سایر منابع:
سایر خبرها
فال روزانه چهارشنبه 20 مرداد 1395
وارش نیوز: چند کلمه برای آنهایی که امروز تولدشان است دوست عزیزی که 20 مرداد به دنیا آمده ای، تولدت مبارک! حالا که سال جدیدی از زندگیتان آغاز شده کمی وقت گذاشته و به این که واقعا از زندگی چه می خواهید فکر کنید زیرا در صورتی که اهداف و مسیرتان را مشخص کنید شانس بیشتری برای به دست آوردن رویاهایتان خواهید داشت. شاید دیگران ایده های شما را خام و ساده انگارانه ببینند، ولی حتی اگر تردید دارید هم رویاهایتان را رها نکنید و برای به دست آوردن آنها تلاش کنید. امسال باید به سختی کار کنید و حتی اگ ...
شهامت داشتیم هرکس اعدام شد زیر حکمش را امضا کردیم
محاکمه و اعدام شدند، قضیه تمام شد. ما خدا را برای عملیات مرصاد شکرگزاریم. چقدر در سال های 60 و 61 باید زحمت می کشیدیم تا یک خانه تیمی را شناسایی و آنها را دستگیر کنیم، اینها آدم های خطرناکی بودند و می رفتند سپر انسانی می گرفتند، مردم را گروگان می گرفتند و جان آنها به خطر می افتاد. بچه های سپاه و کمیته باید با فداکاری و احتیاط بسیار یک منافق را در یک خانه تیمی دستگیر می کردند تا به همسایه ...
رهبر انقلاب چه رمان هایی را خوانده اند؟ + عکس
تاریخ هفتاد هشتاد سال گذشته و قبل از آن را مکرر خوانده ام. بنده در باب شبه قاره ی هند مطالعات مفصلی داشته ام و کتابی هم در این زمینه نوشته ام. 3 شاید پیگیری کتاب ها در حوزه های مختلف دینی، فلسفی و تاریخی از سوی ایشان پدیده ای عجیب ننماید اما علاقه و پیگیری به روز ایشان در حوزه ی ادبیات به ویژه شعر ور رمان عجیب می نماید. این پیگیری و علاقه مندی تنها مربوط به روزهای جوانی نمی شود و تا ...
گدایی مجازی به جای اسپند دود کردن سر چهارراه!
استفاده دارندگان موبایل های هوشمند از این برنامه و کوچ کاربران از شبکه های اجتماعی دیگر به تلگرام، گدایان هم وارد کوچه و خیابان های این شبکه شده و با روش های بدیع دنبال گرم کردن بازار خود هستند. حالا دیگر نیازی به تشکیل گروهی فعال از بچه های فال فروش و تجهیز آنها با کوله های پر از فال و رساندن شان با ون به ایستگاه های مترو نیست. در تلگرام می توانید فال بفروشید، اطلاعات من درآوردی پزشکی تان را نقد ...
در وزارت نفت تنها برای پیرمردها جا هست!
کیلومتری اهواز دور از خانه و خانواده درس خواندم و حالا بیکارم. این را یکی از دانشجویان نفتی می گوید. دانشجویی با رتبه خوب که اگر می خواست می توانست مکانیک شریف یا عمران امیرکبیر بخواند. با خودش اما فکر کرده بود می روم دانشگاه صنعت نفت، جایی که کارم قطعی است. می رود و درسش را می خواند و دو سال امریه را هم در شرکت نفت کار می کند. مدیر بخشی که در آن مشغول بوده می گوید نیازت داریم و با او شرط می کند که بعد ...
کسی نمی تواند ممنوع الکارم کند
را دیگر به جا نمی آوریم، به معنای این نیست که در آن زمان آدم های متفاوتی بوده ایم و اکنون از آن جنس نیستیم. روابط و مناسبات دگرگون و غریبه شده است. به وجود آوردن آن موقعیت های سراسر عشق و شور، سخت است. اگر آدم های عهد دایناسور مثل من بخواهند فیلم بسازند، با همان باورها فیلم می سازند. ما آن شرایط را می خواهیم. وقتی می گفتم سال ها خودتحریمی کرده ام، به این معنا بود؛ نه اینکه کسی بتواند من را ممنوع ...
