سایر منابع:
سایر خبرها
فعالیت قرآنی شهید تقوی پیش و پس از مسئولیت قرآنی
.... کلانتر مهرجردی تصریح کرد: یکی از خصلت های ایشان داشتن نگاه بلند در کار بود و اینکه می توان به آن دست یافت، قطعا این برگرفته از همان تجربه دفاع مقدس و حضور در حوزه علمیه و انس بیشتر با معارف قرآنی و تلمذ از محضر درس مقام معظم رهبری است. اندیشیدن به مصائب و مشکلات امت اسلامی و دغدغه مندی زیاد ایشان در این حوزه و تلاش در حد وسع جهت به کارگیری همه فرصت ها و امکانات به منظور تحقق اقدام و ...
نگاهی به دو منظومه عاشقانه نظامی و خواجو
نظامی جزو مؤدب ترین شاعرها در ادبیات فارسی است. همیشه استادهای ما گفته اند که سه شاعر خیلی مؤدب داریم که یک عبارت بد و خارج از محدوده ادب نگفته اند. یکی نظامی است، سپس فردوسی و دیگری پروین اعتصامی و دیگرانی هم بعداً اضافه شده اند که ما با آنها کاری نداریم و صحبت سر نظامی است. چون گفته می شود عاشقانه نویسی داشته باشی و ادب را کاملاً رعایت کنی کار سخت و دشواری است و جالب است که خواجو دقیقاً در این ...
یک راه حل ویژه برای دریافت مطالبات بازیکنان ایرانی از باشگاه ها
راه حل های ذیل را ارائه خواهیم داد. 1- مطابق با ماده 10 قانون مدنی قراردادهای حقوقی نسبت به کسانی که آن را منعقد نموده اند در صورتی که مخالف صریح قانون نباشد نافذ است در واقع مبنای ماده 10 قانون مدنی اصل آزادی قراردادی و اصل حاکمیت اراده می باشد، به دیگر سخن مبنا و اساس رسیدگی به اختلافات حقوقی بین بازیکنان فوتبال با باشگاه ، قبل از آئین نامه تدوینی، توافق خصوصی بین طرفین می باشد و پایه ...
تراژدی آتنا
خانواده داغدار این دخترک خردسال، لازم می دانم به چند نکته اشاره کنم: 1- بارها از اهمیت سلامت روان در جامعه و نقش آن در تعادل و تثبیت امنیت اجتماعی سخن گفته شده است. مطالعات انجام شده در حوزه روان پزشکی نشان می دهد در جوامع بشری سوء رفتار جنسی با کودکان، شایع تر از آن چیزی است که تصور می شود؛ به گونه ای که بر اساس نتایج پژوهش های میدانی، در کشورهای غربی تا 27 درصد دختران در کودکی مورد بدرفتاری یا ...
کل مشکلات ما برای نفهمی نسبت به قرآن است
...، مگر می شود خداوندی که حدود 276 بار رحمتش را در قرآن مطرح کرده، شرّ داشته باشد؟ کریم، رحیم، ودود، عزیز، رحمان، رحیم، اینها شرّ ندارد، خیر دارد؛ لذا در قرآن می گوید: بیده الخیر ، آنچه که در دست قدرت اوست، خیر مطلق است. بیشتر مردم هم، حتی خود ما - یعنی خیلی از ما آخوندها - هم خیلی از قرآن آگاهی نداریم و خیلی از آیات قرآن را نمی فهمیم. این است که زبان گلایه و شکایتمان دراز است، اما آن که قرآن مجید ...
برادر انگلستان را روی لج و لجبازی نوشتم
سراید تا دل هرزه گرد من رفت به چین زلف او، زان سفر دراز خود عزم وطن نمی کند که اوج اجمال است. داستان نویس باید به نوعی تنزیل دست بزند. تک تک موتیف ها را تعریف پذیر و شناسنامه دار کند. طرح و پیرنگ و گره افکنی و گره گشایی را رعایت کند. بردار قزوه به عالم تفصیل خوش آمدید. از بخت یاری من بوده که نخستین اثر داستانی شما را خوانده ام و خوب هم خوانده ام. هرچه نباشد با شما هم نسل و هم پیشانی ام ...
