سایر منابع:
سایر خبرها
اطلاعات تازه از عامل حمله مرگبار فلوریدا
به گزارش جهان نیوز به نقل از ایرنا، نیکولاس کروز که متهم به قتل 17 دانش آموز است، در برخی از شبکه های مجازی معروف از جمله اینستاگرام و یوتیوب، با نام واقعی خود فعال بوده است. در یکی از پست های قدیمی وی که به تازگی در معرض توجه قرار گرفته، آمده است: دوست دارم با AR-15 به مردم شلیک کنم.این همان سلاحی است که کروز در حمله روز چهارشنبه از آن استفاده کرد. وی همچنین نزدیک به پنج ...
مادرخوانده های دنیای مخدرها
تحصیل کرده و رئیس مافیا شد. در سال 1998 گیزی نیز دستگیر شود. او به شش سال حبس محکوم شد اما به خاطر خوش رفتاری پس از چهار سال آزاد شد. گیزی پس از آزادی باز هم کارهای گذشته را از سر گرفته و بار دیگر در سال 2003 دستگیر شد با این تفاوت که این بار یک قتل نیز به پرونده اش اضافه شده بود. گیزی همچنان در زندان به سر می برد. رئیس خانواده و رهبر قاچاقچیان جودی موران که در دسامبر ...
جامعه شناس میلیاردری که جاسوس بود!+تصویر
به گزارش شلمچه نیوز به نقل از گروه فضای سایبری خبرگزاری میزان به نقل از مشرق، در روز های موخر شاهد یک موج سازی سنگین رسانه ای از سوی غربی ها و رسانه های فارسی زبان منسوب به دولت های غربی، و رسانه های منسوب به جریانات خاص همسو با غرب در داخل کشور هستیم که با عللی گاها خنده دار، حکم برائت برای فرد متهم به جاسوسی که دست به انتخار زده صادر کنند. کاووس سید امامی ، فردی که تحت پوشش جامعه ...
کودکان کار، قربانیان آزار
صاحبش مردی است در آستانه 50 سالگی... گلنار می گوید: همه اش متلک می گفت، هی حرف های زشت می زد اما توجه نمی کردم... بعد یک روز جنس هایم را گم کردم، می دانستم بروم خانه بدون پول تکه بزرگه ام گوشم است. آمد و گفت چرا گریه می کنی؟ گفتم جنس هایم را در مترو جا گذاشتم... مرد می گوید این که گریه ندارد، بیا برویم مغازه پولت را بدهم... گلنار به امید پول به مغازه مکانیکی می رود و با 50 هزار تومان برمی گردد... با ...
ظریف: موبایلم هنگام مذاکرات به خاطر شنود مثل اتو داغ می شد/مطالبه حقوق شهدای منا در توافقنامه حج ...
در گفت وگو با ایلنا در واکنش به خبر اخراج دختر 9 ساله از مدرسه پس از تجاوز به وی در پیرانشهر گفت: از آنجایی که گفته شده بحث تجاوز یا تعرض در بیرون از مدرسه رخ داده به ما مربوط نمی شود و دستگاه های مربوطه از جمله نیروی انتظامی و دادستانی موضوع را برررسی کردند و چیزی هم عایدشان نشد. بحث اخراج دانش آموز هم از مدرسه کذب است. وی افزود: ماجرا از این قرار است؛ سرپرست دانش آموز (پدربزرگ) با اصرار، پرونده ...
قتل هایی که در شب ولنتاین رخ داده اند! +تصاویر
، اکثر قتل ها و جنایات در این روز نیز بر پایه عشق اتفاق می افتد که البته نام بیماری و جنایت برای آن نهاده خواهد شد و نه عشق ! در ادامه چند مورد از برجسته ترین اتفاقات تلخ و تاریک تاریخ در روز ولنتاین را مرور می کنیم : داستان قتل جودی سرین 38 ساله در سال 2007 و درست در روز ولنتاین، Art و Lois Serrin برای دیدن دختر 39 ساله خود یعنی Jodine به خانه وی رفتند . جودین از ...
سرخط روزنامه های پاکستان - جمعه 27 بهمن 96
را رد کرد - عمران خان، حزب مسلم لیگ نواز را به تحت فشار قراردادن قوه قضائیه متهم کرد -تصمیم ارتش پاکستان برای اعزام نیروهای جدید به عربستان با هدف آموزش نیروهای سعودی *** دنیا - انتقاد نواز شریف از رویکرد مشابه رئیس قوه قضائیه و عمران خان - راننده یک اتوبوس مدرسه درپی آتشباری هندی ها به خاک پاکستان کشته شد - شهباز شریف:در انتخابات آتی عمران خان و زرداری را شکست می دهیم - رای نهایی دادگاه درخصوص قاتل دختربچه 7 ساله فردا - شنبه - اعلام می شود آساق*274*6125** ارتباط با سردبیر newsroom@irna.ir تماس بی واسطه با مسئولین ...
