرون کردند البته بعد از آن بسیار پشیمان شدم اما در واقع چاره ای برای من نمانده بود. در بخش دیگری از ماه عسل امشب حمیدرضا در پاسخ به سوال علیخانی مبنی براینکه کدام حرفش باعث شد علیرضا تا مدت ها از خانواده دور شود به صحبتی اشاره کرد که در یک شب خطاب به علیرضا گفته بود من بوی لجن داخل جوی را میتوانم تحمل کنم اما تو را ...
حسرت کودکانه فرزندانم در گفتن بابا فدای دختر دردانه امام حسین(ع)/تاکید شهید محمودی بر حجاب و نماز اول وقت
شهید می گوید: یک هفته قبل از اینکه راهی سوریه شود، ما نمی دانستیم اما خودش اطلاع داشت، اردویی از طرف مدرسه زهرا به مشهد گذاشته بودند که خیلی اصرار کرد که برویم. چهار روز مشهد بودیم یک روز قبل از اینکه برگردیم 15 بار به گوشی من زنگ زده بود و قصد داشت که موضوع رفتنش را اعلام کند اما وقتی شادی من و بچه ها را دید حرف نزد تا شبی که به خانه رسیدیم . کبری و بچه ها ساعت 9 و نیم شب به خانه می ...
خداوندگنجشک ها را دوست دارد
مرتضی در تهران زندگی می کردند و ما در تاکستان. اصلا همدیگر را ندیده بودیم 16ساله بودم وقتی متوجه شدم که برای خواستگاری آمده اند حس غریبی داشتم بدون اینکه او را دیده باشم فکر می کردم سالهاست می شناسمش و شیفته اش شده بودم .مرتضی 22 ساله بود و من 16 ساله که زندگی مان را شروع کردیم و 7 سال کنار خانواده مرتضی زندگی می کردیم و چند سالی است که در این خانه های سازمانی زندگی می کنیم. همسر شهید ...
یک کارون چشم انتظاری
موتور یک قایق، صورت همه مان را به طرف کارون چرخاند. - خدا رسوندت... اون روز هم خدا رسوندت... داشت بلند صدا می زد: - نفر بعدی! و آهسته چرخید طرف من و گفت: - کدوم روز آبجی؟! گفتم: - منو یادت نمی آد؟!... چقدر دنبالت گشتم!انگار یادش رفت که نفر بعدی را صدا کرده و او رسیده کنار قایق. خیره نگاهم کرد و گفت: - صدات که آشناس... نکنه... تند حرفش را ...
خلاصه کتاب از سبزوار تا سرزمین رویا
مجله مهر - احسان سالمی: پیروزی انقلاب اسلامی در ایران باعث بروز و ظهور استعدادهایی شد که تا قرن ها به واسطه ظلم و دیکتاتوری حاکم بر ایران فرصتی برای عرضه اندام پیدا نکرده نبودند. هرچند که سنت سخنوری و سرودن شعر در میان مردم ایران از قرن ها قبل وجود داشت، ولی در طی چند دهه دیکتاتوری پهلوی در این کشور، بسیاری از شاعران و صاحبان ذوق، به واسطه جو خفقان حاکم، یا مجبور به سکوت شدند یا سال ها از عمر خود ...
حکمی که قرار بود به نام بقایی بخورد به نام بختیار خورد!
.... در سال 57 و بعد از حکومت نظامی، من در اصفهان زندانی شدم. اتفاقاً دکتربقایی هم همان موقع اصفهان بود. یعنی شبی که ساواکی ها به خانه ما ریختند و همه جا را تفتیش کردند و مرا بردند، دکتر هم اینجا بود که بعد هم با رئیس کلانتری درگیری پیدا می کند و حرف های تندی هم بین آنها رد و بدل می شود. دکتر بقایی از رئیس کلانتری می پرسد: شما به چه مجوزی دراین وقت شب به این خانه ریختید؟ جواب می دهد ...