سرمقاله های روزنامه های 26 تیر
دانشگاه دخالت کند، با تقویت دانشگاه پیام نور و فراگیرکردن آن و نیز تأسیس دانشگاه جامع علمی -کاربردی و مؤسسات نوظهور غیرانتفاعی و حمایت بی چون و چرا از آنها، آموزش موازی به قصد برخورد با دانشگاه آزاد را دنبال می کرد. دانشگاه آزاد که به اقرار دست اندرکاران آموزش عالی بدون تحمیل دیناری بر بودجه دولتی بار نیمی از تحصیلات عالی را بر دوش می کشد، مورد بی مهری قرار گرفت. کافی است آقای دکتر روحانی در اقدامی ...
ترس از دنیای بسته ؛ روان شناسی زندان از درون
که در این کتاب درباره آن صحبت می شود، ترس به معنایی که گفته شده نیست. یک معنای عام تر و گستره روان شناسی و جامعه شناسی وسیع تری دارد. جون زندان ی که با این کتاب به آن پا می گذاری، فقط بند زندانیان سیاسی نیست. زندان است با همه بندها و سلول هایش. از انفرادی تا عمومی. از عادی تا سیاسی و اعتقادی. چیزهایی که در این زندان می بینی شبیه زندان های دیگر هست و نیست. هست چون ماده خام هر اثری درباره ...
به مناسبت بزرگداشت مرحوم حسن لاهوتی در انجمن آثار و مفاخر فرهنگی مولا(ع) و مولانا بازتاب آیینه گون حقایق ...
تو بیش مؤمن ار ینظر بنور الله نبود غیب مؤمن را برهنه چون نمود این آیینگی جان ها در ذهن و زبان مولانا جایگاهی رفیع دارد فلذا سوال فوق را متکی بر این آیینگی می توان تحلیل و تاویل کرد اما در ابیات یا تو واگو آن چه عقلت یافته است، یا بگویم آن چه بر من تافته است. نسبت، آیینگی عام نیست بل تجلی معنا از جان مولا بر روان مولانا است. و عجیب این که هیچ یک ...
بازخوانی نامه فرماندهان سپاه به رییس دولت اصلاحات پس از فتنه 18 تیر
پیش وقتی گفته شد عده ای با شعار برعلیه رهبر معظم انقلاب به سمت مجموعه شهید مطهری در حرکتند، بچه های کوچک محله ما در چشم ما نگریستند و انگار از ما سؤال می کردند غیرت شما کجا رفته است! جناب آقای رئیس جمهور! امروز وقتی چهره رهبر معظم انقلاب را دیدیم مرگ خودمان را از خداوند طلب کردیم چون که کتف هایمان بسته است و خار در چشم و استخوان در گلو باید ناظر پژمرده شدن نهالی باشیم که حاصل 14 قرن سیلی ...
چهار نکته به بهانه دو سالگی برجام
برابرنمایی فساد است به نحوی که احساس غرق شدگی مصنوعی و ناامیدی و فشلی به مردم و مسئولان دست دهد. ترکیب این 3 اتفاق، پدیده خطرناکی است که وقتی با بی عملی و انفعال برخی مسئولان همراه شود، می تواند راه اصلاح امور را ببندد و ترمز راه پیشرفت شود. 5- همین جا باید به تاکید گفت که الزاما هر سوء تدبیر یا تخلف و فسادی، توطئه نیست. چه بسا سوء تدبیرها و مفاسدی که حاصل طغیان شهوات در افراد یا مستی اشرافیت ...
انسان با خویشتنِ خویش گفتگو می کند/ سه گونه انسان شناسی
به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ غلامحسین ابراهیمی دینانی عضو انجمن حکت و فلسفه ایران و چهره ماندگار فلسفه در برنامه معرفت این هفته که روز جمعه 23 تیرماه، از شبکه چهارسیما پخش می شد، درباره روان آدمی اظهار کرد: یکی از مهمترین مسائلی که بشر با آن روبرو می شود، شناختن انسان و روانشناسی است. روان شناسی می خواهد انسان را بشناسد و روان آدمی را بررسی می کند. دینانی تصریح کرد: البته روان ...