سرقت های کوچک با چاشنی خشونت
کیلوگرم طلا، دو نفر را در مغازه کشته و با مجروح کردن نفر سوم سوار بر خودروی پژو، متواری شده بودند. بعد از سه ماه اقدامات فنی و اطلاعاتی دو برادر 24 و 26 ساله در عملیات ضربتی دستگیر شدند. همچنین سه نفر از مالخرها نیز در شیراز ردگیری و دستگیر شدند. به این ترتیب با دستگیری هر پنج متهم پرونده؛ صحنه سرقت خونین بازسازی شد. دومتهم اصلی پرونده با صدور قرار بازداشت موقت روانه زندان شدند. براساس ...
آزار و اذیت همزمان دختر 15 ساله توسط 2 مرد ایرانی در سوئد
تجاوز قرار داد. مأموران بعد از تحقیقات گسترده فهمیدند متهم 26ساله این پرونده یک جوان ثروتمند ایرانی است که در باشگاه های شبانه در گوتبنرگ و بورلی هیلز بسیار مشهور است. او میهمانی های مجلل و بزرگی ترتیب می داد و پول زیادی را خرج می کرد. مأموران این جوان را بازداشت کردند اما او منکر اتهام تجاوز شد و گفت این دختر خودش به رابطه با او تمایل داشت. با وجود این، تحقیقات ادامه پیدا ...
اعترافات عاملان دو جنایت خانوادگی
ندای ایرانیان - روزنامه شرق: عاملان دو جنایت خانوادگی بعد از بازداشت از سوی کارآگاهان جنایی به ارتکاب قتل اعتراف کردند. یکی از متهمان همسرش را به قتل رسانده و دیگری خواهرش را کشته است. کارآگاهان جنایی استان چهارمحال وبختیاری در پی دریافت گزارشی مبنی بر مرگ زن 40 ساله به علت برق گرفتگی تحقیقات خود را آغاز کردند و به دنبال سرنخ هایی، از جمله وجود اختلافات خانوادگی و خراشیدگی و کبودی در ...
مردی که همسرش را با روسری خفه کرد دستگیر شد
شده و وی را جهت انجام تحقیقات به پلیس آگاهی منتقل کردند. سرهنگ نجفی افزود: متهم در بازجوئی پلیس ابتدا منکر هرگونه نقشی در قتل همسرش شد لیکن در مواجهه با دلایل و مدارک ارائه شده عاقبت لب به اعتراف گشود و گفت: زمانی که فرزندانم مدرسه بودند با توجه به اختلافات قبلی، بین من و همسرم جدال لفظی در گرفت که در این حین کنترل خود را از دست دادم و همسرم را با استفاده از روسریش خفه کردم. فرمانده انتظامی شهرستان لردگان ادامه داد: قاتل با صحنه سازی رشته سیم برقی را به بدن متوفی وصل کرده سپس مرگ همسرش را به علت برق گرفتگی به سیستم فوریت های پلیسی110 گزارش کرده است. 46 ...
زن جوانی که برای خودش هوو آورد!
زن جوان با مراجعه به مطب پزشک وقتی فهمید دچار بیماری سرطان شده و مهلت چندانی برای ادامه زندگی با شوهر و فرزندانش ندارد تصمیم گرفت پیش از مرگ برای شوهرش همسری انتخاب کند تا سرپرستی دختر و پسرش را به یک هووی مهربان بسپارد. اما پس از یافتن زنی برای شوهرش سرنوشت، ماجرای [...] زن جوان با مراجعه به مطب پزشک وقتی فهمید دچار بیماری سرطان شده و مهلت چندانی برای ادامه زندگی با شوهر و فرزندانش ندارد تصمیم گرفت پیش از مرگ برای شوهرش همسری انتخاب کند تا سرپرستی دختر و پسرش را به یک هووی مهربان بسپارد. اما پس از یافتن زنی برای شوهرش سرنوشت، ماجرای شگفت انگیزی را برایش رقم زد. زن جوان که به همراه شوهرش پشت در بسته دادگاه خانواده مجتمع صدر به انتظار شروع جلسه محاکمه نشسته با چشمانی اشک آلود زیر لب، خودش را به خاطر آوردن هوو برای خودش سرزنش می کند و مرد سعی می کند همسرش را آرام کند ولی موفق نمی شود. زن با لحن سرزنش باری به مرد می گوید: اگر مرا دوست داشتی پیشنهادم را قبول نمی کردی و زن نمی گرفتی، حالا باید مهتاب را طلاق بدهی وگرنه روی خوش در زندگی نمی بینی. مرد به اعتراض می گوید: من نه تو را طلاق می دهم نه مهتاب را. وقتی اصرار می کردم که لجبازی نکن و از خواستگاری دست بردار به خرجت نمی رفت و پافشاری می کردی تا اینکه دو دستی زندگی من و بچه هایمان را خراب کردی و حتی در حق همکلاسی ات مهتاب و بچه تو راهی اش هم ظلم کردی، حالا مرا کشیدی دادگاه که چه شود؟ چند بار به دست و پایت افتادم تا از زن گرفتن برای من بی خیال شوی اما تو چه کردی حالا وقت عقب نشینی است؟ ریحانه که آرام و قرار ندارد اشک می ریزد و می خواهد هر چه سریع تر وارد دادگاه شود. در همین هنگام منشی شعبه 244 دادگاه خانواده مجتمع صدر نام زن و مرد را می خواند و آنها را دعوت به حضور در دادگاه می کند. قاضی بهروز مهاجری در حالی که به اوراق پیش رویش نگاهی می اندازد از آنها می خواهد تا مشکلشان را شرح دهند.ریحانه 35 ساله _ با اشاره به پیچ و خم های زندگی اش می گوید: 14 سال پیش محمد به خواستگاری ام آمد. از آنجایی که همکارم بود تا حدودی او را می شناختم؛ جوان برازنده و باشخصیتی که در همان برخوردهای اول با خانواده ام خودش را در دلشان جا کرد و ازدواج کردیم. چنان خوشبخت بودم که همه فامیل آرزوی چنین زندگی سرشار از شادی ما را داشتند. با به دنیا آمدن دختر و پسرمان خوشبختی مان تکمیل شده بود تا اینکه با شنیدن یک خبر دنیا بر سرم خراب شد و مسیر زندگی ام تغییر کرد. در حدود سه سال پیش دچار یک بیماری شدم و پزشک معالجم پس از چند آزمایش اعلام کرد مبتلا به نوعی سرطان هستم و مهلت زیادی برای ادامه زندگی ندارم. شنیدن این خبر و دیدن جواب های آزمایش ها شوکه ام کرده بود نمی توانستم باور کنم که خوشبختی ام به پایان رسیده و لحظات زندگی ام مانند ساعت شنی هر ثانیه در حال تمام شدن است. تا مدتی در خودم فرو رفته بودم و با هیچ کس حرفی نمی زدم ولی یک روز به خودم آمدم و گفتم باید کاری کنم تا دختر و پسرم و همسرم که همیشه همدم و مونسم بوده اند پس از مرگم آسیب نبینند، به همین خاطر پیشنهاد ازدواج دوم را به همسرم دادم که ای کاش لال می شدم و هرگز چنین حرفی نمی زدم. مرد که برافروخته است رو به قاضی می گوید: زندگی ام را سیاه کرده بود جناب قاضی. بارها از او خواستم دست از رفتارهای بچگانه اش بردارد ولی گوشش بدهکار نبود. می گفت اگر مرا دوست داری باید هر چه می گویم گوش کنی ولی هر چه می گفتم بی فایده بود و مجبورم می کرد تا به حرفش گوش کنم و هنوز هم نمی توانم ناراحتی اش را ببینم ولی ... آن روزها رفتارش تغییر کرده بود در دنیای خودش بود و از همه حلالیت می طلبید، زندگی مان سرد و بی روح شده بود و نمی دانستم چه کنم؟ ریحانه ضمن سرزنش خود می گوید: درست است آقای قاضی هر روز به محمد اصرار می کردم تا در حضور من همسر دومش را انتخاب کند که بعد از مرگم مراقب او و مادر مهربانی برای فرزندانم باشد. شوهرم از رفتارهایم خسته شده بود ولی من مصمم بودم و وظیفه خودم می دانستم که به فکر آینده زندگی خانواده و جگرگوشه هایم باشم. با اینکه خانواده هایمان بشدت با کار من مخالف بودند ولی من در تصمیمم جدی بودم. بین دوست و آشنا و فامیل می گشتم تا زن وفاداری برای همسرم و مادر مهربانی برای بچه هایم پیدا کنم تا اینکه در یکی از مهمانی ها با همکلاسی ام مهتاب روبه رو شدم. از آنجا که مهتاب را بخوبی می شناختم نور امیدی در دلم تابید. او همانی بود که می توانستم خانواده ام را به او بسپارم. مهتاب مدیر یک مدرسه ربود و با وجود داشتن خواستگارهای بی شمار شوهر نکرده بود. رابطه ام را با او بیشتر کردم و پس از مدتی برای اقامت در هتل مشهد دو بلیت خریداری کردم و از او خواستم مرا همراهی کند تا به گردش و زیارت برویم. مهتاب که از همه جا بی خبر بود با من به این سفر آمد و با یکی از سخت ترین روزهای زندگی ام روبه رو شدم. برایم آسان