ارتباط یک زمین در پیروزی با عباس جدیدی
. باید همه در دار الایتامها وارد گود شویم، در این NGO 16 نفر از بازاری و خیر مدرسه ساز جمع شده اند و دارند برای شهر کار می کنند. کجای قانون نوشته شده مثلا در امورات خیریه خانواده پدر و مادر من نمی توانند ورود کنند؟ پدر من حق دخالت در امور خیریه ندارد؟ کجای قانون چنین چیزی نوشته شده؟ عباس جدیدی درباره تذکر محسن سرخو، عضو شورای شهر در خصوص این زمین هم توضیح داد: برخی عزیزان متاسفانه این تصور ...
شاید سال دیگر در میان مان نباشد...
فرهنگی استان برای بازدید به روستا آمدند و در همان راستا بر اساس یک تفاهم نامه، میراث فرهنگی به طور رسمی این بنای تاریخی را از فرهنگستان زبان و ادب فارسی، تحویل گرفت. میراث به در خانه قفل زد و رفت! دهیار گرکان در ادامه ی توضیحاتش به خبرنگار ایسنا می گوید: میراث فرهنگی زمانی که ساختمان را از فرهنگستان تحویل گرفت، اعلام کرد با کمک اهالی این بنا را مرمت می کند. اما از همان روز، قفل ...
ماهی گیری با شوک الکترونیک
است که اینچنین ماهی از آب می گیرند؛ جریان برق را به رودخانه و تالاب روان می کنند و هرچه روی آب آمد، می برند به بازار و می فروشند. با سبک و سیاق تازه که در خوزستان بیش از همه جا رونق گرفته، نه دیگر از آوازخوانی مردان ماهی گیر خبری هست و نه چیزی عاید سفره روستاییان می شود؛ کرخه و شادگان از همه بی نصیب تر. برق به هیچ چیز رحم نمی کند؛ نه به ماهی و نه لاک پشت و مارماهی و خرچنگ و قورباغه. بی ...
فرزند چهار ساله ام سراغ بابایش را می گیرد
.... لطفا از روزحادثه برای ما بگویید و اینکه شما چگونه مطلع شدید؟ روز حادثه پنج شنبه بود که به برادرم و سه همکارش به نام های معمر مرغوبی، محمود احمدی نژاد و کمال حسین پناهی ماموریت داده بودند. ماموریت آن ها دو روزه بود، یعنی روز قبلش هم از ساعت 7صبح از خانه خارج شده بود و ساعت 10 بازگشته بود. شب و قبل از استراحت گفت من باید فردا هم بروم دنبال همکارانم برای ماموریت و ...
نگاهی به هفته چهارم لیگ برتر فوتبال
ورزشگاه آزادی بیاید. پرسپولیس اما شرایط بهتری دارد. آنها دو بازی خارج از خانه خود را با برد پشت سر گذاشته اند و برای دومین بار در خانه به میدان می روند. فولاد تیم خوش شانسی بوده که برابر سرخپوشان در هفته دوم شکست نخورد اما مشخص نیست صبای قم هم به همین اندازه خوش شانس باشد. با این حال، برانکو باید با حواشی زیادی نیز مبارزه کند. بحث بازیکنان اوکراینی از یک سو و دادن جواب منفی به بازگشت رامین رضاییان از ...
شگردهای باند زمین خواری شمال تهران
کردند پرونده را بیاورد تا مطمئن شوند در خرید ملک مشکلی پیش نمی آید. کارمند هم از همه جا بی خبر، اطلاعات را به آنها داده تا اینکه پلاک ثبتی ملک تصاحبی را پیدا کردند و بعد به بهانه اینکه برای معامله آن ملک قبلی به تفاهم نرسیده اند، گفتند این مورد یعنی همان خانه تصاحبی را می خواهیم بخریم. کارمند ثبت هم، پرونده ثبتی را باز کرد و اطلاعات را داد. اینجا دیگر کار با 200 تومان پیش نمی رفت، پنج میلیون می ...