پاراگراف کتاب (126)
تقلید شود و دوباره ممکن گردد؛ تا آن هنگام لالقل گذشته تا حدی در خطر تحریف قرار میگیرد و امکان دارد که دوباره برحسب معیارهای زیبایی شناختی تفسیر شود و به این ترتیب به مرز افسانه نزدیک گردد. ...بخش هایی از گذشته مهجور و منفور می ماند و چون سیلاب تیره ای به راه خود ادامه میدهد و فقط واقعیات پر زرق و برق منفردی چون جزایر از آب بیرون می ماند. سودمندی و ناسودمندی تاریخ برای زندگی | فردریش ...
چرا قرآن تدریجاً نازل شد
آن هدایت مردم به منشأ قرآن و اینکه این کتاب، کتاب آسمانی و وحی است و هرگز ،نمی تواند میان انواع حوادث و رویدادهای آمیخته با غم و رنج، شادی و کامیابی؛ نازل گردیده است و به طور مسلم این حالات گوناگون و احساسات متضاد در روح و روان انسان،تأثیر عمیقی می گذارند، و هرگز یک بشر نمی تواند درد و حالت متضاد یک نوع سخن بگوید و سخنی که در حال فرح و شادی بر زبان و نوک قلم جاری می گردد، با سخنی که در حال رنجوری و ...
بیشتر از قبل کتاب می خوانم و شعر
است که نه! برای اینکه حرفم را بهتر متوجه شوی، 2 شعر زیر را با هم مقایسه کن: جز تو با کس سخن از عشق نگفتیم ای دوست کز نیستان تو در خویش شکفتیم ای دوست آتشی کز جگر شمع دل آمد به زبان زیر خاکستر افسوس نهفتیم ای دوست تا بنوشیم از آن جام مرصّع می لعل ای بسا درّ که به نوک مژه سفتیم ای دوست... با کمی دقت در شعر می بینی که زبان این شعر با وجود اینکه سروده یک ...
آیا خشونت خانگی در ایران رو به افزایش است؟
آدم هایی که حتی نمی توان از آنها به آمار دقیقی رسید و تعدادشان را در میان اعداد و ارقام آماری یافت، چون اکثر آنها بر این باورند که تنها زمانی قربانی هستند که مورد خشونت فیزیکی قرار بگیرند و بیشتر مواقع از آن سخن به میان نمی آورند، مگر این که کبودی ها و زخم ها پرده از این مسأله بردارند و این درحالی است که بیشتر این افراد خشونت جنسی، روانی و کلامی را به حساب نیاورده و از آن سخن به میان نمی آورند ...
هندونه سنبک معجزه کویر در آران و بیدگل ثبت ملی می شود
شیرین و خوش گواری نیز که در عمق 60 تا 70 سانتیمتر ی این چاله ها یافت می شود برکت آب چاله های سنبک بدلیل گذر امام رضا(ع) از این منطقه به عنوان منزل های بین راه تامشهد است. به گفته وی، شاکله دریاچه نمک، تمدن های سیلک و ویگل نیز بدلیل وجود زمین های حاصل خیز و دسترسی به آب دریایی که قبل از سده های میلادی در این منطقه وجودداشته شکل گرفته است و بعدها بر اثر اتفاقات آب و هوایی تبدیل به منطقه خشک ...
گلچینی از زیباترین اشعار هاتف اصفهانی
...> سینه ام از تیر دلدوز تو چون دارد نشان گردنم را طوق از آن فتراک بودی کاشکی غنچه سان هاتف دلم از عشق چون صد پاره است سینه ام زین غم چو گل صد چاک بودی کاشکی ****** ****** جان به جانان کی رسد جانان کجا و جان کجا ذره است این، آفتاب است، این کجا و آن کجا دست ما گیرد مگر در راه عشقت جذبه ای ورنه پای ما کجا وین راه بی ...
پشت پرده نامه فرماندهان سپاه به رئیس دولت اصلاحات؛ وقتی کاسه صبر ملت لبریز شد
.... چه کسی است که نداند امروز منافقین و معاندین دسته دسته به نام دانشجو به صف این معرکه می پیوندند و خودی های کینه جو و منفعت طلب کوته نظر آتش بیار آن شده اند و برای تهییج آن، از هر سخن و نوشته ای دریغ نمی کنند؟ جناب آقای خاتمی، تا کی با اشک بنگریم و خون دل بخوریم و با هرج و مرج و توهین، تمرین دموکراسی کنیم و به قیمت از دست رفتن نظام صبر انقلابی داشته باشیم؟ جناب آقای رئیس ...