خودم را مدیون "مریم مقدس" می دانم / مادرم اولین کسی است پست های اینستاگرامم را می بیند
قلی خانی 11 ماه قبل مادر شده است. او این روزها در کنار بازیگری، دخترش شانا را هم بزرگ می کند. در یک اپیزود از سریال دیوار شیشه ای به کارگردانی راما قویدل بازی کرده و قرار است در سریال یکتا به کارگردانی شهرام شاه حسینی هم یکی از نقش های اصلی را بازی کند. چند سال قبل به استرالیا رفت و در آنجا درس سینما خوانده و چند فیلم کوتاه هم ساخته است. با قلی خانی درباره حس مادر شدن و دنیایی که این روزها تجربه می کند، هم صحبت شدیم. مادر شدن تغییر در نگاه شما به زندگی ایجاد کرده است؟ وقتی مادر می شوی، زندگی کاملا متفاوت می شود و دیگر هیچ شب و روزی شبیه به هم نیست. من در کنار دخترم هر روز یک چیز جدید یاد می گیرم و با بزرگ کردن او در واقع روند تکامل انسان را از نزدیک می بینم. معتقدم زن تا مادر نشود، حس زنانگی اش کامل نمی شود! وقتی مادر می شوی، اعتماد به نفس ات قوی تر می شود. زندگی بدون بچه واقعا خالی است. یکسری از خانم ها به هر دلیلی بچه دار نمی شوند که شرایط آنها فرق می کند، اما من تعجب می کنم از خانم هایی که خودشان تمایلی به مادر شدن، ندارند! آنها چگونه از این حس خوب چشم پوشی می کنند آن هم مثلا به این دلیل که می گویند بچه دار شدن، برایمان ایجاد محدودیت می کند و... حس مادرشدن در وجود همه زنان هست. زمانی که بچه دار می شوی این حس از شکل بالقوه به بالفعل تبدیل می شود. بازیگری شغل جذابی است هر چند دشواری های خاص خود را هم دارد و شما باید از بخشی از این جذابیت و عطش چشم پوشی کرده باشید که تصمیم گرفتید مادر شوید؟ البته من از این زاویه به موضوع نگاه می کنم که مادر شدن آموخته های مرا افزایش داده و به بازیگری ام کمک کرده و حسم را پخته تر کرده است. تا قبل از این نقش مادر را بر اساس آنچه در اطرافم دیده بودم بازی می کردم اما الان خیلی بهتر از قبل می توانم به نقشم نزدیک شوم و آن را باورپذیرتر بازی کنم. وقتی مادر می شوی همه حس های دنیا را بهتر درک می کنی. با تولد بچه بزرگ ترین و مهم ترین شادی دنیا را تجربه می کنی و از طرفی گریه یا بیماری بچه باعث می شود تو عمیقا غمگین شوی. همه اینها باعث می شود من به عنوان بازیگر مقابل دوربین ادا درنیاورم و حس ها را واقعی تر بازی کنم. اولین نقشی که بازی کردید، نقش مریم مقدس بود، معنویت این نقش چقدر در زندگی تان تاثیر داشت و چقدر در روند مادری به شما کمک می کند؟ بازیگر زمان اجرای یک نقش یک تکه از وجود خودش را به نقش می دهد و در مقابل بخشی از نقشی را که بازی می کند نیز دریافت می کند. مریم مقدس از نقش هایی بود که خیلی چیزها به من داد. شروع بازیگری ام با این نقش بود، بسیار روی شخصیت حقیقی من تاثیر گذاشت و آرامشی به من داد که همیشه همراهم هست. همیشه گفته ام خودم را مدیون نقش مریم مقدس می دانم چه به لحاظ حرفه ای و چه زندگی شخصی. احساس می کنید به نوعی حضرت مریم (ع) از شما حمایت می کند؟ بله، دقیقا همین طور است. همیشه این نیروی حمایتگر را کنار خودم احساس می کنم. یک کارگردان چند سال قبل به من گفت خارج از ایران روی بازیگرانی که تاکنون نقش حضرت مریم(س) را بازی کرده اند، تحقیق کرده و متوجه شده اند که برخی از ویژگی ها و اتفاقات زندگی این بازیگران شبیه به هم است. انگار نیرویی همه بازیگرانی که این نقش را بازی کرده اند، به هم متصل می کند که این نیرو حتما از طرف حضرت مریم(س) است. برای این افتخاری که خدا نصیب من کرد و توانستم این نقش را بازی کنم، شاکرم. شما به شانس یا سرنوشت اعتقاد دارید؟ به نظرم 50 درصد سرنوشتم بود که اتفاقاتی رخ دهد و مرا به نقش مریم مقدس برساند.قبل از بازی در این نقش برای کارهای دیگر تست داده بودم، اما پذیرفته نشدم و گاهی ناراحت می شدم که چرا این نقش ها را به من ندادند. آن زمان نمی دانستم نقشی بهتر و ماندگارتر در انتظارم است. واقعیت این است که همیشه در زندگی خودم را به خدا می سپارم چون می دانم شاید در ابتدا سخت باشد، اما در نهایت یک اتفاق بهتر در انتظارم است. بازیگر بی حاشیه ای هستید و بدون حاشیه سازی در دنیای واقعی یا مجازی به کارتان می رسید... معتقدم حاشیه ها ما را از اصل قضیه دور می کند. اگر زندگی شخصی، خصوصی و بازیگری برایم مهم و اصل است، حاشیه ها مرا از این اصول دور می کند. حاشیه انرژی زیادی از فرد تلف می کند و من واقعا توان مقابله با حاشیه ها را ندارم. وقتی بازیگری برای خودش حاشیه می سازد حتی با پوشیدن لباسی خاص شاید در مقطعی باعث جلب نگاه ها شود و معروف شود، اما بعد باید کلی انرژی بگذارد و اثرات آن حاشیه را از بین ببرد یا خنثی کند. اما من ترجیح می دهم انرژی ام را برای موفقیت در کارم خرج کنم. در اینستاگرام فعال هستم اما محدود، پست هایی هم که به اشتراک می گذارم به نظرم را ...