چند نما از روزگار زنان معتاد
. وقتی می فهمد سوال هایم از جنس خبرنگاری است با علاقه بیشتری به حرف می آید. کمی آرام گرفته. پدر و مادرم هر دو تحصیل کرده هستند و شاغل. من هم بچه اول خانواده با یک خواهر کوچک. درست از 4 سال قبل که با حامد دوست شدم، شیشه هم به زندگی ام آمد. حامد خودش هم شیشه می کشد. پسر خوبی است. وضع مالی خانواده اش هم خوب است. من را دوست دارد اما بیکار است. اولین بار کجا مصرف کردی؟ شیشه ...
این جنگ تمام نمی شود
هستیم و شهر زنده است. در این شرایط اینکه آیا اینها کاربلد هستند یا خیر، موضوع دوم است؛ وقتی دشمن پشت دیوار خانه شما رسیده، شما نمی توانید بنشینید و خیالات داشته باشید که چه باید کرد و نکرد، اینها در شرایط غیر بحران است. حالا دشمن حمله کرده و شما وقت سنگر چیدن هم ندارید. شما باید آتش انبوه بریزید تا اولا معلوم شود این خانه صاحب دارد و دوم اینکه صاحب این خانه زنده است! این فیلم هایی که بچه ها در سوریه ...
همه کشتی گیران ایران در ریو شانس مدال دارند
اینقدر خراب شده؟ همان موقع گفت عیبی ندارد و خودش به خودش یک آمپول تزریق کرد. حالا می فهمیم که این آمپول دوپینگ بود. بدون اغراق تمام کشورهای کمونیستی و آلمان غربی و شرقی دوپینگ می کردند. حتی در سیدنی هم دیدید که کشتی گیری که در 74 کیلو اول شد، دوپینگی از آب درآمد. اما ما این کارها را بلد نبودیم و اصلا نمی دانستیم چنین داروهایی وجود دارد. البته در سال های اخیر در ایران هم خیلی از ...
حضرت زینب(س) هم به ما صبر می دهد هم اشتیاق/ در این راه هیچ شک و ترسی نداشتیم
رمضان بیایی خیلی خوب است. او در پاسخ قول داد اول ماه رمضان پیش ما باشد. همین هم شد اول ماه رمضان سال 93 روز تشییع پیکر مطهر ایشان بود. همسرم در یک عملیات در شهر حلب به شهادت رسید و شهادتش نیز با اصابت تیر تک تیرانداز داعشی به قلبش رقم خورد. انشاءالله بتوانم راه او را ادامه بدهم. همسر شهید غفور جعفری و مادر شهید مصطفی جعفری با اشاره به شهدای خانواده جعفری گفت: پسرم 26 ساله بود که شهید ...
شهید سیاح در ملاقاتی از آقا خواست برای شهادتش دعا کند/زندانی ها هم یک هفته بعد از شهادت او مجلس یادبود ...
داد در خانه سه فرزند دارم اما در آن جا 100 فرزند. سربازانش را می گفت. مشغله ی حاجی جنگ و غیر جنگ نداشت. او همیشه در تکاپو بود. سه سال آخر خدمتش هم به آبادان رفت تا یک محور عملیاتی تشکیل دهد چرا که معتقد بود دشمن در ابتدای جنگ از محور ذوالفقاری وارد شهر شده بود. او با ایجاد مانع نظامی در واقع احتمال بروز خطر را به حداقل رساند. او در سال 85 گردان مرزی مقداد را که متلاشی شده بود با اندک امکاناتی که ...
جزئیات قتل یک پسربچه در گندمزار
قربانی این جنایت که هادی -7ساله- نام داشت، عصر سوم خردادماه سال 93پس از بازگشت از مدرسه، از خانه شان واقع در منطقه قلعه نو در نزدیکی ورامین بیرون رفت اما دیگر بازنگشت. هوا رو به تاریکی می رفت و والدینش که نگران او شده بودند همه جا را به دنبالش جست وجو کردند اما نتوانستند او را پیدا کنند. با حضور پلیس تحقیقات گسترده ای برای یافتن پسربچه گم شده شروع شد. هیچ کس به درستی نمی دانست که چه ...