دل نوشته آقای سفیر برای نابغه ریاضی جهان
نقاط جهان گسترش داد. با مرگ زود هنگام این نابغه جوان به یاد دعایی از حکیم سنایی افتادم که به حق می توان گفت در مورد خانم استاد میرزاخانی اجابت شد. به دل نندیشم از نعمت، نه در دنیا نه در عقبا همی خواهم به هر ساعت، چه در سرا چه در ضرا که یارب مر سنایی را سنایی ده تو در حکمت چنان کزوی به رشک آید روان بوعلی سینا خانم استاد میرزاخانی در ...
دلیل خواندن نماز آیات در مواقع خاص
، بپا خواسته با تنظیم برنامه نماز مخصوصی ضمن توجه دادن به یک درس موثر خدا شناسی، اضطراب آنها را فرو می نشاند و به آنها آرامش و امنیت خاطر می بخشد ؛ و جان و روان آنها را در برابر خطرهای احتمالی بیمه می کند. زنگ بیدار باش پیشوای بزرگ اسلام امام باقر (علیه السلام) در یکی از سخنان خود اشاره به فلسفه دیگری از فلسفه های این برنامه اسلامی کرده می گوید: زلزله ها و خسوف و کسوف و طوفان های ...
چرا با وجود لغو قرارداد توتال سود می کند؟/ توتال پرداخت رشوه را تأیید می کند، وزارت نفت تکذیب!
های بعدی قبل از قبول لیست به یقین نظر صریح آن بزرگان را جویا خواهند شد. حالا همین حالت و وضع هم دارد نسبت به انتخاب شهردار اتفاق می افتد ظاهرا خبری از انتخاب آقای محسن هاشمی، کسی که رأی اول تهران را آورده نیست. مردم تهران از دوست و دشمن او را مدیر و مدبر و کارآمد و کاربلد می دانند. او مترو و حمل و نقل شهری را خوب می شناسد. او می تواند شهرداری باشد که به گفته آقای دکتر روحانی پاشنه گیوه اش همیشه بالا ...
چه کنیم از هجمه شیطان در امان باشیم
و اعاظم ما می گویند: گناه نکنید. نباید بگوییم: این را که بلدیم، راه دیگری بگویید؛ چون تنها راهش همین ترک گناه است. کجا بلدیم؟! اگر بلد بودیم، عمل می کردیم. معلوم است که بلد نیستیم. لذا تقوای اوّلیه را رعایت کنیم، بدانیم واقعاً داریم چه می گوییم، با امضائمان چه کسی را عزل و چه کسی را نصب می کنیم. در محاکمه چطور حکم می کنیم و ... . باید خیلی دقّت کرد که این چشم، گوش، زبان و ... چه می کند ...
گزیده ای از بهترین اشعار ابوالقاسم لاهوتی
خط امان به او داد یا دل ز بلا حذر ندارد یا چشم تو با دلم رفیق است یا شیر سیه خطر ندارد یا با دل خسته مهربان باش یا جان بستان، ضرر ندارد! ****** ****** فقط سوز دلم را در جهان پروانه می داند غمم را، بلبلی کاواره شد از لانه می داند نگریم چون ز غیرت، غیر می سوزد به حال من ننالم چون ز غم، یارم ...
گزیده ای از زیباترین اشعار شفیعی کدکنی
نتوانم ای چشم سخن گوی تو بشنو ز نگاهم دارم سخنی با تو وگفتن نتوانم ************ دست به دست مدعی شانه به شانه می روی آه که با رقیب من جانب خانه می روی بی خبر از کنار من ای نفس سپیده دم گرم تر از شراره ی آه شبانه می روی من به زبان اشک خود می دهمت سلام و تو بر سر آتش دلم همچو زبانه می روی در نگه ...
اگر خاطرات آیت الله هاشمی این اندازه بی دقت باشد، باید در استفاده از آنها احتیاط کرد!
هاشمی رفسنجانی در نقل این خاطره ها راه خطا رفته است، اما به همان اندازه هم که اشاره کردم مایل نبودم حرمت آن بزرگ شکسته شود. بنده خواهان ریاست بر قوۀ قضائیه نبودم. همچنین خواهان مَنصب دادستانی کل کشور هم نبودم. در سال 1358 هم که نامزدی نمایندگی مجلس به بنده پیشنهاد شد -و بیش از هر کسی مرحوم آقای هاشمی اصرار به نامزدی بنده داشت- باز هم خواهان نمایندگی مجلس نبودم، چون در تمام این موارد فکر ...