نبود دو دستی زندگی ام را که لحظه به لحظه برایش زحمت کشیده بودم به دست زن دیگری که قرار بود هوویم شود، بسپارم ولی چاره ای نداشتم و به دلیل علاقه زیاد به محمد و عشق به فرزندانم خودم را کنترل کردم و با مهتاب حرف زدم. ریحانه که با یادآوری خاطرات گذشته غم در چهره اش موج میزد، ادامه می دهد: در آن شب ماجرای زندگی ام و تصمیمی را که داشتم برای مهتاب تعریف کردم و او که نمی دانست زنی که می خواهد برای همسرش زن دوم انتخاب کند من هستم با چنین تصمیمی بشدت مخالفت کرد و گفت به هیچ عنوان تصمیم درستی نیست و باید به آن زن گفت که چنین کاری نکند وقتی مخالفتش را دیدم ناگهان بغضم ترکید و با گریه و التماس همه ماجرا را برایش تعریف کردم و گفتم زنی که در جست وجوی هوویی برای خود است خود من هستم. باورش نمی شد من او را برای همسرم خواستگاری می کنم و از پیشنهادم بشدت ناراحت شد ولی وقتی حال و روزم را دید فرصت خواست تا در موردش فکر کند. محمد حرف های ریحانه را قطع می کند و می گوید: زندگی ام را جهنم کرده بود وقتی از سفر آمد و ماجرا را برایم تعریف کرد همه بدنم یخ کرد، برایم آسان نبود که فکر کنم قرار است او را از دست بدهم و پس از سال ها زندگی مشترک با زن دیگری ازدواج کنم ولی مخالفتم بی فایده بود با اینکه مهتاب دختر برازنده و مهربانی بود راضی نبودم زندگی او را هم خراب کنم ولی از اصرارهای ریحانه عاصی شده بودم، طفلک دختر و پسرمان هم از رفتارهای ما گیج شده بودند و وقتی دیدم راهی ندارم به ناچار تسلیم شدم. این بار ریحانه ادامه می دهد: وقتی جواب مثبت را از هر دویشان گرفتم به تدارک مراسم عقدشان پرداختم. روز ها و شب ها ی سختی بود ولی هر روز که می گذشت حس می کردم به روزهای آخر عمرم نزدیک می شوم، سکوت می کردم و نمی گذاشتم کینه در دلم ریشه کند سرانجام با برگزاری مراسم ازدواج همسرم با مهتاب همه مان در کنار هم زندگی جدیدی را شروع کردیم. روزهای خوب و خوشی را کنار هم داشتیم. گرچه واقعاً دیدن محمد در کنار مهتاب برایم راحت نبود ولی خودم خواسته بودم و نمی توانستم زندگی را برای آنها زهر کنم حتی با بچه هایم صحبت می کردم تا مهتاب را قبول کنند تا اینکه کم کم رابطه شان با مهتاب خوب شد. خوشحال بودم که توانسته ام همه چیز را سروسامان دهم و خیالم راحت بود که پس از مرگم زندگی خانواده ام از هم پاشیده نمی شود ولی افسوس که سخت اشتباه می کردم. ریحانه ادامه می دهد: یک سالی از زندگی مشترک با هوویم گذشت تا اینکه متوجه شدم او باردار شده است، تحمل این واقعیت خیلی برایم سخت بود سعی می کردم خودم را با کارهایم سرگرم کنم ولی هزار فکر و خیال در سرم بود تا اینکه در ادامه آزمایش ها نزد پزشک معالجم رفتم اما او من را به یک پزشک دیگر معرفی کرد. در دلم غوغایی برپا شده بود می خواستم بدانم فاصله ام تا مرگ چقدر است پزشک متخصص پس از انجام چند آزمایش از من خواست نزدش بروم تا خبر مهمی به من بدهد. با بدنی لرزان راهی مطب دکتر شدم و وقتی نتیجه آزمایش را داد انگار گوش هایم نمی شنید و شوکه بودم. دکتر چند بار تکرار کرد و گفت: شما هیچ بیماری خاصی ندارید و مبتلا به بیماری لاعلاجی نیستید آزمایش های قبلی به اشتباه سرطان را نشان داده است . با شنیدن حرف های دکتر به جای خوشحالی غمی به دلم نشست. این بار مرد روبه رئیس دادگاه می گوید: جناب قاضی از آن پس ریحانه هر روز دعوا و جنجال راه می انداخت و به مهتاب بیچاره طعنه می زد من هم مجبور شدم به ناچار برای امنیت مهتاب خانه جداگانه ای فراهم کنم ولی هرگز وجدانم اجازه نمی داد از او جدا شوم، ریحانه باید فکر همه چیز و همه احتمالات را می کرد باید احتمال می داد اگر زنده بماند تحمل این وضع را خواهد داشت یا نه؟ خودش با اصرار مراسم عروسی ما را تدارک دید و حالا چطور زن بی گناه را طلاق بدهم و آواره اش کنم. خوشحالم که ریحانه بیماری ندارد و آزمایش ها اشتباه بوده ولی نمی توانم چشمم را به مهربانی های مهتاب ببندم در حالی که منتظر تولد فرزندش هستیم. من نه حاضرم مهتاب را طلاق بدهم و نه از ریحانه جدا شوم ولی او هر لحظه ما را تهدید می کند و می گوید اگر مهتاب را طلاق ندهم خودش را می کشد. آقای قاضی شما بگویید چه کنم؟ ریحانه با چهره ای برافروخته در جواب شوهرش می گوید: من طاقت این زندگی را ندارم نمی توانم آنها را کنار هم ببینم. من اشتباه کرده ام و تاوانش هر چه باشد می دهم ولی باید بین من و مهتاب یکی را انتخاب کند اگر می خواهد با مهتاب باشد باید همه حق و حقوق و مهریه ام را بپردازد و طلاقم دهد در غیر این صورت من هم نمی توانم حضور هوو را در زندگی ام تحمل کنم. قاضی بهروز مهاجری با شنیدن گفته های این زوج احساس می کند با پرونده عجیبی روبه رو است و گرفتن تصمیم درباره این ماجرا هر چند مشکل به نظر می رسد ولی پرونده را در دستور کارش قرار می دهد تا پس از بررسی های لازم، رأی صادر کند. منبع: روزنامه ایران درج شده توسط : دبیر سرویس خبر میرملاس ...
کل کل اینترنتی باعث قتل شد
به خاطر درگیری لفظی در فضای مجازی اعتراف کرد و در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران که ویژه رسیدگی به جرایم اطفال است پای میز محاکمه ایستاد. در جلسه دادگاه اولیای دم برای محمد درخواست قصاص کردند سپس محمد در جایگاه ویژه ایستاد و در تشریح جزئیات ماجرا گفت: از مدتی پیش با پسری 17 ساله به نام آرمان در فضای مجازی درگیری لفظی داشتم. من چند بار برای یک دختر نوجوان پیام گذاشته بودم و آرمان ...
مردی بخاطر رهاشدن از بدهی ، فرزندخوانده خود را کشت
خلیج فارس: ساعت 20 روز 19 آذر فردی در تماس با مرکز فوریت های پلیسی 110 استان کرمان از کشف جنازه ای در منطقه خارج از شهر خبر داد. به گزارش خلیج فارس به نقل از عصر ایران؛ وقتی مأموران به محل اعلام شده رفتند خود را در برابر جنازه پسری جوان دیدند که هدف ضربات متعدد چاقو قرار گرفته بود. جسد به پزشکی قانونی منتقل و بعد از انجام آزمایش های اولیه معلوم شد این جوان 62 بار مورد اصابت چاقو قرار گرفته و به علت پارگی رگ ها وخون ریزی شدید جان باخته است. از سویی هیکل تنومند این جوان نشان می داد او به احتمال زیاد ورزشکار است و قاتل یا قاتلان برای پیشبرد نقشه خود او را غافلگیر کرده و در شرایطی به وی حمله ور شده اند که او امکان دفاع از خود را نداشته است. تحقیقات مقدماتی پلیس، هویت مقتول به نام کاظم را فاش کرد و مأموران سراغ خانواده او رفتند. اعضای خانواده کاظم گفتند او روز حادثه برای انجام کاری از خانه خارج شد و بعد از آن دیگر بازنگشت و خبری نیز از خودش نداد. تلاش های اولیه پلیس برای دست یافتن به ردی از متهم یا متهمان بی نتیجه بود و تحقیقات به کندی پیش می رفت تا اینکه برادر کاظم با مراجعه به پلیس آگاهی اطلاعات مهمی را در اختیار آنها قرار داد. این مرد که به شدت پیگیر پرونده قتل برادرش بود و تلاش می کرد قاتل هرچه زودتر شناسایی و دستگیر شود، گفت: پیامکی از شماره ای ناشناس به دستم رسیده که در آن تهدید شده ام اگر پرونده قتل کاظم را پیگیری کنم، من را نیز به قتل خواهند رساند . کارآگاهان بلافاصله شماره ارسال کننده پیام تهدیدآمیز را در پرونده ثبت و تحقیقات خود را روی این سرنخ متمرکز کردند. از این طریق بود که صاحب سیم کارت شناسایی