تربیت انسان خودخواه به همین سادگی!
احساسی به صورت یک اتفاق، کاملا در جامعه ملموس است و می توان این شیفتگی والدین نسبت به فرزندان را به وضوح در رفتار آنها دید. کودکی که چون عزیز دل والدین است، درهمه برخوردها با اجتماع، حق به او داده می شود و تحت حمایت احساسی و نه منطقی والدین همه جا خود را ذی حق و طلبکار می داند و با همین حال وضع بزرگ می شود، فردای بزرگسالی نه راه تعامل و مدارا با دیگران و نه شیوه مروت و مهربانی با دوستان را می شناسد ...
ازدواج و انتخاب همسر شانسی است؟
توانید زندگی را با هم قسمت کنید. -9 ما باید با هم یکی و شبیه به هم باشیم ماری 42 ساله می گوید: ما هرگز مدت زیادی از هم جدا نیستیم. اندرو 45ساله هم اضافه می کند: اصلاً ازدواج چه فایده ای دارد، اگر شما دائم کنار هم نباشید؟ ماری و اندرو طی دوازده سال زندگی مشترکشان واقعاً به هویتی واحد تبدیل شده اند. آنها همه جا با هم می روند. وقتی یکی حرف می زند، دیگری جملات او را ...
بعد از پیروزی دولت سوریه، تک قطبی بودن آمریکا از بین می رود/ آمریکا می خواهد سوریه را تجزیه کند
به مصر، جایی که پدرش سال ها در این کشور زندگی کرده، می رود و سپس تصمیم می گیرد به غزه برود. رفتن او به غزه با تنش های مرزی مصر و فلسطین اشغالی در سال 2012 و آغاز جنگ هشت روزه غزه مصادف می شود. او حالا یک فعال مدنی و ضدجنگ در غرب آسیا و شمال آفریقا است و تاکنون در کانون بسیاری از بحران های اخیر منطقه حضور داشته است. خانم بیلی چندی قبل برای حضور در برنامۀ هم قصه به ایران آمده بود، در گفت وگوی ...
گفتگوی خواندنی با همسر اولین شهید کوهدشتی مدافع حرم/وقتی شهید شد من درجه اش را هم نمی دانستم./گریه هایش ...
ها را می کرد به شهادت برادرهایم اشاره داشت و خدا را از بابت اینکه من در چنین خانواده ای بزرگ شده ام، شکر می کرد. برادرهایتان چه سالی شهید شدند؟ شهید سعادت و احمد قبادپور نام دو برادر شهیدم است. شهید سعادت سال 62 و شهید احمد سال 64 شهید می شوند. خودم از همان بچگی با مقوله شهادت آشنایی داشتم و در یک خانواده مذهبی و معتقد بزرگ شدم. شهید همان اولین روز آشنایی و روز ...
طعم شیرین خدمت رسانی در مناطق محروم
پیوستن به این قافله را دارد بسم الله. شما هم همراه ما باشید ... اردوهای جهادی به مناطق محروم ظاهراً خبر از فقر و محرومیت و نیازمندی مردم میدهد ، ولی چیزی که مردمان این مناطق به ما می دهند اصلاً قابل مقایسه با چیزی که ما به آن ها می دهیم نیست ! ما مدرسه ی بچه ها، مساجد و خانه ها و... را بازسازی می کنیم و به خیلی ها هرچه میدانیم را یاد می دهیم. ولی همه این ها بهانه ای است برای ...
ناگفته های کدخدا
؟ کدخدا از گوشه چشم نگاهش کرد و با صدای گرفته از ته گلو گفت: کارهایی که صبح بهت گفتم انجام دادی که حالا دنبال کار جدید می گردی؟! مشدی جهان کلاه نمدی اش را از سر برداشت و گفت: سپردم بچه ها دنبال کارها هستن. همین دو سه روزه انجام میشه... - قول الکی نده! صد روز دیگه هم میای همین حرف ها رو تحویل من میدی! الان خیلی وقته فردا پس فردا می کنی! چند لحظه سکوت حاکم شد و بعد کدخدا ...