قصه گویی و روایت گری ایرانی!
ملی اختصاص می دادند. شاردن، جهانگرد پرآوازه عصر صفوی، شنیدن یا خواندن اشعار حماسی که خوانندگان خوش آواز می خوانند را از ویژگی های مهم و برجسته آن میهمانی ها برمی شمرد. دیگر جهانگردان در سفرنامه های خود در دوره های گوناگون، در کنار تاکید بر مهمان نوازی ایرانیان، یادآور می شوند این سنت رایج در جامعه ایران از آن رو است که مردمان این سرزمین علاقه ای کلی به دورهمی های شبانه همراه با سرگرمی ...
گم گشته ی دیر آشنا
محمد منصوری/ میرملاس: از هنگام نوجوانی و جوانی با او کم و بیش آشنایی داریم که پس از آن چنان ما را در کام کشیده است که هر لحظه می توان با او زندگی کرد ، این هم حقیقتا نه مجازا واقعیت دارد. روزی نیست که به او نیاندیشیم یا از او نگوییم یا با [...] محمد منصوری/ میرملاس: از هنگام نوجوانی و جوانی با او کم و بیش آشنایی داریم که پس از آن چنان ما را در کام کشیده است که هر لحظه می توان با او زندگی کرد ، این هم حقیقتا نه مجازا واقعیت دارد. روزی نیست که به او نیاندیشیم یا از او نگوییم یا با او سخن نگوییم یا به آثارش مراجعه نکنیم یا شعری از اشعارش را در خاطرمان نگردانیم یا در نوشته ای به کار نبریم و یا در خطابه ای از آن استفاده نکنیم لذا با زندگی روحی و فکری ما عجین شده است . باری ؛ مولانا جلال الدین محمد بلخی شاعر پارسی زبان قرن هفتم ، با آنکه چند سال اول کودکی را در خراسان زندگی کرد اگر چه نگوییم او شاعر ایرانی به معنای مصطلح امروزی کلمه است ولی به ایران بزرگ و حوزه فارسی زبان متعلق می باشد ؛ اما چه زشت است که بر سر ایرانی بودن یا ترکی بودن یا روسی بودن مولانا کشمکش دارند ؛ هر چند که مولوی برای حوزه فارسی زبان فخر ملی ست اما مولانا اختصاص به مالکیت و محدود به مرز های جغرافیایی ندارد ؛ او از آنِ کسی است که مثنوی را احساس می کند و می فهمد . می دانیم که در بلخ زاده شد مرز میان افغانستان و تاجیکستان کنونی که یک سال قبل از حمله مغول در دوازده سالگی هجرت کرد و سرنوشت چنین بود که گر چه مغول ها به ایران حمله کردند و آن ویرانی و کشتار را پدید آوردند ولی در فضای به وجود آمده به رشد نوعی از شعر ، عرفان و بلاغت مجال داد که دست کم چند شاعر بزرگ به ما تقدیم کنند که مولانا یکی از آنها بود و لذا او به حج رفت و نهایتا به ترکیه و در قونیه سکونت گزید که در آنجا حلقه ای از یاران پارسی زبان داشت و چنین بود که می توانست این اشعار را بسراید چنان که می دانیم مولوی در خلوت نمی نشست تا شعر بگوید ، نه غزل هایش و نه مثنوی معنوی او چنین سروده شده اند . مثنوی معنوی که همچنان مورخان نوشته اند و خود مثنوی گواه می دهد ، مولانا شب ها می نشست با یاران خویش و گاهی تا سپیده دم می گفت و آنها می نوشتند . او دست به قلم نمی برد و چیزی بر کاغذ نمی آورد ، در همین دفتر اول اشاره ای هم می کند : صبح شد ای صبح را پشت و پناه / عذر مخدومی حسام الدین بخواه (1) بنابراین نشان می دهد که سخن تا صبح می کشید ، مجلسی بوده و گاهی نامحرمانی وارد مجلس می شدند و مولوی دم در می کشید و سخن نمی گفته است : چون که نامحرم در آید از درم / پرده در پنهان شوند اهل حرم چون در آید محرمی دور از زند / بر گشایند آن ستیران