و به عنوان نخستین مظنون پرونده شناسایی شد. این مرد که حمید نام دارد، در بازجویی ها ابتدا هرگونه ارتباط با قتل جوان 25ساله را تکذیب کرد، اما وقتی مدارک را علیه خودش دید لب به اعتراف گشود و گفت او کاظم را به دستور پدر مقتول به قتل رسانده است. حمید توضیح داد: سال 91 در نزاعی مرگ بار شرکت داشتم و به همین علت دستگیر و روانه زندان شدم. در زندان با مردی ثروتمند به نام جلیل آشنا شدم که به جرم جعل زندانی شده بود. من و جلیل در مدت حبس با هم دوست بودیم اما بعد از آزادی دیگر خبری از او نداشتم تا اینکه چندی قبل مردی سراغم آمد و گفت جلیل او را فرستاده است. جلیل رستوران داشت و آن مرد کارگرش بود. به خواسته کارگر به رستوران جلیل رفتم و با او هم صحبت شدم. دوستم به من گفت سال ها قبل پسری به نام کاظم را از شیرخوارگاه آورده و به فرزندی قبول کرده، اما حالا کاظم بلای جان او شده و اذیتش می کند. جلیل به من گفت از رفتارهای کاظم به ستوه آمده و دیگر نمی تواند تحمل کند به همین دلیل می خواهد او را بکشد. جلیل پیشنهاد انجام این کار را به من داد و من هم قبول کردم . متهم به قتل در ادامه ماجرا را این طور شرح داد: جلیل طبق نقشه ای که کشیده بودیم کاظم را به بهانه اینکه از من چک بگیرد به خانه ام کشاند. سپس من همراه دو نفر از دوستانم دست وپا و دهان او را بستیم و در صندوق عقب خودرو گذاشتیم. سپس به منطقه ای خارج از شهر حرکت کردیم. در راه کاظم مرتب به درِ صندوق می کوبید از ترس اینکه در باز شود، توقف کردیم و من دیدم او دست وپا و دهانش را باز کرده است بدون اینکه به او فرصت مقاومت بدهم با چاقو چندین ضربه به وی وارد کردم و سپس جسدش را در بیابان انداختیم . اعترافات این مرد سبب شد پدر مقتول بازداشت شود. او وقتی فهمید حمید همه جزئیات را شرح داده است، لب به اعتراف گشود و گفت: به دلیل مشکلات مالی ای که برایم پیش آمده بود راهی زندان شدم و آشنایی من و حمید نیز به همان دوران بازمی گردد. ماجرا از این قرار است که من به دلیل مشکلات مالی مجبور شدم از چک های کاظم استفاده کنم اما چک ها برگشت می خورد و پسرم به دردسر افتاده بود برای اینکه او را از دست طلبکاران رها کنم، این نقشه را کشیدم و از حمید خواستم پسرم را به قتل برساند . بنا بر این گزارش، متهمان در حال حاضر در بازداشت به سر می برند و تحقیقات از آنها ادامه دارد. ...
ظلم و گناه نتیجه فراموشی مرگ و قیامت
به گزارش جهان نیوز ؛ یکی از مسائلی که بشر همواره درگیر فهم آن بوده است، مسئله جهان بعد از مرگ او است. همواره در طول تاریخ، ادیان الهی، عقل و فطرت آدمی انسان را به وجود قطعی جهانی بعد از مرگ خبر داده است. فلاسفه و متکلمین در طول تاریخ و در مباحث بسیار مهم خود، وجود جهان بعد از مرگ و شروع زندگی حقیقی پس از اتمام دنیای فانی را ثابت کرده اند. از طرف دیگر قرآن کریم، ائمه معصومین(ع) و علمای اخلاق یکی از مهم ترین عناصر تذکر دهنده و هدایت کننده و متنبه کننده برای آدمی را ذکر مرگ و آماده شدن برای آن روزِ قطعی دانسته اند. در حدیثی از رسول گرامی اسلام ...
فرصت دوباره زندگی به 7 محکوم به مرگ
سرنوشتشان را رقم می زد. نخستین اعدامی که زندگی اش را در سلول انفرادی مرور می کرد امید 23 ساله بود. او 22 تیر 91 زمانی که فقط 18 بهار از زندگی اش گذشته بود، در جریان درگیری خونین دست به جنایتی زد که حتی با گذشت پنج سال از این جنایت باورش نمی شود مهر قاتل شدن به پیشانی اش خورده است. او روز جنایت زمانی که در محله صالح آباد تهران بود ناخواسته در جریان درگیری مرتکب قتل شد. امید چندی پیش پای چوبه دار ...