از نبرد چریکی در افغانستان تا رقص عاشقی بر قله های ماؤوت
مازندران عقیده دارند این پرنده در روز عاشورا شاهد شهادت حضرت سیدالشهدا (ع) و یارانش بوده و سرخی بال این پرنده از سرخی خون شهیدان عاشوراست) یک بار دیگر از روی مزرعه در حال پرواز بود، 24 دی ماه سال 1322 در شهر ساحلی فریدونکنار در خانه محمدحسن، چراغی روشن شد و صدای گریه کودک در جای جای خانه جاری شد، سیده سکینه به یاد تشنه لب ظهر عاشورا به نوزاد شیر غیرت و ظلم ستیزی می دهد و حسین آغاز می شود. ...
ماجرای تنهایی 3 تنیسور نوجوان خوزستانی از قم تا اهواز!
، چطور می تواند در این شرایط مراقب فرزندان ما باشد؟ وی افزود: این انسانیت نیست که سه بچه، تک و تنها از قم به اهواز برگردند و این مربی چه فکری با خود کرد که این کار را انجام داد و اکنون هم باید یک نفر جوابگو باشد. اگر این بچه ها را به خاطر گوشی های شان در کوپه قطار خفه می کردند و یا آن ها موقع نماز از قطار پیاده می شدند و در این شهر و آن شهر آواره می شدند، چه کسی می خواست پاسخگو باشد و ...
اتوبوس گل ها
به گزارش تابناک قم، در گرمای بالای 45 درجه شهر، 8 ساعت کار را سپری کرده ای و با تمام خستگی ات منتظری تا بالاخره وسیله نقلیه ای پیدا کنی و راه خانه را در پیش بگیری. خستگی کار از یک طرف و کلافگی انتظار و آفتابی که می سوزاند از طرف دیگر، کاسه صبرت را لبریز کرده است. بالاخره اتوبوسی از راه می رسد و مثل همیشه با ابروهایی در هم فشرده و با سری پایین پله های اتوبوس را بالا می روی که صدای سلام راننده ...
وضعیت خانواده سپهر سرداری یک سال بعد از قتل
: - چی شده این بچه؟ - سرشو بریدن. سرظهر رفته از سرکوچه نون بخره بیاد خونه که تو راه یکی با چاقو سرشو بریده. بابا کجاست؟ مراسم این جشن برای اطرافیانی که در بهشت زهرا به تماشا نشسته اند به کابوسی می ماند. ماجرای کابوس های لیلا از سال ها پیش شروع شد، از وقتی ماموران پلیس در خانه شان را زدند و شوهرش کوروش را به جرم حمل مواد مخدر به زندان بردند. از آن روز به بعد لیلا هم مادر شد ...
مرا بکشید اما چادرم را برندارید
.... یک بار خورد زمین. صورتش خونی شده بود. رفتم جلو. گفتم: خوبت شد، خونت را ریختی روی زمین. گفت: خدا نکند خون من این جا بریزد. خونم باید برای آقای خمینی بریزد. از همان کودکی عشق آقای خمینی را داشت. مزد قالیبافی شبانه ام برای امام خمینی مدرسه از خانه ما خیلی دور بود. هفت سالش که شد برای آموزش قرآن و یادگیری دعا و ... اقدام کردیم. قرآن را یاد گرفت و قرائتش کامل شد. وضع مالی ما ...
سرنوشت تکان دهنده دختری به نام ستاره
هیچ وقت پولی نداشتم تا همچون همکلاسی هایم از بوفه مدرسه خوراکی بخرم وبه همین دلیل همیشه زنگ های تفریح یا به بهانه درس خواندن داخل کلاس می ماندم و یا به گوشه خلوت حیاط می رفتم تا از گزند نگاههای تمسّخرآمیز بچّه ها دور باشم. من درس خوان ترین شاگر کلاس بودم و همه نمراتم بیست بود. امتحان ریاضی آن روز را هم خوب داده بودم و در حالیکه دیگر هیچ توانی در جسم کوچکم نبود، به سمت خانه راه افتادم ...