روی بند (2) دوستان مولانا حقیقتا به سان ضبط صوت های امروز عمل می کردند حتی یک کلمه از سخنان او را نمی گذاشتند روی زمین بیافتد و همه را ثبت می کردند به همین دلیل اختلاف نسخ میان مثنوی و دیوان شمس نه اینکه چیزی نباشد اما نسبت به آن هجم عظیم شصت هزار بیت مسلما کم است و اینها حافظان بسیار امین و احسانا با سواد بودند گر چه بسیار از آنان هم افراد عادی بوده اند به همین خاطر مولوی قدری مسیحا وار عمل می کرد ؛ نزد عالمان و فرهیختگان و فضلا نمی رفت و مجلس او از مردم عادی ، بازاری ، کسبه و نافرهیختگان و تحصیل نکرده گان تشکیل می شد و حتی بر ایشان خرده می گرفتند که این جماعت نا اهل هستند که در جواب می گفت : ” اگر اهل بودند خود خدمتشان می رسیدم ” . او اینچنین رفتار می کرد ، دیگران که این وضعیت را ملاحظه می کردند که مولانا با اینگونه افراد می جوشد در مجلسش شرکت نمی کردند اما همین دسته های عادی بزرگترین خدمت را به او می کردند که به ثبت این اشعار در تاریخ انجامید . به عقیده نگارنده ؛ مولانا به ظاهر شاعر ولی جامعه شناسی زبردست در حوزه روش شناسی مردم نگارانه است ، وی همچنین د رحوزه کنش متقابل نمادین نیز ورود کرده که روش او روش هم دِلانه است زیرا که ا با حضور یافتن در بین گروه های مختلف زندگانی آنها را در قالب شعر و پند و اندرز بیان کرده است . باید به این نکته توجه داشت که سبک در گذشته اینگونه بوده است که تحصیل کرده گان مخصوصا کسانی که در علوم دینی تحصیل کرده اند ، ذولسان بوده اند . به دو زبان قطعا مسلط بوده اند خصوصا در زبان فارسی و عربی که مولانا یکی از آنهاست ، همچنین حافظ و سعدی . مولوی اشعاری هم به زبان عربی ، ترکی و همچنین یونانی عامیانه دارد اما مطلقا از اهمیت شعر های پارسی اش برخوردار نیست زیرا که با اشعار ترکی و عربی و ... تفنن می کرد . به گفته تحلیل گران ، اشعار عربی حافط بلاغت چندانی ندارد و سست می باشند اما سعدی را عربی دان درجه یک می دانند که قصاید فوق العاده ای هم دارد . مولانا در جایی شعری دارد که شاید با مزاق ما پارسی زبانان خوش نیاید آنجا که می گوید : لی حبیباً حُبهُ یشویالحشاء / لَو یَشیع یَمشی الی عینی مشاء (3) من دوستی دارم که عشق او دل من را بریان کرده است ... که سپس می گوید : پارسی گو گرچه تازی خوشتر است / عشق را خود صد زبان دیگر است بوی آن دلبر چون پران می شود / آن زبان ها جمله حیران می شوند (4) در نتیجه زبان اصلی او پارسی بوده است و بدین زبان اشعارش را می سروده است ، در دیوان شمس هم همینگونه است حتی غزل های ملمع دارد. ما با چند شخصیت از مولوی در “مثنوی معنوی” ، “غزلیات شمس” و همچنین در “فیه ما فیه” مواجه هستیم ؛ در مثنوی شیوه مولوی معلم وار است ، گاهی شور شاعری او بالا می گرفته است اما خویشتن داری می کرد و می کوشید بر آن مهار بزند یا به قول خودش : در چنین مستی مراعات ادب / خود نباشد ور بود باشد عجب (5) عبد الحسین زرین کوب در جایی می گوید (6)که سبک مولانا ” منبری ” است گویی که مخاطبان و مستمعان در حضور او هستند و برایشان سخن می گفته است و به فراخور حال مخاطبانش توجه می کرد ، اگر می دید ملول اند قصه یا مثلی می گفت حتی گاهی سخنانی می گوید که از داستان های عامیانه