پسر ناخلف به مرگ محکوم شد
سال حبس محکوم و هر دو متهم به اتهام رابطه نامشروع به 99 ضربه شلاق نیز محکوم شدند. این حکم به دیوان عالی کشور فرستاده شد، اما از سوی قضات شعبه 37 دیوان نقض و به شعبه همعرض فرستاده شد. بنابراین پرونده بار دیگر در شعبه پنجم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی بابایی روی میز هیئت قضایی قرار گرفت. در آن جلسه سامان بعد از شرح ماجرا از خودش دفاع کرد. سپس پروین بار دیگر جرمش را انکار کرد و گفت حرف های سامان دروغ و ساختگی است. در پایان هیئت قضایی پسر نوجوان را برای دومین بار به قصاص محکوم کرد و زن جوان از معاونت در قتل تبرئه شد. منبع: روزنامه جوان ...
از خودکشی در زندان تا مدرسه/ چرا؟!
...: خبر خودکشی کاووس سیدامامی، مدرس جامعه شناسی دین در دانشگاه امام صادق و فعال محیط زیست در روز جمعه 19 بهمن باعث پرسش در جامعه دانشگاهیان و فعالان مدنی و سیاسی شد تا جایی که برخی خبرهای ضد و نقیض از علت فوت این مدرس دانشگاه نوشتند. بعضی علت فوت را مبهم و برخی حلق آویز شدن از سیم برق زندان را علت مرگ عنوان کردند تا اینکه بعضی نمایندگان مجلس روز دوشنبه در جلسه ای از نمایش فیلم لحظه مرگ آقای سیدامامی خ ...
داستان 11 رهایافته ها از قصاص
را نداشته و محمد به صورت غیرعمد کشته شده است. اما پافشاری خانواده مقتول در اقدام به قتل عمد جواد، باعث شد تا دادگاه تصمیم به برگزاری مراسم قسامه بگیرد و خانواده مقتول با احضار 52 نفر از خویشاوندان نزدیک خود به دادگاه و ذکر قسم، شهادت دادند که یقین دارند متهم پرونده با اقدام به قتل مستقیم موجبات قتل محمد را فراهم کرده است، به این ترتیب جواد محکوم به قصاص شد. از 400 میلیون دیه درخواستی اولیای دم40 ...
اعترافات عاملان 2 جنایت خانوادگی
...؛ متهم در بازجویی ها ابتدا منکر هرگونه نقشی در قتل همسرش شد، اما در مواجهه با دلایل و مدارک ارائه شده، لب به اعتراف گشود و گفت: زمانی که فرزندانم مدرسه بودند با توجه به اختلافات قبلی، با جدال لفظی بین من و همسرم و از دست دادن کنترل خود، همسرم را با استفاده از روسری خفه کردم. سپس برای صحنه سازی رشته سیم برقی را به بدن او وصل کرده و در تماس با پلیس 110 مرگ همسرم را به علت برق گرفتگی گزارش کردم. دومین جنایت در استان ...
وقوع یک فقره قتل در اسلام آبادغرب
به کار برده نیز توسط پلیس کشف و ضبط شد. فرمانده انتظامی اسلام آبادغرب گفت: قاتل پس از ارتکاب به قتل، قصد متواری شدن از محل حادثه را داشت که با حضور به موقع پلیس و اجرای طرح مهار بلافاصله دستگیر شد. سرتیب نیا از تشکیل پرونده مربوطه خبر داد و گفت: جهت سیر مراحل قضایی این پرونده و قاتل به مراجع قضایی ارسال و معرفی خواهد شد. وی افزود: مشت آهنین پلیس همواره بر سر قانون شکنان خواهد بود و هرجا که امنیت شهروندان به خطر بیفتد پلیس با تمام توان از جان و مال و ناموس مردم دفاع می کند و در همین قضیه اخیر هم با تلاش و حضور به موقع پلیس تلاش متهم در متواری شدن، ناکام ماند. ...
از دعوا در تلگرام تا نزاع مرگ بار در خیابان
مقتول زدم. کارآگاهان با دردست داشتن این اطلاعات رضا را شناسایی و بازداشت کردند؛ او نیز در بازجویی ها به شرکت در نزاع اعتراف کرد. با اعترافات متهمان، شکایت اولیای دم و سایر مدارک موجود در پرونده کیفرخواست علیه آنها صادر شد و پرونده برای رسیدگی در اختیار شعبه چهارم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی عبداللهی قرار گرفت. در ابتدای جلسه نماینده دادستان کیفرخواست را قرائت کرد؛ سپس اولیای دم در جایگاه ...
این پسر 17 ساله بخاطر نامادری وسوسه گر پدرش را کشت!
را به نام خودش کند. از ماجرای قتل بگو. پنجم مرداد سال 92 بود که بار دیگر پدرم و نامادری ام با هم درگیر شدند. نامادری ام قهر کرد و همراه دختر و پسرش به خانه مادرش رفت. آن روز بشدت سردرد داشتم و از دعواهای همیشگی آنها خسته شده بودم و مدام به حرف های نامادری ام فکر می کردم. پدرم عصر وقتی از محل کارش به خانه برگشت خواهر و برادرناتنی ام را هم با خود به خانه آورد. ولی نامادری ام ...
آخرین مهلت 7 اعدامی
بودیم که باجناقم همراه برادرش از راه رسیدند. متهم با دیدن ما چاقوی بزرگی برداشت و حمله کرد. او پسرم را به قتل رساند و مرا بشدت زخمی کرد و بعد با برادرش از محل گریختند. چند روز پس از جنایت، قاتل دستگیر شد و در بازجویی ها ضمن ابراز پشیمانی به قتل اعتراف کرد. با ارسال پرونده به دادگاه کیفری، قضات به درخواست اولیای دم حکم به قصاص دادند. پس از تأیید این حکم در شعبه 15 دیوان عالی کشور پرونده ...
7 ماه سخت بدون بنیتا
روز دلتنگ تر از گذشته می شود. بنیتای 8 ماهه صبح روز پنجشنبه، 29 تیرماه بود که گرفتار نقشه یک سارق شد و به همراه خودروی پدرش ربوده شد. سارقی که قصدش دزدیدن این خودروی روشن بود، در راه با یک بچه در ماشینش مواجه شد و درنهایت این دختربچه کوچک و بی دفاع را گوشه ای از خیابان، آن هم در گرمای تابستان رها کرد. همدست این سارق هم در همان محل سرقت حضور داشت و شاهد ربوده شدن این کودک بود ...
اخبار گوناگون امروز
واکنش به خبر اخراج دختر 9 ساله از مدرسه پس از تجاوز به وی در پیرانشهر گفت: از آنجایی که گفته شده بحث تجاوز یا تعرض در بیرون از مدرسه رخ داده به ما مربوط نمی شود و دستگاه های مربوطه از جمله نیروی انتظامی و دادستانی موضوع را برررسی کردند و چیزی هم عایدشان نشد. بحث اخراج دانش آموز هم از مدرسه کذب است. وی افزود: ماجرا از این قرار است؛ سرپرست دانش آموز (پدربزرگ) با اصرار، پرونده او را جهت تحت پوشش قرار ...
قاتل حدیثه 8 ساله کیست؟!
تجاوز وحشتناک مهمان پدر به 2 خواهر | اعتیاد قاتل زندگی خواهران آواره
خرید لوازم و مایحتاج زندگی، پدر و نامادری ام را راضی می کردند. این بود که دست خواهرم را گرفتم و آواره کوچه و خیابان شدیم. دیگر نمی خواستیم به خانه پدر بازگردیم به همین دلیل منزلی را در یکی از شهرک های حاشیه مشهد اجاره کردیم و به کیف زنی و جیب بری روی آوردیم. خواهر کوچک ترم یک بار توسط ماموران دستگیر و روانه زندان شد. این بار نیز به همراه خواهرم محتویات کیف یک زن را سرقت کردم که آن زن متوجه شد و ... شایان ذکر است به دستور سرهنگ حمیدرضا علایی (رئیس کلانتری میرزاکوچک خان) دو دختر 20 و 23 ساله پس از انجام مشاوره های اجتماعی به دستگاه قضایی معرفی شدند. http://www.aftabir. ...
مرگ در حبس؛ از سعید امامی تا سیدامامی
غش کردن، برخورد سر با زمین و نهایتا ضربه مغزی اعلام کردند. مرگ زهرا کاظمی 25 تیر اعلام شد. کمیته تحقیق و تفحص مجلس ششم درباره مرگ زهرا کاظمی در گزارشی قاضی جنجالی سال های اخیر یعنی سعید مرتضوی را به عنوان متهم ردیف اول این پرونده معرفی کرد و حتی برخی از نمایندگان نیز خواستار برکناری او شدند. یک سال پس از این حادثه، یک کارمند 42 ساله وزارت اطلاعات به اتهام قتل شبه عمد زهرا ...
قانون اساسی ضامن حق تعیین سرنوشت
فطرت پاک انسانی است؛ بنابراین همه مردم پاک و بی گناه فرض می شوند تا خلاف آن نزد قاضی صالح ثابت شود. پس متهم کردن افراد بدون اینکه جرمی برای آن ها ثابت شده باشد، عملی خلاف قانون بوده و قابل پیگیری است. احترام، آبرو و حیثیت شهروندان در این باره اصل سی ونهم تصریح می کند: هرگونه هتک حرمت و حیثیت کسی که به حکم قانون دستگیر، بازداشت، زندانی یا تبعید شده، به هر صورت که باشد، ممنوع و موجب مجازات است . زیرا مجازات هرمجرم، باید به میزانی که قانون مقرر کرده، صورت پذیرد و مردم می توانند خود برای دادخواهی، به دادگاه ها مراجعه کنند. ...