هم پایین تر است تا جایی که الفاظ رکیک چاره ی کارش بوده است ؛ این شیوه نزد هیچ یک از بزرگان دست کم یافت نمی شود . علاوه بر این که نکوهشی هم بوده و خواسته از آن حشمت فضلایی خویش بکاهد تا به زیر آید و همنشین دیگران گردد . در مثنوی چنین است که ، پند می دهد واعظی می کند اما در عین حال حکمت های خیلی عمیق می گوید و قابل درک است چون در خور فهم مخاطبانش نگفته است و مشخص است که برای دیگران سروده است . مرحوم جلال همایی تعبیر خوبی دارد ، می گوید : مولانا به سان یک غواص است که تا مدتی روی آب شنا می کند و یکمرتبه غوطه می خورد و متوجه نمی شوی تا چه عمقی رفته و از جایی دیگر دوباره سر بیرون می آورد . به همین خاطر است که تمام احوال مولوی در مثنوی منعکس شده است ، و همچنین بهترین آینه ای که بخواهیم مولوی را در آن ببینیم و بشناسیم همین کتاب مثنوی ست که چیزی نیست که او فرو ننهاده باشد آنجا که می گوید : ما چه خود را در سخن آغشته ایم / کز حکایت ما حکایت گشته ایم گر هزارن طالب اند و یک ملول / از رسالت باز می ماند رسول اسب خود را ای رسول آسمان / در ملولان منگر و اندر جهان فرخ آن ترکی که استیزه نهد / اسب خود در خندق آتش جهد گر پشیمانی بر او عیبی کند / اول آتش در پشیمانی زند خود پشیمانی نروید از عدم / چون ببیند گرمی صاحب قدم (7) بر خود نهیب می زد که تند و گرم برو آن وقت ملالت های دیگران تو را سرد نخواهد کرد . و همچنین مولوی شاعر و عاشق در دیوان شمس را می یابیم ؛ به تعبیر خود : حلاج اشارتگر از خلق به دار آمد / از تندی اسرارم حلاج زند دارم (8) می گوید من در دیوان شمس راز هایی را فاش می کنم که اگر حلاج بود او خود مرا دار می زد . ” شمس به مولانا آموخت که در ساحت عشق محققانه سخن بگوید ” (9)؛ تا پیش از شمس مولوی یک غزالی دیگر بود ، مرد عالمِ مفتی ، خطیب و واعظ و همچنین خوش زبان و بلیغ ولی عنصری که کم داشت ” عشق ” بود این همان گوهری بود که شمس در واقع نصیب مولانا کرد . شمس در سطحی نبود که به مولانا مطالبی یاد دهد چون مولوی از او عالم تر بود اما در حقیقت شمس این بارهایی را که بر دوش مولوی سنگینی می کرد ، دویدن او را کند تر کرده بود ، گرفت : گفت که تو شیخ شدی شمع شدی رهبر این جمع شدی / شمع نیم جمع نیم دود پراکنده شدم (10) تمامی متعلقاتش را از او ستاند و به فرمان شمس آنها را ترک گفت و به همین خاطر سماع پیشه کرد . صاحب نظران بر این باورند که مثنوی ؛ قرآن در زبان فارسی است ؛ تفسیر قرآن نیست بلکه قرآن است در زبان فارسی . مولوی اذعان می کند که به او هم وحی شده است حتی بدون اینکه بداند اشعار را بر زبان آورده است ؛ اگر بپذیریم که این ادعا صحیح باشد به توجه به ابیات مولوی آیا سکوت دو ساله ی او بین دفتر اول و دوم شباهتی با ویژگی هایی از حضرت محمد (ص) ندارد؟ . مدتی وحی به پیامبر نمی رسید و از این حالت ملول شده بود که آیه رسید : مَا وَدَّعَکَ رَبُّکَ وَ قَلَی(11)؛ خدا تو را ترک نکرده ، و با تو وداع نگفته است . در نظر مولوی اینچنین بوده است چون مقدمه ای بلند که بر مثنوی در دفتر اول نوشته است آنجا تمام اوصافی که قرآن برا خویش شمرده است او برای مثنوی ذکر می کند : ” کتابی که جز پاکان دستشان به آن نرسد یا خداوند با این کتاب عده ای را گمراه و عده ای را هدایت می کند ” . یا در جایی می گوید : هست قرآن حال های انبیا / ماهیان پاک بحر کبریا (12) او معتقد بود که وحی پایان نپذیرفته است ، برای خویش مقام پیامبری قائل نبوده است ولی متوجه این امر هست که وحی پایان نیافته است ، نه اینکه هر کسی که به او وحی شود پیامبر است چرا که وقتی کسی ماموریت پیامبری دارد ، پیامبر است به همین خاطر است که می گوید برای اینکه عامه انکار نکنند می گوییم وحی دل است و الا منظور همان وحی حق است چون وحی یک امر ذو مراتب است هم ضیعف تر هم قوی تر دارد همچنان که در قرآن است و مولوی هم بدان استناد می کند ، حتی در مثنوی هم اذعان می کند : نه نجوم است نه رمل است و نه خواب / وحی حق الله اعلم بالصواب از پی رو پوش عامه صوفیان / وحی دل خوانند آن را در بیان (13) او اذعان می کند که وحی حتی بر زنبور هم فرو آمده چرا که بر اثر وحی الهی زنبور مولد عسل شده است سپس ما آدمیان که خداوند فرموده است : وَ لَقَد کَرَمنا بَنی آدم ... وحی نازل شده بر ما قطعا برتر از زنبور خواهد بود و لذا چرا به ما وحی نشود تا ما از طریق الهام و کشف حقایق را دریافت نکنیم . چون که او حی الرب الی النحل آمدست / خانه ی وحیش پر از حلوا شده ست این که کرمناست بالا می رود / وحیش از زنبود کی کم می رود (14) مولانا هم اهل طریقت ، شریعت و هم حقیقت بوده است و این سه کمتر در یک نفر جمع می شود که این بزرگوار این سه را در خود گرد آورده است . . مثنوی معنوی ؛ دفتر اول ، مولوی مثنوی معنوی ؛ دفتر اول ، مولوی غزلیات شمس ؛ غزل شماره 264 ، مولوی مثنوی معنوی ؛ دفتر دوم ، مولوی مثنوی معنوی ؛ دفتر سوم ، مولوی پله پله تا ملاقات خدا ؛ دکتر عبدالحسین زرین کوب مثنوی معنوی ؛ دفتر سوم ، مولوی غزلیات شمس ؛ غزل شماره 1459 ، مولوی قمار عاشقانه ؛ فرج دباغ غزلیات شمس ؛ غزل شماره 1393، مولوی قرآن کریم ؛ سوره الضحی ، آیه -3- مثنوی معنوی ؛ دفتر اول ، مولوی مثنوی معنوی ؛ دفتر چهارم ، مولوی مثنوی معنوی ؛ دفتر پنجم، مولوی درج شده توسط : مصطفی شکری " سردبیر سایت میرملاس " ...
ادبیات و زندگی
از حرف های تو را هم متوجه نمی شوم. آفرینش نحوی یا سبک؛ این است صیرورت زبان. واژه آفرینی یا خلق معانی تازه، جدای از اثرات نحوی که درونش بسط می یابند، ارزشمند است. پس هم اینک ادبیات دو جنبه دارد: از رهگذر خلق نحو، نه فقط منجر به ترکیب زدایی یا ساختارزدایی از زبان مادری می شود، بلکه به ابداع زبانی جدید درون زبان نیز می انجامد. تنها راه برای دفاع از زبان، حمله به آن است. هر نویسنده ای موظف است به خلق ...
حکمت ادریسی
...، اصل تضاد، اصل ریتم، و اصل علت و معلول. تبارشناسی تفکر با اثر علمی و دانشی و تعلیمی و حکمی و عملی سر و کار دارد، در کاوش های تاریخ حکمت و تبار اندیشه ورزی بی تردید نام ادریس هرمس در صدر می نشیند و اگر اثر نداشت این نام بلند و رفیع هر گز نمی ماند و در دل و جان تاثیر نمی کرد، ادریس نبی سر آغاز تفکر و حکمت است چون به رشد و رقا عقل و زندگی مدد رسانده است و با حق و حقیقت و واقعیت نسبت عملی و عینی داشته است. *منبع: روزنامه ابتکار؛ 1396.4.25 **گروه اطلاع رسانی**2059**9131**انتشاردهنده: شهربانو جمعه انتهای پیام /* ...